فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۹۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
67 - 94
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که همواره اذهان ملل جهان را به خود مشغول داشته، تعلیم و تربیت و ضرورت وجودی آن است؛ به گونه ای که همه ملت ها سعی دارند مطابق با امکانات و شرایط اجتماعی و فرهنگی خویش، نظام تربیتی کامل و بی نقصی را بنا نهاده و نسل های آینده را بر اساس آن به شکلی آرمانی تربیت کنند. ایرانیان نیز از این امر مستثنی نبوده و وجود کتب متعدد تعلیمی گواه این ادعاست. ما در این پژوهش از میان کتب متعدد تعلیمی، دو کتاب اخلاق ناصری و کلیله ودمنه بهرامشاهی را برگزیده و به روشی کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی به بررسی وجوه تربیت اخلاقی مطرح در آن ها پرداخته ایم. نتایج بررسی نشان می دهد که از میان این دو صاحب نظر، خواجه طوس نگاهی گسترده تر و عمیق تر به اصول تربیتی داشته و با مطرح ساختن هر جنبه از اصول تربیتی به شرح مفصل و بسط آن پرداخته، درحالی که نصرالله منشی چون اغلب در پی به نمایش گذاشتن مهارت خود در نویسندگی است و تعلیم و تربیت در درجه دوم اولویت های او قرار دارد. ازاین رو در هر موردی اغلب به بیان کلی و ذکر حدیث و سخنی قصار اکتفا کرده و از تشریح بیشتر مسئله امتناع کرده است.
تدبیر منزل در بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
95 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در اکثر آثار اخلاقی، حکمی و ادبی گذشته ما بدان پرداخته شده، بحث حکمت عملی یا به طور عام اخلاق و ملکات انسانی است. از دیرباز شاعران و نویسندگان، مسئولیت حساس ترسیم چهره زیبای فضایل اخلاقی و نیز تصویر زشتی رذایل اخلاقی را برای نشان دادن مرز بین ارزش ها و ضد ارزش ها، بر عهده داشته اند. یکی از آثار حماسی زبان فارسی که در اواخر سده پنجم سروده شده، بهمن نامه ، اثر حکیم ایرانشاه ابن ابوالخیر می باشد که به موضوع زندگی بهمن پسر اسفندیار و نبردهای او با خاندان رستم پرداخته است. حکیم ایرانشاه توانسته است، آموزه های دینی، اخلاقی، اجتماعی، آموزه های تدبیرمنزل و سیاست مدن را به گونه ای شیوا در سراسر این اثر بازتاب دهد؛ نوشتار حاضر جنبه های مختلف تدبیر منزل در منظومه بهمن نامه را بررسی کرده است. یافته ها نشانگر این است که ایرانشاه ابن ابوالخیر، علاوه بر آشنایی با آثار حکمی ایران باستان، آشنایی کامل به اعتقادات و معارف اسلامی داشته و آن را به طرز زیبا در این اثر، به رشته نظم کشیده است.
اخلاق زیستن از نگاه ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
27 - 58
حوزه های تخصصی:
زندگی دارای دو پهنه شادی و غم/آسودگی و رنج است. اما همواره روی ناخوش زندگی برجسته تر است. آدمی در رویارویی با چنین موقعیت هایی دو انتخاب دارد: یکی از زندگی دست کشیدن (انتحار) و دیگری زیستن. البته زیستن زندگی به هر روشی، ناسودمند است. زیستنِ زندگی با اتکا به نظامی که با معناداری زندگی در پیوند باشد، اخلاق زیستن نام خواهد یافت. این پژوهش به تبیین مقوله اخلاق زیستن بر اساس قصاید ناصرخسرو پرداخته است. درنگ در هستی همچنین تأمل در خویشتن، بن مایه اخلاق زیستن است. آدمی با درنگ در هستی، از خصلت های آن (ناپایداری، رنج آوری، به کام نابودگی) آگاهی می یابد. این منظر، ارزش زندگی را آشکار می سازد و آدمی درمی یابد که ارزش درآمیختگی با هستی به چه میزان است؟ در نتیجه، ناملایمات زندگی را بدون کمترین تکانه روانی پشت سر خواهد گذاشت. درنگ در خویشتن نیز انسان را با کارکرد خویش در هستی (دریافتِ لحظه های زندگی، تلاش و کوشش، خواستن به قدر ضرورت و کفایت، زیستِ اینجایی اندیشه آنجایی و تعامل/پیوند با دیگران) آشنا می سازد. این منظر، آدمی را به دست یافتن به زندگیِ کیفی رهنمون خواهد ساخت. زندگی با اتکا به اخلاق زیستن، به پوچی و بی معنایی گرفتار نخواهد شد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیل محتواست و تاکنون اثری با این رویکرد در خصوص ناصرخسرو نوشته نشده است.
آموزه های تعلیمی مدیر مدرسه با تکیه بر سبک شناسی شناختی رویکرد چارچوب بافتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
131 - 160
حوزه های تخصصی:
مدیر مدرسه یکی از آثار جلال آل احمد است. این داستان روایت زندگی مدیری است که قصد تغییر در شرایط آموزشی و تعلیمی مدرسه خود در دوران پهلوی را دارد. این پژوهش می کوشد با نگاهی بر آراء کاترین ایموت درباره نظریه چارچوب های بافتی بر مبنای سبک شناسی شناختی، تفاوت انواع چارچوب های بافتی را از منظر دانش های پیشین خواننده و همچنین تأثیر آن بر جنبه های تعلیمی اثر بررسی کند. ایموت، چارچوب های بافتی را به چهار نوع احضار/ فراخوانی، تغییر، تعویض و تعمیر/ اصلاح تقسیم می کند. در این راستا مشهود است که چگونه پیشینه آگاهی خوانندگان عامل اصلی تمایز انواع چارچوب های بافتی در داستان است و دو عنصر مکان و شخصیت علاوه بر تأثیر بر شکل گیری انواع چارچوب های بافتی بر جنبه های تعلیمی متفاوت داستان نیز نقش دارند. این جستار در پی آن است با روش توصیفی تحلیلی، امکان ارزیابی و سنجش داستان ها و رمان های معاصر ادبی تعلیمی را بر اساس نظریه یادشده فراهم کند.
تحلیل روایی حکایت تمثیلی نابینا و مفلوج بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل «نابینا و مفلوج»از جمله حکایت هایی است که در متون مختلف فارسی و عربی آمده است. از این آثار به قصص الانبیاء نیشابوری، کشف الاسرار میبدی، اسرارنامه عطار، سراج الملوک طرطوشی، نامه تنسربه گشنسب و اخلاق محتشمی از خواجه نصیرالدین طوسی می توان اشاره کرد. برخی حکایت های کهن قابلیت آن را دارند که از زاویه نگرش های مختلف نقد ادبی ، زبان شناختی، روایت پژوهی و... بررسی شوند؛ با مطالعه ساختار حکایات تمثیلی می توان به الگوهای روایی داستان ها و گفتمان حاکم بر آن ها پی برد. این پژوهش قصد دارد بر اساس دیدگاه ژپ لینت ولت به مطالعه موقعیت روایی و پیرنگ حکایت «نابینا و مفلوج» بپردازد و نشان دهد که الگوی طرح کدام روایت دارای ساختاری کامل است؟ مطالعه شش روایت بیانگر این است که روایت اخلاق محتشمی به سبب گسترش دادن پیرنگ داستان، افزودن شخصیت ها، توجه به گفت وگو و نقش آن در تعلیق داستان، از ساختار داستانی، انسجام روایی و پیرنگ استواری برخوردار است.
واکاوی تطبیقی جایگاه قناعت در مثنوی معنوی مولوی و بوستان سعدی با تأملی در دیدگاه مکتب معنادرمانی و ارائه الگویی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از معنای زندگی، از مهم ترین سؤالات انسان است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش که «معنادرمانی» نامیده می شود، کوشیده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد. وی بر آن است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آمده و سرچشمه های زلال زندگی را ادراک کند. فضایل اخلاقی یکی از سرچشمه های زلال زندگی و از ارکان اساسی سعادت بشر و مایه تعالی و تکامل مادی و معنوی است. بزرگان ادب فارسی، غالب شاهکارهای خود را با بهره گیری از فرهنگ اسلامی و آموزه های قرآنی خلق کرده و کوشیده اند تا مخاطب را به سمت فضایل اخلاقی در پرتو معنابخشی به زندگی رهنمون سازند. قناعت از جمله فضایل اخلاقی مهمی است که شاعران هرکدام به شیوه ای بدان اشاره کرده اند. مولوی و سعدی از جمله شاعرانی هستند که به گواهی آثارشان، نظرگاهی دینی و تربیتی دارند و از همین روی است که آشنایی با آیات و روایات و تسلط بر آموزه های دینی را در آثارشان قابل ستایش می بینم. سعدی در بوستان، فقط به توصیف افراد قناعت پیشه اکتفا نکرده است، بلکه ضمن ارائه بابی با عنوان قناعت، نمونه ای از حکایات و تمثیل را برای روشنگری خوانندگان و تأثیر کلام و بیان نصایح ذکر می کند. مولوی نیز در مثنوی معنوی، ضمن ستودن قناعت به مذمت حرص و طمع می پردازد و می کوشد تا با از بین بردن رذایل، زمینه کسب فضایل را برای مخاطب فراهم سازد. در این راستا، مکتب معنادرمانی به مؤلفه هایی چون رنج، جزء جدایی ناپذیر زندگی، محور کوشش و پاداش، وسعت نظر برای معنایابی، انسان ساز بودن و پاسخی به معنای زندگی و شناخت خداوند اشاره دارد. تطبیق مؤلفه های حاکم بر جایگاه قناعت در متون یادشده و مؤلفه های مستخرج از مکتب معنادرمانی، منتج به شکل گیری الگویی تربیتی گردید.
بررسی مضامین عیّاری، جوانمردی و تعلیمی در رمان شمس و طغرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
131 - 160
حوزه های تخصصی:
شمس و طغرا یکی از متون پهلوانی و تعلیمی است که در عصر مشروطه نگارش یافته است. در این کتاب، اشاره به خصلت های عیّاری و توصیف قهرمان داستان با این ویژگی ها در دوره استبدادزده و به دور از اخلاق عصر حاکمیت ایلخانان مغول، قابل ملاحظه و اهمیت است .عیّاران یکی از گروه های اثرگذار در ایران هستند که فضای خفقان جامعه ایرانی و فقر و محرومیت، عامل بنیادی در پیدایش آن ها بوده است. عیّاران به عنوان طبقه ای از مردم چنان اهمیت داشتند که نویسندگان متون ادبی، شرح وقایع و نحوه زندگی آنان را در آثار خویش انعکاس داده اند .در حقیقت، روشنگری و بازنمایی ارتباط کهن عیّاری و جوانمردی با متون تاریخی حماسی و نمایاندن آموزه های اخلاقی این جمعیت می تواند گامی نو و جهت ساز در شناخت هرچه بیشتر آن ها باشد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی مضامین عیّاری و جوانمردی و انعکاس آن در داستان شمس و طغرا صورت گرفته است. در ادامه، نویسندگان به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که مضامین عیّاری به چه میزان و چگونه در این اثر بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که مضامین عیّاری و جوانمردی در این کتاب به خوبی انعکاس یافته که این امر نشان از اهمیت این خصایص اخلاقی پسندیده و آمیختن آن با خصلت های دینی و اسلامی در جامعه ایرانی است.
تحلیل کارکرد تعلیمی خوشه های تصویری در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
161 - 187
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از تصویر در متون تعلیمی صوفیانه عموماً یا برای تزیین است یا به سبب تفهیم. نجم الدین رازی در مرصاد العباد به هر دو سبب از تصویرسازی بهره برده، اما هدف اصلی او ملموس سازی مفاهیم عرفانی است. به این منظور، نویسنده از شگردهای مختلفی استفاده کرده و از جمله کوشیده است با استفاده از اضافه های تشبیهی مرتبط، خوشه های تصویری روشن و ملموسی برای تبیین مفاهیم عمدتاً پیچیده عرفانی عرضه کند. دقت در این متن تعلیمی روشن می سازد که نویسنده به خوشه های تصویری خاصی گرایش داشته است. مسئله این تحقیق چرایی تکرار خوشه های تصویری خاص در مرصادالعباد و ترتیب بسامد هر یک از آن هاست. نتایج تحقیق نشان می دهد کارکرد تعلیمیِ خوشه های تصویری با استفاده از تصویرسازی مبتنی بر زیست جهان مخاطبان و تناسب مضمون و تصویر شکل گرفته است. نجم رازی از تصویرسازی در حوزه های زندگی روزمره ایرانی، حکومت، کشاورزی، سفر، آموزش و کتابت، طبیعت، داستان پیامبران و تصاویر مربوط به پرندگان، برای تسهیل آموزش مضامین عرفانی استفاده کرده است. همچنین تناسب خوشه های تصویری با موضوع، دیگر شگرد تعلیمی اوست. وی از تصاویر مرتبط با «سفر» برای تبیین مضمون سلوک از تصاویر «زراعت و کشاورزی»، برای تبیین مفاهیم مرتبط با هستی شناسی از تصاویر مربوط با آموزش و کتابت، برای بیان مفاهیمی چون تبعیت از پیر (آموزگار) و خلقت (انشاء) و از تصاویر مربوط به پرندگان و پرواز برای مضمون اسارت روح انسانی و لزوم بازگشت آن استفاده کرده است. وی از این طریق، علاوه بر توانایی ادبی، هنر خود را در امر آموزش نیز نشان داده است.
بازتعریف اسطوره، حماسه و تراژدی در ادبیات تعلیمی با تکیه برگلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
110-145
حوزه های تخصصی:
اسطوره به صورت های گوناگون تعریف شده است. پس از بررسی، این نتیجه حاصل می شود که ظاهراً اسطوره قابل تعریف جامع و مانع نیست. در اغلب این تعاریف و دسته بندی ها شاخص هایی چون روایت، نمادین، جهان بینی، مقدس، فراتاریخی، قدسی، مینوی، تخیل، نظام، ایزدان، فرشتگان و... به چشم می آید. در این پژوهش کوشش شده است تعریف دیگری از اسطوره، حماسه و تراژدی ارائه شود. در این بازتعریف، اسطوره «مفاهیم ناشناخته یا چند گونه شناخته ذهن بشرند»؛ مفاهیم ناشناخته ای که ذهن او را در بر می گیرد، همیشه و همه جا همراهی اش می کند و کوشش بی پایان انسان، شناختن و شناساندن آن هاست. از آنجا که این مفاهیم، انسانی، جهانی و همیشگی اند و در این ویژگی با اسطوره یکسان می نمایند، می توان مفاهیم ناشناخته ذهن بشر را اسطوره نامید. این همگون سازی، گره از تعاریف فراوان و گهگاه ناهمخوان و رودررو (از اسطوره) می گشاید. حماسه «چالش انسان برای شناختن و شناساندن آن مفاهیم» و تراژدی، «نتیجه (میزان پیروزی/ شکست بشر در) شناختن و شناساندن آن مفاهیم» است. مفاهیم، خود نمایشی شان را در پدیده ها نمایان می کنند که در اینجا با عنوان نماد از آن ها یاد می شود. پذیرندگی، گنجایی، ژرفایی و گستردگی مفاهیم، نمادهای به کاررفته، کارافزارهای لازم و متغیرهای فراوان در فرایند چرخه «اسطوره، حماسه، تراژدی» کارایی دارند. ادبیات تعلیمی در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژه ای برای یاددهی و کاربردی کردن این مفاهیم دارد؛ مفاهیمی که گاه از تعالیم دین اسلام و گاه از فرهنگ کهن ایران زمین برگرفته شده است. گلستان سعدی به عنوان نمونه ارزنده ای از ادبیات تعلیمی، گستره مناسبی برای تحلیل مفهوم شناختی است. ابَرمفهوم مورد توجه سعدی، انسان است که با مادرمفهوم آرامش چالش دارد اما اسطوره بنیادین آز پیش روی اوست که در سراسر کتاب، حضوری شگرف دارد و مانع دستیابی (و پیروزی) می شود و او را از شناخت خود و دیگر مفاهیم (آرامش، ترس، مرگ و...) بازمی دارد.
بررسی نمود ادبیات تعلیمی در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
161 - 180
حوزه های تخصصی:
در میان شاعران معاصر، اخوان ثالث جزء چهره هایی است که از دیگر آفرینشگران ادبی معاصر متمایز است. آثار او حلقه پیوند شعر سنتی با شعر مدرن ایران است. پژوهش های صورت گرفته درباره اشعار اخوان ثالث، اغلب معطوف به جنبه های نمادگرایانه و گرایش های ملی و حماسی آثار اوست و از دریچه ادبیات تعلیمی به اشعار او کمتر نگریسته شده است. در این مقاله سعی بر آن است که جلوه های ادبیات تعلیمی، در اشعار اخوان بررسی شود. به همین منظور با راهبرد توصیفی، به نمود ادبیات تعلیمی در چهار مجموعه ارغنون ، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ، سال دیگر ای دوست ای همسایه و زمستان پرداخته شده است. هدف این پژوهش ارائه نمونه هایی از ادبیات تعلیمی در این مجموعه ها، بررسی فراوانی و دسته بندی آن هاست. به طور کلی، نمودهای تعلیمی در اشعار این مجموعه ها در حیطه فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است.
چندصدایی در تعلیمات بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
67 - 85
حوزه های تخصصی:
بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تأثیرپذیری از متون مختلف.
پیوند داد و شاهی در شاهنامه و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
27 - 66
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های تفکر فردوسی و از پرکاربردترین کلمات و مفاهیم در شاهنامه، داد است؛ چنان که برخی شاهنامه را «حماسه داد» نامیده اند. داد از دید فردوسی به گونه ای کلی در طبیعت و زندگی جریان دارد تا آنجا که او مرگ را که پیچیده ترین و رمز آلودترین مسئله هستی است، از داد روزگار می داند. فردوسی بین داد با شادی، آرامش، امنیت و آبادی و بیداد با ناخشنودی، ناآرامی و ویرانی رابطه ای اساسی می بیند. با وجود آنکه او داد را وظیفه همه می داند، در این کتاب پیوند بسیار برجسته ای میان داد و شاهی وجود دارد؛ چنان که دادگری برجسته ترین خصوصیت اغلب شاهان شاهنامه و مانیفیست همه آنان هنگام بر تخت نشستن است. این مقاله به ارتباط داد با حکومتگران شاهنامه به شیوه توصیفی و تحلیلی می پردازد. از نتایج این پژوهش آن است که معیار داد و بیداد در شاهنامه در دوره های مختلف متفاوت است؛ برای مثال گاه داد با ملاک دین سنجیده می شود، ولی عموماً در دوره های مختلف، معیار داد خود شاهان هستند چه به لحاظ روان شناسی، همه خود را بر حق می دانند. داد در شاهنامه (به ویژه با معیارهای امروز و به خصوص در بخش اسطوره ای شاهنامه ) گاه مفهومی پر از پارادوکس و مطلب بسیار چالش برانگیزی است.
علل و انگیزه های رویکرد تعلیمی در منظومه های عاشقانه شیرین و خسرو و مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه ادبی شعر تعلیمی حدود و ثغور خاصی ندارد و در بطن و جوف اغلب مضامین شعر فارسی از جمله ادب غنایی جاری و ساری است و این امر بدان سبب است که برای شاعران عارف، داستان بهانه ای برای طرح مباحث تعلیمی بوده است. پژوهش حاضر می کوشد تا علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی و اندرزی را در منظومه های غنایی شیرین و خسرو و مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی بررسی و تحلیل کند. امیر خسرو دهلوی (651 725ق) از عارفان و شاعران نام آور پارسی گوی هندوستان است. او در سرودن مثنوی عاشقانه، پیرو نظامی گنجوی است. یکی از موضوعات مهم در منظومه های عاشقانه امیر خسرو، توجه و ترویج معنویت و اخلاق است که تحت تأثیر اندیشه های عرفانی وی نزج یافته است. او سازندگی درونی انسان و اصلاح و تهذیب نفس او را در دست یابی به سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی، ضروری و لازم می داند. جستار حاضر با واکاوی کیفیت انعکاس مباحث اندرزی و طرح آن در مجنون و لیلی و شیرین و خسرو به این نتیجه دست یافته که توجه به اصول اخلاقی در ترسیم جامعه ای ایدئال و آرمانی، بیش از هر معنایی، و تلاش انسان برای تسکین روحی، آرامش و امنیت، در نتیجه حصول به جامعه ای اخلاقی انسانی در فضای همواره پرآشوب و هراسناک دنیوی، از گذشته تا امروز مؤثر و مفید است. دنیایی اخلاق گرا، مقدس و آرمانی که همگی انسان ها در اوج خودشکوفایی قرار گرفته و به تکامل شخصیتی خویش رسیده اند.
بررسی مؤلفه های «خودشکوفایی» و «کمال طلبی» در تذکره عرفانی کلام الملوک باباجان قزوینی و نظریات آبراهام مَزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
188 - 206
حوزه های تخصصی:
تذکره کلام الملوک از باباجان قزوینی در سال 1043 به فارسی تالیف شده است. موضوع کلام الملوک باباجان قزوینی درمقامات عرفانی، احوالات و سخنان عرفا و اولیاء است.توجه به کمال آدمی و شکوفایی فرد در آرای عرفانی باباجان بسیار مورد توجه بوده است. به علاوه انسان کامل محور اصلی عرفان نظری است. آبراهام مزلو (1908- 1970م.) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا است. استفاده از دستاوردهای دانش روان شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل شخصیّت ها در متون عرفانی است. موضوع انسان و الزامات حیاتی او سیر کمال درآرای مزلو و باباجان نقشی محوری دارد. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی با تلفیق الگو و تفکرکمال طلبی و خودشکوفایی شخصیت آبراهام مزلو و باباجان قزوینی تلاش دارد به این مهم دست یابد. از نتایج تحقیق برمی آید که تحلیل نگرش باباجان قزوینی بر پایه دیدگاه مزلو و در ارتباط با حسّ همدردی نشان می دهد که رفتار او همچون مزلو، در مناسبات بینافردی توأم با خشم و مهربانی بوده است. نگرش باباجان قزوینی نسبت به مخاطبان خود، کل نگر و فراگیر بوده و دغدغه های او شامل همه افراد جامعه انسانی می شده است.
تحلیل ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر قرن چهاردهم (نظم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
86 - 130
حوزه های تخصصی:
ادبیات، زیبایی آفرینی در زبان است و ادبیات تعلیمی، آن دسته از آثار ادبی را شامل می شود که با زبانی ادبی و هنرمندانه به تعلیم و هدایت انسان ها بپردازند. ادب تعلیمی در ایران یکی از پردامنه ترین انواع ادبی است؛ به طوری که اگر یک اثر ادبی کاملاً از نوع تعلیمی نباشد و در انواع حماسی، غنایی و یا نمایشی قرار گیرد، باز تعلیماتی در آن نهفته یا آشکار است. این مقاله پس از تحلیل ادبیات تعلیمی در قلمرو زبانی و ادبی به بررسی این نوع ادبی در قلمرو فکری می پردازد. در قلمرو فکری، ادبیات تعلیمی از نظر محتوایی در شاخه های تربیتی، آموزشی و نیز در دیگر انواع ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. در هرکدام از انواع ادبی تعلیماتی با همان درون مایه به صورت غیرمستقیم وجود دارد. در ادبیات غنایی، تعلیمات بر پایه احساسات انسانی است و شاعر ضمن توصیف و بیان احساسات شخصی خویش در موضوعات مختلف به بیان تعلیمات عاشقانه، عارفانه، آیینی، فلسفی و طنز نیز می پردازد. در ادبیات حماسی، تعلیمات انقلابی، جنگ و پایداری جایگاه ویژه ای دارند. در ادبیات نمایشی، محتوای ارزشی و اخلاقی به صورت غیرمستقیم در آثار نمایشی استفاده می شود که نقش تربیتی آن ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان، اهمیت زیادی دارد. وجود ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر، نشانه ای از «ادبیات متعهد» در آن آثار است.
بررسی تطبیقی ویژگی های اخلاقی و مهارت های رفتاری شاه پدر از دیدگاه فردوسی و فِنلون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
160 - 180
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده ویژگی های اخلاقی و مهارت های رفتاری شاه پدر با توجه به دیدگاه فردوسی و فنلون تعریف شود. شاه پدر الگویی صحیح از خصوصیات رفتاری خردمندانه و بالغ یک پادشاه است؛ پادشاهی که پدر ملت خود است و مردمش را همچون فرزندان خود دوست دارد. ویژگی های اخلاقی شاه پدر مردم دوستی، خدمت گزاری و پارسایی است و مهارت های رفتاری او شناخت ذات انسان ها، تشخیص فرهیختگان از بی مایگان و تمییز خیرخواهان از فریب کاران است. شاه پدر توانایی پیش بینی خطر را دارد و آینده نگر است. فنلون و فردوسی بر آن هستند که پیشگیری از عیب ها و کژی های اخلاقی یک پادشاه به پیشرفت یک حکومت ایدئال کمک می کند و خصوصیات اخلاقی فرمان روا بر رفتار مردم آن سرزمین تأثیرگذار است. با بررسی تطبیقی نظریات این دو نویسنده گران سنگ ایران و فرانسه، به این نتیجه رسیدیم که فردوسی و فنلون با اعتقاد به گره خوردگی فضیلت اخلاقی و حکومت داری، کمر همت به آموزش و تربیت شاهزادگان و پادشاهان بسته اند تا الگویی از یک انسان اندیشمند با رفتار برتر را به بشریت ارائه دهند.
بررسی توصیه های عام و خاص (وصیت نامه) در ساقی نامه ها (بر مبنای تذکره میخانه، پیمانه، ساقی نامه سرایان آذربایجان و سایر ساقی نامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساقی نامه ها از انواع ادبی غنایی هستند که شاعر در آن ها ابیاتی خطاب به ساقی، مغنّی و مطرب سروده، از او طلب باده و نواختن ساز و سرود می کند. سرایندگان در این نوع ادبی، علاوه بر مضامین خمری و میخانه ای و توصیف باده، جام، ساقی و... مضامینی دیگری درباره دنیای فانی و بی اعتباری مقام و منصب ظاهری، ناهنجاری روزگار، دورویی مردم زمانه و... نیز آورده و در ضمن آن ها کلمات حکمت آمیز هم افزوده اند. یکی از مفاهیم پرکاربرد و موضوعات مهم در ساقی نامه ها نکات اخلاقی و تعلیمی و عبرت آموز است. نگارندگان در این جستار، توصیه و وصیت نامه در ساقی نامه ها را بررسی می کنند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل موضوع توصیه به شکل عام و وصیت نامه به شکل خاص در ساقی نامه ها پرداخته است. بررسی ها نشان از آن دارد که سفارش و توصیه عام در این نوع ادبی شامل اندرزها و پندهای اخلاقی (اعم از سفارش به انجام فضایل و نیکی ها و ترک رذایل و بدی ها) عرفانی، خیامی و کشورداری است. توصیه های خاص (وصیت نامه) که مراد از آن سفارش هایی در سیاق وصیت نامه شرعی با بیانی ادیبانه است نیز در شعر برخی از ساقی نامه سرایان چون ملاهادی سبزواری و والی کرمانی و محمدحسن سهایی وجود دارد که سرایندگان در آن ها سفارش به امور مربوط به مرگ و خاک سپاری را در فضایی میخانه ای به تصویر کشیده اند.
شیوه های تربیت بر پایه اصول عرفانی در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم کوششی برای آشنا ساختن نسل جوان با دستاوردهای نسل های گذشته و تربیت به معنی پرورش نفس انسان برای درک فضایل است. موضوع ادبیات تعلیمی، مسائل تربیتی است. متون عرفانی را نمی توان بدون در نظر گرفتن جنبه های تربیتی آن بررسی کرد؛ چون پرورش فضایل اخلاقی، ارزش های فلسفی و دینی، کمال، زیبایی و معرفت را در اولویت قرار می دهد. اما تعلیم و تربیت عرفانی به موضوعات فراتر از مسائل سطحی اخلاقی می پردازد؛ زیرا سالک از این مراحل گذشته و با عرفان عملی، در مقام رسیدن به قرب حق است. بنابراین اعمال و رفتاری را تعلیم می دهد که به تصفیه باطن و تعالی روحی می انجامد. حدیقه سنایی به عنوان اولین منظومه تعلیمی عرفانی شناخته می شود. پرسش اصلی و هدف پژوهش حاضر، مسئله ارتباط روش های تربیتی حدیقه با اهداف و اصول عرفانی است. بدین منظور آموزه های تربیتی حدیقه، از منظر اصول تعلیم و تربیت در متون تصوف و عرفان بازخوانی گردید و داده های آن به روش کتابخانه ای گردآوری شد. این تحقیق ماهیت توصیفی و رویکرد تحلیلی دارد و بر مبنای یافته های آن، درون گرایی در قالب معرفت، عشق و انحلال فردیت، اصول مهم تربیت عرفانی هستند که سالک متربی باید با اتکا به آن ها مراحل و منازل مختلف را برای وصال به حقیقت طی کند. تعلیم پیر در قالب آموزه های مستقیم و غیرمستقیم، روش های دیگرسازی هستند که در مکتب سنایی برای تربیت سالک به کار می رود تا او بتواند شایستگی خودسازی مورد نظر سنایی را به دست آورد. با این نتایج، حدیقه سنایی، یکی از مراجع ادبی تعلیمیِ اهداف و روش های تربیت عرفانی به شمار می آید.
بررسی زبان زنانه و مردانه در داستا ن های ابراهیم گلستان و منیرو روانی پور از منظر جنسیت و رویکرد تعلیمی اخلاقی (مطالعه موردی: جوی و دیوار و تشنه و کولی کنار آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
182-211
حوزه های تخصصی:
در جامعه شناسی زبان، متغیر «جنسیت» در کنار مؤلفه های دیگر، به عنوان یک عامل مؤثر بر زبان تعریف شده است؛ اما فمینیست ها اول بار آن را به عنوان یک مؤلفه اساسی تمایز، بین زنان و مردان قلمداد کردند و زبان شناسانی چون لیکاف، الگو و تئوری برای آن نوشتند که بر مبنای آن زبانِ زنانه و مردانه از هم جدا شد و ادبیات تعلیمی که نمایشگر زندگی و مبیّن ارزش ها و معیارهای یک جامعه زبانی است به طور گسترده ای در میان انواع ادبی دیگر، گستره ای شگرف در زبان زنانه و مردانه به خود گرفت. آرای زبان شناسان به سرعت در متون ادبی بررسی شد و دستاوردهای جالبی از تفاوت زبان زنانه و مردانه ارائه گردید. این پژوهش، تحقیقی و تحلیلی و با تکیه بر مؤلفه های زبانِ زنانه و مردانه، در دو مجموعه داستان جوی و دیوار و تشنه از ابراهیم گلستان و کولی کنار آتش از منیرو روانی پور در تطابق با آرای زبان شناسان حوزه جنسیت به خصوص لیکاف می باشد که با رویکرد تعلیمی اخلاقی بررسی شده است. فرضیه تحقیق ما این است که در آثار دو نویسنده مذکور، زبان زنانه و مردانه با رویکرد تعلیمی اخلاقی مطابق آرای زبان شناسان به خصوص لیکاف و در مواردی نیز، با نظر آن ها در تناقض است. این تفاوت ها در اثر گلستان بیشتر از روانی پور است و در کاربرد دشواژه، صفات عاطفی و جملات تعدیلی نمود بیشتری دارد. بنابراین باید گفت گاهی مواضع تعلیمی اخلاقی بر جنسیت زبان غلبه دارد و نظریات زبان شناسان اجتماعی را باید در بستر فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جامعه داستانی، مورد بررسی قرار داد.
سخن و شایست و نشایست های آن در آیینه ضرب المثل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
87 - 130
حوزه های تخصصی:
سخن و سخن گفتن مهم ترین ویژگی انسان اندیشمند است که می تواند کارکردی دوسویه و بسیار متناقض داشته باشد. ازاین رو برای آن باید و نبایدهای بسیار گفته شده است؛ از جمله در گستره ضرب المثل ها بخش قابل اعتنایی را چنین مضامینی برساخته است. مثل ها از سویی زاییده فرهنگ مردم و از سوی دیگر نمایاننده عناصر موجود در همین فرهنگ اند و منبع ارزشمندی در پژوهش ها و مطالعات فرهنگی به شمار می روند. سخن و مقوله های گسترده آن نیز در گنجینه امثالِ مردمِ این سرزمین بسیار محل توجه بوده و مثل های بسیاری می توان یافت که در آن مستقیم یا غیرمستقیم «زبان»، «سخن»، «سخنوری» و شایست و نشایست های آن طرح شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین چندوچون بازتاب این مضامین در ضرب المثل های فارسی سامان یافته است. بدین منظور منبع اصلیِ کارنوشتِ پیش رو، فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسیِ ذوالفقاری قرار داده شده و با گردآوری همه نمونه هایی که به گونه ای با موضوع سخن و لوازم آن پیوند داشته، محورها و خطوط اصلی از نظر محتوایی تحلیل و طبقه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد شمار زیادی از نمونه ها به رابطه سخن و ویژگی های گوینده اشاره دارد و مواردی چون شخصیت اجتماعی، پایگاه طبقاتی، شرایط اقتصادی و دانش گوینده در رد و پذیرش سخن او مؤثر دانسته شده است. خاموشی دومین موضوع پربسامد در مثل هاست که با وجود نمونه های گاه متناقض، برآیند آن برتری سکوت بر گفتار است. موضوعات دیگری چون لزوم سنجیده گویی، آسیب های سخن، بیهودگی یا مؤثر بودن کلام و نیز نکاتی مربوط به شنونده در مراتب بعدی قرار می گیرند که هریک دربردارنده نکاتی فرهنگی و اجتماعی هستند که در جای خود بررسی شده اند.