فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزله ی موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند. گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن موج می زند بلکه تمام کارکردها و وظیفه های ارتباطی زبان در آن موجود است. از این رو فن اقناع به عنوان نقطه غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبان شناسی کاربردی به عنوان علم گفتمان زبانی قرار می گیرد. از آنجا که کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیه ای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای بلاغی اقناع در دیوان ابوطیب متنبی، شاعر بزرگ عرب که از آن به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. بلندی جایگاه متنبی در عرصه زبانی و حضور کاربست های زبانی در دیوان او نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزه ها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربست های بلاغی و بدیعی اقناع و مهم ترین آن ها همچون تشبیه، استعاره ، کنایه، حسن تعلیل، مذهب کلامی و مقابله بهره جسته است. ضمن اینکه « تشبیه ضمنی» به لحاظ ابعاد زیباشناختی کلامی و جنبه های اقناع کلامی و رستاخیزی واژگان نسبت به سایر اسالیب زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.
کارکرد نظریة «ترامتنیت» ژنت در کشف و واکاوی تأثیرپذیری کوش نامه از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترامتنیت یک اصطلاح نقدی در نظریة ادبی معاصر است. این نظریه بر آن تأکید دارد که یک اثر ادبی تنها در ارتباط با سایر آثار ادبی تعریف و فهمیده می شود؛ زیرا خالق یک اثر ادبی با تصمیم آفرینش یک اثر، به دنیایی از ارتباط های میان متنی در ذهن خود وارد می شود؛ نویسنده یا شاعر از افکار بسیاری از آثار پیش از خود و یا معاصر با خود تأثیر می پذیرد و این افکار در آفرینش اثر او نقش دارند. یکی از حوزه های مهم در ادبیات ایران، ادب حماسی است که با رویکرد نوین ترامتنیت آن را می توان بررسی کرد و حرف های تازه ای برای مخاطب نسل جدید ارائه داد. شاهنامةفردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ایران است و الگوی ساختاری و محتوایی مناسبی برای آثار بعد از خود بوده است؛ به گونه ای که آثار حماسی بعد از شاهنامه، با بهره گیری خودآگاه یا ناخودآگاه از مضمون و سبک داستانی و روایی آن شکل گرفته اند و الگوی ساختاری آن را در درون خود دارند. کوش نامهاثری حماسی تاریخی است که در آن از جنگ های لشکر چین با سپاه ایرانیان سخن به میان می آید. این اثر روایتی دیگر از دشمنان ایرانیان در شاهنامهاست. منابع استفاده شدة کوش نامهبا شاهنامةفردوسی متفاوت است و محتوای متفاوتی را در بر دارد؛ اما بی شک، سرایندة آن به طور مستقیم و غیرمستقیم از شاهنامةفردوسی تأثیر پذیرفته است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی بر این فرضیه تأکید می شود که شاهنامهو کوش نامهرا در فضای ترامتنیت می توان بررسی کرد و شعر کوش نامه،در جایگاه زبرمتن، از شعر شاهنامه، در جایگاه زیرمتن، تأثیر پذیرفته است.
بررسی الگوی تحلیل گفتمان میشل فوکو و مباحث علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان برگرفته از گرایش های نوین زبان شناسی است و می کوشد روابط و احساسات نهفته در کلمات و درون متن را آشکار کند. این نظریه به طور مستقیم با تأثیرپذیرفتن از اندیشة میشل فوکو ایجاد شد و در متون ادبی به موضوعاتی فراتر مانند پیوند معنایی، نحو جملات، کنش های گفتاری، بافت، بسامد کنش ها و انواع جملات می پردازد. این پژوهش در پی آن است تا ثابت کند همة گزاره های تحلیل گفتمان با منشأ غربی در علم معانی فارسی نیز وجود دارد. به همین سبب در این پژوهش نامه های عاشقانة چهار منظومة غنایی برپایة الگوی تحلیل گفتمان بررسی و سپس با مباحث علم معانی تطبیق داده می شود. سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نامه های عاشقانه در هر چهار منظومه، رابطة مستقیمی با پیوست معنایی و بافت موقعیتی جملات دارد و با تغییر این بافت، سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نیز تغییر می کند. علم معانی بر اقتضای حال تأکید دارد و آن را شرط اصلی بلاغت می داند؛ با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جملات با این علم روشن شد کنش های کلامی در نامه های عاشقانه کاملاً درست و بنابر اقتضای حال به کار رفته است.
کارکرد تلمیح در طنزسروده هاى معاصر پس از انقلاب اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلمیح که اشاره به داستان، مثل، آیه، حدیث و شعر است، نوعی پیوند میان مطالب اصلی و داستان و واقعه ای را بیان می کند. این شگرد ادبی جنبه تشبیه یا استشهاد دارد و زیبایی کلام را می افزاید. با توجّه به این که تلمیح دربردارنده فرهنگ عامه و عقاید و رسوم گذشته است از دیرباز مورد توجّه شعرای ادب فارسی یوده است. تلمیح در بازآفرینی صحنه ها ضمن برانگیختن مخاطب، در ارتقاء سطح اندیشگی او مؤثّر است و میدان دیدش را وسعت می بخشد. همین موضوع، اهمیّت و ضرورت بازخوانی این شگرد ادبی را نشان می دهد. با این توضیح، هدف پژوهش حاضر، بیان کارکرد تلمیح در بلاغت افزایی شعر معاصر، تشریح جنبه های معنا آفرینی و تآثیر آن در ایجاد موقعیّت های طنزگونه است. حاصل پژوهش نشان می دهد که این آرایه ادبی با نقشی که در آفرینش طنز دارد، در تبیین انتقادهای اجتماعی و سیاسی که از مهم ترین و پربسامدترین رویکردهای شعر طنز است، تأثیری بسزا گذاشته است. همچنین تصرّف شعرای طنزپرداز در تلمیحات به نوآوری و خلق تصاویر جدید در شعر منجر شده است و این تصویرها نیز در ایجاد فضای طنزآمیز بسیار مؤثّر بوده اند.
بررسی نشانه- معناشناختی شعر سوره تماشا (سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نشانه معناشناختی گفتمان به ویژه گفتمان ادبی، ادبیات را به سوی پویایی و کاربردی شدن سوق می دهد. این روش فرایندی حسی- ادراکی، سیال، زیبایی شناختی و ناپایدار است که با عبور از روش برنامه مدار و با حضور عاملی انسانی به طور ناگهانی شکل گرفته در مسیر تولید معنا قرار می گیرد و فرایندی هنری، حسی و زیبا می آفریند که هیچ گونه نتیجه ای قطعی و از پیش تعیین شده ندارد. حضور ناگهانی و احساسی شوش گر، درروند آفرینش معنا باعث ایجاد فضای تنشی و زیبا در کلام می گردد. در نشانه- معناشناسی، حس، ادراک، تنش، عاطفه و تعامل به تولید و تحول معنا می-انجامد. این روش برخلاف روش برنامه مدار و روش روایی، مکانیکی عمل نمی کند بلکه حالتی غیرمنتظره و ناگهانی دارد بنابراین به نتیجه ای قطعی و ثابت ختم نمی شود؛ به عبارت دیگر طبق برنامه خاص و مشخصی عمل نمی کند تا نتیجه ای مشخص داشته باشد؛ بلکه فضایی تنشی و متزلزل بر معنا حاکم است. در این مقاله شعر «سوره تماشای» سهراب سپهری از دیدگاه نشانه- معناشناسی بررسی می شود تا پاسخ این سؤال داد ه شود. آیا سپهری با رویکردی احساسی و تنشی، جریان زیبا ساز، سیال و متکثر معنا را در این شعر رقم می زند؟
خوانش نشانه شناسی لایه ای در فرایند معنایی منظومة خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی لایه ای با زیرساخت نشانه، لانگ، پارول، رمزگان، بافت و... در پی خوانشی دقیق از متن است. نشانه در این رویکرد در تعامل گفتمانی به متن تبدیل می شود. درواقع این فرایند نتیجة خوانش بافتاری نشانه ها در قالب رمزگان است که به لایه های متنی تبدیل می شود. البته خوانش بینامتنیتی و بیناگفتمانی مخاطب، به این لایه ها جهت می دهد. منظومة خسرو و شیرینتوانایی چنین خوانشی را دارد؛ بنابراین در این پژوهش به نشانه هایی مانند آب، شیر، خون، درخت، سنگ، خورشید و... در جایگاه کنشگران اصلی روایت، گرداگرد سه شخصیت فرهاد و خسرو و شیرین، توجه شد؛ به گونه ای که خوانش پدیدارشناختی، این نشانه ها را همگام با هر شخصیتی در فرایند معنایی، متناسب با دلالت های ضمنی دید. روش توصیفی تحلیلی لایه های نشانه ای نشان داد شاعر چگونه از شگرد اقتصاد داستانی در قالب نشانه ها برای افزونی ساختار معنایی محتوایی اثر استفاده کرده است؛ به طوری که با وجود نگرش ساختارگرایی برخی تحلیل گران، این پژوهش به سبب در نظرگرفتن پیرنگ برای همة نشانه ها در رمزگان های مختلف خوانشی، به افزونی معنایی داستان انجامید؛ برای مثال وقتی کنشگران همنشین شیرین، مانند آب و شیر و خون، برپایة عمل فراروی نشانه ها در رمزگان های مختلف عرفان و اسطوره و روانشناسی و... قرار می گیرند، پایان کار شیرین، در جایگاه دلالت های ضمنی متفاوتی قرار می گیرد؛ مانند فنای عارفانه و یا مرگ زودهنگامی که مجازات اوست.
بررسی و مقایسه سبک شناسی اسم های اشخاص در جلدهای اول تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشای جوینی با استفاده از بسامدهای آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نثر تاریخ بیهقیو تاریخ جهانگشای جوینیاز دو دوره کاملاً متفاوت، مرسل و فنی، است. تاکنون پژوهش های متنوعی دربارة سبک شناسی بر روی این آثار انجام شده است؛ اما متأسفانه دربارة ویژگی های سبکی این دو اثر، تنها شواهد محدودی بررسی می شود. از مهم ترین اهداف این پژوهش، تهیه اسناد و اطلاعات قطعی باتوجه به کل متن است؛ منظور از اسناد و اطلاعات قطعی، اطلاعات آماری و مشخص شدة هریک از ویژگی ها و عناصر مهمی است که صاحب نظران بر اساس آن نظر خود را دربارة سبک یک اثر ارائه می کنند. تمرکز این روش بر اطلاعات به دست آمده از آثار ادبی و تحلیل آنها با نرم افزارهای پیشرفته رایانه ای است؛ به همین منظور جلد اول تاریخ بیهقیو تاریخ جهانگشای جوینیانتخاب شد. اسم های موجود در هر اثر با استفاده از رایانه، از هر دو متن استخراج گردید. با بررسی هر دو متن تفاوت ها و شباهت های ویژگی های مؤثر هر اثر در زمینة اسم های اشخاص، باتوجه به رویکرد سبک شناسی، تحلیل شد. ابوالفضل بیهقی به سبب سبک خاص و تلاش برای مستندکردن نوشته هایش، بیش از جوینی از اسم های اشخاص بهره برده است؛ البته این تفاوت تنها در تنوع اسامی نیست؛ بلکه تفاوت اصلی در میزان تکرار اسم هاست؛ به گونه ای که در تاریخ بیهقیتکرار اسم بیش از تاریخ جهانگشای جوینیاست.
روایت شناسی حکایت های کلیله و دمنه در سطح داستان با تکیه بر حکایت پادشاه و برهمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر داستان های کلیله و دمنه با تکیه بر حکایت «پادشاه و برهمنان» از دیدگاه روایت شناسان ساختارگرا بررسی شده است. در پیکره اصلی، ابتدا سطوح سه گانه یک متن روایی- داستان، گفتمان، و روایتگری - معرفی شده است ؛ آنگاه حکایت «پادشاه و برهمنان» در سطح «داستان» و مؤلفه های سه وجهی آن – پی رنگ، شخصیت و تعلیق - بررسی شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش برخورداری حکایت فوق از یک پیوند خطی و یکنواخت نقش ها بر روی زنجیره ای همگن و سلسله وار است که سازگاری معناداری با نظریه «سلسله» یا «پاره» رولان بارت در نقش ها دارد. همچنین در حوزه شخصیت، درست مانند الگوی «کنشگرا»ی گریماس از یک ساختار شش وجهی پیروی می کند (فرستنده، هدف، گیرنده/ یاریگر، فاعل، بازدارنده). درمجموع باید گفت ؛ حکایت های کلیله و دمنه اغلب با آرای روایت شناسان ساختارگرا تطابق دارد، درنتیجه می توان برای تقریباً همه حکایت های کلیله و دمنه یک ساختار روایی مشابه ترسیم کرد.
معرفی و نقد نسخه خطی دستورالعلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستورالعلاج، اثر طبی سلطان علی خراسانی جنابدی ، از پزشکان دربار ازبکان است که پس از چهل سال طبابت و سفر در رکاب کوچکونجی خان، به درخواست سلطان محمود ازبک، تألیف شده است. از این کتاب که متنی شبه ادبی محسوب می شود بیش از سی نسخه، در کتاب خانه های ایران و جهان موجود است. سلطانعلی در زمان حکومت ابوسعید بهادرخان به دستور وی تکمله ای شانزده بابی بر کتاب افزود، که این تکمله در حکم مقدمه دستورالعلاج می باشد. در نسخه های موجود، مقدمه شانزده بابی دیده نمی شود، بلکه به صورت کتابی جداگانه موجود است. در چاپ های سنگی، مقدمه در ابتدای کتاب قرار داده شده است. با مراجعه به فهرست ها نسخه های متعددی از کتاب شناسایی شد. پس از آن با مطالعه کتاب های تاریخی دوره صفوی و و کتاب هایی که به معرفی متون طبی فارسی پرداخته اند و معدود کتاب هایی که درباره سلسله ازبکان موجود بود، اطلاعاتی درباره ازبکان و کتاب دستورالعلاج به دست آمد. از این میان اطلاعات درباره سلطانعلی بسیار اندک ومنحصر به گفته های خودش در مقدمه کتاب میشد.در نثر دستورالعلاج نیز برخی ویژگی های نحو زبان عربی، مانند مطابقت صفت و موصوف، فعل های شروع و همچنین استفاده از فعل های کهن فارسی، واژه های قدیمی و تقلید از سبک های گذشته دیده می شود.از نظر اصول نگارشی رعایت پیوسته نویسی در کلمات مرکب و جدانویسی در پیشوندهای فعلی و پایبندی به نگارش تنوین نصب و علامت مد در مصوت آ از ویژگی های مهم این کتاب است. در این پژوهش استنساخ و معرفی کتاب بر اساس قدیمی ترین و کاملترین نسخه موجود انجام گرفته است.
نقد تصحیح کتاب کلیات نظام قاری (به تصحیح رحیم طاهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمود بن امیر احمد نظام قاری از نقیضه سرایان دورة تیموری است. قاری به تقلید از دیوان اطعمهکتابی به نظم و نثر فراهم آورد که مبنای آن البسه بود. دربارة قاری اطلاع بسیاری در دست نیست. اصلی ترین منبع برای شناخت قاری کتاب اوست؛ از این رو گام نخست در شناخت او فراهم آوردن متنی تصحیح شده از این اثر است. تصحیح این کتاب با دشواری هایی روبروست؛ نبودن نسخه ای تصحیح شده از آن و واژه ها و ترکیب های پیچیده و ناآشنا از این جمله است. نخستین بار میرزا حبیب و سپس رحیم طاهر کتاب قاری را تصحیح کردند. تصحیح میرزا حبیب افزون بر امتیاز مقدم بودن، با وجود دشواری های کار تصحیح در روزگار او، تصحیح دقیقی است. متن تصحیح شدة طاهر نویافته هایی دارد که بر ارزش این تصحیح می افزاید؛ اما نادرستی و خطاهایی نیز در آن وجود دارد. در این مقاله برخی از این خطاها برپایة تحلیل های درون متنی و شگردهای فن تصحیح و نیز منابع برون متنی تصحیح می شود. نویسندة این جستار برخی از دشواری های متن را با تحلیل های درون متنی گشوده است و برپایة آن به یافته هایی دربارة قاری، زندگی و جایگاه ادبی او در روزگار خود، اطلاعات جامعه شناسی، مردم شناسی و تازه های زبانی در آن عصر دست یافت؛ نگارنده همچنین برخی از ممدوحان قاری و اعلام انسانی و جغرافیایی را برپایة منابع برون متنی و استفاده از فرهنگ های عمومی و تخصصی فارسی، عربی و ترکی، منابع حدیثی و نیز جست وجو در تذکره ها، سفرنامه ها، منابع تاریخی، متون جغرافیایی شناسایی کرد. افزون بر این، شماری از اصطلاحات ناشناختة حوزة البسه (بَتّ، بُرُنجُک، صوف مربّع، صوف قُبرُسی، داریه، فرّاء، قَرساق، کلاه شلغمی و مُشَرَّف) با کمک این منابع به طور گسترده شرح شد. آشنایی با این اعلام و اصطلاحات، برخی از ابهامات متن و دشواری های آن را از بین برد.
تبیین اعجاز بلاغی قرآن کریم در کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بلاغت اسلامی"، در تحول و تطوّر خود، مدیون کوشش های علمای بزرگی است که از قرن دوم به بعد، همت بر این کار گماشته اند. همچنان که علمِ "نحو" بر لغت و قراءتِ قرآن، استوار شده، مبانی اصلیِ "بلاغت اسلامی" نیز بر طرز و اسلوب همان کتاب عزیز، نهاده شده است. چرا که تبیین اعجاز بلاغی قرآن از اهمّ اهداف "بلاغت اسلامی" بوده و مقصد اصلی مؤلفانِ کتب بلاغی را تشکیل می داده است. در این ارتباط، کتاب "الصناعتین" ابوهلال الحسن بن عبد الله بن سهل العسکری (م:پس از 400ه)، دارای اهمیتی خاص و جایگاهی ویژه است. بنا به تصریح ابوهلال، این کتاب نوشته شد تا هم فهمِ اعجاز بلاغیِ قرآن کریم، میسر شود و هم جبران کاستیِ کتاب "البیان و التبیین" جاحظ (م:255ه) گردد. توضیح آنکه، در کتاب مذکور، شرح حدود بلاغت و اقسام بیان و فصاحت، در لابلای کتاب، چنان پراکنده بود که یافتن هریک، محتاج تأملی طولانی و جست و جویی بسیار بود. نتیجه کار "ابوهلال"، مفید و ماندگار بود چنانکه امروز می توانیم با کمک کتاب وی، به سادگی و روشنی هم با مباحث بلاغی آشنا شویم و هم به فهم اعجاز بلاغی قرآن کریم نزدیک گردیم لذا مناسب دیدیم تا در این نوشتار، تبیینات بلاغی آیات را بر مبنای کتاب الصناعتین مورد بحث و دقت قرار دهیم و با روشی ادبی و به دور از بحث های کلامیِ بی فایده، خوشه ها برچینیم و بهره ها ببریم.
«بررسی میزان هماهنگی وزن و محتوا در اشعار حکیم سنایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وزن شعر یکی از عوامل جدایی ناپذیر آن است که باید متناسب با مضمون و دیگر عناصر شعر انتخاب شود. حکیم سنایی، شاعر بزرگ اوایل قرن ششم، اشعار بسیاری از جمله قصیده، غزل، مثنوی و رباعی از خود به یادگار گذشته است. اشعار سنایی مصداق شایان توجهی از هماهنگی میان وزن و محتوا هستند. در این جستار، پس از بررسی گزیده ای از اشعار این شاعر نامدار (330 غزل و قصیده)، به کیفیت و کمیت انواع وزن در آن و همین طور میزان هماهنگی وزن و محتوای آنها پرداخته می شود. در این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام شده است، اشعار سنایی با توجه به مضمون آنها به چهار گروه وعظ- حکمت، عاشقانه ها، عارفانه ها - قلندریات و مدحیات تقسیم شده است. در اشعار بررسی شده، 26 بحر از بحور عروضی به کار گرفته شده است که در میان آنها بحرهای «رمل مثمن محذوف» و «هزج» بسامد بالایی دارد. اشعار گروه اول و چهارم بیشتر در وزن های روان و جویباری و اشعار با مضامین عاشقانه و قلندرانه با وزن هایی با تنوع چشمگیرتر و بیشتر در قالب بحر مسدس سروده شده است که کوتاهی آن گاهی هیجان بیشتری به کلام القا می کند.
جنبه های برﺟﺴﺘﮥ سبکی در موسیقی شعر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای کسی که اندک اطّلاعِ سبک شناختی از ادوار شعر فارسی دارد، مسلّم است که قصاید ناصرخسروهم از نظر فنّی و هم از لحاظ محتوایی به کلی با قصاید سایر شاعران قرن پنجم هجری متفاوت است. این تفاوت حتی در حوزه هایی از شعر او به چشم می خورد که شاعر برای ایجاد تنوّع و نوآوری با محدودیّت روبه روست. در این مقاله، سعی شده است از طریق مقایسة قصاید ناصرخسروبا سه تن از معروف ترین معاصرانش ( عنصری، فرخیو منوچهری) در سه حوزﮤ بیرونی، کناری و درونی موسیقی شعر، برجسته ترین ویژگی های سبکی شعر او تعیین و تبیین شود. حاصل این بررسی مشخص می کند که استفادﮤ ناصرخسرواز اوزان کم کاربرد و وجود سکته در وزن شعر، از مهم ترین موارد سبک ساز در بخش موسیقی بیرونی شعر اوست. همچنین کاربرد ردیف های غیرفعلی و نیز بسامد بالای جناس و استفاده از آن به عنوان محور طنز و انتقاد، به ترتیب از برجسته ترین موارد تمایز سبکی شعر ناصرخسرودر حوزه های موسیقی کناری و درونی محسوب می شوند.
نظریة رئالیسم عرفانی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور رئالیسم جادویی در آلمان و موفقیت آن در آمریکای لاتین بیانگر آن است که بومی سازیِ هر شیوه، پیش شرط اساسیِ استفاده از آن است؛ بخصوص در رئالیسم جادویی که بدون بومی سازی و انطباق آن با شرایط فرهنگی نویسنده، نتیجه بخش نخواهد بود. جالب اینکه، بیشترین مشابهت ها میان این شیوه و متون تذکره صوفیان، همچون تذکرةالاولیای عطار وجود دارد. این نوشتار گامی است در ارائة یک الگوی بومی شده از رئالیسم جادویی مبتنی بر فرهنگ داستانی- عرفانیِ ایران. دست یابی به یک الگوی ادبی تحت عنوان رئالیسم جادویی بومی شده با متون داستانی تصوف، می تواند آغاز خوبی باشد برای بروز و ظهور یک مکتب ایرانی- اسلامی، تحت عنوان «رئالیسم صوفیانه» یا «رئالیسم عرفانی». گام نخست در این مسیر، بررسی مقایسه ایِ شاخصه ها در دو زمینة ساختار و مبنا میان متون داستانی رئالیسم جادویی است که صدسال تنهایی نوشتة گابریل گارسیا مارکز برترین نمایندة آن می باشد، با متون به جا مانده از حکایات و تذکره های تصوف که تذکرةالاولیا نوشتة عطار نیشابوری برترین نمایندة آن است. پس از بازشناسی مهم ترین شاخصه ها و تفاوت ها، در گام بعدی می توان به ارائة تعریفی برای رئالیسم عرفانی اندیشید.
تصحیح چند تصحیف و تحریف در قصیدة نهزة الارواح و نزهة الاشباح خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی، شاعر بزرگ و نام آور قرن ششم، به راستی یکی از درخشان ترین چهره های ادب ایران است که به سرودن شعر پیچیده و دیریاب شناخته شده است. زبان ویژة شعر خاقانی، کاربرد انواع ترکیبات بدیع، آفرینش مضامین نو، کاربرد علوم زمانه در شعر، التزام به رعایت انواع آرایه های لفظی و معنوی، کاربرد تشبیهات و استعاره های دور از ذهن و کنایات و... ازجمله نکاتی است که با پیچیده کردن شعر خاقانی، آن را دور از دسترس همگان قرار داده است؛ افزون بر این نکات بخش درخور توجهی از دشواری های شعر این شاعر به سبب ضبط های نادرست اشعار اوست. در این جستار کوتاه سعی شده است تا یکی از قصاید شورانگیز خاقانی با عنوان «نهزة الارواح و نزهة الاشباح» از نظر تصحیفات نقد و بررسی شود. این قصیده نتیجة دومین سفر حج اوست و در آن از شور و احساسات حاجیان و وصف منازل کعبه از بغداد تا مکه سخن به میان آمده است؛ بی توجهی به ویژگی های سبکی خاقانی برخی از این تصحیفات و تحریفات را ایجاد کرده است و البته بخشی از آن با توجه به متون جغرافیایی، طبی، فقهی و... تصحیح پذیر است.