حسن میانداری

حسن میانداری

مدرک تحصیلی: استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

رویکردهای مکمل به تبیین تکاملی دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دین تکامل تبیین سازش محصول فرعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۸
نظریه تکامل دو جزء اصلی دارد: نیای مشترک و انتخاب طبیعی. «سازش» صفت معلول انتخاب طبیعی است. «محصول فرعی» صفت همبسته با سازش است. صاحب نظرانی در رشته های مختلف از نظریه تکامل برای تبیین دین استفاده کرده اند. چهار رویکرد تکاملی برای تبیین دین وجود دارد: روان شناسی تکاملی، تکامل فرهنگی، ساختن کنام و بوم-شناسی رفتاری. روان شناسان تکاملی معمولاً دین را محصول فرعی سازوکارهای روانی می دانند که پیشتر برای اهداف معمولی تکاملی سازش یافته بودند و بعد مورد استفاده دین قرار گرفته اند. تکاملیون فرهنگی معمولاً دین را سازشی فرهنگی برای همکاری بین غریبه ها و لذا بزرگتر شدن جامعه می دانند. دو رویکرد ساختن کنام و بوم شناسی رفتاری کمتر برای تبیین دین مورد استفاده قرار گرفته اند. ما از هر یک، یک نظریه را آورده ایم: ساختن کنام فره مند و علامت دهی تکاملی. صاحب نظرانی استدلال کرده اند که این رویکردها با وجود اختلاف بسیار، مکمل یکدیگرند. و نظریاتی که ما در این مقاله آورده-ایم هم با وجود اختلاف بسیار، مکمل یکدیگرند.
۲.

جایگاه اراده گرایی الهیاتی جدید در میان نظریات واقع گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقع گرایی حد اقلی واقع گرایی حداکثری ذهن گرایی بین ذهن گرایی عینیت گرایی اراده گرایی الهیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۳۵
اراده گرایی الهیاتی که رویکردی ریشه دار در فلسفه اخلاق است و در رساله اثیفرون نیز نمود یافته، به دنبال اثبات وابستگی اخلاق به خدا است. در این مقاله که با روشی تحلیلی و کتابخانه ای به بررسی مسائل پرداخته شده است، ابتدا با محور قرار دادن واقع گرایی حداقلی -که شامل ذهن گرایی، بین ذهن گرایی و عینیت گرایی است نظامی جامع برای طبقه بندی نظریات واقع گرایانه ارائه می شود. در ادامه با تبیین مؤلفه های اراده گرایی الهیاتی جدید روشن خواهد شد که اراده گرایی الهیاتی جدید در ارزش شناسی در زمره واقع گرایی حداکثری و یک نوع عینیت گرایی بدیع است. اراده گرایان الهیاتی جدید در حوزه ارزش شناسی مطابَق قضایای اخلاقی را یک ذات خارجی که همان ذات خوب خدا است، می دانند. اراده گرایان الهیاتی در حوزه وظیفه شناسی به هیچ وجه در زمره واقع گرایان حداکثری طبقه بندی نمی شوند. اراده گرایی الهیاتی جدید در بخش وظایف اخلاقی از نوعی ذهن گرایی خاص حمایت می کند که در آن، تمایلات و خواسته های خداوند محوریت دارد و نه گرایشات و ترجیحات انسانی.
۳.

Critique and Investigation of the Evolutionary Ethical Behavior Explanations based on Francisco Ayala’s Theories(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: evolutionary biology moral sense cultural evolution moral norm moral subjectiv

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۱۸
Ayala (American philosopher and biologist) has presented new theories on the evolutionary ethical explanations. Due to the large scope of Ayala’s discussion on evolutionary ethics, only some of his theories will be reviewed in this paper after mentioning Ayala’s theoretical foundations about the formation of moral sense and moral norms. Following Darwin, Ayala distinguishes the moral sense and the moral norms accepted by the human community. Therefore, he believes that the biological-natural processes lead to the evolution of the human mind; this growth and development in the mind results in the moral sense in the human. On the one hand, the norms and ethical systems of any human society have been emerged due to the cultural evolution in that country. Hence, cultural evolution is the foundation of Ayala’s ethical pluralism theory. As such, Ayala advocates the objectivity of moral values and Kantian subjective morality. He rejects the dependence of the moral sense on evolutionary mechanisms such as group selection and relative selection since he, like Kant, regards human rationality as the only reason for justifying moral sense. In this paper, Ayala’s theories on ethical pluralism and the role of cultural evolution in the formation of moral norms are discussed and criticized. Ayala’s success in establishing a universal normative ethical system will be approached skeptically; however, his biological explanation of the origin of moral sense can be considered as a Kantian account of morality.
۴.

نقش شهود در حکم اخلاقی از نظر جاناتان هایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل شهودگرای اجتماعی حکم اخلاقی شهودات هیجانات و عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۸
در روانشناسی اخلاق، تحقیق درباره حکم اخلاقی برای دهه ها تحت تاثیر عقل گرایی بوده است. از نظر عقل گرایان، حکم اخلاقی از طریق عقل/استدلال به دست می آید؛ هیجانات و شهودها هیچ نقشی در حکم اخلاقی ایفا نمی کنند. از نظر جاناتان هایت، حکم اخلاقی عمدتا از طریق شهود بوجود می آید؛ و نقش عقل، نوعا پسینی ست؛ بدین معنا که پس از آنکه حکم اخلاقی توسط شهودات بدست آمد، عقل در پیِ موجه کردنِ حکمِ پیشینِ شهودی برمی آید. در مُدل شهودگرایِ اجتماعیِ هایت، حکم اخلاقی برآمده از سیستمِ سریع و خودکار (شهودی) ماست. شهودات به نحو تکاملی، فطری هستند و از طریق فرهنگ و جامعه قابل ویرایش و تصحیح اند. هایت با توجه به آزمایش های تجربی مُدل شهودگرای اجتماعی خود را تایید می کند. علی رغم نقدهایِ وارد شده بر دیدگاه هایت، به نظر می رسد که اگر همه جوانب دیدگاه هایت در کنار هم مدنظر قرارگیرند، بسیاری از اشکالات قابل رفع اند و در مجموع دیدگاه موجّهی به نظر می رسد.
۵.

مقایسه (میانِ) و نقد (بر) شرح های ترنس اروین و رابرت بولتن درباره ی روش های ارسطو در علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم ارسطو اصول علم ارسطو روش شناسی ارسطو استقراء ارسطو جدل ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹
ساختار علم ارسطو استنتاجی است و به مقدماتی نیاز دارد که از طریق استنتاج به دست نیامده باشند. بنابراین، شناخت مقدمات علم مرحله مهمی در پژوهش های علمی به حساب می آید. ارسطو در تحلیل ها و توپیکا دو روش استقراء و جدل را برای این مرحله پیشنهاد می کند. شارحان ارسطو دراین باره اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه، بولتن استقراء و اروین جدل را ترجیح می دهد. مطابق تفسیر بولتن ارسطو فیلسوفی تجربه گرا است که از داده های جزئی محسوس آغاز می کند و به کمک استقراء به شناخت اصول کلی علم می رسد. اروین معتقد است پژوهش های ارسطو، به مثابه فیلسوفی عقل گرا، از دسته خاصی از مشهورات آغاز می شود و اصول علم از طریق نوع خاصی جدل شناخته می شود. در این مقاله تفاوت های دو تفسیر بولتن و اروین، ناظر بر موضوع روش شناخت اصول علم، را نشان می دهیم. سپس برخی از مهم ترین اشکالات تفسیر ایشان را بررسی می کنیم و در پایان پیشنهادهایی برای رسیدن به تفسیر مطلوب ارائه می دهیم.
۶.

انواع مبانی علم نزد ارسطو؛ پاسخ به دشواری هایی در تحلیل ثانی، دفتر نخست 2 و 10(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان ارسطو مبانی علم ارسطو روش شناسی ارسطو معرفت شناسی ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۷ تعداد دانلود : ۶۰۷
ارسطو در تحلیل ثانی، الف.2 اصل های علم را معرفی می کند. او در تحلیل ثانی، الف.10 سه دسته از مبانی علم را توضیح می دهد. به نظر می رسد میان تقسیم بندی ارسطو در الف.2 با سه دسته مبانی علم در الف.10 ناسازگاری وجود دارد. همچنین، روشن نیست کدامیک از انواع اصل ها و مبانی علم می تواند همه ویژگی های مقدمه علم را داشته باشد. این مقاله دشواری هایی که در رابطه با تفسیر متن های مذکور به وجود می آید را بیان می کند؛ انواع مبانی علم نزد ارسطو را توضیح می دهد؛ نشان می دهد تنها دسته ای از مبانی که به فرض هستی و چیستی موضوع علم می پردازند می توانند به عنوان مقدمه علم به حساب آیند. در این راستا، لازم است میان مقدمات علم، مبانی علم و آگاهی پیشین نزد ارسطو تمایز قائل شد. به کمک این تمایز، و نکاتی از متن های دیگر تحلیل ثانی ، می توان به دشواری های مربوط پاسخ داد و به تفسیر سازگاری میان الف.2 و الف.10 رسید. تفسیر مطلوب کمک می کند فهم درستی از معرفت شناسی ارسطو و مبانی معرفتی او حاصل گردد.
۷.

مقایسه توانمندی اخلاق دینی و اخلاق تکاملی در تبیین دامنه دگردوستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق اسلامی اخلاق تکاملی دگردوستی انفاق و داروینیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۴۸۰
در این تحقیق با گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و توصیف رویکرد تکاملی در مرحله اول، و تحلیل و مقایسه با رویکرد دینی در مرحله دوم، متناسب با روش متداول در حوزه علوم انسانی؛ با مقایسه و تطبیق بین رویکرد دینی و تکاملی مقوله «دگردوستی» واکاوی می شود تا جهات اشتراک و افتراق دو رویکرد به صورت مسئله محور محک بخورد. در اخلاق تکاملی، دگردوستی نهایتاً از دامنه خویشان ژنتیکی و گروه خارج نمی شود. بنابراین توجیه دگردوستی در غیر قبیله از معضلات اخلاق تکاملی است. با تبیین پی آمد ثابت می شود که در اخلاق اسلامی اصولاً این معضل محل ورود ندارد. ازجمله یافته های این پژوهش رخ نمایی توانمندی برتر اخلاق اسلامی در تبیین دامنه، ماده و موضوع دگردوستی و انفاق است. در اخلاق اسلامی برخلاف اخلاق تکاملی هم موضوع انفاق وسیع است و هم ماده و دامنه انفاق. ماده انفاق؛ از درم و قلم و قدم گرفته تا وقت و اعتبار و آبرو و شفاعت و ... همه را شامل می شود. موضوع انفاق هم، از انفاق بینشی گرفته تا انفاق کنشی کشیده می شود و دامنه انفاق نیز از خویشان تا دشمنان وسعت می یابد.
۸.

نقد و بررسی تبیین های تکاملی رفتار اخلاقی در انسان و سایر گونه ها: نوع دوستی زیستی و نوع دوستی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوع دوستی رفتار اخلاقی تبیین تکاملی غایتمندی تکامل فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۵ تعداد دانلود : ۷۰۳
با توجه به پیشرفت روز افزون علم زیست شناسی بخصوص در حوزه زیست شناسی تکاملی، این علم داعیه دار ارائه تبیین های علمی در خصوص پدیده های انسانی از جمله دین و اخلاق می باشد. در خصوص منشاء رفتار اخلاقی در گونه انسان، گروهی از تکامل دانان بر این باورند که رفتار اخلاقی در انسان در امتداد سیر تکوین حس اخلاقی در طول زمان و از گونه های پست تر پدید آمده است، در حالی که گروهی دیگر از زیست شناسان تکاملی و فلاسفه اخلاق ضمن رد این نظریه، معتقدند آنچه در انسان رفتار اخلاقی نامیده می شود رفتاری است که مختص انسان است و در هیچ گونه پست تر دیگری یافت نمی شود، چرا که رفتار اخلاقی در انسان همواره قرین نوعی ارزیابی و غایتمندی و تامل است، آنچیزی که در حیوانات پست تر دیده نمی شود. در این نوشتار در خصوص رفتار نوع دوستانه بعنوان یک رفتار اخلاقی بحث خواهد شد و دیدگاه های دو گروه پیرامون منشاء نوع دوستی مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. از این رو دو ادعا مورد بحث واقع می شود: اول اینکه: تبیین های زیستی از سرشت انسان به تنهایی قادر نیست تمایز معنی داری مابین چیستی و چگونگی رفتار اخلاقی در انسان و سایر حیوانات را ارائه دهد و برای این مهم باید تعریف متفاوتی از ماهیت انسانی ارائه نمود. دوم اینکه: ذات و سرشت انسان و نحوه زیست اجتماعی و فرهنگی او اقتضای هدفمندی فعل اخلاقی در انسان را دارد.
۹.

ویژگی های طبیعی در اخلاق با تأکید بر نظریه شیفر-لَندَئو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبیعی ناطبیعی اخلاق علم تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۶۰۳
معیارهای مختلفی برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق ارایه شده است. شیفر- لندیو ابتدا ادعا می کند که ویژگی های طبیعی آن دسته از ویژگی ها هستند که در رشته های علمی بکار می روند ، ولی این تعریف ، اولاً جامع نیست و ثانیاً، دارای ابهام است. بر اساس معیار دوم وی ، باید دو فهرست تهیه شود. نخستین فهرست شامل واژه هایی است که اکثر افراد ، آن ها را طبیعی می دانند. واژه هایی که در فهرست اول جای نمی گیرند ، به فهرست واژه های ناطبیعی منتقل می شوند. این معیار نیز کمکی به تشخیص امور طبیعی از ناطبیعی نمی کند. اگر بخواهیم دیدگاه شیفر- لندیو را حفظ کنیم ، با کمک اخلاق هنجاری می توان معیاری برای ویژگی های طبیعی یافت. مثلاً ، با پذیرش «اصل انسانیت» کانت به عنوان یک واقعیت ناطبیعی ، آن دسته از ویژگی های توصیفی که مصداق رعایت این اصل هستند ، می توانند ویژگی های پایه برای ویژگی های اخلاقی باشند ، ولی با اقامه یک نقد جدی به فرااخلاق شیفر- لندیو و پذیرش دیدگاه هایی که از این نقد مصون اند ، می توان معیاری برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق یافت. یکی از این دیدگاه ها ، دیدگاه فیتزپاتریک است که بر اساس آن بسیاری از جنبه های جهان که قابل تحقیق تجربی هستند ، ذاتاً لبریز از هنجار نیز هستند. از این رو، جهان تجارب انسانی ، جهانی دو جنبه ای است؛ یکی از این جنبه ها طبیعی و دیگری ناطبیعی است.
۱۰.

«مراتب سعادت» در فلسفه اخلاق ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفة اخلاق سعادت ارسطو خود خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۴۱۸
سعادت در فلسفة اخلاق ارسطو محوریت دارد. اما بین مفسران ارسطو دربارة چیستی سعادت، راه شناخت آن و برخی امور مرتبط دیگر، اختلاف نظر وجود دارد. جان مکدَوْل تفاسیری جدید از این مباحث به دست می دهد. به نظر او افعال درست، مقوّم سعادت هستند. تنها فضیلت مند می تواند چنین افعالی را بشناسد. ارزش این افعال واقعی است. دلیل اخلاقی از درون منظر فضیلت مند است. ارسطو هم با استناد به کارکرد انسان، از نظرش در باب سعادت دفاع بیرونی نمی کند. ما استدلال می کنیم که ارسطو به «مراتب سعادت» قائل است: «سعادت حیوانی»، «سعادت انسانی» و «سعادت الهی». مکدَوْل «سعادت حیوانی» و «سعادت الهی» را لحاظ نمی کند. ارسطو در مقام فیلسوف، بر اساس کارکرد زیستی انسان، درباره این سه نوع سعادت و مراتب آنها استدلال می کند. و فضایل (رذایل) هستند که ارزش ذاتی دارند و ارزش افعال فرع بر ارزش آنهاست.
۱۲.

آکوئیناس «مدافع» ارسطو در نیاز فضایل عقلی به جهت دهی فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فضیلت اخلاقی فضیلت عقلی فضیلت گرایی معرفتی ناطبیعت گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۷۸۲
ترنس اروین استدلال می کند که آکوئیناس به پرسشی که ارسطو طرح کرده بود ولی پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش این است که آیا بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی ارتباطی وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، فضایل اخلاقی به فضایل عقلی برای رسیدن به غایت نهایی جهت می دهند. فضایل اخلاقی می گویند که در زمینه چه اموری باید اندیشید، چقدر به امور دیگر باید پرداخت و چقدر باید برای امور عقلی زمان گذاشت. آکوئیناس علاوه بر فضایل اخلاقی به فضایل موهبتی قائل است و به آنها به ویژه به محبت، در جهت دهی مذکور، نقش محوری می دهد. نگارنده استدلال می کند که اولاً ارسطو هم به این پرسش پاسخ داده بود. ثانیاً بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تفاوت نوعی وجود ندارد. ثالثاً یک فضیلت است که هم در امور عقلی عمل می کند و هم در امور اخلاقی. رابعاً ریشه اشکالات در طبیعت-گرایی اخلاقی آکوئیناس، به تبع ارسطوست.
۱۳.

اصالت فلسفة علم کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هایدگر فلسفه علم پارادایم انقلاب علمی علم متعارف کوون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۸۷۴
تامس کوون در 1962 نظریه­ای اصیل در فلسفة علم ابراز داشت. اما صاحب نظرانی ادعا کرده اند که هیدگر آنچه را کوون «پارادایم»، «علم متعارف» و «انقلاب علمی» می­نامید، پیشتر گفته بود. مته­متیکال بودن علم جدید، نیاز به جهانهای تفسیری و افق دانایی، مبانی ادعاهای قول هیدگر به پارادایم هستند. افکندن طرح جامع، مبنای اصلی قول او به علم متعارف است. مقاومت ناهنجاریها و بازنگری ریشه­ای در مفاهیم بنیادین علم، مبانی قول او به انقلاب علمی است. ما تمام این ادعاها را رد می­کنیم. پارادایم در آراء متأخر کوون دو معنای خاص و عام دارد. طرفداران تقدم هیدگر، معنای خاص را لحاظ نکرده­اند. پارادایم به معنای عام شامل چهار جزء و وابسته به جامعة علمی است. در استدلال هر یک از طرفداران، تمام یا برخی از این اجزاء لحاظ نشده­اند و جامعة علمی محوریت ندارد. به نظر کوون در علم متعارف دانشمندان پازل حل می­کنند؛ ولی به روایت طرفداران قول هیدگر به علم متعارف، کارهای دیگری در طول این دوره انجام می­شود. به نظر کوون مقاومت مسائل ناهنجار برای رخداد انقلاب علمی کافی نیست؛ ولی به نظر طرفدار تقدم هیدگر، کافی است. نتیجه اینکه تنها شباهتهای کلی میان آراء هیدگر و کوون وجود دارد، که اختصاصی به هیدگر ندارد. و آراء فلسفة علمی کوون اصالت دارند.
۱۵.

فلسفه علم هیدگر و ادعای تقدم آن بر فلسفه علم کوون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه هیدگر پارادایم انقلاب علمی علم وجود شناسی علم متعارف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۰
فلسفه علم هیدگر محل اختلاف صاحب نظران است. برخی او را واقع گرا می دانند. یک دلیل آنها این است که او متعلق معرفت علمی را مستقل از روش های علمی می دانست. برخی او را نسبیت گرا می دانند؛ چون به تعبیر آنها، هیدگر علم را تنها در افق دانایی هر دوران ممکن می شمرد. برخی بین فلسفه علم هیدگر متقدم و متاخر وحدت می بینند؛ چون او را در هر دو دوره، واقع گرا یا در هر دو نسبیت گرا می دانند. برخی بین آن دو افتراق می بینند؛ مثلا به این دلیل که او در ابتدا، به استقلال موجودات از روش های علمی قایل بود؛ اما بعد این استقلال را رد کرد. برخی به دلایل مختلف مدعی اند که هیدگر، پیش از تامس کوون، به آنچه او در فلسفه علمش «پارادایم»، «علم متعارف» و «انقلاب علمی» می نامد، پی برده بود. برخی مخالف چنین ادعاهایی هستند. در این مقاله، آرا پنج صاحب نظر در این زمینه ها شرح و تحلیل می گردد.
۱۶.

Plantinga and the Logical Problem of Evil

نویسنده:

کلید واژه ها: theism evil Logic Consistency

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۷۵
The "logical problem of evil" is one kind of the "problem of evil." It is claimed that there is a logical inconsistency between belief in the existence of an omniscient, omnipotent, and wholly good God and belief in the existence of evil. Alvin Plantinga argued by his "free will defense" that they are consistent. In this paper I present his argument. Then three objections against his argument are mentioned. They are based on compatibilism, God's omnipotence, and God's knowledge of counterfactuals of freedom. Plantinga's responses to these come next. They are based on a counterexample, Leibniz's lapse, and transworld depravity. It is nearly accepted by all parties that Plantinga's defense is successful. Now the problem is the evidential one. For this problem to be solved, there must be a theodicy. And Plantinga gives one. But this is not successful at all. Muslims have to pay attention to this neglected area.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان