مرضیه علیوندی وفا

مرضیه علیوندی وفا

مدرک تحصیلی: استادیار، روانشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
۱.

ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری روانی-اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری روانی- اجتماعی افسردگی مداوم تحلیل عاملی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۹
اندازه گیری متغیرهای مربوط به سلامت روان به ویژه در بافت تفاوت های فرهنگی امری پیچیده است هدف از این پژوهش، ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان بود. این پژوهش به روش اعتباریابی بوده و جامعه آماری شامل زنان 50-21 ساله متاهل شهر تبریز در سال 1399 بود. از این جامعه، نمونه ای به تعداد 380 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به مقیاس آسیب پذیری روانی–اجتماعی به افسردگی مداوم که بر اساس الگوی سه عاملی حاصل از نظریه زمینه ای پژوهش کیفی تدوین شده بود و نیز مقیاس افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، الگوی سه عاملی را برای پرسشنامه فوق تایید کرد و با در نظر گرفتن مجموع شاخص های برازش محاسبه شده، برازنده بودن مدل عاملی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه، به روش آلفای کرونباخ برای مولفه ی کنش فردی و بین فردی نامطلوب برابر 0/928، مولفه سابقه تجارب روانشناختی آسیب رسان 0/82، مولفه ی مواجه بودن با مشکلات غیر روانشناختی 0/69 و برای کل مقیاس برایر 0/94 بدست آمد که نشان دهنده مطلوب بودن پایایی پرسشنامه می باشد. روایی همگرایی پرسشنامه نیز مطلوب بود.بر اساس نتایج این پژوهش، این مقیاس از پایایی و روایی کافی برای سنجش آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان ایرانی برخوردار است.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تنظیم هیجان آموزش ذهن آگاهی پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۶
هدف از این تحقیق، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می داد و از میان آنها 75 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه پرخاشگری باس و پری. بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری اثربخشی بیشتری داشت و در گروه کنترل تغییر چندانی مشاهده نشد. نتایج نشان داد استفاده از روش های آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین مؤثر است.
۳.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی راهبرد شناختی راهبرد فراشناختی راهبرد تنظیم هیجان دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
زمینه: عملکرد تحصیلی به عنوان شاخصی برای ارزیابی موفقیت سیستم آموزش و پرورش در نظر گرفته می شود. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در عملکرد تحصیلی در دوره نوجوانی، بهزیستی روانشناختی است. با توجه به سبب شناسی عملکرد تحصیلی پایین در دانش آموزان، این حوزه دارای کاستی هایی می باشد. پژوهش ها نشان می دهد، مداخلات در این حوزه نیازمند توجه به مسائل رشد محوری چون مداخلات شناخت مدار و هیجان مدار در قالب آموزش می باشد. انواع مداخلات انجام شده در این حوزه، مدعی اثربخشی بوده اما مطالعه حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز با عملکرد تحصیلی پایین در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 60 نفر به شکل نمونه گیری هدفمند (بر اساس ملاک های ورودی پژوهش) انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و مداخله تنظیم هیجان) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایابی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی فرم کوتاه ریف (RSPWB-SF)، پروتکل های آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی (سیف، 1395) و مداخله تنظیم هیجان (گراس و تامپسون، 2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS27 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره، تأثیر هر سه مداخله راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و تنظیم هیجان بر نمره کل بهزیستی روانشناختی تأیید شد (0/05 >P). مقایسه مداخله ها در آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد اثربخشی مداخله تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی به طور معنی داری بیشتر از دو مداخله راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد راهبردهای شناختی، فراشناختی و تنظیم هیجان، پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای سطح کلی بهزیستی روانشناختی را دارند و معلمان و مشاوران مدارس می توانند جهت ارتقای سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان، از این مداخلات استفاده نمایند.
۴.

بررسی اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه پنجم آذرشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودپنداره ادراک شایستگی رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف کلی این تحقیق، تعیین اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه پنجم مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دیرآموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهر آذرشهر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده بودند. در فرآیند نمونه گیری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد؛ به طوری که از بین دانش آموزان دختر دیرآموز پایه پنجم شهر آذرشهر 30 نفر انتخاب شده و به شکل جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار داده شدند. برای گردآوری داده ها، از ابزارهای مقیاس خودپنداره پیرز هریس، پرسشنامه خودادراکی هارتر، مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند استفاده شد. طرح کلی تحقیق بر اساس طرح نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود؛ به طوری که گروه آزمایش، برنامه بازی درمانی عروسکی را طی  9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت داشته و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که خودپنداره دانش آموزان دیرآموز گروه مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بود. همچنین بر اساس نتایج آماری، مداخله بازی درمانی عروسکی توانسته بود میزان ادراک شایستگی دانش آموزان دیرآموز را در گروه آزمایش بهبود بخشد. به علاوه، نتایج نشان داد که رشد اجتماعی گروه آزمایش نیز بعد از مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بوده است. بر اساس یافته ها، چنین استنباط می شود که می توان از برنامه بازی درمانی عروسکی برای بهبود وضعیت خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانش آموزان دیرآموز مقطع ابتدایی در کنار دیگر مداخله های آموزشی و درمانی استفاده کرد (05/0p<).
۵.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد گشتالت وآموزش مدیریت رفتاری والدین (PMT) بر سرعت پردازش و حافظه فعال کودکان با نشانه های نارسایی توجه- بیش فعالی (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه فعال سرعت پردازش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد گشتالت مدیریت رفتاری والدین نارسایی توجه-بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد گشتالت وآموزش مدیریت رفتاری والدین بر سرعت پردازش و حافظه فعال کودکان با نشانه های نارسایی توجه- بیش فعالی انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت داده ها از نوع تحقیق کمی و از نظر اجرا، تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه کودکان ۷ الی ۱۲ سال که به دلیل داشتن نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، در نیمه دوم سال 1400 و سه ماهه اول 1401 به مراکز مشاوره و روانشناسی و درمانگاه بیمارستان رازی شهر تبریز مراجعه کردند، تشکیل می دهد. برای انتخاب نمونه ی تحقیق، تعداد 16نفر برای هر گروه به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به شکل گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (48نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورداستفاده پژوهش دو مقیاس سرعت پردازش و حافظه فعال وکسلر4 بود. یافته ها: براساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تفاوت معنی داری در میزان اثربخشی دو روش مداخله بازی درمانی و مدیریت رفتاری مشاهده شد (05/0>p)؛ بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در نمره کل سرعت پردازش با ضریب 478/0 مشاهده شد. نتیجه گیری: در کل، چنین استنباط می شود که مداخله بازی درمانی مبتنی بر رویکرد گشتالت پتانسیل اثربخشی در جهت افزایش ظرفیت حافظه فعال و سرعت پردازش را دارد و متخصصان آموزشی و درمانی می توانند جهت کنترل بیش فعالی کودکان، از این مداخله استفاده نمایند.
۶.

اثربخشی آموزش پروتکل جامع یوگا بر توجه انتخابی، بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان دارای نشانگان نقص توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجه انتخابی بازداری پاسخ کنترل تداخل آموزش یوگا نقص توجه بیش فعالی (ADHD)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش پروتکل جامع یوگا بر توجه انتخابی، بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان دارای نشانگان نقص توجه بیش فعالی(ADHD) بود. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان پسر دبستانی شهرستان میانه در سال تحصیلی 98-97 بودند. نمونه پژوهش40 آزمودنی بود که باروش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای (با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 فرم والدین) انتخاب و تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پیش آزمون و پس آزمون، با آزمون استروپ انجام شد. گروه آزمایش 6 ماه آموزش یوگا در قالب یک پکیج (برنامه-های تنفسی، حرکات، تن آرامی، تصویرسازی و مراقبه) تمرین داشت. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش یوگا در مرحله پس آزمون در هر دو موقعیت همخوان و ناهمخوان موجب کاهش معنادار" نمره تداخل، زمان آزمایش، تعداد خطا، زمان واکنش" و افزایش معنادار "پاسخ صحیح" در گروه آزمایش شد(05/0p <). آموزش یوگا اثربخش بوده و موجب بهبود توجه انتخابی، بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان دارای نشانگان ADHDشده است. بنابراین می توان از یوگا درجهت طراحی روش های درمانی غیردارویی مانند یوگادرمانی برای بهبودی کودکان دارای نشانگان و یا اختلال AD HD بهره برد.
۷.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و نظم جویی هیجان بر جهت گیری هدف دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهت گیری هدف راهبرد شناختی راهبردفراشناختی راهبرد نظم جویی هیجان دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۲
زمینه: جهت گیری هدف از مؤلفه های موردنیاز دانش آموزان برای رسیدن به موفقیت تحصیلی است. با توجه به اهمیت عملکرد تحصیلی در دوران نوجوانی، یکی از مهم ترین متغیرها در این خصوص، جهت گیری هدف است. با تکیه بر مباحث سبب شناسی عملکرد تحصیلی پایین دانش آموزان، مداخله های متعددی برای اثربخشی بر جهت گیری هدف در دانش آموزان وجود دارد؛ بااین حال، مطالعه ای به بررسی مقایسه ای تأثیر راهبردهای شناختی، فراشناختی و نظم جویی هیجانی بر جهت گیری هدف نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی، فراشناختی و نظم جویی هیجان بر جهت گیری هدف دانش آموزان پسردارای عملکرد تحصیلی پایین دوره دوم متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پسر با عملکرد پایین تحصیلی دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال 1401-1400 تشکیل می داد. برای انتخاب نمونه ی تحقیق، تعداد 15 نفر برای هر گروه به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به شکل گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (60 نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورداستفاده پژوهش پرسشنامه تجدیدنظرشده جهت گیری هدف به همراه پروتکل اجرایی مداخلات راهبردهای شناختی، فراشناختی و نظم جویی هیجان بود. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره، تأثیر هر سه مداخله راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی و نظم جویی هیجان بر تمام زیرمقیاس های جهت گیری هدف تأیید شد (05/0 >p). بررسی مقادیر اندازه اثر نشان داد که مداخله ها بیشترین تأثیر را بر مؤلفه هدف تسلط مدار اجتنابی با اندازه اثر 789/0 و بعد از آن بر مؤلفه هدف تسلط مدار گرایشی با اندازه اثر 763/0 داشتند. نتیجه گیری: مقایسه مداخله ها نشان داد که اثربخشی مداخله راهبردهای فراشناختی بر جهت گیری هدف به طور معنی داری بیشتر از دو مداخله راهبردهای شناختی و نظم جویی هیجان بود (05/0 >p). در کل، چنین استنباط می شود که مداخلات آموزش مدار راهبردهای شناختی، فراشناختی و نظم جویی هیجان پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای سطح کلی جهت گیری هدف را دارد و متخصصان آموزشی و درمانی می توانند جهت ارتقای سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان، از این مداخلات استفاده نمایند.
۸.

تبیین رابطه ترس از ازدواج بر اساس اضطراب وجودی با میانجی گری سرسختی روان شناختی

کلید واژه ها: ترس از ازدواج اضطراب وجودی سرسختی روانشناختی ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
مقدمه : اگر چه ازدواج اولین قدم برای تشکیل خانواده است؛ اما امروزه در میان جوانان به ویژه افراد تحصیل کرده ترس از ازدواج وجود دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل ترس از ازدواج جوانان بر اساس اضطراب وجودی با میانجی گری سرسختی روان شناختی است. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و در نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر سردشت بود. نمونه پژوهش 358 نفر از دانشجویان بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و روش اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ترس از ازدواج ریچارد (2007)، پرسش نامه اضطراب وجودی گود و گود(1974) و پرسش نامه سرسختی روان شناختی اهواز(1377) بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزار Smart-pls3 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که اثر مستقیم اضطراب وجودی  609/0 و اثر غیرمستقیم آن به واسطه سرسختی روان شناختی 498/0 و اثر مستقیم اضطراب وجودی بر سرسختی روان شناحتی 309/0 و اثر مستقیم سرسختی روانشناختی بر ترس از ازدواج 320/0 معنادار بود(01/0˂ p). نتیجه گیری : براین اساس، سرسختی روان شناختی می تواند نقش میانجی میان اضطراب وجودی و ترس از ازدواج داشته باشد. در این زمینه، متخصصان حوزه ی مشاوره و روان شناسی می توانند این موضوع را در مشاوره های پیش از ازدواج در نظر بگیرند و حتی مداخلاتی را برای کاهش ترس از ازدواج تدوین کنند.
۹.

بررسی اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر انسجام، ابرازگری و تعارض درون خانواده والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه همکاری خانه و مدرسه انسجام خانواده ابرازگری خانواده تعارض درون خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر انسجام، ابرازگری و تعارض درون خانواده والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز انجام شده است. طرح تحقیق حاضر بر پایه ی پژوهش های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استوار بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام خانواده های دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز بود که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی مشغول تحصیل بودند. با تکیه بر روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل40 خانواده انتخاب و به شکل جایگزینی تصادفی، در دو گروه (20 خانواده گروه آزمایش و 20 خانواده گروه کنترل) قرار داده شدند. برنامه همکاری خانه و مدرسه به مدت 8 جلسه 30/2 ساعته (هر هفته یک جلسه) برای گروه آزمایش اجرا گردید. در این مدت هیچ برنامه ای برای گروه کنترل اجرا نشد. داده های هر دو گروه با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید که نتایج نشان داد انسجام و ابرازگری خانواده در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور قابل ملاحظه ای افزایش و تعارض درون خانواده به طور معنا دار کاهش نشان می دهد (05/0>p). با توجه به نتیجه ی مداخله ی ارایه شده، چنین استنباط می شود که شرکت در برنامه همکاری خانه و مدرسه قادر است میزان انسجام و ابرازگری خانواده را افزایش و تعارض درون آن را کاهش دهد.
۱۰.

بررسی مدل ساختاری رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و خودکارآمدی عمومی با رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری خودنظم جویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتارهای پرخطر خودنظم جویی هیجانی کنترل روانشناختی والدین خودکارآمدی عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۱۹
زمینه: رفتارهای پرخطر یکی از عمده ترین عامل تهدیدکننده نظام سلامت تلقی می شود. گرایش به خطرپذیری در نوجوانان نسبت به دیگر گروه های سنی بالاتر است و کنترل والدین نقش مهمی در پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر دارد. فقدان مهارت ابرازگری هیجانی عامل زمینه ساز مهمی در جهت بروز رفتارهای پرخطر می باشد. مرور پژوهش های مرتبط با خطرپذیری نشان می دهد پژوهش های زیربنایی به ندرت به ارزیابی متغیرهای مربوط پرداخته اند. هدف: بررسی مدل ساختاری رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و خودکارآمدی عمومی با رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری خودنظم جویی هیجانی بود. روش: جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دوره اول متوسطه ی شهر زنجان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از طریق فضای مجازی به خاطر عدم کلاس حضوری دانش آموزان نمونه ای به حجم 403 نفراز هر دو جنس انتخاب (که 214 نفر در گروه دختران و 189 نفر در گروه پسران بودند) شد، و به صورت مجازی به پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان (گالونه و همکاران، 2000)، خودتنظیمی عاطفی مارس (1988)، کنترل روانشناختی وابسته مدار و پیشرفت مدار والدین سوننز و همکاران (2010)، و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: اثر مستقیم کنترل روانشناختی والدین بر خودنظم جویی هیجانی (0/01p< ، 0/28- β=) و رفتارهای پرخطر (0/01p< ، 0/22 β=) معنادار بود. اثر مستقیم خودکارآمدی بر خودنظم جویی هیجانی (0/01p< ، 0/31 β=) و رفتارهای پرخطر (0/01p< ، 0/24- β=) معنادار بود. همچنین رابطه بین کنترل روانشناختی والدین و خودکارآمدی با رفتار پرخطر از طریق خودنظم جویی هیجانی معنادار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، حمایت و کنترل خانواده نقش مهمی در پیشگیری از گرایش به رفتارهای پرخطر دارد. همچنین تجهیز دانش آموزان به مهارت های فردی همچون خودکارآمدی در زمینه مدیریت و خودنظم جویی هیجانی می تواند در پیشگیری به انجام رفتارهای پرخطر مؤثر باشد.
۱۱.

مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان تفاوت اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی – مذهبی اسلام محور بر کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. جامعه آماری کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بودند که کودکانشان در سال تحصیلی 1400-1399 در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. در فرآیند نمونه گیری، 48 نفر نمونه در 3 گروه آزمایش با1 گروه کنترل (12 نفر در هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به روش جایگزینی تصادفی در گروه ها قرار داده شدند. به منظور گردآوری داده ها، از مقیاس کیفیت رابطه ادراک شده فلچر (2002) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، گشتالت و رویکرد معنوی – مذهبی اسلام محور بر کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر اثربخش است. بر اساس یافته ها و در تحلیل اختصاصی تر مداخلات، بین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر تفاوت معنی دار مشاهده شد؛ به طوری که در مقایسه، بیشترین تاثیر مربوط به مداخله ذهن آگاهی، سپس گشتالت و رویکرد معنوی – مذهبی بود. براساس نتایج بدست آمده، آموزش های گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی جهت کاهش و بهبود کیفیت رابطه زناشویی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی به کار روند.
۱۲.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی نظریه گشتالت رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور آشفتگی روان شناختی احساس گناه کم توان ذهنی آموزش پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۹
کم توانی ذهنی، با مشکلات بسیاری همراه بوده و روش های درمانی متعددی برای آموزش مادران کودکان مبتلا به این اختلال معرفی شده است. آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور از روش های مؤثر و مهم کاهش مشکلات رفتاری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور برآشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال تحصیلی 1399-1400 است که در مدارس ابتدایی استثنائی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. با توجه به ساخت تحقیق و شرایط کنونی، برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. لذا نمونه آماری، شامل 48 تن از مادران دانش آموزان پسر ابتدایی بود که به صورت تصادفی (12 تن گروه آزمایش ذهن آگاهی، 12 تن گروه آزمایشی گشتالت، 12 تن گروه آزمایشی رویکرد معنوی - مذهبی و 12 تن گروه کنترل) با رعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس داس (1995) و مقیاس عاطفه خودآگاه (1992) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی ذهن آگاهی (8 جلسه)، گروه بعدی برنامه آموزشی گشتالت (10 جلسه)، معنوی مذهبی (11 جلسه) وگروه کنترل برنامه، آموزشی دریافت نکردند.       نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور با گروه کنترل در آشفتگی روان شناختی و احساس گناه، تفاوت معناداری وجود دارد. گشتالت نسبت به بقیه درمان ها در کاهش احساس گناه مؤثرتر بود. همچنین ذهن آگاهی نسبت به بقیه در کاهش آشفتگی روان شناختی اثربخش تر بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی، گشتالت و رویکرد معنوی مذهبی می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روان شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.  
۱۳.

Causal Modeling of Psychological Well-being Based on Psychosocial Development and Temperament and Character Patters Mediated by Belief System In Female Adolescents

کلید واژه ها: psychological well - being psychosocial development temperament and character patterns Belief system female adolescents

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
Objective: This study was conducted on the causal modeling of psychological well-being based on psychosocial development, and temperament and character patterns mediated by belief system in female adolescents. Methods: The present study was a correlational research with structural equation modeling. The statistical population of this study consisted of all female students (12-18 years old) in year 2021-2022 in Urmia city. Data were collected through Ryff’s PWB scale, Hawley’s psychosocial development questionnaire, Cloninger’s Temperament and Character Inventory (TCI), and Holland’s system of belief inventory. To analyze data, PLS software was used.   Results: The results confirmed the positive effect of temperament and character patterns on psychological well-being. In addition, it was confirmed that the relationship between psychological well-being and temperament and character patterns was mediated by belief system while such mediatory role was not confirmed in the relationship between psychosocial development and psychological well-being. Conclusion: According to the results, psychosocial development, temperament and character patterns, and belief system play a role in the psychological well-being of female adolescents
۱۴.

بررسی پرخاشگری، نشخوار ذهنی، و خودکنترلی تحت تأثیر آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین

کلید واژه ها: آموزش تنظیم هیجان آموزش ذهن آگاهی پرخاشگری خودکنترلی نشخوار ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی نقش مهمی در موفقیت آینده دانش آموزان ایفا می کند. هدف از این تحقیق، بررسی پرخاشگری، نشخوار ذهنی، و خودکنترلی تحت تأثیر آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی در دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. روش پژوهش: طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می داد و از میان آن ها 75 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس خودکنترلی تانجی، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مقیاس نشخوار ذهنی نولن هوکسما و مارو. بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری اثربخشی بیشتری داشت. همچنین، تأثیر هر دو روش آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی و خودکنترلی تائید شد، ولی بین اثربخشی این دو روش تفاوت معناداری در دو گروه مشاهده نشد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده از روش های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی می تواند در کاهش پرخاشگری و نشخوار ذهنی و افزایش خودکنترلی دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین مؤثر باشد.
۱۵.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل رفتار درمانی دیالکتیک، براضطراب، افسردگی و خشم همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتاردرمانی دیالکتیک اضطراب افسردگی خشم همسران جانبازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۶
از عوارض مهم جنگ ، بروز مشکلات جسمی و روانی برای جانبازان و همسران آنهاست. بیشتر مسئولیت مراقبت از جانبازان بر عهده همسران آنهاست و این مسئولیت سلامت و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه های بروز اختلالات هیجانی مانند، اضطراب، افسردگی، خشم را در آنها فراهم می آورد. هدف: پژوهش حاضر با تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان مبتنی برمدل رفتاردرمانی دیالکتیک، براضطراب، افسردگی و خشم همسران جانبازان انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل روی 20 نفر از همسران جانبازان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد.ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس خشم اشپیلبرگ، پرسشنامه افسردگی بک(BDI)و پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر. گروه آزمایش در 8 جلسه گروهی آموزش تنظیم هیجان مبتنی برمدل رفتاردرمانی دیالکتیک را دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد میانگین پس آزمون اضطراب، افسردگی و خشم همسران جانبازان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است (0/05≥ P ). نتیجه گیری: آموزش تنظیم هیجان با روش رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به عنوان یک روش درمانی مورد استفاده باشد. واژگان کلیدی: رفتاردرمانی دیالکتیک، اضطراب، افسردگی، خشم، همسران جانبازان
۱۶.

بررسی اثربخشی مشاوره با رویکرد اسلامی در پریشانی روان شناختی دانشجویان دختر با تجربه شکست عشقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اسلام پریشانی روان شناختی عشق مشاوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
سابقه و هدف: در دنیای امروز، بنا به تغییر تعاریف اصیل روابط انسانی، بسیاری از قشرهای مختلف به ویژه دانشجویان شکست عشقی را به همراه آشفتگی روان شناختی تجربه می کنند. با عنایت به این امر که پریشانی روان شناختی اختلالی هیجانی است و می تواند عملکرد فردی و بین فردی را با مشکل مواجه سازد؛ و با توجه به تأکید محافل مداخلاتی جدید بر استفاده از عامل های فرهنگی-اعتقادی؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی مشاوره با رویکرد اسلامی در پریشانی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) دختران دانشجوی دارای تجربه شکست عشقی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز انجام شده است.
۱۷.

The Effectiveness of Mindfulness Training on Aggression, Mind Rumination and Self-Control(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: mindfulness training Aggression Self-Control mind rumination

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۰
Mindfulness training optimally has positive effects on cognitive, emotional and behavioral processes. In mindfulness training, experiencing pure reality is taught which means mindfulness training helps one to find the here and now without judgment and to accept whatever is happening in each moment without any comment. The aim of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness training on aggression, mind rumination, and self-control in female students with low academic performance. This research adopted an applied and true experimental design with pre-test/post-test and a control group and the data were analyzed quantitatively. The statistical population included all female students of the Junior high schools in Tabriz with low academic performance in the academic year of 2021-22, estimated as 8395 people. First, through multi-stage cluster sampling, district 1 was selected from among the 5 educational districts of Tabriz and then three schools were selected from this district. Afterwards, through simple random sampling, 50 people were selected and randomly assigned to two groups with 25 participants as the experiemental and control groups. The experimental group received the intervention program of mindfulness training for 8 sessions of 2 hours while the control group continued its traditional method. The tools used to collect data included a self-control questionnaire (Tangney, Baumeister, & Boone, 2004), the aggression questionnaire (Buss & Perry, 1992), and the mind rumination questionnaire (Nolen-Hoeksema, & Morrow, 1991). For data analysis, in addition to descriptive statistics, Shapiro-Wilk test, multivariate analysis of variance test (MANOVA),
۱۸.

بررسی مقایسه ای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز و همسران افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ادراک شده احساس تنهایی نگرانی دل زدگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با همسران افراد عادی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به اهداف و فرضیه های آن، از نوع علّی مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه همسران جانبازان و افراد عادی است. با تکیه بر روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 100 نفر از همسران جانبازان و نیز تعداد 100 نفر از همسران افراد عادی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی بزرگسالان، پرسش نامه نگرانی پن استیت و مقیاس دل زدگی زناشویی (CBM) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین متغیرهای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0P<)؛ به طوری که میزان استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز بیشتر از افراد عادی است. براساس یافته ها چنین استنباط می شود که برای ارتقای سلامت روان شناختی کلی خانواده های جانبازان، توجه به سلامت روان شناختی همسران جانبازان، اهمیت بسیاری دارد.
۱۹.

طلاق عاطفی و طرحواره های هیجانی در زوجین دارای تجربه طلاق عاطفی: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی طرحواره های هیجانی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف: این پژوهش با هدف، طلاق عاطفی و طرحواره های هیجانی در زوجین دارای تجربه طلاق عاطفی: نقش واسطه ای هوش هیجانی انجام شد. روش پژوهش: روش این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره منطقه 1 شهر تهران با حیطه مشاوره ی زوج درمانی در سال 1400 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 220 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای طلاق عاطفی (گاتمن، 1999)، طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) و هوش هیجانی (بار-آن، 1980) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V22 و Amos-V22 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایچ پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد طرح واره های هیجانی بر طلاق عاطفی در زوجین دارای تجریه طلاق عاطفی مراجعه کننده به مرکز روان-شناسی تهران تأثیر مستقیم ندارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد طرح واره های هیجانی بر طلاق عاطفی با میانجیگری هوش هیجانی در زوجین دارای تجریه طلاق عاطفی مراجعه کننده به مرکز روان شناسی تهران تأثیر غیرمستقیم ندارد.
۲۰.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیربالینی

کلید واژه ها: افسردگی دانشجویان تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
مقدمه: افسردگی شایع ترین اختلال روانی است. تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه از درمان های جدید برای افسردگی است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان در سال ۱۳۹۸ بودند که ۴۵ نفر از آن ها با روش تصادفی هدفمند انتخاب و در ۳ گروه ۱۵ نفری شامل گروه تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، گروه شم و گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی شدند. داده های پژوهش با تحلیل کواریانس به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: نمرات افسردگی در گروه آزمایش کاهش معنی داری در پس آزمون (۰/۰۱P<، ۲۰/۸۸۳F=) و پیگیری (۰/۰۱P<، ۱۴/۷۶۱F=) داشتند؛ اما در گروه شم و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقایسه میانگین ها نشان داد گروه تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در مرحله پس آزمون و پیگیری دارای نمره پایین تری نسبت به سایر گروه ها بود. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی مؤثر است. درمانگران و متخصصان می توانند تلویحات کاربردی تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه را در کاهش علائم افسردگی مد نظر قرار دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان