پژوهشنامه ادبیات تعلیمی
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال هشتم پاییز 1395 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی از ارزشمندترین آثار عرفانی ادب فارسی است که در پی تعلیم زندگی حقیقی و نمودن راه سعادت به بشر است. هرچند تأکید این کتاب بر وصول به منبع خلقت و کمال غایی انسان است اما در رابطه ای دوسویه تلاش برای زندگی مطلوب این جهانی را نیز توصیه می کند. مسأله این پژوهش آن است که دنیا و جلوه های آن به چه میزان و از چه منظری در این اثر نمود یافته است. بدین منظور با دسته بندی داستان هایی که شامل مؤلفه های دنیامداری هستند، به بررسی مفاهیم و بخش بندی آن ها بر پایه سنجه های مورد نظر پرداخته شده است؛ همچنین تلاش شده چگونگی و چرایی گرایش مولانا به دنیا بررسی شود. از همین روی پس از شرح مفهوم دنیاگرایی مولانا، مثنوی در چند حوزه مهم از نمودهای دنیاگرایی یعنی خردورزی، مدارا، دوری از تعصب و تکیه بر اخلاقیات و دوری از تقلید کورکورانه بررسی شده و داستان هایی که این اندیشه را برجسته تر کرده اند واکاوی شده اند.
بررسی و تحلیل موعظه در شعر انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوحدالدین انوری شاعر قصیده سرای مشهوری است که شهرتش را بیشتر از قصاید مدحی کسب کرده است اما در قالب قطعه به مضامین دیگری نیز پرداخته که موعظه و اندرز و حکمت یکی از آن هاست. برخی از موعظه ها در شکل هجو، سؤالی و حکمت کوتاه بیان شده و اغلب آن ها هیأت خاصّی ندارد. مخاطب اندرزهای او نیز غالباً عموم هستند مگر اینکه به شکل هجو باشد و به شخص بخصوصی خطاب شده باشد که آن هم اندک است. بر اساس مضمون و محتوا می توان اندرز و موعظه های او را این گونه تقسیم کرد: الف) مواعظ اخلاقی (در امر به انجام دادن فضایل و رعایت کردن آن ها) ب) مواعظ اخلاقی (در نهی و ترک رذایل) ج) مواعظ اجتماعی د) روزگار، فلک و دنیا در مواعظ انوری ه ) مواعظ مرتبط با دین و خدا. در این نوشتار که به شیوه تحلیلی و توصیفی و روش کتابخانه ای و با ارائه نمودار انجام شده، به بررسی و تحلیل موعظه و اندرزهای شعری انوری، مخاطب، نحوه بیان و مضمون آن ها پرداخته شده است.
مقایسه «شرور» در شاهنامه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت دادن خلق شرور به خدای سبحان، به توحید ذاتی و صفاتی که خدا را مبرّا از صدور هر آلودگی می داند، لطمه می زند و جدا کردن خالق خیر و شر، به معنی اعتقاد به دو آفریننده و فاصله گرفتن از توحید افعالی است. چنان که از قرائن برمی آید؛ فردوسی و مولانا برای حلّ این معمّا از دو زاویه به شرور نگاه می کنند: زاویة نخست کلّی نگر است و نسبت شر را با خدا بر اساس رابطة خالق و مخلوق بررسی می کند. از این زاویه به اعتقاد فردوسی هر موجودی بنا بر حکمتی آفریده شده و صدور شر از خیر مطلق، عقلاً محال است. مولوی برای اثبات این حقیقت، به قدرت و لطف الهی استناد می کند و خدایی را که قادر بر خلق شر نباشد؛ ناقص می داند. به عقیدة وی خدا به دلیل لطف، جهان را خلق و شر را معدوم کرده است. از زاویة دوم نسبت موجودات با یکدیگر سنجیده می شود و نوع نگاه و شناخت انسان، خیر و شر آفریده ها را مشخّص می کند؛ به عبارت دیگر خیر و شر امری نسبی است و در کلّ جهان شری وجود حقیقی ندارد. این نگاه محصول اندیشه ای است که برای «وجود» اصالت قائل می شود و تصوّر جهانی برتر از جهان موجود را محال می داند. هدف تحقیق حاضر، ذکر مصداق هایی از شاهنامه و مثنوی است که ثابت می کند، فردوسی و مولانا از اصل توحید برای تفسیر وجود شر نسبی عدول نکرده اند. فردوسی با نگرش حکیمانه وجود شر ذاتی را عقلاً محال می داند و مولانا با دیدگاه عارفانه و استناد به قدرت و لطف الهی همین حقیقت را بازگو می کند.
بازنمایی آموزه های تعلیمی کودکان در افسانه های لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های تعلیمی اخلاقی از مؤلفه های مهم آثار ادبای بزرگ هستند که در شکل گیری صحیح مبانی تعلیمی اخلاقی در جوامع انسانی نقش اساسی ایفا می کنند. ژان دو لافونتن از شاعران کلاسیک قرن هفدهم فرانسه ادبیات تعلیمی را محدود به تلقین و تبلیغ نصایح خشک نکرد و مسائل گوناگون تعلیمی اخلاقی را حسب شرایط مخاطب ارزیابی نمود و آن چه را در نگاهش سدّ راه تکامل جامعه انسانی بود، در قالب افسانه بازنمایی کرد تا به مخاطبانش (کودکان) عرضه کند.\nاین پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی برای تبیین اندیشه های تعلیمی اخلاقی لافونتن در مجموعة افسانه هایش انجام شده است تا به مخاطب بنمایاند، گونه های آموزه های تعلیمی در افسانه های لافونتن کدامند؟ و رویکرد وی در بیان این آموزه ها چگونه است؟ بررسی ها نشان می دهد، لافونتن اندیشه های تعلیمی اخلاقی خود را مانند علم آموزی، دعوت به کار و تلاش، نکوهش تملق، نهی خودپسندی، دعوت به نرم خویی و ملایمت، نوع دوستی و دیگرگزینی در قالب فابل ها و پارابل های داستانی تخیّلی تبیین کرده است.
زمینه های اجتماعی و فکری اندیشه اغتنام فرصت در رباعی های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل ذاتی انسان به شاد زیستن و برخورداری از آرامش درون در رباعی های فارسی به صورت آموزه هایی اخلاقی متجلی شده است؛ چنانکه این آموزه همواره یکی از مضامین تعلیمیِ اصلی و محوری در این قالب شعری بوده است. پژوهنده در این جستار با تأمل در رباعی های مشهورترین رباعی سرایان ایرانی تا قرن هشتم ه . ق. کوشیده است، ضمن بررسی کیفیت و تمایز بازتاب این آموزه ها در آثار آنان با ریشه یابی پشتوانه های اجتماعی و فکری اندیشه دعوت مخاطب به اغتنام فرصت، تساهل و شادی طلبی، تأثر این اندیشه را از اوضاع اجتماعی و فکری جامعه دریابد. بر اساس یافته های این پژوهش، آموزه های اخلاقی رباعی سرایان ایرانی در این خصوص، ضمن تأثیرپذیری عمیق از اوضاع اجتماعی و جریان های فکری و سیاسی، با وجود شباهت به اندیشه اصالت لذت در طرز تلقی از معنای شادی و آرامش و راهکارهای دستیابی به آن، پشتوانه های فکری عمیق و مستقل از مکتب اصالت لذت (اپیکوریسم) دارد. پشتوانه هایی که در نوع ینی و نگرش انسان شناسانه آنان ریشه دارد.
بررسی خوشه ای تقویت کننده های احکام تحذیری و ترغیبی در خسرو و شیرین نظامی (با تأکید بر خوشه مرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران ادب فارسی برای آن که آموزه های اخلاقی خود را به صورت حکمی نافذ، فراگیر و لازم الاجرا ارائه دهند، ناچار به الحاق تقویت کننده ها و ضمانت های اجرایی مختلفی بوده اند. برای این مقصود، شاعر گاهی از نیروی واقعیت ها یا تعالیم بزرگ تر برای پرداخت تعالیم جزئی تر بهره می برد. از همین روی می توان به جای استخراج آموزه های اخلاقی به صورت مختلف و پراکنده، بسیاری از تعالیم را به صورت خوشه ای بررسی کرد. هدف این مقاله بررسی یکی از این خوشه هاست که با شیوه توصیفی (تحلیل محتوا) با تأکید بر خسرو و شیرین نظامی، جایگاه آن را در تقویت احکام تحذیری و ترغیبی نشان داده است. برای این منظور، مرگ به عنوان یکی از مهم ترین سرخوشه های تقویت کننده و اصلی انتخاب شده که تعالیم فرعی فراوانی در زیر مجموعه خود پرورانده است. مرگ واقعیتی است که بخش زیادی از تعالیم تحذیری هم چون خودستایی و غرور، تن آسایی، فریفتگی به توانایی جسمانی و مانند آن ها و گزاره های ترغیبی هم چون شاد زیستن، یاد خداوند، نگاهداشت سرشت پاک انسانی و غیره در خسرو و شیرین نظامی با آن گره خورده و به طور کلی بسیاری از نیکی ها و رذیلت ها، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، با اندیشه مرگ و دیدن جزای آن بعد از این حادثه، تقویت شده است.
تحلیل محتوای منطق الطیر بر اساس ساحت های شش گانه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای منطق الطیر عطار بر اساس ساحت های تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و به روش تحلیل محتوای کیفی و مفهومی صورت پذیرفته است. بدین منظور، ابتدا مؤلفه های سند تحول بنیادین در هر یک از ساحت های تربیتی تبیین شده است؛ بدین صورت که برای ساحت تربیت اعتقادی عبادی 43 مؤلفه، برای ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی 15 مؤلفه، برای ساحت تربیت زیستی و بدنی 4 مؤلفه، برای ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری 7 مؤلفه، برای ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای 7 مؤلفه و برای ساحت تربیت علمی و فناوری 6 مؤلفه تبیین شد و سپس منطق الطیر عطار نیشابوری بر اساس این مؤلفه ها تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ارتباط زیادی بین ساحت های تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و منطق الطیر عطار، به عنوان یکی از ارزشمندترین متون اسلامی عرفانی، وجود دارد و منطق الطیر سرشار از مباحثی است که کل وجود انسان را مورد خطاب قرار داده است و تربیت همه جانبه انسان را شامل می شود و هیچ جنبه ای از وجود انسانی را فروگذار نکرده است؛ پس منبعی این چنین ارزشمند باید در بطن فرایند تعلیم و تربیت و بالأخص اسناد بنیادی نظام تعلیم و تربیت که زمینه ساز تحولی عظیم در کل جامعه است، گنجانده شود و از رهنمودهای آن برای پر ثمر نمودن تحولات آموزشی بهره برده شود.