فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدح و ستا یش یکی از گونههای مهم ادب غنا یی است که بخش عظیمی از اولین نمونههای شعر فارسی تا پا یان قرن ششم را در برگر فته و تا کنون تحقیقات متعدد ی دربارة آن انجام شده است اما محققان معاصر همواره با د ی دگاه نقد اخلاق ی بدان نگریستهاند و بس یاری جنبه های اجتماعی و ادبی آن مغفول مانده است. در این پژوهش در دیدگاه ابونصر « مدینة فاضله » سعی بر آن است که با در نظر گرفتن ویژگیهای رهبر فارابی به عنوان الگو یی در فرهنگ اسلامی و مقایسة آن با صفات ممدوح در اشعار مدحی جمال الدین عبدالرزاق اصفها نی، نشان داده شود که جمال الدین در مدایحش به توصیف حاکم آرمانی خویش پرداختهاست و به عبارت دیگر، ممدوح را نه آن گونه که هست بلکه آن گونه که باید باشد، به تصویر کشیده است. هشت خصوص یت حکمت، عدالت، برتر ی ذا تی نسبت به د یگران، حاکم یت مطلق، خوش سخ نی، دوری از آز، عزم راسخ و جنگاور ی، می ان رهبر آرمانشهر فارا بی و ممدوح وصف شده در اشعار مدح ی جمال الدین عبدالرزاق اصفها نی مشترک است و نشانههای د یگری از جمله عدم تطبیق حاکم وصف شده با واقع ی تها ی تار یخی می تواند آرمانی بودن ممدوح جمال الدین نظریه را قوت بخشد.
بررسی حماسه سرایی درادبیات کهن عربی
حوزه های تخصصی:
حماسه یکی از مهم ترین انواع ادبی است که از دورانی که ملتی در راه دست یافتن به شکوه و تمدن گام نهاده است سخن می گوید. ادبیات عربی به دلایلی، از شاهکار برجسته ی حماسی بی بهره است. در این ادبیات، حماسه گونه هایی یافت می شود که در این مقاله، این حماسه گونه ها، در عصرهای مختلف ادب عربی بررسی شده است. در عصر جاهلی نمونه هایی از این حماسه گونه ها را می توان در معلقات هفتگانه، بوی ژه در معلقه وسیره یعنتره بن شدّاد وأُرجوزه ها و جنگ سروده ها مشاهده کرد. در این عصر در اشعار شاعران «صَعالیک» نیز می توان ردپای اشعار حماسی را یافت. أبوفراس حمدانی، بشار بن برد و ابوتماماز برجسته ترین شاعران عصر عباسی می باشند که بایستی اشعار حماسیشان را در لابه لای ابیاتی که در فخر سروده اند، یافت.در این میان، قصیده ی«فتح الفتوحِ» ابوتماماز شاهکارهای ادب عربی بشمار می رود که در آن، حماسه، مدح و فخر رابگونه ای ژرف و زیبا درهم آمیخته است.«صفی الدین حلّی» پیشگام شاعران فخر و حماسه در عصر انحطاط می باشد. عدم گسترش تخیل و ژرف نگری، روی آوردن به شیوه های تقلیدی،وبرخودارنبودن از ملیّت واحد و جامع،از عوامل اصلی فقدان شاهکار حماسی در ادبیات کهن عربی می باشد.
داستان لیلی و مجنون در گستره ادبیات تطبیقی (مطالعه موردی: ادبیات و هنرهای زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان لیلی و مجنون، روایتی نا مکرّر از کهن داستان «عشق» است که گذر روزگاران، غبار کهنگی بر رخساره اش ننشانده است. این داستان هرچند ریشه در تاریخ کهن قوم عرب، در سده نخست هجری دارد؛ امّا تنها در یک اثر ادبی، با عنوان نمایشنامه لیلی و مجنون، اثر احمد شوقی، آن هم در دوران معاصر، بازتاب می یابد. ولی به محض ورود به ایران در سده چهارم، در سروده های شاعران نامی بازتاب یافته و در سده ششم، نظامی گنجوی منظومه ای به نام لیلی و مجنون
می سراید که 66 منظومه شعری به پیروی از آن سروده می شود و پس از پهنه ادبیّات، در بسیاری از هنرهای زیبای ایرانی از قبیل نگارگری، خوشنویسی، تئاتر (نمایش)، سینما، موسیقی، فرش بافی و... نیز رسوخی چشمگیر می کند. در ادبیّات ترکی نیز بیش از 30 منظومه به تقلید از لیلی و مجنون نظامی سروده شده که تئاتر (نمایش و اُپرا)، موسیقی و سینمای آذربایجان را هم باید به آن اضافه کنیم. در هندوستان، این داستان، بیشتر از ادبیّات، در صنعت فیلم سازی سینمای هندوستان بازتاب داشته است که از همین رهگذر، کشورهایی چون ایران، تاجیکستان، آذربایجان و مالزی، درصدد ساختن فیلم هایی با عنوان «لیلی و مجنون» برآمدند. این داستان با ورود به دیگر کشورها، آراسته به آداب ورسوم آن ها گردیده و هم رنگ مردمان همان محیط گشته است؛ گویی اینکه «لیلی» و «مجنون»، مردمانی از همان سرزمین هستند.
نقد زبان حماسی در حملة حیدری باذل مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل بازتاب «فولکلور» در ادبیات غنایی با تکیه و تأکید بر غزل های شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه هر قوم و ملّتی بخش عظیمی از فرهنگ معنوی آن ملت است که سینه به سینه از نسل های قدیم تا به امروز نقل شده و در گذر زمان حافظ هویت فرهنگی ملّت ها بوده است؛ این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، قصه ها، باورها، آیین ها، ترانه ها، آداب و رسوم و ... می شود. بخش قابل توجهی از اصطلاحات عامیانه ایران، ضرب المثل هایی است که بر زبان عوام جاری است؛ این کاربردها در نثر فارسی و به خصوص در نوع ادبی داستان و رمان بیشتر از شعر بود؛ با این حال در شعر فارسی و به ویژه در شعر شاعرانی که هم برخاسته از متن جامعه و هم با فرهنگ عامه آشنا بودند یا گرایش به زبان کودکانه داشتند، گستره وسیع تری یافت. شهریار از این نوع شاعران است؛ او هم از متن جامعه بود و هم با فرهنگ هزار ساله ایران و آداب و رسوم جامعه آشنا بود؛ نگاه او در ادبیات عامه به مراتب از بسیاری دیگر از شاعران فراگیرتر و جامع تر است. به کارگیری مثل ها، ضرب المثل ها، باورها و عقاید خرافی، واژگان و زبان برخاسته از توده عامه مردم موضوع اصلی این مقاله است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی غزلیات شهریار و یافتن مواردی از امثال و حکم و آداب و رسوم و باورهای موجود در اشعار او و توضیح و تبیین آن ها چهره ادبیات عامه یا بخش هایی از آن در شعر نو و به ویژه زبان شهریار روشن شود.
انگیزه ها و آماج های طنز شمس تبریزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
77 - 87
حوزه های تخصصی:
طنز گونه ای ادبی است که با دیگر گونه های شوخ طبعی از جمله هجو، هزل و مطایبه پیوندهای مشترک و ناگسستنی دارد. به همین دلیل طنزپژوهانی که در تعاریف خود سعی داشته اند بین طنز و واژگان پیرامون آن تفکیک و مرزبندی دقیق قائل شوند، معمولاً دچار اغتشاش و سر در گمی شده اند؛ بویژه اینکه میان طنز در معنی سنّتی آن با طنز مدرن تا حدودی تفاوت است. زبان طنزآمیز برخی از متون عرفانی، منعکس کننده اوضاع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار آفرینش خود هستند، ابزاری ادبی برای عصیان در برابر جامعه و تبلیغ باورهای درست از طریق نقد باورهای نادرست است. سلطان الاولیا و الاقطاب تاج المعشوقین، شمس الدین والحق، محمدبن علی بن ملک تبریزی (ت582 ه.ق) است که از دریچه های مختلف می توان به اثر او نگریست، از جمله طنز را در اثر وی بررسی کرد. شمس تبریزی مفهوم را با لحن های متفاوت و بالاخص الحان طنزآمیز و مفرّح به مخاطب منتقل می کند. در این پژوهش پس از گفتاری کوتاه درباره چیستی طنز، سعی شده است که با توجه به طنز موجود در ادبیات کلاسیک، این مقوله را در مقالات شمس بررسی کنیم و به چند هدف برجسته وی نظیر طنز در نکوهش صوفیان ریایی، تعریض به عارفان، جنبه تعلیمی هزل، روحیه شاد شمس، بی رنگی در مرحله کمال، و طنز در نبرد با مفاسد اجتماعی اشاره کنیم.
معشوق شعری در ادبیات معاصر با تأکید بر شعر شمس لنگرودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه سیر تحول شعر عاشقانه از گذشته تا امروز، ما را با شاعرانی آشنا می کند، که عشق جوهر وجود آنان و هم ذات شعرشان بوده است. بر این اساس تاکنون آثار و اندیشه تعدادی از شاعران نام آشنای معاصر چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، حسین منزوی و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ اما راز و رمز شعر گروهی دیگر همچنان در پرده ابهام باقی مانده و کمتر کسی به سراغشان رفته است. این جستار به نقد و بررسی اشعار عاشقانه شاعر معاصر، شمس لنگرودی، و نگرش او به معشوق پرداخته است. در پنجاه و سه ترانه عاشقانه و دیگر اشعار این شاعر، شاهد نگرش جهانی و انسانی لنگرودی به معشوق هستیم. مخاطب شعر شمس به خوبی می تواند تفاوت های معشوق شعر سنتی را با شعر نو مورد مقایسه قرار دهد. این پژوهش سعی کرده است، الگوهای ارزشی معشوق شعری را در عاشقانه های شمس لنگرودی معرفی کند.
تحلیل و بررسی ساختارساقی نامه بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساقی نامه یکی از گونه های ادبیات غنایی در قالب مثنوی است که در بردارنده ی مضامینی مانند سرخوشی، اغتنام فرصت، و نیز گاهی متضمن مواعظ و نکته های اخلاقی و حکمی است؛ یکی از ساقی نامه هایی که می توان آن را از حیث درونمایه و مضمون متفاوت با نمونه های پیشین دانست، ساقی نامه ملک الشعرای بهار است؛ بهار با توجه به زمینه شعری خویش و نیز اوضاع اجتماعی، ساقی نامه ای با درونمایه ای اجتماعی و سیاسی سروده است. در این پژوهش ضمن سیری اجمالی در ساقی نامه سرایی و بیان ویژگی های آن، دستگاه های مختلف ساقی نامه بهار را با روش تحلیل ساختاری متن بررسی نموده و نشان داده ایم بهار با استفاده از زمینه اجتماعی، قالبی کاملاً غنایی را در خدمت موضوعی کاملاّ اجتماعی به کار گرفته است. حذف در دستگاه عروضی، انواع تکرار های آوایی و واژگانی، واژگان ساده و کاربرد اسامی مختلف حماسی و تاریخی، سادگی دستگاه نحوی و بلاغی و تناسب زمان از مختصات این اثر است؛ می توان گفت مجموع این عوامل نشان می دهد دستگاه های مختلف متن در ارتباط با موضوع از انسجام مطلوبی برخوردارند.
تحلیل ژرف ساخت گونه ی عشق و پیوند در حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرضیّه ی اصلی این جستار، اثبات تمایز و تفاوت موجود میان گونه ی عشق حماسی و غنایی بوده، موضوعی که تا کنون نه در ایران پژوهشی پیرامون آن انجام یافته و نه حتّی پژوهندگان چنین تمایزی را در تحقیقات خود مدّ نظر داشته اند. اکثر قریب به اتّفاق تحقیقات هم، پیوسته با دریافتی که از گونه ی عشق مطرح در متون غنایی داشته، بنمایه ی عشق و پیوند را در متون حماسی بررسیده اند. به دلیل فقر پژوهشی موجود در همین بستر، گاه حتّی با تکیه بر همین نگرشها، نوع ادبی یک یا چند متن حماسی نیز به نادرستی مشخّص شده است. این پژوهش سعی دارد تا با تشریح ابعادی ناگفته از ژرف ساخت گزاره ی عشق و پیوند در متون حماسی، ضمن نمایاندن ویژگی های خاص گونه ی عشق مطرح در متون حماسی، دریافتهای نادرست از نوع ادبی برخی از همین متون را نیز آشکار سازد. لذا در روش پژوهش، پس از در نظر داشتن تعریف جدیدی که از نوع حماسی به دست داده شده، نوزده روایت منظوم و منثور حماسی مورد بازخوانی قرار گرفته و برآیندهای آن به شکل توصیفی و تحلیلی در چهار بخشِ ارتباط مستقیم عشق با نام و ننگ و نقش این تعامل در آفرینش حماسه، دگردیسی قهرمان حماسه در چهره ی عاشق، پیوند با شاه دخت بیگانه و روایت شناسی گونه ی عشق حماسی ارایه شده است.
سبک کنایی «دو کلمه حرف حساب» کیومرث صابری فومنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنزهای سیاسی و اجتماعی در مطالعات تاریخ سیاسی و اجتماعی، و بررسی خردورزی و خردستیزی آبشخوری پرشور و خروش از عواطف انسان های ظریف و حساس است. این گونة ادبی ابزاری مؤثر برای تحول آفرینی و اصلاح کژی ها و ناراستی هاست. طنزهای اجتماعی و انتقادی را می توان در پیوند با امر عقلانیت و به نوعی جامعه پذیری و مشارکت در روند رو به رشد حرکت اجتماعی و مردم سالاری دانست. با بازشناسی طنز به منزلة گونة ادبی تأثیرگذار در گفتمان انتقادی، می توان گامی به تحلیل جامعه شناسی ادبی نزدیک شد. طنزنویسان با بهره گیری از شگردهای ادبی انتقادات پوشیدة خود را مطرح می کنند و در مسئولان جامعه و مردم به خصوص نخبگان تأثیر می گذارند. طنزهای سیاسی کیومرث صابری، که از 1363 در ستون «دو کلمه حرف حساب» روزنامة اطلاعات چاپ می شد، نمونة برجسته ای از این گونه طنز و از جهاتی درخور تأمل است. در این مقاله، چگونگی استفادة او از کنایه در خلق تصاویر طنزآمیز نشان داده شده است. کنایه در طنزهای نخستین صابری کم تر است؛ ولی با گذشت زمان، به سبک نگارش صابری تشخّص بخشید و از عناصر شکل دهندة سبک شخصی او شد.
بررسی خوارق عادات یا خلاف آمد عادت ها در حماسه
حوزه های تخصصی:
هم چنان که مبالغه یکی از شرط های گریزناپذیر توصیف صحنه های میدان های جنگیست، خلاف آمد عادات یا خوارق عادات، نیز یکی از ارکان اصلی شعر حماسی بشمار می رود. خوارق عادات در این مقاله، شامل نیروهای آسمانی، نیروهای زمینی، عوامل انسانی و امور جادوییست و در شاهنامه فردوسی و چند اثر حماسه مذهبی، از جمله؛ حمله حیدریِ باذل مشهدی، حمله حیدریِ راجی کرمانی، خاوران نامه و علی نامه، بررسی شده است. مضامین این عنصر جدایی ناپذیر حماسه، در شاهنامه فردوسی که به تأثیر از فرهنگ باستانی ایران سروده شده، پررنگ تر از مضامین مشابه در حماسه های مذهبیست. بسامد نیروهای آسمانی در حماسه های مذهبی، بیش تر از شاهنامه فردوسی، و برعکس بسامد نیروهای زمینی، عوامل انسانی و امور جادویی در شاهنامه بیش تر از حماسه های مذهبیست.
بازتاب عنصرِ مکان در ادبیات زندان مطالعه موردپژوهانه: (ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندان و ادبیّات وابسته به آن از دیرباز وجود داشته است. ادبیّات زندان، ناله جان های فرهیخته ای است که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به زندان رفته و طعم حبس و اسارت را چشیده و با قدرت بیان، به ثبت لحظه های سخت و اندوه بار خویش پرداخته اند. این ادبیّات به دلیل طبیعت و ماهیّت خاصّ خود از جنبه های مختلف عناصر ادبی چون عنصر مکان، زمان و شخصیّت نیازمند بررسی دقیق است. از طرفی شناخت انواع مکان و راه و روش حضور آن در ادبیّات زندان و همچنین ارتباط و تأثیر آن بر این نوع ادبیّات نیز ملازم ممارست خاص است. نویسندگان در آثار هنری خود به مکان اهتمام ویژه ای داشته و آثار آنان با مکان روی دادن حوادث ارتباطی تنگاتنگ دارد. بزرگ علوی و صنع الله ابراهیم، دو نویسنده در حوزه ادبیّات زندان در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزه های این دو نویسنده در روی آوردن به ادبیّات زندان، نحوه به کارگیری انواع مکان و نیز تأثیر این عنصر را بر ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم مورد بررسی قرار دهد. با وجود همانندی بسیار در رویکرد این دو نویسنده به ادبیّات زندان، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد و در خصوص به کارگیری انواع مکان، علوی بیشتر از مکان باز و اختیاری امّا ابراهیم از مکان بسته اجباری بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی و توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکا است.
بررسی نقد بوم گرایانه داستان های علی اشرف درویشیان
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 135
حوزه های تخصصی:
مطالعه در حوزه عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیات به شاخه جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط می شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی یاد می کنند. تفاوت در خاستگاه های اقلیمی، تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان را در پی دارد. هرچند دغدغه نقد زیست محیطی بیشتر ارتباط، تأثیر و تأثر ادبیات و محیط زیست است، بنابر گستره دامنه این نوع نگاه و تعریف گلوتفتلی از نقد بوم گرا، این نقد به ارتباط میان ادبیات و محیط فیزیکی می پردازد و ویژگی های اقلیمی هم یکی از عناصر محیط فیزیکی آفرینش های ادبی است و زیرمجموعه نقد بوم گرا به شمار می رود. این ویژگی ها در داستان های علی اشرف درویشیان نشانگر نگاه نویسنده به محیط اطراف و تأثیرپذیری او از حوزه اقلیم و جغرافیای تولید اثر ادبی است که اثر او را از اصالتی بومی و بوم گرایانه برخوردار می سازد. درویشیان یکی از نویسندگان قابل توجه در عرصه ادبیّات اقلیمی در مکتب داستان نویسی غرب (کرمانشاه) است. او غالباً در داستان هایش با توصیف عناصر بومی و اقلیمی، تأثیرات آگاهانه یا ناخودآگاه این عناصر بر ذهن و زبان خود را در قالب باورها و اعتقادات، آداب و سنن، طبیعت بومی، آب و هوا، شکل معماری، زبان و واژگان و اصطلاحات محلی و بومی و ضرب المثل ها بازتاب داده است.
درآمدی بر نظریه عام کلیشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نظریه عام کلیشه ها» یکی از نگاه های صورت گرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارت شناسی و واژگان شناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبان شناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصه های عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثل ها، چیستان، کنایات، قصه ها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشه ها را معرفی نمود. پرمیاکوف و برخی هم نظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینش های ادبی باید از عناصر کلیشه ای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی به این گونه عبارات نداشتند، تلاش کردند که علت وجودی کلیشه ها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشه ها صرفاً مشتی عبارات دست دوم، کهنه و پیش پا افتاده نیست.
پرمیاکوف از منظر زبان شناسی، نظریه عام کلیشه ها را ارائه می کند و حدود طرح کلی نظریه اش از ضرب المثل ها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانه ها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل می شود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحد های ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: «یادداشت هایی درباره نظریه عام کلیشه ها» می توان ادعا نمود که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر به دنبال طرح مقدماتی این نظریه بوده است.
هدف ما از ارائه این نوشته، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبان شناسان و منتقدان ادبی را از منظر محققان شعر شفاهی و نیز صورتگرایان درباره ادبیات عامیانه جستجو نموده ا یم.
ملاصدرا، فیلسوف ساقی نامه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساقی نامه ها، یکی از انواع ادبی مؤثر در ادبیات فارسی است که گفته می شود شکل تحول یافته ی خمریات ادب عربی است و در سیر تحولی خود با صبغه ای فلسفی، اخلاقی، عرفانی و انتقادی توسط شاعران ساقی نامه سرای فارسی عرضه شده است. این نوع ادبی از جهت ساختار و محتوا دارای ویژگی هایی است که کمابیش در اغلب آن ها تکرار می شود. از جمله ی این خصوصیات اشتمال بر بن مایه های اصیل متون عرفانی و کاربرد واژگان اهل تصوف و ادبیات مغانه چون ساقی و می و جام و چنگ و مطرب و... می باشد.
با تأمل در اشعار ملاصدرا، فیلسوف و حکیم نامدار عصر صفوی، دریافته می شود که اشعار وی بسیاری از خصوصیات نوع ادبی ساقی نامه را دارا می باشد. وی علاوه بر کاربرد واژگان، موضوعات و بن مایه ها ی این نوع، به شرح و بیان ارزشمندترین آموزه های حکمی و عرفانی حکمت متعالیه، که خود مؤسس آن بوده است، می پردازد. این پژوهش به شیوه ی تحلیل محتوا، به توصیف و تبیین اشعار صوفیانه ی ملاصدرا از منظر خصوصیات کلی ساقی نامه ها می پردازد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا می توان ملاصدرا را در شمار ساقی نامه سرایان ادب فارسی محسوب کرد؟
ارزش های تعلیمی امثال شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه در تقسیم بندی های شعری جزء ادب حماسی به شمار می آید ولی این اثر حاوی نکات تعلیمی بسیاری است که اگر آن را جزء ادب تعلیمی قرار دهیم رواست. بخشی از این ارزشمندی شاهنامه از دید حکمی به دلیل نوع داستانی اثر است. از سویی بخشی از ادب تعلیمی ما را امثال و حکم تشکیل می دهد و شاهنامه به دلیل کارکرد تعلیمی امثال و ارزش های تعلیمی خود یکی از گنجینه های بی نظیر فارسی از این حیث است.
امثال و حکم متأثر و برآمده از شاهنامه چند دسته اند: برخی از دل شاهنامه برآمده اند و سخنان خود فردوسی اند و برخی دیگر از زبان قهرمانان برای تأیید یا روشن کردن سخنشان بازگو شده اند و دسته ای را نیز بعد از فردوسی،گویندگانی گمنام در جمع بندی ماجراها در طول قرن ها ساخته اند.
این مقاله بر آن است تا با اشاره مختصر به گونه های اول و دوم، به گونه سوم به شکل مبسوط بپردازد چه مثل های برآمده از شاهنامه در ادبیات عامیانه، اغلب کارکردی تعلیمی دارند و ایرانیان در طول قرن ها که از خلق شاهنامه و حماسه و اسطوره می گذرد، قضاوت خویش را در مورد این شخصیت ها به شکل عمومی و در دل این امثال بازگفته اند که همه حکایت از نفوذ عجیب این داستان ها در دل و ذهن آنها دارد.
تأملی در نظریه انواع در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی ادبی یا نظریه انواع ادبی یکی از نظریات مطرح در حوزه نظریه ادبی است که در حیات حدوداً دوهزار و چهارصد ساله خود محمل مناقشات، رد و قبول ها و جرح و تعدیل های فراوانی بوده است. در این مناقشات و مجادلات مسائل و مباحث مختلفی مطرح شده که سبب گسترش، تعمیق و امروزه تثبیت این نظریه شده است. این مقاله بر آن است تا از انبوه مباحث مطرح در این نظریه به مسائلی بپردازد که توجه به آنها در مطالعات گونه شناسانه ادبیات فارسی ضروری است؛ مسائلی چون: تعریف نوع ادبی، رابطه نوع ادبی با آثار ادبی، انواعِ انواعِ ادبی (انواع بنیادی)، قراردادهای نوع، نوع ادبی و ایجاد انتظارات، میزان رعایت قراردادهای نوع، نوع ادبی و بینامتنیت، زمان مندی انواع ادبی، نوع ادبی و فرهنگ، نوع ادبی و تاریخ ادبیات، دور در گزینش انواع ادبی، و تعریف و نام دهی انواع ادبی. این مقاله ضمن طرح این مباحث، به نقد رویکرد سنتی نظریه انواع ادبی فارسی پرداخته و ضرورت اتخاذ رویکرد جزئی نگرانه به انواع ادبی را متذکر می-شود.
بررسی شکنجه و کُشتار دوره مغولان بر اساس تاریخ جهانگشای جوینی (جلد اول)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
51 - 62
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی یکی از ارزنده ترین تاریخ های موجود از دوره مغولان و خوارزمشاهیان و اسماعیلیان است که اطلاعاتی بسیار سودمند به دست می دهد و این خود باعث استفاده متون تاریخی دیگری چون تاریخ وصاف، جامع التواریخ و ... شده است. چیزی که در این کتاب بیش از بیش مشهود است و کمتر در کتب و مقالات دیگر به آن پرداخته شده، شکنجه ها و ویرانگری های مغولان است. در این مقاله به اثبات رسید که مغولان در جریان حمله به ایران بسیاری از مردم بی دفاع یا جنگجویان را با شیوه هایی چون سوزاندن، دریدن شکم، از دم تیغ گذراندن، خفه کردن و... به قتل رساندند و با روش هایی چون گوش بریدن، اسیر کردن، تجاوز جنسی و ... به آزار و شکنجه آنها پرداختند. شهرها نیز از این هجوم وحشیانه بی نصیب نماندند و بسیاری از دیوارها و حصارها تخریب و یا به آتش ظلم آنها دچار شدند. به علاوه جوینی هم چون یک مُصلح اجتماعی دلایلی را که مزید در ویرانی و قتل و کُشتار ایرانیان شده، در خلال متنِ کتاب مورد نقد و تحلیل قرار داده است که بدان ها نیز اشاره ای مختصر می شود.
باورها و عناصر ادبیات عامه در رُمان سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان سیاسی- اجتماعی سووشون که با شهرت خود، سیمین دانشور را در کنار بزرگان داستان نویسی ایران قرار داده، افزون بر خصلت جمع گرایی و توده اندیشی، مجموعه ای از ادبیات و باورهای مردم ایران است. توجه به فرهنگ و ادبیات عامه در اثر دانشور نه تنها عیب نیست، بلکه در نوع خود بیانگر بلاغت و سخندانی اوست.
مقاله حاضر به بررسی عناصر ادبیات و باورهای عامه در این اثر می پردازد. در این پژوهش باورهای عامه نظیر توتم، تابو، فتی شیزم، آنیمیزم، مانا، نوما و خرافه ابتدا تعریف و تشریح شده اند، سپس شواهد آن از متن ارائه گردیده است. در مقدمه ویژگی ها و کارکردهای ادبیات عامه و سپس وضعیت ادبیات داستانی و موقعیت سووشون و جایگاه آن در فرهنگ مردم بیان شده است. سووشون با وجود خصلت توده گرایی، بسیاری از معایب نثر معاصرانش، نظیر رکاکت بی حد، تعصب و تحزب و تجددگرایی های بی معنی را ندارد. یافته ها نشان می دهد که سووشون موفقیت و اقبال خود را مدیون به کارگیری همین عناصر و باورهاست. البته دانشور هریک از این عناصر را برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، با اغراق و غلو همراه کرده و آن را دست مایه ای برای پرورش مطلب و غنای اثر قرار داده است.