سیده مریم روضاتیان

سیده مریم روضاتیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۱.

تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزلیات حافظ با تکیه بر فرانقش متنی زبان در زبان شناسی سیستمی- نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل انتقادی گفتمان غزلیات حافظ گفتمان عرفانی فرانقش متنی فرکلاف هلیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
یکی از روش های کارآمد برای مطالعه ی زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناسی به شمار می رود و به تجزیه وتحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی می پردازد. در پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف، به تحلیل معناشناختی زبان عرفانی حافظ پرداخته می شود. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبان شناسی سیستمی- نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش متنی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آن ها پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی های عرفانی شاخص در زبان عرفانی حافظ، ویژگی هایی است که با دیگر متون عرفانی اشتراکاتی دارد و ضمن ارائه ی مختصات بینامتنی و قواعد عام گفتمان عرفانی، منعکس کننده ی دیدگاه های شخصی و ایدئولوژیک حافظ در ارتباط با اوضاع فرهنگی-اجتماعی زمانه ی اوست. دستاورد تحقیق، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن مبرّا می کند.  
۲.

تضاد و تناقض در احوال عاشق و معشوق بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضاد و تناقض عاشق و معشوق فرکلاف نظامی لیلی و مجنون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
یکی از موارد کاربرد تضاد و متناقض نما در آثار ادبی وصف حال عاشق و معشوق است؛ زیرا قدرت عشق فراتر از آن است که در منطق گفتار عادی زبان جریان یابد. به همین سبب گاه برای شرح مفاهیم عشق بیان شاعر و نویسنده از گفتار عادی فراتر می رود که در آشکارسازی احوال عاشق و معشوق مؤثر است. در این پژوهش کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی و مدل سه بعدی فرکلاف به این پرسش پاسخ داده شود که تضاد و تناقض در بیان احوال عاشق و معشوق چه نقش و جایگاهی دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تضاد و تناقض در تمام سطوح نظریه فرکلاف آشکار است و نسبت به آنچه در متون بلاغی مطرح می شود، عمومیت بیشتری دارد. کاربرد تضاد و تناقض برای بیان احوال عاشق بیش از معشوق است. تفاوت جنسیت نیز سبب می شود شاعر از شیوه های متفاوت تضاد و تناقض برای احوال عاشق و معشوق بهره گیرد؛ به گونه ای که از تضاد برای جنس مرد که قدرت بیشتری نسبت به زن دارد، آشکارتر و محسوس تر بهره می گیرد؛ اما تضاد را برای جنس زن به آن سبب به کار می برد که در اجتماع آشکار شدن مسائل عشق برای آنها خلاف عرف محسوب می شود.
۳.

تحلیل گفتمان انتقادی قدرت در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف خسرو و شیرین قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریه های کارآمد برای تحلیل لایه های پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفه های اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریه پرداز مشهور حوزه تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن  گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد با کاربست الگوی سه بعدی فرکلاف، مؤلفه قدرت در منظومه خسرو و شیرین نظامی تحلیل و نمودهای زبانی آن از این منظر تبیین شود. فرضیه اصلی پژوهش این بود که نظامی در خسرو و شیرین، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیت های منظومه ساخته و پرداخته است. با تحلیل منظومه خسرو و شیرین در سه سطح الگوی فرکلاف، روشن شد که کاربرد متفاوت الفاظ، استفاده از وجه های مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوه های اقناعی، دیدگاه متفاوت شخصیت های داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیماً به تفاوت نقش قدرت نابرابر در منظومه خسرو و شیرین نظامی بستگی دارد.
۴.

مقایسه و تحلیل اقوال مربوط به رضا در تذکره الأولیا، ترجمه رساله قشیریه و کشف المحجوب (بر پایه بینامتنیت ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تذکره الأولیا ترجمه رساله قشیریه کشف المحجوب بینامتنیت رضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۷
تذکره الأولیای عطار نیشابوری یکی از متون ادبی عرفانی است که در میان آثار عرفانی فارسی، جایگاه ویژه ای دارد. تردیدی نیست که عطار برای تدوین تذکره الأولیا از آثار عرفانی پیش از خود استفاده کرده؛ اما در نقل اقوال و حکایات از همه منابع، به شیوه یکسان عمل نکرده است. مقایسه بینامتنی تذکره الأولیا با متون پیش از عطار یکی از شیوه هایی است که ازطریق آن می توان هم به منابع اصلی عطار دست یافت و هم جایگاه عطار را، در مرتبه نویسنده متنی ادبی عرفانی، تحلیل کرد. در این مقاله برای تحلیل دقیق تر، اقوال مربوط به «رضا» از تذکره الأولیا با کشف المحجوب و ترجمه رساله قشیریه مقایسه بینامتنی شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که «مناسبات بینامتنی تذکره الأولیا با دو اثر عرفانی پیش از خود چگونه است؟». دستاوردهای پژوهش نشان می دهد مناسبات بینامتنی اقوال درباره رضا در این سه اثر، در پنج دسته بینامتنیت مستقیم، کاهشی، افزایشی، چندگانه و تلفیقی قرار می گیرد. بیشترین مناسبت بینامتنیِ میان تذکره الأولیا و ترجمه رساله قشیریه بینامتنیت مستقیم و میان تذکره الأولیا و کشف المحجوب بینامتنیت کاهشی است. این مقایسه بینامتنی نشان می دهد عطار متناسب با اهدافی که در تألیف تذکره الأولیا داشته و نیز ویژگی های متون پیشین، اقوال را نقل کرده است. حذف عبارت های عربی، توضیح و تفسیر، تغییراتی است که عطار در اقوال مأخوذ از کشف المحجوب ایجاد کرده است؛ درحالی که تغییرات واژگانی، صرفی و نحوی متناسب با زبان فارسی و افزایش عناصر مخیّل و تأکیدساز در اقوال برگرفته از ترجمه رساله قشیریه دیده می شود.
۵.

رفتارشناسی واژه در زبان عرفانی (مسیری در تحلیل فرآیند شکل گیری زبان عرفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن زبان عرفانی رفتارشناسی واژه معنی نسبی توبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی با توجه به سرچشمه اصلی آن یعنی قرآن، ساحت پژوهشی مهم و تازه ای است که به دلیل تنوع و وسعت متون عرفانی، پژوهش های بنیادین و خلاقانه ای را می طلبد که بتوانند در کشف ابعاد پنهان این زبان راهگشا باشند. بنابراین هدف این پژوهش ارائه یک الگوی پیشنهادی تازه برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی است که با عنوان رفتارشناسی واژه معرفی می گردد. رفتارشناسی واژه که به تحلیل تغییرات معنایی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی می پردازد، گامی در جهت تحلیل خلاقانه فرایند شکل گیری زبان عرفانی است. الگوی رفتارشناسی واژه، با بهره گیری از مزیت های نظریه میدانی 1 کرت لوین 2 در روان شناسی و نظریه ایزوتسو، شکل تازه ای از تحلیل زبان عرفانی را پدید می آورد. نظریه میدانی لوین به سبب توجه به تأثیرات محیطی بر رفتار 3 و نظریه ایزوتسو به دلیل توجه به تأثیر مستقیم قرآن بر عرفان و تصوف اسلامی و مبحث معنی اساسی و معنی نسبی در این پژوهش کارآمد ند. دستاورد پژوهش آن است که رفتارشناسی واژه را به عنوان راهی تازه در جهت تحلیل زبان عرفانی ارائه می کند.
۶.

تالستوی و قصه موسی و شبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی تالستوی قصه موسی و شبان قصه شیر برای خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۲
لف نیکالایویچ تالستوی، نویسنده حکیم و عارف روسی، علاوه بر خلق آثاری ارزنده و عالم گیر، مجموعه هایی گران بها از گفتارها و آموزه های سرآمدان ادب و حکمت در شرق و غرب عالم از کهن ترین روزگار تا روزگار خویش فراهم آورد. قصه موسی و شبان مولانا یکی از شاهکارهای ادب عارفانه است که تالستوی بدون اینکه سراینده این منظومه را بشناسد، تحت عنوان حکایتی عربی آن را در گزیده های خویش وارد کرد و از آنجا که این قصه را نقد حال خویش یافت، بدان دل بست و علاوه بر مجموعه آثار، در محافل و مراسلاتش آن را مکرر نقل کرد و از آن بهره ها جست. در این گفتار بر اساس روش کتابخانه ای و اسنادی، قصه موسی و شبان مولانا در آثار مختلف تالستوی آثاری که به فارسی در نیامده و به همین سبب ناشناخته مانده اند و مراسلات و مجالساتی که آن را ذکر کرده است، شناسایی و معرفی و بررسی شده ند؛ همچنین سبب دل بستگی او بدین قصه و چگونگی آشنایی اش با آن و اینکه از چه رو به عنوان قصه ای عربی راه به آثار او پیدا کرده است، شرح داده شد و مشخص گشت که تالستوی با این قصه در کتاب نویسنده ای حقوق دان با نام کانستانتین پترویچ پابدانوتسف مواجه شده است. پابدانوتسف در اثر خویش ضمن ارائه ترجمه روسی قصه موسی و شبان از سراینده این قصه با نام جلال الدین، معلم بلندآوازه، یاد می کند که حکایتی از او در منظومه ای به زبان عربی دیده می شود. در اثنای تحقیق درباره مأخذ تالستوی در نقل قصه موسی و شبان اطلاعاتی تازه و نو به دست آمد؛ از جمله آن ها پیدا شدن قصه ای است در ادبیات داستانی روسی که هم از جهت ساختاری و هم از جهت محتوایی، بسیار به قصه موسی و شبان مولانا نزدیک است. این اطلاعات نیز به عنوان دستاوردهای دیگر این پژوهش در اثنای این گفتار ارائه شد.
۷.

تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزلیات حافظ، مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در زبان شناسی سیستمی- نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزلیات حافظ تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی فرکلاف هلیدی فرانقش بینافردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
یکی از روش های کارآمد برای مطالعه زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناسی به شمارمی رود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی می پردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را بررسی می کند و به این مسئله اصلی پاسخ می دهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانی اش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهم کرده است. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبان شناسی سیستمی-نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، توجیهات و دلایل لازم را از لایه های زیرین کلام او بیرون می کشد و به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملِ ایفای فرانقش بینافردی در زبان حافظ، نشاندار و گفتمان مدارند؛ عمل ایدئولوژیک انجام می دهند و مؤلفه گفتمان شناختی به شمارمی آیند. تفسیر و تبیین این مؤلفه های معنایی بیان می کند جهان بینی، ایدئولوژی، روابط قدرت و ابزارهای معرفت شناختی، از عوامل اصلی مؤثر در تولید و درک گفتمان عرفانی حافظ است. دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او، با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّامی سازد.
۸.

ساحت های بیداری در حکایت های عرفانی تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت های عرفانی یقظه انتباه منازل سلوک تذکره الاولیاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۸۳
در تذکر ه الاولیاء حکایت ها و داستان هایی درباره تغیّر احوال و توبه دیده می شود که نشان می دهد عارف در اثر بیداری از گناه و معصیت توبه می کند و به طاعت روی می آورد. این مسئله در مراحل مختلف سلوک نیز دیده می شود. عارف در منازل مختلف سلوک در اثر بیداری از طاعات، مقامات، احوال و حتی از هستی خود نیز توبه می کند. این امر موجب شکل گیری گونه وسیعی از ساحت های بیداری در این اثر برجسته عرفانی شده است؛ ازسوی دیگر براساس آرا و نظریات اهل معرفت، تحقق ساحت های بیداری در هر منزل، به منزل پیشین بستگی دارد؛ ازاین رو مسئله بیداری و چگونگی تحقق آن در پژوهش های عرفانی اهمیت بسیاری می یابد. این مقاله با روش کتابخانه ای و اسنادی و با بهره گیری از نظریات عارفان قرن دوم تا هفتم هجری ماهیت بیداری، مراتب و استمرار آن را در کتاب تذکر ه الاولیاء تبیین می کند. درنهایت، این یافته تازه در پژوهش های عرفانی به دست می آید که بیداری و انتباه در حکایت های تذکر ه الاولیاء محدود به آغاز سلوک عرفانی نیست و در همه مراحل و منازل سلوک دیده می شود؛ همچنین ساحت های مختلفی است که هر ساحت، ویژگی ها و آثار متفاوتی در سیر و سلوک دارد و بدون شناخت این ساحت ها، تحلیل و تبیین جایگاه منازل سلوک ممکن نیست.
۹.

تحلیل نقش موقعیت در دانش های بلاغی و تحلیل انتقادی گفتمان با محوریت خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت تحلیل گفتمان انتقادی توصیف خسرو و شیرین فرکلاف موقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۵۱
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بین رشته ای است که در آن سعی می شود نقش تحولات اجتماعی در مطالعات زبانی برجسته شود. این شیوه در پی آن است که نقش گفتمان را در روابط اجتماعی به ویژه روابطی که قدرت نابرابر را نشان می دهد، آشکار کند. فرکلاف، زبان شناس و پژوهشگر بریتانیایی، با ارائه ی مدل سه بعدی (توصیف، تفسیر و تبیین) چارچوب گسترده تری را برای این نظریه ایجاد کرد، به گونه ای که نقش موقعیت و اجتماع در آن به نحوچشمگیری برجسته شده است. به سبب گسترده بودن مباحث تحلیل گفتمان فرکلاف، در این پژوهش کوشش شده است تا مباحث گفتمان شناسی تنها در بخش واژه ها1 با علوم معانی، بیان و بدیع مقایسه و برای تحلیل خسرو و شیرین نظامی به کار گرفته شود. هدف این پژوهش آن است که با مقایسه ی دانش های بلاغی و رویکرد فرکلاف، تحلیل روشن تری از این رویکرد ارائه شود. نقش موقعیت و مقتضای حال در علم معانی به طورکامل بررسی شده؛ اما در علم بیان و بدیع به جز تعریض موردتوجه قرار نگرفته است. در نظریه ی فرکلاف موقعیت به همراه قدرت در تبیین مسائل مختلف به کار می رود. باتوجه به برجسته بودن نقش موقعیت در علم معانی و تحلیل گفتمان فرکلاف، کوشش شده است که نقش موقعیت در مباحث علم بیان و بدیع نیز تحلیل شود. از دستاوردهای این پژوهش آن است که نظامی در خسرو و شیرین در هر سه حوزه یعنی معانی، بیان و بدیع به نقش موقعیت و مقتضای حال مخاطب توجه داشته است. به بیان دیگر کوشیده ایم تا نشان دهیم بیان و بدیع در منظومه ی خسرو و شیرین در ساخت موقعیت برجسته برای کنش های کنشگران نقش اساسی و بنیادین ایفا می کند.              
۱۰.

بازکاوی و نقد منابع دربارۀ نسب و جایگاه اجتماعی و تاریخ فوت ابوطالب فندرسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوطالب فندرسکی نسب شناسی منبع شناسی تاریخ وفات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
میرزاابوطالب فندرسکی از شخصیت های مشهور دورۀ صفویه بود که در زمان شاه سلیمان اول (صفی دوم) و سلطان حسین صفوی می زیست. او در زمینۀ علوم مختلف، صاحب آثار بسیاری بود. شباهت نام خانوادگی ابوطالب فندرسکی با یکی دیگر از علمای عصر صفوی، یعنی ابوالقاسم فندرسکی، باعث شده است پژوهشگران در ذکر آثار و احوال آنها دچار اشتباه شوند؛ برای مثال رابطه ای نسَبی برای این دو فرض کنند یا برای زمان مرگ ابوطالب فندرسکی، تاریخ های اشتباهی قید کنند. دربارۀ ابوطالب فندرسکی، در عصر خودش و حتی زمان کنونی، اطلاعات اندکی ثبت شده و آگاهی های کمی در دست است.هدف این پژوهش، بررسی زندگی و فضای سیاسی و اجتماعی زمانۀ این عالم بزرگ و چراییِ سکوت منابع و مصادر تاریخی دربارۀ اوست که با روش تحلیل محتوا، یعنی بررسی و مقایسه و نیز نقد و ارزیابی داده های تاریخی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد به طور قطع، این دو عالم بزرگوار پدر و پسر نبوده و به احتمال، رابطۀ سببی هم نداشته اند.باید در نظر گرفت تعارض های خاندان فندرسک با حکومت، بر سر مسائل مالی، باعث شد در رسانه های آن عصر، نام ابوطالب فندرسکی حذف شود. تاریخ های آمده در منابع مختلف دربارۀ زمان مرگ او، اشتباه است و تاریخ مرگ او در فاصلۀ سال های 1107تا1117ق/1695تا1705بوده است.
۱۱.

بررسی کارکرد ترجی و اشفاق در زبان و بلاغت فارسی با استشهاد از زبان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجی اشفاق زبان بلاغت حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۴۴۷
یکی از مباحث مغفول در بلاغت فارسی، مبحث «اشفاق» است که قسمی از ترجی به شمارمی آید. اشفاق با ابزارها و کارکردهایی مشخص، بحثی قابل توجه در نحو و بلاغت عربی است و بایسته است در بلاغت فارسیِ مبتنی بر بلاغت عربی نیز جایگاه خویش را بیابد. این مقاله بر آن است مبحث اشفاق را در زبان و بلاغت فارسی تبیین کند و با استشهاد از زبان حافظ به تعریف و تثبیت جایگاه آن در علم معانی فارسی بپردازد. بدین منظور پس از بیان کلیاتی درباره ترجی و اشفاق در لغت، نحو و بلاغت عربی، جایگاه آن را در بلاغت فارسی می کاود و با روشی توصیفی تحلیلی، ابزارها و کارکردهای آن را در غزلی از حافظ بررسی می کند. علاوه بر آن با طرح نکاتی نو تحت عنوان «کارکرد فعل خواستن در تبدیل خبر به انشا» و «امکان تفکیک تمنی و ترجی در بلاغت فارسی» مباحثی قابل اعتنا را به ساحت علم معانی عرضه می کند.
۱۲.

الگویی برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی از دستگاه زبان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستگاه زبان قرآنی زبان عرفانی متون تعلیمی عرفانی شرح تعرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۳۶
فرایند شکل گیری زبان عرفانی گستره وسیع و ابعاد متنوعی دارد. هدف این مقاله آن است که برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی از قرآن الگویی تازه ارائه کند. این الگو دربرگیرنده مراحلی است که براساس آن ها می توان فرایند شکل گیری زبان عرفانی را از دستگاه زبان قرآنی در متون تعلیمی عرفانی تحلیل کرد. این الگو با ترسیم میدان های معنی شناختی، بر معانی نسبی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی متمرکز است و از بازسازی نظریه ایزوتسو در کتاب خدا و انسان در قرآن حاصل می شود. تحلیل تغییرات معنایی واژه ها نیازمند توجه به ارتباط متن با جامعه و مؤلف است. بنابراین الگوی ارائه شده با توجه به ارتباط چهارگانه متن، جامعه، وضعیت عرفان اسلامی و مؤلف به دریافت دلیل تغییرات معنایی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی کمک می کند. این پژوهش نشان می دهد که می توان در نگرشی دوسویه، مبتنی بر تأثیر قرآن بر عرفان اسلامی و تأثیر عرفان اسلامی بر معانی واژه های قرآنی، فرایند شکل گیری زبان عرفانی را به طور مستقیم از قرآن با یک الگوی تازه تحلیل کرد
۱۳.

تحلیل روابط ساختار بلاغی در پیام های بازرگانی و میزان تأثیرگذاری آن بر مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ساختار بلاغی تحلیل گفتمان نقش ترغیبی رسانه آگهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
نظریه ساختار بلاغی رویکردی علمی است که در حوزه مطالعات زبان شناسی رایانشی مطرح شده است و ابزاری کارآمد برای توصیف متن در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. در این ساختار هر بخش از متن نسبت به دیگر بخش های متن نقشی بر عهده دارد. متداول-ترین رابطه متنی، رابطه هسته-وابسته است. در این رابطه بخشی از متن برای بخش دیگر نقش مکمل ایفا می کند. نظام روابط این بخش ها با خواندن متن و ترسیم نمودارهای درختی به تصویر کشیده می شود. در تحقیق حاضر نتایجِ به دست آمده حاکی از آن است که روابط پرکاربرد در ساختار متنِ پیام های بازرگانی مورد بررسی، رابطه هایی چون «بسطی»، «انگیزشی»، «ربطی»، «پس زمینه-ای»، «ممکن سازی»، «مشکل-راه حلی» و «شواهدی» است. طی بررسیِ به عمل آمده درصد فراوانی روابط «بسطی» و «انگیزشی» بیشترین نمود را در میان دیگر روابط دارا است و روابط بعدی، بسته به موضوع آگهی، متغیر بوده است. با شناخت روابط فوق در متن آگهی، می توان به کارکرد زبان بر مبنای نقش ترغیبی آن دست یافت؛ چراکه تمرکز پیام به سمت مخاطب است و به کارگیری چنین روابطی مخاطب را به خرید کالا و استفاده از خدمات ترغیب می کند. آمار و اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به صورت داده های مقطعی و به وسیله تکمیل پرسش نامه و مصاحبه با تعداد 100 نفر دانشجو به شکل تصادفی به دست آمده و با در اختیار قراردادن تعدادی از 268 نمونه متن پیام های بازرگانی جمع آوری گردیده است؛ سپس 7 رابطه بلاغیِ مورد اشاره به روش OLS (حداقل مربعات معمولی) که روشی متداول برای برآوردهای خطی است، به منظور تخمین میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان با به کارگیری نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین روابط مذکور بر میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان نشان می دهند روابط «بسطی» و «ممکن سازی» اثری منفی بر مخاطبان داشته و موجب کاهش تأثیرگذاری بر ایشان شده است. از طرفی در دیگر روابط، تأثیرات مثبتی در جذب مخاطبان مشاهده شده است.
۱۴.

روش شناسی معرفت در مثنوی مولانا با تکیه بر سنت و مشرب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت و مشرب عرفانی روش معرفت مثنوی معنوی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۵۴۲
از شرایط مهم و اساسی برای به کارگیری روشی علمی و هدفمند و برنامه محور در تحقیقات عرفانی تعیین و تبیین سنت و مشرب عرفانی اهل تصوف یا به تعبیر دیگر واکاوی اصول و فروع مبانی عرفان اسلامی است. روش شناسی معرفت یکی از ویژگی های اصلی سنت های عرفانی است که می تواند برگرفته از منابع مختلف نقل، عقل و کشف و شهود باشد. نویسندگان این پژوهش می کوشند ضمن بررسی بازتاب روش های نقلی و عقلی در مثنوی، اثبات کنند تنها روش متقن معرفت شناسی روش کشف و شهود است و دو شیوه دیگر زمانی ارزشمند است که با روش کشف و شهود مطابقت یابد. به بیان دیگر، مطابق سنت و مشرب عرفانی مولانا خداشناسی (معرفت الرب) وابسته به خودشناسی (معرفت النفس) است؛ بنابراین سالک با کاربرد ابزار مختلفِ شیوه شهودی می کوشد، پلّه پلّه و به تدریج میزان مواجید عرفانی خود را ارتقا دهد تا از خود و ماسوی الله بیرون آید و به خودشناسی رسد. این امر در مثنوی معنوی از مرتبه تزکیه نفس آغاز می شود و با عشق ادامه می یابد. سپس مراتب کمال آن در سکر و حیرت طی می شود تا سرانجام در مرتبه فنا این توفیق نصیب سالک شود؛ در این مرتبه سالک به کل از غیر خدا تهی می گردد و تنها به اختیار و اراده او حرکت می کند؛ بنابراین به مقصود و غایت نهایی خود یعنی توحید و معرفت الرب دست می یابد.
۱۵.

تحلیل کاربردهای تشبیه طنز در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه طنز مولوی مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۴۲۸
شاعران و نویسندگان متون ادب فارسی همواره برای انتقال روشن تر مفاهیم موردنظر خود از شگردهای بلاغی متنوعی بهره جسته اند. یکی از رایج ترین شگردهای ادبی تشبیه است تا جایی که هیچ متن ادبی را نمی توان یافت که از ظرفیت های هنری تشبیه برای انتقال مفاهیم بهره نبرده باشد. مولوی در کتاب مثنوی معنوی که یکی از بلیغ ترین متون تعلیمی- عرفانی فارسی است در کنار بهره مندی از شگردهای مناسب ادبی، تشبیه را با ساختارهای متنوع به کار گرفته است. در میان اقسام تشبیه در مثنوی معنوی گونه ای تشبیه مشاهده می شود که درونمایه طنز دارد و مولوی برای انتقال مضامینی ویژه از آن بهره برده است؛ این گونه تشبیه را تشبیه طنز نامیده اند. سنّت استفاده از شگردهای طنزپردازی در منظومه های عرفانی مانند بسیاری دیگر از نوآوری ها با سنایی آغاز می شود. مولوی علاوه بر تأثیرپذیری احتمالی از سنایی، خلاقیت های فراوانش را در طنزپردازی به ظهور رسانده است. یکی از گونه های طنز در مثنوی، تشبیهات معناداری است که صبغه فکاهی و طنز دارد. تبیین کارکردهای وجوه شبه طنزِ متنوعِ به کار رفته در تشبیهاتِ طنز مثنوی از زمینه های اساسی این تحقیق است. در این مقاله کوشش شده به شیوه توصیفی- تحلیلی موارد یافت شده در مثنوی معنوی براساس ساختار بلاغیشان بررسی شود
۱۶.

مقایسه تحلیلی دو ترجمه عوارف المعارف با توجه به تفاوت دیدگاه مترجمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه عوارف المعارف معارف العوارف بستر فرهنگی مترجم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۴۰۴
می توان گفت نوع مخاطبانِ یک اثر و بستری که نوشته در آن نشو و نما می یابد، تعیین کننده و پردازشگرِ محتوایی نو و دگرگونه از مفهومی واحد است و در متنی که به اقتضای حال خوانندگان پدید می آید، تأثیر خود را نشان می دهد. این مقاله با چنین رویکردی به عوارف المعارف و دو ترجمه آن از ابومنصور اسماعیل اصفهانی و عبدالرحمن بزغش شیرازی پرداخته است. پژوهشگران در این مقاله می کوشند چهار منظر جهان بینی مترجمان، ظهور خلاقیّت های آنان، تأثیر پسند و ذوق شخصی در پردازش ترجمه و تأثیر زیست بوم این دو مترجم را در جایگاه معیار سنجش برگزینند. از تطبیق رویکرد کلی دو مترجم چنین نتیجه گرفته می شود که در ترجمه عوارف از ابومنصور توجه داشتن به خوانندگان، موجب گرایش او به اختصار و نیز هنرنمایی های لفظی و آراستگی کلام شده است؛ اما عبدالرحمن در معارف العوارف نسبت به دخل و تصرّف در متن، کاملاً خوددارانه رفتار می کند و ترجمه ای دقیق و لفظ به لفظ ارائه می دهد. به نظر می رسد دخل و تصرّف های ابومنصور در شماری از جمله ها به دگردیسی اندیشه های سهروردی انجامیده است؛ به گونه ای که او گاهی محوریّت کلام را در دست می گیرد و نظریه های خود را جانشین متن و اندیشه های سهروردی قرار می دهد. این در حالی است که عبدالرحمن می کوشد تاحد ممکن تحریفی در اندیشه های سهروردی پدید نیاید. به نظر می رسد فضای غمبار اصفهان در زمان استیلای مغول، چندان اجازه ظهور ترجمه ای دقیق و تخصّصی را به ابومنصور نمی داده است؛ به طوری که مطالب عوارف را در حدّ یک سوم تقلیل می دهد. ازسوی دیگر محیط به نسبت امن و آرامِ فارس پذیرای مفاهیمِ سهروردی در لایه هایی دقیق تر بوده و به عبدالرحمن مجال می داده است که تک تک عبارات عوارف را به شکلی عالمانه ترجمه کند.
۱۸.

بررسی الگوی تحلیل گفتمان میشل فوکو و مباحث علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان میشل فوکو علم معانی نامه های عاشقانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت معانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۲۰۳۰ تعداد دانلود : ۲۶۸۷
تحلیل گفتمان برگرفته از گرایش های نوین زبان شناسی است و می کوشد روابط و احساسات نهفته در کلمات و درون متن را آشکار کند. این نظریه به طور مستقیم با تأثیرپذیرفتن از اندیشة میشل فوکو ایجاد شد و در متون ادبی به موضوعاتی فراتر مانند پیوند معنایی، نحو جملات، کنش های گفتاری، بافت، بسامد کنش ها و انواع جملات می پردازد. این پژوهش در پی آن است تا ثابت کند همة گزاره های تحلیل گفتمان با منشأ غربی در علم معانی فارسی نیز وجود دارد. به همین سبب در این پژوهش نامه های عاشقانة چهار منظومة غنایی برپایة الگوی تحلیل گفتمان بررسی و سپس با مباحث علم معانی تطبیق داده می شود. سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نامه های عاشقانه در هر چهار منظومه، رابطة مستقیمی با پیوست معنایی و بافت موقعیتی جملات دارد و با تغییر این بافت، سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نیز تغییر می کند. علم معانی بر اقتضای حال تأکید دارد و آن را شرط اصلی بلاغت می داند؛ با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جملات با این علم روشن شد کنش های کلامی در نامه های عاشقانه کاملاً درست و بنابر اقتضای حال به کار رفته است.
۱۹.

فرامتن های سلامان و ابسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامان و ابسال حنین بن اسحاق ابن سینا فرامتنیت ژرار ژنت فرامتن گسسته فرامتن پیوسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۴۷۳
سلامان و ابسال، داستانی رمزی و تمثیلی است که در تمدن یونانی ریشه دارد؛ اما در فضای فرهنگ ایرانی پرورده شده است. وجود روایات متعدد از این داستان در پیشینه ادبی ایران، بیانگر اهمیت آن در میان اندیشمندان ایرانی است. قابلیت های بالقوه این اثر رمزی در ایجاد مضامین عمیق، دست مایه شاعران و نویسندگان بسیاری قرار گرفته است؛ پدیدآورندگانی که برای برآوردن انتظارات مخاطبان، در سده های پیوسته این اثر را بازآفرینی کردند. ابن سینا نخستین کسی است که از قابلیت های رمزی سلامان و ابسال بهره برد. سپس برخی متفکران نام آور ایرانی مانند فخر رازی، خواجه نصیر طوسی، جامی و نویدی، مفاهیم باطنی این روایت را کشف کردند. خواجه نصیر با تلاش چندین ساله به دو روایت از سلامان و ابسال دست یافت که در ظاهر متفاوت به نظر می رسید. او بر آن بود که مقصود ابن سینا از سلامان و ابسال در نمط نهم اشارات با روایتی همخوانی بیشتری دارد که ابوعبید گرگانی، شاگرد ابن سینا، به استاد خود نسبت داده است. برخی صاحب نظران معاصر مانند هانری کربن نیز نظر خواجه نصیر طوسی را تأیید کرده اند. بررسی تأویل های یک اثر در نقد ادبی نوین جایگاه ویژه ای به دست آورده و ژرار ژنت پژوهشگر معاصر فرانسه بخشی از ترامتنیت خود را با عنوان فرامتنیت به آن اختصاص داده است. به همین سبب در این پژوهش تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که آیا با بررسی شرح ها و تأویل های سلامان و ابسال، به گونه های تازه ای از فرامتن می توان دست یافت؟ دستاوردهای برخاسته از این پژوهش به بازیابی دو گونه فرامتنی گسسته و پیوسته انجامید. همچنین این پژوهش بیانگر آن است که بیشتر شرح و تأویل های سلامان و ابسال با تأثیر پذیرفتن از اندیشه های فلسفی ابن سینا پدید آمده است.
۲۰.

بررسی فرایند شکل گیری تحول روحی عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول روحی عارفان حکایات عرفانی متون عرفانی سلوک احوال عارفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۵۰۳
در میان حکایت های پرشمار متون و تذکره های عرفانی، حکایاتی درباره تحول روحی عرفا دیده می شود که بخش عظیمی از فضای این آثار را در بر گرفته است. این حکایت ها شرح احوال عارفانی است که در اثر واقعه های غیبی، متحول و به طریقت صوفیان وارد شده اند. چگونگی ورود اهل سلوک به طریقت در حکایت های تحول روحی بسیار شبیه به یکدیگر است. این شباهت به سبب فرایند منظم و مشخصی است که در این حکایت ها دیده می شود. فرایند مذکور در مقدمات، واقعه و آثار و نتایج دارای عوامل مشترکی است که در این حکایت ها آمده است. فرایند شکل گیری تحول روحی عارفان مختص به نقطه آغازین سلوک نیست و در سیر استکمالیِ عارف به مراتب و درجات برتر نیز دیده می شود. ازاین رو پرسش های مطرح در این پژوهش آن است که چگونه این تحولات اتفاق می افتد؟ چه آثار و نتایجی را در بر دارد؟ عناصر تشکیل دهنده آن ها در عرفان اسلامی چیست؟ آیا همه عرفا به یک شیوه تحول می یابند؟ این مقاله با بررسی فرایند شکل گیری حکایات مربوط به تحول روحی، این مطلب را تبیین و اثبات می کند که تحول در عرفان اسلامی مبتنی بر عوامل و عناصر مشابهی است که نقشی اساسی در تمام مراحل سلوک و طریقت دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان