حسین جناآبادی

حسین جناآبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده روانشناسی علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان ،ایران،زاهدان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۲ مورد از کل ۵۲ مورد.
۴۱.

Effectiveness of Emotional and Cognitive Processing Strategies on Academic Adjustment and Academic Engagement of High School Students of Kerman(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: academic engagement academic adjustment cognitive processing strategies emotional processing

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
The aim of this study was to evaluate the effectiveness of emotional and cognitive processing strategies on students' academic adjustment and academic engagement. This study was applied and in terms of research method was quasi-experimental with pre-test-post-test design and control group. The statistical population of this study consisted of male high school students in region 2 of Kerman. They were selected through cluster sampling method and randomly assigned to the experimental and control groups. Then the experimental group was trained and intervened for 8 sessions (90 minutes per session) and the control group did not receive any training. After the training sessions, the post-test was taken. The instruments used in this study included Sina Wesing (1993) adjustment questionnaire and Zarang academic engagement questionnaire (2012).To analyze the data, multivariate analysis of covariance (ANCOVA) and multivariate analysis of variance (MANCOVA)were performed using SPSS-22 software. The results of analysis of covariance showed that the intervention of strategies based on emotional and cognitive processing is effective in increasing academic adjustment and academic engagement of students. The results also showed that the effectiveness of emotional and cognitive processing strategies separately with academic engagement and students' academic adjustment was significantly related at the level of (p<0.05).Based on the research findings, it can be concluded that teaching intervention strategies of cognitive processing and emotional processing is effective in the process of increasing academic adjustment and students' academic engagement.
۴۲.

تأثیر آموزش مثبت نگری گروهی بر کفایت اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مثبت نگری گروهی کفایت اجتماعی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری گروهی بر کفایت اجتماعی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دختر صورت گرفت. روش: روش تحقیق شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستان های دولتی و نمونه دولتی شهر زاهدان بود از میان آن ها 45 نفر به مطالعه وارد شدند بودند، که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) استفاده شد. گروه آزمایش آموزش مثبت نگری در طی 8 هفته متوالی در دو ماه دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد، داده ها توسط نرم افزار اس پی اس اس از طریق آزمون اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که آموزش مثبت نگری گروهی در کفایت اجتماعی و تاب آوری تحصیلی تأثیر معنی داری داشته اند، و میانگین نمره مهارت های شناختی و آمایه های انگیزشی گروه آزمایشی مثبت نگر تفاوت معناداری (05/0>p) گزارش شده است و همچنین مداخله مثبت نگر در افزایش نمره کلی تاب آوری تحصیلی و خرده مقیاس های مهارت های ارتباطی، جهت گیری آینده و مسئله محوری اثربخشی موثری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش مثبت نگری گروهی در کفایت اجتماعی و تاب آوری نوجوانان دختر و کارآمدی تحصیلی آنها تاثیر چشمگیری می تواند داشته باشد.
۴۳.

The Effectiveness of World Health Organization-Based Life Skills Training on Resilience and Social Health among Sixth-Grade Male Elementary School Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: life skills Resilience social health students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
Social health, as one of the three pillars of health, is a requirement for having a useful, effective, and satisfactory personal life and social health of members of a community, especially effective and constructive strata such as students, is a necessity for the dynamism, prosperity, and promotion of that community. Therefore, this study aimed to examine the effectiveness of World Health Organization-based life skills training on resilience and social health among sixth-grade male elementary school students. It was a quasi-experimental study followed by a pretest-posttest design with a control group regarding its research method. The current study had a statistical population including all sixth-grade male elementary school students in Zahedan in the academic year 2017-2018. To collect data, a corpus of 30 people was selected using available sampling. 9 sessions of life skills training were conducted on an experimental group; however, a control group was on a waiting list. Afterward, a pretest was carried out on both groups. Connor and Davidson Resilience Scale (2003) and Keyes Social Health Inventory (2004) were asked to complete in pretest and posttest. For data analysis, analysis of covariance. Results indicated that mean scores of resilience and social health obtained by the experimental group increased compared to those of the control group. Accordingly, it can be noted that life skills training promoted resilience and social health among the male students. According to the findings, it can be concluded that life skills training can be applied to enhance levels of resilience and social health among students.
۴۴.

رابطه ی حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری در زنان دارای همسر وابسته به مواد تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی سرسختی روانشناختی تاب آوری زنان دارای همسر وابسته به مواد.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان دارویی در مراکز ترک اعتیاد شهر زاهدان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل زنان دارای همسر وابسته به مواد بودند ک ه جه ت درم ان همس ران خود به مراکز ترک اعتیاد خود معرّف شهر زاهدان مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری پژوهش شامل 200 نفر از زنان افراد وابسته به مواد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ی حمایت اجتماعی واکس و همکاران (۱۹۸۶)، پرسشنامه ی سرسختی روانشاختی اهواز کیامرثی و همکاران (1377) و پرسشنامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 58 درصد از واریانس تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان براساس حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان رابطه ی مستقیم دارند و می توانند تاب آوری را پیش بینی کنند، می توان برای افزایش تاب آوری خانواده های مواجه با اعتیاد، برنامه ی حمایت اجتماعی این خانواده ها را در اولویت قرار داده و از کلاس های آموزشی برای افزایش سرسختی روانشناختی آن ها استفاده کرد.
۴۵.

تأثیر آموزش مهارت های مقابله دینی بر سلامت روان و تنظیم شناختی هیجان دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: آموزش مهارت های مقابله دینی سلامت روان نظم جویی شناختی هیجان دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
انباشت فشارهای های روانی متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی در زندگی نوجوانان، می تواند منجر به شکل گیری آسیب های روانی و اجتماعی گردد. این مسئله لزوم توجه به پژوهش در زمینه روش های مقابله متناسب با فرهنگ دینی و اجتماعی را برجسته می کند. هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله دینی بر سلامت روان و تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان است. طرح پژوهش از نوع «نیمه آزمایشی» بوده و جامعه آماری 45 تن از دختران نوجوان مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش هستند که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از یک جلسه مصاحبه تشخیصی و توجیهی، پیش آزمون (مقیاس سلامت روان و نظم جویی شناختی هیجان) اجرا گردید. پس از بررسی نتایج آزمون ها، 24 تن که کمترین نمرات را داشتند، در 2 گروه 12 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگذاری شدند. برای گروه آزمایش آموزش هشت جلسه مهارت های مقابله دینی اجرا گردید. سپس برای مقایسه اثر این مداخله، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری با 90/0 معناداری آموزش را بر عامل های تنظیم شناختی هیجان نشان می دهد. همچنین در متغیر سلامت روان تأثیرگذاری با 81/0 نشان می دهد که آموزش مقابله دینی بر نشانگان سلامت روان موجب بهبود عملکرد شده است.
۴۶.

رابطه سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین دارای فرزند با اختلالات یادگیری: نقش میانجی تنظیم هیجانی

کلید واژه ها: سبک های فرزندپروری سازگاری اجتماعی اختلال یادگیری تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه و هدف: مهارت های زندگی ازجمله سازگاری اجتماعی در زندگی نقش اساسی دارند که توجه به سبک های فرزند پروری می تواند در سازگاری اجتماعی نقش داشته باشد. بر همین اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین دارای فرزند دچار ناتوانی یادگیری با نقش میانجی تنظیم هیجان بود. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران 30 تا 55 سال دارای فرزندان دارای اختلال یادگیری در مدارس ابتدایی شهر قم تشکیل می دهند که تعداد 260 نفر به مراکز اختلالات یادگیری مراجعه کرده اند که 150 نفر به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اختلال یادگیری غلامی و دلاوری (1400)، شیوه های فرزندپروری بومریند (1973)، مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن و پیکل (1978) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از از اماره های توصیفی و و استنباطی (معادلات ساختاری و تحلیل مسیر) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های فرزند پروری و تنظیم هیجانی با سازگاری اجتماعی والدین رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که نقش واسطه ای تنظیم هیجانی در رابطه بین سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین که برابر با 438/ در تحقیق است، یک مقدار مثبت و در سطح اطمینان 95 درصد معنادار است. همچنین مقدار ضریب مسیر تنظیم هیجانی بر سازگاری اجتماعی والدین برابر با 654/0 است که مقدار مثبتی است. آماره t این رابطه برابر با 513/10 است که در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار گزارش شده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بین ابعاد سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین با میانجیگری تنظیم هیجانی رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به مقدار به دست آمده از آماره VAF نقش متغیر میانجی که برابر با 0.554 بود، میانجیگری جزئی انجام شده است.
۴۷.

رابطه سبک های فرزندپروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های فرزندپروری سازگاری اجتماعی اختلال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۵۳
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه والدینی هستند که دارای کودک با اختلال یادگیری می باشند. به منظور تعداد 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به ماهیت پژوهش، گرد آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اختلال یادگیری غلامی و دلاور (1400)، شیوه های فرزند پروری دیانا بامریند (1973)، مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1978) استفاده شد، در تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش، ضرایب همبستگی و رگرسیون چندگانه با نرم افزار 20SPSS مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده ضرایب همبستگی اسپیرمن در مؤلفه سبک های فرزند پروری 352/ و سبک سهل انگارانه 175/0، سبک استبدادی 187/0، سبک قاطع و اطمینان 322/ و سطح معناداری (005/0 ≤ p) می باشد. بنابراین بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری رابطه مستقیم دارد. همچنین ضریب رگرسیون چندگانه بین سبک های فرزند پروری با سازگاری اجتماعی والدین در کودکان با اختلال یادگیری معادل (377/0=R 2 ) می باشد. این مقدار نشان دهنده ی این واقعیت است که سبک های فرزند پروری توانسته اند حدود 377/0 درصد از واریانس تغییرات سازگاری اجتماعی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بین سبک های یادگیری فرزند پروری و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد و مراکز یادگیری و دیگر سازمان های مرتبط با اختلالات یادگیری می توانند در نوع آموزش این نوع از کودکان به سبک های فرزند پروری توجه بیشتر کنند تا زمینه آموزش بهتر آنان فراهم شود
۴۸.

مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۵۸
نوجوانی همراه با تغییرات جسمی، شناختی و عاطفی است که با افزایش توانایی تفکر، تغییر در روابط با خانواده و همسالان و تلاش درجهت کسب نقش های عاطفی و اجتماعی جدید همراه است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله مثبت نگر و مداخله شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی در دانش آموزان بود. نمونه پژوهش 45 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستان های دولتی و نمونه دولتی شهر زاهدان بود که ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اندازه گیری بلوغ عاطفی استفاده شد. گروه آزمایش مداخله مثبت نگر و مداخله شناخت درمانگری در طی 8 هفته متوالی در دو ماه دریافت کردند و داده ها توسط آزمون اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد روان درمانی مثبت نگر و مداخله شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی تأثیر معنی داری داشته اند؛ اما براساس نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، میانگین ثبات عاطفی، بازگشت عاطفی، ناسازگاری اجتماعی، فروپاشی شخصیت و فقدان استقلال گروه مداخله مثبت نگر در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه آزمایشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد و اثربخشی مداخله مثبت نگر بر بلوغ عاطفی بیشتر از شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بود (01/0>p)؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخلاف اثربخشی هر دو مداخله، مداخله مثبت نگر در مقایسه با مداخله شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی در رشد هیجانی و بلوغ عاطفی نوجوانان دختر کارآمدی بیشتری داشت.    
۴۹.

اثر بخشی آموزش روان درمانی مثبت گرا بر کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15- 17 ساله بهبود یافته از پاندمیک کرونا (COVID-19)

کلید واژه ها: سازگاری هیجانی کنترل فکر روان درمانی مثبت گرا کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه و هدف: مداخلات روان پزشکی در هنگام شیوع بیماری های عفونی با میزان مر گ و میر بالا، ضروری است؛ لذا هدف ازانجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش روان در مانی مثبت گرا برکنترل فکروسازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته ازنخستین اوج پاندمیک کرونا) (COVID-19درشهرستان زابل می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر ستان زابل بود و با استفاده ازروش نمونه گیری خوشه ای چند مر حله ای32نفردانش آموز بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا انتخاب ودر دو گروه آزمایش (16نفر)وگروه کنترل (16نفر)جایگزین تصادفی وگمارده شدند. پیش آزمون در تمام گروه ها اجرا وآموزشهای روان درمانی مثبتگراطی ده جلسه آموزش مجازی به افراد گروه آزمایش ارائه شد. پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. در پیش آزمون وپس آزمون پرسشنامه های کنترل فکر ولز ودیویس ((TCQ، سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (EAM) اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه تک متغیری و آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه چندمتغیری یا مانکووا استفاده شد. یافته ها: به طور کلی نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که آموزش روان درمانی مثبت گرا بر افزایش کنترل فکر دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا تأثیر نداشت. این آموزش برسازگاری هیجانی دانش آموزان تأثیر داشت. سازگاری هیجانی آزمودنی ها که باروش روان درمانی مثبت گرا آموزش دیدنددر مقایسه با گروه گواه به طور معناداری بهبود یافت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت گرا می تواند باعث ارتقای کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان شود فلذا پیشنهاد می شود از آن در مشاوره و درمان استفاده گردد.
۵۰.

Comparison the Effectiveness of Bybee's Teaching Method as Face-To-Face and Non-Face-To-Face on the Academic Achievement of Male Students of the First Secondary School in the Conditions of the Covid-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Bybee's Teaching Method Face-to-face Training Non-Face-to-Face Training academic achievement students Covid-19 pandemic

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۲
Purpose: The covid-19 pandemic caused many and extensive changes and transformations in educational teaching. Considering the importance of students' academic achievement, the aim of this study was to comparison the effectiveness of Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face on the academic achievement of mail students of the first secondary school in the conditions of the Covid-19 pandemic. Methodology: This study was a semi-experimental with a pretest and posttest design with a control group. The research population was male students of the first secondary school in Zahedan city in the academic years 2019-2020. The sample size was 45 people (15 people for each group) who were selected by cluster sampling method and each of the clusters randomly by lottery replaced in three groups (two experimental groups and one control group). Each of the experimental groups was trained with Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face and during this time the control group was trained with the traditional method. The data were collected with Pham and Taylor's academic achievement questionnaire (1999), which whose validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method 0.92 and analyzed by methods of univariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test in SPSS software. Findings: The findings indicated that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of academic achievement. In the other words, Bybee's teaching method as a both face-to-face and non-face-to-face in compared to the control group caused a significant increase in the academic achievement of mail students of the first secondary school (P<0.001), but between the experimental groups means Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face there was no significant difference in increasing academic achievement (P>0.05). Conclusion: According to the results of this study mean effectiveness of both Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face on students' academic achievement and the lack of significant differences between them, to improve academic achievement can be used both Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face along with other effective teaching methods.
۵۱.

نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت اخلاقی سازگاری تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۴
این پژوهش با هدف تعیین نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر زاهدان به تعداد 6865 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 که براساس جدول مورگان تعداد 366 نفر دانش آموز به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هویت اخلاقی آکویینو و رید(2002)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(1984) و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان(1999) بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هویت اخلاقی 79/0، سازگاری تحصیلی 81/0 و خودکارآمدی تحصیلی 80/ برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین هویت اخلاقی با سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش-آموزان رابطه معناداری وجود مثبت و معناداری وجود داشت. یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد هویت اخلاقی توانست 6/67 درصد از تغییرات سازگاری تحصیلی و 4/70 درصد از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند. همچنین مؤلفه های هویت اخلاقی قادر به پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان بودند.
۵۲.

رابطه میان ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای خودکارآمدی(مطالعه موردی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان)

کلید واژه ها: ادراک از ساختار کلاس درس عملکرد تحصیلی خودکارآمدی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۶
این پژوهش با هدف تعیین رابطه میان ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای خودکارآمدی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان در نیمسال دوم تحصیلی 1400-1401 که تعداد آنان برابر با 900 نفر (540 نفر دختر و 360 نفر پسر) بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی مورگان 269 نفر برآورد شد که 162 نفر دانشجو دختر و 107 نفر دانشجو پسر به صورت روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ساختار ادراک شده کلاس درس (میگلی و همکاران، 1988)، عملکرد تحصیلی (درتاج، 1383) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) بود. نتایج نشان داد بین ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. همچنین بین ادراک از ساختار کلاس درس با خودکارآمدی دانشجویان رابطه مستقیم و معناداری مشاهده شد و بین ادراک از ساختار کلاس درس با عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای خودکارآمدی رابطه غیرمستقیم و معناداری وجود داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان