اهمیت دیوان کبیر در تاریخ ادبیات فارسی موجب شده است نسخ متعددی از این اثر سترگ به دست ما برسد. درعین حال برخلاف مثنوی به دلایلی متعدد هنوز متنی منقح و تفسیری جامع از کلیات شمس در دست نداریم. هنوز غزلیاتی با نام مولوی هست که در نسخ چاپی ملاحظه نمی کنیم و برعکس، حجم قابل توجهی از غزلیات درج شده در کلیات، به طور قطع از مولوی نیست. با بررسی توضیحاتی که مصححان دیوان شمس درمورد انتخاب نسخه های مورد نظر خود داده اند درمی یابیم که جنگ ها مطمح نظر آن ها نبوده است؛ درحالی که در این مجموعه های شعری، غزلیات متعددی با نام مولوی یا با عنوان شمس تبریزی آمده است. به نظر می رسد جمع آوری این غزلیات می تواند در تصحیح و تکمیل چاپ های بعدی از کلیات به کار آید؛ هرچند در صحت انتساب بسیاری از آن ها به مولوی می توان تردید کرد. در این مجال، ضمن معرفی غزلیاتی که با عنوان «شمس تبریزی» یا «مولوی» در دو جنگ «3528» دانشگاه تهران و «13609» کتابخانه مجلس شورای اسلامی آمده است، مشخص شد برخی غزلیات در این دو جنگ با اختلافاتی اندک در دیوان شمس دیده می شوند و برخی از دیگر از نظر تعداد ابیات مختلف هستند. درعین حال پاره ای از غزل های این دو جنگ، اشعار شیعی در تصحیحات موجود از غزلیات دیوان شمس نیامده است. تعدادی از این غزل ها به دلیل تشابه در تخلص «خموش» یا «شمس» با اشتباه کاتبان به نام مولوی یا شمس در این دو جنگ اشعار شیعی وارد شده اند. تعدادی دیگر از غزلیات نیز به تتبع و تقلید از مولوی سروده شده اند، اما ویژگی های زبانی و محتوایی آن ها نشان می دهند که متعلق به مولوی نیستند.