فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۳۷ مورد.
۱۵۴۱.

بازشناخت جایگاه خیال در معماری با تکیه بر مثنوی معنوی

کلید واژه ها: خیال ادراک خیالی معماری مولوی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۴۱۶
ادراک خیالی یکی از مراتب ادراکی محسوب می شود که هنرمندان با تکیه بر آن به خلق و آفرینش آثار هنری می پردازند؛ در واقع، خیال مرتبط با حواسی دانسته شده که به هنرمند، در جریان خلاقیت هنری، بُعدی ذهنی می بخشید. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر آراء اندیشمندان در زمینه ادراک خیالی و به خصوص با بهره گیری از اندیشه مولوی در مثنوی معنوی به شناخت ابعاد گوناگون خیال و نقش آن در خلق آثار معماری بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کشف صورت های خیالی و تخیل صورت نهایی آثار، لازمه تحقق فعل خارجی آن ها می باشد. در این میان معماری دارای ذاتی هنری بوده، لذا بر تصور و تخیل معمار متکی است و از عمق ذهنیات وی برمی آید. معماران در مراحل مختلف روند طراحی از جمله خلق دست نگاره های خیالی، با بهره مندی از پرواز ذهن و رهایی فکری در عالم خیال، کیفیت آثار معماری را بررسی می کنند و بستر شکل گیری ماهیت کالبدی طرح را فراهم می نمایند.
۱۵۴۲.

مطالعۀ ساختار و موضوع و طرفین گفت وگوی انتقادی در تذکره الأولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عطار تذکره الأولیا گفت وگوی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۹۲
گفت وگو یکی از مهم ترین ویژگی های تذکر ه الأولیا ی عطار است. در آغاز هر ذکری، گفت وگو و پرسش و پاسخ دیده می شود و اغلب نخستین اتفاقی که به تغییری در اندیشه و زندگی فرد انجامیده است، در قالب گفت وگویی انتقادی یا مکالمه ای انذاری دیده می شود. با توجه به اهمیت مکالمه در این اثر، پرسش های این پژوهش چنین است: چه اشکال، گونه ها و موضوعاتی در گفت وگوهای تذکر ه الأولیا دیده می شود؟ طرفین گفت وگوهاچه کسانی هستند و در برابر مخالفان چه برخوردی صورت گرفته است؟ روش تحقیق تحلیلی توصیفی است؛ بدین معنا که اشکال و ساختارهای گفت وگو و نیز محتوای مکالماتْ در یک صد شاهد بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد افزون بر نقد اولیا بر یکدیگر، میان اولیا و دگردینان، زنان، کودکان، اصحاب قدرت و افراد ناشناس، مکالماتی برقرار شده و خودانتقادی نیز یکی از اشکال گفت وگو بوده است. این مکالمات را می توان از نوع مباحثه و گفت وگو، مناظره و دیالکتیک دانست. نقد گزاره های مثبت نوعی ساختارشکنی ایجاد کرده است. ساختار شکنی و غیرمنتظرگی از مهم ترین وجوه این مکالمات است که براساس قاعدۀ «تلقی سائل بغیر ما یطلب» و «اسلوب الحکیم» قابل بررسی است و اهداف تربیتی اثر با این شیوه های بلاغی سازگار بوده است. عارفان غالباً لایه های درونیِ اندیشه ها و رفتارها را در نظر داشته اند و همین نیز علت کوتاهی و بی نیازی گفت و گوها از مجادلات طولانی بوده است. درواقع در گفت وگو آن کسی که لایه درونی تر رفتار یا اندیشه را دیده، برگ برنده را در اختیار داشته است. دقت در طرفین گفت وگوها نشان می دهد اولیا در برابر کودکان، زنان و افراد ناشناس، غالباً در موضع نقدشده، در گفت وگو با حکام در موضع ناقد و در گفت وگو با دگردینان در موضع مداراکننده بوده اند.
۱۵۴۳.

بررسی تطبیقی رئالیسم انتقادی در داستانهای مصطفی لطفی منفلوطی و محمدعلی جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رئالیسم انتقادی تطبیقی محمد علی جمالزاده مصطفی لطفی منفلوطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۴۸۲
رئالیسم، بیان واقعی زندگی است و نویسنده ی رئالیسم به تصویر مشاهدات بسنده نمی کند؛ بلکه همواره عوامل و شرایط اجتماعی را در نظر می گیرد. در رئالیسم انتقادی نویسنده به انتقاد از روابط انسان و محیط از یک سو و انسان و جامعه از سوی دیگر در یک نظام همت می گمارد. منفلوطی و جمالزاده؛ دو نویسنده ی شهیر معاصر هستند که بازتاب واقعیت های خارجی زندگی در بسیاری از نوشته ها و آثار آنان مشهود است. جمالزاده آثار مهمی تحت تاثیر اندیشه رئالیسم انتقادی، آفریده و به بیان واقعیات و عینیات در این آثار پرداخته است . وی در داستان هایش با زبانی سهل و ساده و گاه محاوره ای به بازنمایی جزئیات مشکلات انسانی در میان طبقات متوسط و بالاتر از آن و تشریح مشکلات زندگی و اوضاع فرهنگی و اجتماعی پرداخته است. منفلوطی نیز در داستان های تألیفی خود، با زبان ساده و روان به بیان واقعیت های پیرامون خود به سبک رئالیستی و با نگاهی انتقادی می پردازد و تضادهای اجتماعی جامعه ی آن روز مصر را ترسیم می کند.
۱۵۴۴.

تحلیل کهن الگوهای فرارونده عرفانی در دیوان حیاتی کرمانی با رویکرد به نظریه روان شناختی یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کهن الگو یونگ ناخودآگاه جمعی دیوان حیاتی کرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
نقد کهن الگویی، روشی نوین در بررسی متون ادبی است. یونگ با طرح و شرح دو مقوله ناخودآگاه جمعی و کهن الگو، به این شیوه از نقد، انسجام بیشتری بخشیده است. کهن الگوها میراث مشترک تمدّن بشری هستند که در ناخودآگاه جمعی ذخیره شده اند. صور مثالی یونگ را در عرفان اسلامی، اعیان ثابته می نامند. بر اساس نظریه یونگ، کهن الگوها (آرکی تایپ) بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیم مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر در طول زمان به جا گذاشته اند. شعر فارسی متأثر از پشتوانه های تاریخی، عرفانی و اسطوره ای است. تأثیر این عناصر را در اشعار شاعران متأخر، بیش از دوره های دیگر می توان دید و دلیل آن مردمی بودن شعر امروز است. شعر و اسطوره، جدایی ناپذیرند و اسطوره سبب بارور شدن واژه ها و شکوفایی شعر می شود. حیاتی اندیشه های انتزاعی و شهودی را از تعالیم عرفانی شاعران متقدّم، گرفت ه اس ت. در دیوان حیاتی علاوه بر نق ش کلی دی نماده ا، س هم چش مگیر هنجارگریزی و آش نازدایی در برجسته سازی بیشتر ابیات مؤثر است و در شعر او، کهن الگوها ریشه در ناخودآگاهی جمعی دارند. شاعر در ای ن سروده ب ا تأویل و تفسیر، بخشی از حقیقت را به اشاره بازگو می کند و کهن الگوهایی همچون آتش، آفتاب، آیینه، دریا، سفر، تأویل و تفسیر شده اند. هدف اصلی این مقاله که به روش پژوهشی، توصیفی-تحلیلی است، بررسی بازتاب عناصر اسطوره ای، دینی و عرفانی در سروده های حیاتی کرمانی است.
۱۵۴۵.

گفتمان پسااستعماری در دو رمان موسم الهجره إلی الشّمال از طیّب صالح و سووشون از سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی نقد پسااستعماری امپریالیسم سووشون موسم هجرت به شمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۶۳۴
نقد پسااستعماری که در ادامه نقد پساساختارگرایی ظاهر شد، بر آن است تا راه های متنوّعی را که امپریالیسم و قدرت استعماری برای اعمال فشار و تحکّم در پیش می گیرند، فاش کند؛ فشارهایی که نه تنها از طریق ستم مستقیم نژادی، طبقاتی یا جنسیتی در نظام خودکامه استعماری که از مسیر ادبیّات، هنر و رسانه اعمال می شوند. ماهیّت واکنش به استعمارگری یکسان نیست؛ درست همان گونه که خود فرایند استعمارگری در هر منطقه شکل منحصربه فردی دارد. در نوشتار پیش رو سعی بر آن است که با مبنا قراردادن رمان عربی موسم هجرت به شمال اثر طیّب صالح نویسنده سودانی و رمان سووشون نوشته سیمین دانشور در ادبیّات فارسی به بررسی تطبیقی دو رمان نه ازنظر تأثیر و تأثّر، بلکه ازحیث نحوه بازتاب استعمار در این آثار با توجّه به نظریّه پسااستعماری پرداخته شود. نکته قابل فهم و اثبات اینکه جامعه توصیف شده در هر دو رمان تحت تأثیر استعمار انگلیس قرار گرفته است. در رمان طیّب صالح حضور مستقیم انگلیس و در رمان دانشور خزش پنهانی، آرام و بی صدای فرهنگ غرب در زندگی مردم مشاهده می شود؛ امّا نقطه اشتراک در هردو رمان، مقاومت ضدّ استعماری است. زری در رمان دانشور و مصطفی در رمان طیّب صالح نمونه کاملی از شخصیّت های مورد مطالعه نقد پسااستعماری هستند. تقلید، دیگری، اروپامحوری، فرودست، نژاد، جنسیت و... از مفاهیم بارز نقد پسااستعماری به شمار می روند که در هر دو رمان قابل بررسی و تحلیل نمونه ای هستند.
۱۵۴۶.

بررسی و تحلیل مؤلّفه های هویّت ملّیِ جغرافیایی و فرهنگی در شاهنامه فردوسی با رویکرد به شخصیّت رستم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: هویت ملی شاهنامه فردوسی رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۶۰۸
شاهنامه فردوسی به دلیل بازآفرینی هویّت ملّی از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است. فرزانه طوس با تکیه بر عناصر و مفاهیم هویّت ساز، نقش محوری در پیوند دادن ایرانیان با پیشینه غنی فرهنگی خود داشته است. رستم یکی از شخصیّت های برجسته است که فردوسی با تکیه بر ویژگی های جسمانی و معنوی او، بخش عمده ای از آراء هویّت ساز خود را تبیین کرده است. در این پژوهش، با روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، مؤلّفه های هویّت ملیِ جغرافیایی و فرهنگی که فردوسی از طریق به کارگیری شخصیّت رستم در شاهنامه به مخاطبان خود انتقال داده، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رستم به عنوان مهم ترین شخصیّت شاهنامه در پیشبرد اهداف ملّی گرایانه فردوسی و ایجاد نوعی هویّت خواهی ایرانی بسیار مؤثّر بوده است. فردوسی، مفاهیم هویّت سازِ جغرافیایی همچون: ترسیم محدوده جغرافیایی کشور ایران؛ نگرش مثبت و تعلّق خاطر نسبت به آب و خاک؛ نگرش نسبت به جایگاه سرزمین ایران در سطح جهان و مرجع دانستن آن؛ آمادگی برای دفاع از آب و خاک در زمان خطر و تعرض به آن؛ علاقه مندی به یکپارچگی سرزمین در آینده و نیز، مفاهیم هویّت سازِ فرهنگی همچون: تربیت فرزند و احترام به میراث گذشتگان را با خلق رستم و بهره مندی از ظرفیّت های رویدادهایی که این شخصیّت تجربه کرده، در شاهنامه بازتاب داده و با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است.
۱۵۴۷.

طرح واره عمودی (نزولی/ صعودی) در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره حرکت عمودی حرکت صعودی طرح واره منطق الطیر عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۶۸
زبان شناسی شناختی با بررسی روابط میان ذهن و زبان به کشف معنا می پردازد و با بررسی طرح واره های تصویری و کشف انگاشته ای میان حوزه ذهنی و عینی، شناخت تازه ای از سوژه به دست می دهد. طرح واره حرکتی، طرح واره ای تصویری است که در آن، انسان از تجربه حرکت خود و پدیده های متحرک برای پدیده های ذهنی، ساختار مفهومی متحرک و محسوس می سازد. منطق الطیر به دلیل ماهیت تعلیمی عرفانی بر بنیاد سفر مرغان و زبان نمادین، قابلیت بررسی براساس طرح واره حرکتی را دارد. این طرح واره بر اهتمام عطار برای بازگشت به اصل دلالت دارد. پرسش مقاله این است که مصادیق و اهداف حرکت نزولی و صعودی در منطق الطیر چیست و عطار با طرح سفر مرغان، درصدد تبیین کدام مسائل عرفانی است. عطار اصل نزول آدمی را مثبت می داند و نتیجه آمیزش روح و جسم، یعنی آدمی را «اعجوبه اسرار» می خواند. مقصود او از طرح واره نزولی، تشریح موانع و ضرورت گذر از آن ها و منظورش از طرح واره صعودی، تبیین اهمیت و اصالت بازگشت به اصل است. مهم ترین شرط سیر صعودی «رهایی از خود» است و بدترین نوع سیر نزولی، تنزل صفتی است که به دنبال آن، انسان قوه درکش را از دست می دهد. سیر صعودی از عقل به عشق، مستلزم درگذشتن از دنیا و آخرت و دل بستن فقط به حق است که با «عشق» ممکن و به وحدت منتهی می شود. هریک از طرح واره های نزولی و صعودی می توانند با حرکت کمی و کیفی تبیین شوند.
۱۵۴۸.

بررسی، تحلیل و مقایسه کرامات در کشف المحجوب هجویری و رساله قشیریه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کشف المحجوب رساله قشیریه کرامت عرفان اسلامی مشایخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۳۶۴
کرامت در فرهنگ عرفان اسلامی از اصطلاحات و مفاهیم پرکاربرد است. این موضوع تنها در سطح نظری متوقف نمانده و در سیره عملی عارفان مسلمان نیز، نمودار شده است. اهل معرفت برای تأمین اهداف مختلف شخصی و اجتماعی از کرامت بهره برده اند. ما در این مقاله بر آنیم تا بر اساس نظرات دو شخصیت نامی در حوزه عرفان اسلامی یعنی علی بن عثمان هجویری و ابوالقاسم قشیری به زمینه های کاربست کرامات در سیره عملی اهل تصوف بپردازیم. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. همچنین، جامعه آماری پژوهش، کتاب های کشف المحجوب ورساله قشیریه می باشد.کرامت در نظرگاه هجویری و قشیری، دو بُعد فردی و اجتماعی دارد. به این معنا که عارفان گاهی برای تحقق خواسته های شخصی و گاهی برای نفع عمومی از کرامت استفاده کرده اند. در مجموع، زمینه های مشترک کاربست در دو اثر مذکور عبارتند از: ذهن خوانی و فراست؛ تصرف در نیروها و عناصر طبیعت؛ شنیدن ندای هاتف؛ صحبت با پیامبران در حیات و ممات؛ ارتباط با حیوانات؛ شفای بیماران. وجوه تمایز کاربست کرامت در این دو اثر، تنوع و گستردگی بیشتر رساله قشیریه و تعدد مصداق ها و شاهدمثال های آن نسبت به کشف المحجوب و برجسته تر بودن وجه نظری اثر هجویری است. دیگر آنکه، هجویری به کراماتی چون: گفت وگو با خداوند و نقش بستن عبارت بر بدن شیخ متوفی اشاره کرده و در اثر قشیری از کراماتی چون: اطلاع از غیب، تصرف در اشیاء، گفت وگوی شیخ با درخت، و مرگ و حیات ارادی سخن به میان آمده است.
۱۵۴۹.

هم زیستی صداها در خوانشی از یک داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثنوی روایت جهد و توکل هم زیستی صدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۵۵
«داستان شخصی که در عهد داوود (ع)شب و روز دعا می کرد که مرا روزی حلال ده بی رنج»درظاهر، داستانی نمادین است که مولوی در پایان داستان، از رمزها پرده برمی دارد و سخن آخر را مانند یک راوی مؤلف محور بیان می کند. کیفیت گفت وگوها و روند منطقی آنها و نیز لایه های درونی و بیرونی بخش های داستان گویای آن است که در پس این داستان نمادین، هدف دیگری نیز نهفته است که آن را باید از متن بیرون کشید. پرسش اصلی پژوهش این است که اگر هدف مولوی از این داستانْ رسیدن به یک نتیجه اخلاقی مشخص (کشتن نفس) است، پس آن گفت وگوهای درازدامن در باب «جهد و توکل» برای چه بود. پاسخ احتمالی ممکن است این باشد که این داستانِ به ظاهر یکپارچه دو بخش دارد که در بخش اول، مسئله جهد و توکل مطرح می شود و بی آنکه به نتیجه مشخصی برسد پایان می یابد؛ این امر گویای همنشینی مفاهیم جهد و توکل در بافت داستان است. در بخش دوم، موضوع نفس و مبارزه با آن مطرح می شود تا به این آموزه اخلاقی برسد که «گاو نفس را باید کشت».
۱۵۵۰.

بررسی تطبیقی سبک شناسی فانتزی در ادبیات کودک در زبان فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات فانتزی تحلیل گفتمان تطبیقی داستان سبک نویسندگی شخصیت پردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۵۹
فانتزی، تخیل درباره ی موضوعی در گذشته یا رویدادی در آینده است که اکنون واقعیت ندارد، اما متکی به دانش و تخیل فردی است، بنابراین از دنیای ایدئال سخن می گوید ؛ ازاین رو، داستان های فانتزی نقشی اساسی در پرورش تخیل انسان بر عهده دارند. شخصیت ها، رخداد ها و کنش ها همگی رؤیاگونه و دارای قوانین خاص خود هستند. ادبیات فانتزی به معنای امروزی، در سده ی هجدهم، یعنی عصر خرد در اروپا پدید آمد؛ هرچند عناصر آن در اسطوره ها و افسانه های کهن وجود داشته است. در این پژوهش به بررسی آثاری در زمینه ی ادبیات فانتزی کودک در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته ایم و آن ها را از منظر سبک شناسی زبانی بررسی کرده ایم. برای انجام این کار، پانزده داستان کوتاه از بیاتریکس پاتر ( Beartrix Potter ) را از زبان انگلیسی و پانزده داستان کوتاه از  مجموعه ی دوازده جلدی قصه های کوچک برای بچه های کوچک را از زبان فارسی انتخاب کرده ایم. این مجموعه داستان های کوتاه با همکاری جمعی از نویسندگان کودک نگاشته شده است؛ از جمله مژگان شیخی، شکوه قاسم نیا، حسین فتاحی، فروزنده نعمت اللهی و جعفر ابراهیمی. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فانتزی به منزله ی شاخه ای از ادبیات، در زبان فارسی و انگلیسی تفاوت ها و شباهت های درخور توجهی دارد.
۱۵۵۱.

پیکرگردانی اساطیر در خسرو و شیرین نظامی

نویسنده:

کلید واژه ها: خسرو و شیرین بهمن اردیبهشت شهریور سپندارمذ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۴۸۷
روایات و داستان های کهن و عامیانه، یکی از مناسب ترین بسترها جهت تجلّی و ادامه حیات ایزدان و امشاسپندان و ایزدبانوان به صورت پیکرگردانی شده است. با توجه به منبع اصلی منظومه خسرو و شیرین که روایات محلی بوده است، می توان بازتاب چهره ها و شخصیت های اساطیری ایران باستان را در این منظومه یافت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی/ تطبیقی به بررسی شخصیت های منظومه خسرو و شیرین چون: هرمزشاه، خسروپرویز، مهین بانو، شبدیز و گلگون، شیرین و شاپور و مقایسه آن ها با امشاسپندان: وهومن، اشه وهیشته، خشئره وائیریه، سپنته ارمئیتی (سپندارمذ)، هئورتات و امرتات، ایزدبانو آناهیتا و ایزد باد پرداخته است. نتیجه این پژوهش آن است که شخصیت های اشاره شده، وجوه مشترک قابل توجهی با نمونه های کهن خویش دارند. همچنین این منظومه بستر مناسبی جهت ادامه حیات ایزدان، ایزدبانوان و امشاسپندان کهن ایرانی فراهم کرده است و بایسته است بیش از یک منظومه غنایی صرف مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.
۱۵۵۲.

سرچشمه های ایرانی قصه های هانس کریستین آندرسن در افسانه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هانس کریستین آندرسن افسانه های عامیانه ایرانی مندیل خیال جبرئیل جولا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸ تعداد دانلود : ۶۳۲
هانس کریستن آندرسن (1805-1875) شاعر، قصه پرداز و نمایش نویس مشهور دانمارکی پدیدآورنده 160 داستان و افسانه ، ۸۰۰ قطعه شعر و ۶ رمان است. یک ویژگی نوشته های آندرسن توجه او به ادبیات عامه، شفاهی و زبان گفتار است. او بیش از همه از افسانه های عامیانه تأثیر می گیرد. وی برای نوشتن این افسانه ها، بیشتر از افسانه های هزارویک شب و نیز افسانه های دیگر ملل جهان الهام گرفته است. در این مقاله ابتدا درباره اندرسن و انواع قصه های وی و تاثیر پذیری اش از شرق و ویژگی ها و سرمنشأ قصه های آندرسن و پیشینه موضوع سخن می گوییم، سپس تنها به چهار مورد از سرچشمه های ایرانی قصه های اندرسن و تطبیق آنها با داستان های ایرانی اشاره و داستانها مقایسه و تطبیق داده می شود. این چهار داستان عبارت اند از:1. مندیل خیال و مقایسه با لباس تازه امپراتور؛ 2.جبرئیل جولا و مقایسه با صندوق پرنده؛3. قاضی و جوحی و مقایسه با کلاوس بزرگ و کلاوس کوچک؛4. خاله سوسکه و مقایسه با تامبلینا. ضمن روایت شناسی این چهار داستان، از ابعاد مختلف به تطبیق روایات پرداخته می شود. درنهایت درمی یابیم به دلایل مختلف ازجمله آشنایی آندرسن با هزارویکشب از طریق ترجمه آن به نام الف نهار و علاقه به ادبیات مشرق زمین با افسانه های ایرانی به خوبی آشنا بوده و از آنها بهره گرفته و در جهت اهداف مذهبی و تربیتی خویش از تمام با بخشی از داستان سود جسته است.
۱۵۵۳.

نقد روان شناختی داستان لهراسب و گشتاسب در شاهنامه فردوسی و آخیلوس و آگاممنون در ایلیاد هومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه ایلیاد آخیلوس آگاممنون گشتاسب لهراسب ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۵۵۵
روانشناسی اجتماعی به بررسی رفتار اجتماعی فرد در برابر افراد و گروه ها می پردازد. در روانشناسی اجتماعی موضوعاتی مانند روابط اجتماعی، تعارض و مذاکره برای حل تعارض مطرح می شود. بررسی و تحلیل داستان لهراسب و گشتاسب در شاهنامه فردوسی و داستان آخیلوس و آگاممنون در ایلیاد هومر از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، فهم بهتری از این دو داستان ارائه می کند. در این پژوهش کوشش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و با تمرکز بر مباحث روانشناسی اجتماعی، رفتار آخیلوس و گشتاسب را در برابر آگاممنون و لهراسب مورد تطبیق و تحلیل قرار گیرد و علت های دشمنی، رفتارهای مشابه و پیامدهای دشمنی آنها بررسی شوند. با تکیه بر بررسی های این پژوهش، علتهای دشمنی در هر دو داستان، خودخواهی طرفین دشمنی، شکستن غرور آخیلوس و گشتاسب و نادیده گرفتن نیازهای آنان بوده است. گشتاسب و آخیلوس در برابر بی احترامی طرف مقابل، دچار ناکامی شدند و تلاش کردند با پرخاشگری، رفتار انطباقی، اثبات خود و ترک مذاکره ناکامی خود را جبران کنند. همچنین پیامد دشمنی برای گشتاسب و آخیلوس بسیار سنگین بوده است؛ به طوری که گشتاسب فرماندهی سپاه روم دشمن ایران را برای جنگ با ایران بر عهده گرفت و آخیلوس به واسطه مادرش جنگ با تروائیان را شعله ور کرد و خود در آن شرکت نکرد؛ تا آخائیان شکست بخورند.
۱۵۵۴.

تحلیل نشانه معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره ای در داستان سیاوش

نویسنده:

کلید واژه ها: سیاوش اسطوره مقاومت مماشات پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۳۲۲
در مقاومت اسطوره ای، حضوری متمرکز شکل می گیرد که قدرتی درونی شده دارد و سوژه در نقش کنش گر گفتمانی عمل می کند. سیاوش (سوژه گفتمانی)، یکی از محوری ترین شخصیت های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می دهد. سوژه رقیب نیز حضور خود را در ارتباط با او تنظیم می کند و در تعامل دوسویه و یا در رابطه ای تنشی با او قرار می گیرد. این تقابل و تعامل در قالب دو کلان روایت مقاومت و مماشات بروز می یابد. پرسش اصلی این است که مقاومت اسطوره ای و به تبع آن مماشات و ممارست گفتمانی در داستان سیاوش، چگونه و در قالب چه گفتمان هایی تحقق یافته است. در واقع، هدف اصلی پژوهش پیشِ رو، تحلیل نشانه معناشناختی چگونگی تحقق مقاومت اسطوره ای و تأثیر آن در شکل دهی به هویت و ارزش است. پژوهشِ حاضر با روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده آن است که سوژه با راهبردهای مقاومت اسطوره ای مانند فشاره ای و گستره ای، اتیکی، زایشی و پدیدارشناختی، از ارزش وفای به عهد و درستی دفاع می کند. سوژه رقیب نیز با صف آرایی در مقابلش، قصد دارد تا او را به مماشات وادارد؛ اما سوژه ممارست می کند و به حضور خود وجهی پدیداری و هستی محور می بخشد.
۱۵۵۷.

طبقه بندی قابلیت های نمایشی ادبیات داستانی خردسالان (بررسی موردی: خوانش یازده داستان از گروه های سنی الف و ب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خردسالان عناصر روایی نمایشی قابلیت نمایشی رادیو تلویزیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۳۲
تبدیل داستان های خردسالان به نمایشنامه و فیلمنامه در رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو وصحنه تئاتر و... از طریق شناخت و دسته بندی قابلیت های نمایشی آن ها، به ماندگاری این آثار، تأثیرپذیری، آموزش بهتر و نشاط بیشتر خردسالان می انجامد و بهبود کیفیت گونه های نمایشی کودکانه را به دنبال دارد. خوانش یازده داستان از میان داستان های بی شمار گروه سنی الف و ب و استخراج عناصر روایی- نمایشی آن ها نشان می دهد که برخی دارای ظرفیت های گسترده و برخی دارای ظرفیت های محدود (ویژه) نمایشی برای تبدیل به انیمیشن های کوتاه، نمایش های رادیویی و عروسکی یا صحنه هستند و این ظرفیت ها در بافت اولیه داستان ها وجود دارند. در نظر گرفتن میزان کنجکاوی، شکیبایی، علائق و رشد ذهنی کودک از یک سو و ویژگی های انواع طرح های روایی و تطبیق دهی آن ها با ساختارهای گوناگون نمایشی از سوی دیگر در تعیین نمایش های پیشنهادی نقش و اولویت بندی آن ها برای هر داستان نقش به سزایی دارد.
۱۵۵۸.

نگاهی تطبیقی به شگردِ فراخوانی شخصیّتِ "حلاج" در شعرِ شفیعی کدکنی و صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شگرد فراخوانی نقاب حلاج شفیعی کدکنی عبدالصبور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۳۶۲
خلاقیت فردی شاعران معاصر و نقشی که فضای اجتماعی و فرهنگی و تاریخی بر ذوق و ذهن آنها گذاشته، باعث شده تا شاعران نواندیش معاصر، اندیشه های خود را در بیانی غیرمستقیم (حدیث دیگران) ذکر کنند. شاعر معاصر، با فراخوانی شخصیت های اسطوره ای، دینی، عرفانی و پنهان شدن در پشت نقاب این شخصیتها، علاوه بر اینکه توانسته است اندیشه های معترضانۀ خود را در فضای رعب و وحشت جامعه بیان کند، سعی کرده است که با این شگرد، پلی استوار بین سنت و مدرنیته بر پا کند؛ پلی که مانع گسست فرهنگی جوامع فرهیخته می شود. در این مقاله، سعی کرده ایم ابتدا به تعریف و تحلیل شیوۀ فراخوانی شگرد نقاب در شعر معاصر بپردازیم و در ادامه، با شیوۀ تطبیقی به بررسی کاربرد شگرد نقاب حلاج در شعر دو شاعر معاصر ایران و مصر، یعنی شفیعی کدکنی و صلاح عبدالصبور پرداخته ایم و در نهایت، به این نکته کلیدی پی برده ایم که فراخوانی نقاب های سنتی در شعر معاصر، چه کاربستهای هنری و فرهنگی دارد و چه تفاوتی در شیوۀ فراخوانی این نقابها، بین ادبیات معاصر فارسی و عرب وجود دارد.
۱۵۵۹.

رویکردی تطبیقی به عاشقانه های حسب الشّیخ جعفر و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی عشق آنیمایی عشق اساطیری عشق گیتی مدار حسب الشیخ جعفر احمد شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۲۹۶
عشق به مثابه خاستگاه اسطوره های آفرینش و مرگ، از دیرگاه یکی از برجسته ترین بن مایه های ادبیّات مشرقی به ویژه در هردو گونه منظوم و منثور ادب عربی و فارسی بوده است؛ در شعر معاصر ایران و عراق نیز، کاربرد گسترده مفهوم عشق در سروده های حسب الشّیخ جعفر و احمد شاملو، آن را به بسامدواژه ای برجسته نزد دو سراینده تبدیل کرده است تاآنجاکه می توان در خوانشی آکادمیک، نمود عشق و گونه های آن را به روشنی در نگاره های شعری آنان مشاهده نموده و بررسی و تحلیل تطبیقی کرد. آنچه ضرورت نگارش جستار حاضر را در ذهن پدیدآور مطرح نموده، نبود حتّی یک جستار تطبیقی پیرامون عاشقانه های حسب الشّیخ جعفر و احمد شاملو، دو سراینده صاحب سبک معاصر عربی و فارسی در این زمینه است. نگارنده در این نوشتار بر آن است تا بر بنیاد خوانش تحلیلی – تطبیقی سروده های آنان، به گونه شناسی الگوهای عشق و قالب های پدیداری آن در اندیشه دو شاعر بپردازد. رهیافت فرجامین این جستار حکایت از آن دارد که الگوهای عشق آنیمایی، عشق اساطیری و عشق گیتی مدار در سروده های دو سراینده نمود دارد با این تفاوت که شاخصه شعر شاملو، عشق آنیمایی و بن مایه شعر حسب الشّیخ جعفر، عشق اساطیری است.
۱۵۶۰.

پژوهشی در غزلیات منسوب به مولانا در دو جُنگ کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزلیات منسوب به مولوی جنگ خطی دیوان شمس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۴۰۷
اهمیت دیوان کبیر در تاریخ ادبیات فارسی موجب شده است نسخ متعددی از این اثر سترگ به دست ما برسد. درعین حال برخلاف مثنوی به دلایلی متعدد هنوز متنی منقح و تفسیری جامع از کلیات شمس در دست نداریم. هنوز غزلیاتی با نام مولوی هست که در نسخ چاپی ملاحظه نمی کنیم و برعکس، حجم قابل توجهی از غزلیات درج شده در کلیات، به طور قطع از مولوی نیست. با بررسی توضیحاتی که مصححان دیوان شمس درمورد انتخاب نسخه های مورد نظر خود داده اند درمی یابیم که جنگ ها مطمح نظر آن ها نبوده است؛ درحالی که در این مجموعه های شعری، غزلیات متعددی با نام مولوی یا با عنوان شمس تبریزی آمده است. به نظر می رسد جمع آوری این غزلیات می تواند در تصحیح و تکمیل چاپ های بعدی از کلیات به کار آید؛ هرچند در صحت انتساب بسیاری از آن ها به مولوی می توان تردید کرد. در این مجال، ضمن معرفی غزلیاتی که با عنوان «شمس تبریزی» یا «مولوی» در دو جنگ «3528» دانشگاه تهران و «13609» کتابخانه مجلس شورای اسلامی آمده است، مشخص شد برخی غزلیات در این دو جنگ با اختلافاتی اندک در دیوان شمس دیده می شوند و برخی از دیگر از نظر تعداد ابیات مختلف هستند. درعین حال پاره ای از غزل های این دو جنگ، اشعار شیعی در تصحیحات موجود از غزلیات دیوان شمس نیامده است. تعدادی از این غزل ها به دلیل تشابه در تخلص «خموش» یا «شمس» با اشتباه کاتبان به نام مولوی یا شمس در این دو جنگ اشعار شیعی وارد شده اند. تعدادی دیگر از غزلیات نیز به تتبع و تقلید از مولوی سروده شده اند، اما ویژگی های زبانی و محتوایی آن ها نشان می دهند که متعلق به مولوی نیستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان