فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی از جریان های مهم ادبی در کشورهای درحال توسعه است که منتقدان در دو شاخة سبک های داستان نویسی یا مکتب های ادبی، ویژگی های آن را بررسی کرده اند. خاستگاه اصلی این گونة ادبی، امریکای لاتین است؛ با این حال، در زبان فارسی به دلیل شباهت های فرهنگی و اجتماعی، نمودهایی مشابه و گاه متمایز از این شیوة ادبی را می توان دید. از آنجا که در اغلب پژوهش های پیشین وجوه مشترک نمود رئالیسم جادویی در آثار نویسندگان ادب اقلیمی- روستاییِ فارسی و نویسندگان مشهور امریکای لاتین واکاوی شده است، در این مقاله به روش تطبیقی- مقایسه ای و با تأکید بر رویکرد مکتب امریکایی، نمودهای مشابه و متمایزِ این گونة ادبی در داستان ملکوتاز بهرام صادقی و «پیرمردی فرتوت با بال های عظیم» اثر مارکز بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد این دو داستان از نظر خاستگاه فرهنگیِ دوپاره و مؤلفه های مشترکی همچون نمودِ باورها و عقاید شگفت، استفاده از نمادها، و تقابل و آمیختگی سنت و مدرنیته، در محدودة رئالیسم جادویی قرار می گیرند؛ اما با توجه به تفاوت های فرعی، داستان های مارکز و بسیاری از نویسندگان امریکای لاتین از منظر دربرگرفتن مؤلفه های رئالیسم جادویی با واقعیت گرایی موجود در ادبیات روستایی ایران تناسب بیشتری دارند و ملکوتصادقی با درنظر گرفتن ساختارگرایی غالب، توجه به عناصر مدرن و نوع نگاه نویسنده به سنت ها، عمدتاً بازتابندة نوعی داستان واقع گرای جادویی است که می توان آن را رئالیسم جادویی شهری نامید.
بررسی تطبیقی جلوه های رمانتیک در شعر گلچین گیلانی و عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری برخی از اصول رمانتیسم یکی از وجوه مشترک شعری دو شاعر برجستة ایران و مصر، مجدالدّین میرفخرایی ملقّب به «گلچین گیلانی» و عبدالمعطی حجازی است. گلچین و حجازی از جمله شاعرانی هستند که با نگاهی رمانتیکی و با توجّه به شرایط فردی و اجتماعی زمانة خود و با تلاش برای گریز از آن، بخش عمدة شعرشان را آمیخته با غصّه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نموده اند؛ لذا اشعار آن ها دارای لطیف ترین درون مایه ها و مفاهیم رمانتیکی است. گرایش به عاطفه و احساسات عمیق، همراه با نوعی اندوه و درد رمانتیکی از مهم ترین ابعاد مورد توجّه در گسترة اندیشه های مطرح در سروده های دو شاعر است. همدلی و یگانگی با طبیعت، بازگشت به دوران بدوی و معصومیّت کودکی، روستاستایی، نوستالژی و حسرت بر ایّام گذشته، رؤیا، ناامیدی، غم و اندوه و عشق و شادی که از مهم ترین مشخّصات جنبش رمانتیسم است، به فراوانی در آثار این دو شاعر مشاهده می شود. دستاورد علمی این پژوهش نشانگر این مطلب است که مجموعة عوامل یادشده پیرامون مبانی مکتب رمانتیک به صورتی بارز در آثار این دو شاعر بازتاب یافته است.
تأثیر بافت بر هویت؛ بررسی رویکرد سعدی نسبت به مواجهه با «دیگری» در گلستان و غزلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت مفهومی متکثّر و چندبعدی است. این ویژگی باعث می شود تا هویت در بافت های گوناگون جلوه های متفاوت داشته باشد. تغییرات هویت در تغییر رفتار شخص قابل مشاهده است. بر این اساس ممکن است شخصی واحد در بافت های گوناگون، هویتی و رفتارهایی متفاوت بروز دهد. مواجهه با «دیگری» از جلوه های مهم رویکرد انسان است. در این مواجهه ی سرنوشت ساز، انتخاب میان خشونت یا مدارا اهمیت بسیار دارد؛ خشونت فضا را بر «دیگری» می بندد و مدارا راه را برای هم زیستی و استفاده از ظرفیت های زندگی فراهم می کند. در این پژوهش رویکرد سعدی نسبت به «دیگری» در دو بافت تعلیمی و غنایی بررسی شده است؛ معلمی و عاشقی از شاخصه های مهم هویت سعدی است؛ کتاب تعلیمی گلستان، نمایان گر سعدی معلم و غزلیات عاشقانه، بازتاب دهنده ی سعدی عاشق است. با مطالعه ی رویکرد سعدی نسبت به «دیگری» در این دو اثر، می توان تفاوت بافت را در هویت و رویکردهای ناشی از آن مطالعه کرد. در این بررسی مشخص شد که سعدی در بافت های گوناگون، نسبت به مسأله ای واحد –مواجهه با «دیگری»- رویکردهایی متفاوت نشان داده است؛ سعدی معلم، رویکرد بسیار تندتری از سعدی عاشق، نسبت به «دیگری» دارد. تفاوت مواجهه ی سعدی با «دیگری» نشان می-دهد که هویت، سیال و متغیر است و در بافت های گوناگون، جلوه هایی متفاوت دارد.
سلاسل صوفیه از منظر صاحب رشحات الغیبیه فی تحقیق طریق الصوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از همان آغاز به دلایل مختلف، سیر و سلوک عرفانی با شیوه ها و روشهای گوناگون انجام پذیرفته است که این شیوه ها و سلیقه ها به عنوان طریقت یا سلسله، شناخته شده اند، صوفیان معتقدند که هر صوفی، باید بتواند از عهده اثبات سلسله خویش برآید؛ یعنی سلسله خود را بدون انقطاع به ائمه برساند، چون مدعی هستند که قطبیت ادامه امامت و یا حداقل نیابت خاص است. شیخ یوسفعلی بن حسین بهبهانی از بزرگان صوفیه قرن دوازدهم هجری است و طبق قول کاتب نسخه رشحات الغیبیه فی تحقیق طریق الصوفیه، در زمان کتابت حیات داشته است. کتاب رشحات الغیبیه فی تحقیق طریق الصوفیه شیخ یوسفعلی بهبهانی که به صورت نسخه خطی است، شامل سلسله ای از مطالب صوفیانه در یک مقدمه و پانزده فصل و یک خاتمه است. از مهمترین فصلهای این کتاب «بیان ترتیب واخذ آداب طریقت وخرقه سلسله های مشایخ» است که در آن ضمن بیان ترتیب سلسله های مشایخ صوفیه، ترتیب رجوع و انتساب خرقه سلسله مشایخ صوفیه به حضرت امیرالمومنین (ع) بلا واسطه یا به یکی از ائمه طاهرین(ع) اولاد آن حضرت و از ایشان به حضرت رسول (ص) بیان می شود.. در این پژوهش ضمن بیان دیدگاه مؤلف کتاب رشحات الغیبیه درباره سلاسل صوفیه، شواهدی از امهات متون صوفیه درباره سلاسل صوفیه نیز بیان می شود و دیدگاه صاحب رشحات الغیبیه درباره نسبت صحبت و خرقه و انتساب سلسله های صوفیه، اعم از معروفیه وغیر معروفیه بیان شده و نام برخی از سلاسل که بدون ذکر نام و به عنوان سلسله دیگر بیان شده است نیز با تطبیق ترتیب اشخاص آن، با متون دیگر تصوف مشخص می شود.
مولفه های پست مدرنیستی در غزلیات حافظ شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم طغیانیست علیه باورهای تک بعدی و تک صدا. این فکر هیچ ذهن و مرز خاصی را شامل نمی شود و هر لحظه و در هر مکانی سر بر می آورد و در قاب یک اثر هنری متجسم می شود. گرچه اصطلاح پست مدرن در این مقاله از ادبیات و نظریه های غربی وام گرفته شده و حاکی از تفکر و زبان فرهنگ دیگری است ولی هدف این مکتب و کارکردهایش جهان شمول است. در این مقاله کوشیده ایم تا مطابقت های فلسفی مکتب پست مدرن را در غزلیات حافظ بسنجیم و تا حد امکان فضای سازی و فلسفه متعالی این شاعر برجسته و جهانی ادبیات کلاسیک را نشان دهیم. مؤلفه های پست مدرنی اقتباس، عدم قطعیت، کارناوال، فروپاشی روایت های کلان ، کالای ذهنی، مرکزیت زدایی، وجودشناسی، اتصال کوتاه...در این سیر به مدد ما آمده است.
بازتاب تأویلهای قرآنی مثنوی مولوی در مثنوی های سلطان ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی از آثار بزرگ عرفانی است که مولوی در این مجموعه با گفتمان قرآنی خود آموزه ها و تعالیم بسیاری را در اختیار سالکان قرار می دهد. وی در عرصه تأویل آیات قرآن نیز نظرات خاصی دارد و با ذوق عرفانی خود سعی کرده جوانب مختلف معنایی آیات قرآن را تشریح کند. اولین کسی که به تقلید از مولانا به سرودن مثنوی پرداخت و از آموزه های مثنوی معنوی بهره برد، فرزندش سلطان ولد است؛ وی اگر چه در عرصه عرفان به تجربیات جدیدی دست یافته، لیکن منظومه فکریش بسیار متأثر از بزرگان طریقه مولویه خصوصاً پدرش مولاناست. تأمل در مثنویهای سه گانه او نشان می دهد که بسیاری از تأویلهای قرآنی مثنوی مولانا در این آثار بازتاب یافته است. نگارندگان در این جستار نظرات مولانا در مورد تأویل و معانی خاصی را که از آیات قرآن بیان می کند، بررسی می کنند و میزان تأثیر آنها را در مثنویهای سلطان ولد آشکار می سازند. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص می شود که مولانا و به تأسی از او سلطان ولد کلام خود را تفسیر قرآن می دانند و معتقدند که گفتار اولیای فانی مانند وحی راهگشای انسانهاست؛ پس مفسر قرآن اولیای الهی هستند، نه سخرگان هوس. در نظرگاه آنها قرآن لایه های معنایی متعددی دارد و تکیه بر ظاهر قرآن به هیچ روی شایسته مردان الهی نیست. مولانا بر آن است که اولیای واصل فقط تا بطن سوم قرآن را درک می کنند، لیکن سلطان ولد معتقد است افراد روحانی تا بطن سوم را درک می کنند و درک لایه های معنایی دیگر در انحصار اولیای معشوق است.
تطبیق غزلی از مولانا با غزلی از سنایی براساس مؤلفه های مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرچشمه بسیاری از اصول و روش های فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفه های سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز می تواند از جمله این تأثیرپذیری ها باشد و می توان گفت که اندیشه های سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفه های سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی هایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفت انگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوت های دو غزل، می توان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویری تر و هیجان انگیزتر مولانا اشاره کرد؛ چنانکه شعله واری بیان سنایی در تصویر شمع و شعله واری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است.
شگرد ویژه ی هنری حافظ در تلمیحات قرآنی
منبع:
حافظ پژوهی ۱۳۹۶ دفتر ۲۰
حوزه های تخصصی:
"ققنوس" و "فینیق" در اشعار نیما و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی اسفندیاری (نیما یوشیج) و علی احمد سعید (آدونیس)، از شاعران برجستة معاصرِ فارسی و عربی هستند که دستی بر اسطوره و رمزگرایی دارند. یکی از این اسطوره ها «ققنوس» و «فینیق» است که از مشترکاتِ اساطیر ایرانی و سامی هستند. در این مقاله از شیوة توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی استفاده شده است؛ به این ترتیب که نخست، طرح اولیه و ویژگی های اساطیری ققنوس و فینیق، براساس منابع اسطوره ای ایرانی و سامی بیان گردیده و سپس، به مسئلة بازتولید این اسطوره ها در قالب شعر نو فارسی و عربی پرداخته شده است. در گام بعدی، این دو اسطوره از نظر وجوه تشابه و تفاوت و چگونگی کاربردشان در جهت بیان مسائل سیاسی- اجتماعی عصر نیما و آدونیس مقایسه شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که نیما و آدونیس، اسطورة «ققنوس» و «فینیق» را به طور نمادین و با وجه شبهی تازه، متفاوت با اشعار پیشینیان، در سروده های خود به کارگرفته اند که هم رمز و نمادی برای خود شاعر است و هم جهت القای مفاهیمِ سیاسی- اجتماعی مدّنظر ایشان به کارگرفته شده است؛ به نوعی که هر دو شاعر، از این اسطوره برای مضمونی واحد و رسالتی مشابه بهره برده اند.
بررسی «ازخودبیگانگی زن» در جامعه پدرسالار داستان های کوتاه «زویا پیر زاد» و «هیفاء بیطار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد جامعه شناختی، یکی از روش های نقد ادبی، است که در تحلیل متون ادبی معاصر کاربرد دارد؛ بر این اساس، رمان و داستان، حوزه های مناسبی برای انجام مطالعات جامعه شناختی به شمار می رود. در دوران معاصر، نویسندگان بزرگی از بانوان به نگارش رمان و داستان اقدام نموده اند و با پرداختن به موضوعات اجتماعی، سعی داشته اند مشکلات و مسائل زنان جامعة خود را مطرح کنند. بی شک یکی از مهم ترین موتیف های ادبیّات زنانِ نویسنده، پرداختن به مسئلة هویت زنان و بیگانگی آنان در جامعه و به ویژه جامعة پدرسالاری است. در این نوشتار، سعی شده است موضوع ازخودبیگانگی زن در جامعة پدرسالاری با رویکردی جامعه شناختی و به روش توصیفی - تحلیلی، در چند داستان کوتاه از دو نویسندة معاصر ایرانی و سوری (زویا پیر زاد و هیفاء بیطار) بررسی و تحلیل شود. نتایج حاصله از بررسی داستان های این دو نویسنده (آن ها)، حاکی از آن است که در جامعة پدرسالاری، علاوه بر عقاید غلط حاکم و نوع نگرش جامعه نسبت به زن، شیوه های رفتاری زنان و عدم آگاهی از حقوق و جایگاه انسانی خود در جامعه، از دلایل اصلی سلطة مرد بر زندگی زن و از بین بردن حقوق مادّی و معنوی وی و سرانجام ازخودبیگانگی او محسوب می گردد. ازخودبیگانگی، بر کیفیّت زندگی زن تأثیر می گذارد و باعث می شود که زن، معناداری و احساس رضایتمندی و شادکامی را در زندگی کمتر تجربه کند. این دو نویسنده، سعی داشته اند شرایط زندگی زنان جامعة خود را نشان دهند و نوعی آگاهی و بیداری در زنان ایجاد نمایند.
بررسی نماد روانشناختی در شعر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد، از شگردهای تصویرپردازی است که نشانگر استعداد واژگان در انعکاس تصاویر ذهنی است. نماد ادبی، به دلیل همراه بودن با تداعی های پیچیده ی ذهن و تصاویر دیریاب، در شعر کودک و نوجوان کاربرد کمتری دارد؛ با وجود این، نماد روان شناختی که حاصل برخورد عاطفی کودک با دنیای درونی و بیرونی است، به جهت ملموس بودن و سهولت درک آن، در شعر کودک و نوجوان بازتاب دارد. این نوع نماد، نه تنها در کوشش طبیعی کودک برای دریافت معنا خللی ایجاد نمی کند؛ بلکه به نیازهای عاطفی کودکان جواب می دهد و تضادهای درونی او را به وحدت می رساند. نماد روان شناختی نقش فیزیولوژی در کودک دارد و اغلب به صورت ناخودآگاه در بازی های کودکانه، جلوه گر می شود. مهم ترین دلیل پیدایش آن، قدرت زیاد تخیّل کودک و عاطفه ی اوست. در این مقاله، سعی داریم نمادهای روان شناختیِ به کار رفته در شعر کودک را رمزگشایی و بررسی کنیم.
درون مایه اشعار حکمی ناصرخسرو و ابوالعتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
45 - 70
حوزه های تخصصی:
ناصرخسرو و ابوالعتاهیه از جمله شاعرانی هستند که حکمت را در مضامین شعری خود جای داده و مفاهیم آن را به شکل والایی پرورانده اند. این دو شاعر بزرگ با بیان این مفاهیم متعالی حکمی، از سردمداران این عرصه به شمار می آیند و با وجود شباهت ها، تفاوت هایی نیز در بیان مضامین حکمی آن ها دیده می شود. این پژوهش با بررسی بسامد این مضامین، سعی بر توضیح شباهت ها و تفاوت های موجود در اشعار دو شاعر دارد. نتایج این بررسی نشان می دهد که هر دو شاعر، در پی بیان مفاهیم حکمی و فلسفی در شعرشان بوده اند. اما ناصرخسرو با تکیه بر اصول اخلاقی، اعتقادی و عملی، از این مفاهیم، بهره بیش تری برده است. به نظر می رسد که او به حکم رواج اشعار عربی در آن زمان در میان ایرانیان و بنا بر شیوه های تعلیمی رایج در عصر خود، با اشعار شاعران عرب به ویژه ابوالعتاهیه آشنا بوده و می توان گفت که به نوعی به مضامین و حکمت های شعر وی نظر داشته است.
بررسی تطبیقی سیمای شیرین در «شیرین و خسرو» و «خسرو شیرین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
53 - 69
حوزه های تخصصی:
شیرین همسر خسرو پرویز ساسانی از معشوقه های مشهور و کامروای ادبیات فارسی است. دختری طنّاز و آشنا به رموز دلبری که پادشاه قدرتمند ساسانی را وادار می کند در برابر خواست او سر تعظیم فرود بیاورد. شهرت عشق جاودانی شیرین و خسرو حاصل تلاش نظامی کبیر است. امیرخسرو دهلوی شاعر پارسی گوی غیر ایرانی نیز با اقتباس از این اثر والا به خلق منظومه «شیرین و خسرو» پرداخته است. این نوشته سعی دارد شخصیت شیرین را در «شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی به لحاظ صورت و سیرت بررسی نماید. همچنین مقایسه ای بین چهره شیرین در منظومه امیرخسرو و نظامی انجام دهد. مسأله ای که نگارنده را وادار به گزینش این موضوع برای نگارش مقاله نمود پنهان ماندن نقش چندبعدی زنان در اندیشه و افکار شعرای پارسی گوی کهن است. این مقاله با روش کتابخانه ای و با استفاده از کتاب های معتبر موجود در کتابخانه های ایران و تاجیکستان نوشته شده است.
مطالعه تطبیقی درون مایه های غزل شریف رضی و فخرالدّین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شریف رضی (406 ه .) شاعر و ادیب عرب و فخرالدّین عراقی (688 ه .) شاعر نامور ایرانی از جمله شاعران برجسته ای هستند که در قالب غزل، سروده های دلنشینی از خود بر جای نهاده اند و هر یک، با توجّه به عوامل بیرونی و درونی و نیز توانایی خویش، از آن به عنوان ابزاری به منظور بیان اندیشه و عواطف خود بهره جسته اند. اشعار عاشقانه رضی و عراقی با وجود فاصله زمانی و تفاوت زبانی، دربردارنده مفاهیم و اندیشه های همسان بسیاری است. این امر، نگارندگان را بر آن داشت تا با استفاده از شیوه تطبیق اندیشه های عاشقانه دو شاعر، به جستجو درباره مضامینی بپردازند که در غزلشان به دو شاعر هویّت می بخشند. مقاله حاضر در پی آن است ضمن بررسی ویژگی های ادبیّات تغزّلی دو شاعر، به رهیافتی از طرز تفکّر و مشرب اعتقادی آن ها دست یابد. با عنایت به نتایج به دست آمده، غزل دو شاعر، از مبنایی عرفانی و آرمانی سرچشمه می گیرد و دارای مشابهت های مضمونی، همچون وفاداری، پاکدامنی، بلندهمّتی و... است که این امر، از نوعی همسویی اندیشگانی در غزلشان حکایت دارد.
بررسی برخی از ویژگی های رمانتیسم در شعر کودک و نوجوان جعفر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جعفر ابراهیمی «شاهد» از سرایندگان برجسته و از متقدمان حوزه شعر کودک و نوجوان ایران است. در آغاز کار سرودن شعر، اشعار رمانتیک فروغ فرخزاد، الگوی وی بوده است. وی از وی ژگی ها و اصول جریان رمانتیسیسم به تناسب حال و موقعیت مخاطب کودک و نوجوان بهره برده است. پژوهش حاضر می تواند به شناخت بهتر این شاعر و شناخت غیر مستقیم جریان رمانتیسم در شعر کودک و نوجوان ایران کمک کند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای است، که در آن، ضمن ارائه دیدگاه های ابراهیمی در مورد شعر کودک و نوجوان و تطبیق آنها با اصول رمانتیسم، ویژگی های جریان رمانتیسم در شعر کودکانه و نوجوانانه این شاعر بررسی شده است. برآیند تحقیق، حکایت از آن دارد که خصائصی همچون طبیعت گرایی، روستا گرایی، گرایش به مسائل نوستالژیک، احساس گرایی، فردگرایی ، گرایش به سیاحت و سفر و همچنین تلاش در جهت کشف مضامین تازه و تعابیر نو، برخی از ویژگی های قابل ذکر رمانتیسم در شعر ابراهیمی هستند.
بازتاب میراث عرفانی کهن، به ویژه مولانا، در اندیشه های امیرحسینی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امیرحسینی هروی از عارفان گمنام قرن هفتم و هشتم هجری است. او با پرسش های هجده گانة خود، شیخ محمود شبستری را به سرایش گلشن رازبرانگیخت. از امیرحسینی هروی آثار مهمی بر جای مانده است. بررسی افکار او در مطالعات تاریخی و تطبیقی تصوف اهمیت خاصی دارد. در این مقاله، سه نوع تأثیرپذیری محتوایی آثار هروی از میراث عرفانی کهن بررسی می شود. نخست، تأثیرپذیری از عارف هم عصرش مولانا در مباحثی مثل تشابه آغازین کنزالرموزو مثنوی، اهمیت غفلت، عاشقان ساکن بی قرار، عشق این سری و آن سری و نقد قافیه اندیشی. دوم، تأثیرپذیری از اندیشه های عرفانی کهن و موضوعات پربسامدی مثل جاودانگی معشوق، ترک خودی و انانیت، نکوهش تقلید، مرگ پیش از مرگ و دوگانة عشق و ملامت. سوم، تأثیرپذیری از عارفانی با دیدگاه های خاص مثل ابوسعید، عین القضات و نجم رازی در مضامین ویژه ای همانند تصوف آسیا، نکوهش رسم و عادت و داستان خلقت آدم. این تأثیرپذیری های سه گانه، تا حد بسیاری بر غنای فکری و فرهنگی آثار هروی افزوده و عرفان و گزاره های عرفانی او را به اندیشه های اصیل عرفانی سده های نخستین نزدیک کرده است. از سوی دیگر هروی در حد یک مقلد صرف نیست و با طرح مضامینی مثل عقل و عشق، نفس توسن و کثرت گرایی دینی، صاحب فکر و نوآوری است. در قسمت پایانی مقاله به این موضوع پرداخته می شود.
بررسی اهمیت و کارکرد قصه گویی و قصه خوانی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
حوزه های تخصصی:
یکی از قدیمی ترین روش های ارتباط زبانی از طریق داستان گویی و قصه خوانی است. از این روش می توان به عنوان یک ابزار آموزشی در توسعه مهارت های زبانی، بویژه در یادگیری زبان دوم و برای زبان آموزان هر سنّی استفاده کرد. بررسی ها نشان می دهد در آموزش زبان، داستان گویی از آموزش های سنتی موثرتر است که یکی از دلایل آن جذابیّت داستان و ماهیت سرگرم کنندگی آن برای مخاطبِ زبان آموز است. همچنین از آنجا که زبان و فرهنگ هر ملت با یکدیگر ارتباطی متقابل دارند، آشنایی با فرهنگ یک ملت که در آیینه داستان ها و قصه ها منعکس شده است، می تواند موجب افزایش انگیزه برای فراگیری زبان آن کشور شود و انگیزه زبان آموز را فراتر از آموختن زبان، به سمت آشنایی بیشتر با فرهنگ و ادبیات آن ملت ببرد. هدف این پژوهش بررسی اهمیت و تأثیر این ابزار آموزشی بر چهار مهارت زبانی (شنیداری، گفتاری، خوانداری و نوشتاری) و ارائه تکنیک هایی برای اجرای بهینه آن است که با تمرکز بر آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانانان انجام گرفته است. کاربست برخی از این تکنیک ها علاوه بر چهار مهارت فوق در آموزش واژه و تلفظ و دستور زبان نیز مؤثر است. برای اطمینان از کارایی این پژوهش به صورت کاربردی آن را بر روی یک کلاس از زبان آموزان دانشگاه علامه طباطبایی آزمایش کردیم و نتایج حاصل از آن را در این پژوهش آوردیم.
کارکرد چنگ در دفتر اول مثنوی و تفکرات شاعرانة لامارتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی، شاعر صوفی مسلک، از باب آشنایی با نغمات ساز، مفاهیم متعالی تصوف را از شاهراه آلاتی بریده از اصل وجود همچون چنگ مطرح می کند؛ مفاهیمی همچون منشأ ربوبی جوشش نوا، تقدم فنا بر بقا در سلوک الهی و مسئلة تقابل. لامارتین نیز به سبب آنچه از تعالیم مذهبی مسیحیت، کتب عهد قدیم و مباحث اسطوره ای آموخته است، برای رساندن این تعالیم الهی از چنگ بهره می گیرد؛ با این تفاوت که تقابل حاکم شرع و پیر چنگی (شرع و عرفان) به تقابل شاعر و حاکم جاه طلب مبدل می شود. همچنین، با نظر به تفاوت های فرهنگی موجود، استعارة چنگ نزد دو شاعر متفاوت است. صرف نظر از مواردی که چنگ در معنای حقیقی خود در آثار هر دو شاعر به کار رفته، در غالب موارد چنگِ لامارتین قلب انسان درحال تکامل است؛ حال آنکه چنگ در دفتر اول مثنویبه تن انسان تعبیر می شود. در این پژوهش، با تکیه بر تشابهات بدون ارتباط و قرابت معنوی در ادبیات تطبیقی، کارکرد چنگ در این دو اثر بررسی می شود.
شعر تجسمی (کانکریت) در نیم نگاهی تحلیلی، انتقادی و تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جریان های مدرن شعری در اروپا و ایران، شعر «تجسّمی» (Concrete poetry) است. شعر «تجسّمی» یکی از هنجارگریزی های نوشتاری (Deviation) و برجسته سازی های زبانی (Foregrounding) است که از درهم آمیختگی شعر و گرافیک پدید می آید. در این جریان شعری، ساختار نوشتاری متن به گونه ای گزینش می شود که نوع چیدمان و طرز تلفیق حروف، واژه ها و جملات شعر، نوعی تصاویر دیداری قابل تأویل بیافریند. در این مقاله، اهتمام نگارنده بر آن است که با استفاده از شیوه های تلفیقی مختلف، از جمله ادبیات تطبیقی (Comparative Literature) در مفهوم آمریکایی و فرانسوی آن و با رویکرد مقایسة فرمالیستی، به نقد مقارنه ای و بررسی تأثیر و تأثّرات میان شعر «تجسّمی» با گونه های مشابه آن در شعر سنتّی ایران بپردازد. بدین منظور، شعر تجسّمی با گونه های مشابه آن در ادبیات کلاسیک ایران، از جمله انواع شعر توشیح (مشجّر، مطیّر، مدوّر و معقّد)، شعر مجسّم، موصّل، تدبیج، حرف گرایی، تصویرسازی، تجسیم (تجسّم)، مورد مقایسة فرمالیستی قرار گرفته است. نتیجة بحث، کشف تشابهات فراوانی است که بین شعر «تجسّمی» با نمونه های مشابه در شعر سنّتی فارسی به چشم می خورد. از جملة آن ها می توان به موارد زیر اشاره نمود: هنجارگریزی های نوشتاری، برجسته سازی، همانندی اشکال گرافیکی، آشنایی زدایی، بیگانه سازی و... . این همانندی ها را نمی توان حمل بر «توارد» نمود؛ چراکه با توجه به دلایل مختلف مذکور، بی گمان گیوم آپولینر در آفرینش «کالیگرام»هایش، متأثّر از شعرهای عینی و دیداری سنّتی فارسی، از جمله شعر «توشیح» بوده است.