بازسازی فرایند ( مهندسی مجدد ) یکی از رویه های مدیریت می باشد که در آن مسئولان تمام واحدها و دوایر سازمانی گرد هم می آیند و به صورت هم زمان در ساختار ، فرهنگ ، تکنولوژی اطلاعات تغییرات اساسی می دهند تا در ارائه خدمات به مشتری ، بهبود کیفیت ، کاهش هزینه و سرعت در انجام امور عملکرد سازمان را بهبود بخشند . شرط اول برای مهندسی مجدد ( بازسازی فرایند ) پذیرفتن تغییرات سریع و انقلابی در فرایندها می باشد و به عبارت دیگر مهندسی مجدد با تفکر بریدن از مقررات و قواعد کهنه و منسوخ و جدایی از آن فرضیاتی که بر کارها حاکم بوده شروع می شود و سعی در دیجاد فرایندهای جدید می باشد مهندسی مجدد در روندی است که سازمان از حالت وظیفه گرایی به سوی فرایند محوری حرکت می کند ...
"تئوری آشوب برای درک و پیش بینی رفتارهای تصادفی سامانه های پیچیده با عطف توجه به اثر متقابل غیرخطی اجزاء آنها به کار می ر ود. ویژگی مهم سامانه های آشوبناک این است که می توانند نسبت به هر تغییر ناچیزی در شرایط اولیه سازمان های پیچیده به وجود می آید، حساسیت نشان دهد. کانال های ارتباطی که از عناصر اصلی پیچیدگی سازمان های امروز به شمار می آیند؛ صورت بندی مدل های ذهنی سازمانی را با استفاده از روش های مدل سازی رایج تقریباً ناممکن می سازند، اما استفاده از تئوری آشوب می تواند به عنوان روشی کارآمد برای مدل سازی سازمانی به کار رود. در این مقاله، با تمرکز بر شبکه های ارتباطی افراد درون سازمان که خود از نوع پیچیده هستند، قابلیت فهم و کنترل پیچیدگی سازمان با تئوری آشوب مورد مطالعه قرار می گیرد. البته با طرح کنترل پیچیدگی، ادعایی در مورد رفع آن نمی شود. نظر به اهمیت و ضرورت پیش بینی و محاسبه پیچیدگی سازمان و محیط، تابع احتمالی برای رویارویی سازمان با پروژه های جدید معرفی می شود. این تابع احتمال با نگرش به کانال های ارتباطی، که از پیچیدگی بالایی برخوردار است، و قابلیت کنشگران سازمانی در پردازش اطلاعات، صورت بندی می شود. پس از تعیین این تابع، آنتروپـی احتمال محاسبه و با اندازه گیری عدم اطمینان حاصله، ساختارهای ارتباطی سازمانی چندعاملی با هم مقایسه می شوند.
با استفاده از مفاهیم و محاسبات انجام شده بر مبنای داده های واقعی و تعیین توابع به روش پلیا و محاسبه آنتروپی توابع، مدلی مطرح می شود که بتواند به تناسب با پیچیدگی سازمانی، رفتار آن تابع را پیش بینی و تحت تأثیر قرار دهد. نتایج نهایی نشان می دهند وجود شبکه های ارتباطی منعطف و متناسب با هر پروژه در هر مقطع زمانی مشخص، و متناسب با توان افراد و ابزار درگیر در پروژه، ضروری است و نمی توان برای مدیریت انواع پروژه ها در مقاطع مختلف، به استفاده از یک شبکه بهینه بسنده کرد؛ بلکه با توجه به پیچیدگی ها در هر مقطع، باید از شبکه هایی با شکل های متفاوت سود جست."
"مقاله حاضر در دو بخش با توجه به اهمیت و راهکارهای موجود برای سنجش فعالیتهای علمی و پژوهشی، چارچوبی را جهت سنجش نوآوری در سطح ملی ارائه میدهد. بخش اول به بررسی و مرور ادبیات سنجش تغییرات تکنولوژیک اختصاص دارد. در این بخش ابتدا در مورد زیر بنای تئوریک تغییر تکنولوژیک بحث میشود. در قسمت بعدی سنجش تحقیق و توسعه بعنوان قدیمیترین شاخص فعالیتهای علمی و پژوهشی تشریح میگردد؛ سپس با توجه به نارساییهای سنجش تحقیق و توسعه و واقعیتهای غیر خطی اقتصاد نوین سنجش نوآوری بعنوان تازه ترین راهکار برای سنجش فعالیتهای تکنولوژیک معرفی میشود و در ادامه رویکردهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی تشریح شده و دو رویکرد طبقهبندی سیاست تکنولوژی در قسمت نهایی بخش اول بحث میشود.
در بخش دوم مقاله با استفاده از تحقیق پیمایشی، چارچوب مناسب جهت سنجش نوآوری در سطح ملی پیشنهاد میگردد. در این بخش ابتدا به روش شناسی تحقیق پرداخته میشود و در ادامه با توجه به توانمندیها و قابلیتهای هر یک از رویکردهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی، رویکرد مناسب انتخاب می شود؛ سپس با استفاده از رویکرد مستقیم طبقهبندی سیاست تکنولوژی، جایگاه فعالیتهای نوآورانه کشور تعیین میشود؛ در قسمت بعدی از بین شاخصهای متداول سنجش نوآوری در سطح ملی، شاخصهایی که با توجه به مقتضیات ملی و جایگاه فعالیتهای نوآورانه کشور مناسب میباشند، شناسایی می گردند. در ادامه امکان محاسبه شاخصهای متداول سنجش نوآوری با توجه به وضعیت موجود کشور بررسی می شود و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحقیق پیمایشی، در قسمت نتیجهگیری شاخصهای مناسب و امکانپذیر برای سنجش نوآوری در سطح ملی پیشنهاد میشوند."
در ادبیات اداره امور عمومی، بوروکراسی که در معنای اصیل وبری، به عنوان تیپ ایده آل، بر عرفی، قانونی و عقلانی شدن سپهر اداره دلالت دارد، معانی سیالی می یابد که غالبا با معنای اصیل آن متفاوت است. در این مقاله با بازخوانی تئوری اداره وبر از طریق ساختن یک نظام تاویل بر مبنای زندگی نامه، مساله، مفاهیم بنیانی، رهیافت و ساختار کلی متن او، بر ساخته «بوروکراسی» در بافت جمعی متن مورد مطالعه هرمنوتیکی قرار می گیرد، و با تمایز گذاری روح اداره از پیکره بندی مادی آن، چارچوب مفهومی لازم برای صورت بندی مساله اداره در جهان غیر غربی، فراهم می آید. بر این اساس فقدان روح اداره است که پیکره بندی مادی اداره را در جهان غیر غربی، بی معنا و غیر کارکردی می سازد.
تئوری پیچیدگی، علم مطالعه سیستمهای انطباقی پیچیده است. علمی است که تئوری آشوب، تئوری خودسامانی و هندسه برخالی را در بر میگیرد. این تئوری برخلاف آشوب که از فیزیک ریشه گرفته، به طور اساسی ریشه در بیولوژی دارد. اگر چه بین هستیشناسی، شناختشناسی و روششناسی تئوری پیچیدگی و پست مدرنیست شباهتهایی وجود دارد، ولی نمیتوان آن را در گروی پست مدرنیست قرار دارد؛ زیرا بین علم پیچیدگی و پارادایم اثباتگرایی نیز شباهتهایی وجود دارد. در این مقاله با نگاهی به مفهوم پارادایم، سیر تطور مقایسه پارادایمها با تئوری پیچیدگی، بررسی و ارکان سهگانه پارادایم اثباتگرایی و پست مدرنیست را با پیشفرضهای تئوری پیچیدگی مقایسه خواهد شد. در اینجا نتیجهگیری میشود که تئوری پیچیدگی به طور کامل در گروی پست مدرنیسم قرار نمیگیرد.