دقیقه اصلی این مقاله تبیین اهمیت و نشان دادن جایگاه حکایت در آثار منثور عرفانی است. از همینرو با اختیار منظری که تصوف را نگاه هنری و جمال شناسانه به الاهیات و دین می داند، یکی از فرم های پربسامد و هنری نثر عرفانی، یعنی «حکایت» بررسی شده است. بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی و بیان قواعد اصلی و ویژگی هایش، اهمیت و کارکردهای آن در تصوف خاطر نشان شده و در ادامه بعد از بحث در باب شیوه های مختلف طبقه بندی حکایت های صوفیانه، با استناد به آثار برتر منثور عرفانی تقسیم بندی متفاوتی از این نوع حکایت ها در سه دسته رئالیستی ، خارق العاده و ابداعی ارائه شده است.
ر