فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
سنایی، پدرِ ادبیات عرفانی فارسی است که برای نخستین بار مضامین عرفانی را با فرهنگ عامیانه و حکایتِ تمثیلی درآمیخته و منظومه های تعلیمی خَلق کرده و راهی نو گشوده است. او مبتکر شعرهای قلندری و عاشقانه و خراباتی بوده و اکثر آموزه های صوفیانه را با بیانی زیبا و آموزنده ارائه نموده است. در این مقاله مکتب عرفانی سنایی، طریقت عشق و جمال، معرفی می گردد و دلایل آن نیز آورده می شود. مطالعه ای درباره دین و مذهب سنایی و اندیشه های او در اخلاق اجتماعی و نوآوری در ادبیات زهد و تاثیر او در شاعران و عارفانِ پس از خود به ویژه عطار و مولوی بررسی شده و مثنوی معنوی را فرزند حدیقه الحقیقه و بلکه شرحی بر آن نشان داده است.
زهد پارسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل حقیقت بر این باورند که زهد و ورع یا پارسایی دو مقام از مقامات سلوک است. زهد در لغت به معنی بی رغبت شدن است (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت). اهل حقیقت با تکیه بر آیه 86 از سوره 11 قرآن کریم که می فرماید: «بقیه الله خیر لکم»، زهد را با همان بار معنایی بی رغبتی در سه چیز می دانند: دنیا، خلق، خود. ورع یا پارسایی نیز در لغت به معنی پرهیزگار شدن و پرهیزگاری و در اصطلاح عرفانی، اجتناب و خودداری کردن است از هر آنچه که مورد پسند نیست. بنابراین زهد پارسا گریز از هر سه مرتبه زهد است. در این مقاله، افزون بر بررسی این دو مقام، با بیان اختلاف آرای عرفا درباره مقدم یا متاخر بودن این دو، به انعکاس اندیشه شاعر بزرگ، بیدل دهلوی، درباره این دو اصطلاح عرفانی در دیوانش می پردازیم. شباهت یا تفاوت بار معنایی کلام وی درباره زهد و پارسایی با متون ناب عرفانی پیش از زمان شاعر و علل آن، از دیگر مواردی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
سریان حقیقت وجود و مساله شرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
وجود در عرفان به واجب تعالی اختصاص دارد و اوست که در دار هستی خودنمایی می کند و غیر از او هر چه که به ظاهر موجود می نماید در نگاه دقیق عرفانی از ظهورات و تجلیات حقیقت وجود است که حقیقتی جز اعتباریت و ربط محض نیستند. و چون جهان هستی را فقط خدا پر کرده است هر جا، نور وی در آن متجلی شود کمال و جمال او نیز در آن دیده می شود. اما نقایص و شروری که مشهود است ربطی به وی ندارد بلکه مربوط به خود متعینات و ماهیات امکانی است و این تعینات هستند که نقص و شر حساب می شوند و اگر اینها برداشته شوند؛ چیزی جز خود وجود واجب تعالی باقی نمی ماند. بدین سان می گوییم ذات باری تعالی در مرتبه ذات،جدا از دیگران و در مرتبه فعل، همراه با ماسواست. در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیف و اسناد، دیدگاه عرفای محقق را درباره وجود، نحوه ظهور و سریان آن در خارج تبیین کنیم و نشان دهیم که با این دیدی که ارایه می شود جهان هستی چهره دیگری پیدا می کند و زیبایی خاصی در آن جلوه گر می شود. وحتی با این دیدگاه بسیاری از مشکلاتی که در تفسیر هستی وجود دارد -و به آسانی نمی توان از طعن منکران تدبیر الهی در جهان هستی آسوده بود- برطرف می شود و مصائب و سختی هایی که در طول تاریخ بر سر انسانها آمده و می آید؛ راحت تر قابل تحمل می شود.
جلوه های طنزهای عرفانی در مثنوی های عطار
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از فروع ادبیات انتقادی و اجتماعی است که در ادبیات کهن فارسی، به عنوان نوع ادبی مستقل شناخته نشده و حدود مشخصی با دیگر مضامین انتقادی و خنده آمیز چون هجو و هزل و مطایبه نداشته است. و از واژه طنز، اغلب معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و طعنه زدن مد نظر شاعران و نویسندگان بوده است، ولی معنی امروزی آن که جنبه انتقاد غیر مستقیم اجتماعی با چاشنی خنده، که بعد تعلیمی و اصلاح طلبی و آموزندگی آن مراد است از واژه satire اروپایی اخذ شده است که در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابسامانی ها و بی رسمی ها که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسئولان امر نمی خواهند این اعتراض ها را مستقیم و بی پرده بشنوند و وجدان بیدار و ضمیر آگاه برخی شاعران و نویسندگان با بزرگ نمایی و نمایان تر جلوه دادن جهات زشت و منفی و معایب و نواقص پدیده ها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکر، اصلاح و رفع آنها بر می آیند.
یکی از بهترین جلوه های شکل گیری طنز از زبان فرزانگان شوریده حال ( عقلای مجانین) در متون عرفانی در قالب تمثیل و حکایت است و این ویژگی در مثنوی های شاعر عارفی چون عطار جلی خاص دارد.
از سوررئالیسم فرانسوی تا روزبهان بقلی (جلوه های فرا واقعی در شطحیات صوفیه)
حوزه های تخصصی:
تصوف در مکتب خراسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خراسان به عنوان مهد تصوف از قدیم در پرورش و رشد تصوف تاثیر قابل ملاحظه ای داشته است، در نگاهی به تاریخ تصوف و عرفان، کمتر شهر و روستایی در خراسان است که در آن صوفی بنام نباشد و از وجود چهره های شاخص و آثار برجسته و طریقت های مشهور و اندیشه های بلند، می توان آن را دریافت. تصوف خراسان دارای ویژگی هایی چون: مشایخ صاحب نام، آمیختگی تصوف با فتوت و عیاری، سماع، تعالیم فرقه ملامتیه، برنامه های مدون خانقاه، رواج شعر و شاعری در برنامه های خانقاه، تلاش برای صلح جهانی، ارتباط با ائمه شیعه، و پای بندی شدید به شریعت، موضع گیری در قبال زور و ستمگری، تلاش علمی، باطن گرایی، و گرایش نخبگان بوده است. و همین خصوصیات باعث آفرینش آثار و نتایج مهمی چون تصوف و فتوت و شعر عرفانی و نزدیکی تصوف به تشیع و نهضت های دینی و اجتماعی گردید.
اشارات سبحانی.بررسی دیدگاه های متعارض در باب شطح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شطح از جمله معدود موضوعاتی است که دیدگاههای گوناگون و متعارضی در باب آن وجود دارد.حتی در میان بزرگان عرفان و فلسفه نیز توافق چندانی دیده نمی شود؛از حدکفرآمیز خواندن و خوارداتشن تاوحی گونه دانستن و دراوج نشاندن.اساس اندیشه موافقان برتاویل و تفسیرشطح است که به گونه ای که دربرخی تاویل ها نسبت معقولی میان دال و مدلول وجود ندارد.مخالفان شطح به معنای ملفوظ و دلالت های نخستینو قاموسی کلمات توجه کرده اند و کسانی چون غزالی که درطیف تشرع و عرفان قراردارند،انتساب این گونه عبارات را به عارفان انکار می کنند یامحل تردید می دانند.پژوهشگران متاخری چون استیس و دیگران باتوجه به دیدگاه های جدید چون هرمنوتیک و خوانش هیا گوناگون متن به بیان ویژگی های شطرح پرداخته اند.این پژوهش ،بیان و تحلیل این دیدگاه هاست.
تاملی در کاربرد اصطلاح «تشبیه و تنزیه» در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
حوزه های تخصصی:
«تشبیه و تنزیه» از جمله اصطلاحات عرفانی است که در حوزه هایی مانند ادبیات، تفسیر، کلام و ملل و نحل نیز مورد توجه است. این دو اصطلاح در نشانه شناسی زبان عرفانی از حیث ساختار در ردیف «اصطلاحات زوجی» قرار می گیرد. کاربرد این دو ترکیب در کنار هم بعد از ابن عربی رواج بیشتری داشت. وی با بیان نظریه خویش، اعتقاد به تشبیه و تنزیه را در مسیری تازه افکند که بعدها بسیاری از عرفا و ادبای اندیشمند تحت تاثیر نظریه و تفکر او قرار گرفتند. در این مقاله سابقه کاربرد این دو اصطلاح در شعر و ادب فارسی و متون مختلف بررسی می شود. بیان ارزش و اهمیّت این دو اصطلاح به عنوان یکی از موضوعات بحث انگیز در دوره های مختلف، بررسی سیر تحولات معنایی و گستردگی قلمرو کاربرد این دو واژه در متون گوناگون از اهداف دیگر این مقاله است.
سندی کهن از خانقاء شاه بابا ولی بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه دراین مختصر موردبحث قرارمی گیردسندی است مورخ803ه ق مربوط به خانقاه شاه باباولی دربهبهان.موضوع سند، تعیین جانشینی قطب خانقاه بهبهان است.این سند در اواخر عمر قطب خانقاه به نام جمال الدین عبدالحمید جبل جیلوئی (کهگیلوئی)، معروف به صاحب البحر از زبان او تنظیم شده است.قطب بزرگ خانقاه ،مرید و شاگر خاص خود سیدشرف الدین حسن را به خلافت برگزیده و او قصدسفری دارد.قطب در این سند، سلطان، وزیر، سادات و قضات و مشایخ رامورد خطاب قرارداده که اوراخلیفه وی دانندو مقدمش راگرامی دارند. چنانکه از قرائن بر می آید خانقاه مذکور از شعب سلسله مرشدیه کازرون در بهبهان بوده است.
تاگور و تصوف اسلامی (بخش سوم و پایانی)
حوزه های تخصصی:
مقامات و احوال
پژوهشی در سبک المقال لفک العقال
حوزه های تخصصی:
ابو محمدعبدالواحد محمد ابن الطواح، از مشاهیرمورخان و عرفای مغربی است که با نگارش سبک المقال لفک العقال یکی از مهمترین نوشته های تذکره ای ـ عرفانی مغرب و اندلس را پدید آورد. این پژوهش به بررسی و تحلیل مطالب، شیوه تدوین، اسلوب نگارش و منابع مورد استفاده ابن الطواح در این کتاب پرداخته و و بدین نتیجه دست یافته که کتاب مشتمل بر شرح زندگانی و تجارب عرفانی بیست و شش تن از عرفای مغرب و اندلس در سده هفتم و هشتم است و از آنجا که نویسنده شخصاً با اغلب اصحاب تراجم از نزدیک آشنایی داشته و نیز به جهت انعکاس گزیده های عرفانی منظوم یا منثور، اعتبار و ارزشی منحصر به فرد دارد.
عارفانه های بیدل
جمال شناسی شعر مولانا در مثنوی شریف
حوزه های تخصصی:
این مقاله که از یک پژوهش دراز دامن درباب زیبایی شناسی سخن مولانا در مثنوی شریف، برگرفته شده، بر آن است تا نحوه سخن گفتن و شیوه انتقال معانی بلند عارفانه مولانا را از رهگذر تصویرهای شاعرانه نشان دهد.
بنابراین پس از یک در آمد کوتاه، طرز تلقی مولانا را از زیبایی یا به سخن دیگر نگرش زیبایی شناسانه او را به اختصار بررسی کرده ام و سپس «تصویر» را به مثابه یگانه ابزار نمایش صورت های ذهنی شاعر، معرفی کرده، آن گاه برای نمودن توانایی مولانا در این امر، ابزارهای تصویر آفرینی او را در مثنوی نشان داده ام. در این بخش نگاهی گذرا به زیباشناسی حکایت های مثنوی، افکنده و سپس تشبیه، استعاره، کنایه، پارادوکس و حسامیزی های این اثر تعلیمی را با نمونه هایی معدود، معرفی کرده ام.
سماع کهن الگوی نیایش
حکایت های عرفانی و نقش آن ها در گفتمان منثور صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقیقه اصلی این مقاله تبیین اهمیت و نشان دادن جایگاه حکایت در آثار منثور عرفانی است. از همینرو با اختیار منظری که تصوف را نگاه هنری و جمال شناسانه به الاهیات و دین می داند، یکی از فرم های پربسامد و هنری نثر عرفانی، یعنی «حکایت» بررسی شده است. بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی و بیان قواعد اصلی و ویژگی هایش، اهمیت و کارکردهای آن در تصوف خاطر نشان شده و در ادامه بعد از بحث در باب شیوه های مختلف طبقه بندی حکایت های صوفیانه، با استناد به آثار برتر منثور عرفانی تقسیم بندی متفاوتی از این نوع حکایت ها در سه دسته رئالیستی ، خارق العاده و ابداعی ارائه شده است.
ر