درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
۱۳۰۲.

جایگاه عشق در تفسیر عرفانی عرایس البیان روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عشق روزبهان تفسیر عرفانی عرایس البیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۷۵۵
مسأله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه به طور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفت های برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و این موضوع در عرفان وی بسیار برجسته و چشمگیر است؛ به گونه ای که در تمامی آثاری که از او برجای مانده، خصوصاً تفسیر عرفانی عرایس البیان، تأثیر نگاه عاشقانه او کاملاً مشهود است. تفسیر عرفانی عرایس البیان، با عباراتی ادبی دارای صبغه عرفانی در پی کشف معانی باطنی آیات قرآن است. این تفسیر که متأثر از تعمق ژرف روزبهان در باب کلام وحی است، بازتاب دهنده اندیشه های ناب او در باب عشق به حق و طریق وصول به آن است. در این بررسی می کوشیم جایگاه عشق را در این کتاب بازنماییم.
۱۳۰۷.

دیگری به مثابه خود ارتباط شمس و مولانا از دیدگاه ژاک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لکان دیگری خود شمس تبریزی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۲ تعداد دانلود : ۶۶۵
مفهوم «دیگری»، از وجوه ممتاز و واسازانه دستگاه نظری ژاک لکان و یکی از مهم ترین فراروی های او از اندیشه فرویدی است. دستگاه فکری فروید بر مفهوم «خود» بنا شده بود. وی بخش اعظم مباحث مربوط به ناخودآگاهی روان را در رابطه با «خود»ی تعریف کرده بود که ذاتی روشن و قوام یافته داشت و حدفاصل «نهاد» و «فراخود» بود، اما لکان از همان آغاز در تعریف وجودی «خود» شک کرد و نشان داد در مراحل رشد روانی انسان، هیچ گاه تصویری یکه و همگن از «خود» وجود ندارد. به تعبیر لکان، «خود» همان دیالکتیک «خود-دیگری» شکل گرفته در مرحله خیالی و نمادین است. «دیگری» بخش وجودی «خود»، و از همان آغاز آمیخته با آن است. «دیگری» به طرق مختلف درونی می شود و آمیخته با «خود» همیشه در روان حاضر است (حتی برداشت و تصویر از «خود» نیز آمیخته «دیگری» ذهنی است). زمانی که «دیگری» به مثابه متعینی بیرونی وجود دارد، ممکن است به شدیدترین شکل ممکن درونی سازی و همذات پنداری شود و حیاتی ذهنی یابد؛ همان چیزی که در رابطه شمس و مولانا شاهدش هستیم: دو روح سرگشته ای که هریک امکانات ذهنی و روانی خود را در دیگری می بیند و هردو در طول فرایند کشف یکدیگر، مرتباً دیالکتیک «خود-دیگری» ذهنی شان را بر هم اعمال می کنند. اگر از منظر شمس به این رفت وبرگشت های روانی بنگریم، درمی یابیم که اساس رابطه او و مولانا، جابه جایی های مکرر موقعیت ذهنی عاشقی و معشوقی برای هردو آن هاست؛ به گونه ای که در تمثیل های مختلف تکرارشونده می توان وجوهی از این آیینه گردانی ها را در مقالات شمس یافت.
۱۳۱۰.

جایگاه «علّت و معلول» و «اسباب و مُسبَّبات» در معتقدات صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صوفیه علت و معلول اسباب و مسببات علم کلام اشاعره و معتزله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۵۶۲
«علّت و معلول» و «اسباب و مسبَّبات» از مباحث اعتقادی و کلامی صوفیه است. استنباط کلی از موضوع تاکنون این بوده که صوفیه علیّت را انکار می کنند و تنها حق تعالی را مؤثر و فاعل حقیقی می دانند. هدف این مقاله بررسی این موضوع و تبیین چگونگی اعتقاد صوفیه به آن است. این موضوع در متون مختلف صوفیه اعم از فارسی و عربی، نثر و نظم و نیز در کتب کلامی مرتبط با موضوع مورد مطالعه قرار گرفته و آنچه که مورد اعتقاد عموم صوفیه بوده از آن ها استخراج و استنباط شده است. نتیجه آنکه در اعتقاد صوفیه «علّت و معلول» چیزی است غیر از «اسباب و مسبَّبات». کل جهان و پدیده های آن معلول یک علّت است و آن «فعل خداوند» است که بی علّت است و غیر از این علّت و معلولی در جهان وجود ندارد. آنچه در این جهان وجود دارد و اصطلاحاً «علّت و معلول» نامیده می شود صوفیه آن را «اسباب و مسبَّبات» و در اصطلاح خود «عالم حکمت» نامیده و به آن معتقد بوده اند و علّت و معلول به این معنی را انکار نکرده اند. در اعتقاد صوفیه اسباب و مسبَّبات بر اساس سنّت های الهی عمل می کنند. آن ها می گویند خداوند قادر است بدون اسباب هم مسبَّبات را پدید بیاورد که به آن «عالم قدرت» گفته اند.
۱۳۱۳.

بازتاب اندیشة صوفیانه در داستان جمشید و خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خورشید جمشید سلمان اندیشة صوفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۵۷۳
«جمشید و خورشید» یکی از منظومه های داستانی از نوع نظیره هاست. سلمان ساوجی، از گویندگان قرن هشتم، این داستان را در سال 736 هحری قمری و در 2988 بیت به رشتة نظم در آورده است و به سلطان اویس ایلکانی تقدیم کرده است. این داستان اگرچه داستانی عاشقانه است و شباهت های زیادی هم با داستان های منظوم عاشقانة پیش از سلمان دارد، امّا شیوة پرداختن شاعر به آن به گونه ای است که می توان چنین استنباط کرد که سلمان در این منظومه به دنبال آن است تا با درآمیختن عناصری از تصّوف با داستان عاشقانة خود، آن را از شکل یک اثر تقلیدی صرف بیرون آورد و آب و رنگی از نوآوری بدان ببخشد. از این رو، مثلاً مهراب که از شخصیّت های تأثیرگذار در داستان است، بیش از آنکه یک ندیم برای جمشید باشد، چنان که در داستان های عاشقانه می بینیم، تا حدّ زیادی خواننده را به یاد پیر طریقت در رهنمونی سالک برای رسیدن به معرفت می اندازد. شخصیّت جمشید و رفتارهای وی نیز در این منظومه غالباً حاکی از آن است که سرایندة داستان در پی آن بوده تا او را در جایگاه سالکی قرار دهد که به دنبال رسیدن به خورشید است؛ خورشیدی که از آن می توان به «خورشید معرفت» تعبیر کرد. سرانجام هم در پی مجاهدت های پیاپی و گذشتن از موانع متعدّد که یادآور هفت وادی سیر و سلوک است، به مقصود غایی خویش از این سفر پرفراز و نشیب عشق دست می یابد. در این نوشتار بر آنیم تا شواهد گوناگونی را که بیانگر تأثیرپذیری شاعر از برخی اندیشه های صوفیّه است، مورد بررسی قرار دهیم.
۱۳۱۴.

آتش بر پر جبرییل جان

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان عشق سعدی نظربازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۶۷۳
این مقاله از منظر تاملی در مبانی عشق و جمال در شعر و اندیشه سعدی با نگاهی بر عرفا و حکمای فارس از جمله روزبهان، حافظ و ملاصدرا رقم خورده است. در این مقاله ابتدا به جایگاه عشق و محبت و جمال در قرآن کریم، حدیث و متون کهن صوفیه اختصاص یافته و درادامه، حالات عشق پاک در تفکر سعدی، با توجه به زمینههای چون جمالدوستی، تجلی و نظربازی عرفانی را مورد بررسی قرار میدهد.
۱۳۱۷.

تحلیل محتوای کیفی و کمی گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلشن راز تحلیل محتوا عرفان نظری تجلی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۸۷۰
گلشن راز یکی از متون مطرح در زمینه عرفان نظری است و تأثیرپذیری شبستری از اندیشه های ابن عربی در این کتاب بر همه روشن است. این پژوهش به تحلیل محتوای گلشن راز می پردازد تا مشخص شود ابیات آن ذیل چه عناوینی تقسیم بندی می شوند و درنهایت اندیشه محوری و حاکم بر این مثنوی چیست. از آنجا که عرفان نظری بر سه قطب خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی استوار است، ابیات کتاب ذیل این سه قطب قرار می گیرند. به منظور تحلیل محتوای متن، 70 درصد از کل ابیات نمونه گیری شدند و مشخص شد که هر بیت با درنظرگرفتن بافت هر واحد متن، ذیل کدام قطب قرار می گیرد. درنهایت بسامد هر قطب تعیین شد. نتایج نشان می دهد بحث درباره انسان و ارتباط حق-انسان بیشترین سهم از کل ابیات را دارد. این مسئله ریشه در این عوامل دارد: 1. شأنی که قرآن و حدیث برای انسان قائل اند، 2. بازبستگی شناخت خدا به شناخت انسان مطابق حدیث نبوی، 3. باور به کون جامع بودن انسان و واسطه فیض بودن انسان کامل در عرفان نظری، و 4. اهمیت سلوک نزد متصوفه و تلاش آنان برای رسیدن به وصال حق در عرفان عملی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان