فلسفه (دانشگاه تهران)

فلسفه (دانشگاه تهران)

نشریه فلسفه سال 40 پاییز و زمستان 1391 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تلقی بدیع گادامر از فهم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفسیر فهم معرفت توافق کاربرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۷ تعداد دانلود : ۸۰۷
گادامر به پیروی از هیدگر فهم را حالت بنیادین هستی دازاین می داند. او در حقیقت و روش سه معنای متفاوت برای فهم برمی شمارد. وی همچنین معتقد است که این سه معنا ریشه در یک معنای اصلی و کانونی دارند. این سه معنا عبارتند از: ا- فهم به عنوان معرفت نظری؛ 2- فهم به عنوان معرفت عملی؛ 3- فهم به عنوان توافق. عامل پیوند دهنده این سه، معنای دیگری از فهم است که گادامر از آن به فهم به مثابه کاربرد تعبیر می کند. دو معنای نخست را متفکرین پیش از گادامر بیان کرده اند؛ اما نظریه ابداعی او در باب فهم، معنای سوم است که پیوندی ناگسستنی با معنای چهارم یعنی فهم به مثابه کاربرد دارد. سویة کاربردی فهم بر موقعیت مندی مفسر و مسئله محور بودن فهم تأکید دارد. یکی از برجسته ترین نقاط افتراق گادامر از هرمنوتیک رمانتیک تفکیک ناپذیر دانستن سه عنصرفهم، تفسیر و کاربرد است.
۲.

امکان فلسفه تطبیقی بر اساس رویداد از آنِ خود کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویداد از آنِ خود کننده پرسش بنیادین پرسش راهنما پدیدارشناسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۶ تعداد دانلود : ۵۸۲
امکان و نحوه فلسفه تطبیقی یکی از سؤالات مهم زمانه کنونی است. از جمله رهیافت هایی که در این حوزه تلاش داشته اند، رهیافت پدیدارشناسی است. هانری کربن از مهمترین بینانگذاران فلسفه تطبیقی و نزدیک به پدیدارشناسی است، اما علی رغم نکات مثبت متعدد، از جمله تلاش برای نقد تاریخ انگاری، اشکالاتی نیز بر رهیافت او وارد است. در نوشتار حاضر، تلاش بر این است تا با تمرکز بر اثر مهم هیدگر، افادات به فلسفه، راه غنی تری برای امکان فلسفه تطبیقی گشوده شود. این راه مبتنی است بر کشف پرسش راهنمای هر فلسفه بر مبنای پرسش بنیادین فلسفه، آنگاه مقایسه و تطبیق پرسش های راهنما با روش غیر سیستمیِ پدیدارشناسی- هرمنوتیک. این تلقی از فلسفه تطبیقی می تواند خود مبین وضع کنونی فلسفه و کیفیت تطبیق های درست در تاریخ فلسفه باشد.
۳.

الحادِ اصل موضوعی سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اومانیسم شهود انتخاب اصل موضوع الحاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۴
ژان پل سارتر یکی از فیلسوفان ملحد قرن بیستم است. او با دلایل فلسفی به موضع الحادی خود نرسید بلکه دلایل روان شناختی و جامعه شناختی باعث شد تا در دوازده سالگی الحاد را، به تعبیر خودش، «شهود» کند. بنابراین الحاد سارتر در اصل غیرفلسفی و غیراستدلالی است و در فلسفه او به عنوان یک نتیجه یا نقطه پایان مطرح نمی شود بلکه نقش یک اصل موضوع یا نقطه شروع را ایفا می کند. در این مقاله برای اثبات این جنبه از الحاد سارتر سه دلیل آورده شده است.
۴.

تقویم پدیده شناختی هوسرل: اشتراک بین الاذهانی و مسئلة عینیت و حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حقیقت عینیت سولیپسیسم تقویم پدیده شناختی اشتراک بین الاذهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶۵ تعداد دانلود : ۷۷۸
در مقالة حاضر راهکار هوسرل در خصوص حلّ مسئلة شناخت مورد بررسی قرار می گیرد. درونمایة اصلی پدیده شناسی هوسرل، به ویژه در بحث تقویم اعیان، نقد شناخت است. هوسرل با الهام از شک دکارتی به حوزة آگاهی مطلق یا اگوی محض می رسد و به توصیف پدیده شناسانة داده های آگاهی می پردازد و مراحل ساخته شدن و تقویم پدیده ها را نشان می دهد . در این مقاله سعی بر این است که تقویم طبیعت مادی، طبیعت حیوانی و جهان روحی در مراتب مختلف آن مطرح شده و نتایج این بحث در خصوص معیار حقیقت و عینیت مورد بررسی قرار گیرد.
۵.

ودانتا، حکمت الهی دین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حضرات خمس مایا برهما آتما شانکارا ودانتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۳۵۴
در دین هندو مکاتب مختلفی وجود دارد که اصیل ترین آن ها ودانتا یا حکمت الهی است. این مکتب مفسران متعددی دارد اما برجسته ترین تفسیر آن مربوط به شانکارا ، حکیم الهی هند ، است که به مکتب او ودانتای عاری از ثنویت گفته می شود. در این مقاله تلاش شده تا ضمن بحث ازاساسی ترین آموزه این مکتب یعنی «وحدت وجود» به توضیح واژه های برهما ، آتما ، ایشوارا ، مایا و بودهی پرداخته شود. همچنین در ضمن بحث از «مراتب پنج گانه» واقعیت در ودانتا به مقایسه آن با «حضرات خمس» در عرفان اسلامی توجه شده است. در پایان اساسی ترین شعار مکتب ودانتا یعنی«آتمن همان برهمن است» با توجه به نحوه ارتباط کثرت با وحدت یا نسبی با مطلق و مخصوصاً با عنایت به آثار رنه گنون و فریتیوف شوئون مورد بحث قرار گرفته است.
۶.

مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آزادی اگزیستانس نشانه های اگزیستانس خود بودن بی قید و شرط بودن ممکن (بالقوه) بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۴ تعداد دانلود : ۷۱۴
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْر کِگُر را بنیان گذار فلسفه اگزیستانس می دانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کرده است. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْر کِگُر و هگل سعی می شود از بعضی از ویژگی های مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم ""اگزیستانس"" از نگاه یاسپرس می رسد. اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمی گنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمی توان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما می توان به آن به مدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود به کار می برد، نشانه هایی می داند که فی نفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی می مانند. میزان در رد و قبولی نشانی ها و صحت و کذب آنها خودْ بودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بی قید و شرط، به خود فعلیت می بخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی می کند، امکانی که انسان یا بدان چنگ می اندازد یا از دست زدن به آن سر باز می زند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶