نرگس محمدی بدر

نرگس محمدی بدر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

تأویل و نقد ماهیت آن در مثنوی معنوی با تکیه بر آرای پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور نقد تأویل مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف پژوهش حاضر، نقد ماهیت تأویلی مثنوی معنوی به عنوان وجهی تقدیری و پویا در ادبیات است. برای جهت دهی و اعتباربخشی به این هدف، رویکردهای تأویل مولوی را براساس فلسفه اندیشگانی و پدیدارشناسی تأملی پل ریکور مشخص کردهT نشان داده ایم که تأمل و فکرت در تأویل چگونه سبب شده مثنوی در ردیف پرنفوذترین متن های نوشتاری باشد و واجد سه خصیصه توضیح، فهم و کاربست شود. نگارندگان مقاله حاضر برآنند برای تفسیر هر متنی، لازم است فرایند شکل گیری متن و رابطه آن با سخنوری، دیالکتیک و کاربردزدایی بررسی شود. ازاین رو، با بررسی انگاره های تأویل در مثنوی معنوی نشان داده اند که این اثر، توصیف فربهی از فهم است و فهم، زبان آن را غنی، دلالت گرایانه، پویا و خودآیین ساخته است؛ ازاین رو، مثنوی معنوی در مقام یک اثر کلاسیک 5 و تأملی در سویه متن، حاوی دیسکورس و موکول به تأویل و در خوانش، تمامیتی کنش دار و دیالکتیک مند است که به خواننده فرصت فهم و بازپیکربندی معنا را می دهد.
۲۲.

تحلیل روان شناختی «خود فعلی و ایده آلی» در رمان «درخت انجیر معابد» احمدمحمود از منظر کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود ایده آلی برتری طلبی کارن هورنای احمدمحمود درخت انجیر معابد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۵۷
نقد روان شناختی شخصیت ازجمله پژوهش های جدید در حوزه داستان نویسی است. احمدمحمود (اعطا) (1381-1310 ه.ش) در رمان « درخت انجیر معابد » با پرداختن به شیوه های جدید داستان نویسی ازجمله: 1-توصیف ضدّ قهرمان 2-تفاوت در شخصیت پردازی 3-جریان سیّال ذهن 4-عدم قطعیت 5-درهم آمیزی واقعیت و خیال و توصیف ذهنیات اشخاص، اثری متفاوت ایجاد کرده و به رمان های روانکاوانه نزدیک شده است. یکی از نظریات جدید روانکاوانه در تبیین شخصیت، نظریه کارن هورنای است. وی ازجمله روانکاوان پسافرویدی است که با مطرح کردن نظریه «تیپ های شخصیتی سه گانه» و «خود ایده آلی»، همچون آدلر به نقش موثّر اجتماع بر رفتار افراد تأکید ورزید. واکاوی رفتار شخصیت های رمان درخت انجیر معابد که تحت تأثیر اجتماع، دچار اضطراب و تنش های درونی می شوند قابلیت تطبیق با نظریه هورنای را دارد. ازاین رو نگارنده در این مقاله پس از پرداختن به جنبه های گوناگون نظریه هورنای، به بررسی مؤلفه «خودهای سه گانه فعلی، واقعی و خود ایده آلی» در یکی از شخصیت های اصلی رمان یعنی «فرامرز» که بیشترین نقش را در حوادث داستان داشته، پرداخته است. شخصیت یادشده پس از مواجه شدن با «خود فعلی»، با عوامل مخرّبی همچون تحقیر، بی اعتنایی، خشونت و اجحاف، دچار تضاد اساسی شده است و در اسارت خود ایده آلی و تبعات آن: یعنی توقعات عصبی، غرور و بایدهای عصبی قرار می گیرد و بیش از پیش بر اضطراب، خشم و افسردگی وی افزوده می گردد.
۲۳.

تحلیل ساختاری زمان در نگارگری رمان و روایت (مطالعه موردی: رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» از نادر ابراهیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۳
تحلیل ساختاری زمان از رویکردهای نوین در زمینه نقد ادبی است که خطّ سیر روایت بر مبنای آن شکل می گیرد. روایت شناسی، علم شناخت شیوه های گوناگون بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی از جمله «رمان» می باشد و نقد روایت شناسانه در تحلیل ساختار روایت های داستانی، بستر مناسبی برای بررسی مؤلّفه های اصلی متن روایی همچون مفاهیم نظم، تداوم و بسامد فراهم می سازد. ژنت (Gérard Genette) با کتاب «گفتمان روایی» خود، با تأکید بر عنصر «زمان روایی»، درخشان ترین نظریّه را در باب روایت ارائه داده است. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» اثر نادر ابراهیمی براساس نظریّه ژنت، ساختار زمانی در این روایت را با شیوه ای تحلیلی_استنباطی واکاوی کند و بازتاب مسئله زمان در نگارگری ایرانی را تحلیل و ارزیابی کند. نادر ابراهیمی در رمان مذکور با تغییراتی که در سیر خطّی داستان ایجاد می کند، شکل داستانی مدرن و نوینی پدید می آورد و در ترتیب و توالی وقایع داستان در قالب گزینشی تازه و تا حدودی پیچیده، زمانمندی خاصّی را برای جهان داستان خود خلق می نماید. ابراهیمی این رمان را از پایان، آغاز می کند و درآن، سه زمان متفاوت (جهش های زمانی) را شاهد هستیم. ازنظر تداوم، داستان دارای سه نوع شتاب مثبت و منفی و ثابت است و بیشتر بسامدها از نوع مکرّر و بازگو می باشند. اهداف پژوهش: تحلیل مؤلّفه های روایت و نقش عنصر زمان براساس نظریّه ژنت در رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم». درک و نگرشی تازه از کاربرد عنصر «زمان» و ساختار در نگارگری ایرانی. سؤالات پژوهش: چگونه می توان با تحلیل ساختاری زمان، رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» را تحلیل کرد؟ نادرابراهیمی تا چه میزان از شیوه های زمان روایی درسیر روایت رمان استفاده کرده است؟
۲۴.

بررسی و تحلیل شخصیت پردازی در داستان های ابراهیم یونسی (با تأکید بر دعا برای آرمن و دادا شیرین)

کلید واژه ها: شخصیت پردازی داستان ابراهیم یونسی دادا شیرین دعای برای مادرم آرمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
ابراهیم یونسی، داستان نویس معاصر که خاستگاه وی غرب(مناطق کردنشین) ایران است. رمان های «دادا شیرین» و «دعای برای آرمن» دو اثر شاخص ابراهیم یونسی محسوب می شود و از آن جهت که به درونکاوی شخصیت ها و طبقات مختلف مناطق غرب ایران پرداخته در رده رمان های اجتماعی-دهقانی به حساب می آید و معمولاً حول شخصیت های روستایی و فقیر دوران پهلوی می گردد. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی، رویکرد ابراهیم یونسی را در بازپروری شخصیت و شخصیت پردازی به تصویر کشیده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابراهیم یونسی در شخصیت پردازی داستان های خود از شیوه شخصیت پردازی غیرمستقیم به عنوان شیوه غالب در پردازش شخصیت ها استفاده کرده است؛ توصیف، گفتگو، عمل و رفتار، نام و محیط نمودهای شخصیت پردازی غیرمستقیم در داستان های داداشیرین و دعا برای آرمن است که در این میان، عناصر توصیف و محیط نمود بیشتری داشته است. گفت وگوها از جمله مونولوگ در رمان های ابراهیم یونسی چندان حضور برجسته ای ندارند و این امر نشان می دهد که ابراهیم یونسی در رمان هایش چندان علاقه و اعتنایی به روان کاوی شخصیت ها ندارد و تلاش می کند در جایگاه یک نقال و راوی ظاهر شود.
۲۵.

بررسی تطبیقی شخصیت در داستان های منتخب گلی ترقی و آلیس مونرو بر مبنای نظریه اناگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی شخصیت داستان کوتاه گلی ترقی آلیس مونرو اناگرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
ادبیات تطبیقی نقش مهمی در شناخت جایگاه نویسندگان ایران در جهان ایفا می کند. شناخت پیوندها و تفاوت های دو فرهنگ، مرزبندی ها و هم پوشانی ها را تغییر می دهد و نگرش جدیدی را بازآفرینی می کند. از طرفی، واکاوی روان شناختی ادبیات داستانی، شناخت زوایای پنهان آن را میسر می سازد. اِناگرام یک تیپ شناسی نوین است که از مطالعه بر روان انسان ها حاصل شده است. این نظریه روان شناسی، صفات رفتاری انسان ها را در 9 تیپ شخصیتی کمال گرا، امدادگر، موفقیت طلب، فردگرا، پژوهشگر، پرسشگر، خوش گذران، ریاست طلب و صلح طلب دسته بندی می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیق پذیری شخصیت های اصلی آثار منتخب گلی ترقی و آلیس مونرو، با تیپ های نُه گانه اناگرام و تحلیل روان شناختی شخصیت ها به منظور شناخت دقیق تر و همچنین مقایسه و برابر نهادنِ نتایج تحلیل، جهت دستیابی به شباهت ها و تفاوت های دیدگاه هر دو نویسنده بوده است. مقاله حاضر، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که شخصیت های داستانی گلی ترقی و آلیس مونرو، انطباق پذیری بالایی با نظریه اناگرام دارند و هر دو نویسنده از تیپ های 2 (امدادگرا) و 8 (ریاست طلب) با بیشترین فراوانی بهره جسته اند و تفاوت شان در این است که شخصیت پردازی در آثار آلیس مونرو تنوع بیشتری نسبت به آثار گلی ترقی دارد.
۲۶.

بررسی تطبیقی عنصر فضا در منظومه های لیلی و مجنون نظامی گنجوی و مکتبی شیرازی

کلید واژه ها: نظامی مکتبی لیلی و مجنون عناصر داستان فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
عنصر فضا در داستان از جمله عوامل موثر بر خواننده است که حس نشاط، اندوه، هیجان، هراس و عشق یا نفرت را ممکن است ایجاد کند؛ ازسویی فضا رابطه ای تنگاتنگ با دیگر عناصر داستان همچون شخصیت، گفتگو، لحن، طرح یا پیرنگ و... دارد؛ به طوری که تقریبا تمامی عناصر داستان در شکل گیری فضای اثر نقشی اساسی دارند. از میان داستان های عاشقانه که فضای اندوه در آن نمود بسیار بارزی دارد، منظومه ی لیلی و مجنون نظامی است که از جمله آثار موفق در ادب پارسی به شمار می رود و نظیره های فراوان آن دلیل محکمی بر صدق این مدعاست. در میان این الهام گیری ها، منظومه ی لیلی و مجنون مکتبی شیرازی (تألیف 895) یکی از بهترین و زیباترین این نظیره ها محسوب می گردد؛ به واقع از مهم ترین علل قرار گرفتن این روایت، جزو سه تقلید برتر (روایت امیرخسرو دهلوی، جامی و مکتبی شیرازی) سادگی و زیبایی آن و ایجاد صحنه ها و فضاهای جدید توسط سراینده است. فضاهای تازه ای که در افزونی جذابیت های روایت او بسیار نقش آفرین بوده اند. این مقاله با استفاده از شیوه ی تطبیقی، در صدد دستیابی به میزان و نوع فضا های حاکم بر روایت نظامی و مکتبی بوده و بررسی های صورت گرفته در دو منظومه ، بیانگر غلبه ی فضای غم و اندوه در دو روایت است.
۲۷.

بررسی محتوایی دو اثر از نادر ابراهیمی (صوفیانه ها و عارفانه ها، بار دیگر شهری که دوست می داشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان ساختار داستانی تقابل اندیشه نادر ابراهیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۷۸
نادر ابراهیمی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایران در آثار خود سبک شخصی و خاصی را دنبال می کند. کتاب«صوفیانه ها و عارفانه ها» از یادگارهای ارزشمند او در حوزه ادبیات عرفانی  و رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» از درخشان ترین آثار وی در حوزه ادبیات داستانی است. بررسی درونمایه دو اثر مذکور، موضوع اصلی این پژوهش است. نویسنده در«صوفیانه ها و عارفانه ها» در نقش یک منتقد ادبی ظاهرمی گردد و کتاب را مورد تحلیل ساختاری و محتوایی قرارمی دهد؛ این اثر تنها نوشته ابراهیمی درباره صوفیه و درواقع، تاریخ تحلیلی پنج هزار سال ادبیات داستانی ایران و نمونه بارز گره خوردگی ادبیات عرفانی و هنر داستان پردازی است. رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» نیز با زاویه دید درونی و از منظر قهرمان و شخصیت محوری داستان، پسر کشاورز، روایت می شود. ابراهیمی در کتاب «صوفیانه ها و عارفانه ها» نگاه عملی به عرفان پویا دارد و «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» نیز پس از رمان«شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری از نظر کاربرد شیوه جریان سیّال ذهن از درخشان ترین و موفّق ترین رمان ها به حساب می آید و ابراهیمی را نویسنده ای توانمند و صاحب سبک معرفی می کند. مطالعه و مقایسه دو اثر متفاوت نادر ابراهیمی تقابل اندیشه نویسنده را در حالات مختلف وگستردگی اندیشگی وی و تسلط برفرهنگ ایرانی وعرفانی را نشان می دهد.
۲۸.

تحلیل گفتمان مولانا و شمس در بیان عاشقانه براساس نظریه هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان عاشقانه مولانا شمس هلیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۳
در پژوهش حاضر، گفتمان عاشقانه ای از مولانا و شمس بر اساس دستور نقش گرای هلیدی تحلیل شده است. بررسی متن(گفتار و نوشتار) در تحلیل گفتمان، در حدی فراتر از ساختارهای صوری زبان صورت می گیرد. در کلام و متون عاشقانه با توجه به بیان انتزاعی گوینده، تصاویر ذهنی به گونه ای خاص رمزگذاری شده اند. هدف اصلی در این پژوهش، پی بردن به چگونگی بازنمایی عواطف موجود در این گفتمان عاشقانه، همچنین دستیابی به شباهت ها و تفاوت های احتمالی در بروز بیان احساسات درونی آن هاست. این پژوهش به این سؤال پاسخ می دهد که ویژگی های کلام عاشقانه مولانا و شمس چگونه براساس دستور نقش گرای هلیدی مشخص می شود. فرضیه تحقیق این است که دستور نقش گرای هلیدی در تحلیل گفتمان متون عاشقانه کارآمد است. بر همین اساس یک غزل از مولانا و بیان عاشقانه ای از شمس تبریزی به صورت موردی انتخاب شده است تا بتوانیم ابعاد گسترده تری از این بحث را به دست آوریم. بافت متن به شیوه توصیفی- تحلیلی؛ به کمک هر سه فرانقش اندیشگانی ، بینافردی و متنی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بسامد بالای فرایند رفتاری در غزل مولانا، نشان دهنده تجربه دیداری او از معشوق و توجه خاص وی به توصیف حالات رفتاری معشوق است. بسامد بالای فرایند وجودی در کلام شمس مفهوم وجود این عشق را آشکار می کند.
۲۹.

سخن کاوی فرامتن و تحلیل گفتمان قدرت در نسخه داستانی بهجت افزای جربادقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف قدرت بهجت افزا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۸
برپایه رویکرد فرکلاف در تحلیل گفتمان، متن های روایی می توانند در بازآفرینی ساختارهای فرهنگی،سیاسی ، اجتماعی و تولید معنا سهم مهمی داشته باشند،نسخه بهجت افزا داستان بلندی از محمد مهدی جربادقانی در دوره صفویه است که بافتی فرامعنا در ساختار خود و فرا متن دارد؛ با بررسی زبان شناختی داستان بهجت افزا، لایه های زیرین و پنهان متن ،یعنی وضعیت رابطه قدرت وایدئولوژی در دوره شاه عباس اول و شاه صفی آشکار می شود ؛ متن در سه لایه توصیف،تفسیرو تبیین مورد بررسی قرارگرفته است. فرضیه بنیادین تحقیق این است که در داستان، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیت های داستان حکمفرما است؛ با بررسی این داستان در سه سطح الگوی فرکلاف روشن شد که کاربرد متفاوت الفَاظ، استفاده از وجه های مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوه های اقناعی، دیدگاه شخصیتهای داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیما به تفاوت نقش قدرت در این داستان بستگی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان