یکی از موضوعات دلپذیر و مؤثری که از آغاز شعر دَری تا امروز توجه ادب شناسان و شعردوستان را جلب کرده مرثیه سرایی است که از قدیمی ترین دوران در دیوان شاعران موجود بوده است و دراین میان، تفاوت فقط در نوع ابراز آن و شدت و ضعف بیان تأثرات قلبی است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در این زمینه طبع آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را به ثبوت رسانده است. دیوان خاقانی، که همچون دیگر انسان ها همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بود، پر است از سوگ سروده هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. مراثی خاقانی نمایانگر اوج عاطفه و قله احساس این شاعر نازکدل است و از پراحساس ترین و شاعرانه ترین آثار اوست. مرثیه های این شاعر داغ دیده و آزرده شروان، از سوز دل و آتش درون او حکایت می کند؛ سوزوگدازی که هرگونه حجابی را به آتش می کشد و با زبانی ساده و بی تکلف، غوغا و آشوب دلش را برملا می کند و شرط اساسی مرثیه، که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوّت تأثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می شود. در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.
سیستمهای تشکیل دهنده ارگانیسم بدن تحت تاثیر متغیرهای مختلفی هستند که این متغیرها باعث پیچیدهشدن رفتار انسان میشود. این ارگانیسم، در محیطی زندگی میکند که محرک های مختلف بهطور دایمی آن را تحت تاثیر قرار میدهد. روانشناسان برخی از این محرکها را که برای انسان لذتبخش هستند فشارهای روانی مطلوب نامیدهاند و برخی را که موجب آزار و اذیت انسان میشوند باعنوان فشارهای روانی نامطلوب معرفی کردهاند این دسته از محرکها میتوانند اثرات مخرب زیستی - روانی - اجتماعی را در انسان باعث شوند.