فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
۳۰۲۱.

بررسی عوامل یقظه و انتباه از نظر خواجه عبدالله انصاری و جایگاه آن در شرح حال عارفان در تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیداری عطار نیشابوری تذکره الاولیاء خواجه عبدالله انصاری یقظه منازل السائرین انتباه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۹۹۹
بیداری نخستین گام در سیر و سلوک است و تا بیداری رخ ندهد حرکت در مسیر عرفان آغاز نخواهد شد. بیداری در برخی از متون عرفانی پیش از قرن هفتم، با نام «یقظه و انتباه» ذکر شده است و اولین منزل سیر و سلوک به شمار آمده است. در برخی دیگر از متون بی آن که به اصطلاح یقظه و انتباه اشاره شود، تلویحاً در ضمن مقام توبه به آن پرداخته شده است و در پاره ای از آثار نیز بیداری و جایگاه آن مغفول مانده است. یقظه و انتباه مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در سیر و سلوک است. خط قرمزی است که دوران پیش از توبه و پس از آن را جدا می کند و با توجه به تنّوع و تعدّد عوامل ایجاد آن از جذابیت خاصی برای پژوهشگر مباحث عرفانی برخوردار است. خواجه عبدالله انصاری از نویسندگانی است که در منازل السائرین با موشکافی خاصی به یقظه و انتباه پرداخته، عوامل آن را به دقت دسته بندی کرده است. در این مقاله ضمن بررسی عوامل یقظه و انتباه در منازل السائرین، جایگاه یقظه و انتباه در تحول روحی عارفان تذکره الاولیاء عطار نیشابوری تبیین می شود. بسیاری از حکایت های نقل شده درباره یقظه و انتباه عارفان را در تذکره الاولیاء می توان با دسته بندی خواجه عبدالله انصاری تبیین و تحلیل کرد.
۳۰۲۲.

بررسی تطبیقی روایت اسکندر و سفر به «شهر زنان» در اخبارالطوال دینوری و شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صاحب بن عباد ادبیات تطبیقی شریف رضی تصویرشناسی ابن نباته سعدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۱۹۶ تعداد دانلود : ۶۷۰
اسکندر، شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشورگشایی های او در کتاب اخبارالطوال و شاهنامه روایت شده است. این مقاله در صدد است تا با بررسی تطبیقی چهره اسکندر و داستان شهر زنان در هر دو متن - روایت دینوری و فردوسی - را از نظر شیوه های روایت گری مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. به این منظور ضمن بررسی چهره اسکندر در متون قبل و بعد از اسلام، به تفاوت ها و تشابه های روایت داستانی و تاریخ روایی بر اساس دیدگاه راویان، توصیف ها، ویژگی های روایت ها، انتقال و گفتگوها، اشاره می شود. تا اینکه میزان توفیق هرکدام از راویان در این بررسی و تطبیق معلوم گردد. یافته های این پژوهش، بیانگر این است که این روایت در دو اثر از ساختار مشابهی پیروی می کند؛ اما گفتگوها و توصیفات در شاهنامه طولانی تر است و بار نمایشی در آن بیشتر خود را نشان می دهد.
۳۰۲۳.

تأملی بر هیچانگی : ""هیچ هیچ هیچانه "" و رابطه ی متن و تصویر در آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعامل متن و تصویر هیچانه هیچ هیچ هیچانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۹۰۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی شگردهای تعامل متن و تصویر در کتاب ""هیچ هیچ هیچانه"" است. به این منظور، اثر یادشده که شامل 52 شعر از هفت شاعر نام آشنای کودک ایران است، مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی و واحد تحلیل، هر شعر به همراه قاب تصویری آن است. این بررسی به دو پرسش بنیادی پاسخ می دهد: 1- آیا شعرها و تصویرهای این کتاب هیچانی هستند؟ 2- شگردهای ارتباطی شعرها و تصویرهای این کتاب چگونه است؟ پژوهش نشان می دهد بیشتر شعرهای این کتاب، همان شعرهای ساده ی کودکانه -و نه هیچانه- و تصاویر نیز به صورت قرینه ای در ارتباط با متن تصویرپردازی شده اند. همچنین این پژوهش نشان داد متن و تصویر هیچانی در ارتباط با هم کارکردهای بسیار و گوناگون دارند. شگردهای ارتباطی یافت شده عبارتند از: وارونگی و انواع آن، عدم دقت و صراحت، تکرار زنجیروار، همزمانی رویدادها در مکان. همچنین شگردهای دیگری که می توان به آنها اضافه نمود عبارتند از: 1-آیرونی 2-تمرکززدایی 3-جناس تصویری 4-با اهمیت جلوه دادن پدیده ای بی اهمیت. با بهره گیری از این شگردها، می توان چهار گونه ارتباط را در میان شعرها و تصویرهای کتاب مشاهده کرد که عبارت است از: 1 -شعر و تصویر، هر دو هیچانه است. 2- شعر و تصویر، هیچ یک هیچانه نیست. 3- شعر هیچانه است، اما تصویر خیر. 4- تصویر هیچانه است، اما شعر خیر. باید توجه داشت بیشتر شعرها و تصویرهای کتاب با وجود برخورداری از این ویژگی ها، در زمره ی هیچانه قرار نگرفتند چرا که شیوه ی به کارگیری این شگردها در شعر و تصویر موجب هیچانگی آنها نشده بود.
۳۰۲۵.

بررسی کاربرد معنایی تخلّص شمس در غزل های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی غزل مضمون شمس تبریزی تخلص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۶ تعداد دانلود : ۸۱۵
تخلص در غزل ، نام شعری شاعر است که اغلب غزلسرایان آن را در مقطع غزل، یا ابیات ماقبل آن ، ذکر می کنند .جلال الدّین محمّد بلخی ، مشهور به مولانا ،از عارفان و غزلسرایان بزرگ قرن هفتم است که 3229غزل سروده و به شمس الدّین تبریزی تقدیم داشته و ازین رو در ابیات پایانی بسیاری از غزل های خود ، نام ""شمس تبریزی "" و معادل های آن چون "" شمس الدّین "" و "" شمس الحق "" را به کار برده است . یکی از نکاتی که در بحث تخلّص، قابل بررسی است ،کاربرد معنایی تخلّص و به عبارت دیگر موضوعات و مضامینی است که همراه با تخلّص ذکر می گردد ، در این زمینه به طور کلّی گفته شده : موضوعی که در کنار تخلّص می آید همان موضوعی است که در ابیات پیشین آمده و گذشته از آن مفاخره و مدح نیز ذکر می گردد . مولانا در پایان 992 غزل، تخلّص شمس را به کار برده است ؛ در این تحقیق بدین نکته می پردازیم که ذکر نام مراد شاعر ( نه نام شعری شاعر ) ، در شعر مولانا ، چه کاربردی دارد وچه مضامینی را با خود به همراه آورده است و نیز این مضامین چه ارتباطی با ابیات پیشین غزل دارند ؟
۳۰۲۶.

تداخل زبانی و دگرگونی معنایی وام واژه های عربی و جنبه های تأثیر آن بر ترجمه از عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه عربی فارسی واژگان دخیل وام گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۷۶۰
تداخل زبانی یا به عبارتی، آمیختگی دو زبان از ویژگی های متمایز ارتباط زبان فارسی با زبان عربی است. ورود اسلام به ایران، نوع عمیقی از ارتباط بین دو زبان فارسی و عربی را ایجاد نمود؛ ارتباطی که منجر به تأثیرگذاری بین آن دو، به ویژه از جنبة واژگانی گردید؛ بدین معنا که واژگان دخیل یا وام واژه های بسیاری بین دو زبان مبادله شد که سهم وام واژه های عربی در فارسی به مراتب بیشتر و قابل توجّه است. واژگان متعدّدی که علی رغم حفظ فرم واجی و نوشتاری، تعداد فراوانی از آنها در طول قرن ها دچار تحوّل معنایی و کاربردی شده اند، به طوری که در برخی مواقع، فقط صورت نوشتاری یکسانی دارند و دو نشانة زبانی کاملاً متفاوت محسوب می گردند. این مسئله در ترجمة بین دو زبان مشکلاتی را برای مترجمان به وجود می آورد. در این جستار، با روش تحلیلی و آزمایش میدانی موضوع تلاش می شود با ارائة دسته بندی جدید و کلّی واژگان دخیل عربی، جنبه های اثرگذار هر دسته، در ترجمه را مشخّص نموده است و نشان داده شود که ترجمه از عربی با وجود واژگان دخیل فراوان، گرچه از سویی ممکن است یاریگر باشد، امّا با توجّه به تحوّلات معنایی بسیاری از این واژگان و تفاوت کاربردی و یا تفاوت ابعاد نشانداری دستة دیگر، می تواند باعث کج روی در معادل یابی شود.
۳۰۲۷.

مقایسه شگردهای طنزپردازی «ابوالقاسم پاینده» با «جلال آل احمد»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز طنز و مطایبه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۹۹۸ تعداد دانلود : ۵۸۷
طنز گونه ای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانی ها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر می کشد و مورد انتقاد قرار می دهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب می شود. این شیوه بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خنده ناشی از رنج و ناراحتی بیان می گردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر هم پوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعه عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهره برداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پایگاه اجتماعی و رویکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن این تفاوت ها وشباهت هاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بیشتری دارد؛ در حالی که در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالایی برخوردار است.
۳۰۲۸.

مولانا و هویت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان هویت صلح جهانی شدن وحدت گرایی بی رنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
هویت/ Identit، چیستى هر چیزى است، اما در مورد آدمی «هویت»، مجموعه ای از خصوصیت های پایداری است که به اعتبار آن یک فرد انسانی از دیگران متمایز می شود. افراد انسانی وقتی در یک میدان تعامل گروهی/قومی قرار می گیرند هویت تازه ای به نام «ما» کسب می کنند. هویت جمعی با دیالکتیک میان فرد و اجتماع شکل می گیرد؛ طوری که احساس امنیت به فرد انسانی می دهد. هویت های فردی و اجتماعی در جامعة جهانی شده، چندان کارآمد نیستند؛ لذا آدمی در جهان امروز نیازمند هویتی فراتر از هویت فردی و قبیله ای/قومی/زبانی است تا به دستاویز آن بتواند در جامعه ای به گسترة جهان، احساس امنیت کند. در جهان امروز این هویت گسترده را -که می توان «هویت انسانی» نامید- بیش از دنیای گذشته نیاز داریم. یکی از راه های وصول به «هویت انسانی» که به استعانت از آن می توان امنیتی جهانی را توقع داشت «عرفان» و آموزه های جهان شمول آن است. اگر میدان عواطف، احساسات و خواسته های بشری را در نگرشی عرفانی تعریف کنیم، به اجتماع انسانی مطلوب تری می رسیم. اجتماعی که با آموزه هایی چون؛ عدم آزمندی، وحدت گرایی، رواداری و صلح اندیشی در صدد رفع تمایزات و تاکید بر اخوتی فراتر از قومیت و ملیّت دارد.
۳۰۲۹.

بررسی کرامت و کارکردهای آن در متون متقدم صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرامت متون صوفیه کارکرد کرامت رویکرد شریعت مدارانه رویکرد عارفانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۴ تعداد دانلود : ۴۴۹
در متون صوفیه، به بسیاری از پدید ه ها و حالات در راه رسیدن سالک به مقصد نهایی طریقت، یعنی حقیقت، به چشم حجاب نگریسته شده است. در این مقاله، نوع تلقی از خوارق عادات صوفیه در این متون بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش نشان می دهد که سه نگرش یا رویکرد به خوارق عادات وجود دارد: رویکرد شریعت مدارانه، رویکرد عرفانی و رویکردی که اغلب از دید ناظر بیرونی در پی استنباط، کشف و توضیح هر چه بیشتر کرامت و کارکردهای گوناگون آن است. رویکرد اول به دنبال هماهنگی کرامات با معجزه است و کارکردی همچون کارکرد معجزه، یعنی تأیید رسالت برای آن قائل است. در نگرش دوم، غالباً کرامت حجاب راه انگاشته شده و سالک از آن برحذر داشته شده است. صاحبان رویکرد سوم، عمدتاً تلقی مثبت از این پدیده دارند و به دور از آرمانگرایی، با توجه به واقعیت احوال صوفیه، به توجیه کرامت و توصیف کارکرد های آن پرداخته اند.
۳۰۳۰.

منتخبات شاهنامه از فردوسی تا فروغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گزیده نویسی شاهنامة فردوسی فروغی منتخبات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹ تعداد دانلود : ۶۷۲
شاهنامة فردوسی از همان آغا ز طیّ ادوار مختلف مورد استقبال و توجّه بی نظیر گروه های گوناگون قرار گرفته، به گونه ای که در طول تاریخ ادبیّات ایران از هیچ اثری به اندازة شاهنامه ، گزیده نویسی و برای آن نظیره گویی نشده است. این گزیده ها را می توان در نسخه های مستقل و با عنوان «برگزیده» ، «خلاصه» و «منتخبات» شاهنامة فردوسی و یا در قالب جُنگ ها و سفینه ها، ابیات منقول در آثار منظوم و منثور آمیخته به نظم مورد بررسی قرار داد. در این مقاله، ضمن احصا و دسته بندی گزیده های شاهنامه، سیر تطّور تاریخی گزیده-نویسی و منتخبات ابیات شاهنامه مورد توجّه قرار گرفته و معلوم شده است که تا عصر اخیر بخش عمده ای از منتخبات شاهنامه، در خارج از مرزهای ایران فراهم آمده و غالباً گلچین ابیات شاهنامه در ایران، در برخی جنگ ها و آثار منظوم و منثور در دوره های مختلف تاریخی آمده است. رواج گزیده نویسی در عصر حاضر، حاصل خدمات ارزندة فروغی در زمینة شاهنامه پژوهی و تعیین سال 1313 به عنوان سال هزارة فردوسی است. این امر فعالیّت های گسترده ای را در بزرگداشت فردوسی و معرّفی شاهنامه در سطح جهان به دنبال داشت و انتشار چندین شاهنامة کامل و تهیة منتخباتی را در ایران سبب گردید.
۳۰۳۱.

بررسی پدیده های ایرانی در منابع کهن عربی؛ بررسی موردی: «رکوب الکوسج» و «سروة بست» در «ثمار القلوب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ابومنصور ثعالبی ثمار القلوب رکوب الکوسج سروة بست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۸ تعداد دانلود : ۴۹۶
«رکوب الکوسج» (برنشستن کوسه)، نام جشنی است که پیش از فرا رسیدن بهار به نشانة وداع با فصل سرما برگزار می شد. «سروة بست» (سرو کاشمر)، نام سروی است که به باور پیشینیان، زرتشت آن را از بهشت آورده و به دست خود یا گشتاسب و یا گرشاسب آن را در کاشمر کاشت. از آنجا که درخت سرو نزد ایرانیان مقدس بود، به این درخت کهن نیز به دیدة احترام می نگریستند. سرو کاشمر تا دوران متوکل عباسی مایة افتخار اهالی خراسان بود تا آن که به دستور این خلیفه قطع شد. ابومنصور ثعالبی در کتاب ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب به «رکوب الکوسج» و «سروة بست» اشاره کرده است. در این جستار درصددیم تا با بررسی این دو نمونه در کتاب ذکرشده نشان دهیم حتی آن دسته از کتب میراث عربی که به ظاهر با تاریخ ایران ارتباط ندارند، می توانند حاوی مطالب ارزشمند در این زمینه باشند. گفتنی است در مقاله حاضر از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و بررسی پدیده های ایرانی در منابع کهن عربی از حوزه های پژوهش در ادبیات تطبیقی است.
۳۰۳۲.

نقد تطبیقی منطق الطیر اثر عطار و داستان های کانتربری اثر چوسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفر زیارت زائر خودشناسی حقیقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
فریدالدین عطار و جفری چوسر هر دو جایگاه ویژه ای در ادبیات و فرهنگ خود و ادبیات جهان دارند. آن ها استعداد شگرفی در سرایش شعر و نگارش نثر داشته اند. نقش بزرگ عطار در نگارش متون عرفانی و ارائه تعالیم عرفانی در ادبیات فارسی بسیار ستودنی است. چوسر نیز با بهره گیری از نثر شیوا و ساده و سبک انگلیسی به خصوص اش نام خود را در ادب انگلیس بلندآوازه نمود. هرچند هر دو شاعر از ملیت، زبان، و فرهنگ های مختلفی برخاسته اند، اما بهره گیری آن ها از مفاهیم مشترکی چون سفر، زیارت، و خودشناسی در آثار سترگ شان «منطق الطیر» و «داستان های کانتربری» به عنوان نقاط اشتراکی است که نه از سر تأثیرپذیری بلکه به علت جهانی بودن مفاهیم ادبیات به وجود آمده است.
۳۰۳۳.

بررسی بازتاب اساطیر یونان در آثار نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره نظامی یونان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۱۸۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۳۹
از دیرباز ادبیات ملل مختلف، همواره بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته اند و کمتر ملتی از این تأثیرپذیری ها دور مانده است؛ برای نمونه می توانیم به دو کشور کهن و ریشه دار ایران و یونان اشاره کنیم که روابط و تبادلات فرهنگی آن ها، به شکل های گوناگونی در ادبیات دو کشور نمود پیدا کرده است. تتبع در آثار شاعران و نشان دادن این تأثیرپذیری ها می تواند در فهم آثارشان و گشودن گره های شرح اشعار بسیار سودمند باشد. در این جستار، با واکاوی خمسة نظامی، روشن شده است که حکیم گنجه، از طریق ترجمة آثار یونانی به عربی یا فارسی، با اساطیر یونان آشنا بوده است و بسیاری از حکایت هایش را با تأثیرپذیری مستقیم یا غیر مستقیم از اساطیر یونانی به تصویر کشیده است؛ چنان که در پردازش حکایت های «اسکندر و آرایشگر»، «جمشید با خاصگی محرم»، «اسکندر و نوشابه»، «شهر مدهوشان»، «شبان و انگشتری» و «فتنه» به اسطوره های یونانی «شاه میداس»، «آمازون ها»، «مایلو» و «گیگس یا ژیرس» نظر داشته است.
۳۰۳۴.

مضامین تعلیمی و تربیتی در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هفت پیکر نظامی بهرام گور ادبیات تعلیمی و اندرز های اخلاقی و تربیتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی ادبیات حکمی و پندآموز
تعداد بازدید : ۲۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۶۷
نظامی با گذشت بیش از هشت قرن، همچنان بلندترین قلّه داستان سرایی را در ادبیات به خود اختصاص داده است و پنج گنج وی قدرت سخنوری اش را در موضوعات گوناگون عرفانی، عاشقانه، تاریخی و حماسی در معرض دید خوانندگان به نمایش می گذارد. گویی قدرت سخندانی و خلوص ایمان وی، با توفیق آسمانی و الهامات غیبی همراه بوده است و نه تنها در تک تک ابیاتش، کمال هنر نمایی و زیبایی هایی ادبی در لفظ و معنی، طراوت و تازگی به کلامش داده است بلکه در تمام داستان هایش پیامهای اخلاقی و انسان مدارانه و معرفت نفس و شناخت حق تعالی را به حاکمان زمان به طور اخصّ و عموم مردم به طور اعم سفارش کرده است. هر چند هفت پیکر نظامی را غنایی و حماسی دانسته اند و به ظاهر در بر دارنده استغراق بهرام گور در عشرت و لذّت شکار و دلدادگی به دلارایی های دختران هفت اقلیم در هفت گنبد است اما پیام کلی و هدف غایی این منظومه سوق دادن خوانندگان به مضامین اخلاقی و اندیشه های متعالی انسانی و آموزه ها و پند و عبرت است. آموزه های تربیتی و تعلیمی که همچون آیینه ای در مسیر تکامل و رستگاری نوع بشر است. در پشت پرده داستان ها و حکایت های هفت پیکر، مفاهیم عمیق تربیتی چون خداجویی و توکّل و اعتماد به خدا، عدل گرایی و ظلم ستیزی، فراگیری علم و هنر و خردورزی، ترک تعلّقات دنیای ناپایدار، رهایی از حرص و طمع، نکوهش عیّاشی شهوت و هوسرانی، نیکی اندیشی و بیزاری از بد گوهران و دوستان منافق، اهمیّت تلاش و مشاوره با اندیشمندان در اداره امور مملکتی، بخشش و احسان، رعیّت نوازی و دهها نکته اخلاقی دیگر که رعایت آنها انسان را در دنیا و آخرت رستگار و خوشنام می کند. در این مقاله با ذکر شواهد به جنبه های تعلیمی و موعظه های اخلاقی هفت پیکر پرداخته شده است.
۳۰۳۵.

بررسی ناسیونالیسم ایرانی و عربی و بازتاب آن در شعر دوران مشروطه ایران و نهضت عرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقدادبی شرق و غرب احسان عباس زرین کوب ادب یونان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۸ تعداد دانلود : ۶۴۵
ناسیونالیسم از جمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و رشد آن، زیادی محصول استعمار بود. از آن جای که وقایع این دوران تمامی جنبه های زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده بود، شاعران این دوره در نقش مصلحان اجتماعی ظاهر شدند و محتوای شعرشان را در خدمت بسط اندیشه های جدید مخصوصاً ناسیونالیسم قرار دادند که در نتیجه شعر از حالت ذهنیت گرایی بیرون آمد و حالت عینیت گرا و رئالیستی یافت. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و چهار مؤلفه ناسیونالیسم؛ یعنی زبان، تاریخ و فرهنگ، سرزمین و دین در شعر شاعران بزرگ این عصر بررسی شده با این هدف که دیدگاهی نسبتاً جامع و گویا ارائه شود. در نهایت این نتیجه به دست آمد که ناسیونالیسم عربی به دلیل پراکندگی سرزمین، تنوع تاریخی، تعدد ادیان و نقش دوگانه حکومت عثمانی با چالش های زیادی روبرو بوده است. در ناسیونالیسم عربی، زبان عربی بیش از سایر مؤلّفه ها مدنظر بوده، ولی در میان شاعران ایرانی، بیش تر بر تاریخ و فرهنگ و سرزمین تکیه شده است. دین اسلام نیز به دلیل حضور تاریخی و مبارزه با استعمار در میان شاعران ایرانی و عربی به عنوان یکی از عناصر ناسیونالیسم مورد توجّه قرار گرفت؛ از این روی ناسیونالیسم ایرانی و عربی بر خلاف نوع اروپایی نه تنها ضد دین نبود بلکه رنگ دینی هم داشت.
۳۰۳۶.

حافظ و خود دیگر: بررسی زبان شناختی چندصدایی در تخلص غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان تخلص صدا چندصدایی نقطه نظر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد زبانشناختی
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۹۳
در این مقاله به بررسی گفتمانی ابیات تخلص در غزل های حافظ پرداخته شده است؛ چنان که با نگاه گفتمان شناختی باختینی به ابیات تخلص حافظ روشن شد که هرچند در همة آن ها حافظ خود را خطاب قرار می دهد و بیت آخر را به عنوان امضای اشعارش به گونه ای نتیجه گیرانه می سراید، اما در این خطاب قرار دادن خود، یک گویندة واحد وجود ندارد؛ به عبارت روشن تر، این «خود» که در واقع طرف مکالمة حافظ است، هر بار موضعی متفاوت و نقطه نظری «دیگر» دارد. در این میان، این خطاب کنندة حافظ گاه با حافظ هم موضع و موافق می شود، او را می ستاید، از او دفاع می کند و گاه در مقابل او می ایستد، او را سرزنش می کند، با او به مخالفت برمی خیزد و حتی علیه او می شورد. با این تعبیر به نظر می رسد که نه فقط این تنها «صدا»ی حافظ نیست که می سراید، بلکه «صدا» های دیگر با نقطه نظر های گوناگون حافظ را «صدا می زنند» و به این ترتیب در لایه ای دیگر از متن با خواننده تعامل دیالوگی برقرار می کنند. آنچه این ابیات را از بیت های دیگر یک غزل متمایز می کند، این است که در ابیات تخلصی، حافظ به وضوح می گوید که «من باید دیگرِ خود شوم، من دیگرِ خود هستم». در این مقاله کوشش شده ویژگی های گفتمان چندصدایی به صورت انگاره هایی عملیاتی پیشنهاد شود و به این ترتیب سه الگوی ساختاری چند آوایی و و سه الگوی محتوایی چندآوایی ( نقطه نظرهای گوینده و امکانات مفصل تر آن ها) در بیت های تخلصی حافظ به دست داده شود.
۳۰۳۷.

بررسی تطبیقی مراثی نزار قبانی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرثیه ادبیات تطبیقی نزار قبانی احمد شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۹ تعداد دانلود : ۹۳۱
بررسی مرثیه به عنوان یکی از اصیل ترین اغراض شعری در شعر شاعرانی چون نزار قبانی عاشقانه سرای معاصر دنیای عرب و همچنین احمد شاملو به عنوان شاعر معاصر فارسی زبان که هر کدام سرآغاز حرکت بزرگ شعری در زبان عربی و فارسی بوده اند از اهمیت شایانی برخوردار است. با بررسی مراثی نزار قبانی در می یابیم که شاعر در زمینه مراثی فردی واجتماعی خود به مواردی همچون مرثیه اعضای خانواده ، جنگ اعراب با اسرائیل،اشاره به مکان ها وشهرهایی چون بیروت وفلسطین ومبارزان وفدائیان اشاره دارد حال آنکه در مراثی شاملو شعری برای اعضای خانواده سروده نشده وبه جای پرداخت به این نوع مرثیه ،بیشتر به رثای چهره های اجتماعی وسیاسی همچون فروغ فرخزاد،جلال آل احمد،وارطان،مرتضی کیوان واحمد زیبَرُم پرداخته است.علاوه بر این در ساختار زبانی ،هر دو شاعر از زبانی سهل ممتنع در مراثی خود سود جسته اند. با این تفاوت که قبانی به آن چه که به زبان و اندیشه ی روزمره معروف است نزدیک می شود حال آن که زبان و اندیشه ی شاملو در مراثی دارای ابعاد و تأملات گاه فلسفی است.در تخیل نیز قبانی بیشتر در سطح حرکت می کند ،حال آن که تخیل شاملو مرزهای معمول را می شکند وآن سوی لایه های زبان سیر می کند.
۳۰۳۸.

بررسی تطبیقی سیمای امام رضا (ع) در شعر دعبل خزاعی و سیّد حمیدرضا برقعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی امام رضا (ع) دعبل خزاعی حمیدرضا برقعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۳۱۴ تعداد دانلود : ۵۷۲
وصف شخصیّت امام رضا (ع) از موضوعات مهمی است که در کانون توجه شاعران فراوانی قرار گرفته است، از جمله این شاعران دعبل خزاعی، شاعر نامدار عصر عبّاسی و حمیدرضا برقعی، آیینی سرای معاصر ایرانی است. پژوهش حاضر بر آن است تا سروده های رضوی این دو شاعر را با رویکرد تطبیقی بررسی نماید. این مقاله کوشیده است ضمن استخراج وجوه تشابه و تباین در نوع نگاه دو شاعر به امام رضا (ع)، هنر زبان آن دو را در بیان سروده های رضوی بررسی نماید. پژوهش انجام شده بیانگر آن است که مفاهیم مشترک بسیاری همانند بیان شأن و مقام امام (ع)، امیدواری، حزن و اندوه، شفاعت خواهی و کرم و بخشندگی در شعر دو شاعر به چشم می خورد. امّا آنچه شایستة توجّه بوده و دو شاعر را از هم متمایز می سازد، آن است که دعبل در هجو دشمنان آن حضرت و بیان نفاق آن ها دادِ سخن می دهد و در بیان این مضامین، بیشتر از اسلوب خطابی بهره می گیرد، امّا توجّه برقعی به اشتیاق و دل باختگی و غرق شدن در شکوه و عظمت آن حضرت معطوف است و با اسلوب ادبی به بیان احساسات و عواطف درونی خویش می پردازد.
۳۰۳۹.

شگردهای تمرکززدایی در قصه های ایرانی به کوشش انجوی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمرکززدایی افسانه تمرکزگرایی پیاژه خسرونژاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان نقد و معرفی آثار
تعداد بازدید : ۱۰۰۴ تعداد دانلود : ۶۱۳
پژوهش حاضر با هدفِ یافتن ژرف ساخت های تمرکززدایانه به سراغ افسانه های عامیانه ی ایرانی رفته است تا با کنکاش در آن ها این ظرفیت های نهفته را آشکارسازد. بنابر یافته های پیاژه، تمرکززدایی- تمرکزگرایی اصلی ترین ژرف ساخت ذهنی کودک است که بنابر پیشنهاد خسرونژاد در قالب شگردهایی ویژه در ادبیات کودک نمودمی یابد. ضرورت این پژوهش، در ادامه ی نظریه ی معصومیت و تجربه، تسهیل روند استقلال بخشیدن به ماهیت ادبیات کودک است. در این پژوهش ۳۰ افسانه از مجموعه افسانه های انجوی شیرازی برگزیده و با روش تحلیل محتوای کیفی و تلفیقی از قیاس و استقرا، بر پایه ی نظریه ی معصومیت وتجربه، کاویده شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که از میان شگردهای تمرکززدایانه ی معصومیت و تجربه، شگردهای «اغراق» و «پایان خوش» و «سپیدنویسی» در همه ی این افسانه ها وجودداشتند درحالی که شگرد «نمای دور و نزدیک» در هیچ یک از افسانه ها یافت نشد. جلوه های تازه ی تمرکززدایی در افسانه های انجوی شیرازی در قالب 1۳ شگرد به دست آمدند که عبارت اند از: یک صحنه با دو نما، صحنه های هم زمان، نمای باز و نمای بسته، زنجیره ی رخ دادها (خوش اقبالی و بداقبالی)، رگبار وارونگی، جابه جایی قهرمان، چند مجلسی، غافل گیری، مناظره، برچسب (متضاد یا هم سان)، قصه درقصه، قصه های زنجیره ای و دگردیسی. آن چه در همه ی این شگردها سبب تمرکززدایی می شد، نوعی حرکت و غفلت زدایی یا انتظارشکنی بود.
۳۰۴۰.

القصّة القصیرة جدًّا بین الأدبین العربی والفارسی؛ نظرة إلى نماذج من الکاتب المغربی ""عبدالسمیع بنصابر"" والکاتب الإیرانی ""جواد سعیدی پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الأدب المقارن الأدب العربی والأدب الفارسی القصة القصیرة جداً

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۵۶۸
إنّ المتتبّع للحرکة الأدبیة یرى اهتماماً واسعاً حظیت به القصّة القصیرة جدًّا خصوصاً فی الآونة الأخیرة، ذلک بسبب الدور البارز الذی ترکته على الساحة الأدبیة بشکل عام، وعلى المتلقّی بشکل خاصّ. إنّ المقال الذی بین أیدینا یتناول بحثاً فی الأدب المقارن، طرفاه الأدبان العربی والفارسی، أمّا نقطة البحث فهی القصّة القصیرة جدًّا، والهدف من المقال تسلیط الضوء على القصّة القصیرة جدًّا فی الأدبین وعقد مقارنة بینهما من خلال النشأة ورأی نقاد الأدبین حیال هذا الفنّ، ومن ثمّ دراسة مقارنة على بعض القصص القصیرة جدًّا اختیرت من کلا الأدبین وتحلیلها للکشف عن العناصر القصصیة التی تضمنّتها. ومن النتائج التی توصّل إلیها المقال أنّ نقاد الأدبین متّفقون – إلى حدّ ما – فی تعریف القصّة القصیرة جدًّا، واتّسامها بعناصر القصّة القصیرة، وهذا ما سنتوصّل إلیه لاحقاً من خلال تحلیل بعض القصص القصیرة جدًّا التی اخترناها من الأدبین. کما نجد التوافق فی إطلاق مسمّیات عدّة على هذا الفنّ من قبل نقّاد الأدبین. أمّا الاختلاف الجزئی البسیط الذی وجدناه فیتمثّل فی طول القصّة القصیرة جدّا. و بالنسبة للمنهج المتّبع فی تحلیل القصص المختارة، فهو المنهج الوصفی التحلیلی الذی یعتمد على المصادر المکتبیة، من خلال إسقاط عناصر القصّة القصیرة على القصص المختارة لنبیّن إمکانیة توفّر العناصر القصصیة وکیفیة توظیفها بشکل یحقّق الروح القصصیة لها.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان