«علّت و معلول» و «اسباب و مسبَّبات» از مباحث اعتقادی و کلامی صوفیه است. استنباط کلی از موضوع تاکنون این بوده که صوفیه علیّت را انکار می کنند و تنها حق تعالی را مؤثر و فاعل حقیقی می دانند. هدف این مقاله بررسی این موضوع و تبیین چگونگی اعتقاد صوفیه به آن است. این موضوع در متون مختلف صوفیه اعم از فارسی و عربی، نثر و نظم و نیز در کتب کلامی مرتبط با موضوع مورد مطالعه قرار گرفته و آنچه که مورد اعتقاد عموم صوفیه بوده از آن ها استخراج و استنباط شده است. نتیجه آنکه در اعتقاد صوفیه «علّت و معلول» چیزی است غیر از «اسباب و مسبَّبات». کل جهان و پدیده های آن معلول یک علّت است و آن «فعل خداوند» است که بی علّت است و غیر از این علّت و معلولی در جهان وجود ندارد. آنچه در این جهان وجود دارد و اصطلاحاً «علّت و معلول» نامیده می شود صوفیه آن را «اسباب و مسبَّبات» و در اصطلاح خود «عالم حکمت» نامیده و به آن معتقد بوده اند و علّت و معلول به این معنی را انکار نکرده اند. در اعتقاد صوفیه اسباب و مسبَّبات بر اساس سنّت های الهی عمل می کنند. آن ها می گویند خداوند قادر است بدون اسباب هم مسبَّبات را پدید بیاورد که به آن «عالم قدرت» گفته اند.