درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
۵۲۴.

بررسی کارکردهای نمادین زمان در شعر عرفانی با تکیه بر دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمکین کشف و شهود تلوین زمان در دیوان حافظ وقت خوش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۱۵ تعداد دانلود : ۸۹۲
در غزلیات حافظ، لحظه های زمان نه همانند است و نه پیوسته. وی دو نوع زمان مقدس و نامقدس را تجربه می کند: یکی استمرار ناپایدار ایام است؛ یعنی زمان معمولی و دیگری توالی کشف و شهودها و ادراک ابدیت هاکه در لحظه هایی خاص با فاصله گرفتن از هستی مادی و معمولی خود به آنها دست می یابد. با ورود در این زمان نمادین، روح حافظ با حقایق پوشیده هستی پیوند می یابد و برای وی کشف و شهودهایی رخ می دهد. در دیوان حافظ از این مفهوم نمادین زمان با واژه هایی از قبیل دوش، دی، دیشب، سحر، سحرگه، ازل، صبحدم، بامداد و . . . یاد شده و در هر یک به تناسب مقام، یکی از تجربه های او بیان شده که در نتیجه جذبه و الهام به آنها رسیده است. این مقاله به منظور بررسی تعابیر راز آلود زمان در غزلیات حافظ به روش کتابخانه ای نوشته شده و اطلاعات به دست آمده، پس از طبقه بندی و تحلیل به صورت توصیفی و با بهره گیری از فن تحلیل محتوا ارایه شده است.
۵۲۵.

سیر آفاق در مشرب متصوفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف عارف سفر سیر آفاق سیر انفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۴ تعداد دانلود : ۸۱۴
تصوف، افزون بر تثبیت گفتمانی فراگیر در جامعه، رفتارهای اجتماعی خاصی را با خود به همراه داشت. یکی از این رفتارها سفر بود که نقش و کارکرد مهمی در میان صوفیان پیدا کرده بود. سفر که از آن با اصطلاح سیر آفاق (در مقابل سیر انفس) یاد می شود، در پندار نهان گرایان مسلمان و در نگاه نخست، بر گرفته از قرآن وحدیث بود که با انگیزه هایی مانند تبلیغ، زیارت، کسب علم، ریاضت و ... انجام می شد.در بینشی ژرف تر، ساختار کهن و اساطیری این آیین و جنبه نمادین و کهن الگویی آن آشکار می گردد. همچنین جنبه های سیاسی این سفرها نیز از موارد قابل توجه است که گاهی حتی زمینه بروز انقلاب ها و برخی جریان های اجتماعی را فراهم نموده است.مقاله پیش رو، تلاشی است برای نمایاندن وجوه گوناگون سیر آفاق در میان صوفیان و تبیین و توضیح انواع سفرها.
۵۲۸.

سریان حقیقت وجود و مساله شرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: وجود منبسط شرور وجود مطلق سریان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۰۹ تعداد دانلود : ۸۷۸
وجود در عرفان به واجب تعالی اختصاص دارد و اوست که در دار هستی خودنمایی می کند و غیر از او هر چه که به ظاهر موجود می نماید در نگاه دقیق عرفانی از ظهورات و تجلیات حقیقت وجود است که حقیقتی جز اعتباریت و ربط محض نیستند. و چون جهان هستی را فقط خدا پر کرده است هر جا، نور وی در آن متجلی شود کمال و جمال او نیز در آن دیده می شود. اما نقایص و شروری که مشهود است ربطی به وی ندارد بلکه مربوط به خود متعینات و ماهیات امکانی است و این تعینات هستند که نقص و شر حساب می شوند و اگر اینها برداشته شوند؛ چیزی جز خود وجود واجب تعالی باقی نمی ماند. بدین سان می گوییم ذات باری تعالی در مرتبه ذات،جدا از دیگران و در مرتبه فعل، همراه با ماسواست. در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیف و اسناد، دیدگاه عرفای محقق را درباره وجود، نحوه ظهور و سریان آن در خارج تبیین کنیم و نشان دهیم که با این دیدی که ارایه می شود جهان هستی چهره دیگری پیدا می کند و زیبایی خاصی در آن جلوه گر می شود. وحتی با این دیدگاه بسیاری از مشکلاتی که در تفسیر هستی وجود دارد -و به آسانی نمی توان از طعن منکران تدبیر الهی در جهان هستی آسوده بود- برطرف می شود و مصائب و سختی هایی که در طول تاریخ بر سر انسانها آمده و می آید؛ راحت تر قابل تحمل می شود.
۵۳۱.

درآمدی بر مبانی کلامی «معرفه الله» در کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشف المحجوب هجویری باب معرفه الله مبانی کلامی معرفه الله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۰۲
گفتمان های موجود در یک دوره تاریخی، با یکدیگر ارتباط دارند و بر هم تأثیر می گذارند. شناخت کامل یک گفتمان، در گرو رجوع به گفتمان های دیگر است. «کلام» و «عرفان»، دو گفتمان قدرتمند در تاریخ تفکر اسلامی به شمار می آیند. این مقاله، کوششی در راستای کاویدنِ منابع کلامیِ بخشی از کتاب کشف المحجوبِ علی بن عثمان هجویری است. چنان که می دانیم، شکل گیری علم کلام بر علم تصوف مقدم بود. برخی از نخستین صوفیان در قرن سوم خود با مباحث کلامی آشنا بودند. از همین رو، ریشه برخی اصطلاحات و اندیشه های صوفیانه را باید در علم کلام جست. این موضوع پژوهشگران را بر آن داشت تا با چنین نظرگاهی به سراغ یکی از متون مهم تصوف در قرن پنجم بروند. هجویری در بخشی از کتابش با عنوان «کشف الحجاب الاول فی معرفه الله» پنج قولِ ذیل را درباره علت معرفت به خداوند ذکر می کند:1 معرفت به حق، عقلی است. 2- معرفت به حق، استدلالی است. 3- صحت عقل و رؤیت آیت، سبب معرفت به حق است نه علت آن. 4- الهام، علت معرفت به حق است. 5- معرفت خداوند، ضروری است. هر کدام از این آراء به جز شماره 4، بازتابِ نگرشی کلامی است. هجویری تمام این آراء را مردود می شمارَد و رأی خود را صائب می خوانَد.
۵۳۳.

بررسی و مقایسه مدح و معراج پیامبر (ص) در چهار مثنوی عطار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
تعداد بازدید : ۱۷۰۶
"مدح و معراج پیامبر (ص) از جمله موضوعاتی است که اکثر شاعران و نویسندگان بدان توجه نموده اند؛ به گونه ای که در سنت ادبی ما این دو مبحث از درونمایه های اصلی آثار کلاسیک به شمار می آید. عطار نیشابوری نیز به پیروی از چنین سنتی در ابتدای چهار منظومه الهی نامه، اسرار نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه به تفصیل به این دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان می دهد مدح و معراج در مثنوی های مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهی نامه و منطق الطیر، این دو بخش در هم آمیخته و در اسرارنامه و مصیبت نامه از هم مجزاست؛ مدح پیامبر اکرم (ص) در همه آنها ساختار یکسانی دارد، لکن داستان معراج در مصیبت نامه مستند تر است. این دو بخش ویژگی های شاعرانه چندانی ندارند و تنها می توان داستان معراج را در الهی نامه شاعرانه ترین قسمت محسوب نمود. ایهام، برجسته ترین صنعت بدیعی این آثاراست. در حیطه مختصات زبانی نیز تکرار واژگانی و تکرار یک صورت زبانی کامل در آغاز، برجسته ترین ویژگی زبانی این دو بخش است. "
۵۳۴.

بررسی سِیرِ آراء و عقایدِ اهل تصوف درباره نظریه «بدایه الاولیاء، نهایه الانبیاء»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ولایت ابن عربی نبوت ولی حکیم ترمذی سعدالدین حمّویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۷ تعداد دانلود : ۷۳۹
بنیادی ترین اصل و مهم ترین مسأله در تصوف و عرفان اسلامی، موضوعِ ولایت و شناختِ ولی است. اکثرِ قریب به اتفاقِ موضوعاتی که در عرفانِ اسلامی مجالِ طرح و بررسی یافته اند، برحولِ محورِ ولایت شکل گرفته و تکامل پیدا کرده اند. از زمانی که تصوف از مرحله زهد وارد مراحلِ پیچیده ترخود شد، بحث درباره ولی و مقامِ ولایت هم روی در رشد و کمال نهاد. در طول تاریخِ عرفان و تصوف اسلامی، مباحثی گوناگون و حاشیه های متعدد درباره موضوع ولایت و شخصیّتِ ولی شکل گرفته است. این مباحث در برخی موارد بسیار جنجال برانگیز شده و برای چندین قرن ذهنِ صاحبان اندیشه را به خود مشغول ساخته بودند. یکی از این مسائل مورد نزاع، نظریه «بدایة الاولیاء، نهایة الانبیاء» است. این نظریه، بیان کننده برتری مقامِ ولایت بر مقامِ نبوّت است؛ و به ظاهر، در مقابلِ نظریه «نهایة الاولیاء، بدایة الانبیاء» که بیان کننده برتری مقامِ نبوت بر مقامِ ولایت است، قرار دارد. در این مقاله، ضمن نشان دادنِ سیرِ تاریخی و فرایندِ شکل گیری این نظریه، به بررسی عقاید و آرایِ دو گروه درگیر در این نزاع فکری نیز توجه شده است. از دیگر مواردِ مورد نظر در این مقاله، تبیینِ چگونگی برقراری پیوند میان طرفداران هر دو گروه و توضیح درخصوصِ استدلال های مطرح شده برای پایان بخشیدن به این نزاع عقیدتی است
۵۳۶.

انسان کامل از تجلی تا حلول

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان کامل فنا عشق تجلی شطحیات اتحاد استغراق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۹۶۳
انسان، علت غاییعالم افرینش است. هر چند به صورت ظاهر در مرحله آخر افرینش قرار گرفته است ولیبه حسب معنی، نخستین خلقت است، زیرا مقصود از افرینش، ظهور صفات و افعال الهیاست و انسان مظهر این ظهور است. به اعتقاد مولانا، اگرچه در ظاهر میوه از درخت پدید میاید، اما مقصود اصلیاز درخت، میوه است. نیز در مورد انسان اوست که علت نهاییو ثمره افرینش است. این انسان که علت غاییافرینش است، محل تجلیصفات و اسما و افعال حقیقت مطلق است، اما دریغا که در تکاپویزندگیمادیاز لطیف ترین حقیقت روحانیخویش غافل گشته و مرات ضمیرش که تماشاگه جلوه هایسرمدیبود، از غبار تعینات مادی، پوشیده گشته است: عشق خواهد کین سخن بیرون بود اینت دانیچرا غمار نیست اینه غماز نبود چون بود زان که زنگار از رخش ممتاز نیست زدودن این غبار، نتیجه شور و شوقیاست که آدمیدر رهاییاز خود و نیل به عالم ملکوت دارد. با این شوق رهاییچنان در عرصه کشاکش تعینات نفس و جان، هم سو با جان به مقابله با نفس برمیخیزد که به مرحله فنا و بیخودیدست مییابد تا این که قبل از آن که بمیرد و قالب تن را رها کند، وجود را با هر چه در آن است از جسم و جان به پرواز در میآورد و مصداق این حدیث میگردد:موتوا قبل ان تموتوا» مولانا نیز با طرح داستان هاییچون بازرگان و طوطیو ... نشان میدهد که غایت سلوک عارف همین مرگ ارادیاست. این همان فنایدر وجود معشوق است که اتصال را برایاو ممکن میسازد. در این مقام است که سالک به شهود میرسد و آن چه میبیند و میشنود و انجام میدهد در حقیقت به حق است نه به خود. به نوعیاستغراق میرسد که ناشیاز حیرت عارف از مشاهده جلال حق است. رو که بییسمع و بییبصر توی سر تویچه جایصاحب سر توی در این مقام اگر عارف بخواهد غوغایدرونش را بازگو کند از آن جاییکه درک این عالم بیمتنها ورایحد آدم خاکیاست و فقط عارف کامل ان را درک مینماید، سخنان او صورت شطحیات بخود میگیرد وگرنه از دید مولانا، نغمه ایکه در درون انسان کامل است، انعکاس نغمه حق است و سخن حلاج در حقیقت اوایمرتعش تارهایوجودش بود، وجودیکه بیخودیرا تجربه میکرد، او نبود، حق بود. برمن از هستیمن جز نام نیست در وجودم جز توایخوش کام نیست به اعتقاد مولانا آن چه در این کمال، عارف بدان میرسد، استغراق در ذات حق است نه حلول زیرا در این مرتبه عارف به حق میپیوندد، جز به کل میرسد نه آن که کل گردد یا حق گردد.
۵۳۷.

تطبیق منازل سلوک بودایی و برخی مفاهیم «دَهَمَّه پَده» با دیدگاه عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف آگاهی بودا سسلوک دهمّه پَدَه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
دهمّه پَدَه از آثار مشهور فلسفی، اخلاقیِ گوتمه بودا، مصلح بزرگ قرن ششم پیش از میلاد مسیح، در کیش هندویی است. باتوجه به اینکه نواحی شرقی ایران، به ویژه بلخ، از خاستگاه های تصوف ایرانی و نزدیک ترین محل برخورد دو فرهنگ بودایی و اسلامی به شمار می آمده است، گمان می رود آیین بودایی با پیشینه ای هزار ساله بر ذهن و آداب سالکان مسلمان اثر گذاشته باشد. این نوشتار به بررسی آرا و بیان شباهت د یدگاه های بودایی با آراء عارفان مسلمان در بیان منازل سلوک و مقامات عرفانی یادشده در کتب متصوفه می پردازد. شایان ذکر است که در این مقاله مشابهت های لفظی و لغوی، و نیز مشابهت های مفهومی و معنایی بحث و بررسی شده اند. البته ضمن بیان مشابهت های منازل سلوک، مفاهیم برجستة عرفانی- اخلاقی را نیز در دو فرهنگ بررسی و مقایسه شده است
۵۳۹.

زمینه های گفتگویی طنز در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طنز گفتگو براندازی فضای عمومی صدای برتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۲ تعداد دانلود : ۸۲۲
گفتگو در آثار میخاییل باختین اصطلاحی است که سرشتی روش شناختی دارد. وی گفتگو را روشی برای روبه رو شدن با اموری می داند که تن به برخورد سلطه جویانه نمی دهند. بنابراین، این اصطلاح در تقابل با برتری طلبیِ نیروهای تک آوا قرار می گیرد. جنبه های گفتگوییِ طنز، خنده و کارناوال در اندیشه باختین نیز در همین ویژگی ریشه دارند. هدف مقاله حاضر بررسی زمینه های است که با پرورش عناصر گفتگویی و کارناوالی، به شکل گیری عناصر طنزآمیز در مثنوی انجامیده اند. از این رو، ابتدا براندازی آوای برتر به عنوان روشی تنیده در ساختارِ صوری و معنایی مثنوی بررسی شده است. در بخش دوم، بازتابِ این روش در طنزآمیز کردنِ حکایات مثنوی دنبال شده است. در این حکایات، ورود صدای مسلط به فضایی عمومی و همنشینی آن با صداهای سرکوب شده، به ایجادِ فضایی کارناوالی و همراه با خنده می انجامند. می توان گفت، طنزپردازی مثنوی، زاییده روشِ براندازنده و فرارونده آن برای تفسیر جهان اند نه عناصری برای تزیینِ متن.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان