والی رضایی

والی رضایی

مدرک تحصیلی: دانشیار زبان شناسی، دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۹ مورد.
۲۱.

کارآیی دستور نقش و ارجاع و دستور نقش گرای نظام مند در طبقه بندی افعال زبان فارسی: نوع عمل درمقایسه با فرآیند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وضعیت امر دستور نقش گرای نظام مند دستور نقش و ارجاع زبان فارسی نوع عمل فرآیند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 876 تعداد دانلود : 571
ازنظر رویکرد های نقش گرا، بشر زبان را به منزله ابزاری برای ایجاد ارتباط به کار می برد تا بتواند به بازنمایی آنچه در جهان رخ می دهد، بپردازد. با توجه به اینکه در زبان شیوه های مختلفی برای بازنمایی این وضعیت ها و رخدادها، یا به عبارتی این وضعیت های امر وجود دارد، یکی از بخش های اصلی، حداقل در انگارة دستورهای نقش گرا، طبقه بندی شیوه های مختلف بازنمایی وضعیت های امر است. هدف پژوهش حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های دستور نقش و ارجاع و دستور نقش گرای نظام مند و سنجش کارآیی آنها به عنوان دو نظریه نقش گرا، در طبقه بندی وضعیت های امر در زبان فارسی است. داده های این تحقیق با جست وجو در تارنمای گوگل بوک و با محدود نمودن تصادفی انتخاب به هفت رمان فارسی معاصر، به دست آمده است. ابتدا سازوکار بازنمایی وضعیت های امر در دو رویکرد بیان می شود و پس از آن داده های زبان فارسی در چارچوب آنها مورد سنجش قرار می گیرد. نتایج این بررسی بیانگر آن است که هرچند طبقه بندی دستور نقش و ارجاع مبنای زمانی و طبقه بندی دستور نقش گرای نظام مند مبنای معنایی دارد، اما این دو طبقه بندی قابل انطباق بر یکدیگر هستند. هر دو دستور بین بازنمایی رخدادها و وضعیت ها تمایز می گذارند. این پژوهش نشان می دهد که دستور نقش گرای نظام مند توجه کمتری به رفتار زبانی فعل دارد و انگلیسی بنیاد بودن و قرارگرفتن چند نوع عمل مختلف در حوزه یک فرایند واحد، از ضعف های دستور نقش گرای نظام مند است. در دستور نقش و ارجاع با درنظرگرفتن تأثیر رفتار زبانی فعل، دارابودن نگاهی رده شناختی و کشیدن مرزهای دقیق تر بین انواع فعل، این نارسائی ها کمتر به چشم می خورد.
۲۲.

تناوب مکانی در افعال گذاشتنی زبان فارسی: رویکردی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 235 تعداد دانلود : 372
افعال گذاشتنی زیادی در زبان فارسی دارای تناوب مکانی هستند. تناوب مکانی رابطه بین دو ساخت نحوی از یک فعل سه ظرفیتی است که در آن مشارکت کنندگان- موضوع مکان و موضوع انتقالی- در هر یک از ساخت های نحوی به شکلی متفاوت ظهور می یابند. این جستار به هدف بررسی این مسأله از دیدگاه دستور نقش و ارجاع تدوین شده است و ضمن مقایسة این ساخت در زبان انگلیسی و فارسی، تحلیلی از آن بر اساس فرا نقش های معنایی ارائه می دهد. در این راستا، شواهد زبانی مشتمل بر مواردی از تناوب مکانی افعال گذاشتنی از برنامه های تلویزیونی، متن سخنرانی ها، رمان ها وگفت گو ها از گونه ی گفتاری فارسی معیار و یا هر منبع دیگری که داده های واقعی زبان فارسی را فراهم آورد، جمع-آوری و در چارچوب دستور نقش و ارجاع بررسی شدند. بدین منظور، ساخت منطقی جملات با توجه به نوع عمل مشخص و فرانقش معنایی اثرپذیر با توجه به سلسله مراتب اعطای فرانقش های اثرگذار- اثرپذیر تعیین شد. نتایج نشان می دهد که ساخت تناوب مکانی به آن صورت که در زبان انگلیسی وجود دارد، در همه ی ساخت های موجود در زبان فارسی دیده نمی شود؛ به گونه ای که برخی از ساخت های تناوب مکانی در زبان فارسی تناوب مفعول مستقیم/ غیرمستقیم و برخی دیگر، تناوب مفعول اولیه/ ثانویه هستند. در تبیین این ساخت در دستور نقش و ارجاع نیز باید عنوان کرد که در مورد افعال غیر انضمامی، انتخاب نشان دار موضوع مکان به عنوان فرانقش اثرپذیر منجر به ایجاد ساخت معکوس در تناوب مکانی شده است؛ در مورد افعال انضمامی نیز، با توجه به تبدیل شدن یک ساخت سه ظرفیتی به ساخت دو ظرفیتی، تنها یک گزینه برای انتخاب به عنوان اثرپذیر وجود دارد و آن موضوع مکان است.
۲۳.

بررسی محمول های مکانی در زبان فارسی براساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع فرانقش محمول های مکانی ظرفیت معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 385 تعداد دانلود : 330
این پژوهش در پی آن است محمول های مکانی در زبان فارسی را در چارچوب دستور نقش و ارجاع، دو تحلیل ارائه شده از سوی ون ولین و لاپولا (1997) و همچنین بتین (2004) بررسی کند و دسته بندی معنایی از محمول های مذکور ارائه دهد. در کنار این هدف اصلی، هدف دیگری که پی می گیریم محک کارایی هر یک از تحلیل های یاد شده در زبان فارسی و به ویژه تحلیل ارائه شده از سوی بتین است. بتین (2004) معتقد است تشابهی میان ظرفیت معنایی و نحوی محمول های مکانی ایستا در چارچوب دستور نقش و ارجاع وجود ندارد. همچنین توازنی میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها مشاهده نمی شود. این امر موجب بروزتناقض نظری در یکی از بندهای اصول اعطای فرانقش گردیده است. شایان ذکر است عنصر مکان در محمول های مکانی ایستا غالباً به دو صورت مسند یا گروه قیدی ظاهر می شود. نتایج بررسی ها نشان داد، آنچه بتین تناقض نظری می داند در باب محمول های مکانی ایستا در زبان فارسی صدق می کند، همچنین در باب افعال لحظه ای، پایا و افعال کنشی پایا نیز صادق است؛ اما در باب افعال کنشی صدق نمی کند. به نظر می رسد با در نظرگرفتن عنصر مکان به عنوان محمولی مجزا، محمول های مکانی ایستا ضرورتاً لازم محسوب می شوند و نه گزاره هایی استثنایی و از این طریق می توان میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها در چارچوب دستور نقش و ارجاع توازن برقرار کرد.
۲۴.

ساخت لایه ای قید و ترتیب آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع ساختار لایه ای بند عملگرها ترتیب قیدهای فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 916 تعداد دانلود : 896
در این جستار، رفتار قید در جملات ساده فارسی بر پایه اصل لایه ای بودن ساختار بند در دستور نقش و ارجاع بررسی می شود. در دستور نقش وارجاع عناصر معنایی لایه ها را می سازند و عملگرهای آن عناصر نحوی اند که به توصیف لایه ها می پردازند. هرلایه عملگرهای خاص خود را دارد و ترتیبی میان عملگرهای هرلایه و لایه های مختلف حاکم است. در این نظریه قیدها عملگر محسوب نمی شوند؛ اما با عملگرها در تعامل اند؛ بنابراین، انتظار می رود که قیدها نیز متعلق به لایه های مختلف و ایفا کننده نقش های نحوی متفاوتی باشند. برخلاف تصور دستور سنتی، قیدها نه تنها از آزادی جایگاهی تام در جمله برخوردار نیستند؛ بلکه قائل شدن به تقسیم بندی دوگانه قید جمله و قید فعل، که برخی زبان شناسان مطرح کرده اند، کامل نیست و به شق سومی نیاز دارد. درنتیجه، مقوله قید در فارسی مشمول اصل لایه ای بند و شامل زیرطبقات قیدی بند، مرکز و هسته است.
۲۵.

مصدر، اسم مصدر و حاصل مصدر از دیدگاه سرنمون رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مصدر اسم مصدر سرنمون رده شناختی حاصل مصدر کنش گزاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 493 تعداد دانلود : 839
در دستورهای سنتی زبان فارسی در کنار مصدر، دو مقولة اسم مصدر و حاصل مصدر نیز مطرح شده اند. اختلاف نظرهای زیادی در مورد تعلق مصدر به فعل یا اسم در میان دستورنویسان و زبان شناسان وجود دارد. در مورد اسم مصدر و حاصل مصدر نیز دیدگاه های متفاوتی به چشم می خورد. در این مقاله این مقوله ها بر اساس سرنمون رده شناختی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. بر اساس رویکرد کرافت (2003) طبقة معنایی واژگان به تنهایی قادر به تعیین مقولة واژگانی کلمات به صورت بین زبانی نیست و علاوه بر آن نقش کنش گزاره ای نیز باید در نظر گرفته شود. در این تحقیق نشان داده می شود که مصدر از نظر داشتن کنش گزاره ای  ارجاع  مانند اسم است، اما از نظر طبقة معنایی به فعل شباهت دارد. اسم مصدر نیز از این نظر مانند مصدر است، اما ویژگی های اسمی بیشتری دارد. آنچه به عنوان حاصل مصدر در دستور سنتی مطرح است هیچ ارتباطی با طبقة معنایی مصدر و اسم مصدر یعنی کنش ندارد. نتیجة این پژوهش این است که در کنار سه مقولة واژگانی اسم، فعل و صفت مقوله های دیگری وجود دارد که از نظر طبقة معنایی و کنش گزاره ای ترکیبی از ویژگی های مربوط به این سه مقوله تلقی می شوند. این مقاله نشان می دهد که رویکرد سرنمون رده شناختی کرافت یک فضای مفهومی جهانی را به دست می دهد که بر همة زبان ها قابل اعمال است. با این وجود ترکیب های غیر سرنمون طبقة معنایی و کنش گزاره ای گاهی بیش از یک مقوله را در زبان های خاص در خود جای می دهند. نقشة معنایی مورد نظر کرافت قادر به تمایز مصدر و اسم مصدر در زبان فارسی نیست، زیرا این دو مقوله دارای مؤلفه های مشترکی هستند.  در چنین مواردی با استفاده از معیارهای صوری و نقشی می توان این مقوله ها را متمایز نمود. این تحقیق نشان می دهد که بزرگترین ضعف سرنمون رده شناختی کرافت این است که فضای مفهومی مقوله های واژگانی را به دو بخش یعنی نقاط بی نشان  و نقاط حاشیه ای تقسیم می کند و قادر نیست معیاری را برای درجه بندی میزان بی نشان بودن یا حاشیه ای بودن به دست دهد.
۲۷.

انضمام در زبان فارسی از نگاه گذرایی پیوستاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انضمام کاهش گذاریی مؤلفه های گذرایی فردیت مفعول تأثیرپذیری مفعول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 41 تعداد دانلود : 12
«انضمام» اسم یکی از فرآیندهای واژه سازی در نظر گرفته شده که در زبان های مختلف عمکردی یک پارچه و واحد نداشته و از نظر نحوی نمود متفاوت دارد. اسم منضم شده در مورد مشخصه هایی نظیر معرفگی و مشخص بودگی، بی نشان شده و حرف تعریف، اشاره یا نشانة حالت نمی گیرد. هدف این تحقیق، یافتن راهی برای تبیین پدیدة انضمام در زبان فارسی و دلیل وقوع آن است که بتوان با توسل به آن در مورد انضمامی یا غیر انضمامی بودن ساخت های موجود تصمیم گرفت. در این راستا، سعی شده به فرآیند انضمام از منظر ارتباط آن با گذرایی نگریسته شود. از این منظر می توان منضم شدن اسم را در قالب درجات گذرایی و نیز حضور یا عدم حضور مؤلفه های گذرایی مورد بررسی قرار داد. نتایج بررسی داده ها حاکی از این است که از میان مؤلفه های گذرایی دو مؤلفة مهم فردیّت مفعول و تأثیرپذیری مفعول در رخ دادن پدیدة انضمام نقش دارند. البته نمود نیز به دلیل ارتباط با تأثیرپذیری، نقشی غیر مستقیم در این پدیده دارد. بنابراین، انضمام را می بایست یکی از گونه های کاهش گذرایی در نظر گرفت که در نتیجة پایین بودن دو مؤلفة فردیّت و تأثیرپذیری مفعول در بند گذرا رخ می دهد. تفاوت های ساختاری انضمام از نمونة اعلای گذرا نیز ناشی از انحراف از این نمونة اعلا و عدم حضور مؤلفه های مورد بحث است.
۲۸.

تدوین محتوای خواندن برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان با استفاده از قصه های قرآن

کلید واژه ها: خواندن تهیه و تدوین مواد درسی محتوای درسی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان قصه های قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 671 تعداد دانلود : 98
در میان چهار مهارت اصلی در آموزش، خواندن مهارت مهمی به حساب می آید که نقش زیادی در پیشرفت زبانی و تقویت توانش ارتباطی زبان آموزان دارد. یکی از عوامل تأثیرگذار در یادگیری این مهارت، تهیه و تدوین متن های مناسب و سطح بندی شده برای خواندن است که علاوه بر اطلاعات زبانی، می توان اطلاعات مربوط به فرهنگ و اجتماع را نیز به فراگیران آموزش داد. در نظام آموزشی جامعه ما در زمینه تهیه چنین متونی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان چندان کار علمی و اصلی انجام نشده است. پژوهش حاضر می کوشد به کمک رویکرد تهیه و تدوین محتوا، محتوایی منسجم و سطح بندی شده را برای آموزش این مهارت بر اساس قصّه های قرآن ارائه دهد. بدین منظور، ابتدا قصه قرآنی به لحاظ کمّی و کیفی و بر اساس فرمول خوانایی مورد تحلیل قرار گرفته است. در گام بعد، بر اساس اصول مرتبط با تهیه محتوا و نظریات مرتبط با رویکرد فعالیت محور، به تهیه مواد آموزشی برای مهارت خواندن به فراگیران غیرفارسی زبان بزرگ سال با سطح زبانی متوسط پرداخته شده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد داستان های قرآنی برای آموزش زبان فارسی ظرفیّت دارند؛ زیرا دارای ویژگی هایی از قبیل واقعی بودن، جذابیت، تنوع و آشنا بودن برای فراگیران هستند که این ویژگی ها مطلوب همه نظریه های آموزش زبان است. همچنین استفاده از داستان های قرآنی در آموزش زبان فارسی به بهترین نحو به گسترش فرهنگ اسلامی- ایرانی کمک می کند. همچنین تدوین این داستان ها متناسب با سطح توانایی زبان آموزان و استفاده از شاخص خوانایی در زمینه تهیه و تدوین مواد درسی می تواند راهگشا باشد.
۲۹.

بررسی رده شناختی افعال کمکی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجهول رده شناسی نمود کامل افعال کمکی زمان آینده نمود استمراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 459 تعداد دانلود : 383
این جستار به بررسی کاربرد افعال کمکی فارسی در مقایسه با برخی از زبان های اروپایی می پردازد و موضوع آن محدود به مقوله هایی نظیر نمود استمراری و کامل ، زمان آینده و ساخت مجهول است. ابتدا به بررسی چگونگی استفاده از افعال کمکی در زبان فارسی می پردازیم و سپس با مقایسه این زبان با دیگر زبان هایی که از این روش برای رمزگذاری این مقولات بهره می برند، می کوشیم تا به تفاوت ها و شباهت ها در کاربرد این گونه افعال اشاره نماییم. بدین منظور داده های زبان فارسی را از گفتار روزمره، رسانه ها و کتب و داده های زبان های دیگر را از کتب دستور و منابع اینترنتی جمع آوری نموده و در چارچوب رده شناسی مورد تحلیل قرار داده ایم. مطالعة زبان های مختلف نشان می دهد که کاربرد هریک از این افعال کمکی امری تصادفی نبوده، بلکه دارای مراحل تکامل تاریخی و دستوری متفاوت بوده است. زبان فارسی به طور کلی گرایش به کاربرد فعل «بودن» برای نمود کامل و فعل «داشتن» برای استمرار دارد و از لحاظ کاربرد فعل کمکی در نمود کامل شباهت بیشتری به زبان های ژرمنی دارد. از سوی دیگر زبان فارسی تمایل به استفاده از افعالی برای زمان آینده دارد که مفهوم خواستن و اراده را در بر دارند. نهایتاً در این نوشتار با مقایسة بین زبانی افعال کمکی بر اساس بسامد کاربرد آن ها، سلسله مراتب نشانداری آن ها را در هر مورد معرفی نموده و وضعیت زبان فارسی را نسبت به این سلسله مراتب ها مشخص می نماییم.
۳۰.

گروه های حرف اضافه ای در زبان فارسی:یک بررسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی گروه حرف اضافه افزوده نشانگر موضوع موضوع افزوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 754 تعداد دانلود : 249
گروه های حرف اضافه در نظریه پردازی های نحوی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. در دستور نقش و ارجاع این گروه ها به سه دستة افزوه، نشانگر موضوع و موضوع- افزوده تقسیم می شوند. دردستة اول، این گروه ها به عنوان ادات ایفای نقش می نمایند.در دستة دوم، گروه حرف اضافه یکی از موضوع های محمول می باشد. در دستة سوم، حرف اضافه، نشانگر موضوع برای محمول است اما بر معنای بند نیز می افزاید. نوشتار حاضر نشان می دهد که گروه حرف اضافه ای در زبان فارسی دارای کارکردهای مختلفی است و علاوه بر نقش ادات می تواند به منزلة نشانگر موضوع در ساخت های دو مفعولی و گاهی به عنوان مفعول مستقیم و برخی نقش های دیگر به کار رود. در این جستار گروه های حرف اضافه ای نشانگر موضوع با توجه به افعالی که با آنها تظاهر می یابند به ده دسته تقسیم شدند. گروه حرف اضافه ای همراه با فعل های ناگذر حرکتی، گروه حرف اضافه ای مکانی و غیر مکانی همراه با فعل ربطی و گروه حرف اضافه ای در ساختار های فعل سبک فارسی، از دیگر مواردی می باشد که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
۳۲.

بررسی واژة «دیدن» براساس معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه نامه زبان شناسی شناختی هم معنایی معناشناسی قالبی قالب نت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 249
در مقالة حاضر به بررسی واژة «دیدن» از منظر معناشناسی قالبی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه معنای برخی از واژه ها در تجارب روزمره و دانش پیش زمینة انسان ها وجود دارد. به عبارت دیگر، هدف این مقاله دستیابی به تفاوت معنایی ظریف بین واژگان هم معناست و تصور بر این است که ریشة این تمایزات در تجارب نهفته باشد که چنین تمایزات معنایی در لغت نامه ها عموماً نادیده گرفته می شود. راهکار انجام این تحقیق، بررسی متون متنوع و پیکره ای است تا از این طریق بتوانیم قالب های معنایی فعل «دیدن» را یافته و از یک سو روابط و تفاوت های بین فعل «دیدن» و فعل های هم معنا نظیر «مشاهده کردن»، «تماشا کردن»، «نگاه کردن» و غیره را استخراج کنیم و از سوی دیگر، چند معنایی فعل «دیدن» را در قالب های متعدد مشخص نمائیم. از تحلیل داده ها می توان به نتایجی چند دست یافت، از آن جمله می توان نشان داد که رابطة بین قالب های متعدد با قالب «ادراکی- دیداری» عامل ایجاد چند معنایی فعل «دیدن» شده است. همچنین، واژگان دیگری که با ادراک دیداری در ارتباط هستند، از طریق متغیرهایی از قبیل هدف، دقت، اراده و غیره از فعل «دیدن» تمیز داده شده اند. آنچه در نهایت حاصل می آید الگویی از ارتباط معنایی فعل «دیدن» و سایر افعال هم معنا می باشد.
۳۳.

تبیین دستوری نمایه سازی مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع واژه بست نمایه سازی مفعول نشان مطابقه ساخت لایه ای بند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 624 تعداد دانلود : 84
در این مقاله ابتدا به بررسی ماهیت دستوری عناصر نمایه مفعولی در زبان فارسی خواهیم پرداخت، زیرا ساختار دستوری جمله بر اساس تلقی ما از ماهیت دستوری این عناصر، به شیوه متفاوتی تبیین می شود. پس از آن به ساخت دستوری بندهای متعدی دارای نمایه مفعولی در چارچوب دستور نقش و ارجاع نظر می افکنیم و سعی بر آن است که مطابق ادعای نظریه، ساخت نحوی این بندها مطابق با شرایط خاص زبان فارسی و بدون تحمیل مقولات خارجی بر آن ارائه شود. در ساخت لایه ای بندهای متعدی، نمایه مفعولی در زیر گره نمایه واقع می شود. این گره درون هسته قرار دارد و در صورت عدم حضور گروه اسمی مفعولی در بند نقش موضوعی را بر عهده می گیرد. به همین ترتیب نشانه مطابقه فاعلی نیز درون گره نمایه واقع می شود، اما به دلیل اجباری بودن و ماهیت دستوری کمی متفاوت که حکایت از نشان مطابقه بودن آن دارد، زیر گره مطابقه درون گره نمایه واقع می شود. شناسه فاعلی همچنین در صورت عدم حضور گروه اسمی فاعل در بند، نقش موضوعی را عهده دار است.
۳۴.

بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهینگی محدودیت مطابقه کمینگی جستجوگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 80 تعداد دانلود : 972
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
۳۵.

ساخت های اسنادی شدة زبان فارسی در ترازوی نظریه های نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی ساخت اسنادی شده پس گذاری عنصر زاید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 155 تعداد دانلود : 200
به طور کلی ساخت های اسنادی شده ساخت های نحوی نشانداری هستند که یک گزارة منطقی ساده را توسط دو بند بازنمایی می کنند. ارتباط این ساخت ها با ساخت های پایه ای تر با توجه به چارچوب نظری معین می شود که برای تحلیل به کار می رود. از سوی دیگر مطالعات گشتاری به دنبال این هستند که با استفاده از ویژگی های ساخت های اسنادی شده ساخت زیربنایی آن ها را تعیین کنند. چنانچه جملات اسنادی به عنوان ساخت پایه برای ساخت های اسنادی شده در نظر گرفته شوند، تحلیل از نوع پس گذاری خواهد بود و در صورت مرتبط کردن این ساخت ها با ساخت های اسنادی نشده تحلیل عنصر زاید ارائه می شود. هدف این پژوهش این است که نشان دهد کدام یک از تحلیل های ارائه شده در نظریه های نحوی برای توصیف و تبیین ساخت های اسنادی شدة زبان فارسی مناسب تر هستند؛ بدین منظور ضمن معرفی رویکردهای گوناگون و محک زدن آن ها با داده های زبان فارسی نقاط ضعف و قوت آن ها بیان می شود. در پایان، این مقاله نشان می دهد که رویکردهای گشتاری پس گذاری و عنصر زاید به خوبی از عهدة تبیین این جملات برنمی آیند، زیرا یا رابطة میان سازة اسنادی شده و بند پیرو یا ارتباط درونی سازه های بند پایه را نادیده می گیرند. جملات اسنادی شده نمونه ای از تعامل نحو، معناشناسی، کاربردشناسی و کلام است؛ به سخنی دیگر، تنها نگاه صورت گرایانه به این ساخت نحوی، ویژگی های معناشناختی و کاربردشناختی آن را نادیده می گیرد، در حالی که دستور نقش و ارجاع، نظریه ای است که انگیزش های معناشناختی از جمله وجود رابطة محمول- موضوع و انگیزش های کاربردشناختی زبان- ویژه را مبنای سنجش ساخت های دستوری قرار می دهد.
۳۶.

دگرگونی های دستوریِ فارسی معاصر در آینه مطبوعات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوآوری قیاس فارسی معیار مطبوعات ورزشی دگرگونی دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 139 تعداد دانلود : 679
زبان به عنوان نهادی اجتماعی که مهم ترین نقش آن ایجاد ارتباط است،به منظور برآوردنِ نیازهای ارتباطیِ سخن گویانِ خود متحول می شود. با توجه به ویژگی های خاصِ مطبوعات ورزشی، نوآوری های زبانیِ بیشتری در این نوع مطبوعات رخ می دهد. در این تحقیق سعی شده است،ضمن جمع آوری و دسته بندیِ نوآوری های دستوری در متون مطبوعات ورزشی فارسی معاصر (فارسی نوشتاریِ گونه مطبوعاتی)، این نوآوری ها،در چارچوب اصول مربوط به دگرگونی دستوری،مورد بررسی و تحلیل قرارگیرند. این مطالعه، تحقیقی داده بنیاد است که در آن متون مورد نظر بررسی و جمله هایی که حاوی نوعی دگرگونی دستوری بوده اند، استخراج شده اند. ساخت هایی به عنوان نمونه تغییر گردآوری شده اند، که در جامعه آماری به صورت متعدد ظاهر شده اند، و ساخت هایی، که بسامد معدودی داشته اند، نادیده گرفته شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهدکه مطبوعات ورزشی، به علت اینکه کمتر در قید زبان معیارند،دگرگونی های دستوری را آسان تر درخود بازتاب می دهند و این گونه تغییر زبان به طور وسیعی در این نوع مطبوعات روی می دهد.مهم ترین نتیجه این پژوهش این است که دگرگونی های موجود در مطبوعات ورزشیِ فارسی معاصر را نمی توان صرفاً محصول عدم پایبندیِ نویسندگان به قواعد دستوریِ زبان و عدول از هنجارهای زبان دانست، بلکه این نوآوری ها نشان از تغییراتی دارد که در دستور زبان در حال رخ دادن است، اما با توجه به ویژگی های خاصِ زبان مطبوعات،در این گونه متون مجال ظهور بیشتری پیدا می کنند.
۳۷.

ساخت ناگذرا در گویش بختیاری مسجدسلیمان

کلید واژه ها: ساخت مجهول ساخت سببی گویش بختیاری ساخت ناگذرا ساخت ضدسببی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 353 تعداد دانلود : 982
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد. ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
۳۸.

بررسی مهجورشدگی واژگان عربی در مطبوعات زبان فارسی در سده اخیر

کلید واژه ها: زبان عربی فرهنگستان واژه گزینی سره گرایی مهجور شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 98 تعداد دانلود : 841
مهجورشدگی یکی از مباحث مربوط به بسامد واژگان است. بحث پیرامون بسامد یک واژه یعنی بحث پیرامون یک طیف، طیفی که یک سوی آن بسامد صفر و سوی دیگر آن بسامد بی نهایت است. مقاله حاضر به بررسی مهجورشدگیِ واژگان قرضیِ زبان عربی در مطبوعات زبان فارسی می پردازد. برای این منظور روزن امه اطلاعاتِ سال های 1310 و 1311 هجری شمسی انتخاب شده و برخی از واژگان زبان عربی که به زبان فارسی راه یافته و کاربرد وسیعی در مطبوعات آن زمان داشته، گلچین شده است. نحوه گردآوری این واژه ها بدین صورت بوده است که طی چن د ماه، غ الب صفحات روزنامه اطلاعات سال های مذکور بررسی شده و واژگان مهجور همراه با جملات آنها استخراج شدند. پس از گردآوری وازگان مهجور و حصول اطمینان از مهجور بودن آنها، این واژگان ب ه همراه معادل های فارسی شان دسته بندی شدند. علّت اصلیِ مهجور شدن این واژه ها، معادل سازی یا واژه گزینی و گرایش به جایگزینیِ واژه های بیگانه با واژه های فارسی (پارسی گرایی) است. نگرش منفی به عربی و عربی مآبی و در مقابل نگرش مثبت به فارسی و پاکسازی زبان فارسی از دلایل مهمّ واژه گزینی فارسی است که در این امر فرهنگستانِ زبان و ادب فارسی نقش بسزایی داشته است. علاوه بر این ثقیل بودن واژه های ع ربی و سره گرایی و وطن پ رستی نی ز ب اعث واژه گزینی شده است. علاوه بر واژه گزینی، دلایل دیگری برای مهجورشدگی واژگان عربی وجود دارند که عبارتند از: تحوّلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تابوها و حُسن تعبیر. در این مقاله، تنها به واژه گزینی که علّت اصلیِ مهجورشدگی است می پردازیم.
۳۹.

بررسی نحوی و کار برد شناختی ساخت های اسنادیشده در زبان فارسی بر اساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانون دستور نقش و ارجاع ساخت اطلاع ساخت های اسنادی شده کانون موضوعی کانون گزاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 465 تعداد دانلود : 788
در این نوشتار، جمله های اسنادی شده در زبان فارسی را در چهار چوب نظریه ای نقش گرا، به لحاظ نحوی و کار برد شناختی بررسی کرده ایم. هدف از نگارش این مقاله، از یک سو، تبیین ویژگی های نحوی جمله های اسنادی شده در چهار چوب دستور نقش و ارجاع، و از سوی دیگر، یافتن ارتباط بخش ساخت اطلاع و به ویژه ساخت کانون این نظریه در استفاده از این گونه جمله ها و نیز پی بردن به عوامل مختلف اطلاعی در به کار گیری آن هاست. بدین منظور، داده های عینی گفتاری را در زبان فارسی معاصر، از رادیو، تلویزیون، مکالمه های روزمره و داده های نوشتاری را از روزنامه ها و رمان ها جمع آوری کرده و با توجه به مبانی نظری تحقیق، آن ها را تحلیل کرده ایم. مطالعه داده ها نشان می دهد که در فرافکنی سازه ای، ضمیر اسنادی، به عنوان گروه اسمی موضوع و سازه اسنادی شده، به عنوان هسته محمولی و فعل «بودن» به صورت فعل اسنادی ظاهر می شود و بند پیرو نسبت به مرکز اصلی، در حاشیه قرار می گیرد. از نظر ساخت اطلاع و کانون نیز مشخص شد که در این ساخت ها، سازه اسنادی شده، دارای ساخت کانونی محدود بی ابهام است و ساخت های اسنادی، قالب نحوی خاص خود را دارند و در گنجینه نحوی ذخیره می شوند. در نهایت، بررسی این ساخت ها نشان می دهد که علاوه بر تأکید، عواملی همچون تقابل و پرسش و پاسخ، در فرایند اسنادی شدن مؤثرند.
۴۰.

نمود دستوری در گویش لری بختیاری

کلید واژه ها: نمود دستوری نمود کامل گویش بختیاری نمود ناقص نمود تام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 738 تعداد دانلود : 773
این نوشتار با رویکردی توصیفی به بررسی نمود دستوری در گویش بختیاری می پردازد و هدف آن شناخت انواع نمود دستوری، تظاهر واژ- نحوی آنها و تفاوت نمود در این گویش با زبان فارسی است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری کامری (1976) انجام شده است. داده های زبانی از گفتار مردم سالخورده، بی سواد و تک زبانه روستای دهنو در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری به دست آمده است. این افراد، به دلیل اینکه کمتر تحت تأثیر عوامل تغییر زبان قرار گرفته اند و نفوذ زبان فارسی در گفتارشان کمتر مشهود است، انتخاب شده اند و این امر محققان را در به دست آوردن اطلاعاتی بومی تر و خالص تر یاری رسانده است. در این راستا، گفتار گویشوران ضبط و گاهی هنگام گفت و گو با آنها جملاتشان یادداشت برداری شد. این داده های زبانی آوانویسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این گویش ابزارهای بیان انواع نمود های ناقص ، تام و کامل مورد تحلیل قرار گرفته و نمود ناقص هم به نمود های استمراری ، عادتی و تکرار تفکیک شده است. ابزار های بیان مقوله نمود در این گویش، شکل صرفی افعال در زمان های مختلف و افعال کمکی هستند. در گویش بختیاری همانند زبان فارسی تمایز نمودی بین نمود ناقص، تام و کامل به صورت حضور و عدم حضور تکواژ قابل تشخیص است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان