درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
۱۹۶۱.

تحلیل روان شناختی مثنوی معنوی براساس رویکرد پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی مولوی درمان پذیرش و تعهد اکت پذیرش اجتناب تجربه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
مثنوی معنوی سرشار از مفاهیم و تفکرات روان شناختی است که بیان کننده تفکر و دقت مولوی در روح و روان انسان است. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به بررسی مثنوی از دیدگاه اصل اول (پذیرش) در رویکرد روان شناختی درمان پذیرش و تعهد پرداخته است. مولوی و نظریه روان شناختی پذیرش و تعهد (اکت) هر دو بر آن اند که رویارویی با رنج ها در زندگی، اجتناب ناپذیر است؛ پس باید رنج زیستن را پذیرفت و به سوی رشد روحی و روانی گام برداشت. هر دو دیدگاه از تمثیل برای اقناع ذهن مخاطب بهره می برند. مولوی از مفاهیمی مانند تقدیر و طبیعی بودنِ رنج در زندگی، برای ایجاد آمادگی در مخاطب برای پذیرش استفاده می کند. در این پژوهش به بررسی تطبیق مراحل توبه در تفکر اسلامی و عرفانی با پذیرش در اکت پرداخته شده است. تفاوت در این دو دیدگاه از هدف نهایی آنها سرچشمه می گیرد؛ هدف رویکرد روان شناختی، معطوف به شاد زیستن در این جهان و رشد فردی برای بهتر زیستن است و دیدگاه مولوی و به صورت کلی تر، دیدگاه عرفانی معطوف به جلب رضایت خداوند و زندگی جاودانی در جهان باقی است. با این حال هر دو دیدگاه با گذر از یک مسیر در توجه به روان انسان و رشد و تعالی آدمی هم داستان هستند. درمان گران می توانند با توجه به سابقه ذهنی مخاطب خود در ایران، نسبت به مسائل دینی و عرفانی، از میراث ادبی مانند مثنوی بهره برند.
۱۹۶۲.

تحلیل شخصیت ها، مفاهیم اساطیری و انواع آن در رمان «سمفونی مردگان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد اسطوره ای نقد کهن الگویی رمان سمفونی مردگان عباس معروفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۳۲۷
به کار بردن عناصر و مضامین اسطوره ای کهن الگویی، یکی از مفاهیم و مؤلفه های موجود در رمان های فارسی است. در این مقاله کوشش شده است با رویکرد توصیفی تحلیلی، مؤلفه های اسطوره ای در رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی بررسی شود. کاربرد اسطوره در رمان حاضر ممکن است با قصد قبلی نویسنده و یا با توجّه به کهن الگوهای نخستین بشر، به صورت غیرارادی در رمان آورده شده باشد که نشان گر آگاهی نویسنده از اسطوره ها و نمادهای ایران و جهان، فرهنگ دینی، ملی و قومی است. صرف نظر از درون مایه اصلی رمان که قتل و برادرکشی است و با اسطوره هابیل و قابیل پرورانده شده ، معروفی برای درک رمان خود از اسطوره های مختلفی استفاده کرده است که آن ها را می توان به سه دسته اساطیر شاهنامه ای (سیاوش، ایرج، بیژن و منیژه و...)، حیوانات اساطیری (ققنوس، کلاغ، گرگ، پروانه، ماهی) و مفاهیم اسطوره ای (آفرینش، دوگانه نگری، پالایش، ماندالا، گیاه پیکری و...) تقسیم کرد. نظر به گسترده و وسیع بودن این مفاهیم، در این پژوهش، تنها به مفاهیمی که در پژوهش های دیگر، کمتر به آن ها پرداخته شده است، توجّه می شود.
۱۹۶۳.

تحلیل بن مایه ها ی اسطوره ای حماسه گوراوغلی ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره حماسه جادو قوم ترکمن گوراوغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
حماسه گوراوغلی ترکمن از جمله آثاری است که ردّ پای اساطیر کهن در آن وجود دارد. از آنجا که آثار حماسی، پیوندی ناگسستنی با اساطیر دارند، واکاوی درون مایه های اساطیری در این اثر، دور از ذهن نیست. اساطیر در بطن و متن حماسه قرار دارند و این امر ناشی از باور و فرهنگ یک قوم به آیینی ویژه است. در این مقاله بن مایه های اساطیری در حماسه گوراوغلی ترکمن با روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که بازتاب بن مایه های اساطیری کهن از جمله اسطوره تولد عجیب پهلوان (از گور بیرون آمدن)، راهنما یا پیر دانا، نبرد با اژدها (اژدهاکشی)، فیل اوژنی، گذر از آب به همراه اسب، اسب دریایی گوراوغلی (قیرآت)، وجود پریان و جادو در این حماسه چشم گیر است.
۱۹۶۴.

رویکرد عرفانی مولوی به حدیث لیله التعریس و بازتاب آن در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیامبر (ص) حدیث لیله التعریس منابع اسلامی مولوی شروح مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۳
روایت «لیله التعریس» در شمار قصه های مشهوری است که در طول تاریخ اسلام، شهرت بسیاری داشته و در بیشتر منابع و متون اسلامی ذکر شده است؛ همچنین در شعر شاعران بزرگ ادب فارسی مانند مولوی نیز راه یافته است. البته با توجه به اختلافات نقل راویان در اصل داستان و همچنین مسائلی مانند عصمت و نبودِ سهو یا خطای پیامبر (ص) و مواردی مانند جعل یا تقیه راویان، همواره مخالفان و موافقان بسیاری برای این روایت وجود داشته است؛ ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، ضمن تحلیل و بررسی این حدیث در متون و منابع اسلامی و نیز اختلافات شایع بین اهل سنت و شیعه در عصمت پیامبر (ص) ، به رویکرد عرفانی مولوی نیز پرداخته شده است؛ زیرا مولوی در مثنوی ، جدا از آرا و اندیشه های مخالفان و موافقان، بیشتر درپی تحلیل و تبیین عرفانی این داستان، پروراندن معانی بلند و باریک عرفانی و توجه به باطن و تأویل این داستان بوده و کمتر به ظاهر و لفظ آن اهتمام ورزیده است. مولوی بیشتر به فواید روحانی، ایمانی، اخلاقی و عرفانی روایت توجه داشته است و خواب پیامبر (ص) را نوعی استغراق، فنا و تجربه عرفانی می داند که بیانگر حالت وصال پیامبر (ص) با حق تعالی در همه حال است؛ درواقع مولوی با رویکرد عرفانی خود توانسته است به اختلافات کلامی این مسئله پایان دهد.
۱۹۶۵.

بررسی مضامین مشترک عرفانی و گنوسی در غزلیات عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیش گنوسی عرفان و تصوف عطار غزلیات عطار وصال حق دیدار با فرامن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۲۵
گنوسیسم بنیاد معرفت شناختی دارد و به همین سبب با عرفان و تصوف مشابهت یافته است. درباره این مشابهت و نزدیکی دو رویکرد عمده وجود دارد که یکی مؤید نفوذ اندیشه های گنوسی در عرفان، به ویژه در سده ششم هجری، ولی دیگری منکر چنین امری است. به هر روی، مضامین و بن مایه های مشترک در افکار گنوسی و عرفان وجود دارد که بررسی آن ها در تأیید یا رد نظریه تأثیر و تأثر راهگشاست. عطار نیشابوری از شاعران عارف مسلکی است که در سده ششم می زیسته و احتمال تأثیرپذیری از آرای گنوسی درباره او مطرح است. بنابراین، بررسی مضامین و بن مایه های مشترک گنوسی و عرفانی در آثار او ضروری به نظر می رسد. نماد و نمود این مضامین در غزلیات عطار قابل ملاحظه و بررسی است. تضاد روح و جسم، هبوط روح و اسارت آن در ماده، غلبه خواب بر روح و فراموشی اصل خویش، سرگشتگی و احساس بیگانی روح در جهان ماده، شنیدن ندای غیبی، و حجابِ راه ازجمله مضامین مشترک در اندیشه های گنوسی و عرفان است. فرجامِ سلوک در عرفان وصال حق است؛ در کیش گنوسی از این وصال به دیدار با خویشتن تعبیر می شود که در غزلیات عطار نیز نمود دارد. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی، این بن مایه های مشترک در 165 غزل برگزیده عطار بررسی شده و هدف پژوهش تبیین احتمال تأثیرپذیری عطار از آرای گنوسی در غزل ها و درنتیجه پیوند آن با دیگرآبشخورهای فکری اوست.
۱۹۶۶.

آرمان های سیاسیِ جامی و نجم الدین رازی در هفت اورنگ و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست عرفان جامی نجم الدین رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۹
این نوشتار در پی آن است تا با بررسی حکایت های هفت اورنگ جامی (قرن 9 هجری) و نیز مرصاد العباد نجم الدین رازی (قرن 7 هجری)، به تبیین دیدگاه سیاسیِ این دو عارف شهیر بپردازد که عرفانی متفاوت با عرفانِ عارفانِ خانقاه نشین در پیش گرفته بودند. هرچند ورود به عرصه سیاست و پیوند با دربار از دیرباز محلی از اختلاف برای  حکما و عرفا بوده است، عارفانی همچون عبدالرحمن جامی و نجم الدین رازی توصیه هایی را برای بهبود اوضاع اجتماع ارائه داده اند. آرمان های سیاسی این دو عارف از چهار جهت قابل بررسی است: چگونگی برگزیدن پادشاه، دیانت و سیاست پادشاه، شیوه سامان بخشی به اوضاع مظلومان در جامعه، و انتقاد از راهکار حکومت برای کسب درآمد. این پژوهش که به روش توصیفی تدوین یافته، با ذکر نمونه هایی شاخص از حکایت های هفت اورنگ و با استناد به تعالیم نجم الدین رازی، در پی این است که آرمان های سیاسی این دو عارف را که به لحاظ شرایط اجتماعی در دو دوره متفاوت می زیسته اند، بررسی کند تا تفاوت نقش آفرینی آنها و دلیل ورودشان به عرصه فعالیت های سیاسی مشخص گردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به علّت شرایط اجتماعیِ متفاوت در این دو عصر، تفاوت های بنیادی در اندیشه سیاسیِ این دو عارف قرن های 7 و 9 هجری وجود دارد.
۱۹۶۷.

اسطوره شناختی چگونگی و چراییِ سفر قهرمان در کارنامه اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اردشیر بابکان جوزف کمپبل اسطوره قهرمان ایرانشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۴۷
کارنامه اردشیر بابکان از متن های مهم اسطوره ای و حماسی در ادبیات پهلوی، در پی اسطوره سازی و برساختن قهرمانِ بنیان گذار دولت ساسانی است. اینکه چرا و چگونه این متن به مقابله با گفتمان رقیب اشکانی رفته و سعی در پیروزی گفتمان خود داشته، پرسش اصلی این پژوهش است. فرضیه مهم پژوهش، این است که نیروهای انسانی و طبیعی و فراطبیعی در این روایت با هماهنگی به برساخت و استوار داشتِ گفتمانی دست یافته اند که گونه ای دیگر از اندیشه و به تبع آن نوعی از زندگی را به نمایش می گذارند. قهرمان در روایت کارنامه، هم با تلاش ها و کوشش های خود و یارانش و هم به یاری شخصیت های دیگر که از صفّ رقیب جذب می کند، به نبردی پیگیر دست می یازد. این پژوهش با نگاهی اسطوره شناختی، با توجه به مراحل سفر قهرمان از دیدگاه جوزف کمپبل، به تطابق و هماهنگی نیروهای تأثیرگذار راهِ پیچیده پیروزی اشاره می کند. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی در پی رسیدن به چرایی سفر قهرمان است. بیان رهایی کشور از پراکندگی، هدف پژوهش و توضیح چگونگی رسیدن به انسجام شهریاری در ایرانشهر، نتیجه روایت کارنامه اردشیر بابکان بوده است. هر یک از شخصیت های کارنامه به گونه ای نقش خود را در راه بازگرداندن ایرانشهر به یگانگی ملی بازی می کنند و یادآور نقش رهایی رهندگان اسطوره ای در اساطیر ایرانی می شوند.
۱۹۶۸.

فرامتنیت و چگونگی تغییر شکل و بازسازی چهره های اسطوره ا ی اورفه و اوریدیس در رمان مِرکور نوشته ی اَمِلی نوتومب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: املی نوتومب فرامتنیت دوگانگی رمان مِرکور اسطوره اورفه و اوریدیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۹۵
یکی از ویژگی های پست مدرن رمان های اَمِلی نوتومب، استفاده از اسطوره است و یکی از اسطوره هایی که رمان های این نویسنده و خصوصاً مرکور را تحت الشعاع قرار می دهد، اورفه و اوریدیس است. اَمِلی نوتومب از این اسطوره الهام می گیرد، تغییراتی اساسی در آن می دهد و آن را با نگاه فمینیستی خود بازنویسی می کند. در این رمان، برخلاف اسطوره اورفه و اوریدیس، نقش زن بر مرد ارجحیت دارد و حرف اول را می زند. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با روش تحلیلی تطبیقی چگونگی این تغییرات و تکنیک های استفاده شده را شرح دهیم. سیستم ارتباطی که این اسطوره و رمان مِرکور را به هم پیوند می دهد فرامتنیت نام دارد. همچنین سعی خواهیم کرد تک اسطوره های اصلی سازنده تصویر اوریدیس، دوگانگی شخصیت های زن، دوگانگی ساختار رمان و همچنین واژگونی نقش ها را به تفصیل توضیح دهیم. شخصیت های اَدِل و اَزِل مسیرهای مختلفی را طی می کنند و دو تصویر متفاوت از اوریدیس به نمایش می گذارند. در واقع، این تغییرات که به علت استقلال و ابهام شخصیت زن رمان به کمک فرایند دوگانگی در تصویر اوریدیس به وجود می آید باعث می شود نویسنده نسخه جدیدی از اسطوره اورفه و اوریدیس ارائه دهد که در آن زن بر مرد برتری دارد.
۱۹۶۹.

هم زیستی صداها در خوانشی از یک داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثنوی روایت جهد و توکل هم زیستی صدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۵۵
«داستان شخصی که در عهد داوود (ع)شب و روز دعا می کرد که مرا روزی حلال ده بی رنج»درظاهر، داستانی نمادین است که مولوی در پایان داستان، از رمزها پرده برمی دارد و سخن آخر را مانند یک راوی مؤلف محور بیان می کند. کیفیت گفت وگوها و روند منطقی آنها و نیز لایه های درونی و بیرونی بخش های داستان گویای آن است که در پس این داستان نمادین، هدف دیگری نیز نهفته است که آن را باید از متن بیرون کشید. پرسش اصلی پژوهش این است که اگر هدف مولوی از این داستانْ رسیدن به یک نتیجه اخلاقی مشخص (کشتن نفس) است، پس آن گفت وگوهای درازدامن در باب «جهد و توکل» برای چه بود. پاسخ احتمالی ممکن است این باشد که این داستانِ به ظاهر یکپارچه دو بخش دارد که در بخش اول، مسئله جهد و توکل مطرح می شود و بی آنکه به نتیجه مشخصی برسد پایان می یابد؛ این امر گویای همنشینی مفاهیم جهد و توکل در بافت داستان است. در بخش دوم، موضوع نفس و مبارزه با آن مطرح می شود تا به این آموزه اخلاقی برسد که «گاو نفس را باید کشت».
۱۹۷۰.

تقریرهای صوفیه از اسقاط تکلیف شرعی در طایفه عقلاءالمجانین با تأکید بر دیدگاه ابن عربی و عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلاءالمجانین تکلیف شرعی تصوف اسلامی غلبه حال ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
در متون عرفانی اسقاط تکالیف شرعی عقلاءالمجانین از جمله موضوعات پربسامدی است که با تقریرهای گوناگونی بیان شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به روشن کردن رهیافت های نظری صوفیه در رواداشت اسقاط تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین و بازشناسی عوامل این اسقاط از نظر آن ها پرداخته است. بر این اساس مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در انسان شناسی عرفانی صوفیه مخاطب تکالیف شرعی در عقلاءالمجانین کدام قوه است و آیا با زوال عقل متعارف، قوه دیگری در آن ها محل تکلیف شرعی می گردد؟ همچنین با توجه به برخورداری عقلاءالمجانین از نوعی عقل، آیا می توان آن ها را مانند سایر عقلا مکلّف به انجام تکالیف شرعی دانست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهیافت اصلی صوفیه در این باب، اعتقاد به معذوریت عقلاءالمجانین به واسطه غلبه حال بر آن ها و برخورداری آن ها از حالات سُکر صوفیانه در اثر دریافت واردات غیبی است. در برخی از تقریرهای صوفیانه زوال عقل و پیرو آن سقوط تکالیف شرعی از عقلاءالمجانین موهبتی از سوی خدا برای آن ها در نظر گرفته شده است و برخی از صوفیه سکر باطنی آن ها را به منزله نماز دائم آن ها دانسته اند. هدف از این پژوهش بازشناسی علل عدم التزام عقلاءالمجانین به تکالیف شرعی از منظر صوفیه به ویژه ابن عربی و عین القضات است.
۱۹۷۱.

واکاوی رویکرد روان شناختیِ تصوف در پژوهش های شرق شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان و تصوف شرق شناسی روان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۱۶۸
تمرکز بر نفس و خودشناسی و نیز توجه به منِ قدسی، ازجمله موضوعاتی است که عرفان و تصوف را با روان شناسی پیوند می دهد. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با متون عرفانی، از مطالعات تطبیقی، رویکردها و روش های پژوهشی متنوعی بهره برده اند. یکی از دانش ها و ابزاری که این پژوهشگران در بررسی و تحلیل های عرفانی خود استفاده کرده اند، روان شناسی است. شرق شناسان به کمک بن مایه های روان شناختی و روان کاویِ موجود در متون صوفیانه، رهیافتی نوین در تصوف پژوهی ارائه کرده اند. مبنای پژوهش حاضر، واکاوی و نقد آثار ترجمه شده تصوف پژوهان غربی است که با رویکردی روان شناختی به عرفان و تصوف نگریسته اند. با غوررسی در پژوهش های آنان آشکار می شود که ضمیر ناخودآگاه، نماد و مسئله تأویل، به همراه زمینه «فردیت» در نظام روانی یونگ، توجه به «منِ شکوفا» در روان شناسی کمال و تکیه بر اصل تمرکز در نیایش عرفانی، از مهم ترین رویکردهای روان شناختیِ پژوهش های عرفانی شرق شناسان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تمرکز بر فرایند «ذکر» و «مراقبه» صوفیانه و تلاش عارف برای نیل به منِ ملکوتی، سهم قابل توجهی از پژوهش های شرق شناسان را به خود اختصاص داده است. فهم و غرض تصوف پژوهان از رویکرد روان شناسی و روان کاویِ عرفان، لزوماً و مطلقاً، روان شناسی نوین و مکاتب روان درمانگر سده های متأخر نیست، بلکه عمده کوشش آنان - به تبع تمرکز عرفای ایرانی بر نفس- بیشتر گرایشی «نفس پژوهانه» دارد. از سوی دیگر، آنان در بخش اندکی از پژوهش های خود به تطابق آموزه های عرفانی با مکاتب نوین علم روان شناسی باور دارند و از این رهگذر به تحلیل و نقد آن نیز برخاسته اند.
۱۹۷۲.

شناسایی و تحلیل فصول چهار گانه در شاهنامه نگاری بر اساس نظریه میتوس نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد اسطوره ای شاهنامه شاملو نظریه میتوس نورتروپ فرای جنگ بزرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۷۳
نقد اسطوره ای رویکردی، میان رشته ای بر پایه انسان شناختی، روان شناسی، تاریخ ادیان و تاریخ تمدن است که به تأویل اثر و بن مایه های موجود در آن می پردازد. این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی و رویکرد نقد اسطوره ای، به تفسیر و تحلیل نگاره های «شاهنامه شاملو» بر اساس الگوهای ساختارگرایانه نورتروپ فرای، پرداخته است. کمبود پژوهش های اسطوره ای در آثار هنری، ضرورت این تحقیق را نمایان می کند. بیشتر این تحقیقات در زمینه ادبیات و متون ادبی شاهنامه بوده و تا کنون پژوهشی با استفاده از نظریات فرای بر روی آثار هنری صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، شناسایی نمادها و کهن الگوهای موجود در نگاره های شاهنامه شاملو و قرار دادن آن در نظریه میتوس فرای، بر اساس روش نقد اسطوره ای است و از این میان، هشت نگاره مرتبط با جنگ بزرگ کیخسرو تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که در روایت جنگ بزرگ کیخسرو، بیشترین نزدیکی را در چرخه فصول با میتوس رمانس و کمدی و کمترین ارتباط را با گونه تراژدی و هزل دارد.    
۱۹۷۳.

نقد و تحلیل الگوی تفسیری هاروت و ماروت در داستان شیخ صنعان با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسرائیلیات بیش متنیت شیخ صنعان عطار نیشابوری هاروت و ماروت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۳۰۳
حکایت شیخ صنعان از جمله داستان هایی است که محققان بسیاری در باب مأخذ آن اظهارنظر کرده و منابع مختلفی را برای آن برشمرده اند. آنچه در این پژوهش ها مورد توجه قرار نگرفته، روایت تفسیری هاروت و ماروت است. این روایت دربردارنده عناصری است که در دیگر مآخذ احتمالی و شناخته شده شیخ صنعان دیده نمی شود و به سبب شباهت های زیاد ساختاری، درون مایه ای و همچنین قدمت تاریخی، بر سایر مآخذ شیخ صنعان تقدم دارد. ادعای این پژوهش این است که با اتکا به مستندات و نشانه های متعدد موجود در این دو داستان، می توان این روایت را یکی از پیش متن های اصلی و الهام بخش عطار در داستان شیخ صنعان قلمداد کرد و رابطه بیش متنیت را بین آن ها حاکم دانست. شیوه مقدمه چینی عطار برای ورود به حکایت و شباهت بین حوادث و شخصیت های اصلی این دو داستان از قبیل هاروت و ماروت و شیخ صنعان و زهره و دختر ترسا و همچنین بن مایه هایی چون هبوط، غرور، امتحان الهی با عشق، گناه و آثار آن، توبه و شفاعت و ذکر موارد خاصی که در هیچ یک از منابع شیخ صنعان بدان اشاره نمی شود، جای تردید باقی نمی گذارد که عطار در پرداخت حکایت خویش به این روایت نیز نظر داشته است.
۱۹۷۴.

تحلیل جایگاه جهرم در شاهنامه فردوسی در مقایسه با تواریخ اسلامی، فرهنگ و روایات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهرم شاهنامه فردوسی حماسه اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
در شاهنامه فردوسی و به ویژه در بخش تاریخی آن، اسامی مکان ها و نام جای های بسیاری از جمله شهر جهرم آمده است. بنای شهر جهرم در سرزمین پارس را به چهر ه هایی اسطوره ای چون بهمن پسر اسفندیار نسبت داده اند؛ قهرمانانی چون: بُناک، مهرک نوشزاد و دختر مهرک، بهرام گور و باربُد، از چهر ه های معروف شهر جهرم در شاهنامه ، روایات عامیانه و برخی تواریخ اولیه اسلامی هستند. نام جهرم در نسخ مختلف شاهنامه بین ۸ تا ۱۷بار تکرار شده و محل وقوع برخی از اتفاقات مهم این حماسه ملی است. هدف از پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، تأیید اصیل بودن نام جهرم در شاهنامه و تحلیل جایگاه استراتژیک و نظامی در گذشته تاریخی و اساطیری آن است. بر اساس یافته های این پژوهش، وجود قوای نظامی، وجود قلعه ها و ولیعهد نشینی این شهر از دلایل تکرار نام آن در شاهنامه است. روایات ملی و شخصیت های شاهنامه در فرهنگ محلی جهرم به صورت نامگذاری بر اماکن جغرافیایی چون: قلعه مهرک و شاپورآباد، بازآفرینی روایات شاهنامه ، نام های خانوادگی و... حفظ شده اند. باقی ماندن نام ها یا شهرت های خانوادگی مرتبط با پهلوانان و خاندان شاهی در شاهنامه ، بناها و نام جای ها به نام شاهان و پهلوانان از دیگر نشانه های تاریخ حماسی این شهر در روزگار حاضر است. داده های محلی این مقاله نیز به کمک پژوهش های میدانی جمع آوری شده است.
۱۹۷۵.

بررسی دیدگاه ابن برّجان درباره «حَقِّ مُبِین»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن برجان تجلّی خداوند حَقِّ مُبِین حق مخلوق به حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
یکی از واژه های قرآنی که در عرفان اسلامی کاربرد اصطلاحی دارد، واژه «حق» است که به صورت «الحَقُّ المُبِین» نیز در قرآن آمده است. ابن برّجان (د. 536 ق.) عارف اندلسی، عبارت «حَقِّ مُبِین» را در آثار خود به عنوان یک اصطلاح به کار برده است. هدف این پژوهش، بررسی اصطلاح حَقّ مُبِین از دیدگاه ابن برّجان به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه ابن برّجان، حَقِّ مُبِین تجلّی و ظهور خداوند در آخرت است که می توان آن را مشاهده کرد. موجودات آخرت نیز تجلّی و ظهور حَقِّ مُبِین هستند. این تجلّی، دائمی و همواره درحال تجدید است. حَقِّ مُبِین وسعت وجودی دارد؛ زیرا مرتبه وجودیِ آخرت والاتر و وسیع تر است. ابن برّجان معتقد است بین حَقِّ مُبِین و حَقِّ مَخلُوقٌ بِه رابطه وجودی برقرار است. حَقِّ مَخلُوقٌ بِه تجلّی حَقِّ مُبِین در دنیاست و حَقِّ مُبِین آشکارکننده و مبیّن حَقِّ مَخلُوقٌ بِه است. همچنین حَقِّ مُبِین باطن حَقِّ مَخلُوقٌ بِه است که در آخرت با توسعه وجودیِ حَقِّ مَخلُوقٌ بِه آشکار می شود؛ بنابراین از دیدگاه ابن برّجان حَقِّ مُبِین، هم مبدأ خلقت است و هم غایت خلقت. از نظر او حق در عالم های مختلف اسم های متفاوتی دارد. حَقِّ مَخلُوقٌ بِه در دنیاست و حَقِّ مُبِین و حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر بر یک واقعیت در آخرت دلالت دارد؛ با این تفاوت که حَقِّ مُبِین بر وضوح و مشاهده پذیربودن آن و حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر بر آن به عنوان غایت مخلوقات تأکید دارد. همچنین قراین و شواهد لازم برای صحبت از دیگر عارفان و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ابن برّجان در موضوع حَقِّ مُبِین یافت نشد.
۱۹۷۶.

کتم کرامات؛ علل و مبنای کتم کرامت ازسوی اولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرامات اولیا کتم کرامات مبنای کتم تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۴
از متون بسیار صوفیان می توان فهمید کتم کرامات یک سیره مستمر عرفانی بوده است. اصل در کرامت بر کتم است؛ مگر آنکه اراده خداوند بر اظهار آن تعلق گیرد. کتم در کرامات، در مقایسه با تحدّی و اظهار در معجزات، پژوهشگر را به سوی مبنایی عرفانی سوق می دهد که کرامات را از معجزات و نیز دیگر خوارق عادات متمایز می کند. در این پژوهش برای رسیدن به این هدف، نخست علل کتم کرامات و آنگاه دو رویکرد متفاوت اولیا به کراماتشان بررسی می شود. در کرامات به جای شاخصه «تحدّی» و «اظهار»، دو شاخصه «کتم» و «طلب» مطرحشده که به ظاهر متعارض است. سالک باید هم طالب کرامات باشد و هم نسبت به آن بی توجه و کتوم (رازنگهدار) باشد. تفاوت این دو حکم را باید در تفاوت انواع کرامات حسّی و معنوی و نیز انواع سالک جست. دستاورد این پژوهشْ مبنایی عرفانی در کتم کرامات است که باید آن را حتی در تعریف کرامات نیز دخیل دانست. این رویکرد واقع نمایانه به کرامات اولیا بسیار به باورپذیری این پدیده های بحث برانگیز یاری رسان است.
۱۹۷۷.

بررسی تطبیقی رقص سماع در طریقه قادریه و کَتَک در هندوئیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هندوئیسم طریقت قادریه رق‍ص سماع کتک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۹
آیین سَماع در طریقت قادریه و کَتَک در هندوئیسم از شناخته شده ترین رقص ها هستند. این آیین ها که آمیخته با باورهای مذهبی هستند، رقصیدن را یکی از راه های برقراری ارتباط با کائنات می دانند. رقص های آیینی علاوه بر جنبه های زیباشناختی در صورت های حرکتی، دارای مفاهیم عرفانی، دینی و روایی هستند که درطول زمان تکامل پیدا کرده است. در طریقت قادریه عارف در طی سماع برای برقراری ارتباط با عالمی دیگر می کوشد. این مقاله به روش مطالعه تحلیلی تطبیقی به بیان همانندی ها و تفاوت های این دو آیین و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر و ک شف روابط زم انی و مک انیِ آن ها در فرهنگ صوفیسم و هندوئیسم در طول تاریخ می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود تفاوت های آیینی و دینی، ساختارهای مشترکی در دو رقص سماع و کتک وجود دارند. رقص کَتَک، در معابد هندوئیسم مانند سماع ریشه در نیایش آفری دگار دارد و در برخی از ابعاد صورت و محتوا با آن همانند است. در مورد تأثیرپذیری های کتک از سماع قادریه به نظر می رسد که کتک در هند، در دوران سلاطین دهلی و امپراتوران مغول، به واسطه ارتباطات فرهنگی بین اسلام و هندوئیسم، دگرگونی هایی پیدا کرده است.
۱۹۷۸.

تبیین مفهوم وحدت در مثنوی با استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره شناختی لیکاف و جانسون مثنوی معنوی مولانا وحدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۶۷
وحدت از مفاهیم محوری در تفکر عرفانی است. مولانا برای تفهیم این مفهوم، همچون بسیاری از مفاهیم غامض عرفانی، از استعاره بهره برده است. در این پژوهش، استعاره های مولانا از مفهوم وحدت در مثنوی معنوی ، براساس نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون، بررسی و تحلیل شده است. هدف از این مقاله آن است که با تحلیل استعاره ها و تشخیص نوع و کارکرد شناختی آن ها، دیدگاه مولانا به این مفهوم، نحوه معرفی آن به مخاطب و عوامل مؤثر در انتخاب این استعاره ها را دریابیم. ابتدا نمونه های استعاره های وحدت را استخراج کردیم و بعد به تحلیل و توصیف آن پرداختیم. مولانا در مثنوی ، از هفت کلان استعاره نور، انسان، عنصر طبیعی، شیء، مکان و ظرف، روییدنی ها و مفهوم انتزاعی استفاده کرده که اغلب استعاره ها از نوع هستی شناختی هستند. با این استعاره ها، تمام ویژگی ها و کارکردهای مفهوم وحدت، به نحوی که با اصل حفظ اسرار منافات نداشته باشد، برای مخاطب به تصویر کشیده شده است. عواملی مانند شغل خطابه و ارتباط با عموم مردم، سبک شاعری و محیط زندگی مولانا در گزینش استعاره هایی ساده، ملموس و عامیانه تأثیرگذار بوده است، اما دسته ای از استعاره ها هستند که تصویر ارائه شده از وحدت، در آن ها بسیار انتزاعی است و گویی برای محرمان و مخاطب خاص به کار رفته است، مانند «وحدت بی رنگی است»، «وحدت فکر است» و... . در این استعاره ها، تصویری که برای معرفی مفهوم انتزاعی وحدت به کار رفته، خود انتزاعی است و نیاز به معرفی دارد.
۱۹۷۹.

طرح واره عمودی (نزولی/ صعودی) در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره حرکت عمودی حرکت صعودی طرح واره منطق الطیر عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۶۸
زبان شناسی شناختی با بررسی روابط میان ذهن و زبان به کشف معنا می پردازد و با بررسی طرح واره های تصویری و کشف انگاشته ای میان حوزه ذهنی و عینی، شناخت تازه ای از سوژه به دست می دهد. طرح واره حرکتی، طرح واره ای تصویری است که در آن، انسان از تجربه حرکت خود و پدیده های متحرک برای پدیده های ذهنی، ساختار مفهومی متحرک و محسوس می سازد. منطق الطیر به دلیل ماهیت تعلیمی عرفانی بر بنیاد سفر مرغان و زبان نمادین، قابلیت بررسی براساس طرح واره حرکتی را دارد. این طرح واره بر اهتمام عطار برای بازگشت به اصل دلالت دارد. پرسش مقاله این است که مصادیق و اهداف حرکت نزولی و صعودی در منطق الطیر چیست و عطار با طرح سفر مرغان، درصدد تبیین کدام مسائل عرفانی است. عطار اصل نزول آدمی را مثبت می داند و نتیجه آمیزش روح و جسم، یعنی آدمی را «اعجوبه اسرار» می خواند. مقصود او از طرح واره نزولی، تشریح موانع و ضرورت گذر از آن ها و منظورش از طرح واره صعودی، تبیین اهمیت و اصالت بازگشت به اصل است. مهم ترین شرط سیر صعودی «رهایی از خود» است و بدترین نوع سیر نزولی، تنزل صفتی است که به دنبال آن، انسان قوه درکش را از دست می دهد. سیر صعودی از عقل به عشق، مستلزم درگذشتن از دنیا و آخرت و دل بستن فقط به حق است که با «عشق» ممکن و به وحدت منتهی می شود. هریک از طرح واره های نزولی و صعودی می توانند با حرکت کمی و کیفی تبیین شوند.
۱۹۸۰.

تحلیل ابیات و روایات دفتر اول مثنوی بر اساس نظریه بدخوانی خلاق هارولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی بینامتنیت هارولد بلوم بدخوانی خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
بدخوانی خلاق نظریه ای ست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام «اضطراب تأثیر» بر رابطه دوسویه اما ستیزه جویانه مؤلفان جدید با مؤلفان گذشته تأکید کرده است. شاعران و نویسندگان جدید برای رهایی از دلهره تأثیرپذیریِ متون گذشته با بدخوانی خلاق به روش هایی برای خلق آثار جدید دست می زنند و با این کار می کوشند تا خود را از پیشینیان برتر بدانند. در این پژوهش دگرگونی هایی را که مولوی به منظور رهایی از اضطراب تأثیرپذیری آثار پیشین، اعمال کرده است و نسبت های بدخوانی خلاق بلوم در مثنوی را به شیوه تحلیلی تطبیقی بررسی می کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که روش خلاقانه مولوی در آفرینش داستان ها و حکایات و برای رها کردن خود از تأثیر متون گذشته، مصداق بدخوانی خلاقانه ای است که بلوم مطرح می کند و به این منظور از شگردهای گوناگونی مانند تداعی، ایجاد مضامین تعلیمی و دینی و حکمی، تغییر در عناصر داستان و فرافکنی بهره برده است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان