فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۷۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارائه چارچوبی برای عوامل انسانی مرتبط در امنیت سیستمهای اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امنیت اطلاعات یک مسأله حیاتی است و امروزه سازمانها در سراسر دنیا با آن روبهرو هستند. امنیت سیستمهای اطلاعاتی هم فناوری و هم افراد (عوامل انسانی) را در برمیگیرد. در بیشتر تحقیقاتی که در زمینه امنیت سیستمهای اطلاعاتی صورت گرفته؛ یک نوع دید و رویکرد فنی وجود داشته است. پژوهش حاضر در راستای الگوی جدیدی است که آن را ""مسأله انسانی"" و""مسأله سازمانی"" مینامند. این الگو بر ""امنیت اطلاعات رفتاری"" تمرکز دارد و در آن بر این نکته که کاربران و در کل عوامل انسانی، ضعیفترین و سستترین عنصر آسیبپذیر در مدلهای امنیت سیستمهای اطلاعاتی مطرحند تأکید میشود. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت امنیت، برای سازمانهای امروزی، یک مدل مدیریتی برای بررسی نقش عوامل انسانی در امنیت سیستمهای اطلاعاتی ارائه میشود. هدف این پژوهش، به طور خاص شناسایی و مدلسازی سازه های مدیریتی حیاتی و اساسی مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی است. در این راستا، سازههای ""حمایت مدیریت عالی، آموزش امنیتی، فرهنگِ امنیتی، مهارت امنیتی، تقویت خطمشی امنیتی، تجربیات و خودباوری افراد"" بهعنوان فاکتورهای مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی معرفی میشوند. روششناسی این مطالعه، ترکیبی از تکنیکهای کیفی و کمّی تحقیق است. از طریق تکنیکهای کیفی و بررسی پیشینه موضوع، متغیرهای کلیدی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی شناسایی شدهاند.
سپس با توجه به مدل مفهومی پژوهش که از مرور پیشینه و منابع موضوع و بررسی نتایج تحقیقات قبلی بهدست آمده است، ابزار جمعآوری دادهها (پرسشنامه) طراحی شده و نسبت به جمعآوری دادهها از طریق نمونههای انتخابی (خبرگان و سازمانی) اقدام شده است. پس از آن دادههای جمعآوری شده توسط SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و طبق آن، مدل نهایی تحقیق با عنوان "" مدل عوامل انسانی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی"" ارائه شده است."
بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیات علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارایه الگویی جهت ارتقا یادگیری سازمانی انجام گردید. شیوه انجام تحقیق توصیفی (همبستگی) بود. حجم نمونه برای کارکنان 156 نفر و برای اعضای هیات علمی 169 نفر برآورد گردید و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری سازمانی دیان نیفه 2001 و هوش سازمانی آلبرخت 2003 استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آماری رگرسیون دو متغیری، رگرسیون گام به گام، رگرسیون چندگانه به روش Enter و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد، کاربرد دانش و فشار عملکرد) در هر دو گروه آزمودنی ها با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارند. متغیرهای سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه به ترتیب در هر دو گروه درصد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده اند. همچنین نتایج مدل پیش بینی یادگیری سازمانی از طریق مولفه های هوش سازمانی نشان داد که میزان واریانس تبیین شده یادگیری سازمانی توسط متغیرهای سرنوشت مشترک، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.83 است، همچنین میزان واریانس تبیین شده سرنوشت مشترک توسط متغیرهایی مانند روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.61 است و میزان واریانس تبیین شده روحیه توسط متغیرهایی مانند کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 0.50 است و در نهایت میزان واریانس تبیین شده کاربرد دانش توسط متغیر فشار عملکرد برابر 0.67 است.
صعود بالاتر
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، محور توسعه
بررسی ارتباط سرمایه فکری و عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران : مطالعه موردی استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه توانمندسازی کارکنان و اثربخشی سازمانی در ادارات و سازمان های دولتی شهرستان رفسنجان
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه توانمند سازی کارکنان و اثربخشی سازمانی در ادارات و سازمانهای دولتی شهرستان رفسنجان است. برای این منظور توانمندسازی کارکنان با ابعادی همچون احساس شایستگی، احساس اعتماد، احساس مؤثر بودن، احساس خودمختاری و احساس معنی¬دار بودن شغل سنجیده می¬شود. اثربخشی سازمانی از روش مبتنی بر فرایند درونی سازمان و توسط عواملی همچون فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، روابط انسانی، روش تصمیم¬گیری و پاداش¬های سازمانی سنجیده می¬شود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی جامعه آماری شامل کارمندان ادارات و سازمان¬های دولتی شهرستان رفسنجان است. نمونه مربوط با روش نمونه¬گیری طبقه¬ای متناسب با حجم و پس از مشخص شدن تعداد نمونه هر سازمان بصورت تصادفی انتخاب، و سپس دو پرسشنامه پس از تعیین روایی و اعتبار به منظور سنجش توانمندسازی کارکنان و اثربخشی سازمانی بین آزمودنی¬ها (325 نفر) توزیع و جمع¬آوری شد. اطلاعات جمع¬آوری شده از نمونه آماری با نرم¬افزارSPSS و با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین، میانه، جدولهای فراوانی و نمودارهای مختلف و همچنین آزمودنی¬های آمار استنباطی شامل آزمون کندال و اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده¬های جمعآوری شده، وجود رابطه بین توانمندسازی کارکنان و اثر بخشی سازمانی در ادارات و سازمان¬های دولتی شهرستان رفسنجان را تأیید کرد همچنین بین احساس شایستگی،
ارایه ی مدل بهسازی منابع انسانی با تأکید بر نقش فنآوری های نوین
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی، نه تنها منجر به افزایش توانمندی کارکنان می شود؛ بلکه زمینه ی تشویق کارکنان به خلاق بودن و تولید دانش جدید و نیز یک پارچگی و همکاری های متقابل و کاهش هزینه ها را فراهم می نماید. هدف مقاله ی حاضر، بررسی مؤلفه های بهسازی نیروی انسانی و ارایه ی مدل مناسب برای اجرای موفق روش های بهسازی نیروی انسانی می باشد. نتایج تحقیق، نشان می دهد که در حوزه ی بهسازی نیروی انسانی، فعالیت های متناسب صنعت برق صورت گرفته است. دوره های آموزش و کارآموزی و تدوین مدل های متناسب با آن در سطح گسترده ای برگزار شده است. براساس تعداد دوره های برگزار شده و بررسی اثربخشی آن ها، به طور کلی این حوزه از وضعیت مناسبی در نیازسنجی ها، تحلیل روش ها و اجرای برنامه ها برخوردار است. بنابراین، با توجه به مدل ارایه شده، کسب مزیت رقابتی، ارتقای کیفیت و قابلیت های منابع انسانی، بهره وری، کارآفرینی و... مستلزم بهسازی منابع انسانی و توجه به مؤلفه های آن، به عنوان مهم ترین معیار برای مدیریت منابع انسانی صنعت برق کشور می باشد.
مدیریت منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
زیرپِرس استرس
حوزه های تخصصی:
شرکت سرزنده
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش و فرهنگ سازی در اصلاح الگوی تغذیه کارکنان رسمی مراکز نظامی استان تهران در سال 1387
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دهه اخیر روند عوامل ناتوانی و مرگ زودرس از بیماریهای عفونی و واگیردار به بیماریهای مزمن و تحلیلرونده تغییر یافته است. در این میان ارتباط بین الگوی تغذیه نادرست و بیماریهای مزمن از جمله بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان و دیابت شناخته شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش بر اصلاح الگوی تغذیه کارکنان رسمی سپاه تهران انجام گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی 422 نفر از کارکنان رسمی پنج مرکز نظامی استان تهران که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. پس از تهیه پرسشنامه و تعیین روایی و پایایی آن ، سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان نسبت به الگوی تغذیه ارزیابی و سپس بر اساس اطلاعات به دست آمده، برنامه آموزشی تهیه و با توزیع آن در بین کارکنان اجرا گردید و سه ماه بعد از اجرای برنامه، آزمون ثانویه (post test) انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS14 و آزمون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج:پس از مداخله ی آموزشی، میانگین امتیازات آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان در مورد الگوی صحیح تغذیه به طور معنی داری (001/0p<).افزایش پیدا کرد. بطوریکه میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای کارکنان در قبل از مداخله به ترتیب (09 /17 ) 99/62، (32 /6 ) 04/44، و (48 /11 ) 36/38 بود که بعد از مداخله به ترتیب به (53 /18 ) 47/73، (33 /14 ) 04/58، و (65 /25 ) 57/55 افزایش یافت .
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه و سایر مطالعات انجام شده نشان می دهد اجرای برنامه های آموزشی می تواند بر اصلاح الگوی تغذیه تاثیر مثبت داشته باشد . نتایج این تحقیق می تواند می شود برای اصلاح الگوی تغذیه کارکنان سایر سازمان ها مورد استفاده قرار گیرد.