فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۸ مورد.
۵۳۴۱.

تبدیل عدد یک به نشانه نکره در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستوری شدن زبانشناسی تاریخی نشانه نکره یای وحدت یای موصولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۲۰۱۳
مقاله حاضر به بررسی چگونگی پیدایش نشانه نکره در زبان فارسی می پردازد . این بررسی نشان می دهد چگونه عدد یک به تدریج از دوره باستان به این سو به صورت نشانه نکره به کار رفته است . به نظر می رسد پیدایش نشانه نکرده در دوره میانه ، حاصل ساختهایی باشد که در آنها عدد یک پس از معدود مفرد قابل شمارش به کار رفته است و با تعمیم به اسمهای مفرد غیر قابل شمارش و اسمهای جمع به نشانه نکره تبدیل شده است.
۵۳۴۶.

نکته یابی از وقف نامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۲ تعداد دانلود : ۷۸۵
جامع الخیرات از زمره وقف نامه های اواخر دوره ایلخانان است که نه تنها از نظر کیفیت و کمیت و نوع وقف و شرایط آن حایز اهمیت است، بلکه از محتوای آن می توان اطلاعات بسیار مفید فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی به دست آورددر این مقاله، سه برداشت یا به اصطلاح نکته یابی از متن وقف نامه صورت گرفته است.در برداشت نخست در پی آنیم که بدانیم واقفان، ثروت و سرمایه خویش را از کجا آورده بودند که توانسته اند بخشی از آن را که در معیارهای آن دوره بسیار زیاد بوده است، وقف کنند. همچنین با مقابله و مقایسه دو وقف نامه جامع الخیرات و ربع رشیدی نتیجه گرفته شده است که بخش اعظم آن از موقوفات خواجه رشیدالدین فضل اله همدانی بوده است.در برداشت دوم، با توجه به اینکه واقفان (سیدرکن الدین و سید شمس الدین)، یکی از موارد ده گانه موقوفات را «وقف بر بردگان آزادشده خودشان» قرار داده اند و بیشتر بردگان از مغولان بوده اند، ضمن ارایه نمونه منحصر به فرد نوع وقف، ثابت می شود که جامع الخیرات تنها منبعی است که در آن از برده بودن نژاد مغول در دوره حاکمیت آنان سخن به میان می آید. همچنین، شناسایی این گروه و علت برده شدن آنان بازگو می شود.در برداشت سوم،نگارنده قصد دارد اغراض و مقاصد واقفان را در زمینه ساخت رباط در اماکن مختلف و تعیین موقوفات برای آنها، که مورد دیگر وقف است، شناسایی کند. با توجه به محل ایجاد رباط های مذکور و اهمیت
۵۳۴۷.

مروری بر آثار احمد محمود (2)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
تعداد بازدید : ۱۰۸۰ تعداد دانلود : ۸۹۳
در مجموعه داستان پسرک بومی (1350) با رویکرد احمد محمود به سبک و مضامین جدید در کنار دغدغه های قدیمی و آشنای او رو به رو هستیم. داستانهایی نظیر «چشم انداز» و «اجاره نشینان» نمونه هایی از این تلاش در نوآوری است. شهر کوچک ما چاه های نفت خوزستان یک یک «دهان نفتی» خود را باز می کنند و دگرگونی های مخربی را در زندگی مردم بومی اطراف خود پدید می آورند، گویی می خواهند «ریزه ریزه شهرها را ببلعند». در ذهن راوی نوجوان داستان، که ناظر بریده شدن نخلهای پشت خانه خود و تبدیل نخلستان به میدانگاهی وسیع و پوشیده از شن و ماسه آغشته به نفت بوده است، چاه نفت موجودی سیری ناپذیر است که قصد دارد خانه های آنها را نیز ببلعد. پدر راوی و دیگر ساکنان شهر کوچک، برای دفاع از خانه های خود و درگیری تن به تن با خارجیانی که قصد تخریب خانه های آنها را دارند. در جلسه ای هم قسم می شوند. اما، با لو رفتن جلسه و دستگیری افراد و ضمانت دادن آنها، دیگر تخریب خانه ها اجتناب ناپذیر است. آفاق، همسر یکی از همسایگان راوی، که، با از بین رفتن نخلستان، محل امن تردد و قاچاق پارچه را از دست داده است، اولین قربانی است که با گلوله های مامورین به قتل می رسد.چند روز بعد، خانواده راوی و همسایگان آنان در حال تخلیه منازل خویش اند که «پوزه»ی بولدوزر به درون خانه های آنان رانده می شود و خانه ها را به تلهایی از خاک تبدیل می کند، در حالی که کبوتر سفید راوی بر فراز خرابه های خانه در جستجوی کبوترخان است...
۵۳۵۵.

مطابقت فعل با نهاد ، متمم ، مضاف الیه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۴۳۶
در زبانهایی که فعل دارای شناسنامه است مثل فارسی و عربی و آلمانی، منطقا نهاد از نظر شمار باید با فعل مطابقت کند (مفرد با مفرد، جمع با جمع)؛ اما زبانها تابع چنین منطقی نیستند بلکه تابع کاربرد اهل زبان اند، به عبارت دیگر، تابع منطق سخن گویان هر زبان اند. لذا، در زبانهایی که فعل دارای شناسه است در مواردی این مطابقت را نمی بینیم. حتی، در زبان پهلوی، فعل ماضی متعدی به جای مطابقت با نهاد با مفعول مطابقت دارد. مثلا معادل جمله فارسی تو مردان را دیدی در زبان پهلوی چنین است: t? mard?n d?d h?nd (برگردان تحت اللفظی آن: «تو مردان [را] دیدند»). همچنین معادل جمله فارسی او را دیدم می شود: man ?y did (معادل تحت اللفظی: «من او را دید.») در بعضی از گویشهای ایرانی امروز نیز همین پدیده دستوری دیده می شود. در نگاهی سطحی و غیرتوصیفی شاید به نظر برسد که در فارسی امروز نهاد با فعل مطابقت دارد؛ حال آنکه، در بسیاری از موارد، چنین مطابقتی وجود ندارد. آنچه دستورنویسان، اعم از ایرانی و غیرایرانی، درباره مطابقت نهاد با فعل در زبان فارسی آورده اند بیشتر بر اساس استقراری ناقص است نه توصیف دقیق. مثلا در دستور زبان فارسی معروف به دستور پنج استاد چنین آمده است: اگر نهاد جمع و جاندار باشد، با فعل جمع می آید؛ اما، اگر نهاد جمع و جاندار نباشد، فعل می تواند مفرد بیاید یا جمع. اگر به اسم بی جان شخصیت انسانی داده شود، در حکم جاندار قرار می گیرد. گیاهان و اعضای زوج بدن و بعضی از کلمات که در آنها تغییر واقع گردد و زمان را برساند به ها و – ان جمع بسته می شود ...

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان