فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
مراتب انوار و تطبیق آن با نصوص عرفانی و شعر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نور یکی از واژگان کلیدیِ قرآن و فرهنگ اسلامی است و حکمت اشراق بر مبنای آن بنا نهاده شده است؛ در عرفان و بویژه اشعار مولانا نیز نور و ترادفات آن به وفور به کار رفته است.
پژوهش حاضر از سه منظر قرآن، حکمت و عرفان به نور و مراتب و هاله های معنایی پیرامون آن می پردازد و مناسبات و مشابهات آنها را بررسی و تبیین می نماید. در این سه دیدگاه، نور، نماد خالق هستی است و نور اقرب یا نور محمدی حاصل نورالانوار است. فلسفه به تبیین کلی کلام حق (قرآن) می پردازد و عرفان با بیانی لطیف و هنری، آن را برای طیف وسیع تری از مخاطبان تفسیر می کند.
شعر حافظ، واحه آزادی و آفرینش
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که نشان دهد، چگونه مکتب پساساختارگرایی، از تعیین معنای نهایی برای متن امتناع می ورزد. در این راستا، نخست با اشاره، به بخشی از ویژگی های متنی چون غزلیات حافظ به تبیین این مطلب پرداخته می شود که از منظر نقد پساساختار گرایی، نمی توان معنای غزل حافظ را تنها در انحصار تحلیل عرفانی نگاه داشت از این رو برای رسیدن به فهم متن، نخست باید خود را از بند قصد مؤلف رهانید و با تکیه بر متن و افق انتظار خواننده، معنی را آفرید. نقد پساساختارگرایی با تکیه بر عدم قطعیت رابطه بین دال و مدلول و بازی بی پایان دلالت ها در زبان و نیز به واسطه ویژگی های خاص زبان ادبی از جمله ابهام و معما و ماهیت استعاری و مجازی آن و استفاده از قواعد ساختار شکنی نشان می دهد که چگونه دال ها می توانند در یک روند دلالتی بی انتها ادامه داشته باشد. در پایان پیشنهاد می کند که برای تفسیر و تاویل متنی گشوده چون حافظ نیاز به خواننده ای است که واقف بر نظام و مناسبات نشانگان متن باشد، از پروسه ساختار شکنی آگاه باشد و نیز بداند که چگونه می توان معنا را افزایش داد و از حصار یک معنا قطعی و نهایی گریخت.
گَرود (گرودا) (نماد انتقال و تبدیل اساطیر هند در سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمّل در متن سام نامه و نشانه هایی که در دو داستان فرعی آن دیده می شود، انتقال و تبدیل بخشی از اساطیر هند را به این متن حماسی آشکار می کند. اساطیر هندی موجود در سام نامه، در متونی از متون هندی دیده می شوند که اولین ترجمه های در دسترس آن ها به عربی و فارسی، کتاب ماللهند ابوریحان بیرونی است و سپس در سطح وسیع تر آثاری که از طریق نهضت ترجمه در دوره حکومت تیموریان هند و اوائل دوره صفویه به فارسی برگردانده شده اند؛ لذا احتمال قریب به یقین آن است که از طریق این ترجمه ها وارد متون حماسی فارسی شده باشند. این تحقیق نشان می دهد: اولا، نحوه یاد کرد و نظم این اسطوره ها در سام نامه، با نوشته ابوریحان متفاوت است. ثانیاً، سراینده از متن آنها کم اطّلاع بوده است و از این ، بر می آید که جامعه مخاطب نیز از این اسطوره ها اطّلاعی نداشته و خالی الذهن بوده است. هم چنین با توجه به زمان انتقال این مضامین از هند به ایران می توان گفت که تاریخ سرایش این منظومه، اگر سروده یک نفر باشد، زودتر از زمان حکومت جلال الدین اکبر در هند نمی تواند باشد و اگر سروده چند نفر باشد، حداقل آن بخشهایی که نام و اَشکال این اسطوره ها در آن ها حضور دارد، مربوط به دوره یاد شده است.
بررسی اوصاف و شخصیت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین اصلی در آثار ادبی جهان، بهویژه متون عرفانی و اخلاقی، تقریر احوال پیامبران الهی است که غالباً حاصل تجربیات ناب و شهود عرفانی است. عرفان نیز که از یک منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، این زمینه را فراهم کرده تا گزارهها و مؤلفه های دینی، از جمله: بحث نبوّت، با رویکرد زیباشناختی و هنری بازپرورده شود. در این میان متون عرفانی منثور فارسی به دلایل فرهنگی و زبانی این امکان را داشته و یافته است که به بحث نبوت بویژه نبوّت پیامبر خاتم از زوایا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوری که به نسبت قالب دیگر یعنی شعر، عمیقتر و بیشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در این دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی کردهاند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه کنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خویش اعتبار بیشتری ببخشند. نویسنده در این مقاله سعی میکند با توجه به فقدان اثر پژوهشی جامع به صورت مقایسهای و تاریخی در حوزه جایگاه، وضع و حال پیامبر خاتم در مجموعه متون عرفانی منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفانی را از سده آغازین تألیف متون عرفانی فارسی تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوک پیامبر اعظم را به صورت مقایسهای مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبیین کند.
دیدگاه های معرفت شناختی هجویری در کشف المحجوب درباره توحید و رؤیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزه های تخصصی:
هجویری با تألیف کشف المحجوب یکی از برجسته ترین آثار عرفانی را در ادب فارسی پدید آورده است. او تحت تأثیر تحولات فرقه ای و اجتماعی جاری در جامعه، و به تناسب زمینه فکری و مذهبی خود، دیدگاه های معرفتی اش را در کتاب مزبور تبیین کرده است. در این مقاله سعی شده است با رویکردی معرفت شناختی، آرای او درباره مسئله توحید و برخی موضوعات مرتبط با آن؛ یعنی ذات، صفات و رؤیت الهی بررسی شود. تحلیل معرفت شناختی آرای هجویری در زمینه توحید، ضمن اینکه عقیده او را درباره مراتب توحید آشکار می کند، نظر او را درباب دخالت یا عدم دخالت علم و آگاهی انسان در توحید روشن می کند. همچنین، معلوم می شود که او درباب ذات قائل به بقاست و تبدل را به صفات نسبت می دهد. به نظر او، صفت به خود قائم نیست؛ درنتیجه، درباره خدا نیز معتقد است که صفات او قائم به ذات اوست و خدا با صفات خود قدیم است. در این مقاله، ضمن اینکه میان مسئله توحید و رؤیت الهی رابطه معرفتی دیده می شود، نظر هجویری نیز درباره مرتبه متعالی رؤیت در حصول ایمان و توحید الهی تبیین می شود.
اندیشه عرفانی عطار
حکمت خسروانی در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف اسلامی در ایران در حالی که از آموزه ها و دستورات اسلام ریشه گرفته بود در زمین فرهنگی ایران رشد کرد و تحت نفوذ اندیشه های ایرانی قرار گرفت. این اندیشه ها نظریه ها، شیوه های سلوک، آداب و رسوم صوفیان گرایش های مختلف را تحت تأثیر قرار داد و سبب پیدایش دیدگاه های گوناگون عرفانی شد. شهاب الدین سهروردی در حکمةالاشراق سیر حکمت و فلسفه را در ایران باستان تا زمان خود توضیح می دهد و عارفانی مانند: بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و ابوالعباس قصاب آملی را ادامه دهندگان این حکمت می نامد. وی با بهره گیری از دیدگاه های پهلویون باورهای خود را درباره نور و ظلمت با نام حکمت اشراق پایه گذاری می کند. این دیدگاه ها پس از سهروردی در آثار عارفان دیگری ادامه می یابد. یکی از کسانی که در نگرش های خود تحت تأثیر اندیشه های ایرانی قرار گرفته است نجم الدین رازیست. وی در کتاب مرصادالعباد که از مهم ترین منابع عرفانی است به بیان دیدگاه های خود می پردازد. سخنان او درباره نور و ظلمت، سلوک طوایف، ارزش پادشاهان، جایگاه آتش و برخی موضوعات دیگر یادآور اندیشه های مزدایی است. این پژوهش که به روش استقرایی انجام گردیده در صدد پاسخ به این پرسش است که نجم الدین رازی به عنوان یکی از صاحب نظران عرفان اسلامی در دیدگاه های خود چه برداشت هایی از اندیشه های ایرانی داشته است. با بررسی کامل مرصادالعباد و نیز آثار دیگر نجم الدین رازی آشکار گردید که وی مانند شیخ اشراق برای ارائه نگرش های خود از حکمت پهلویون بهره برده است.
تعامل صوفیه نخستین با عقل؛ از آغاز تا اواخر قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این مقاله، بررسی طرز برخورد عرفای نخستین با مفهوم بنیادین عقل است. بدین منظور چهل اثر عرفانی را که یا توسط صوفیه پنج قرن نخست اسلامی نوشته شده بودند و یا مشتمل بر گفتارهای آن ها بودند، بررسی کردیم. مجموعه یافته ها را در ده موضوع اصلی جای دادیم: عقل و معرفت الله، عقل و ایمان، عقل و قرآن، عقل و شرع، عقل و اخلاق، عقل و دنیا و آخرت، عقل و مقامات عرفانی، عقل و حالات عرفانی، عقل و عشق و عقل و روح. سپس به بررسی آرای عرفا در ذیل هر موضوع پرداختیم. این مقاله نشان می دهد که عرفای نخستین، مقولات مختلف معرفتی، دنیوی، اخروی و عرفانی را در ارتباط با عقل مطرح کرده اند و سعی کرده اند نسبت عقل را با هر کدام از این ها تبیین کنند. درست است که در بسیاری موارد، کارکرد عقل را محدود کرده اند اما همین که همه چیز را در نسبت با عقل سنجیده-اند، نشان از اهمیت عقل در نظر آنان دارد. در واقع، آن ها حتی برای تبیین محدودیت های عقل در حوزه های معرفتی، از خود عقل مدد جسته اند. هر چند بررسی ما فقط معطوف به موضوعاتی است که به نحوی با عقل در ارتباط هستند اما حتی از خلال همین مقاله می توان تنوع و گستردگی حوزه های شناختی را که آن ها وارد شده اند، دریافت
زبان عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نمادهاب عرفانی «آب » و «عطش» در واقعه عاشورا ، بنا بر گزارش دو منظومه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی و عظمت واقعه عاشورا و برجستگی شخصیت های این مقطع از تاریخ، به ویژه سلسله جنبان این حادثه با شکوه، حسین بن علی(ع)، موجب می شود در تشریح حوادث و وقایع عاشورا از سطح فراتر رویم و در باطن و روح اعمال و اقوال این بزرگان اندیشه کنیم. یکی از دیدگاه هایی که می شود از طریق آن این حادثه را واکاوی کرد، دیدگاه عرفانی است. در پرتو این نگاه، بسیاری از اعمال، اقوال و حوادثْ رنگ و معنایی دیگر به خود می گیرند؛ به گونه ای که این جنگ خونین از میان هزاران نبرد سهمگینی که در طول تاریخ رخ داده است، متمایز می شود و از سطح حادثه ای تاریخی به سطح مکتبی فکری و عرفانی ارتقا می یابد.
هرچند در متون و اشعار فارسی، نگاه عرفانی به واقعه عاشورا کم رنگ تر از نگاه تاریخی و عاطفی است، تامل بر این بخش از اشعار و متون، و یافتن ظرایف و دقایق موجود در آن ها، بسیار دلنشین و قابل توجه است. در این مقاله، نمادهای «تشنگی» و «عطش» در روز عاشورا، از منظر عرفانی و به طور خاص، از نگاه عمان سامانی و صفی علیشاه بررسی می شود.
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار
علی محمد ساجدی* محبوبه جباره ناصرو**
دانشگاه شیراز دانشگاه قم
چکیده
مرگ از جمله رویدادهای رازآلود بشر از آغاز آفرینش بوده است. از آن جا که بشر همیشه خود را با این پدیده مواجه دیده و از آن گریزان و ترسان بوده، دغدغه ای همیشگی برای شناختن و شناساندن آن داشته است. بررسی اندیشه ی مرگ از دیدگاه عطار، عارف توانمند قرن ششم هجری، توجه به این دغدغه ی مشترک بشری است. مرور و تأمل بر کاربردهای واژه ی مرگ و مترادف های آن در آثار عطار، نشان می دهد که عطار به مرگ، بینشی چند جانبه دارد و هرگز در پی محدود کردن آن به معنایی خاص برنیامده؛ بلکه به فراخور موقعیت، هربار به یکی از معانی و جوانب آن پرداخته است؛ از این رو با توسعه در معنای مرگ، دو نوع مرگ را مطرح می کند: مرگ طبیعی و مرگ ارادی (عارفانه ی عاشقانه). برجسته ترین معنایی که عطار در آثار خویش برای مرگ آورده است، معنای اخیر است که در مقابل آن علاوه بر جسم و جان، بهشت نیز رنگ می بازد و حجاب راه به حساب می آید. از سوی دیگر، وی مرگ را امری همگانی و یک سان برای تمام موجودات عالم هستی می داند و همین به رخ کشیدن حادثه ای است که همواره بر آدمی فاتح و غالب است و مانند سدّی عظیم و حادثه ای گریزناپذیر در برابر خواسته های بی پایان آدمی رخ می نماید. از این رو بشر نه تنها نمی تواند هیچ تدبیری در مواجهه با آن بیندیشد؛ بلکه حتی هیچ علم و آگاهی نیز در این باره ندارد و تنها راه درمان این درد، تسلیم و خموشی است. از طرف دیگر؛ دنیا کاروان سرایی است که بشر مدتی محدود در آن زندگی می کند و سپس آن را در اختیار دیگران قرار می دهد. پس بشر باید بیدار بماند و آماده ی شنیدن آوای درای کاروان باشد.
واژه های کلیدی: مرگ، عطار، عارف، ناپایداری، دنیا، زندگی، آخرت.
بازتاب شخصیت پیامبر اعظم (ص) در ذهن و زبان سنایی
حوزه های تخصصی:
"بررسی زندگی رسول اکرم (ص) در ذهن و زبان سنایی بی تردید از موضوع های مهم و اثرگذار در مجموعه پژوهش های ادبیات فارسی می تواند محسوب گردد؛ چرا که سنایی شاعری بزرگ و مقتدای شاعران عارف فارسی زبان به شمار می رود و او را بحق بنیانگذار و مروج اصلی آموزه های عرفانی در شعر فارسی دانسته اند.
این پژوهش با تمرکز کند و کاو در اثر ارزشمند حدیقه و با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است.
برای سنایی، شخصیت رسول اله و ابعاد وجودی و نکات برجسته زندگی و ویژگی های روحی و اخلاقی و شان و جایگاه ایشان به قدری مهم بوده است که یکی از ابواب دهگانه حدیقه را بدان اختصاص داده است. طرح شاعرانه داستان معراج و رجحان وجودی آن حضرت بر سایر انبیا و اولیا، حسن خلق، رحمت واسعه آن دردانه آفرینش و واسطه خلقت، امی بودن و فضل تقدم اشرافی ایشان بر آدم و سایر انبیا و نیز تموج تلمیحات قرآنی و بازتاب مهمترین فرازها در زندگی حضرت رسول اکرم از مهمترین عناوینی است که سنایی بدانان پرداخته است"