عباسعلی گائینی

عباسعلی گائینی

مدرک تحصیلی: استاد گروه فیزیولوژی ورزشی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تهران،ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۸۲ مورد.
۱۰۱.

رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) در زنان بسکتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۷
در بسیاری از ورزش های تیمی از جمله بسکتبال ، هاکی و فوتبال توانایی تکرار فعالیت های سرعتی با فواصل بازیافت کوتاه از شاخص های مهم آمادگی ورزشکار محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی در زنان بسکتبالیست بوده است . به این منظور 30 بسکتبالیست زن عضو تیم های برتر تهران در سال 84 انتخاب شدند. میانگین سن ، قد، وزن و درصد چربی آزمودنی ها به ترتیب 20 سال ، 8/167 سانتی متر، 07/60 کیلوگرم و 5/22 درصد بود. هر یک از آزمودنی ها در 2 روز مجزا، حداقل به فاصله ساعت در مرکز سنجش قابلیت های جسمانی آکادمی ملی المپیک حاضر شدند و به ترتیب در آزمون سنجش حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و آزمون توانایی تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) شرکت کردند. VO2max با استفاده از پروتکل نوارگردان بروس و با دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و RSA با استفاده از 12 تکرار دو 20 متری با فواصل 20 ثانیه سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS12 استفاده شد.
۱۰۲.

تاثیر فعالیت هوازی درمانده ساز بر ماتریکس متالوپروتئینازها در ورزشکاران و غیر ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: MMP,MMP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۲ تعداد دانلود : ۹۰۳
ماتریکس متالوپروتئینازها گروه بزرگی از پروتئازهایند که مسئول تزیه ماتریکس خارج سلولی اند وفعالیت آنها تحت شرایط فیزیولوژیکی مثل ترمیم زخم و رگ زایی و ... مهم و ضروری اما موقت و زودگذر است و با مهار کننده های درون زا کنترل می شود. اما، فرایندهای پاتولوژیکی مثل انواع بیماریها، همین طور پس از فشار آفرینهای فیزیکی و مکانیکی،....
۱۰۳.

تأثیر نوع تمرین و استروژن بر CRP و برخی از عوامل خطرزای قلبی - عروقی در زنان مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استروژن پروتئین واکنش دهنده C عوامل خطرزای قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۹ تعداد دانلود : ۷۶۰
هدف از این پژوهش، مطالعه اثر نوع تمرین و استروژن بر یکی از شاخص های التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی عروقی (پروتئین واکنش دهنده C) و برخی دیگر از عوامل خطرزا (چربی ها و لیپوپروتئین های سرم) در زنان مسن بود. به همین منظور از میان داوطلبان شرکت در این تحقیق 71 فرد واجد شرایط انتخاب شدند. از این بین، 11 نفر از کسانی که استروژن مصرف می کردند برای گروه استروژن جدا شدند و بقیه به صورت تصادفی به سه گروه تمرینی (پیاده روی، حرکت در آب و تمرین با وزنه) (هر گروه 16 نفر) و یک گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. چهار روز قبل از شروع مراحل اجرایی آزمون، اندازه گیری های آنتروپومتریک و فیزیولوژیکی از کلیه گروه ها انجام شد و روز قبل از شروع برنامه از آزمودنی ها به صورت ناشتا (حداقل 12 ساعت) خونگیری به عمل آمد. سه گروه تمرینی به مدت دو ماه در روزها و ساعت های مشابه زیر نظر مربی با شدت و مدت معین تمرین های خود را انجام می دادند. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد مقدار CRP در پیش و پس آزمون سه گروه تمرینی کاهش داشت که این کاهش معنی دار نبود. لیکن نتایج مقادیر چربی ها و لیپوپروتئین ها حاکی از تغییرات معنی دار در VLDL ، LDL TG، TC،در گروه های تمرینی بود. در مجموع می توان گفت فعالیت ورزشی می تواند تأثیرات مثبت بر عوامل خطرزای قلبی عروقی زنان مسن ایجاد کند.
۱۰۴.

اثردو روش تمرینی تداومی وتناوبی هوازی بر HS-CRP  موشهای صحرایی ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تداومی تمرین تناوبی هوازی HS- CRP موشهای صحرایی ویستار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۲ تعداد دانلود : ۸۶۰
هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر دو روش تمرینی تداومی وتناوبی هوازی بر حساس ترین شاخص التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی عروقیCRP) (Hs-در موشهای صحرایی ماده چاق نژادwistar 14848 با سن 5/21 ماه و گذشت دست کم سه ماه از اتمام دوران باروری آنها بود. به همین منظور56 سر موش صحرایی به گروههای کنترل ، تداومی و تناوبی تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه نیز با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشـتایی در سه مرحله پیش آزمون، میان آزمون و پـس آزمون با شرایط مشابه انجام و مقـادیرhs- CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانـس و اندازه گیریهای مکرر و آزمونهای تعقیبی شفه و LSD تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، مقادیر درون گروهی hs- CRP هر دو گروه تمرینی تداومی و تناوبی در 6 هفته نخست تمرین کاهش داشته، اما این کاهـش معنی دار نبوده است (مقدار P به ترتیب برابر است با 08/0 و351/0). با این وجود، این کاهش در این گروهها به دنبال 12 هـفته تمرین معنی دار بوده اسـت (مقدار p به ترتیب برابر است با 000/0 و003/0). از سوی دیگر، بررسی تفاوت hs-CRP سه گروه نشان داد این تفاوت فقط بین دو گروه تداومی و تناوبی پس 6 و 12 هفـته تمرین ـ هر دو ـ معنی دار نیست (مقدار P به ترتیب برابر است با 936/0 و427/0). با توجه به نتایج حاصـله می توان گفت کاهشhs-CRP پس از تمرینات تداومی و تـناوبی هوازی حاکی از تخفیف فرایند آتروژنز است و استفاده از هر یک از دو روش تمرینی تاثیر مشابهی بر این شاخص دارد.
۱۰۵.

تأثیر زمان تمرین (صبح و عصر) بر تغییرات برخی ایمونوگلوبولین های سرم و پاسخ هورمون های کورتبزول و تستوسترون دانشجویان مرد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۸ تعداد دانلود : ۷۵۱
هدف این پژوهش بررسی تاثیر یک برنامه دو تداومی فزایند و نیز زمان تمرین صبح هنگام و عصر هنگام بر تغییرات ایمونوگلوبولین های سرم شامل IgA، IgM، IgG و پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول بوده است . به این منظور 28 دانشجوی پسر ورزشکار به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه تمرینی صبح(14 =n، وزن = 8/9 ? 2/68 کیلوگرم، سن = 16/1 ? 5/19 سال و زمان تمرین 7:30 دقیقه) و گروه تمرینی عصر (14 =n ، وزن 8/4 ? 8/63 کیلوگرم، سن 24/1 ? 8/19 سال و زمان تمرین 16:30 دقیقه ).آزمودنی ها به مدت 2 ماه تحت یک برنامه دو تدامی فزاینده با شدت ضربان قلب معین قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، نمونه خونی آزمودنی ها 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت استراحتی جمع آوری شد. نتایج IgA، IgM، IgGتحقیق با استفاده از آنالیز واریانس نشان داد مقادیر و تستوسترون سرم دو گروه در پیش و پس آزمون تفاوت معنی داری نداشته است.
۱۰۸.

تاثیر یک دوره فعالیت هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از فعالیت بدنی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپیرولینا فعالیت وامانده ساز Vo2max دوی هوازی CD4+ CD8+ نسبت CD4+ به CD8+ NK

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۰۰
پژوهش حاضر تاثیر یک دوره دوی هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از یک جلسه فعالیت بدنی وامانده ساز را مورد مطالعه قرار داده است. در این پژوهش 40 نفر از دانشجویان تمرین کرده به صورت تصادفی در چهار گروه، اسپیرولینا – دوی هوازی، اسپیرولینا، دارونما – دوی هوازی و گواه موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری واریانس (ANOVA) یک سویه با در نظر گرفتن سطح معنی داری 005/0= a و آزمون تعقیبی (LSD) استفاده شد. از آزمودنی ها آزمون مرحله اول در حالت ناشتا و استراحت بلافاصله پس از آزمون بیشینه بروس روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی کامل نمونه خونی گرفته شد و مقدار Vo2max آنها از طریق آزمون مذکور تعیین شد. آزمودنی های گروه های اسپیرولینا – دوی هوازی ودارونما – دوی هوازی به مدت شش هفته روزی سه عدد قرص 500 میلی گرمی اسپیرولینا و 500 میلی گرمی دارونما مصرف نمودند و هفته ای سه بار به مدت 30 دقیقه در آستانه تحریک هوازی دویدند. گروه های اسپیرولینا و دارونما نیز به روش فوق قرص اسپیرولینا و دارونما در مدت شش هفته مصرف نمودند. سپس مجدداً همان آزمون مرحله اول را به عنوان آزمون مرحله دوم انجام دادند. نمونه های خونی برای اندازه گیری تعداد CD4+ ، CD8+ ، NK و نسبت CD4+ بهCD8+ در چهار نوبت پیش و پس آزمون مرحله یک و دو گرفته شد. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که: دوی هوازی و مکمل اسپیرولینا هر یک به تنهایی باعث افزایش Vo2max می شوند، دوی هوازی و مصرف اسپیرولینا باعث افزایش بیشتر Vo2max نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0P< )، CD4+ و هموگلوبین گروه اسپیرولینا - دوی هوازی تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت (002/0 = P )، CD4+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری نداشتند، NK تمام گروه ها افزایش داشت، نسبت CD4+ به CD8+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری داشت (002/0=P )، نسبت CD4+ به CD8+ در گروه اسپیرولینا – دوی هوازی کمتر از گروه اسپیرولینا و دارونما بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل اسپیرولینا و دوی هوازی باعث افزایش Vo2max و بهبود شاخص های ایمنی می شود.
۱۰۹.

تاثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتیین واکنش دهنده C موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تداومی شاخصهای التهابی HS-CRP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۹ تعداد دانلود : ۷۳۴
هدف این پژوهش عبارت است از مطالعه تاثیر 4 هفته بی تمرینی به دنبال 12 هفته تمرین متداوم بر پروتیین واکنش دهنده C با حساسیت بالا در موشهای صحرایی (با وزن 4.93± 325.625 گرم و سن 21 ماه که دست کم 3 ماه از اتمام دوران باروری آنها گذشته بود). به همین منظور، 56 سر موش صحرایی ماده و مسن از نژاد ویستار با ژنوم 14848 با شرایط وزنی و سنی مشابه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه اصلی تمرینی و کنترل تقسیم شدند. سپس هر گروه به نوبه خود به سه زیر گروه میان آزمون، پس آزمون و مرحله بی تمرینی تقسیم شدند. ضمنا یک گروه پیش آزمون نیز برای تعیین مقادیر پایه HS-CRP به طور مشترک در هر دو گروه استفاده شد. پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در 4 مرحله با شرایط مشابه انجام و مقادیر HS-CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک و شاخصهای کنترلی LDL-C و HDL-C نیز با روش آنزیماتیک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD (post hoc) تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولیه پژوهش نشان داد مقادیر HS-CRP در طی 6 هفته نخست کاهش غیر معناداری داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفته دوازدهم، کاهش معناداری مشاهده شد. نتایج اصلی این پژوهش نشان داد 4 هفته بی تمرینی باعث افزایش غیر معنادار HS-CRP در گروه تمرینی و افزایش معنادار در گروه کنترل شده است. با توجه به این نتایج می توان گفت تمرینات تداومی باعث مهار پاسخ التهابی شده است.
۱۱۰.

اثر تمرین های ترکیبی در پیشگیری، کنترل و کاهش عوامل خطرزای قلبی - عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۶۹۲
مسابقات علمی _ تخصصی معلمان تربیت بدنی، یکی از روش های آموزشی و انگیزشی ضمن خدمت است که هرساله در سه مرحله برگزار می شود. این مسابقات شامل سه آزمون علمی، مهارتی و آمادگی جسمانی است. هدف تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه دیدگاه معلمان و مسئولان تربیت بدنی پیرامون اثربخشی مسابقات علمی _ تخصصی است. به این منظور، 290 نفر (260 معلم تربیت بدنی و 30 مسئول تربیت بدنی) از معلمان و مسئولان تربیت بدنی استان گیلان براساس جدول مورگان به طور تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. اعتبار آن قبلاً به روش آلفای کرونباخ بیشتر از 0/9 محاسبه شده بود. داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف یک گروهی و – U من ویتنی در سطح معنی داری 05/0 P? تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل ها نشان داد که از نظر معلمان و مسئولان تربیت بدنی، شرکت در مسابقات بر ویژگی های شغلی، نحوه گذران اوقات فراغت و نحوه انجام وظایف شغلی معلمان تأثیر معنی داری دارد. در مورد تأثیر شرکت در این مسابقات بر متغیرهای شغلی بین دیدگاه های معلمان و مسئولان تربیت بدنی فقط در مورد متغیر توانایی و نحوه انجام وظایف شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد. در پایان نتیجه گیری می شود که از دیدگاه معلمان و مسئولان تربیت بدنی، مسابقات علمی _ تخصصی می تواند بر متغیرهای شغلی معلمان مؤثر باشد اما بر عملکرد آنها تأثیر چندانی ندارد
۱۱۵.

بیماران آسمی جوان FEV1 مقایسه اثر دو شیوه تمرینی فعالیت بدنی هوازی و تصویرسازی ذهنی بر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۰ تعداد دانلود : ۸۸۳
هدف این پژوهش مقایسه اثر دو شیوه تمرین بدنی و تصویر سازی ذهنی بر FEV1 بیماران آسمی جوان بوده است . بدین منظور 20 بیمار مبتلا به آسم در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند . متوسط مقادیر سن ، قد ، وزن ، ضربان قلب بیشینه و FEV1 گروه اول به ترتیب 2/01 + 15/2 سال ، 8/3 + 157/3 سانتی متر ، 9/2 + 50/6 کیلوگرم ، 2/1+ 205/7 تواتر قلبی و 0/62+ 2/53 میلی لیتر و متوسط این مقادیر در گروه دوم معادل 2/0 + 15/7 سانتی متر ، 9/15 + 51/2 کیلوگرم ، 1/2 + 203/6 تواتر قلبی و 0/81+ 2/78 میلی لیتر بود . پروتکل تمرینی شامل فعالیت هوازی 20 تا 30 دقیقه ای روی دوچرخه کارسنج با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه ، 5 روز در هفته به مدت 1 ماه بوده است . گروه اول آن را به صورت فیزیکی و گروه دوم پس از برنامه آموزشی تصویر سازی ذهنی ، پروتکل تمرینی گروه اول را با زمان های مشابه تصویر سازی کرده اند . تجزیه و تحلیل نشان داد اجرای پروتکل تمرین بدنی هوازی و تصویر سازی اثر معنی داری بر حجم بازدمی فشاری ثانیه اول بیماران آسمی نداشته است . در ضمن اثر دو شیوه مذکور بر FEV1 معنی دار نبوده است .
۱۱۶.

اثر تمرینات استقامتی بر سایتوکین های پیش التهابی و مقاومت به انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی آسیب شناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۲۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات استقامتی بر میزان سایتوکین های پیش التهابی و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق بود. به همین منظور 16 نفر از استادان و کارکنان غیر فعال دانشگاه تربیت معلم سبزوار یا دامنه سنی 35 تا 48 سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند : گروه تمرین استقامتی چاق ، گروه کنترل چاق. یک گروه 8 نفری نیز تحت عنوان گروه کنترل لاغر برای مقایسه با گروه کنترل چاق به صورت داوطلبانه انتخاب شدند . از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت 13 هفته و هر هفته 3 جلسه تحت تاثیر تمرینات استقامتی قرار گرفتند . برنامه تمرینات استقامتی شامل دویدن مداوم با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بود. نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی موجب کاهش معنی دار سطوح پایه TNF-a و IL-6 و نیز شاخص مقاومت به انسولین می شود. به علاوه مشخص شد که در حالت پایه ، غلظت های سرمی TNF-a و IL-6 و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق به طور معنی داری بیشتر از مردان لاغر بود. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین TNF-a پلاسما با شاخص مقاومت به انسولین و میزان IL-6 پلاسما با شاخص مقاومت به انسولین در کل آزمودنی ها مشاهده شد . بنابراین می توان گفت که انجام تمرینات استقامتی موجب کاهش سایتوکین های پیش التهابی در مردان چاق می گردد. این کاهش می تواند با بهبود مقاومت به انسولین در این مردان همراه باشد.
۱۱۸.

تأثیر 6 ماه تمرین مقاومتی منتخب بر پارامترهای عصبی عضلانی اندام پروران زبده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۶
هدف تحقیق حاضر بررسی سازگاری های احتمالی عصبی حرکتی و زمان وقوع این سازگاری ها به دنبال شرکت در تمرینات قدرتی با وزنه است. بدین منظور 7 نفر از اندام پروران زبده شهرستان سنندج که حداقل 2 سال سابقه تمرینات منظم با وزنه را داشتند ، از طریق پرسشنامه انتخاب شدند و به مدت 6 ماه تحت تمرینات با وزنه قرار گرفتند . . 7 غیر ورزشکار داوطلب نیز به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند . به منظور بررسی سازگاری های عصبی ، پارامترهای الکترومیوگرافی شامل EMG انتگرال به منظور ثبت میزان فعال سازی واحدهای حرکتی در عضله دوسر بازویی ، حین انقباض ایزومتریک با 50 درصد حداکثر انقباض دارای ( 50 درصد MVC ) و به روش اکترومیوگرافی سطحی اندازه گیری شد. همچنین پارامترهای الکترونوروگرافی شامل سرعت هدایت عصبی ( NCV ) ، زمان تغییر سیگنال و دامنه موج M از طریق تحریک الکتریکی عصب موسکولوکوتانئوس در عضله دو سر بازویی تعیین شد. برای اطمینان از همسانی دو گروه در متغیرهایی مانند سن ، قد و وزن که ممکن بود بر برخی پارامترها تاثیر داشته باشد ، از آزمون t نشان داد 6 ماه تمرین با وزنه موجب ایجاد تغییر در سیتم عصب حرکتی اندام پروران زبده نشده و مقادیر EMG انتگرال ، سرعت هدایت عصبی ، زمان تاخیر سیگنال و دامنه موج تغییر معنی داری نیافته است.
۱۲۰.

بررسی تغییرات زمان واکنش انتخابی هنگام اجرای یک فعالیت فزاینده و ارتباط آن با ضربان قلب و آستانه لاکتات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان واکنش انتخابی فعالیت فزاینده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۲۰
هدف این پژوهش ، بررسی تغییرات زمان واکنش انتخابی هنگام اجرای یک فعالیت ورزشی فزاینده در شدتهای متفاوت و ارتباط آنها باضربان قلب و آستانه لاکتات است. به این منظور ، 12 دانشجوی دختر 19 تا 23 ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه تهران با میانگین VO2max معادل 47.26 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه برای شرکت در آزمون انتخاب شدند. آزمودنیها دریک فعالیت فزاینده، روی نوار گردان قرار گرفتند. مرحله اول، باسرعت چهار مایل در ساعت شروع شد و پس از آن در فاصله های دو دقیقه ای، یک مایل در ساعت به سرعت دستگاه افزوده شد تا زمانی که آزمودنی دیگر قادر به ادامه فعالیت نبود. قبل و هنگام اجرای فعالیت، هر 30 ثانیه یک بار آزمون زمان واکنش دو انتخابی از آزمودنیها گرفته می شد. هنگام اجرای فعالیت، ضربان قلب و اطلاعات مربوط به گازهای تنفسی آزمودنیها، ثبت می شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند: زمان واکنش انتخابی در ابتدای فعالیت نسبت به مقدار استراحتی افزایش و سپس کاهش یافت و در شدت تقریبا 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به حداقل میزان خود رسید و پس از آن تا پایان فعالیت، مجددا افزایش یافت. همچنین، حداقل زمان واکنش هنگام اجرای فعالیت هرگز به مقدار استراحتی نرسید و تقریبا هشت درصد بیشتر بود. بین نمره های زمان واکنش انتخابی و ضربان قلب آزمودنیها هنگام اجرای فعالیت در شدتهای متفاوت، ارتباط معناداری مشاهده نشد (r=0.124). بهترین زمان واکنش در ضربان قلب تقریبا 170 ضربه در دقیقه یا در شدت تقریبا 86 درصد ضربان قلب بیشینه به دست آمد. همچنین، بار کار مربوط به حداقل زمان واکنش انتخابی، تقریبا هشت درصد از شدت مربوط به آستانه لاکتات قرار داشت. نتیجه گیری: زمان واکنش انتخابی هنگام فعالیت، می تواند با وجود اثر منفی تکلیف دو گانه و نیز تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از فعالیت مانند انباشت اسید لاکتیک و افزایش ضربان قلب بهبود یابد، اما مقدار آن از مقدار استراحتی پایین تر نمی رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان