فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۱۶٬۴۶۰ مورد.
بررسی دیدگاه های زبانی و ادبی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی یکی از شاعران نظریه پرداز ادب فارسی است که آثارش- بویژه کلیات شمس و مثنوی- سرشار از دیدگاه های نقادانه است. در این مقاله، دیدگاه های زبانی و ادبی او مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با تکیه بر نظریه های نقد ادبی معاصر خصوصا نظریه ارتباط رومن یاکوبسن انجام شده است. تحلیل عناصر اصلی ارتباط یعنی اوصاف و ویژگیهای زبان، پیام (شعر)، فرستنده (شاعر) و گیرنده (مخاطب) در اشعار مولوی، محور اصلی مقاله را تشکیل داده و هر کدام از این عناصر به بخشهای جزئی تری تقسیم شده است. برای مشخص شدن جایگاه نظریات مولوی در دوره معاصر به مقایسه اجمالی دیدگاه های او با برخی از مکاتب و نظریه های نقد ادبی پرداخته شده که از مهمترین آنها نقد نو، فرمالیست ها، ساختارگرایان و طرفداران نظریه های معطوف به خواننده است. خواننده توانا و مبتدی، فعال و منفعل، همپیوندی عینی، انسجام شکل و محتوای شعر، رابطه ذهن و زبان، ارتباط دال و مدلول، رمزگان زبان و ... از مباحث مشترک مولانا و این مکاتب است.
آسیب شناسی ساختار«شرح نویسی» در حوزه فهم متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی سنّتی و گاه غیرعلمی، بر پیکره نظام آموزشی و پژوهشی ادبیات فارسی سایه انداخته و عمدهً حوزه دانش و پژوهش ادبی به رشد و بالندگی چندانی دست نیافته است. شرح و تفسیر متن، با این هدف که پیچیدگی های متن زدوده و خواننده به درکی ژرف و پویا از متن هدایت شود، در این حوزه جای می گیرد. در این میان، نقش شارح و تاویل کننده متن بسیار اهمیّت دارد؛ چرا که او باید بتواند بین جهان متن و جهان خواننده گفتگویی برقرار کند و بین افق معنایی در ذهن آفریننده متن و افق نگاه خواننده پیوندی پدید آورد، در حالی که بسیاری از شارحان بر این باورند که شرح و تفسیر متن؛ یعنی صرفاً پرداختن به حل مشکلات واژگانی متن.
گستردگی مباحث حافظ پژوهی و شمار فراوان شرح های حافظ، موجب می شود، در نقد و تحلیل شرح نویسی در شعر فارسی و آسیب شناسی این حوزه بهتر بتوانیم گام برداریم. اشکالات چهارگانه ساختاری، درون مایه ای، واژگانی و صوری، در این شرح ها به چشم می خورد که در این مقاله تنها به نابسامانی ها و نادرستی های ساختاری پرداخته می شود. در این اشکالات، مواردی مانند نبود نظام تعریف شده و منسجم، عدم جامعیت، غیر تحلیلی بودن شرح ها، بهره گیری از شیوه های نادرست آموزشی و تعلیمی، بی توجّهی به غزل های حافظ به مثابه مجموعه ای منسجم و نادیده گرفتن ارتباط بیت ها در بافت معنایی کلّیت غزل تحلیل و ارزیابی شده است. بی گمان رشد مباحث حافظ پژوهی به بسط و گسترش نقدهای علمی، تحلیلی و فراگیر بر شرح های حافظ به عنوان یکی از عرصه های فهم و دریافت شعر حافظ نیازمند است.
سیر تاریخی ترجمه «أصبح» به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل یکی از دو رکن جمله است که معنای سخن جز بدان کامل نمی شود؛ از این رو اگر خواننده یا مترجم در فهم آن به خطا رود، ترجمه ای نامفهوم و گاه نادرست به دست خواهد داد. یکی از بزنگاه های مهم در این عرصه و در زبان عربی، افعال ناقصه اند که علاوه بر اسم به خبر نیز نیاز دارند و طبیعتاً معنایشان با این دو جزء کامل می شود. فعل «أصبح» از این دسته افعال است که در عربی به دو معنی به کار می رود: یا نشان دهنده وقوع رخدادی در صبحگاهان است و یا به معنای «صار» و حامل معنای دگرگونی و تغییر.
دشواره ترجمه «أصبح» آنگاه فزون می گردد که خبر آن فعل مضارع باشد. اسلوب «أصبح + فعل مضارع» هم در قرآن وجود دارد و هم در نهج البلاغه و دیگر کتب عربی ـ کهن و معاصر ـ فراوان به کار رفته است؛ از این رو شایسته بررسی است و پژوهش حاضر نیز بدین قصد نگارش یافته تا پاسخی به پرسش های زیر بیابد:
ـ آیا مترجمان می توانند هر دو معنای «أصبح» را در متن لحاظ کنند؟
ـ مترجمان بیشتر کدامیک از این دو معنی را در نظر گرفته اند؟
ـ اگر أصبح به معنای صار باشد، چگونه می توان اتصاف اسم آن به خبرش را بیان کرد؟
ـ سیر تاریخی ترجمه أصبح مطابق با این دو معنی چگونه بوده است؟ به دیگر سخن، ترجمه أصبح چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته است؟
برای پاسخ بدین پرسش ها، از هر سده یک یا دو متن از ترجمه های عربی به فارسی و از جمله ترجمه های قرآن کریم را آورده ایم و با تکیه بر آیات و عباراتی که خبر أصبح در آنها فعل مضارع بوده، به بررسی و نقد دقیق هر یک پرداخته ایم.
ایران شناسی: پاره های ایران شناسی
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۹ شماره ۷۱
حوزه های تخصصی:
نگاهی به داستان های بحر پیمایی در قلمرو ادبیات ایران و جهان
حوزه های تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.
سراپا؛ یکی از انواع ادبی غریب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاه از اعماق واکاوی های تحقیقی در انواع مشهور و رایج ادبیّات فارسی، بعضی انواع غریب ادبی از زیر آوار فراموشی رخ می نمایاند؛ انواعی که در دوره های خاصّی از ادوار گذشته، از رواجی و اقبال شایانی برخوردار بودند. یکی از این انواع ادبی، «سراپا»ست. با بررسی این نوع و پیش زمینه های تاریخی و جغرافیایی اش، می توان به پاره ای از دلایل اصلی محبوبیّت آن ، بویژه در دورة سبک هندی پی برد. در این مجال کوتاه ، لاجرم تمرکز عمدة نگارنده بر یافتن و معرّفی مختصر سراپاها و تحلیل ساختار ادبی و وجوه بلاغی این نوع ادبی است. هرچند به تناسب حال و مقام، اشاره وار از بن مایه ها و زمینه های اجتماعی - فرهنگی آنها مثل جنس کاوی وجمال شناسی معشوق هم سخن به میان خواهد آمد.
بررسی تحلیلی سیر نقد ادبیات کودک و نوجوان در ایران با نگاهی آسیب شناسانه به قالب های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، ضمن مروری بر جریان نقد ادبیات کودک و نوجوان ایران از مشروطه تا کنون، نشان داده است که این جریان هرچند رو به رشد بوده اما با رویکردی آسیب شناسانه، بیشتر بر دو قالب ویژه تاکید داشته است: نخست، ارائه ی فهرست کتاب های مناسب و دوم، نقدهای مفصل و تخصصی. این دو شیوه با وجود برخورداری از ارزش، کاربردهایی محدود دارند. از این رو نمی توانند به تنهایی جریان نقد را مؤثر، فراگیر و نهادینه کنند. پیشنهاد مقاله ی حاضر این است که افزون بر توجه به ارزش های هر دو شیوه ی پیش گفته، به راهی میانه نیز اندیشیده شود. این راه، معرفی کتاب در سطح کلان و پرشمار، در قالب نشریه و یا فضای مجازی است. معرفی کتاب در همان حال که محدودیت هایی دارد، از ظرفیت هایی ویژه نیز برخوردار است
هدف ترغیب مخاطب
حوزه های تخصصی:
آداب معاشرت انسان امروزی در دیوان حافظ
حوزه های تخصصی:
آرایش سپاه و فنون رزمی در دوره ساسانی و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ساسانی از درخشان ترین دوره های ایران باستان است که هر چند پیوستگی آن با دوره اسلامی، راههایی را برای بازشناسی بهتر آن پیش روی ما می گشاید ولی از بین رفتن اغلب کتابها و نوشته های مربوط به آن دوره و نیز پراکندگی بازمانده های آنها در متون عربی نخستین سده های اسلامی، شناخت دقیق و موشکافانه آن روزگار را دشوار ساخته است. این دشواری در بازیابی تشکیلات اداری ـ سیاسی ـ اجتماعی دوره ساسانی نمود بیشتری یافته، زیرا قسمت عمده منابعی که می توانست غبار ناشناختگی آن را بزداید از میان رفته اند و ما تنها می توانیم به طور غیرمستقیم و با بهره گیری از کتابهایی که احتمالاً بی واسطه، آگاهیهای خود را از متون پهلوی آن روزگار به دست آورده اند، آگاهی خود را در این باره گسترش دهیم.
در این مقاله ابتدا با بهره گیری از کتابهای تاریخی سده های آغازین هجری ـ که اغلب به قلم ایرانیان فرهیخته نوشته شده است ـ و نیز برخی از پژوهشهای معاصران، آرایش سپاه و فنون رزمی به کار گرفته شده در دوره ساسانی را باز کاویده و سپس در مقایسه با شیوه های جنگی به کار رفته در داستانهای شاهنامه، همانندیهای آنها را نشان داده و به این نتیجه دست یافته ایم که شیوه های جنگ و رزم در شاهنامه مانند بسیاری موارد دیگر، برگرفته از فرهنگ دوره ساسانی و سنتهای رایج آن روزگار بوده است.
مرگ اندیشی خیامی در آثار دو شاعر فارسی و عربی: صلاح عبدالصبور و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اندیشه خیامی» حضور شگفت انگیزی در شعر دنیای امروز دارد؛ همین امر وی را شاعری پرآوازه و جهانی کرده است. دید گاه ویژه خیام به مرگ و زندگی در شعر شاعران امروزی فارسی زبان و عرب زبان انعکاس درخوری یافته است. شاید نابسامانی و آشفتگی دنیای معاصر و جریان های فکری و فلسفی حاکم بر ادبیات امروز، از عوامل اساسی این رویکرد به مرگ اندیشی خیامی باشد.
صلاح عبدالصبور- شاعر معاصر دنیای عرب- و نادر نادرپور- شاعر دوران کنونی ادبیات فارسی- از جمله شاعرانی می باشند که به پدیده حاکم و ویران گر هستی یعنی مرگ پرداخته اند و سهم به سزایی از شعر خود را به این موضوع پرابهام و رمزآلود اختصاص داده اند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اندیشه خیامی و تبیین آن در شعر این دو شاعر می باشد. مقایسه شعر این دو نشان می دهد که هر دو شاعر از یک سرچشمه الهام گرفته اند و تحت تاثیر نگاه مرگ گریزانه خیامی بوده اند و آن را با معانی کهن تصوف ایرانی و فلسفه هستی گرایی (اگزیستانسیالیسم) امروزی در آمیخته اند .
تاثیرسعدی بر آثار ولتـر (فیلسوف قرن 18 فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات وسیعی درباره سعدی و غرب تا به حال انجام شده است، اما سهم سعدی در آثار ولتر، این فیلسوف روشنگر که امروز حتی به نام پیش کسوتِ تساهل و تسامح شناخته شده است و تمام دوران طولانی زندگیش را برای بهبود جوهره وجود انسانی چه از طریق حکایات (معروف ترین آن ها زدیگ یا صادق) و چه از طریق تحقیقات تاریخی (تاریخ شاهان یا تتبع بر اخلاقیات) صرف کرد بسیار است. فیلسوفی چون ولتر در سعدی همان آنی را پیدا کرد که تا آخر قرن 17 افکار مسالمت جویانه اش به خصوص نزد سیاحان پروتستان ستایش شد. از اوایل قرن 18 روشنگران برای اشاعه مرام فلسفی خود بر پایه انسانگرایی مسیحی کلاسیک جدید خلاف کلاسیک یونان باستان در جهت بهبود وضع سیاسی و مذهبی جامعه فرانسه بر مبنای وضع قوانین و اعتلای اخلاقیات احتیاج به منابع زنده و مستدل از کشورهای بر سر زبان و دور از اروپا داشتند. خواهان آن بودند که با نشان دادن فرهنگ غنی دیگری کمبودها و خود باوری های بی محتوای طبقه فرهنگ زده فرانسه را انتقاد کنند. شواهد و تحقیقات نشان می دهد که ولتر بیش از آنچه به طورگذرا بخواهیم در باره اثر پذیریش از سعدی در قسمتی از حکایاتش بگوییم به او مدیون است. جای پای او را چه مستقیم آنجا که خود اعتراف می کند و چه غیر مستقیم آنجا که در تاملات و واکنش هایش انعکاس می یابد، می توان جست وجو کرد. در ادبیات ولتر نه تنها شرق افسانه ای با طنز و استعاراتش نفوذ دارد، بلکه فلســـفه اخلاقی، خداپرستی و سیاسی و بالاخره ایده آل انسان دوستی سعدی نیز در نوشته هایش(1) حلول کرده است؛ به همین دلیل هم منابعی را که نشان می دهند ولتر از سعدی بهره ها برده است، نباید از نظر دور داشت، زیرا این منابع می توانند ادعای تفاهم ولتر با سعدی را در این پژوهش ثابت کنند و دلایلی بر پیشرفت تاثیر افکار سعدی بر میراث گذاران اواخر قرن و شعرا، محققان و مترجمین قرن 19و ادبیات نوین باشند.
شطحیات و حال در عرفان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، معنی و مفهوم و تعریف شَطْح و شطحیات را به دست آورده و رابطه آن را با «حال» بیان نمود. به عبارت دیگر علت شطحیات را توضیح داده، و نمونه هایی از اقسام شطحیات را ارائه داده و بعضی از افرادی که آنها را به کار برده اند نام برده ایم و همه شطحیات را به یک جمله برگردانده و به صورت یک سؤال درآورده ایم و بالاخره در صورت امکان به آن سؤال پاسخ خواهیم داد.
تجلی روزه در متون عرفانی
حوزه های تخصصی:
روزه در متون ادب فارسی به خصوص در متون عرفانی، نمود و بروز خاصی دارد و به عنوان مفتاح زهد و باب عبادت حق و نیز سپر و حجابی از ماسوی الله بیان گردیده است. عرفا روزه را به عنوان سری از اسرار الهی میان خلق و حق و باعث کسر شهوات و مصفی گردانیدن دل و غایب گشتن از دیدار خلق به دیدار حق می دانند و به جای آوردن آن را به گزاردن امانت حق تعالی تعبیر می کنند و همواره شرط معظم روزه را اخلاص و عدم آمیختگی با شایبه ریا و هوی می دانند. در این مقاله سعی شده به انعکاس روزه در امهات متون عرفانی و نیز تعابیری که صوفیان و عرفا از روزه داشته اند به همراه انواع، اهداف، مفاهیم و فواید روزه و نیز توصیفات عرفانی روزه در نزد عرفا و صوفیه پرداخته شود.
میدان شطحیات عرفانی
حوزه های تخصصی:
«شطح» به عنوان یکی از گزاره های اساسی در درک مفاهیم بلند عرفانی است که در گذر زمان در بستر فرهنگ عرفانی، محل بحث بوده است. درک این گزاره در گرو شناخت فضایی است که عارف در آن فضای معرفتی بر اساس چرخش های خود، حرکاتی را به جای می گذارد و هندسه زبانی و بیانی وی، به فراخور آن مقام عرفانی، شکل و ساختاری خاص به خود می گیرد. به عبارتی دیگر «شطح» حرکت و چرخشی خاص در فضایی خاص می باشد. بی گمان شناختن این فضای معرفتی، بسیاری از گره هایی را که در طول تاریخ حیات عرفانی بر مباحث معرفتی سایه انداخته است، باز خواهد کرد. بنیاد این گزاره عرفانی، بر حرکت های عارف در فضای ربوبیت پروردگار متعال استوار است. عارف در اندام برهان ربوبیت خداوند، در سایه تربیت ربوبی خداوند و استعداد و ظرفیت روحی خود، تحت تاثیر حرکات چرخشی آن فضای معرفتی، گفتاری نه چندان خوشایند طبع افراد ظاهر بین بر زبان جاری می کند که در آموزه های عرفانی از آن با عنوان «شطحیات عرفانی» یاد کرده اند. مقاله حاضر، به تبیین ماهیت شطح و نیز بستر و فضایی که شطح در آن معنا پیدا می کند می پردازد.
برخی از جنبه های سخن کاوی (تحلیل گفتمان ) در فواید الفواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیای جنوبی از نظر زبانشناسی و فرهنگی یک ناحیه چند گرایانه یا بعبارت دیگر کثرت گرا است که در آنجا نه تنها زبانهای گوناگون آن ناحیه با هم همزیستی دارند و متاثر از همند بلکه حتی زبانهای بیگانه هم بر هم تاثیر متقابل دارند و در دورانهایی بسیار شکوفا تر و والاتر بوده اند.
ادبیات فارسی اولیه که به هندوستان آمد متاثر از عرفان و تصوف بود و مایه های عرفان و تصوف داشت. یکی از آثار مهم آن زمان فواید الفواد است که شامل گفتمانهای صوفی بزرگ شیخ نظام الدین اولیاست. این نوشته که پیام آور انسانیت و عشق و احسان است نه تنها مورد تحسین و ستایش سلاطین دهلی بلکه مورد ستایش ملتهای مسلمان و غیر مسلمان هم قرار گرفته است.این اثر، بطور غیر مستقیم، از طریق حکایت و تمثیل هم با جهان اسلام و هم با جهان هندوها ارتباط برقرار می کند.تحقیق حاضر بر عناصر تصوف و عرفان هندو – ایرانی تاکید دارد و با توجهی خاص به بررسی ترجمه انگلیسی فواید الفواد نظام الدین اولیا می پردازد.این پژوهش خواهد کوشید تا نگاهی داشته باشد بر داستانگویی ، استفاده از مدیم ( عامل ) شعر و غیره آنگونه که این عوامل در ترجمه های انگلیسی اینگونه متون از جمله فواید الفواد بکار گرفته شده اند. بیشترین توجه به ماهیت و کارکرد این عوامل در اینگونه آثار است. در تاکید بر شعر ، این بررسی ، می کوشد ساختارهای ادبی بکار رفته در آثار را ، با نگاهی به برخی از مشکلاتی که در ترجمه ها پیش می آیند، نیز به کاوش بنشیند. تلاش اصلی پژوهش در جهت بررسی میزان تاثیر متقابل سنن، آداب و رسوم هندی و ایرانی بر یکدیگر است که منجر به خلق قالبهای پرشوری در هند شد که نسلها را تحت تاثیر قرار داد و هنوز هم این تاثیر پابرجاست.
تکوین تدریجی سنت نگارش تاریخ ادبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی آثاری که در مجموعه ی بزرگ نوشتارهای تاریخ ادبیاتی قرار می گیرند، کار آسانی نیست. چون از یک طرف میان نخستین تجربه ها که فقط برخوردار از «خصلت تاریخ-ادبیاتی» هستند تا آثاری که به معنای مصطلح، «تاریخ ادبیات» نامیده می شوند، بیشتر از هزار سال فاصله است و از طرف دیگر، تعداد، رویکردها و متدهای به کار رفته در آن ها نیز بسیار متعدد و متنوع است. بر خلاف آن چه عموماً تصور می شود، ریشه ی تاریخ ادبیات های امروزی را نه در نوشتارهای «تذکره ای» بلکه در نوشتارهای «پیشاتذکره ای» سراغ گرفت. بررسی سیر تکوین و تکامل «سنت نگارش تاریخ ادبی» ایران موضوع اصلی این مقاله است؛ این که خاست گاه «سنت» کجا بوده و چه مراحلی را طی کرده تا در قرن بیستم میلادی به فرم نهایی خویش رسیده است؟ ما بدین منظور مجموعه ی آثاری را که در خانواده ی بزرگ تاریخ ادبیات ها قرار می گیرند، در سه نسل طبقه بندی کرده ایم: نوشتارهای پیشاتذکره ای، نوشتارهای تذکره ای و تاریخ ادبیات ها. سپس سعی کرده ایم در هر مرحله نشان دهیم که چه آثاری و چگونه در تکوین و تکامل «سنت» نقش داشته اند. نسبت این سه نسل با یک دیگر، چونان نسبت «جد» به «پدر» و به «فرزند» است.