مظفر صرافی

مظفر صرافی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۷ مورد.
۱.

تحلیل ساختاری-کارکردی سازمان فضایی منطقه شهری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل ساختاری - کارکردی منطقه گرایی جریان های آونگی روزانه منطقه شهری قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
در بررسی ساختار منطقه شهری آنچه اهمیت دارد، توجه به کارکرد مورد انتظار از این وجه است. در واقع ساختار مناسب، تبلور فضایی و عملکردی عوامل سازنده آن است که متضمن تعادل و کارایی بهینه می باشد. در این میان عدم شناخت ماهیت فضایی، انفعال و نقش آفرینی ضعیف جزء چالش های جدی سازمان فضایی مناطق شهر-محور ایران، به ویژه منطقه قزوین است. به این منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماهیت ساختاری-کارکردی منطقه شهری با روش فراتحلیل، سه مؤلفه اصلی ساختاری، کارکردی و تعاملی را استخراج نمود. برای بررسی مؤلفه های احصاء شده از روش های آماری گرافیک مبناء در برنامه Arc GIS استفاده شده است. تحلیل یافته ها نشان داد قلمرو کارکردی منطقه شهری قزوین براساس تحلیل جریان های آونگی، تقریباً منطبق بر قلمروی طرح مجموعه شهری است. تحلیل ساختاری منطقه شهری قزوین حاکی از تمرکز جمعیت و فعالیت در شمال شرق استان، به سمت کلانشهر تهران است. در تحلیل مؤلفه تعاملی، ارتباط قوی شهر قزوین با نقاط شهری و روستایی پیرامونی و ارتباط ضعیف با مناطق شهری میانی و جنوبی استان مشخص گردید. تحلیل کارکردی منطقه شهری قزوین نشان داد موقعیت پیرامونی منطقه شهری قزوین نسبت به تهران از یک سو و انفعال مدیریت محلی در سطح درون استانی از سوی دیگر باعث شد تا قزوین نتواند تعامل فعال با مراکز برون استانی پیرامون خود داشته باشد. بنابراین با تأکید بر یکپارچگی فضایی، ضرورت کاربست نگرش های ن وین مدیریتی مبتنی بر حکمروایی منطقه ای و هویت بخشی منطقه ای مطرح می گردد.
۲.

تحلیل انگاره منفعت عمومی در برنامه ریزی با روش ردیابی نقشه نگارانه؛ بررسی موردیِ یک برنامه تغییر کاربری زمین در چمستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منفعت عمومی تغییر کاربری ردیابی نقشه نگارانه سرهم بندی چمستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
برنامه ریزی نیازمند خودآگاهی درباره نقش اش در حفظ منافع خاص، در پس ادعای منفعت عمومی است. در ایران، به دلیل وارداتی بودن برنامه ریزی نوین در عرصه عمومی و بالیدن آن در بستری متفاوت از کشورهای دموکراتیک، اندیشیدن به انگاره منفعت عمومی به مثابه علّت غایی برنامه ریزی پیچیده تر است. در چنین بستری خودآگاهی برنامه ریزان از مسیر تأمل بر آنچه تا کنون در واقعیتِ این بستر اتفاق افتاده ممکن می شود. هدف این پژوهش برداشتن گامی برای نزدیک شدن به واقعیت برنامه ریزی در ایران و ربط آن به انگاره منفعت عمومی، با تمرکز بر یک برنامه تغییر کاربری زمین در شهر چمستان است. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش از روش ردیابی نقشه نگارانه استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که در فرایند این برنامه، سه سرهم بندی هم منفعت با مناسبات قدرت، دانش و سوژه سازی مختلف شکل گرفته اند. هر سرهم بندی در توجیه عمومی بودن منافع مورد نظرش، تمام قدرت و اختیارات خود را (همچون حق صدور مجوز، حق رأی، قدرت مالی) به کار می گیرد، اسناد کارشناسی و دانش جدید (همچون طرح امکان سنجی، طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی) تولید و یا به دانشی از پیش موجود استناد می کند و به سوژه سازی از «خود» و از «دیگری» دست می زند. در نهایت آنچه سرنوشت این برنامه را رقم می زند، نه منفعت عمومی، که مناسبات و بازی های قدرت بین سرهم بندی ها برای دفاع از منافع شان است.
۳.

به سوی چارچوبی برای مفهوم پردازی از منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منفعت عمومی فردگرایی تکثرگرایی جهان شمول گرایی رهیافت انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۱۸۷
منفعت عمومی مفهومی پرمناقشه در نظریه های برنامه ریزی فضایی بوده است. این مناقشات، با دلالت بر نبود وفاق بر سر چیستی (و بودونبود) مفهوم منفعت عمومی، منجر به توسعه ی نظریه های مختلفی در و درباره ی برنامه ریزی فضایی شده و گاه تا جایی پیش رفته اند که مشروعیت برنامه ریزی را به چالش بکشند. این مقاله با تأکید بر ضرورت پرداختن به این مفهوم بنا نداشته که پاسخی قطعی و غایی به پرسش چیستی منفعت عمومی بدهد، بلکه با مقدم دانستن درک این مناقشات، در پی صورت بندی پاسخ هایی بوده است که به پرسش منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی داده شده اند. به این منظور این مقاله، با به کارگیری روش فراترکیب کیفی، بر درک چشم اندازهای هستی شناسانه ی مختلف درباره ی رابطه ی بین امر اجتماعی و امر فردی تأکید کرده و بر آن بوده است تا رد این چشم اندازها را بر شکل گیری مفهوم منفعت عمومی در نظریه و عمل برنامه ریزی فضایی در دوازده سنت فکری اثرگذار در برنامه ریزی بگیرد. این دوازده سنت نشان از غلبه ی چهار رهیافت فردگرا، جهان شمول، تکثرگرا و انتقادی به منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی دارند. در چارچوب این چهار رهیافت این مقاله به سه پرسش پرداخته است: چه پیوندی میان فرد و اجتماع وجود دارد؛ آنچه مشترک و شکل دهنده ی منفعت عمومی است چیست؛ و چگونه می توان آن را تحقق بخشید؟
۴.

تحلیلی بر ساختار فضایی مناطق کلان شهری از منظر قابلیت های هم افزایی اقتصادی، مورد پژوهی: منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی منطقه کلان شهری هم افزایی اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
مناطق کلان شهری به دلیل وجود قابلیت های گوناگون از نظر اقتصادی همواره موردتوجه برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده اند. این مناطق در ادبیات جهانی به عنوان موتور توسعه کشورها شناخته می شود. ازاین رو، بررسی وضعیت ساختار فضایی نظام فعالیت مناطق کلان شهری که بازنمایی از اقتصاد این مناطق و بیانگر میزان توسعه یافتگی اقتصادی است، ضرورت دارد. نوع ساختار فضایی، بیانگر توسعه منطقه است که هر چه این ساختار فضایی به سمت روابط کارکردی و دوسویه پیش برود، بیانگر توازن منطقه ای و مکمل بودن و هم افزا بودن نظام فعالیتی در منطقه است. روش پژوهش در این تحقیق ترکیبی است. برای سنجش ساختار فضایی ابعاد مورفولوژیکی، کارکردی و جهت تحلیل نظام فعالیت اقتصادی از منظر تخصص گرایی از نظریه جغرافیای اقتصادی جدید بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار فضایی منطقه کلان شهری از بعد مورفولوژیکی تک مرکزی است که گرایش به سمت چند مرکزیت دارد و از بعد کارکردی به دلیل شکل گیری مراکز ضعیف کارکردی، گرایش بسیار ضعیف به سمت ساختار فضایی کارکردی دارد. بررسی شاخص های هم افزایی نشان می دهد که شاخص های تخصص گرایی، تنوع گرایی و تمرکزگرایی در تهران روند کاهشی دارد اما این موضوع در سایر شهرستان های منطقه کلان شهری شامل کرج، ساوجبلاغ، ری، پاکدشت، رباط کریم و شهریار تقویت شده است که بیانگر اهمیت اقتصادی این شهرستان ها برای ایفای نقش هم افزا است. اما ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران قابلیت های کمی جهت پشتیبانی از روابط هم افزا میان بازیگران منطقه کلان شهری دارد. در نهایت، فقدان یکپارچگی، انسجام کارکردی و توزیع نامتوازن فعالیت ها موجب ناکارآمدی ساختار فضایی منطقه کلان شهری جهت هم افزایی اقتصادی شده است.
۵.

Genealogy of Bio-Power in Urban Development Plans (Case Study: Abkooh Neighborhood in Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Power-Knowledge disciplinary power Bio-Power Gray Space Abkooh Neighborhood of Mashhad Foucaults Genealogy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۲
In developing countries, after decades passed from preparing urban development plans, informal settlements and urban decay are unresolved, but their scope and severity increase day by day. Therefore, ins tead of tracing the root of this problem in preparing and implementing plans, it should be viewed from another perspective and the hidden aspect of planning theory, i.e., the realm of power and its application to living space, mainly ignored by urban planners. The primary purpose of this s tudy is to inves tigate the genealogy of urban development plans in the Abkooh neighborhood to reflect the application of bio-power in the process of spatial planning. Using the social cons tructivism approach and accepting the transition of the capitalis t sys tem from imperialism to the empire, the current s tudy analyses two categories of power-knowledge: disciplinary power and bio-power and their relationship with spatial planning. Then, after describing the gray spaces, applying disciplinary power and bio-power in these spaces is discussed. Finally, Foucault's genealogical approach is performed to critically analyze the bio-power in urban development projects related to the Abkooh neighborhood. From Foucault's power-knowledge perspective, power relations seek to accumulate capital and commodify urban spaces through urban development plans and rely on disciplinary power and bio-power and using the formal spatial planning sys tem. The research findings prove that his torically, the formation of urban development plans is connected to the network of power relations. Therefore, spatial planners, besides attending planning approaches routinely learned in the academic environment, should also address power-knowledge issues.
۶.

تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم در آمد شهری در کشورهای ایران، چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران برنامه ریزی سیاست گذاری مسکن کم درآمد شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
بررسی پیشینه تحقیقات دهه های گذشته در کشور های جهان نشان می دهد که توجه به مسکن کم درآمد شهری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی وحتی دولت هاست و دراین زمینه با توجه به شعارها واهداف هردولت سیاست های متفاوتی به منظور توسعه مسکن و زیربخش های آن در سطوح مختلف به کار گرفته اند. هدف از این پژوهش تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم درآمد شهری در کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا با کشور ایران است تا از تجربیات این کشورها د ر جهت کاهش نقاط ضعف و بهبود توسعه مسکن کم درآمد شهری کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق توسعه ای، روش مورداستفاده تطبیقی با تحلیل کیفی، و بر اساس شیوه تحلیل محتواست. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد موفقیت کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا از طریق یکپارچگی برنامه ها و سیاست گذاری در سطح ملی، منطقه ای، و محلی بوده است و با دادن اختیار به ایالت های مرکزی و محلی در برنامه های قانونی و سیاست های توسعه مسکن استرتژی های راهبردی را لحاظ کرده اند. اما کشور ایران در سطح ملی به دلیل نگرش و تفکر ساختار متمرکز در برنامه ریزی و نگرش بخشی به برنامه ها با مشکلاتی مواجه است.
۷.

واکاوی پیامدهای مدرنیزاسیون و جهانی شدن در ایجاد تفاوت فضایی میان محله های شهری، مطالعه موردی: محله های امیریه و زعفرانیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محله های شهری جهانی شدن مدرنیزاسیون تفاوت فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۹
تغییرات فرهنگی و کالبدی یکی از اشکال فرایندهای مدرنیزاسیون و جهانی شدن در کشورهای توسعه یافته محسوب می شود که امروزه پیامدهای حاصل از این فرایندها در شهرهای کشورهای درحال توسعه نیز افزایش یافته است. این پیامدها در چند مقیاس شهری قابل بررسی است که یکی از آن ها محله های شهری است. نوشته پیش رو به بررسی تأثیر مدرنیزاسیون و جهانی شدن در دو محله امیریه و زعفرانیه تهران و علت تفاوت های آن ها در ساختار کالبدی و هویت فرهنگی می پردازد. روش پژوهش به صورت کمی و استراتژی آن علّی است. ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای، روش میدانی و تکنیک پرسشنامه است. روش نمونه گیری برمبنای مدل تصحیح شده کوکران است که در هر محله 60 پرسش نامه توزیع شده و پرسش ها درباره هویت فرهنگی از ساکنان محله، مسئولین شهرداری و سرای محله ها و بررسی ساختار کالبدی بر مبنای مشاهدات میدانی است. تجزیه، تحلیل و مقایسه داده ها با استفاده از آزمون های آماری Friedman و T انجام است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به علت بافت و ساختار مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دو محله و ازآنجایی که جهانی شدن و مدرنیزاسیون مناطقی با توان ها و پتانسیل های بالاتر اطلاعاتی را کانون توجه قرار می دهد، محله زعفرانیه در مقایسه با محله امیریه، بیشتر از فرایندهای مدرنیزاسیون و جهانی شدن تأثیر پذیرفته است و پیامدهای آن ها در تولید فضای این محله از منظر ساختار کالبدی و هویت فرهنگی بسیار مشهود است.
۸.

تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر قدرت انضباطی و زیست-قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت - دانش قدرت انضباطی زیست-قدرت نظریه شهری انتقادی تحلیل گفتمان فوکویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۳۲۰
بیان مسئله: با وجود چند دهه سابقه ی تهیه طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه و بهره مندی عمده از عقلانیت ابزاری در تهیه این طرح ها، مشاهده می شود که مسائل و مشکلات این شهرها از جمله سکونتگاه های غیررسمی، بافت فرسوده و اقتصاد شهرها نه تنها حل نشده است؛ بلکه روز به روز بر وسعت و شدت مشکلات آن ها افزوده می شود. بنابراین، به جای ردیابی ریشه این مسائل در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها، باید از دریچه ای دیگر به آن نگریست و به جنبه پنهان و کمتر توجه شده نظریه برنامه ریزی، یعنی قلمروی قدرت و اعمال آن بر فرآیند برنامه ریزی فضایی پرداخت که عمدتاً توسط برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر واکاوی دو مفهوم قدرت انضباطی و زیست-قدرت است. روش: این پژوهش با اتکا به معرفت شناسی برساخت گرایی اجتماعی و روش پژوهش تحلیل گفتمان فوکویی با پیش فرض پذیرش گذار نظام سرمایه داری از امپریالیسم به امپراتوری، به واکاوی دو مقوله قدرت-دانش یعنی قدرت انضباطی و زیست-قدرت پرداخته است و سپس با واکاوی نقش برنامه ریزی فضایی، سعی در تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی دارد. یافته ها: از دیدگاه قدرت-دانش فوکویی تولید فضا صرفاً برآمده از قوانین و مقررات و نظام رسمی برنامه ریزی فضایی نمی باشد و عوامل متعددی از جمله دانش و گفتمان انضباطی، نهادهای انضباطی، وضعیت استثنایی دائمی و زیست-قدرت در برنامه ریزی فضایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که برنامه ریزان فضایی در کنار رهیافت های برنامه ریزی که به طور مرسوم در محیط آکادمیک آموخته اند، باید به مباحث قدرت-دانش نیز بپردازند، تا در کنار نظام رسمی برنامه ریزی فضایی در نظام غیررسمی نیز قابلیت کنش و اثربخشی بیشتری داشته باشند.
۹.

بررسی سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی مورد پژوهی: بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۲
تحرکات و جابجایی های جمعیتی در منطقه کلانشهری و گسترش شهرها به سوی نواحی پیراشهری و فرافکنی جمعیت مهاجر و گروه های کم درآمد به این نقاط، و شدت گرفتن روند پیراشهرنشینی، لزوم توجه به مطالعات جمعیتی و ویژگی های جمعیت شناختی نقاط پیراشهری را آشکار می سازد. بنابراین، در این پژوهش تلاش شده است با مدد گرفتن از روش توصیفی – تحلیلی، سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی در بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طی دوره های 1395-1385 بالاترین میزان مهاجرت به اسلامشهر، از سایر شهرستان های استان صورت گرفته است. گزینه های پیروی از خانوار، جستجوی کار و دستیابی به مسکن مناسب تر از مهمترین دلایل مهاجرت به اسلامشهر به شمار می آید. در مجموع، روند جمعیت پذیری و جمعیت گریزی اسلامشهر با عواملی همچون انتخاب تهران به عنوان قطب فعالیت های صنعتی و خدماتی، سیاست ها و طرح های بالادستی و روند حکمروایی زمین، نقایص برنامه ریزی های مسکن در چشم پوشی از گروه های کم درآمد، اعمال ضوابط طرح های جامع و تفصیلی در برخی دوره ها و هزینه های زمین و مسکن در ارتباط است. با توجه به هزینه های بالاتر زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری همان روند فرافکنی جمعیت از کلانشهر تهران به سوی نواحی پیراشهری، از اسلامشهر به سوی سکونتگاه های پیرامونی نیز تکرار می شود. به عبارت دیگر مهاجران که توانایی تأمین زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری را ندارند، به سوی هاله های پیرامونی سوق داده می شوند. وجود همگونی بالای قومی در برخی نقاط نیز به جذب مهاجران و سازگاری آن ها با محیط جدید یاری می رساند.
۱۰.

برنامه ریزی شورشی در فضاهای خاکستری؛ مورد پژوهی: محله آبکوه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی شورشی فضاهای خاکستری تحلیل گفتمان انتقادی قدرت - دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
فضاهای خاکستری که تحت تاثیر روابط قدرت و سرمایه و دو گانه انگاری های رسمی/غیررسمی در یک حالت موقتی بودن دائم همواره در انتظار اصلاح شدن هستند، همانند سایر نواحی شهر دارای طرح های توسعه شهری می باشند اما آنچه که در حال اتفاق است این است که این فضاها نه همانند ضوابط و مقررات طرح های توسعه شهری بلکه به شیوه ای دیگر یعنی برنامه ریزی شورشی در حال شکل گیری هستند. از این رو، هدف این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه تولید فضا در فضاهای خاکستری نه صرفا از طریق فرآیندهای رسمی برنامه ریزی فضایی بلکه همچنین از طریق برنامه ریزی شورشی در حال شکل گیری است. این پژوهش با رویکرد برساخت گرایی اجتماعی و تحلیل گفتمان انتقادی دو گفتمان رایج را شناسایی کرده است. نخست گفتمان غالب که از طریق قدرت-دانش سعی بر ایجاد فضاهای دعوت شده است و گفتمان آلترناتیو که با برنامه ریزی شورشی سعی بر ایجاد فضاهای خلق شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با وجود تهیه طرح های متعدد توسعه شهری و محله ای برای محله آبکوه، تولید فضا در این محله تحت تاثیر مولفه های برنامه ریزی شورشی رخ داده است. ساکنان این محله ها در کمبود عرضه مسکن در توان مالی، خود توانسته اند مسکن حداقلی برای زندگی خود تامین کنند و حداقل انتظار از مدیریت شهری تامین تاسیسات و تجهیزات شهری و خدمات در سطح محله است.
۱۱.

نقش طرح واره های ذهنی در تولید فضا (نقد سه گانه ی فضایی لوفور از منظر مکتب ویگوتسکیایی شناخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرح واره ذهنی تولید فضا لِو سمینوویچ ویگوتسکی هانری لوفور فرهنگ میخائیل باختین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۰ تعداد دانلود : ۴۷۷
نظریه ی تولید فضای لوفور از اثرگذارترین نظریه ها بر مطالعات فضایی بوده که به رابطه ی میان ذهنیت ساکنان شهر و فضای شهری توجه دارد. با این وجود، سه گانه ی عمل فضایی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمودی یا تمثیلی که در آن نظریه طرح شده است، از آن جهت که چگونه دلالت های نشانه شناختی در فضا، به ایجاد معانی در ذهن می انجامد مساله ساز بوده، و از منظر علم روان شناسی شناختی دقیق نیست. هدف از این مقاله، نقد سه گانه ی لوفور و توضیح فرایندِ اندیشه و بازنمایی واقعیت در ذهن با بهره گیری از مکتب ویگوتسکی در روان شناسی شناختی و به کارگیری مدل طرح واره ی ذهنی است. با نقد نظریه ی لوفور و نشان دادن کژی های آن، نهایتاً با به کارگیری مدل طرح واره های ذهنی به این پرسش پاسخ داده می شود که فضای شهری در رابطه با آگاهی و ذهنیتِ ساکنانش چگونه تولید می شود؟ روش شناسی این مقاله برپایه ی دو رویکرد روش شناختی کلان نگاشته شده است: رویکرد سیستمی در شناخت شناسی، و ساختمند گراییِ هستی شناختی؛ با تاکید بر این موضوع که پدیده های اجتماعی و فضایی را باید در روند تکامل، تکوین و زوال شان در طول تاریخ بررسی کرد؛ که همان روش دیالکتیک است. نتیجه ی حاصل از یافته ها و بحث نشان می دهد که دلالت های نشانه شناختی در فضای زیسته نه به صورتِ شاعرانه ای که در بیان لوفور نهفته است، بلکه از طریق نقشی که مفاهیم و روابطِ میانِ آن ها در قالب طرح واره ها در روان انسان دارند برقرار می شوند. همچنین شناخت شکل گیری و دگرگونی فضا مستلزم مطالعه ی طرح واره های انسانِ قصدمندِ کنشگرِ اجتماعاً رشد کرده ای است که آگاهی اش به وساطتِ سیستم های نشانه شناختی و ابزارها شکل گرفته و البته در گذر زمان تغییر می پذیرد. از آن جا که آگاهی هر فرد متاثر از گروه اجتماعی است که فرد عضوی از آن است، در مطالعات فضاهای شهری، باید طرح واره های ذهنی گروه های اجتماعی را درباره ی فضایی معین مطالعه کرد.
۱۲.

تبیین پویایی ها و عدم تعادل های منطقه ای سکونتگاه های شهری استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدم تعادل منطقه ای نظام شهری استان زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۹۹
الگوی فضایی، دگرگونی و تکامل نظام های شهری جلوه ای از فرایندهای توسعه ی اجتماعی، اقتصادی است که نشان دهنده ی تغییر ساختار فضایی، اجتماعی و رفتاری جامعه ی بشری است. این تغییرات و الگوها اساس مطالعات توسعه ی پایدار است. این پژوهش با هدف بررسی پویایی ها و عدم تعادل های نظام شهری استان زنجان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی است. در این پژوهش ویژگی های نظام شهری و تحولات آن در دو بخش تحلیل جمعیتی و کارکردی بررسی شده است. به منظور تحلیل جمعیتی نظام شهری استان و سنجش پویایی ها و عدم تعادل ها از شاخص شتاب گسترش شهرنشینی، مدل جاذبه، مدل رتبه-اندازه، شاخص نخست شهری و سری های زمانی استفاده شده است. شتاب گسترش شهرنشینی در استان 53/2 است که از مقدار آن در کشور (81/1) بیشتر است. بیش ترین جاذبه در میان شهرهای استان بین مرکز استان و دو شهر ابهر و خرمدره دیده می شود. شاخص نخست شهری در استان (61/0) همواره بیشتر از کشور (15/0) بوده است. همچنین مقدار شیب خط رتبه-اندازه در تمام دوره ها بیش از 1- بوده است که بیانگر غلبه نخست شهری است. اما مدل سازی تغییرات جمعیتی 6 شهر نخست نشان از وجود نوعی تعادل در جمعیت پذیری این شهرها دارد. برای تحلیل کارکردی این نظام از شاخص مرکزیت خدمات استفاده شد که نتایج آن بیانگر نقش مسلط شهر زنجان نسبت به دیگر نقاط سکونتگاهی است. به منظور بررسی جایگاه نقاط شهری در ارتباطات و جریان ها از روش تاکسونومی استفاده شد و نتایج آن نشان داد شهر زنجان تنها سکونتگاهی است که از نظر قدرت جریانات مقداری بالاتر از حد بالای محاسبه شده دارد که فاصله زیاد شهر زنجان را از سایر سکونتگاه ها نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد شهر زنجان با اینکه در نظام سلسله مراتب شهری کشور جایگاه ضعیفی دارد اما در سطح استان نقطه شهری مسلط بر سایر سکونتگاه هاست که جریان های مختلف جمعیت، درآمد، سرمایه، کالا و مسافر به صورت یک سویه از دیگر نقاط سکونتگاهی استان به این شهر سرازیر می شود. فاصله ی زیاد بین شهر زنجان به عنوان نخست شهر و سایر شهرها و روستاها سبب پیدایش گسست در نظام سکونتگاهی و عدم تعادل های منطقه ای شده است.
۱۳.

تحلیل مقیاس طرح های بازآفرینی شهری و اثرات آن بر کیفیت زندگی ساکنان با تأکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری مقیاس پایداری کیفیت زندگی مکان سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۲۳۰
یکی از مهم ترین چالش های کلانشهرهای امروز، وجود محله های شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیه ای است. مجموعه سیاست ها و برنامه های بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابل توجهی همراه بوده است. پیش فرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکست هایی، کم توجهی به مقیاسِ برنامه ها و طرح های بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامه های بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه می تواند به کارآمدترسازیِ برنامه ها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژه های بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخص های موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسش هایی، از دو روش شناسی زمینه گرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_داده نگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماری ها و پرسشگری و همچنین کتابخانه ای_اسنادی، برنامه ها و طرح ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاس شناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان می دهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژه های بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامه های بازآفرینی شهری در ایران می تواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
۱۴.

بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان های مردم نهاد حکمروایی خوب شهری مشارکت کلانشهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۳۱
نظام اداره امور شهر در طی صد سال گذشته به جهت ضعف نهادهای مدنی و محلی، نداشتن جایگاه تعریف شده تشکیلاتی در سلسه مراتب تشکیلاتی کشور و عدم مشارکت در برنامه ریزی به واسطه ماهیت برنامه ریزی متمرکز و از بالا به پایین باز مانده است. امروزه کلانشهر تهران بعنوان کلانشهری که می بایست نقش بین المللی در سطح منطقه و نقشی ملی در داخل کشور ایفا کند، برخوردار از مسائل و مشکلات عدیده است، که عمدتا بواسطه عدم توسعه اجتماعات محلی و شکل گیری حکمروایی خوب شهری است.از این رو در این پژوهش سعی بر آن شده است که به نقش وجایگاه سازمان های مردم نهاد به عنوان یک ظرفیت نهادی در تحقق و بهبود فرآیند حکمروایی جهت افزایش مشارکت اجتماعات محلی پرداخته شود. پژوهش حاضر از منظر هدف ، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده توصیفی - پیمایشی است .برای دستیابی به این هدف ، نمونه ای از مسئولین و فعالین سازمان های مردم نهاد کلان شهر تهران ، انتخاب و مورد پیمایش قرار گرفته است. جامعه آماری شامل مدیران سازمان های مردم نهاد مناطق 22 گانه کلان شهر تهران (150 نفر)می باشندکه با استفاده از معادله کوکران، تعداد نمونه آماری برابر با 109 نفر ارزیابی شد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه گیری، 109 نفر نمونه آماری از بیست و دو منطقه کلانشهر تهران انتخاب شدند و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از آزمون رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که به طور کلی سازمان های مردم نهاد در تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری کلان شهر تهران نقش دارند،اما این سازمان ها با وجود آن که بر تحقق پذیری مولفه های مشارکت و پاسخگویی کلان شهر تهران مثمر ثمر می باشند، اما در برآورده ساختن مولفه های قابلیت اطمینان، شفافیت و همچنین کارآئی نقش قابل قبولی ندارند.
۱۵.

تحول برنامه ریزی شهری و پیوندهای آن با مسئله ایران در نظام دانش جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی شهری نظریه برنامه ریزی امر فنی امر سیاسی مسئله ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۲۴۶
بیان مسئله: پرسش این مقاله در ارتباط با رابطه میان نحوه صورت بندی مسئله ایران در نظام دانش جدید ما (به طور عمده در علوم اجتماعی) و شکل گیری خوانش های موجود از تجربه برنامه ریزی شهری در ایران است. در نظام دانش جدید ما، توضیح وضعیت تاریخی ایران ذیل دو رویکرد کلان شرق شناسانه (با نگاهی اروپامحور) و بومی گرایانه (عکس العملی در برابر اولی) استوار شده است. هر دو این رویکردها بر مبنای ساختن «غیر» و با نگاهی ذات گرایانه ممکن شده اند و در آنها به پیچیدگی های واقعیت تاریخی و ابعاد گستره آن کمتر توجه شده است. هدف: این مقاله به دنبال شناسایی خوانش ها و روایت های موجود از تجربه تاریخی برنامه ریزی شهری در ایران است. روش: با پرسشی هستی شناختی، این مقاله با پرهیز از کاربست پیشینی و بلاواسطه نظریه و روش، به خود پرسش پژوهش متعهد است و از این رو با استراتژی پس کاوانه و رهیافتی مبتنی بر واقع گرایی انتقادی به دنبال ساختارها و مکانیزم هایی غیرقابل رؤیت در روایت های غالب است. یافته ها: روایت های شناسایی شده عبارتند از:  الف- موفقیت نسبی برنامه ریزی در بعد فنی ب- شکست برنامه ریزی در ایران ج- عدم شکل گیری برنامه ریزی در ایران، د- ذات ویژه برنامه ریزی در ایران و ه-قرارگیری برنامه ریزی ذیل فرآیند گذار (که دارای دو وجه تمرکز بر گذشته و آینده و در نتیجه تعلیق حال و نیز فضایِ نوظهور خوانش مؤثر است). تغییر در نگاه به برنامه ریزی از امر فنی به امر سیاسی نیز امکان رؤیت ابعاد جدیدی از تعامل برنامه ریزی با سایر حوزه های دانش (در قلمرو علوم اجتماعی) را ممکن کرده است نتیجه گیری: روایت های فوق در برنامه ریزی شهری با توضیحِ وضعیت ایران در نظام دانش جدید ما پیوند دارند و با مکانیزم هایی خاص، مفهوم پردازی وضعیت تاریخی برنامه ریزی شهری ذیلِ آنها دشوار شده است. هم راستا با علوم اجتماعی، در اینجا نیز در برخی روایت های متاخر نشانه هایی از فضایی جدید برای خوانشی مؤثر از تجربه برنامه ریزی شهری به چشم می خورد.
۱۶.

تحلیل فضای شهری بر حسب منظر ذهنی لایه هایی از اقشار متوسط جدید شهری (مورد مطالعاتی: میدان انقلاب تهران در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر ذهنی فضای شهری خاطره جمعی روایت پژوهی اقشار متوسط جدید میدان انقلاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۲
بیان مسئله: فضای شهری در ذهن کنشگران اجتماعی بازتاب می یابد و چون دست به عمل می زنند فضا را شکل می دهند. اما فاعلان فضایی الزاماً مشابه هم نمی اندیشند. لذا ضرورت دارد که تولید و دگرگونی فضای شهری را بیش از هر چیز از منظر ذهنیت اقشار و گروه های اجتماعی مطالعه کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به روش روایت پژوهی، تحلیلی از منظر ذهنی اقشار اجتماعی از یک فضای شهری مشخص ارائه داد؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل منظر ذهنی اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب شهر تهران در دوران پهلوی دوم، از طریق روش روایت پژوهی است. روش پژوهش: برای آزمون، روایت اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب تهران طی سال های 1330 تا 1357 به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته تحقیق حاکی از آن است که در درون قشرهای متوسط جدید روایت های مشابه و قابل مقوله بندی وجود دارد که منظر ذهنی اقشار متوسط از فضای شهری معینی را آشکار می سازد. به علاوه، مشخص شد که ذهنیت افراد از محدوده میدان انقلاب، قابل تقسیم به دو بازه زمانی است. به نظر می رسد که دوره زمانی چنین تغییراتی در ذهن ایشان، مطابق با تغییرات مادی و معنوی در زمینه و بستر تاریخی است؛ چرا که این امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند که مکان مناسب خود را در شهر می یابند و تغییر در این امور به دلیل تغییر در شرایط مادی و معنوی زندگی انسان است. مکان ها به وساطت امکاناتی که برای انواع کنش در خود دارند، می توانند محلی برای تبلور آنها باشند.
۱۷.

تأثیرات زیست پذیری خیابان بر پایداری گردشگری شهری (مورد مطالعه: خیابان ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست پذیری خیابان گردشگری پایدار مدل سازی معادلات ساختاری خیابان ولیعصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
طی چند دهه گذشته، گردشگری به عنوان عاملی کلیدی برای گذار از برخی از چالشهای شهری همچون مبارزه با فقر، توزیع ثروت، عدالت اجتماعی و اقتصادی و ابزاری برای نیل به پایداری مطرح شده و در این بین بسیاری از کشورها برآنند تا با بازنمایی شهرهای خود و ارائه آن در بازاری بسیار رقابتی، بتوانند سهمی در درآمدهای گردشگری داشته باشند. در این بین ارتقای زیست پذیری شهرها و بویژه خیابانهای اصلی آن، به عنوان فضای اتفاق فعالیت های گردشگری، تعاملات و کنش های ارتباطی، به عنوان یکی از جنبه های حیاتی پایداری شهرها، مورد توجه واقع شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش کمی و مدل سازی معادلات ساختاری بر آن است که اثرات زیست پذیری خیابان ولیعصر را بر گردشگری پایدار بسنجد. جامعه ی آماری را متخصصان حوزه گردشگری، برنامه ریزی شهری، عابران و ساکنان تشکیل داده و روش نمونه گیری گلوله-برفی بوده است. یافته های تحقیق با 95 درصد اطمینان نشان می دهد که زیست پذیری خیابان ولیعصر بر توسعه گردشگری پایدار شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس ضرایب بتا مشخص گردید که به ترتیب مولفه محیط زیست و کالبدی بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری پایدار شهری دارند. چنین یافته هایی بینش های نوینی را پیش روی سیاستمداران و برنامه ریزان حوزه گردشگری شهری قرار می دهد و بیانگر آن است که ارتقای زیست پذیری خیابان های شهر جزء لاینفک موفقیت در عرصه گردشگری پایدار است.
۱۸.

توسعه منطقه ساحلی مکران در پرتو منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه منطقه ای پژوهش شبه تجربی مناطق آزاد منطقه آزاد تجاری - صنعتی چابهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
از جمله سیاست های توسعه منطقه ای ایجاد مناطق آزاد تجاری [1] ، مناطق ویژه اقتصادی [2] یا مناطق پردازش توسعه صادرات [3] به نحوی است که باعث ارتقا ظرفیت اجتماعات برای پاسخگویی به نیازها گردد. درحالی که در این مناطق بیشتر "توسعه جزیره ای" با انتشار کمینه آثار به منطقه را شاهد بوده و توسعه در مورد وضعیت زندگی جامعه محلی رخ نداده است. هدف این پژوهش به تبیین نقش توسعه ای منطقه آزاد چابهار بر محدوده فراگیر (منطقه مکران) اختصاص یافته است. این هدف با استفاده از روش شبه تجربی [4] ، در قالب گام هایی متواتر برآورده می شود؛ نخست، اندازه گیری مدل مفهومی شامل معیارها و شاخص ها، درنتیجه فراتلفیق اسنادی و مصاحبه ها تعریف و با استفاده از داده های آماری و فضایی در مقاطع زمانی پیش و پس از احداث منطقه موردسنجش قرار گرفت. نتایج، از طریق مصاحبه با کنشگران اعتبارسنجی شده و در قالب روش متاسوات، پیشنهاد های راهبردی برای ارتقا نقش منطقه آزاد چابهار ارائه می شوند. نتایج نشان می دهد با احداث این منطقه آزاد، ظرفیت هایی برای توسعه ایجاد شده؛ اما چون این منطقه از ابتدا فاقد برنامه ریزی بلندمدت و پیوست های اجتماعی بوده، پدیده های نامطلوبی ازجمله جدایی گزینی اجتماعی و توسعه نامتوازن را به همراه داشته است. منطقه ای تجاری که انتظار می رفت توسعه را به منطقه فراگیر نشر دهد، به گره ای بدل شده که جمعیت را به شهر سرازیر کرده؛ اما از عهده برآورده ساختن انتظارات ساکنان برنیامده است. <br clear="all" />  
۱۹.

سنجش و ارزیابی وضعیت مولفه های زیست پذیری خیابان از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولیعصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست پذیری زیست پذیری خیابان سرزندگی شهری کیفیت زندگی خیابان ولیعصر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۵۸۴
در حال حاضر خیابان ها به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و زیست پذیری هستند. خلق و ارتقای زیست پذیری در یک فضای شهری علی اخصوص، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی مولفه های زیست پذیری در خیابان ولیعصر تهران صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی شامل شهروندان خیابان ولیعصر و حجم نمونه در این پژوهش 150 نفر  بوده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.  روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (815/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره، آماره تی تک نمونه ای و آزمون کروسکال با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان و میزان زیست پذیری خیابان ولیعصر با مولفه های تحصیلات و مدت سکونت در آن رابطه معناداری وجود دارد. یافته های دیگر نشان داد در بین مولفه های مورد مطالعه، بعد زیست محیطی با میانگین (89/2) دارای بیشترین رتبه بوده و پس از آن به ترتیب بعد فرهنگ و پایداری اجتماعی (49/2) در رتبه دوم، بعد حمل و نقل (28/2) در رتبه سوم، بعد بهداشت و سلامت (18/2) در رتبه چهارم، بعد مسکن (90/1) در رتبه پنجم و در نهایت بعد اقتصادی (87/1) در رتبه ششم قرار دارد. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد توزیع مولفه های زیست پذیری از نظر شهروندان در خیابان ولیعصر به صورت یکسان بوده است
۲۰.

بازکاوی توسعه ای از نوع دیگر برای پایداری ایرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مفهوم توسعه مشکلات توسعه ی ایران پایداری توسعه ای از نوع دیگر الگوی پایه ی اسلامی - ایرانی پیشرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۴۲۱
واقعیات نگران کننده ی کنونی کشور، از سویی به سبب عوامل درونی (همچون کاهش منابع طبیعی حیاتی، افول محیط زیست، حساسیت های فزاینده ی قومیتی، ازدیاد شکاف های اجتماعی، بهره وری پایین اقتصادی، سُست کوشی مدیریت های رانتی و...) و از سوی دیگر به سبب عوامل برونی (همچون کاهش درآمدهای نفتی، دشمنی گسترده ی نظام سلطه ی جهانی و عوامل مرتبط منطقه ای، محیط تنش افزای کشورهای همسایه، جذب و فرار سرمایه های ملی، تغییر اقلیم و...) هشداردهنده است که با برون فکنی و پیش نگری روندها، نگرانی بیشتری برای پایداری ایران ایجاد می شود. این وضعیت ناپایدار ما را متقاعد می سازد که باید «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم». در تکاپوی راهی نو، باور داریم که الگوی مسلط توسعه ی جهانی نه مطلوب است و نه ممکن. در نتیجه در پی تقلید و تکرار آن نیستیم که جهانی ناپایدار در تمامی ابعاد به وجود آورده است. از این رو، با مشاهده ی این وضعیت، ابتدا باید پذیرفت اقدامات به نام توسعه ی موعود شکست خورده و به دگرگونی بینش برای تغییر منش و برپایی الگویی نوین نیاز است. سپس این سخن سر آن دارد که گفتمان توسعه ای از نوع دیگر را بازکاود و بن مایه های آن را ترسیم کند. سرانجام نیز به ردیابی این بن مایه ها در الگوی پایه ی اسلامی - ایرانی (پیشنهاد مرکز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در مهر ۱۳۹۷) می پردازد که نقدی ایجابی و نه سلبی است. فرازهایی از گفتمان این نوشتار چنین است: الگوی نوین توسعه برای پایداری، تحت عنوان «توسعه ای از نوع دیگر» در شرایط محدودیت رشد و کاهش منابع در ایران و جهان، در عوضِ رقابت حذفی، همیاری هم افزا را باید هدف گرفت که برآمده از بُن نگره ی (پارادایم) تمدن ایرانی بر شالوده ی ایرانیت، اسلامیت و نووارگی / تجدد است. مقیاس واحد اجتماعی - فضایی این الگو، اجتماع محلی است. همچنین مدلی راهبردی برای تحقق الگو، تحت عنوان «مبدأ» ارائه شده و بر حکم روایی شایسته تأکید شده است . سرانجام گفته شده پیشتاز تحقق دگرگونی های منجر به توسعه ی نوع دیگر، محیط کلان شهری است؛ فضایی با قدرت اجتماعی - اقتصادی و سرکردگی فرهنگی، تا نقش آفرینی در تکوین و انتشار دگرگونی را ممکن سازد و به پایداری مبتنی بر حکمت زیست ماندگار تمدن ایران نایل شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان