محمدجواد صافیان

محمدجواد صافیان

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه غرب، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
۲۲.

تفسیر هایدگر بر اصل جهت کافیه(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۵.

بررسى و نقد هستى و وجود از منظر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هگل هستى مثال مطلق تقسیمات هستى وجود و هستى متعین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۴ تعداد دانلود : ۸۵۲
هستى یکى از زیربنایى ترین مفاهیم فلسفه هگل است که نقطه شروع منطق او نیز شمرده مى شود. در این مجال، به بررسى مقوله هستى در منظومه فکرى هگل مى پردازیم. یگانگى هستى با شناسایى و اینکه هستى در نظر هگل داراى تجرّد است و این تجرّد ناشى از قواعدى است که او براى سه پایه هاى خود وضع مىکند، از جمله مباحث ماست. از دیگر نقاط مهمّ بررسى هستى، یافتن دلایل هگل در نخستین بودن این مقوله است؛ و اینکه او با چه توجیهى دیگر مقولات متکثّر خود را بر این پایه مى نهد؟ هگل همچنین براى هستى تقسیماتى قائل شده که ذکر آن آمده است. نکته قابل توجه دیگر تفاوتى است که او میان «وجود» و «هستى» مى نهد، این دو را با ظرافت از هم جدا مىکند و هریک را در جایگاه خاصّ خود قرار مى دهد. در کنار این مباحث، سنجش نظریات هگل به محک نقد، از دیگر محورهاى اصلى ماست که کوشیده ایم به نحو منصفانه آن را بررسیم.
۲۶.

نقد و بررسی کتاب هوسرل در متن آثارش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوسرل معنا پدیدارشناسی الگو اپوخه رشیدیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۷۳۲
کتاب هوسرل در متن آثارش نوشته عبدالکریم رشیدیان اثری ماندگار و در نوع خود بی نظیر در زبان فارسی دربارة هوسرل است. نویسنده با تسلط بر منابع و متون هوسرل و شارحان او تلاش کرده است چکیده ای از اساسی ترین اندیشه های هوسرل و سیر تحول اندیشه او را با اتکا به متون خود هوسرل به دست دهد و خواننده را از طریق خود آثار فیلسوف با زیر و بم اندیشه او آشنا کند. این کتاب در 670 صفحه با قلمی روشن و روان نگاشته شده و صرف نظر از برخی غلط های چاپی و معادل ها ی اصطلاح های فلسفی، که جای چون و چرا دارد، در مجموع مطالعه اش به منظور غور در پدیدارشناسی هوسرل بسیار مفید و کارساز است. در بررسی کتاب امکان معرفی همه بخش های آن میسر نیست و به ذکر چکیده ای از برخی از بخش ها بسنده می شود.
۲۸.

تفکیک و تخریب به عنوان مرحله ای از پدیدارشناسی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی هستی تفکیک و تخریب تاریخمندی دازاین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۱۳۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
یکی از بحث برانگیزترین مسائلی که در فلسفه هایدگر وجود دارد، ادعای هایدگر درباره غفلت سنت فلسفه غرب از مسئله هستی است. هایدگر می کوشد با تفکیک و تخریب این سنت، ریشه های این غفلت و فراموشی را آشکار کند. بااین حال، همواره این گونه به نظر آمده است که هایدگر با چنین ادعایی قصد دارد این سنت را ویران کند و آن را بی-ارزش جلوه دهد. کوشش ما در این مقاله آن است که پس از تعریف و توضیح تفکیک و تخریب مدنظر هایدگر، نشان دهیم هدف هایدگر تخریب و نابودکردن سنت فلسفه نیست؛ بلکه تفکیک و تخریب گام مهمی در پدیدارشناسی او در راه رسیدن به درک عمیق تری از هستی است؛ زیرا تنها به وسیله تفکیک و تخریب، هستی شناسی می تواند به طور کامل به شیوه پدیدارشناسانه، از ویژگی اصیل مفاهیم خویش مطمئن شود. همچنین، سعی کرده ایم لزوم و چرایی انجام تفکیک و تخریب را در فلسفه او نشان دهیم و با بررسی دو نمونه از آثار وی، یکی متعلق به دوره اول و دیگری متعلق به دوره دوم تفکرش، به پایبندبودن هایدگر در انجام این عمل توجه کنیم.
۲۹.

واکاوی جایگاه زبان در افق هستی شناسی تودستی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر شیء زبان هستی شناسی تودستی اشیای درون جهانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۱۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۸۵۱
زبان در زمره بحث برانگیزترین موضوعات فلسفی سدّه بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سدّه است که به زبان و توانش آن اهمیّت ویژه ای داده است. مقاله حاضر سعی می کند تا جایگاه زبان در فلسفه هایدگر را در ارتباط با هستی شناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال می شود که این هستی شناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستی شناسی تودستی نحوه ای از مواجهه عملی با اشیاء درون جهانی است که میان فاعل شناسا و متعلق آن فاصله ایجاد نمی کند. در این مقاله زبان به عنوان یکی از مهمترین اشیای درون جهانی در افق این هستی شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. رابطه میان هستی شناسی تودستی و زبان رادر دو دوره تفکّر هایدگر پی می گیریم. در دوره اوّل تمرکز بر روی بخش هایی از وجود و زماناست و در دوره دوّم دیگر آثار هایدگر بررسی می شود. پرسش پژوهش این است که هستی شناسی تودستی چه امکانات جدیدی را در بررسی جایگاه زبان به روی ما می گشاید؟ و اساساً چه رابطه ای میان نحوه تلقی ما از شیء و رویکرد ما به زبان وجود دارد؟ در این مقاله سعی می کنیم در حدّ توان به این پرسش ها پاسخ دهیم.
۳۴.

امکان فلسفه تطبیقی بر اساس رویداد از آنِ خود کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویداد از آنِ خود کننده پرسش بنیادین پرسش راهنما پدیدارشناسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۶ تعداد دانلود : ۵۸۳
امکان و نحوه فلسفه تطبیقی یکی از سؤالات مهم زمانه کنونی است. از جمله رهیافت هایی که در این حوزه تلاش داشته اند، رهیافت پدیدارشناسی است. هانری کربن از مهمترین بینانگذاران فلسفه تطبیقی و نزدیک به پدیدارشناسی است، اما علی رغم نکات مثبت متعدد، از جمله تلاش برای نقد تاریخ انگاری، اشکالاتی نیز بر رهیافت او وارد است. در نوشتار حاضر، تلاش بر این است تا با تمرکز بر اثر مهم هیدگر، افادات به فلسفه، راه غنی تری برای امکان فلسفه تطبیقی گشوده شود. این راه مبتنی است بر کشف پرسش راهنمای هر فلسفه بر مبنای پرسش بنیادین فلسفه، آنگاه مقایسه و تطبیق پرسش های راهنما با روش غیر سیستمیِ پدیدارشناسی- هرمنوتیک. این تلقی از فلسفه تطبیقی می تواند خود مبین وضع کنونی فلسفه و کیفیت تطبیق های درست در تاریخ فلسفه باشد.
۳۵.

مقایسه تطبیقی متافیزیک قدرت در فلسفه نیچه و کالیکلس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کالیکلس نیچه اراده به قدرت معنای زندگی آزادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۸۴۰
محاوره گرگیاس یکی از مهمترین محاورات افلاطون است، افلاطون در این محاوره سقراط را به مصاف سوفسطاییان آن عصر می برد. آن بخش از محاوره که مورد توجه ما قرار گرفته است، جدال سقراط و کالیکلس است، که از نظر حجم نیمی از محاوره را به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر کوشیده است تا ضمن اجتناب از یکسونگری به آرای نیچه، آن ها را در تقرب به آرای کالیکلس نشان دهد. هدف مقاله مقایسه میان آرای نیچه و کالیکلس در محاوره گرگیاس است. محوریت مقاله بر روی مفهوم قدرت از نظر این دو است. سعی می کنیم با تحلیل این مفهوم محوری آرای این دو را در مورد حقیقت، معنای زندگی، قانون و حقوق تفسیر کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که چه نسبتی میان برداشت کالیکلس از قدرت و برداشت نیچه از این مفهوم وجود دارد؟ ُ
۳۶.

پدیدارشناسی، پاسخی به مسأله روش در فهم چیستی معماری (پیشامدرن سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش کیفی پدیدارشناسی معماری سنتی پدیدارشناسی هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۶۹
بیان مسأله: فهم اصیل از چیستی معماری پیش از مدرن (سنتی) و اتخاذ رویکرد و روشی مناسب در مواجهه با آن معماری، مسأله ما در این پژوهش است. طرح این موضوع و پاسخ درست به آن، در دورانی که خلأ وجود آن در ادبیات پژوهشی معماری به خوبی دیده می شود؛ و عدم تبیین درست مسأله، طرح نامناسب و پاسخ های سطحی و غیربنیادین به آن منجر به بی معنایی و آشفتگی در معماری معاصر امروز شده، ضروری است. هدف: این پژوهش با هدف تبیین روشی مناسب و جامع برای رویارویی درست با معماری سنتی و رسیدن به حقیقت و چیستی معماری آن دوران طرح ریزی شده است؛ این مطالعه بر این فرض بنا شده که پدیدارشناسی می تواند پاسخ مناسبی برای مسئله روش در مطالعات مرتبط با چیستی معماری سنتی باشد. روش: در این راستا با بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش استدلال منطقی، به دنبال ایجاد نظمی منطقی در مطالب پراکنده و نامنسجم پیشین در ارتباط با روش پدیدارشناسی با پایبندی به تفکر پدیدارشناسی هستیم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تفکّر تصوری و مواجه علمی و کمی با آثار معماری ما را به درک درستی از چیستی معماری نمی رساند، بلکه ما نیازمند رجوع به خود آثار هنری و هم دلی و هم زبانی با آنها هستیم؛ تا با یافتن زبانی مشترک و هم سخنی با این آثار، مفاهیم بنیادین و ناگفته های آنها را آشکار سازیم. در این پژوهش مسیری را که می تواند ما را در فهم درست معماری سنتی یاری رساند را در هفت گام، حیرت و طلب، آشکارگی عالم بنا، پالایش ذهنی، این همانی ذهن و فضا، فهم پدیدارشناسانه از فضا، یافتن زبانی برای بیان و آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کردیم.
۳۷.

نقش دازین در هنر اندیشیِ هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دازاین هیدگر هنراندیشی هنرمند شاعر رویداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۳۵۹
هنراندیشی محصول دوره دوم اندیشه هیدگر است که در آن رویداد اندیشی بر هستی شناسی بنیادین سیطره می یابد. در بادی امر به نظر می آید که از نقش ویژه دازاین در هنراندیشی کاسته شده است؛ اما به واقع می توان گفت وجود و دازاین برای هیدگر دو رویِ یک سکّه اند. هر جا که اندیشیدن به وجود ممکن است دازاین نیز به شکلی ناگزیر حضور می یابد و اهمیت هنر برای هیدگر از آن روست که هنر، حقیقتِ وجود را به آشکارگی می آورد. در این مطالعه تلاش می شود نقش های متفاوت دا-زاین در هنراندیشی به دید آید. نقش دا-زاین از آن رو اهمیت می یابد که به عنوانِ گذرگاه هنر اجازه می دهد رویدادِ هنر روی بدهد و از خلال آن، خودِ وجود زبان آور شود. سپس جایگاه دا-زاینِ هنرمند و شاعر (آفریننده)، مخاطب یا نگاه دار، بررسی می شود. پس از طرح پرسش از شیوه بودن دا-زاین در هنراندیشی به نقش های مختلف دا-زاین به عنوان هنرمند، مخاطب و نگاه دار پرداخته می شود. دا-زاین در هنراندیشی اگرچه نیوشای "وجود" و قابلی بدونِ فعلیت است اما مسئولیت پذیری و پروا سبب می شود بارِ امانتِ وجود را بر دوش بکشد، پیش آمدِ حوالت یک ملّت (قوم) از طریقِ او شکل می گیرد. از این وجهه نظر پس از ابداع و سرودن، دازاین نابود نمی گردد بلکه در کسوت مخاطب و نگاه دار، موردِ خطابِ وجود قرار می گیرد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده می شود که چه چیزی سبب تحول در اندیشه هیدگر شده و او را به سوی هنر اندیشی جذب کرده است.
۳۸.

بررسی نسبت میان هنر و تکنولوژی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر تکنولوژی حقیقت هایدگر تخنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۳۴۴
مفهوم هنر و تکنولوژی مفاهیمی هستند که مورد توجه هایدگر واقع شده و همچنین در مقالات جداگانه (سرآغاز کار هنری و پرسش از تکنولوژی) به آنها پرداخته است. این مقاله درصدد بررسی نسبت میان این دو مفهوم در اندیشه های هایدگر است. هنر در اندیشه مارتین هایدگر گونه ای از ظهور و نامستوری است که در آن حقیقت در کار است. او در بحث از تکنولوژی، فن و تکنیک را به میان می کشد و سپس مفهوم «تخنه» (techne) را در یونان باستان بررسی می کند، که ازیک سو، هنر و از سوی دیگر، تکنولوژی ریشه در آن دارند. در این مقاله نهایتاً روش تحلیل هایدگر که پدیدارشناسی هرمنوتیک است و از این منظر تحلیل او از حقیقت و نسبت هریک از مفاهیم هنر و تکنولوژی با آن در دوره یونان باستان و معاصر راهگشا بوده و نسبت میان هنر و تکنولوژی در پرتو حقیقت روشن می شود. روش تحقیق در این مقاله بنیادی است که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفته است. هدف انجام این پژوهش چشم انداز جایگاه کنونی هنر در دوره تکنولوژی معاصر است.
۳۹.

تفکر معنوی در عصر گِشتل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۴۰۸
تفکر از ایده هائی است که هایدگر متأخر از دریچه آن تلاش می کند در مورد نسبت انسان با حقیقت وجود کاوش کند. حقیقت وجود، رویداد بنیادینی است که ذیل حوالت های تاریخی اعطایی آن، انکشاف و اختفاء تحقق می یابد و انسان مبتنی بر آن، فهمی از حقیقت دارد. از دیدگاه هایدگر متأخر، ما در عصر عسرت و غفلت از حقیقت وجود زندگی می کنیم و به دلیل استیلای اراده معطوف به قدرت، از تفکر اصیل و نسبت اصیل با عالم بی بهره مانده ایم. گشتِل، ذات حوالتی از وجود است که ما در دنیای تکنولوژیک معاصر در آن به سر می بریم. گشتِل در مقام ذات غیرتکنیکی تکنولوژی به بی فکری دامن می زند. البته بی فکری یا فقدان تفکر، خود حوالت حقیقت وجود است و عدم توجه آدمیان به این مسأله بر تشدید عسرت می انجامد. در مقاله حاضر تلاش می کنیم معنای تفکر معنوی را در متن وجودشناسی هایدگر به عنوان تفکر متذکرانه درباره حقیقت وجود که راهی برای رهائی را برای انسان در دنیای معاصر در مواجهه با گشتِل فراهم می کند بدست دهیم. از دیدگاه این نوشتار، نقد ژوزف سی. پیت، یکی از فیلسوفان سرشناس تکنولوژی، مبنی بر منفعل و غیراصیل بودن رویکرد هایدگر به تکنولوژی، حاصل نوعی بدفهمی از موضع هایدگر است. به نظر می رسد نظریه «انسانیت در مقام کار» پیت، که مبتنی بر نگاه به تکنولوژی به عنوان مصنوع انسان است، مبتنی بر فهمی از انسان می باشد که نسبت اصیل با حقیقت وجود را محال می سازد.
۴۰.

نقد و بررسی نسبت هنر با حقیقت در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هگل حقیقت هنر مطلق ایده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۲۹۲
نسبت بین هنر و حقیقت در تاریخ تفکر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظری راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جدید نیز فیلسوفان به این نسبت اندیشیده اند. می دانیم که در دوره جدید و با تأسیس زیبایی شناسی  توسط بومگارتن بین حقیقت و هنر به کلی جدایی و مفارقت حاصل شد و این مفارقت با کانت قطعیت پیدا کرد. اما پس از او متفکرانی از جمله هگل کوشیدند بار دیگر بر نسبت هنر و حقیقت بیاندیشند. البته  هگل به صراحت به طرح نسبت هنر و حقیقت نپرداخته است، اما هنر را جلوه ای از تجلی های مطلق و مرتبه ای از تحقق آن می داند. هنر اولین جلوه روح مطلق است. پرسش اصلی این مقاله این است که هگل به چه نسبتی بین هنر و حقیقت قائل است؟ درک و دریافت او از حقیقت چیست؟ و چگونه تلاش می کند با طرح نسبت بین هنر و حقیقت (البته با سبک و سیاق خود) بر جدایی کامل آن دو که با زیبایی شناسی مدرن وقوع یافته است غلبه کند؟ شیوه این تحقیق تفسیری و تحلیل محتوا  با تکیه بر آثار هگل و شارحان او و آثار سایر فیلسوفان (مرتبط با موضوع) است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان