فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۹۱۶ مورد.
۴۶۹.

کلام محوری در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت فارسی ناصرخسرو دریدا کلام محوری معیارهای خطابه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۵ تعداد دانلود : ۵۹۱
سنت فکری فلسفی غرب از روزگار افلاطون و ارسطو، و حتی پیش تر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دو سوسور، زبان شناس سوئیسی، تحت تأثیر رویکردی دوقطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح می داده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکان پذیر می نمود. حال آنکه نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد می شد و این انمکان دست نایافتنی به نظر می رسید. با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایرانی اسلامی می توان مدعی شد که با وجود تفاوت هایی در مبانی و روش ها، با ترجیح گفتار بر نوشتار در گفتمان اندیشگی زبان و ادب کلاسیک مواجه هستیم. چنان که، به طور خاص، ناصرخسرو مبانی نظری این مهم را سامان بخشید و سازوکار حاکم بر زبان گفتار حاکمیت و سیطرة خود را بر حوزة بلاغت اسلامی به طور عام و بلاغت فارسی به طور خاص تا قرن ها ادامه داد. این مقاله طرح و شرح این ماجرا خواهد بود.
۴۷۴.

بررسی موضوع لفظ ومعنی دردوکتاب «الصناعتین»و«دلائل اعجاز»

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۷ تعداد دانلود : ۶۱۳
از آنجا که سخن‘ آمیزه ای از لفظ و معناست‘ این دو عنصر تشکیل دهنده‘ همواره مورد توجه علمای بلاغت و ناقدان ادبی بوده است. در ادب عربی‘ غالب ناقدان کهن به جدایی لفظ و معنا اعتقاد داشته ‘ اصالت را به لفظ می دادند و به عبارت دیگر‘ حسن سخن را در حسن الفاظش می دانستند. اما عبدالقاهر جرجانی با نگارش کتاب دلائل الاعجاز این مبنا را بر هم ریخت و ضمن تأکید بر این که لفظ ومعنا را نمی توان از هم جدا کرد‘ اصالت ار به معنا داد و ثابت نمود که لفظ بیرون از چارچوب معنا و منظم نمی تواند هیچ مفهومی داشته باشد که به اوصافی همچون فصاحت موصوف گردد. ما در این نوشتار کوشیده ایم تا از میان هواداران نظریه کهن به بررسی آرای ابوهلال عسکری در کتاب الصناعتین پرداخته‘ سپس نظریه عبدالقاهر را تشریح نماییم.
۴۷۶.

کاربرد استعاره مفهومی در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناصرخسرو قصاید استعاره مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۷ تعداد دانلود : ۹۸۵
ناصر خسرو قبادیانی، شاعر اسماعیلی مذهب قرن پنجم (394-481 ه ق) است که در سراسر دیوانش می کوشد تا آرمان ها و عقاید خود را در قالب قصیده به سمع و نظر مخاطب برساند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا بر اساس نظریه استعاره مفهومی قصاید وی را تحلیل شود. برای پیشبرد کار چهار مقوله خرد، تأویل، سخن و بدن انتخاب شد و حوزه های مبدأ در آن ها مورد بررسی قرار گرفت. چینش حوزه های مفهومی مبدأ و مشاهده آن ها در کنار یکدیگر راهکار ما در این پژوهش بود که تأثیر  شایانی در فهم مقولات مقصد مذکور داشت. در نمونه های بررسی شده، به ندرت استعاره های ساختاری به چشم می خورد و استعاره های جهتی نیز فراوان یافت نمی شود که شاید به سبب گرایش علمی و شناختی کمترِ شاعر به این دو گونه استعاره باشد، امّا استعاره های هستی شناختی از هر سه نوع شخصیت، ظرف و هستومند فراوان مشاهده می شود. این پژوهش با روش تحلیلی وتوصیف زبان شناختی، با تحلیل ابیاتی از دیوان ناصر خسرو در چهار مقوله یاد شده انجام یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان