فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۹۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
رویدادهای مهم یکصد سالة اخیر مانند نهضت مشروطه ، استبداد دوران پهلوی اوّل و دوّم، انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تحوّلی عمیق در ادبیّات معاصر ایران ایجاد کرده و شاعران متعهّد، آثار ارزشمندی را با بن مایه های پایداری علیه استبداد داخلی، ستمگری استکبار جهانی و تجاوزگری دشمن بعثی آفریده اند. یدالله بهزاد کرمانشاهی از شاعران متعهّد و ملتزم معاصر است که علیه حاکمیّت استبدادی پهلوی دوم و تجاوزگری دشمن بعثی شعر سروده و جلوه های مقاومت با رویکردی آگاهی بخش و ستیهنده و با تکیه بر وطن دوستی و ظلم ستیزی مشخّصة اصلی آثار و درون مایة اشعارش گشته است؛ چنانکه روح پایداری و مبارزه در یکایک واژگان و ترکیب های شعرش موج زده، رنگی از ایثارگری و مقاومت به آن بخشیده و تعهّد شاعر را در برابر جامعه و ملّت خویش به نمایش گذاشته است. این پژوهش با هدف تبیین جلوه های مقاومت و نگاهی به شگردهای بیانی آن در شعر یدالله بهزاد به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نشان داده است که شاعر، میهن دوستی، آزادی خواهی، آگاهی بخشی، قیام علیه استبداد داخلی، ماندگاری و ایستادگی در زادبوم، فراخوان علیه تجاوزگری، تکریم ایثارگری و کارکرد الگو های پایداری را در شعری مُلهَم از تخیّل شاعرانه با سبکی نمادین و لحنی حماسی سروده و اندیشه های ستم ستیزی خود را با الگوپذیری از پیشوایان دینی و شخصیّت های ملّی به عنوان نمادهای پایداری در زبانی نمادین بهتر و بیشتر به مخاطب معرّفی کرده است.
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
بحثی درباره علّت جاودانگی پشوتن در سنّت مزدیسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پشوتن، نام بُردارترین پسر گشتاسب در سنّت و ادبیات مزدیسناست. در باب فرجامِ کارِ وی با چند روایت متناقض روبه رو هستیم: نخست مشهورترین روایت بر پایه اَسناد و شواهد موجود از گزارش ها و روایت های متون کهن پهلوی، پشوتن یکی از بی مرگانیست که در آخرالزّمان پیش از هزاره هوشیدر، علیه بدکاران و دیوان رستاخیز می کند و هم چنان در هزاره هوشیدرماه، سروری خواهد کرد. دیگری روایتی از چگونگی نامیرایی پشوتن با خوردن شیرِ یشته شده از دست زردشت به نقل از منظومه زراتشت نامه است و سوم روایت، روایت نادر و یگانه بهمن نامه از مرگ پشوتن به دست بانوگشسب است که اتّفاقاً با معنای لغوی اسمش نیز متناسب است. در دیگر منابع، بویژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه ثعالبی و دیگر روایت های اسطوره ای، حماسی، تاریخی و روایت های نقّالی و شفاهی عامیانه موجود، هیچ اشاره ای به مرگ یا بی مرگی پشوتن نشده است. نگارنده در این مقاله با در نظر گرفتن هر سه گزارش، در روایت زراتشت نامه اندیشیده، با بهره گیری از گواهی هایِ همانند در ادبیات ایران و ملّت های دیگر، آن را بررسی کرده است.
نوع شناسی تطبیقی حماسه در ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه یکی از انواع ادبی است که اعمال پهلوانی و حوادث خارق العاده را به زبان فاخر روایت می کند. افلاطون و ارسطو از اولین کسانی بودند که به بحث و پژوهش درباره انواع ادبی پرداخته اند. این تحقیق برآن است تا حماسه های ایران را با ویژگی هایی که برای حماسه های جهان ذکر کرده اند، تبیین نماید. یافته ها بیانگر آن است که میان حماسه های ایران و جهان به جز چند اختلاف جزئی، تفاوت ی اساسی وجود ندارد. این پژوهش با رویکرد تاریخی- توصیفی تلاش نموده تا حماسه را در زبان فارسی و عربی بررسی کند، سپس آن ها را با هم مقایسه نماید. در حوزه ادبیات تطبیقی باید به این نکته اشاره کنیم که پژوهشگران انواع ادبی، معتقدند اعراب به دلیل خصوصیات فرهنگی، منطقه ای، قومی و زبانی، توانایی سرودن حماسه ای نظیر شاهنامه و ایلیاد را نداشته اند. آنها آثار حماسی دیگر ملل را با نام «ملحمه» می شناسند و واژه «حماسه» در ادبیات عرب، ژانر و نوع ادبی به شمار نمی رود و در فخر و مباهات، رجز خوانی و برشمردن ویژگی های قبیله، خلاصه می شود. اما این بدان معنا نیست که ادب عربی از این گونه ی ادبی کاملاً تهی است و اعراب در ادوار مختلف تاریخی نسبت به آن بیگانه بوده اند. علاوه بر وجود اشعار حماسی و شاعران حماسه سرا در عصور مختلف ادبی، در دوره مملوکی افزون بر حماسه های تاریخی، شاهد شکوفایی حماسه های دینی هستیم که در ادبیات فارسی از نظر طول قصیده و تنوّع مضامین، اثری از آنها یافت نمی شود.
مؤلّفه های پایداری در سروده های ابن منیر طرابلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات همواره عرصه عرضه مفاهیم والای انسانی بوده و نهانی ترین صحنه های زندگی بشر را به تصویر می کشد و جنگ و مقاومت به عنوان یکی از مهم ترین جلوه های زندگی بشر، در ادبیات نمود بارزی یافته و همواره ادیبان و نویسندگان از این مهم مستثنا نبوده و به خلق آثار زیبایی در این زمینه دست یازیده اند؛ چنان که پس از جنگ های صلیبی و بروز درگیری های سرنوشت ساز میان مسلمانان و مسیحیان، به خصوص پس از روی کار آمدن حکومت زنگیان و آزادسازی سرزمین های اشغالی، ادیبان و شاعران به عنوان زبان گویای جامعه، اشعار خود را به منظور تشویق حاکمان و تداعی مداومت در حس حماسی و مبارزه گری به این موضوع اختصاص دادند. ابن منیر طرابلسی(473- 548 ه ) از جمله شاعران برجسته عصر زنگیان است که رسالت خود را در جهت اهداف مقاومت و رویکرد ستیزه جویانه آن و به منظور آزادسازی سرزمین های اسلامی از سلطه صلیبیان اختصاص داد و با اثرپذیری از آموزه های دینی و باورهای اسلامی، موجبات تهییج و ارتقای روحیّه مبارزان و حاکمان امّت اسلامی را فراهم آورد. دعوت به جهاد، امید به آینده، ابراز سرور و شادمانی و تطبیق تاریخ، مهم ترین جلوه ها و مؤلفه های پایداری در اشعار او به شمار می آید. پژوهش حاضر بر آن است که به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی اشعار پایداری این شاعر برجسته عرصه مقاومت در ادب کلاسیک عربی بپردازد و مهم ترین مؤلفه های پایداری را در سروده های او از نظر بگذراند.
بن مایه های ادب پایداری در شعر شاعران مسیحی فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال ناصر، شاعر فلسطینی و مسیحی معاصر، از شخصیّت های برجسته ادبیّات مقاومت به شمار می آید که نقش بسزایی در گسترش ادبیّات بیداری و آگاه سازی مردمی و دفاع از مظلومیّت و آزادی ایفا نموده است. کمال، علاوه بر مشارکت در فعّالیّت های سیاسی و اجتماعی، احساسات و عواطف انسان دوستانه خود را در قالب شعر بیان کرده است. وی، بخش زیادی از شعر خود را به موضوع مقاومت و پایداری اختصاص داده است؛ وطن دوستی، وحدت ملّی- قومی، رثای شهیدان و ستایش مبارزان، امیدبخشی به آوارگان فلسطینی و همدردی با آنان، غم و دلواپسی، نکوهش حاکمان عرب و جنایتکاران آمریکایی و انگلیسی و ... او برای چنین مضمون هایی از شخصیّت های اسطوره ای و مذهبی و نمادها بهره فراوان برده است. صور خیال، به ویژه تشبیه و استعاره در شعر پایداری وی، بیشترین کاربرد را دارد. استفاده از قالب های سنّتی و نو از دیگر ویژگی های شعری اوست که سرشار از روح جهاد و مبارزه است.
تحلیل سیر تکوینی تعاریف ادبیّات پایداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ورود به هر گونه بحثی در حوزه ادبیّات پایداری، لازم است نخست یکی از تعاریف متعدّد آن را پذیرفت. هر کدام از این تعاریف به گونه ای بر نقاط سلبی و ایجابی آن تأکید کرده اند. بررسی سیر تکوینی این تعاریف نشان می دهد ادبیّات پایداری در آغاز صرفاً به ادبیّات دفاع مقدّس اطلاق می شده، اما به مرور و با در نظر گرفتن ریشه ها و زمینه های پیدایش آن، پهنه گسترده تری یافته است. با تکیه بر تعریف های متعدّد پیشین و مرور سیر تحوّل آنها و با در نظر گرفتن متغیّرهای متعدّد آن، می توان گفت ادبیّات پایداری به مجموعه آثار ادبی متعهّد و ملتزمی اطلاق می شود که به منظور ایجاد انگیزه در جامعه، برای حفظ هویّت در برابر عوامل تهدید کننده آن پدید آمده باشد.
«الطریق الطویل» آینة حماسه و ایستادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاومت به عنوان راهکاری دفاعی در برابر تعدّی و تجاوز، ارزش خاصی در زندگی انسان دارد. این ارزش، توجّه شاعران و نویسندگان را در قرون اخیر به خود جلب کرد و سبب شد که مقاومت در آثار ادبی انعکاس یابد و ادبیّاتی به نام ادبیّات مقاومت یا ادبیّات پایداری شکل گیرد. رمان «الطریق الطویل» اثر نجیب الکیلانی، نویسندة معاصر مصری که در این پژوهش مورد بحث و بررسی واقع شده، یکی از بهترین شواهد ادبیّات مقاومت است.نویسنده در رمان مذکور اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مصر را در اثنای جنگ جهانی دوم تا زمان خروج استعمار انگلیس از این کشور به تصویر کشیده است. در این برهه، پیامدهای منفی جنگ و استعمار و آثار سوء استبداد و دست نشاندگی حکّام موجب نابسامانی اوضاع، محرومیّت مردم از حقوق خود و نارضایتی آنان گردید و ایشان را در برابر انگلیسی ها و حکّام دست نشانده وادار به مقاومت نمود. مقاومت آنها که به اشکال مختلفی چون شورش، تظاهرات و مبارزه مسلّحانه بروز یافت، سرانجام با ایمان، میهن دوستی، اصرار واتّحاد آنان به ثمر نشست و با براندازی حکومت دست نشانده و بیرون راندن استعمار، استقلال و آزادی را برای کشورشان به ارمغان آورد. با این تفاصیل، استنتاج می شود که مردم مقاوم مصر در یک بازة زمانی طولانی تحت اهرم فشار دو عامل خارجی (جنگ و استعمار) و عوامل داخلی (استبداد و دست نشاندگیِ حکّام ) قرار گرفته اند؛ از همین رو، رنج و مشقّت فراوانی را متحمّل شده اند و به دلیل عدم توجّه انگلیسی ها و حکّام دست نشانده به حقوق آنها برای واقعیّت بخشیدن به خواستة خود، راهی جز مقاومت نداشته اند و اگر روحیة آنان با صفاتی چون ایمان، میهن دوستی، اصرار و اتّحاد تقویت نمی شد، مقاومت آنها به نتیجة مطلوب نمی رسید.
بررسی تحلیلی آغاز و پایان منظومه شهریارنامه بر اساس روایتی نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهریارنامه یکی از منظومه های پهلوانی نسبتاً مفصل پس از شاهنامه فردوسی است که آغاز و انجام آن افتاده است. این منظومه تنها منظومه پهلوانی پس از شاهنامه است که به یکباره و بدون هیچ مقدمه ای آغاز می شود و بی فرجام به پایان می رسد و چندان توفیقی در میان عامه مردم نداشته است. به نظر می رسد دشواری ابیات، گسستگی پیوند معنایی میان بخش های مختلف داستان، افتادگی های روایت به ویژه در آغاز و پایان داستان از عوامل مؤثر در پذیرش نیافتن این منظومه در میان مردم بوده باشد. در منطقه کوهمره سرخی، چهار روایت شفاهی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه موجود است که از این میان، دو روایت «برزونامه» و «بانوگشسب نامه» در میان برخی از قصه گویان و راویان رواج دارد اما دو روایت «فرامرزنامه» و «شهریارنامه» در ذهن و زبان مردم جایگاهی ندارد. این دو روایت تنها به وسیله مسن ترین و معروف ترین نقال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده نقالان و راویان منطقه- روایت می شود. در روایت وی منظومه دارای آغاز و پایانی سنجیده و روشن است و سراینده آن نیز – که بر اساس تحقیقات انجام شده معلوم نیست- مشخص است. در این جستار تلاش شده است با رویکردی تحلیلی به مباحث زیر پرداخته شود: ذکر خلاصه ای از آغاز و انجام داستان در روایت نقالی موجود، بررسی و تحلیل عناصر بومی و اساطیری در روایت نقالی، پاسخ به این پرسش که آیا راویان به نسخه ای کامل از منظومه شهریارنامه دسترسی داشته اند یا خود دست به آفرینش آغاز و انجام منظومه زده اند، اشاره ای به تفاوت ها و شباهت های روایت نقالی و روایت منظوم، ذکر حکایت چگونگی سرایش منظومه و پاسخ به این پرسش که تا چه میزان می توان به درستی این حکایت اعتماد کرد.
مکر و نیرنگ در عاشقانه های حماسه های ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه های ملی ایران سرشار از عاشقانه های کوتاه و بلند است و عشق بدنه ی اصلی این حماسه ها را تشکیل می دهد. عشق های حماسی با عاشقانه های محض چون لیلی و مجنون و خسرو وشیرین و ... تفاوت های اساسی دارند. یکی از موضوعات برجسته و متفاوت در عاشقانه های حماسی مکر و نیرنگ است که به تناسب موضوع به وفور یافت می شوند. مکرها به انواع مختلف در این عاشقانه ها نمود پیدا می کنند و در اغلب موارد نیز بار معنایی منفی ندارند. نیرنگ ها اغلب بوسیله ی پریان و زنان و در مواردی نیز از طرف مردان صورت می گیرند. این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای به بررسی مکر و نیرنگ در عاشقانه های حماسه های ملی ایران می پردازد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مضامین بسیاری در قسمت مکر و نیرنگ در عاشقانه ها همانند بیهشانه خوراندن، فریبکاری واسطه ها، پنهان کردن نام و ... به صورت بینامتنی به کار رفته اند. همچنین بسامد نیرنگ ها در عاشقانه ها نسبت به سایر قسمت های حماسه ها بیشتر بوده، و نسبت مکّاری زنان نیز نسبت به مردان بیشتر است.
سنجش «خودشیفتگی» در شخصیت گرشاسب بر پایه ی نظریّه ی ژاک لکان
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، برآنیم تا با معرّفی «خودشیفتگی» و دیگر مفاهیم مرتبط از جمله «امر خیالی»، «مرحله آیینه ای» و «غیر بزرگ» از دیدگاه ژاک لکان، این پدیده روانی را در شخصیت گرشاسب در گرشاسب نامه بررسی و تحلیل نماییم. این پژوهش نشان می دهد که ضحّاک سبب ایجاد خودشیفتگی در گرشاسب می شود؛ زیرا برای او به مثابه «غیر بزرگ» است. این خودشیفتگی در شخصیت گرشاسب به اوج خود می سد، تا جایی که او را بسیار بی رحم و خودرای می کند. اعمال و رفتارهای وی از جمله نبرد با اژدهایان، زور آزمایی، خودنمایی و غرور نیز ریشه در خودشیفتگی او دارد. با سرنگونی ضحّاک، خودشیفتگی گرشاسب نیز از بین می رود و تبدیل به شخصیتی آرام و صلح طلب می شود. در این پژوهش، تأثیر خودشیفتگی وی بر دیگر شخصیت ها و در کل، بر روند داستان نیز مورد تحلیل قرار می گیرد. دستاورد پژوهش حاضر همچنین به ما نشان می دهد که اسدی طوسی در پردازش شخصیت گرشاسب، تا چه حد موفّق بوده و چقدر توانسته است همراه با حفظ صفات حماسی و اسطوره ای او، بُعد روانی وی را نیز به واقعیت نزدیک کند.
تحلیل نشانه - معناشناختی گفتمان روایی ضحاک و فریدون براساس نظریه گرمس
حوزه های تخصصی:
نشانه–معناشناسی روایی بر دو اصل کنش و تغییر استوار است. کنشگران در این نظام اغلب بر اساس برنامه های از پیش تعیین شده پیش می روند تا به معنایی مطلوب دست یابند. به نظرمی رسد که در بافت داستان های اسطوره ای گفتمان غالب، گفتمان منطقی-روایی است. در این جستار، داستان «ضحاک و فریدون» از شاهنامه فردوسی را از منظر نشانه–معناشناسی به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی می کنیم تا نشان دهیم که تمامی مؤلفه های روایی داستان به سوی تغییر شرایط معنایی پیش می روند. نتایج حاکی است که این گفتمان پویاست و در انتهای داستان وضعیت اولیه به گونه ای به وضعیت ثانویه تغییر یافته که شرایط آن گونه که در ابتدا بوده نیست. مراحل تحول کلامی این گفتمان در چهار مرحله عقد قرارداد، توانشی، کنشی و ارزیابی خلاصه می گردد. ارزش مطرح برای هر دو شخصیت اصلی این داستان، مادی است. ضحاک در پی تاج و تخت و فریدون در پی نابودی حکومت ضحاک است. نظام کنشی–معنایی این گفتمان بر اساس شناسه مکانی به مکان های خودی، کنشی و واسطه ای قابل تقسیم است.
بررسی ویژگی های نامواره «مردان» در ادبیّات پایداری و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد مردی و مردانگی یی که در آثار حماسی مورد نظر شاعران حماسه سرا بوده است، با اندک تفاوتی به آثار عرفانی راه یافته است. در واقع مجموعه صفاتی که مردان صحنه جنگ و جنگاوری در عرصه و میدان جنگ دارند در عرصه ومیدان مبارزه عرفانی با حال و هوای خاص این حوزه رخ می نماید. عارفان راستین، در آثارشان، خود را همواره با نام های ویژه ای، معرّفی کرده و با اوصاف و القاب خاصی نام برده اند. دقت در ابعاد و زوایای معنایی این نام ها، از یک سو نشان دهنده رازآلودی ساختار شخصیّتی عارفان و از سوی دیگر نشانه ای در تأیید حضور و کارکرد مؤثر آنان در جریان های مردمی است. در این مقاله یکی از نامواره ها که در متون عرفانی از آن بسیار یاد شده است- مردان- مدّ نظر واقع شده و با بهره گیری از شواهد قابل استناد، بر اهمیّت آن در ساختار اندیشگی عارفان، تأکید شده است. نتیجه این بررسی، نشان دهنده این موضوع است که بین مردان متون حماسی، پایداری و جنگاوری با مردان عرصه سلوک عرفانی شباهت های فراوانی وجود دارد.
بازتاب تفکّرات دفاعی و هجومی ایران و امریکا در سرودهای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرودهای ملّی کشورهای مختلف جهان، نشات گرفته از باورها و اعتقادات و پیشینه تاریخی و اساطیری آنها است؛ لذا با دقت در این سرودها و حتی موسیقی آنها می توان تا حدّ زیادی به روحیه، فرهنگ و تمدن آن ملل پی برد. در این مقاله، سرود جمهوری اسلامی ایران با سرود ملّی ایالات متحده امریکا از سه جهت: 1- قالب شعری (وزن و قافیه) سرود ها 2- موسیقی سرودها 3- محتوا و مفهوم سرودها، با هم مقایسه شده است. در این مقایسه فقط به مواردی از افتراقات دو سرود اشاره شده است و آگاهانه به اشتراکات آنها پرداخته نشده است. به طور خلاصه در این مقایسه، سرود امریکا از نظر قالب (وزن و قافیه) از سرود ملّی جمهوری اسلامی ایران، ادبی تر و قوی تر است. از نظر موسیقی سرود ملّی جمهوری اسلامی ایران ملایم تر از سرود ملّی امریکا است و از نظر مفهوم و محتوا سرود ملّی ایران بیان کننده صلح و دوستی و در نهایت، دفاع مقدّس و مشروع است؛ در حالی که سرود امریکا بیان کننده روحیه جنگ طلبانه آنان است.
استعارة جهاد و پایداری در گفتمان و ایدئولوژی سیاسی رهبر: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقالة حاضر، بررسی مفهوم جهاد، پایداری و مفاهیم مرتبط با آن در گفتمان سیاسی رهبر انقلاب اسلامی ایران است. در این مطالعة زبانشناختی که در چارچوب نظریة استعارة شناختی صورت می گیرد، 15 سخنرانی حضرت آیت ا... خامنه ای در بهار 1392 که در بخش آرشیو بیانات رهبری[1] ذخیره شده است به عنوان جامعة آماری انتخاب شده است. از میان این داده ها،کانون های استعاری مربوط به مفهوم جهاد به طور هدفمند، انتخاب و استعاره های مرتبط با آنها شناسایی و طبقه بندی گردید. هدف این مقاله، پاسخ به این سؤال است که در ادبیّات سیاسی ایران، استعارة سیاسی ایدئولوژیکی «جهاد» چگونه ظاهر می شود و ارتباط استعاره های خرد مرتبط با آن چگونه است؟ همچنین، این استعارة کلان از چه عناصری تشکیل شده است؟ بررسی داده های مذکور بر اساس رویکرد استعارة شناختی نشان داد که در گفتمان رهبر، استعارة جهاد به عنوان استعاره ای کلان در زیرساخت اکثر مباحث سیاسی عمل می کند. استعاره های کلان، فعّالیت ثمربخش جنگ/جهاد است و فعّالیت ثمربخش سفر است از جمله استعاره های غالب در بیانات رهبر است. همچنین، ماهیّت فرهنگی دینی استعارة جهاد باعث ایجاد انسجام آن استعاره و انعطاف در کاربرد مفاهیم مختلف شده است.
بنیادهای تمدّن اساطیری در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
بشر پیوسته در مسیر پیشرفت و توسعه مدنیّت گام برداشته است و بی تردید جوامع متمدّن امروزی مرهون تلاش های نخستین انسان هایی است که گاه به صورت فردی و عالمانه و گاه به شکل جمعی و احیاناً تصادفی و به طریق آزمون و خطا مسیر تمدن و زندگی نوین بشری را فراهم آورده و سنگ بنای جوامع کهن را نهاده اند. در الگوهای تاریخی، نخستین آموزش ها و کردارهای تمدن ساز غالباً در میان جوامع ابتدایی و اولیه شکل گرفته است؛ اما در روایات اساطیری و حماسی، این مهم اکثراً مدیون تلاش نخستین شاه خدایانی است که یا خود منشا این اقدامات شده اند و یا به طریق اولی از نیرویی ماورایی که البته حائز جنبه های مثبت و منفی است، فراگرفته اند. از جمله متونی که می توان نخستین بنیادهای تمدنی را ملاحظه و بررسی کرد شاهنامه است که نویسندگان در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای منابع مکتوب و با هدف بررسی بنیادهای تمدن در حماسه ایران در سه محور سرچشمه ها، آموزندگان و کردارهای تمدنی به بررسی مسائل مطرح در این باره پرداخته و چنین دریافته اند که بر مبنای شاهنامه حکیم توس، سرچشمه های تمدن گاه شخصی، در مواردی اهورایی و گاه حتی اهریمنی اند و این تمدن های نخستین، غالباً برآورده قانون گذارانی هستند که در قامت افراد برتر و بعضاً در جامه شاه-خدایان که نمونه نخستین بشر آگاه و متمدنند نمایان شده اند.
مفاهیم، نمادها و تلمیحات مشترک در اشعار شاعران انقلاب اسلامی با موضوع فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل آماری-رویکردی پژوهش های حوزه ادبیّات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری یا ادب مقاومت، گونه ای از ادبیّات سیاسی اجتماعی است که همراه با شرح و توصیف مقاومت های مردمی در برابر استبداد و تهاجم، به مثابه عنصری کارامد به بیدارگری، عدالت خواهی و ظلم ستیزی کلامی می پردازد. ضرورت بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون این نوع ادبیّات سبب گسترش پژوهش های این حوزه، از اوان شکل گیری انقلاب اسلامی به بعد گردید، تا جایی که سِیر رو به رشد و صعودی این گروه از پژوهش ها به ایجاد گرایش تحصیلی جدیدی در رشته زبان و ادبیّات فارسی با عنوان «ادبیّات پایداری» منجر شد. در این مقاله با بررسی سِیر پژوهش های حوزه ادب پایداری و شناسایی شباهت های پژوهشی و سنجش میزان تطبیق تحقیقات و مطالعاتِ انجام شده با نیازهای دانشگاهی، کوشش شده به این سؤالات پاسخ داده شود که: چه رویکردهایی در پژوهش های حوزه ادب پایداری وجود دارد؟ این رویکردها تا چه اندازه پاسخگوی نیاز پژوهشی جامعه علمی بوده اند؟ و نهایتاً نیازها، ضعف ها و کاستی های پژوهشی این حوزه کدامند؟#,
روابط سرمتنی (طولی و ژانری) اسکندرنامه های منظوم (فردوسی، نظامی و امیرخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سرمتنیت» از مقوله های پنجگانه «ترامتنیت» ژرار ژنت است که به بررسی روابط ژانر شناسانه یک اثر و روابط طولی میان آن و ژانر متعلق بدان می پردازد. این مقوله، برای بررسی آثاری مناسب است که در گذر زمان دگرگون شده و بنا به دلایلی از جمله انتظارات اجتماعی و فکری روزگار خویش و توقعات مخاطبان، به آثاری گاه متمایز از نوع اولیه خویش تبدیل شده اند؛ از جمله چنین آثاری اسکندرنامه ها هستند که حماسه های تاریخی اند؛ اما مشخّصه های ژانری دیگری نیز در آنها وارد شده و آنها را به آثاری فراتر از حماسه های تاریخی تبدیل کرده است. در این آثار چگونگی تأثیر این مشخصه ها بر سرشت حماسی این آثار و نیز ارتباط آنها با عنوان اسکندرنامه قابل بررسی است. برای این منظور، عناصر سه ژانر موجود در این آثار، استخراج شد و چگونگی کاربرد ژانرهای تعلیمی و غنایی در رابطه با سرمتن حماسی بررسی گردید و مشخص شد وجود تداخل ژانری در اسکندرنامه های پس از فردوسی و نمود برجسته ژانر تعلیمی هرچند زمینه حماسی این آثار را از بین نبرده، مقدمات تغییر عنوان این آثار به سوی خردنامه را ایجاد کرده است. در این نوشتار ویژگی ژانری اسکندرنامه های منظوم (فردوسی، نظامی و امیرخسرو) و ارتباط سرمتنی آنها با ژانر اولیه و اصلیشان، حماسه و نیز با عنوان «اسکندرنامه»، بررسی شده است تا ارتباط سرمتنی این آثار و تحولات صورت گرفته در محتوای ژانری آنها مشخص شود.