امکان و نحوه فلسفه تطبیقی یکی از سؤالات مهم زمانه کنونی است. از جمله رهیافت هایی که در این حوزه تلاش داشته اند، رهیافت پدیدارشناسی است. هانری کربن از مهمترین بینانگذاران فلسفه تطبیقی و نزدیک به پدیدارشناسی است، اما علی رغم نکات مثبت متعدد، از جمله تلاش برای نقد تاریخ انگاری، اشکالاتی نیز بر رهیافت او وارد است. در نوشتار حاضر، تلاش بر این است تا با تمرکز بر اثر مهم هیدگر، افادات به فلسفه، راه غنی تری برای امکان فلسفه تطبیقی گشوده شود. این راه مبتنی است بر کشف پرسش راهنمای هر فلسفه بر مبنای پرسش بنیادین فلسفه، آنگاه مقایسه و تطبیق پرسش های راهنما با روش غیر سیستمیِ پدیدارشناسی- هرمنوتیک. این تلقی از فلسفه تطبیقی می تواند خود مبین وضع کنونی فلسفه و کیفیت تطبیق های درست در تاریخ فلسفه باشد.