فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی اصالت متون مختلف ادب فارسی با استفاده از الگوهای علمی و چارچوب های مشخص، می تواند از طرفی، معیاری واحد برای داوری دربارة اصالت این متون به دست دهد، و از طرف دیگر، بسیاری از این متون را که هنوز اصالتشان مورد تردید است از بلاتکلیفی خارج کند. رباعیات خیام از جملة آثاری است که علی رغم پژوهش های فراوانی که دربارة آن انجام شده است، هنوز بر سر آن اختلاف بسیاری وجود دارد و تعداد رباعیات اصیل این شاعر هم چنان نامشخص است. از این رو، در مقالة حاضر کوشیدیم تا با به کارگیری الگویی زبان شناختی، و با استفاده از روشی توصیفی-تحلیلی و آماری به بررسی و مقایسة 20 رباعی اصیل و 20 رباعی منسوب به خیام از منظر ساخت موضوعی بپردازیم، و پس از تجزیه و تحلیل داده ها دریافتیم که ویژگی رباعیات اصیل خیام سادگی بیش تر و استفادة کم تر از ساخت های پیچیده است، در حالی که رباعیات منسوب گرایش بیش تری به پیچیده گویی و استفاده از ساخت های نشان دار دارند. بدین ترتیب، با توجه به تفاوت قابل توجه دو پیکره از منظر ساخت موضوعی، به این نتیجه رسیدیم که رباعیات منسوبی که در مقالة حاضر بررسی شده اند، دست کم از این منظر، متعلق به خیام نیستند.
بررسی تطبیقی ابعاد شخصیت ذوالنون در سه تذکره(طبقات الصوفیه، تذکرة الاولیا و نفحات الانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات الصوفیهانصاری و تذکر ة الاولیاعطار و نفحات الانسجامی، از آثار مهم و مدون تاریخ تصوف هستند که در شرح حال و رفتار مشایخ این آثار، هدف، محتوا و طرز بیان مشترکی دارند. علاوه براین، در هرسه آن ها تحت تأثیر افکار و عقاید و اوضاع روزگار مؤلفانشان، به بخش هایی خاص از احوال و رفتار و اوصاف مشایخ توجه شده که از منظرهای مختلف قابل بررسی است. ذوالنون مصری یکی از برجسته ترین مشایخ صوفیه است که در این پژوهش، با بررسی تطبیقی گزارش تاریخی، وصفی و روایی شخصیت او در این سه اثر درمی یابیم که وجه اشتراک هر سه اثر، شناساندن استعلایی شخصیت ذوالنون درجهت تعلیم مبانی تصوف است، اما انصاری در عصر تعصب و مواجهه با درگیری های مذهبی و فرقه ای آن زمان و در مسیر تکوین مبانی تصوف، ذوالنون را عارفی متشرع و مذهبی می داند. عطار با استفاده فراوان از کرامات و بهره گیری ماهرانه از عناصر داستان، با نگاه انتقادی به روزگار پر از فسادش او را عارفی مبارز و مردمی می شناسد. درنتیجه تصویر ذوالنون در اثر عطار، با تصویر او در طبقات متفاوت است. جامی نیز سعی می کند بدون توجه به اوضاع اجتماعی خود، ذوالنون را صوفی معتدلی معرفی کند که رسالت تعالیمش، هدایت فرد به سوی مبانی اخلاقی است، عارفی معتدل و اخلاق مدار.
حکمت خسروانی در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف اسلامی در ایران در حالی که از آموزه ها و دستورات اسلام ریشه گرفته بود در زمین فرهنگی ایران رشد کرد و تحت نفوذ اندیشه های ایرانی قرار گرفت. این اندیشه ها نظریه ها، شیوه های سلوک، آداب و رسوم صوفیان گرایش های مختلف را تحت تأثیر قرار داد و سبب پیدایش دیدگاه های گوناگون عرفانی شد. شهاب الدین سهروردی در حکمةالاشراق سیر حکمت و فلسفه را در ایران باستان تا زمان خود توضیح می دهد و عارفانی مانند: بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و ابوالعباس قصاب آملی را ادامه دهندگان این حکمت می نامد. وی با بهره گیری از دیدگاه های پهلویون باورهای خود را درباره نور و ظلمت با نام حکمت اشراق پایه گذاری می کند. این دیدگاه ها پس از سهروردی در آثار عارفان دیگری ادامه می یابد. یکی از کسانی که در نگرش های خود تحت تأثیر اندیشه های ایرانی قرار گرفته است نجم الدین رازیست. وی در کتاب مرصادالعباد که از مهم ترین منابع عرفانی است به بیان دیدگاه های خود می پردازد. سخنان او درباره نور و ظلمت، سلوک طوایف، ارزش پادشاهان، جایگاه آتش و برخی موضوعات دیگر یادآور اندیشه های مزدایی است. این پژوهش که به روش استقرایی انجام گردیده در صدد پاسخ به این پرسش است که نجم الدین رازی به عنوان یکی از صاحب نظران عرفان اسلامی در دیدگاه های خود چه برداشت هایی از اندیشه های ایرانی داشته است. با بررسی کامل مرصادالعباد و نیز آثار دیگر نجم الدین رازی آشکار گردید که وی مانند شیخ اشراق برای ارائه نگرش های خود از حکمت پهلویون بهره برده است.
بررسی مضامین پایداری در شعر محمد مهدی جواهری و مجموعه "سرود درد" حمید سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
71 - 87
حوزه های تخصصی:
محمد مهدی جواهری از بزرگ ترین شاعران کشور عراق است. بیش تر اشعار او به بیان مفاهیم سیاسی و اجتم اعی اختصاص دارد. وی به سرودن اشعار میهنی و قهرمانی گرایش داشته است. مضامین پایداری نیز در اشعارش به وفور دیده می شود. حمید سبزواری نیز شاعری انقلابی است که همواره با جریان انقلاب و مبارزه با طاغوت همراه شده است. هر دو شاعر خواستگاه ایرانی داشته و هر دو از حامیان مظلومان و ستمدیدگان بوده و در برابر بیداد زمان قد علم کرده اند. مفاهیم ادب پایداری نظیر ترسیم ظلم و استبداد، دعوت به مبارزه علیه ظلم، امیدوارکردن مردم در پیروزی، بیان ظلم و جنایت و بی عدالتی، بزرگداشت شهدا، ستایش آزادی و آزادگی و سرزمین در سروده های هر دو به وفور یافت می شود.
مقایسه سفر روحانی ادریس(ع) در فرهنگ اسلامی و دانته در کمدی الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
9 - 26
حوزه های تخصصی:
رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات بین ادبیات و فرهنگ ملل جهان و تأکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی، فرهنگی و مذهبی است. مقایسه سفر روح به عالم علوی همواره جزو مقوله های مشترک ملل در داستان های تمثیلی بوده است. سفر روحانی به عالم معنوی درون مایه اصلی داستان ادریس(علیه السلام) در فرهنگ اسلامی و «کمدی الهی» دانته در فرهنگ مسیحی است. این دو سفر در سه مرحله طی می شود؛ با این تفاوت که سفر ادریس(ع) شامل قبض روح، جهنم و بهشت است و سفر دانته در «کمدی الهی» در دوزخ، برزخ و بهشت انجام می شود. سفر ادریس(ع) نوعی سفر معنوی است که منشأ الهی دارد در حالی که سفر دانته در «کمدی الهی» سفری خیالی است. هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش وجوه اشتراک و افتراق این دو سفر در فرهنگ اسلام و مسیحیت است.
تأمّلی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معمّاهای ناگشوده مثنوی معنوی، بحث تمامی یا ناتما می آن در حیات مولاناست. عدّه ای بر این باورند که کهولت سن، بیماری و رحلت مولانا موجب شد تا مثنوی، خاصّه، آخرین قصه آن؛یعنی قصه ذات الصّور، ناتمام باقی بماند . برخی نیز معتقدند که مولانا سال ها پیش از آنکه از دار دنیا برود مثنوی را به پایان رسانده بود و هیچ بحثی را ناتمام با قی نگذا شت. نتایج این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوا انجام شده است نشان می دهد که اتمام مثنوی نه تنها درزمان حیات مولانا صورت گرفته ، بلکه شخص وی برکتابت و نسخت آن نیز نظارت داشته و نیز قصّة ذات الصّور در آن ناتمام نمانده است و این داستان درواقع سرگذشت سلوک عارفانة سالکان و معرفت جویانی است که ماجرای عشق شان با معشوق، نه آغازی دارد و نه فرجامی.
تاثیر تفاوت های آوایی در توانایی نوشتاری فارسی آموزان چینی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تفاوت های آوایی زبان فارسی و چینی و نقش آن در درست نوشتن کلمات فارسی توسط زبان آموزان چینی می پردازد. در یادگیری زبان دوم هر اندازه تفاوت های زبان مبدأ و مقصد اندک باشد، زبان آموزان، زبان دوم را آسان تر می آموزند. زبان های فارسی و چینی تفاوت های نحوی، واژگانی، الفبایی و آوایی بسیاری دارند. شناختن این تفاوت ها و تکیه بر آنها می تواند مشکلات یادگیری آنها را تا اندازه چشم گیری کاهش دهد. تفاوت های آوایی این دو زبان، تأثیر مستقیمی در یادگیری نوشتن، تلفظ کلمات و شنیدن زبان آموزان چینی دارد. اگر زبان آموزان در مراحل ابتدایی زبان آموزی، با تلفظ درست کلمات آشنا شوند، می توانند شکل درست کلمات را بنویسند و به درستی آن را بیان کنند. این مقاله با استفاده از داده هایی که از نوشته های زبان آموزان چینی به دست آمده، به اجمال، به تفاوت های آوایی دو زبان چینی و فارسی اشاره می کند. نتایج این تحقیق می تواند در بهبود توانایی نوشتن زبان آموزان چینی در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم، با تمرکز بر ارتباط مستقیم صورت آوایی و نوشتاری همخوان ها مؤثر باشد.
زن در آینه ضرب المثل های کردی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل های کردی، به عنوان پل ارتباطی دو فرهنگ ایرانی- اسلامی، نقش ارزشمندی در زنده نگه داشتن ارزش های فرهنگی دارد. این زبان، در طول تاریخ و بویژه پس از ورود اسلام به ایران، با زبان عربی در ارتباط بوده و بسیاری از مؤلفه های فرهنگی را با فرهنگ و زبان عربی مبادله کرده است. با توجه به نقش بی همتای زن در فرهنگ ایرانی و عربی، در این نوشتار تلاش می شود با رویکردی تاریخی و با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی سیمای زن در ضرب المثل های کردی و عربی پرداخته شود و دیدگاه های مشترک گویندگان دو زبان کردی و عربی در مورد زن، بیان شود و ریشه ها و عوامل پیدایش چنین دیدگاه هایی واکاوی شود. براساس یافته های پژوهش، زن در ضرب المثل های کردی و عربی، دارای دو بعد مثبت و منفی است و صفات نیک و زشتی به او نسبت داده شده است که هر کدام متأثر از نوع حکومت، شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عقاید دینی و مذهبی بوده است. بسته به نوع شرایط خاص زمانی، در هر دو فرهنگ و زبان کردی و عربی در مورد خوب بودن یا نبودن زن افراط و تفریط شده است و گاهی نیز راه اعتدال در پیش گرفته شده است ولی تحت هر شرایطی، نقش سازنده زن در جامعه، چه زیاد و چه کم، در ضرب المثل های کردی و عربی انعکاس یافته است.
ارزیابی میزان علاقه فارسی آموزانِ عرب زبان به فراگیری فرهنگ ایرانی
حوزه های تخصصی:
زبان، ابزاری برای ارتباط میان انسان هاست و این ارتباط، بدون شناخت فرهنگ زبان مقصد ممکن نیست. این امر در میان زبان آموزانی که قصد ادامه تحصیل در ایران را دارند، به خوبی آشکار است. هدف این مقاله، بررسی میزان علاقه زبان آموزان به فراگیری فرهنگ و میزان توجه مدرسان آزفا به آموزش فرهنگ است. در این مقاله با بهره گیری از جدول تعمیم پذیری «مورگان»، با 28 نفر از مدرسان سطح متوسط آموزشی آزفا و 80 نفر فارسی آموز سطح متوسط عرب زبان «مرکز آزفای دانشگاه فردوسی مشهد»، مصاحبه ای پانزده دقیقه ای انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زبان آموزان تمایل به آشنایی با فرهنگ ایرانی را دارند، اما نمی خواهند در کلاس درس به آن پرداخته شود. از سوی دیگر، مدرسان بیشتر بر آموزش مستقیم نکات فرهنگی در کلاس تأکید می کنند و این ناهمسانی، دلزدگی بیشتر را برای دو طرف در پی دارد. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده، راهکار هایی برای آموزش فرهنگ ارائه می دهیم تا با روشی مؤثر بتوان فرهنگ ایرانی را بدون بازخورد منفی به زبان آموزان آموزش داد.
بررسی نظریه های تربیتی کودک از دید برتراند راسل در حکایتِ طایفة دزدان گلستان سعدی (بابِ سیرتِ پادشاهان: حکایتِ چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفة تحلیلیِ تعلیم و تربیت، توضیح و تحلیلِ ساختارِ فکر از طریق تحلیل های منطقی و زبانی است. در نزد بسیاری از فیلسوفان تحلیلی، ایضاحِ گزاره های فلسفی از طریق تحلیلِ مفاهیم، راه گشای حل مسأله های تربیتی کودکان است. برتراند راسل (1872-1967م.) سهم بزرگی در تعلیم و تربیت کودکان داشته است. از آنجا که سعدی نیز به امر تعلیم و تربیت توجه شایانی داشته، در مقالة پیشِ رو، حکایتِ طایفة دزدان، محلِ سنجشِ آرای برتراند راسل با آرای سعدی شیرازی قرار گرفته است. در بررسی به عمل آمده، مشاهده شد که این دو تن در مواردی تربیتی اتفاق نظر داشته اند و در مواردی اختلاف نظر. این جستار به تبیین نظر این دو متفکر اختصاص دارد.
معرفی و نقد دیدگاه های محمد السعید جمال الدین در پرتو کتاب ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمّد السّعید جمال الدّین از پیشگامان و مؤلّفان برجستة ادبیّات تطبیقی مصر در حوزة نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است. در حقیقت، یافته های پژوهش، بیانگر این است که مشخّصة اصلی اندیشه های تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی و تأکید بر نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیّات تطبیقی، تأکید بر مسألة تأثیر و تأثّر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوه ای علمی به بررسی ادبیّات تطبیقی اسلامی می پردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تأثیر و تأثّری را که ادبیّات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشته اند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریّه (نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاش های امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملّت های اسلامی نیز می پردازد. این پژوهشِ توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی محمّد السّعید جمال الدّین، به تحلیل جایگاه و دیدگاه های وی در باب ادبیّات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی، می پردازد.
دنیامداری در داستان های مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی از ارزشمندترین آثار عرفانی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. هرچند تأکید این کتاب بر وصول به منبع خلقت و کمال غایی انسان است اما در رابطه ای دوسویه تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی را نیز توصیه می کند. مسأله این پژوهش آن است که دنیا و جلوه های آن به چه میزان و از چه منظری در این اثر نمود یافته است. بدین منظور با دسته بندی داستان هایی که شامل مؤلفه های دنیامداری هستند، به بررسی مفاهیم و بخش بندی آن ها بر پایه سنجه های مورد نظر پرداخته شده است؛ همچنین تلاش شده چگونگی و چرایی گرایش مولانا به دنیا بررسی شود. از همین روی پس از شرح مفهوم دنیاگرایی مولانا، مثنوی در چند حوزه مهم از نمودهای دنیاگرایی یعنی خردورزی، مدارا، دوری از تعصب و تکیه بر اخلاقیات و دوری از تقلید کورکورانه بررسی شده و داستان هایی که این اندیشه را برجسته تر کرده اند واکاوی شده اند.
بررسی وجوه نوستالژی در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی از اصطلاحات علم روان شناسی و به معنای دل تنگی، حسرت زدگی، و غم غربت است که از دیرباز، در ادبیات فارسی نمود گسترده ای داشته و جایگاهی ویژه را در شعر غنایی به خود اختصاص داده اس ت. هدف ما در پژوه ش حاضر بررسی وجوه نوستالژی در اشعار حافظ در س ه بخش فردی، سی اسی- اجتماعی، و عرفانی با روش توصیفی – تحلیلی است. عصر ح اف ظ دوره ای بح رانی در ت اریخ ایران بوده است؛ از ای ن رو، تأث رات حاص ل از اوض اع ن ابهن جار سیاس ی- اجتماعی در سروده های این شاعر بسیار برجسته است؛ به گون ه ای که بسیاری از مص ادیق نوست الژی در ش عر حاف ظ ری شه در زمی ن ه ه ای س یاسی- اجتماعی ع صر او دارد. اندیشه های عرفانی خواجه در نگاه به گذشته ازلی و هبوط انسان به کره خاکی با حسرت و اندوه جدا شدن از عالم م عنا پیوند م ی خورد و نگاه متفاوت حافظ به این مسأله هم شایسته بررسی است. با توجه به شخصیت فعال و مؤثر حافظ، در شعر او موارد نقض نوستالژی را نیز می توان مشاهده کرد؛ اندیشه هایی چون غم ستیزی و شادخواری، امیدواری به آینده، توکل به لطف خدا و رضا دادن به داده او حافظ را یاری کرده است تا در آن روزگار سیاه، اسیر سلطه غم و حسرت نشود.
پژوهشی در کنایه های مشترک در ادب عربی و فارسی (نقد و مطالعة موردپژوهانه: امثال مولد در مجمع الأمثال میدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد بن محمّد میدانی (518 ه ) در کتاب مجمع الأمثال 1000 مثل را به عنوان «المولّدون» معرّفی کرده است که در تعریف آن ها گفته اند: «امثالی که هویّت عربی ندارند، در ادب عربی بی سابقه اند و از فرهنگ های دیگر به زبان عربی سرایت کرده اند» از آنجا که به اعتقاد محقّقان، فرهنگ و ادب ایرانی بیشترین تأثیر را در ادب عربی داشته است، وجود کنایه های مشترک در امثال مولّد و ادب فارسی می تواند از کلیدهای بازگشایی راز هویّت این امثال باشد. نتیجة این پژوهش، نشان می دهد که پاره ای از کنایه های موجود در امثال مولّد، شباهت زیادی به کنایه های ادب فارسی دارد و از آن جهت که کنایه های هر فرهنگ، متعلّق بدان فرهنگ است، این شباهت، نشان دهندة هویّت فارسی و ایرانی این امثال است.
بررسی انتقادی کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب های درسی و دانشگاهی که در راستای تحوّل و بهبود کیفیّت آموزشی صورت می پذیرد، امری ضروری است، تا زوایای پنهان و تاریکی که بر مؤلّف پوشیده بوده، آشکار گردد و در صورت امکان در چاپ های بعدی برطرف شود. در بررسی های انتقادی، بیان کاستی ها بر امتیازات فزونی دارد؛ و این خود تلاشی از جانب جامعة علمی برای ارتقا و غنای آن کتاب و رفع نواقص موجود است. یکی از کتاب های تازه انتشار یافته در حوزة ادبیّات تطبیقی که برای دانشجویان رشتة زبان و ادبیّات عرب در دورة کارشناسی تدوین شده، کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) اثر خلیل پروینی است که توسّط انتشارات سمت به چاپ رسیده است. این پژوهش، به مطالعه و بررسی این کتاب در دو بخش کلّی: شکلی و محتوایی می پردازد و در هر قسمت، ابتدا امتیازات کتاب و سپس کاستی های موجود بررسی می شوند. یافته های پژوهش، بیانگر این است که کتاب از تکنیک های لازم آموزشی؛ همچون انسجام مطالب، پرهیز از اطناب ممل، داشتن تمرین و سؤالات بحث و بررسی و... برخوردار نیست و نتوانسته است، اهداف آموزشی انتشارات سمت و جامعة دانشگاهی را محقّق سازد. لذا در صورت تجدید چاپ، نیاز به اصلاحات اساسی و کلّی دارد.
تحلیل جغرافیای نمادین مکان- کهف در تفسیر عرائس البیان روزبهان با رویکرد نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه تأثیرگذاری قرآن کریم بر تفسیرهای عرفانی، توجه به بعد زمان و مکان در زندگی بشری است. نظریه های گوناگونی در نقد ادبی معاصر به تحلیل سیمای مکان می پردازند که از آن میان، نظریه افق-منظر میشل کولو در تحلیل تفسیر عرفانی روزبهان کارآمدتر است؛ زیرا این نظریه به عنوان شاخه ای از نقد مضمونی قادر است مکان را از عنصری در پس زمینة روایت، به عنصری نمادین و معنادار تبدیل سازد و جهان بینی عرفانی را از خلال تعامل میان انسان و محیط تبیین سازد. با توجه به این امر سؤال اینجاست که چه رابطه ای میان مکان-کهف و نگرش عرفانی روزبهان در عرائس البیانوجود دارد. به اجمال می توان گفت روزبهان بیشتر رویکردی پدیدارشناختی به مقولة مکان دارد. غار نمادی از یک خاطرة ازلی است که عارف می کوشد در مسیر سلوک خود آن را در قاب های مختلفی از مکاشفه های خود نمایان سازد. عارف در توصیف قاب های خود در یک مکان نمی ماند، بلکه از مکانی به مکان دیگر گذر می کند. از این رو، گاه از کهف بدن به کهف رعایت و سپس به کهف غیرت، روح، محبت و جز آن عبور می کند؛ بنابراین می توان گفت که مکان در تجربة عرفانی، واقعیتی محصور و عبور ناپذیر نیست، بلکه واقعیتی انعطاف پذیر است که عارف را در مسیر صیرورت و سلوک همراهی می کند.
بررسی تطبیقی درونمایه اعتراض در شعر احمد مطر و علیرضا قزوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان شاعران معاصر عرب، احمد مطر از لحاظ شعرهای زیادی که با درونمایه اعتراض سروده به چهره ای شاخص و پیشرو بدل شده است. در میان شاعران ایرانی نیز علیرضا قزوه یکی از پیشروان اصلی جریان شعر اعتراض در ادبیات معاصر به شمار می رود. بررسی شعر این دو شاعر حاکی است که اشعار اعتراضی آنان عمدتاً در دو جهت سیاسی و اجتماعی است. البته لبه تیز تیغ اعتراضهای شعری احمد مطر علیه حاکمان عرب بوده، بیشتر اعتراضهایش سیاسی است حال اینکه اعتراضات قزوه بیشتر جنبه اجتماعی دارد. اعتراض نسبت به فقر و بی عدالتی، فراموش شدن مسأله فلسطین، غفلت و بی خبری جامعه، ظلم و ستم دولتهای استکباری، فراموش شدن ارزشهای دینی و ملی از درونمایه های اعتراضی مشترک بین دو شاعر است.
رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی برای ایدئولوژیهای جنسیتی: مطالعه ی موردی افسانه ی ""لجباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی (نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی) برای ایدئولوژیهای جنسیتی در افسانه ی ""لجباز""، از مجموعه قصه های صبحی است و از این رو به پرسشهای سه گانه ی زیر پاسخ دهد:
1- کارکرد(های) این مکانیزم شناختی برای ایدئولوژیهای جنسیتی چیست؟
2- در پرتو فرآیند شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، ""شناخت عاطفه"" ی شخصیت برای دستیابی به هدف، با ایدئولوژیهای جنسیتی ، چگونه برهمکنشی دارند و و ویژگیهای جایگاه سوژی برآمده از این برهمکنشها چگونه است؟
3- در پرتو این مکانیزم شناختی، همدلی خواننده با افسانه چگونه است؟
این پژوهش نشان داد، مکانیزم شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همزمان، منجر به القا و لغو ایدئولوژیها و خوانش انتقادی می شود. همچنین در پرتو این رویکرد، شناخت و عاطفه درهم تنیده و به گونه ای یگانه هستند و برهمکنش ""شناخت-عاطفه"" و ایدئولوژی به این صورت است که شناخت دقیق از مبانی انگیزشی زیربنایی ایدئولوژیهای جنسیتی، عاطفه ی متناسب با موقیعت را فرامی خواند و تمرکززدایی توامان این دو در مقام یک کل، با تغییر در رفتار به دستکاری ایدئولوژی و در نتیجه دستیابی به هدف می انجامد و سرانجام در پرتو این فرآیند شناختی، خواننده ی ثابت و ازپیش تعیین شده ای وجود ندارد بلکه خواننده ای در نوسان و جاری ساخته می شود که در یک بازی پیوسته میان ساختن و ساخت زداییِ همدلی با روایت در نوسان است. با به مرکزآوردن این نظریه، متن، نویسنده و خواننده یگانه می شوند و بدین شکل مبنای تازه ای برای درک لذت بخشی متن های ادبی کودک فراهم می آید.
بررسی مفهوم «اندوه» در شعر سهراب سپهری و تطبیق آن با آموزه ها ی عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوه بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشه عرفانیِ سهراب در سروده هایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز می کند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاه های عرفانی او به دشواری قابل درک و دست یابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاه ها و آموزه های عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافته های این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید می شود، در صورتی که در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دو دیگر این که دست یابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی این چنین نیست.