مقالات
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه بعلت کاهش سطح آب دریاچه و محدودیت برداشت آب کشاورزی دچار تغییر و تحول اساسی هم از نظر درآمد کشاورزی و هم از نظر ساختار جمعیت شده اند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری معیشت روستایی در این ناحیه بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و براساس روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 2101 خانوارهای روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه در محدوده شهرستان ارومیه است . حجم نمونه 363 خانوار است که با انتساب متناسب با جمعیت هر روستا و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آنها به تأیید پانلی از متخصصان رسید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (820.) در حد مطلوب تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مقایسه میانگین با آزمون T-Test و تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) در نرم افزار SPSS.22 انجام شد. نرمال بودن داده ها و تعیین نوع آزمون آماری با آزمون کلموگوروف- اسمیرنوف مشخص شد و رابطه بین تاب آوری معیشتی و سرمایه های معیشتی با ضریب همبستگی اسپرمن به دست آمد. نتایج نشان داد که نُه مولفه (3 مولفه در بُعد اقتصادی، 2 مولفه در بُعد اجتماعی، 2مولفه در بُعد کالبدی و محیطی و 2 مولفه در بُعد نهادی- سازمانی) اثرگذار هستند. میانگین مطلوبیت عددی عوامل تاب آوری معیشت در جامعه هدف مورد مطالعه نشان می دهد که عامل اقتصادی در رتبه اول (4.18)؛ عامل کالبدی- محیطی در رتبه دوم (4.11)؛عامل نهادی- سازمانی در رتبه سوم (3.93)؛ و عامل اجتماعی در رتبه چهارم (3.87)، قرار دارند.
بررسی تغییرات دماهای کمینه در شمالغرب کشور با استفاده از ریزمقیاس گردانی آماری خروجی مدل های جهانیHadCM3 و MPEH5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی تغییرات دماهای کمینه برای اطلاع از میزان تغییرات آن در آینده و در نظر گرفتن تمهیدات لازم، برای تعدیل اثرات سوء ناشی از تغییرات آب و هوایی بر محصولات کشاورزی از اهیمت زیادی برخوردار است. در این راستا مدل های گردش عمومی جو (GCM) طراحی شده اند که می توانند پارامترهای اقلیمی را شبیه سازی نمایند. در مطالعه حاضر داده های خروجی دو مدل گردش عمومیHadCM3 و MPEH5 براساس دو سناریوی A2 و B1، توسط مدل آماری LARS-WG در 21 ایستگاه سینوپتیک واقع در شمال غرب کشور ریزمقیاس گردانی شد و نتایج حاصل از آن بصورت ماهانه و دوره ای در دوره پایه (2010-1980) و دهه 2050 (2065-2046) برای دمای کمینه مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ارزیابی مدل LARS-WG به بررسی میزان خطای داده های مشاهداتی و شبیه سازی با استفاده از شاخص های MSE، RMSE، MAE و همچنین ضریب تعیین (R2) پرداخته شد و مدل برای منطقه مناسب ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که مقدار دمای کمینه در دوره آینده نسبت به دوره پایه در منطقه شمال غرب افزایش خواهد یافت. این مقدار افزایش دمای هوا در سطح منطقه مورد مطالعه بر اساس مدل های HadCM3 و MPEH5 به طور متوسط، 9/1 و 7/1 درجه سانتی گراد تا افق 2065 نسبت به دوره پایه خواهد بود. نیمه شمالی منطقه شمال غرب ایران از تغییرات دمایی بالاتری نسبت به مناطق نیمه جنوبی برخوردار خواهد بود. در واقع مناطق سردسیرتر عرض های بالا، با تغییرات افزایشی بیشتری در مقدار دماهای کمینه مواجه خواهند شد. نتایج و دستاوردهای این تحقیق برای برنامه های بلند مدت در جهت اقدامات سازگارانه در مدیریت باغهای میوه، تولیدات کشاورزی و مدیریت منابع آبی حائز اهمیت است.
تحلیل جغرافیای انتخابات در استان آذربایجان غربی (تناسب تسهیم،جری ماندرینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات دانشی است که به تفاوت ها و تشابهات الگوهای انتخاباتی در قلمروهای جغرافیایی در سطح ملی می پردازد. به همین جهت میان الگوهای انتخاباتی با سایر ساختارهای اجتماعی رابطه برقرار می کند. علی رغم جامعیت جغرافیای انتخابات و تنوع موضوعات آن، دو موضوع مهم در جغرافیای انتخابات، به ویژه انتخابات پارلمانی یکی “تناسب در تسهیم کرسی های پارلمانی“ و دیگری “ جری ماندرینگ” است. استان آذربایجان غربی در مباحث جغرافیای انتخابات به واسطه اهمیت استان های مرزی و شرایط خاص قومیتی و زبانی از حساسیت خاصی برخوردار است و از این رو توجه به موضوع تناسب تسهیم و بحث جری ماندرینگ در این استان ضروری به نظر می رسد. این مقاله که برگرفته از یک تحقیق جامع در خصوص دو موضوع "تناسب تسهیم"و" جری ماندرینگ" است، تمام حوزه های انتخابیه استان در یازده دوره مجلس شورای اسلامی را در بر می گیرد. داده های پژوهش با روش کتابخانه ای استخراج و تحلیل آن با استفاده از نرم افزار Spss در محیط GIS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که درحوزه های انتخابیه استان آذربایجان غربی "تناسب تسهیم" کرسی به جمعیت کمتر وجود دارد. و بررسی جری ماندرینگ در این استان نشان از آن دارد که " جری ماندرینگ " واقع نشده است.
تحلیل و سنجش رابطه کلیشه های جنسیتی و توانمندسازی زنان در نواحی فقیرنشین شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال بازنگری مفهوم توسعه پایدار، امروزه کشورهای در حال توسعه، در پی جلب مشارکت زنان در فرآیند توسعه می باشند. در سکونت گاه های غیررسمی، یکی از موانع توانمندسازی زنان در نقش آفرینی آن ها در فرایند مشارکت در ساماندهی محلات مسکونی خویش، وجود عقاید قالبی یا کلیشه هاست. کلیشه ها نقشی غیرقابلیتی به زنان داده اند. به طوری که آن ها هیچ فرصتی برای کسب قدرت و توانمندی نمی یابند. بنابراین در روند توانمندسازی زنان، مطالعه ساختارهای بازدارنده فرهنگی حائز اهمیت است. هدف این مقاله تحلیل رابطه کلیشه های جنسیتی و توانمندسازی زنان در سکونت گاه های غیررسمی است. همچنین رابطه توانمندسازی زنان با متغیرهای زمینه ای نظیر سن، تأهل، تحصیلات، وضعیت اشتغال و مهاجرت سنجیده می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی- کاربردی و از نظر روش، پیمایشی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، زنان 18 سال به بالای ساکن در سکونت گاه های غیررسمی شهر ایلام می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقاتی متناسب با حجم و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، 377 نفر انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (89/0) بدست آمد. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، از آزمون های همبستگی پیرسون، دو نمونه ای مستقل (T)، تحلیل واریانس (F) و تحلیل رگرسیونی بهره گرفته شد. از نرم افزار AMOS نیز برای مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین توانمندسازی زنان و میزان اعتقاد به کلیشه های جنسیتی با اطمینان لازم رابطه معناداری وجود دارد. همچنین متغیرهای زمینه ای همچون سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، مهاجرت و وضعیت اشتغال رابطه معناداری با توانمندسازی زنان دارند. از این رو توانمندسازی آنان در این زمینه ها، بسترهای ظرفیت سازی اجتماعی محلی را فراهم می آورد.
ارزیابی مؤلفه های کیفی-ادراکی فضاهای سبز در ارتقاء حس رضایتمندی و سرزندگی ساکنان محلات اطراف آن (نمونه های مورد مطالعه پارک ائل گلی و پارک ولیعصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط های طبیعی- از جمله فضاهای باز و سبز- مزایای گسترده ای برای جمعیت های شهرنشین دارند. تأمین فضای باز و سبز تحت شرایط توسعه ی متراکم، از چالش های مهم شهرها به شمار می رود و طیف گسترده ای از مطالعات مربوط به موضوع فضاهای سبز است. از طرف دیگر فضای سبز کیفی روز به روز به عنوان عاملی مهم برای کیفیت زندگی در نواحی شهری و جزئی کلیدی برای برنامه ریزی و طراحی پایدار شهری شناخته می شود. در این بین، ادراک بازدیدکنندگان فضای سبز شهری و ویژگی های فضای سبز یک عامل اصلی برای درک مکانیزم چگونگی مزایای ملموس و نامشهود اکوسیستم های حاصل از فضای سبز شهری است. با توجه به تبلور کیفیات مثبت فضاهای سبز شهری در دو مشخصه ی ادراک سرزندگی و رضایتمندی استفاده کنندگان از آن؛ در این مقاله مؤلفه های ذهنی رضایتمندی و سرزندگی در رابطه با زیر کیفیت های ذاتی و زیر کیفیت-های مرتبط با استفاده در فضای سبز در محلات مجاور پارک ائل گولی و ولیعصر تبریز به روش کمی، با ابزار پرسشنامه و به صورت پیمایشی مورد ارزیابی واقع گردید. بررسی پیمایشی میان ساکنان مجاور دو پارک (تعداد= 388نفر) انجام شد. در پرسشنامه، از ویژگی های مختلف محیط پارک ازجمله: ویژگی های فیزیکی، طبیعی بودن، گشوده بودن، آرامش، تسهیلات، ارزش تاریخی-فرهنگی و امنیت، قابلیت دسترسی، قابلیت استفاده، تنوع فعالیت، نگهداری و دلبستگی به محیط پارک، پرسش به عمل آمد. پس از جمع آوری داده ها، از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار آموس گرافیک برای انجام تحلیل استفاده گردید. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که قابلیت استفاده، قابلیت دسترسی و آرامش محیط پارک، تأثیر مثبت معناداری بر رضایتمندی ساکنان در دو پارک دارند ولی تسهیلات محیط پارک بر عدم رضایتمندی تأثیر معناداری دارد. همچنین متغیر گشوده بودن محیط پارک، تأثیر مثبت معناداری بر سرزندگی ساکنان دارد. تحلیل نتایج این پژوهش به اهمیت ابعاد ادراکی در مقابل ابعاد فیزیکی فضاهای سبز در طراحی و برنامه ریزی شهری تأکید می کند.
تحلیل اثربخشی طرح های توسعه شهری در توسعه مسکن با رویکرد آینده پژوهی (موردی: منطقه 3 شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله توسعه مسکن و برنامه ریزی برای آن در قالب طرح های توسعه شهری با حداقل هزینه و حداقل مداخلات برای ایجاد شرایط زیست بهینه در فضای شهری، از اهداف آرمانی مدیریت شهری است. از طرفی، تحقق اهداف طرح های توسعه شهری، درگروی توسعه مسکن پایدار و با کیفیت است. که در آن به لحاظ فرمی، زیبا و منطبق بر شرایط محیطی، با میزان ماندگاری و طول عمر بالا، رعایت استانداردهای ساخت وساز، امنیت بالا و مصرف انرژی پایین رعایت گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال تبیین و تحلیل نقش طرح های توسعه شهری بر سیاست های توسعه مسکن با رویکرد آینده پژوهشی در منطقه 3 شهر زنجان است. گردآوری داده ها با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری شامل گروه متخصصین شهری است که با روش نمونه گیری گلوله برفی، 30 نفر برای پانل دلفی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل عاملی، آزمون رگرسیون چندگانه و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعادلی با کمک نرم افزارهایSPSS و Scenario Wizard استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که همبستگی بین «طرح های توسعه شهری» با «توسعه مسکن» برابر 539/0 است. و شاخص «مدیریتی» با ضریب (444/0=β) بیشترین همبستگی را بر «طرح های توسعه شهری» دارد. همچنین، مهمترین الگوی پایدار توسعه و تولید مسکن در قالب ضوابط طرح های توسعه شهری در منطقه 3 شهر زنجان مبتنی بر کیفیت مسکن با ضریب تاثیر9+ ؛ قیمت مسکن با ضریب تاثیر 3+ ؛ بد مسکنی با ضریب تاثیر 3+ ؛ بهداشت محیط با ضریب تاثیر 2+ ؛ و حل مناقشات حقوقی مالکیت با ضریب تاثیر 1+ است.
ارزیابی ترجیحات در منظر ورودی های شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، کشورهای دنیا با روند رو به رشد شهری شدن و رشد روزافزون شهرنشینی روبه رو بوده، رشد سریع جمعیت در نواحی شهری پیامدهای منفی بر زندگی شهرنشینان داشته است و باعث گردیده شهرها به شکل نسنجیده گسترش یابند. استفاده بی رویه از اراضی حاشیه شهرها موجب تحولاتی چشمگیری در سیمای حومه و ورودی شهرها گردیده ورودی های امروز که تنها به عنوان عنصری جهت مشخص کردن محدوده شهر عمل می کنند، عناصری تزیینی هستند که در میانه میدان ورودی شهرها جای گرفته اند. ورودی شهرها فارغ از زمینه شناختی آن، با فرم ها و اشکالی مشابه یکدیگر ساخته می شوند که بار معنایی خاصی را به دنبال ندارند و میتوان گفت ورودی ها فاقد هویت بوده است. نکته مهم اینجاست که این تغییر و تحولات به همسانی و یکنواختی اغلب ورودی ها منجر و نقش منظر ورودی شهر تا حدودی به فراموشی سپرده شده است و همین موضوع، علت اصلی توجه به ورودی هاست. هدف این پژوهش بررسی منظر مناسب ورودی شهر سقز ، ارزیابی ترجیح کاربری های مناسب در ورودی شهر و تأمین احتیاجات اولیه مسافرین و مردم بومی می باشد. نتایج حاصل از این بررسی براساس نظریات مردم نشان میدهد ترجیحات به پیاده راه های سبز، پارک یا تفرجگاه های تفریحی و مراکز درمانی در محور ورودی های شهر سقز در اولویت اصلی قرار داشته است. همچنین نتایج پرسشنامه تصویری نشان میدهد دید به مناظر طبیعی، دید گسترده، وجود فضاهای سبز، المان و نشانه های شهری و کاربریهای خدماتی در مطلوبیت فضاها مؤثر بوده اند.
بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام اداره امور شهر در طی صد سال گذشته به جهت ضعف نهادهای مدنی و محلی، نداشتن جایگاه تعریف شده تشکیلاتی در سلسه مراتب تشکیلاتی کشور و عدم مشارکت در برنامه ریزی به واسطه ماهیت برنامه ریزی متمرکز و از بالا به پایین باز مانده است. امروزه کلانشهر تهران بعنوان کلانشهری که می بایست نقش بین المللی در سطح منطقه و نقشی ملی در داخل کشور ایفا کند، برخوردار از مسائل و مشکلات عدیده است، که عمدتا بواسطه عدم توسعه اجتماعات محلی و شکل گیری حکمروایی خوب شهری است.از این رو در این پژوهش سعی بر آن شده است که به نقش وجایگاه سازمان های مردم نهاد به عنوان یک ظرفیت نهادی در تحقق و بهبود فرآیند حکمروایی جهت افزایش مشارکت اجتماعات محلی پرداخته شود. پژوهش حاضر از منظر هدف ، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده توصیفی - پیمایشی است .برای دستیابی به این هدف ، نمونه ای از مسئولین و فعالین سازمان های مردم نهاد کلان شهر تهران ، انتخاب و مورد پیمایش قرار گرفته است. جامعه آماری شامل مدیران سازمان های مردم نهاد مناطق 22 گانه کلان شهر تهران (150 نفر)می باشندکه با استفاده از معادله کوکران، تعداد نمونه آماری برابر با 109 نفر ارزیابی شد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه گیری، 109 نفر نمونه آماری از بیست و دو منطقه کلانشهر تهران انتخاب شدند و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از آزمون رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که به طور کلی سازمان های مردم نهاد در تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری کلان شهر تهران نقش دارند،اما این سازمان ها با وجود آن که بر تحقق پذیری مولفه های مشارکت و پاسخگویی کلان شهر تهران مثمر ثمر می باشند، اما در برآورده ساختن مولفه های قابلیت اطمینان، شفافیت و همچنین کارآئی نقش قابل قبولی ندارند.
ارزیابی مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز زنوزچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز زنوزچای- واقع در شمال شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی- مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا طریق تهیه نقشه های پهنه بندی نئوتکتونیک، سیلاب و زمین لغزش صورت گرفت. پهنه بندی فعالیت های تکتونیکی نسبی (Iat) از طریق میانگین گیری و ترکیب شاخص های ژئومورفیک گرادیان طولی آبراهه، انتگرال هیپسومتریک، شکل حوضه زهکشی، سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به عمق دره و فاکتور عدم تقارن حاصل می شود. نقشه های پهنه بندی مخاطرات سیلاب و زمین لغزش از طریق ترکیب لایه-های موضوعی با بهره گیری از مدل فرایند تحلیل شبکه (ANP) در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شدند. داده های بارش، تصاویر مدل رقومی ارتفاع (DEM)، نقشه های زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای Sentinel مهم ترین داده های مورد استفاده در تحقیق حاضر می باشند. نتایج حاصل از شاخص های ژئومورفیک بیانگر این است که بخش قابل توجهی از آنومالی های این شاخص ها از اختلافات سنگ شناسی حوضه نشات می گیرند. پهنه بندی تکتونیک فعال منطقه نیز حاکی از ضعف نسبی فرایندهای نئوتکتونیکی و جنبش گسل های منطقه و غلبه فرایندهای فرسایشی می باشد. در رابطه با خطر وقوع سیلاب نتایج مدل ANP نشان داد که متغیرهای شیب، فاصله از رودخانه و تحدب سطح زمین اهمیت بالاتری در پخش سیلاب برعهده دارند. از نظر خطر وقوع سیلاب، درحدود 4 درصد از سطح حوضه زنوزچای در کلاس خطر بسیار زیاد و 4/7 درصد در کلاس خطر زیاد واقع شده است. پهنه های خطرناک منطبق بر بستر دره های دو آبراهه اصلی حوضه می باشند و درنتیجه، بخش هایی از سکونتگاه های موجود در این دره ها در معرض سیلاب های مخرب قرار دارند. درنهایت، براساس نتایج مدل ANP سه متغیر شیب، لیتولوژی و بارش اهمیت بالاتری در احتمال وقوع زمین لغزش های منطقه دارند. درحدود 16 درصد حوضه زنوزچای در کلاس خطر زیاد و 7 درصد آن در کلاس خطر بسیار زیاد زمین لغزش واقع شده اند. وقوع زمین لغزش در قسمت های میانی حوضه به دلیل مجموعه ای از شرایط، مانند حضور شیب و سازندهای زمین شناسی مستعد، از احتمال بالاتری برخوردار است.
بازآفرینی ساختار فضایی محلات سنتی با رویکرد احیای استخوان بندی آنها مطالعه ی موردی: محله ی حکم آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: محلات و بافت های قدیمی به عنوان کانون اولیه ی زیست ساکنان شهرها نقش تأثیرگذاری در حیات شهروندان داشته اند؛ و وجود یک یا چند مرکز محله در ساختار فضایی آن باعث می شد هویت کالبدی محله نمود بیش تری پیدا کند. با ورود مدرنیسم این محلات فرصت انطباق با شرایط موجود را نداشته و در اثر خیابان کشی های صورت گرفته، بافت منسجم خود را به مرور زمان از دست داده اند و کارکرد مراکز محلات در معرض تخریب قرار گرفته و تبدیل به محیطی کم رونق برای ساکنین خود شده ؛ که این امر باعث کم رنگ تر شدن فعالیت های اجتماعی موجود در محله شده است. اهدف پژوهش: ارائه راهبرد بازآفرینی ساختار فضایی وضع موجود محله حکم آباد جهت ایجاد یک فضای شهری سرزنده. روش پژوهش : روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و راهبرد پژوهش، نمونه ی موردی می باشد. در ابتدا به منظور شناخت ساختار کلی محله علاوه بر مطالعه ی پیشینه ی محله و بررسی اسناد کتابخانه ای به مطالعه و بررسی نقشه های هوایی و برداشت های میدانی پرداخته شد و در ادامه با تجزیه و تحلیل اطلاعات، راهنمای بازآفرینی مراکز محله و معیارهای آن تبیین شد و در گام آخر پژوهش، مدل بازآفرینی محدوده مبتنی بر اهداف انجام گرفت. یافته ها: بازآفرینی مرکز محله حکم آباد از طریق شناسایی دقیق کالبد محله و خلق فضاهای نو در لابه لای ساختار سنتی با اتکاء به ضرورت ها و نیازهای زمانه و جایگاه گذشته ی محلات می تواند سبب حفظ نظام اجتماعی، اقتصادی و سازمان فضایی محله شده و سبب انتظام بخشی ساختار فضایی و کالبدی محله متناسب با شرایط و ویژگی های کالبدی و فضایی مختص آن شود. نتیجه گیری: ایجاد تغییرات در ساختار کالبدی– فضایی و کارکردی در مراکز محله حکم آباد به صورت یک ضرورت احساس می شود چرا که تقویت هویت کالبدی و احیای سرزندگی درون محله و انسجام بخشی به ساختار کلی محله بدون باززنده سازی مراکز این محله و گذر اصلی آن محقق نمی شود.
الگوی مدیریت راهبردی تاب آوری شبکه حمل و نقل درون شهری در منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی تاثیر گذارترین راهبردهای مدیریتی در تاب آوری حمل و نقل درون شهری در منطقه یک شهر تهران و ارائه الگو است. تحقیق حاضر پیمایشی و تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از خبرگان و مدیران و متخصصان حوزه مدیریت حمل و نقل شهری منطقه یک شهر تهران در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند در تحقیق شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است.[M1] پس از تدوین چهارچوب نظری و شناسایی معیارهای مدیریتی تاب آوری شبکه حمل و نقل درون شهری؛ گویه های مرتبط با راهبردهای مدیریتی طراحی و نظر خبرگان استخراج شد که با استفاده از نرم افزار spss و تکنیک تحلیل عاملی؛ پنج عامل: 1- بهبود ظرفیت سازمانی (5 گویه) 2- مدیریت سیستمی (9 گویه) 3- کاهش مخاطرات (4 گویه) 4- بهره گیری از زیرساخت ها (5 گویه) 5- استفاده از فن آوری اطلاعات (3 گویه) به عنوان معیارهای مدیریت راهبردی تاب آوری شبکه حمل و نقل درون شهری منطقه یک شهر تهران شناسایی و الگوی مورد نظر طراحی شد. با برنامه ریزی صحیح و کارآمد در راستای بهبود راهبردها و عملکرد مدیریتی در تاب آوری حمل و نقل درون شهری و توسعه پایدار زیست محیطی می توان گشایشی ایجاد کرد. اجرای بهینه حمل و نقل پایدار در صورت پایبندی به نگرش فرابخشی و هماهنگی دستگاه های اجرایی و مدیریتی می تواند سیستم حمل و نقل درون شهریِ تاب آوری را برای منطقه یک شهر تهران رقم زند.
بررسی عوامل موثر بر سازگاری و نیت کشاورزان در مقابل تغییرات اقلیمی در شهرستان مرودشت: تلفیق نظریه های انگیزش حفاظت و ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تلاش نمود تا با بهره گیری از دو نظریه ی انگیزش حفاظت و ارزش های فرهنگی به تحلیل عوامل مؤثر بر سازگاری و نیت کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی در میان کشاورزان پرداخته است. جامعه ی آماری این مطالعه، کشاورزان از استان فارس، شهرستان مرودشت بودند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 256 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای محقق -ساخت جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و پایایی آن به کمک یک مطالعه ی پیش آهنگ و محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (70/0– 83/0) تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل مفهومی این مطالعه برازش بسیار خوبی با داده ها داشت و علاوه بر این مقادیر شاخصهای پایایی مرکب، واریانس استخراجی، حداکثر واریانس مشتر و متوسط واریانس مشترک روایی همگرا و واگرای متغیرهای مورد مطالعه را تایید کردند. با توجه به یافته های مطالعه ارزش فرهنگی مساوات طلبی اثری مستقیم مثبت و معنی دار و همچنین ارزش فرهنگی تقدیرگرایی اثری مستقیم منفی و معنی داری بر باور به تغییرات دارند. نتایج همچنین نشان داد که از میان متغیرهای نظریه ی ارزش های فرهنگی، تقدیرگرایی، فردگرایی و مساوات طلبی و همچنین از میان متغیرهای نظریه ی انگیزش حفاظت، ناسازگاری، ارزیابی سازگاری، ادراک ریسک و باور به تغییرات اقلیمی بر نیت سازگاری در مقابل تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بودند. در مجموع چارچوب نظری مطالعه توانست 48 درصد از تغییرات واریانس نیت سازگاری کشاورزان در برابر تغییرات اقلیمی را تبیین نماید.
پیش بینی اثر تغییر اقلیم برشاخص های خشکسالی (SPI) و (SDI) در حوزه آبخیز ملایر با استفاده از سری زمانیARIMA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بررسی اثر تغییر اقلیم و پیش بینی خشکسالی ها در برنامه ریزی و مدیریت منابع آب بسیار مورد توجه قرار گرفته است . در تحقیق حاضر ابتدا تغییرات احتمالی اقلیم روی دما و بارش حوزه آبخیز ملایر در دوره آماری 1992- 2014 بررسی و پیش بینی های ماهانه، فصلی و سالانه برای دوره آماری (2021-2030) تحت سه سناریوی A2، B1 و A1B با استفاده از مدل گردش عمومی HadCM3 انجام و برای ریز مقیاس نمایی از مدل LARS- WG و از سری زمانی ARIMA ضربی و معیارهای AIC و SBC و آزمون پرت-مانتو در پیش بینی بارش و از شاخص های SPI ،SDI برای پیش بینی خشکسالی برای دوره (1397-1418) ایستگاه های هیدرومتری مرویل، پیهان و وسج استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از افزایش بارش و دما در هر سه مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه در دوره آینده بوده و نشان می دهد که بزرگترین خشکسالی هواشناسی برای دوره پایه در سال 79- 1378 به میزان 96/1- رخ داده و در سال 18- 1417 به میزان 4/2-رخ می دهد. بررسی ها نشان داد که شدت وقوع خشکسالی های متوسط و شدید در دوره آماری آینده در ایستگاه های مرویل، پیهان و وسج افزایش می یابد و سبب کاهش دبی و خشکسالی هیدرولوژیکی می شود. نتایج حاصله بیانگر این است که به علت متغیر بودن میزان بارش و میانگین دمای هوا روند تغییرات خشکسالی ها در ماه های مختلف یکسان نبوده و طول دوره ، شدت و فراوانی خشکسالی در ماه ها و سال های مختلف متفاوت می باشد. بررسی مقادیر همبستگی (r) و میانگین مربعات خطا ( MSE ) بین مقادیر مشاهداتی و محاسباتی دبی و بارش در ایستگاه های مورد مطالعه بیانگر توانمندی بالای مدل ARIMA در شبیه سازی دبی ماهانه می باشد و می توان از آن در سایر حوزه های آبخیزکشور استفاده نمود.
ارزیابی پیشران های مدیریتی تأثیرگذار بر توسعه ی گردشگری تاریخی-فرهنگی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از نیروهای اقتصادی-اجتماعی بسیار مهم محسوب می شود که توسعه ی آن سبب بهبود اقتصاد، ارتقای سطح استاندارد زندگی جامعه ی میزبان، افزایش درآمد، افزایش تأسیسات و اشتغال زایی می گردد. در این راستا، به منظور توسعه ی گردشگری نیاز به برنامه ریزی جامع در ابعاد مختلف و مدیریت منسجم می باشد. با توجه به نقش مؤلفه های مدیریتی در توسعه ی گردشگری، تحقیق حاضر با هدف شناسایی پیشران های مدیریتی تأثیرگذار بر توسعه ی گردشگری تاریخی-فرهنگی تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر شیوه ی اجرا، پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان شهرداری منطقه تاریخی-فرهنگی شهر تبریز بوده که حجم نمونه بر اساس روش دلفی 100 نفر برآورد شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهمترین پیشران های مدیریتی تأثیرگذار بر توسعه ی گردشگری بافت تاریخی-فرهنگی ظرفیت های برون سازمانی، ظرفیت های درون سازمانی و ضوابط و تعاریف پروژه ها می باشند که به ترتیب ضریب حاصل از مدل ساختاری برای آنها 71/0، 63/0 و 56/0 به دست آمده است. همچنین در بین متغیرهای فرعی نیز بیشترین تأثیرگذاری مربوط به متغیرهای شکل گیری تعامل نهادی با سایر سازمان های دولتی و خصوصی در راستای توسعه ی گردشگری محور تاریخی-فرهنگی، توانایی تقویت مکانیزم های بومی و محلی در راستای توسعه ی گردشگری تاریخی-فرهنگی و شناخت هدفمند مسائل بافت تاریخی و انعطاف پذیری در برنامه های بافت تاریخی در راستای توسعه ی گردشگری به ترتیب با ضرایب 77/0، 72/0 و 65/0 می باشد.
تحلیل تأثیر تغییرات اقلیم شهری بر میزان توزیع فضایی جمعیت با تأکید بر جزایر حرارتی نمونه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول قرن بیستم آب و هوای زمین تعادل خود را از دست داده و دما رو به افزایش گذاشته است و اقلیم در حال تغییر و گرمایش جهانی در حال وقوع است. تغییرات اقلیمی از مباحث مهم اقلیمی است که در سال های اخیر افکار پژوهشگران و حتی سران حکومت ها و سازمان ها را به دلیل اثراتی که بر فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی دارا می باشد، به خود مشغول داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اثرات توزیع فضایی جمعیت شهر ساری بر تغییر اقلیم شهری با تأکید بر جزایر حرارتی می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و به لحاظ هدف، ماهیتی کاربردی – توسعه ای دارد. اطلاعات لازم برای پژوهش از سازمان های مدیریت شهری و ارگان هایی که مرتبط با موضوع پژوهش بوده اند، بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها به جهت بررسی میزان توزیع فضایی جمعیت در هر یک از مناطق شهر ساری، از مدل آنتروپی شانون نسبی و برای محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی معادله عددی – نظری Oke به کار گرفته شده است. برای تولید نقشه ها از نرم افزارArcGIS و برای بررسی ضریب اسپیرمن از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که ارتباط مستقیمی میان شاخص توزیع فضایی جمعیت در نواحی و بیشینه جزایر حرارتی در شهر ساری وجود دارد به طوری که هر ناحیه که توزیع فضایی جمعیت زیاد بوده است، میزان جزایر حرارتی نیز متوسط رو به بالا بوده است. لذا در جهت رفع معضلات ناشی از بروز جزایر حرارتی در شهر لازم است تا به مقوله توزیع فضایی جمعیتی شهر در برنامه ریزی جهت طرح های توسعه شهری توجه بیشتری شود.
بررسی و تحلیل ارتباط نوسانات گرد و غبار با نوسانات دما و بارش غرب و جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرد و غبار یکی از مهم ترین پدیده هایی است که در سال های اخیر مشکلات متعددی را در زمینه های مختلف در ایران ایجاد کرده است . نوسانات متغیرهای اقلیمی نظیر دما و بارش در شدت و فراوانی رخداد این پدیده بسیار موثر است . بنابراین لازم است تا ضمن بررسی ارتباط بین نوسانات این متغیرها با پدیده گرد و غبار، تغییرات فضایی آنها نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد . این پژوهش به منطور بررسی ارتباط بین نوسانات دما و بارش با پدیده گرد و غبار و تحلیل فضایی تغییرات آنها در منطقه غرب و جنوب غرب ایران انجام گرفته است . در این پژوهش داده های روزانه تعداد ۳۰ ایستگاه سینوپتیک ناحیه ی غرب و جنوب غرب ایران طی دوره آماری ۲۰۱۶-۱۹۶۲ در زمینه متغیرهای بارش، دما و گرد و غبار از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردیده است و با توجه به یکسان نبودن طول دوره آماری در همه ایستگاهها، دوره آماری ۲۰۱۶-۱۹۸۵ انتخاب و سپس مورد استفاده قرار گرفته است.هم چنین به منظور ارزیابی نوسانات متغیرهای مورد مطالعه از روشهای تحلیل طیفی و به منظور بررسی رفتار فضایی این پدیده ها از الگوهای خود همبستگی فضایی استفاده شده است . نتایج حاصل از تحلیل خودهمبستگی فضایی با شاخص موران نشان داد که پدیده گرد و غبار در غرب و جنوب غرب ایران با دما، بارش و روزهای خشک دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. نتایج حاصل از تحلیل لکه های داغ نیز متمرکز شدن و خوشه ای شدن گرد و غبار در غرب و جنوب غرب ایران را نشان می دهد .
واکاوی عوامل بنیادین اثرگذار بر توسعه کارآفرینی گردشگری با استفاده از تحلیل مقایسه کیفی مجموعه فازی (مطالعه موردی شهرستان کوهرنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، درصدد بررسی این است که جامعه مورد مطالعه باید چه شرایطی را داشته باشد تا بتواند در مسیر توسعه کارآفرینی گردشگری حرکت کند. این پژوهش، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق از افراد فعال حوزه گردشگری در مناطق روستایی شهرستان کوهرنگ تشکیل شد. نمونه 244 نفری از فعالان گردشگری به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه در اختیار آنها قرارگرفت. توزیع نمونه، براساس آمار سازمان گردشگری استان، به نسبت تعداد فعالان گردشگری در مناطق روستایی شهرستان کوهرنگ صورت گرفت. از روش تحلیل مقایسه کیفی، که در ارائه راه حل های مختلف و تحلیل سیستماتیک مزیت دارد؛ برای تحلیل داده ها استفاده شد. در مجموع، چهار شاخص "اقتصادی"، "اجتماعی-فرهنگی"، "محیطی" و "زیرساختی" در قالب شرایط اثرگذار، وارد تحلیل شد. تحلیل منفرد نشان داد که شاخص "زیرساختی" با شش تکرار، بیشترین حمایت را از نتیجه دارد. با این وجود، هر کدام از شرایط به صورت جداگانه تنها شرط لازم برای توسعه کارآفرینی گردشگری است و هر کدام از شرایط در صورتی منجر به نتیجه می شوند که با شرایط دیگر ترکیب شود. در تحلیل ترکیبی، به طور کلی چهار ترکیب علی شرایط با کفایت نظری مقبول به دست آمد. ترکیب "شرایط اقتصادی" و "شرایط زیرساختی" با ضریب پوشش 81/0 و ضریب سازگاری 89/0 بیشترین تاثیر را بر توسعه کارآفرینی گردشگری دارد. پس از آن، ترکیب "شرایط اجتماعی-فرهنگی"، "شرایط اقتصادی" و "شرایط محیطی" با ضریب پوشش 72/0 و ضریب سازگاری 94/0 دومین ترکیب اثرگذار است؛ ترکیب سوم "~ شرایط محیطی" و شرایط زیرساختی" با ضریب پوشش 64/0 و ضریب سازگاری 87/0؛ و آخرین ترکیب اثر گذار "~ شرایط اقتصادی" و "شرایط محیطی" و "شرایط زیرساختی" با ضریب پوشش 49/0 و ضریب سازگاری 86/0 کمترین تاثیر را بر توسعه کارآفرینی گردشگری دارد.
بررسی سازگاری کاربری های شهری در راستای افزایش تاب آوری در برابر زلزله، مطالعه موردی منطقه 4 شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان آسیب ها و صدمات ناشی از زلزله در شهرها در بسیاری از موارد نشان داده است درصد بالایی از صدمات به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به وضعیت نامطلوب برنامه ریزی و کاهش خطرات شهری مربوط می شده است. در واقع می توان گفت علل عمده آسیب ها و تلفات ناشی از زلزله را علاوه بر بی توجهی و سهل انگاری در رعایت استانداردهای ایمنی سازه ها، در فقدان اصول و طرح های شهرسازی مناسب نیز می بایست جستجو کرد. قابل ذکر است که یکی از مباحث شهرسازی و برنامه ریزی شهری که می تواند در کاهش اثرات زلزله و افزایش تاب آوری شهری مؤثر بیفتد سازگار بودن کاربری های شهری نسبت به همدیگر می باشد. در این پژوهش با توجه به نحوه همجواری کاربری های شهری نسبت به یکدیگر و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) به ارزیابی سازگاری کاربری های شهری منطقه 4 شهر تبریز پرداخته شده است. در این پژوهش ابتدا کل کاربری های شهری محدوده موردمطالعه در 10 کاربری، طبقه بندی شده است و سازگاری هر کاربری نسبت به سایر کاربری ها مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با استفاده از مدل AHP به تلفیق لایه های کاربری در محیط GISمبادرت شد و در نهایت نقشه سازگاری کاربری های شهری منطقه 4 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد 5.9 درصد از کاربری های شهری منطقه 4 نسبت به همدیگر، در برابر زلزله با هم کاملاً ناسازگار و 43.9 درصد از کاربری های شهری نسبت به هم کاملاً سازگار می باشند.