فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
درباره ""چهار پاره "" یا ""دوبیتی های پیوسته"" پیش ازاین به اجمال واشاره،اینجا و آنجا سخن به میان آمده است ،اما درمورد پیدایش ،تحول و به ویژه تأثیر شعر نوگرای عثمانی بر روی کرد شاعران ایرانی به این قالب نو پدید بحث مستوفی ودر خوراعتنایی صورت نگرفته است. نویسنده مقاله ضمن جستجودر باب منشأ این قالب شعری، با اشاره به رواج آن در ادبیات فرانسه در صدد یافتن پاسخ سؤالات زیر است: 1- آیا شاعران ایرانی تحت تأثیر ادبیات اروپا و به طور خاص فرانسه به سرودن چهارپاره پرداخته اند؟ 2- شعر نو گرای عثمانی تا چه اندازه در رویکرد شاعران ایرانی به این قالب تأثیر گذار بوده است؟ 3- چهارپاره سرایی در ایران دقیقاً از چه زمانی آغاز شده و نخستین بار کدام شاعر به سرودن شعر در این قالب برخاسته است؟ مقاله درپی تبیین این فرضیه است که در دوره تنظیمات ومشروطه عثمانی ،شاعران نوگرای از طریق آشنایی با ادبیات فرانسه به سرودن شعر دراین قالب روی آورده اند تا اینکه پس از استقرار نظام مشروطه در ایران برخی از شاعران تجدد خواه ایرانی که با شعر نو گرای ترک انس والفتی داشتند با تأسی به اقران ترک خویش به خلق آثاری در این قالب پرداخته اند.مقاله با بحث درباره نخستین نمونه های چهار پاره وسرایندگان آنها، روند تحوّل چهارپاره سرایی را بررسی کرده وبانقد چند نظرکوشیده است به ابهامات موجود در این زمینه اندک پرتوی بیفشاند.
کسی که مثل هیچ کس نیست / نقدی بر شعر فروغ فرخ زاد
حوزه های تخصصی:
ابیات شیرازی سعدی در مثلثات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کلیات سعدی 54 بیت هست که هجده بیت آن به فارسی، هجده بیت به عربی و هجده بیت دیگر به گویش قدیم شیراز است. این اشعار در نسخه های کلیات مثلثات نامیده شده اند. بخش شیرازی این مثلثات غالباً در نسخه ها تصحیف شده است. در این مقاله این ابیات براساس کهن ترین نسخه های آنها مقابله و تصحیح شده اند. در مقدمه مقاله به سابقه تحقیقات درباره مثلثات نیز اشاره شده است.
قطعه در شعر فارسی/ سعدی، شاعر قطعه سرا
حوزه های تخصصی:
جادوی نحو در غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده بر آن است تا از منظری به کلام سعدی بپردازد که بتواند به دریافتی سبک شناسانه از نحو سعدی در غزلیات دست یابد. وی اشاره می کند که یکی از مسایلی که درباره کلام سعدی بسیار مطرح می شود، سبک طبیعی یا نحوی معیار است. شعر سعدی به نحو معیار یا نظم پایه زبان فارسی بسیار نزدیک است. از ویژگی های دیگر سخن او، کاربرد تمهیدات پیوندی است که در واقع استفاده از آن دسته از عناصر زبانی است که بندها و بخش های کلام را به هم متصل می کند.
سی سال و بیشتر با مهدی اخوان
حوزه های تخصصی:
شعر موج نو و شعر حجمگرای معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه چهل قرن شمسی حاضر جریان جدیدی در شعر معاصر فارسی ظهور کرد که به دلیل گسست کامل از جریانهای شعری پیش از خود و به سبب غرابتی که در اندیشهها و اشعار بانیان و شاعران آن وجود داشت، به (موج نو) مشهور شد، و پس از گذشت مدتی کوتاه، با تغییراتی اندک، در هیأت (شعر حجمگرا) نمودار شد. این جریان در مقایسه با جریان شعر (سنتگرا) شعری بود (سنتگریز) یا حتی (سنت ستیز) بود و در مقایسه با جریان (شعر نو یا نیمایی)، مدرن مینمود چنان که شعر (نو)ی نیمایی پیش از خود را نیز (کهنه) میانگاشت. همچنین در قیاس با (شعر متعهد و ملتزم) که طرفدار نظریه (هنر برای مردم) بود و شعر را وسیله میدانست نه هدف، این جریان شعری هوادار نظریه (هنری برای هنر) بود و در جستجوی دستیابی به (شعر محض یا ناب) به غیر متعهد بودن شعر تاکید داشت. به همین دلیل، (جامعهگرایی) و (محتوا گرایی) که از اصول جریان شعر نیمایی بود، در این جریان جایگاهی نداشت، و (فردگرایی) اساس کار را تشکیل میداد. در یک کلام، در این جریان با شاعرانی روبرو هستیم سنت ستیز، تعهد گریز، رویگردان از جامعهگرایی و محتواگرایی، و مدعی شعر مدرن و طرفدار شعر محض که از هر قید و بند فکری، اجتماعی، اخلاقی و ادبی آزاد باشد.
واسازی عشق در غزلیات سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده به بررسی پارادوکس عشق در غزلیات سعدی می پردازد و معتقد است که عشق در معنای کلاسیک و اصالت محورش مفهومی واحد، یک دست، بدون تناقض، متافیزیکی و دست یافتنی است، اما نگاه پارادوکسی به عشق آن را درون نوعی تناقض قرار می دهد و این همان پارادوکس حضور و غیاب است. در ادامه برای تبیین سخن خود به شش موضوع می پردازد:
1. عشق متنی و فرامتنی 2. عشق کمال و نقصان 3. عشق خود و دیگری 4. عشق فعال و منفعل 5. عشق نگهداری و ویرانی 6. عشق شباهت و تفاوت.
تحلیل انتقادی نگاه نیما یوشیج به شعر کلاسیک در تبیین الگوی وصفی رواییِ شعر نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
نیما یوشیج دیدگاه ادبی خود را بر رویکردی انتقادی به شعر کلاسیک بنیان نهاد و آرای او به صورت گسترده و گاه تناقضآمیز بر پیروانش و نسلهای بعدی نوگرایان تأثیر گذاشت. اکنون پس از گذشت نیم قرن از مرگ نیما، با توجه به ظهور نظریههای جدید و گسترش امکانات متنوّع نقد ادبی، بازنگری دیدگاههای او و پیروانش ضروری مینماید. این مقاله بر آن است تا رویکردهای انتقادی نیما را نسبت به شعر کلاسیک در الگوی وصفی ـ روایی شعر نو بررسی و نقد کند. بررسی این الگو که کانونیترین بخش دیدگاه ادبی نیماست میتواند به رفع ابهامها و تناقضات درونی نظریة شعر نو کمک نماید و امکانات مغفولماندة شعر کلاسیک را فرا روی آن قرار دهد. مهمترین اشکالهایی که در احتجاجات نیما برای نقد شعر کلاسیک وجود دارد عبارتاند از: ذهنی تلقّی کردن شعر کلاسیک بهویژه غزل فارسی، بیتوجّهی به وجه روایی غزل در شعر کلاسیک، توجه به ویژگیهای داستان مدرن در نقد شعر کلاسیک، وفاداری به رئالیسم در شعر، تقلیل دادن امکانات شعری کهن به کاربرد تزئینی عناصر بلاغی، بیتوجهی به زمان ذهنی و درونی در روایت، و قرار دادن الگوی وصفیـ روایی در تقابل قطعی با شعر کلاسیک.
روایت شناسی نشانه ها در «افسانه» نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شکل گیری نشانه شناسی چند دهه ای بیش نمی گذرد. این دانش دارای ظرفیت های فراوانی برای خوانش و نقد آثار ادبی است و اگر به مباحث نقد و تحلیل ادبیات نزدیک شود؛ امکانات علمی دقیق تری، از آنچه تاکنون به عنوان نقد ادبی شناخته شده است، در اختیار منتقدان قرار می دهد. نشانه شناسی، نشانه ها و رمزگان را در چارچوب هایی مشخص و متمایز طبقه بندی می کند و این طبقه بندی، ماده خام اولیه ای برای نقد ساختاری متون ادبی خواهد بود. «افسانه»ی نیمایوشیج، اگرچه اولین شعر غیرسنتی ایران نیست و اگرچه تا رسیدن به قالب اصلی شعر نیمایی هنوز فاصله زیادی دارد، به دلیل پاره ای نوآوری ها؛ بخصوص نوآوری های محتوایی، اغلب به عنوان اولین شعر نو فارسی تلقی می شود. افسانه در واقع، یکی از نخستین شعرهای روایی نیما است که از دو روایت کامل و تعدادی پاره روایت تشکیل شده است. در این تحقیق، جنبه های روایی این منظومه مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا دو روایت اصلی نشانه شناسی می شوند؛ یعنی نوع نشانه ها و رمزگان موجود در آن دو روایت مورد شناسایی و تحلیل قرار می گیرد و سپس با استناد به این تفکیک، میزان فراوانی و نوع عملکرد آن ها، وضعیت روایی شعر تحلیل می شود.
سلسله موی دوست
حوزه های تخصصی:
نویسنده براساس غزل «سلسله موی دوست حلقه دام بلاست...» در صدد ارایه موتیف یا بن مایه هایی است که در این اثر ادبی سعدی قابل مشاهده است. او با نگاهی ساختاری به این غزل معتقد است که ابیات وارد شده بدین غزل، تصادفی و بدون سنجش نیست و در ادامه با ذکر شواهدی، بن مایه های غزل را مورد بررسی قرار می دهد.
ترجمه قصیده ای از عمرابن ابی ربیعه
حوزه های تخصصی:
شعر حجم و کوبیسم بازخوانی مبانی نظری شعر حجم بر اساس زیبایی شناسی کوبیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت کوبیسم که در دهه¬های نخست سده¬ی بیستم انقلابی در هنرهای تجسمی به وجود آورد، بر ادبیات نیز تاثیرات تعیین کننده¬ای داشته است، تا آن¬جا که بسیاری کوبیسم را «شیوه¬ی بیان قرن بیستم» می¬دانند. این مقاله می¬کوشد تاثیر این جریان هنری را بر شعر حجم به مثابه¬ی آوانگاردترین جریان شعر معاصر ایران بررسی کند. با توجه به این که جهان¬بینی واحدی بر هر دو جریان حاکم است، پرسش اصلی مقاله این است که به-کارگیری اصول زیبایی¬شناختی یک مکتب تجسمی در یک هنر اساساً زبانی یعنی شعر چگونه ممکن است و استفاده از چه تمهیداتی را درپی خواهد داشت. مقاله به سه بخش تقسیم شده و در هر بخش یکی از مفاهیم بنیادین مشترک میان کوبیسم و حجم¬گرایی معرفی شده است. این مفاهیم عبارتند از ذات شیء و بازنمایی واقعیت، تصویر سه بعدی و خلق حرکت تصویری، مادیت زبان. هر یک از این مفاهیم به¬کارگیری تمهیداتی را در شعر موجب می¬شود که با تکنیک¬های تصویری نقاشان کوبیست متناظر است. این تمهیدات عبارتند از تعریف فرم براساس شرایط ادراک واقعیت، تعویض جایگاه زمینه و موضوع، حذف زاویه¬دید و روایت از شعر، بسامد پایین واژگان حسی همچون اسم¬ خاص و صفت، حذف کارکرد رسانه¬ای زبان از طریق توجه به ویژگی¬های مادی آن. به¬کارگیری این تمهیدات در هنرهای زبانی همان تاثیر تابلوهای کوبیستی را به وجود می¬آورد، تاثیری که مهمترین پیامد آن، به چالش کشیده شدن اصل «بازنمایی» در هنر است.
حکایت های سعدی و غزل های حافظ
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابتدا غزلهای سعدی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد و آنها را به لحاظ سادگی واژگان، بینیاز از تفسیر و شرح معرفی مینماید و آنها را با گلستان و بوستان مقایسه مینماید. نویسنده هدف سعدی در گلستان و بوستان را «نصیحت گویی» میداند و در مقایسه غزلهای سعدی با حافظ، غزلهای حافظ را نیازمند شرح و توضیح دانسته است. در ادامه مقاله نیز به بررسی تشابهات و تفاوتهای حکایتهای سعدی در گلستان و بوستان و غزلهای حافظ میپردازد.
بهاریه های فارسی: مسمط نعیم اصفهانی
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار غزلی روایی از غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی، همواره یکی از شاعران هنجارشکن به شمار آمده است. دامنه این هنجارشکنی که اساس سبک ویژه مولانا را تشکیل می دهد، در غزلیات شمس از دیگر آثار وی گسترده تر است. از این رو، شمار فراوانی از غزل های وی از نظر ساختار و درون مایه با دیگر غزل های فارسی متفاوت جلوه می کنند. از ویژگی های مولوی در عرصه غزل پردازی، گنجاندن داستان در غزل است. گاه غزل های او داستانی مستقل را باز می گویند. در بیشتر این موارد، سروده به مثنوی ماننده تر است تا غزل.
غزلی که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد در غزلیات شمس دیده می شود، اما از نظر شمار ابیات (45 بیت) به قصیده و از نظر مضمون و محتوا، به مثنوی می ماند. مولوی در غزل یاد شده، از شخصیت پردازی و شیوه داستان در داستان بهره جسته است. همچنین سنت شکنی های او در عرصه داستان پردازی، روایت گنجانده در این سروده را به داستان هایی با صناعت مدرن نزدیک کرده است. از این رو، در این مقاله تلاش شده است تا افزون بر تحلیل ساختاری غزل، ساختار روایی آن نیز بررسی گردد و کارکردهای داستانی آن باز نموده شود.