ابراهیم حدادی

ابراهیم حدادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

ارائه مدل رهبری هوشمند اسلامی ایرانی با رویکرد قدرت نرم در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل رهبری هوشمند اسلامی ایرانی رویکرد قدرت نرم سازمانهای دولتی سیستان و بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۳
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری هوشمند اسلامی ایرانی مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان انجام شد. دراین پژوهش سعی شده است ضمن حرکت در مرزهای دانش علم مدیریت و رهبری با تکیه برفرهنگ غنی اسلامی ایرانی ،الگویی بومی ،جامع و به روز ارائه گردد.پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها آمیخته (کیفی – کمی) با رویکرد اکتشافی متوالی است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان و در بخش کمی 200 نفر از مدیران سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان بوده است که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی تعداد 20خبره و به روش تصادفی طبقه ای در بخش کمی 132 نفر از مدیران سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پژوهشگر در بخش کیفی پژوهش ابتدا با مصاحبه با خبرگان و اسناد موجود شاخص های الگوی رهبری هوشمندایرانی اسلامی مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی را از روش تحلیل تم احصا نمود. خروجی این مرحله شناسایی 102 شاخص در قالب 17 مولفه اصلی و 28 ریز مولفه بود. بر اساس نظرات خبرگان و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، مدل رهبری هوشمندایرانی اسلامی مبتنی بر قدرت نرم احصاء و پرسشنامه پژوهش جهت استفاده در بخش کمی طراحی گردید. نتایج تحلیل داده های پژوهش نشان داد ، عوامل علی و زمینه ای رهبری هوشمند بر قدرت نرم در سازمان های دولتی تاثیر ندارد، اما عوامل ساختاری رهبری هوشمند بر قدرت نرم تاثیر دارد.
۲.

شناسایی مؤلفه ها و زیرمؤلفه های الگوی پیشران های توسعه شرکت های دانش بنیان (موردمطالعه شرکت های دانش بنیان جنوب شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیشران های توسعه شرکت های دانش بنیان روش کلایزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۸۲
پژوهش حاضر با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه های پیشران های توسعه شرکت های دانش بنیان انجام شده است. پایدارترین اقتصادها در عصر حاضر مربوط به اقتصادهای دانشی است. در گذر از اقتصادهای پیشین به اقتصاد دانش بنیان در تئوری سازمانی تغییراتی ایجاد شده است و بر اساس نقش اساسی شرکت های دانش بنیان در توسعه فناوری و رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال، بقا و رشد آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه به روش کیفی و بر مبنای استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق و جهت تجزیه وتحلیل آنها از رویکرد کلایزی استفاده گردید. جامعه موردمطالعه پژوهش نخبگان مرتبط با موضوع شامل نخبگان دانشگاهی و پارک های علم و فناوری و نخبگان اجرایی و بروکرات های نظام اداری ایران که مشغول سیاست گذاری بودند، تشکیل دادند که با توجه به نمونه گیری هدفمند و کفایت آن 13 مورد مصاحبه قرار گرفتند. درنتیجه مدل اولیه پیشران های توسعه شرکت های دانش بنیان در دو سطح استخراج شد و 41 زیرمؤلفه در قالب 11 مؤلفه برای پیشران های توسعه شرکت های دانش بنیان شناسایی شدند. سپس در قسمت کمی تحقیق جهت سنجش و برازش مدل، پرسشنامه ای در میان 107 مدیر شرکت های دانش بنیان جنوب شرق کشور قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی گویای آن بود که تمامی مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها مورد تأیید قرار گرفتند.
۳.

طراحی الگوی جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران در بخش دولتی با تاکید بر اسناد بالادستی و چشم انداز 1404(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبران خدمات و پاداش بخش دولتی اسناد بالادستی چشم انداز سازمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۴۳۷
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران در بخش دولتی با توجه به قوانین و مقررات موثر و چشم انداز 1404 در سازمان گمرک جمهوری اسلامی ایران( مورد مطالعه:منطقه جنوب شرق کشور) انجام شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع هدفمند و تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 291 نفرتعیین شد. در بخش کیفی جهت جمع آوری داده ها از روش مطالعه و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا(تم) استفاده گردید. حاصل مطالعه بخش کیفی مدلی شامل 2 مولفه اصلی(برون سازمانی و درون سازمانی) ، 10 بعد(عوامل محیطی، عوامل فرهنگی اجتماعی،عوامل مالی مستقیم، عوامل مالی غیر مستقیم، عوامل غیر مالی شغلی،عوامل غیر مالی محیط کار، عوامل سازمانی، عوامل فردی، اسناد بالادستی و چشم انداز سازمان) و 72 عامل بود.در بخش کمی با تهیه پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی بالا و ضریب آلفای کرونباخ 941/0، تعداد 300 پرسشنامه بین مدیران و کارکنان گمرک های منطقه جنوب شرق کشور توزیع و تعداد 291 پرسشنامه جمع آوری شد. برای برازش مدل از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج بخش کمی نشان داد اثرات عوامل محیطی-اقتصادی(72/0)،عوامل فرهنگی-اجتماعی(9/0)، اسناد بالادستی(8/0) بر عوامل برون سازمانی محاسبه شده است که مقادیر t بزرگتر از 1.96 می باشد. همچنین اثرات عوامل مالی-مستقیم(73/0)، عوامل مالی-غیرمستقیم(67/0)، عوامل غیرمالی-شغلی(86/0)، عوامل غیرمالی-محیط شغلی(85/0)، عوامل سازمانی(92/0)، عوامل فردی(84/0) و چشم اندازسازمان(82/0) بر عوامل درون سازمانی محاسبه شد، که مقادیر t بزرگتر از 1.96 می باشد. بنابراین می توانیم عوامل برون سازمانی و عوامل درون سازمانی و زیر مقولات آن را به عنوان ابعاد جبران خدمات و پاداش در نظر بگیریم.
۴.

شناسایی و اولویت‌بندی مؤلفه‌های جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران گمرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران سیستم پاداش گمرک ایران آینده پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۸۳
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت‌بندی ابعاد جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران گمرک جمهوری اسلامی ایران در منطقه جنوب شرق کشور انجام شده است. روش پژوهش متوالی- اکتشافی بود.  برای جمع‌آوری داده­ها در بخش کیفی از روش مطالعه و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل داده­ها از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی از پرسشنامه­ محقق­ساخته استفاده شد. روش نمونه‌گیری در بخش کیفی از نوع هدفمند و تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی تصادفی طبقه­ای بود. جامعه آماری در بخش کیفی 30 نفر از مدیران، معاونان، رؤسای اداره‌ها و کارشناسان اداری و مالی و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان و مدیران گمرک­های منطقه جنوب شرق کشور هستند. نتایج حاصل از این پژوهش مدلی از جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران گمرک بود که در دو دسته عوامل برون­سازمانی و عوامل درون­سازمانی طبقه‌بندی گردید، در مقوله عوامل برون­سازمانی مهم­ترین بعد به ترتیب عبارت از عوامل محیطی- اقتصادی، عوامل فرهنگی-اجتماعی و اسناد بالادستی است. در مقوله عوامل درون­سازمانی مهم‌ترین  ابعاد به ترتیب عبارت از عوامل غیر مالی-شغلی و عوامل غیرمالی-محیط شغلی، عوامل مالی-غیرمستقیم، عوامل سازمانی، عوامل مالی مستقیم، عوامل مربوط به شاغل (فردی) و چشم­انداز سازمان هستند. مهم­ترین گویه در مقوله عوامل برون­سازمانی، گویه تحریم­های پولی و مالی بوده است. مهم­ترین گویه در عوامل درون­سازمانی گویه  فوق­العاده بهره­وری  و پاداش انگیزشی بوده است.
۵.

Development a Model for the Evaluation and Improvement of Key Human Resource Competencies Using the Grounded Theory(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
INTRODUCTION: The Red Crescent Society of the Islamic Republic of Iran is a human-centered organization. Therefore, the competencies of its employees must be improved to make it possible for them to have their best performances. In this regard, the present study aimed to investigate and identify the factors that affect the development of key human resource competencies in the Iranian Red Crescent Society and design an appropriate model for its evaluation. METHODS: The present applied qualitative research used an exploratory approach. The statistical population of this study consisted of managers and experts in the field of human resources of the Red Crescent Society who were selected using the snowball sampling method. Moreover, the required data were collected through semi-structured in-depth interviews and we reached saturation after 26 interviews. The collected data were analyzed using the Straussian version of grounded theory. Finally, the collected data were analyzed in the MAXQDA software (version 10). In total, 72 concepts, 568 sub-concepts, and 19 categories were identified in this research. FINDINGS: Five out of the seven fundamental principles of the Red Crescent Society and the International Committee of the Red Cross, including the principle of humanity, voluntary service, neutrality, impartiality, and independence are among the foundational factors and necessities of the development of human resources competencies and were axially coded in causal conditions. Improvement and development of individual, organizational, social, and professional competencies were the four main categories of this research that were selected as the main strategies for the development of human resource competencies. CONCLUSION: According to the results of data analysis, employing appropriate strategies for the evaluation and development of key human resources competencies can have beneficial consequences. More specifically, these categories include human resource efficiency, provision of desirable social services, enhancement of the community health, improvement of human values, increase of public trust and participation, and improvement of the financial position of the organization.
۶.

Designing a Model for Developing Key Human Resource Competencies in the Red Crescent Society of the Islamic Republic of Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
INTRODUCTION: In recent years, competency has emerged as a major issue which plays a significant role in responding to challenges facing organizational management in a rapidly changing environment. In this regard, the competency-based approach puts emphasis on individuals and highlights the importance of human resources to achieve organizational goals. The Red Crescent Society of the Islamic Republic of Iran is a human-centered organization; that is to say, most of the services provided to the target communities rely on the capabilities of human resources. Therefore, the current study aimed to design a model for the development of key human resource competencies in the Red Crescent Society of the Islamic Republic of Iran. METHODS: This applied qualitative study was conducted based on an exploratory approach and used mixed-type data. Data collection was performed in two qualitative and quantitative phases. The first phase was conducted based on grounded theory, while a quantitative research method was used in the next phase. The statistical population of the study in the qualitative section included managers and human resource experts of the Red Crescent Society, as well as university professors and experts, who were selected using purposive sampling and were interviewed until saturation data (25 interviews). The statistical population of the quantitative section included 8,451 managers and employees of the Red Crescent Society of all provinces of Iran. The sample size was calculated at 361 cases using Krejcie and Morgan sample size determination table. FINDINGS: In the present study, among the seven principles of the Red Cross and Red Crescent Movement, the five principles of humanity, impartiality, neutrality, independence, and voluntary service were regarded as infrastructure requirements for the development of human resource competencies and were axially coded in causal conditions. Thereafter, the relationship between these principles and human resources competencies in the Red Crescent Society was determined using PLS software. CONCLUSION: As evidenced by the obtained results, the employment of appropriate strategies for evaluating and developing key human resource competencies resulted in the following consequences: human resource efficiency, provision of desirable social services, community health improvement, enhancement of human values, reinforcement of trust and public participation, and improvement of the financial capacity of the Red Crescent Society. The results indicated that competency development among Red Crescent staff is positively and significantly correlated with the principles of humanity, neutrality, impartiality, and independence.
۷.

ارائه مدل معادلات ساختاری رابطه بین حمایت سازمانی با عزت نفس و رضایت شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت سازمانی رضایت مندی شغلی عزت نفس کارکنان دانشگاه زابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۷۹
ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ تعیین رابطه بین حمایت سازمانی با عزت نفس و رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه زابل بود. روش ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ – ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ، ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری و ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺷﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﻪ کارکنان دانشگاه زابل به تعداد 500 نفر بودند، برای تعیین ﺣﺠﻢ نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 217 ﻧﻔﺮ ﺑﻪ روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری دادهﻫﺎ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎی استاندارد حمایت سازمانی آلن و همکاران (2008)، عزت نفس کوپر اسمیت (1990) و رضایت شغلی مینه سوتا (2009) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه ﮐﻪ رواﯾﯽ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن و رواﯾﯽ ﺳﺎزه از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮔﺮدﯾﺪ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ترکیبی به ترتیب ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ 96/0، 77/0 و 95/0 ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪ. ﺑﺮای ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ از ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎی آﻣﺎری Spss23 و SmartPLS3 اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد بین حمایت سازمانی با عزت نفس کارکنان و رضایت مندی شغلی ایشان رابطه معناداری (p <0.05) وجود دارد و ویژگی های شغلی و فعالیت سازمانی دارای رابطه مثبت و معنادار و تنش های شغلی دارای رابطه منفی و معناداری با عزت نفس کارکنان و رضایت شغلی آنان می باشد.
۸.

ارائه الگوی رهبری هوشمند مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری هوشمند قدرت نرم راهبردهای سازمانی رهبری سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۳۱
تحقیق حاضر با هدف ارئه الگوی رهبری هوشمند مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان انجام شد. روش انجام تحقیق بصورت طرح ترکیبی از نوع کثرت گرایی در داده ها بوده است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان(کارشناسان ارشد ادارات دولتی شهر زاهدان و اساتید دانشگاه) و در بخش کمی 200 نفر از مدیران سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان بوده است که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 20 خبره و 132 نفر از مدیران سازمان های دولتی منتخب استان سیستان و بلوچستان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پژوهشگر در بخش کیفی پژوهش ابتدا با مطالعه عمیق اسناد موجود و سپس مصاحبه با خبرگان اقدام به شناسایی شاخص های الگوی رهبری هوشمند مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی را از روش تحلیل تم نمود. خروجی این مرحله شناسایی 114 شاخص در قالب 19 بعد اصلی و 32 زیر بعد اصلی بود. در گام دوم به جهت برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد بدست آمده و ارایه مدل ساختاری ، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده گردید که بر اساس نظرات خبرگان و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، مدل رهبری هوشمند مبتنی بر قدرت نرم احصاء گردید. نتایج تحقیق نشان داد که، عوامل علی رهبری هوشمند مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی بر راهبرد سازمانی تاثیر ندارد، اما عوامل زمینه ای و ساختاری رهبری هوشمند مبتنی بر قدرت نرم در سازمان های دولتی بر راهبرد تاثیر دارد .
۹.

نقش آموزش های همگانی جمعیت هلال احمر در مدیریت بحران شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه: با توجه به اجتناب ناپذیر بودن وقوع بحران، باید با سیاستی جامع و برنامه ریزی شده و البته همگانی، مجموعه راهبردهای آمادگی مقابله با مخاطرات را در میان شهروندان نهادینه کرد. در چنین شرایطی هریک از شهروندان حتی اگر از توان، دانش و انگیزه کافی برای کمک به دیگران یا مشارکت در برنامه های گروه های دوام (داوطلب واکنش اضطراری) برخوردار نباشند، دست کم می توانند برای حفظ جان خود و اعضای خانواده پیش قدم شوند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش های همگانی جمعیت هلال احمر بر مدیریت بحران شهری در شهر زاهدان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد همبستگی است. جامعه آماری شهروندان شهر زاهدان می باشند که برای تعیین حداقل حجم نمونه لازم با استفاده از جدول مورگان، 384 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه آموزش های همگانی پورکریمی (1394) و مدیریت بحران جهرمی (1380) است که روایی صوری و محتوایی آنها به تأیید صاحب نظران رسید و روایی سازه با تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با آلفای کرونباخ برابر با 96/0 و 93/0 محاسبه شد. همچنین داده ها با استفاده از20-SPSS در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون کولموگروف -اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته، 828/0 و ضریب تعیین 685/0به دست آمد که این مقدار نشان می دهد از دیدگاه شهروندان، 5/68 درصد قابلیت های مدیریت بحران شهری به آموزش های همگانی فعلی جمعیت هلال احمر مربوط است. مؤلفه های مکانیزم های انگیزشی با ضریب رگرسیون (471/0)، ضریب رگرسیون نیازسنجی (268/0) و اجرا با ضریب رگرسیون (0106/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مدیریت بحران شهری داشتند. بر اساس ضرایب رگرسیون محاسبه شده، آماره t و سطح معنی داری گزارش شده دو مؤلفه طراحی و ارزشیابی نقش مؤثری بر مدیریت بحران شهری نداشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش های همگانی جمعیت هلال احمر بر مدیریت بحران شهری تأثیر دارد.
۱۰.

Investigating the effect of organizational citizenship) OCB ( behavior components on organizational agility(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: organizational citizenship behavior organizational agility

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
Purpose: The aim of the current study was to explain the impact of organizational citizenship behavior on organizational agility Customs staff of Zahedan city, the present study in terms of purpose is functional and in terms of collection method of data is descriptive survey based on correlation method. Materials & Methods: The statistical societies of this study are all employees of Zahedan customs surveillance area in 1395 that the number of them is 200 people. 131 people were selected as sample to determine the sample size using Morgan table, sampling method is simple random method. Padsakf Citizenship Behavior Questionnaire (2000) and organizational agility questionnaire of Sharif and Zhang (2008) was used to collect data to test hypotheses. Findings: Results of step by step regression shows that, work ethic, courtesy and chivalry as the component of organizational citizenship can significantly predict organizational agility. Work ethic explains higher prediction for organizational agility. After that Courtesy and chivalry had the higher prediction respectively. Discussion: improving organizational citizenship through work ethic of organization’s personnel can strengthen the organizations goal and agility. At the second level courtesy and chivalry can be considered on the part of managers for achieving more agility in organizations.
۱۱.

Designing Structural Equation Modeling of Organizational Citizenship Behavior Influences on Success of Educational Institutions (Case study: Kanoon Qlmchy)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: organizational citizenship behavior Kanoon Qlmchy Success

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۵
Purpose: the aim of the current study was to Designing Structural Equation Modeling of Organizational Citizenship Behavior Which Influences on Success of Kanoon Qlmchy as a famous Educational Institutions Method: The method of the current research descriptive and case study: Statistical population consists of all the employees of Qlmchy Kanoon of Zahedan, Tehran and Mashhad which consists of 353 persons who were selected through simple random sampling. Researchers made questionnaire was employed for data collection. Finding: The result showed that "organizational citizenship behavior on Kanoon Qlmchy Success has been significant through Mediator variables including "Leadership with vision" and "tactics coordination of activities and it has a relatively strong relationship. It was confirmed that the five dimensions of organizational citizenship behavior, including altruism, work ethic, Attention and respect, fairness and citizenship behavior has an impact on Kanoon Qlmchy Success. All variables have relatively high correlation. Discussion. Acceptable responsive and well-designed Organizational Citizenship Behavior lead to high success in Educational Institutions.
۱۲.

تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: جمعیت هلال احمر استان سیستان و بلوچستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقدمه: محیط پیرامونی بشر همواره مستعد وقوع انواع بحران ها و تهدیدات است و ضرورت اتخاذ تصمیم صحیح در این شرایط که مستلزم به کارگیری دانش می باشد امری انکارناپذیر است. با توجه به اینکه امروزه پدافند غیرعامل نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری ایفا کرده است هدف این پژوهش بررسی تأثیرمؤلفه های مدیریت دانش بر پدافند غیرعامل در سازمان جمعیت هلال احمر استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از سازمان های تأثیرگذار در این حوزه است. روش: این پژوهش با داشتن یک رویکرد علّی، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی و پایایی آن به ترتیب با نظرخواهی از متخصصان امر و محاسبه آلفای کرونباخ (8/0) تأیید شد. 310 نفر از جامعه 1600 نفری امدادگران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از آزمون آماری کولموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری 19-SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: با توجه به مطلوب بودن سطوح معناداری و تأیید فرضیه های پژوهش مشخص شد که مدیریت دانش بر پدافند غیرعامل در سازمان جمعیت هلال احمر استان سیستان و بلوچستان تأثیر معناداری دارد و مقدار ضریب این تأثیر برابر با 843/0 است و مؤلفه های مدیریت دانش نیز به ترتیب با ضرایب خلق دانش (749/0)، جذب دانش (809/0)، سازماندهی دانش (808/0)، ذخیره دانش (804/0)، انتشار دانش (918/0) و به کارگیری دانش (717/0) بر پدافند غیرعامل تأثیر معناداری دارند. به بیان دیگر در ازای هر واحد افزایش یا کاهش در مدیریت دانش و مؤلفه های آن، پدافند غیرعامل به اندازه ضرایب فوق تأثیر می پذیرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت دانش و مؤلفه های آن بر پدافند غیرعامل تأثیر معناداری دارند به گونه ای که تقویت هر کدام از عوامل فوق باعث اجرای بهتر پدافند غیرعامل می شود، از این رو، مدیران سازمان ها باید سعی کنند مدیریت دانش را (که امروزه جزئی جدایی ناپذیر از وظایف مدیریتی آنها در تمام سطوح است) همواره مد نظر قرار دهند و محیط و ابزار را به گونه ای پای کار آورند که تمام مؤلفه های مدیریت دانش در سازمان اجرایی شود. از طرفی امروزه توجه به پدافند غیرعامل درتمام دنیا رشد چشمگیری داشته است و با گذشت زمان نیاز بیشتری به این علم احساس می شود، لذا وجود یک رویکرد دانشی باعث اجرای بهتر پدافند غیرعامل می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان