با توجه به وسعت نارضایتیها در سازمان های امروز به ویژه در دانشگاه ها، شناخت عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی به عنوان مجریان اصلی برنامه های آموزش عالی الزامی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی با رضایت شغلی و رضایت سازمانی آنان صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. از بین 194 نفر عضو هیأت علمی 122 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. پرسشنامه محقق ساخته سنجش رضایت شغلی و رضایت سازمانی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی با رضایت شغلی و هم چنین رضایت سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که بین رضایت شغلی و رضایت سازمانی اعضاء هیأت علمی نیز رابطه معنیداری وجود دارد.
بازسازی فرایند ( مهندسی مجدد ) یکی از رویه های مدیریت می باشد که در آن مسئولان تمام واحدها و دوایر سازمانی گرد هم می آیند و به صورت هم زمان در ساختار ، فرهنگ ، تکنولوژی اطلاعات تغییرات اساسی می دهند تا در ارائه خدمات به مشتری ، بهبود کیفیت ، کاهش هزینه و سرعت در انجام امور عملکرد سازمان را بهبود بخشند . شرط اول برای مهندسی مجدد ( بازسازی فرایند ) پذیرفتن تغییرات سریع و انقلابی در فرایندها می باشد و به عبارت دیگر مهندسی مجدد با تفکر بریدن از مقررات و قواعد کهنه و منسوخ و جدایی از آن فرضیاتی که بر کارها حاکم بوده شروع می شود و سعی در دیجاد فرایندهای جدید می باشد مهندسی مجدد در روندی است که سازمان از حالت وظیفه گرایی به سوی فرایند محوری حرکت می کند ...
مدیریت تعارض یکی از مسائل مهمی است که راهنمای علمی مدیر در مواجهه با موقعیتهای متعارض بوده و در شکل دهی رفتار آنها برای اتخاذ تصمیمات جهت مقابله با تعارضات سازمانی مؤثر خواهد بود. از آنجا که هر مدیری در محیط سازمان خود با تعارض روبروست و هر رفتار و نحوه برخورد هر مدیر هنگام تعارض با کارکنان و یا ایجاد تعارض بین خود کارکنان، در فشار روانی آنان مؤثر است، به همین منظور به جهت استفاده بهینه از تعارضات که موجب اثرات سودمند بر کارکنان میشود و موجب فشار روانی کمتر در آنان میگردد، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبکهای مدیریت تعارض و میزان استرس شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین سبکهای مدیریت تعارض رقابتی، همکاری، اجتناب و مصالحه با استرس شغلی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد ولی سبک انطباق، هیچ رابطه معناداری با استرس شغلی کارکنان نشان نداد، و اینکه کارکنان در موقعیتهای مختلف از سبکهای مختلف استفاده میکنند اما سبک غالب کارکنان (در اکثر اوقات) سبک همکاری میباشد. همچنین مشخص گردید که میزان استرس کارکنانی که مدیرانشان از سبک اجتناب استفاده میکنند از کارکنانی که مدیرانشان از سبک همکاری استفاده میکنند بیشتر است و در نهایت اینکه سبکهای مدیریت میتوانند در کاهش یا افزایش میزان استرس شغلی کارکنان تأثیر معناداری داشته باشند.