فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
رمان پسامدرن چیست؟
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
از چند سال پیش به این سو که نخستین رمانهای پسامدرن در کشور ما منتشر شدند، شناخت ویژگیهای رمان پسامدرن به یکی از مسائل مهم در مطالعات ادبی تبدیل شدهاست. به سبب کاربردهای متعددی که اصطلاح «پسامدرنیسم» در حوزههای گوناگونِ علوم انسانی پیدا کردهاست، هیچگونه اجماعی دربارة تعریف رمان پسامدرن موجود ندارد. مقالة حاضر، با تأکید بر ماهیتِ متکثّر بحثهای نظری که دربارة پسامدرنیسم از منظرهای گوناگون صورت گرفته، صرفاً کوششی است برای تقرّب به یکی از نظریههای تأثیرگذار دربارة رمان پسامدرن که در دو مقالة مشهور به قلم جان بارت مطرح شدهاست. در بخشِ نخستِ مقالة حاضر، بحثی در خصوص زمینههای فکری و فرهنگی و اجتماعیِ پیدایش پسامدرنیسم ارائه میشود. بخش دوم این نوشتار، شرحی است بر تطوّر آراء جان بارت دربارة رمان پسامدرن. در سومین بخشِ مقاله ، بر مبنای دیدگاه جان بارت، بحثی دربارة شیوة روایت در رمان آزاده خانم و نویسندهاش، نوشتة رضا براهنی، ارائه خواهد شد که شالودة آن، تأکید بر ماهیت پسامدرنیستیِ نحوة روایت در این رمان است. بخش پایانیِ مقالة حاضر، به نتیجهگیری از بحثهای ارائهشده اختصاص دارد.
نمادپردازی در رمانهای سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد ابزاری است که برخی از نویسندگان افزون بر انعکاس امور درونی و ذهنی و حالات روانی و عاطفی خود، آن را برای زیبا و موثرتر کردن و عمق بخشیدن به آثارشان و نیز گریز از فشار سانسور حکومتهای استبدادی، به کار می گیرند. سیمین دانشور به عنوان یکی از نویسندگان برجسته معاصر، آثار ارزنده ای آفریده است که با اقبال خوانندگان رو به رو شده و جایگاه ویژه ای را برای او رقم زده اند؛ بویژه سه رمان او، سووشون، جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان جزو پرخواننده ترین و جذابترین رمانهای امروز به شمار می آیند. مساله مورد بررسی در این جستار، وجوه و ابعاد نمادپردازی در رمانهای سیمین دانشور و تحلیل تحولات نمادپردازی او از زمان انتشار سووشون (1348) تا زمان انتشار ساربان سرگردان (1380) با تاکید بر همین سه اثر است. دانشور در این رمانها در بیشینه عناصر داستانی اعم از شخصیت، زبان، حوادث و زمان و مکان نمادپردازی کرده است. به طور کلی، سیر نمادپردازی دانشور از « سووشون» تا «ساربان سرگردان»، سیری است از سادگی و استواری و روشنی، به غموض و پیچیدگی.
مقاله: الگوی ایرانی میل ناکام (1)
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۹
حوزه های تخصصی:
گزارش: قصه های ایرانی
آیین شاهنامه خوانی
پرونده طنز: از کمدی تا تراژدی (نگاهی به سیر تحول کمدی)
حوزه های تخصصی:
سعدی؛ مرثیه سرایی با «زبان گیری مادرانه»
حوزه های تخصصی:
نماد پرندگان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور بررسی نمادهای پرندگان در مثنوی مولانا با روش کتابخانه ای نوشته شده است. نگارنده پس از استخراج تمام کاربردهای پرندگان با استفاده از روش تحلیل محتوا به طبقه بندی، توصیف و بیان معانی نمادین آنها پرداخته است. بر اساس یافته های این گفتار در مثنوی از 30 پرنده با نام و صدها پرنده بی نام سخن به میان آمده که گوشه ای از نمادپردازی مولانا را تشکیل داده است. یکی از نتایج مهم این بررسی این است که پرندگان در تحلیل نهایی خود، نمادی از سر گذشت روح انسان در قفس تن و دنیای مادی را بازگو می کنند.
معانی و مفاهیم نمادین پرندگن با ویژگیهای طبیعی آنها پیوندی ناگسستنی دارد. افزون بر آن، آموزه های دینی، فرهنگی و نیز اساطیری که در طول زمان در اطراف هر یک از آنها شکل گرفته است در مفاهیم ویژه ای که مولانا از آنها ارایه می کند، نقش و تاثیر فوق العاده ای دارد. در مجموع می توان گفت پاره ای از برداشتهای مولانا از پرندگان کاملا ابداعی و بی سابقه است و برخی دیگر در سنتهای فرهنگی ریشه دارد. شکل گیری مفاهیم نمادین پرندگان در مثنوی از یک سو از جهان بینی خاص مولانا سرچشمه گرفته و از سوی دیگر، ناشی از برداشتهای شخصی و قریحه توانای اوست.
شب عروس
عزای عمومی اعلام کنید! رادی مرده است!
حوزه های تخصصی:
همسفر آبهای نیلگون پارس
چگونه برای مطبوعات طنز بنویسیم؟
حوزه های تخصصی:
آشیانه سیمرغ از درخت وسپوییش تا کوه البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب شباهتهای متعددی که میان درخت و کوه وجود دارد، سیمرغ شاهنامه از درخت ویسپوبیش به کوه البرز نقل مکان می کند. سیمرغ، سئن یا مرغو سئن اوستا در شاهنامه نیز حضور خود را با تفاوتهایی حفظ کرده است. اگر سیمرغ اوستا چهره ای آیینی و پذیرفته دارد. شاهنامه چهره ای اهریمنی را نیز در داستان اسفندیار به آن افزوده است آشیانه سیمرغ در اوستا بر درخت ویسپوبیش و در شاهنامه بر فراز کوه البرز است. پژوهشهای مربوط به شاهنامه و شناخت اساطیر ایران، به علل و عوامل تغییر مکان سیمرغ در شاهنامه (و متون تاریخی، فلسفی وعرفانی دوران اسلامی) توجهی نکرده و از آن درگذشته اند. مقاله حاضر نشان می دهد به سبب تاثیرات آیین مهر، حضور عناصر مهری چون خورشید و آب در داستانهای مربوط به سیمرغ، همسانی سیمرغ و عقاب (یکی از پرنده های مهری) و نیز شباهتهای میان کوه البرز و درخت ویسپوبیش، سیمرغ اوستا و متون پهلوی در شاهنامه و سایر متون دوران اسلامی بر فراز کوه البرز آشیان گرفته است. اطلاق سئن به عقاب و سیمرغ، همسانیهای موجود میان این دو پرنده، یکی پنداشتن مهر و خورشید، شباهت آنها با سیمرغ، جاندار انگاری کوه، رشد آن چون درخت، مرکزیت، حضور عنصر هوم و آب در کنار کوه و درخت در اوستا و نشانه های موجود و مؤید در سایر فرهنگها به خصوص هند، اسباب و علل تغییرمکان آشیانه سیمرغ بوده است.
هدف و شیوه طنز
منبع:
تابستان ۱۳۸۶ شماره ۵۲
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی عنصر « گفت و گو » در مقامات حریری و حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مقامات حریری و حمیدی، به عنوان دو اثر منثور و ارزشمند، جزو ادبیات داستانی کهن در ادب عربی و ادب فارسی به حساب می آیند.
«گفت و گو» میان شخصیت های داستانی، یکی از عناصر داستان است که در شناساندن حوادث و شخصیت های داستان به خوانندگان نقشی مهم بر عهده دارد.
نویسندگان این مقامات به ویژه حریری با تبحر کامل توانسته اند از ظرفیت عنصر «گفت و گو» در داستان های خود استفاده نمایند. مقایسه ی میان شیوه های بهره برداری حریری و حمیدی از عنصر «گفت و گو» جنبه ای مهم از ارتباط دو ادب فارسی و عربی را روشن می سازد.
در این مقاله، با بررسی و دقت نظر در انواع و شیوه های گفت و گو در مقامات حریری و حمیدی و تطبیق میان آن دو، به برجستگی ها و کاستی های موجود در بهره برداری هر کدام از این عنصر اشاره شده است و نتیجه گیری شده که حریری توانسته است از این عنصر برای جذاب نمودن مقامات خود، بهتر بهره برداری کند. "