غلامحسین غلامحسین زاده

غلامحسین غلامحسین زاده

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
۲۱.

تحلیل رساله الطیر شیخ اشراق بر پایه روایت شناسی

کلید واژه ها: روایت شناسی ژنت سهروردی تودوروف رساله الطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۴۷
شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) یکی از متفکران بزرگ ایران است که بیشتر در حوزه فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و چنانکه باید منتقدان ادبی، آثار او؛ به ویژه رساله های فارسی او را که به شکل حکایت های تمثیلی ـ رمزی نوشته شده اند، مورد نقد و بررسی قرار نداده اند. به کارگیری نظریه های نقد ادبی جدید در تحلیل روایت های سهروردی و دیگر نویسندگان دوران کلاسیک می تواند ارزش های نهفته این گونه آثار را بهتر نمایان سازد. در این پژوهش سعی شده است با تمرکز بر علم «روایت شناسی» انسجام ساختاری و روایی داستان تمثیلی «رساله الطیر»، نقد و بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد سهروردی استفاده مناسبی از راوی اول شخص داشته و در بهره گیری از شگردهای مختلف از جمله در استفاده از زمان، ایجاد زمان سمبلیک و تعلیق مانند داستان نویسان مدرن امروزی عمل کرده است.
۲۲.

رفتارشناسی مکر و نیرنگ در جامعه استبدادی از نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی مولانا مکر و نیرنگ در مثنوی ادبیات و نظام اجتماعی رفتارشناسی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۵ تعداد دانلود : ۸۰۹
مولانا مطابق اسلوب قرآنی با دسته بندی مکر و نیرنگ به دو نوع کلی ممدوح و مذموم، ضمن تبیین پیامدها و تاثیرات آن در جامعه، رفتار و افکار شخصیتهای داستانی خویش را به عنوان الگوهای رفتاری هر جامعه در حوزه های فردی، اجتماعی و سیاسی به نمایش می گذارد. بررسی این موضوع در مثنوی به ما در اثبات این نکته نیزکمک می کند که مثنوی معنوی را درکنار عقیده مشهور - که آن را از «بزرگترین حماسه های روحانی بشر» می داند - می توان یکی از « بزرگترین آثار جامعه شناسی و روان شناسی بشر» به شمار آورد. اهمیت اجتماعی و روانشناسانه این موضوع و بسامد فراوان مضمون «مکر و نیرنگ» در داستانهای مثنوی و کم توجهی محققان به نقد و بررسی آن در مثنوی به عنوان موضوعی مستقل، سبب شد، نگارندگان این مقاله با استفاده از نظریه های برخی رفتارشناسان و روانشناسان اجتماعی با روش توصیفی – تحلیلی به تبیین و تحلیل این موضوع در مثنوی بپردازند و ضمن اشاره به داستانهای مکر محور مثنوی و استفاده از آنها اختصاصا بر داستان «موسی و فرعون» تاکید ورزند.
۲۳.

نقد و تحلیل حکایات کرامتهای مولانا در رساله سپهسالار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی کرامات رساله سپهسالار داستان نقد ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۷
کرامات به اعمال خارق عادتی گفته می شود که از اولیا سر می زند. از روزگاران گذشته تا امروز، حکایات فراوانی درباره کرامات از اولیا نقل و شایع شده که یکی از دلایل عمده آن، کرامت خواهی و کرامت جویی کسانی بوده است که داستانهای کرامتی را با آرزوها و خواسته های خود هماهنگ دیده اند. از دلایل دیگر رواج آن می توان به بیان کرامات در قالب داستانهای جذاب اعتقادی مردم به مشایخ و بزرگان اهل معنا اشاره کرد. فریدون بن احمد سهپسالار که چهل سال مرید و ملازم مولانا بوده، چهل حکایت از کرامات مولانا در بخش کرامات رساله خود آورده است. نقد و بررسی این حکایات نشان می دهد که هرچند حدود یک چهارم آنها فاقد درونمایه های کرامتی است، دارای ویژگیهای دیگری است که به اهداف کرامت نامه نویسی کمک شایانی می کند. سایر حکایات نیز غالبا از نظر موضوع و ساختار با اصول و معیارهای داستانپردازی و نقد ادبی مطابقت دارد و از ارزش ادبی ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر چون در حکایات کرامتی رساله سپهسالار تا حد امکان، اصول واقعگرایی رعایت شده، کرامات نقل شده در این کتاب واقع نما و باورپذیر شده و از نظر اصول و شگردهای داستانپردازانه نیز ارزش و اهمیت ویژه ای یافته است. تطبیق بعضی از حکایات سپهسالار با قواعد ریخت شناسی داستانهای پریان نشان می دهد که این حکایات با ساختار حکایات پریان نیز سازگار است. همین ویژگیها سبب شده است که مناقب نامه نویسان بعدی مولانا همه از حکایات رساله سپهسالار بهره بجویند.
۲۴.

مثال و خیال در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی مولوی عالم مثال هستی شناسی مثنوی قوه خیال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۹۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
مولوی یکی از برجسته ترین عارفان اهل حکمت در تاریخ تفکر فارسی است و همین امر سبب شده است تا اثر ارزنده او مثنوی، سرشار از مفاهیم عرفانی- حکمی باشد. از جمله این مفاهیم، مفهوم عالم مثال است که تاکنون اهل حکمت بیشتر در آن تأمل کرده­اند و کمتر مورد توجه اهل عرفان و ادبیات قرار داشته است. در این پژوهش سعی شده است مفهوم عالم مثال و حس مرتبط با آن یعنی قوه خیال و رابطه بین آن دو در مثنوی مولوی بررسی و تحلیل شود. نتایج به دست آمده نشان می­دهد که از نظر مولوی، عالم مثال و نیروی خیال، مفاهیمی هستی­شناسانه و معرفت­شناسانه هستند که تأمل در آن­ها چگونگی رابطه انسان با جهان و عالم ماورای ماده و نحوه دریافت های عرفانی و شهودی عارفان و حتی شاعران عارف را تبیین می کند.
۲۶.

بررسی و نقد ابعاد شکلی زبان در آثار شاعران شاخص جریان شعر گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۹ تعداد دانلود : ۸۰۸
در فرایند پدید آمدن شعر، تمامی عناصر دخیل در قالب زبان شکل می گیرد. به همین دلیل قطعاً زبان، یکی از اساسی ترین عوامل در آفرینش شعر است. شعر گفتار، شاخه ای نوظهور از شعر معاصر در دو دهه اخیر (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعی بهره گیری از قابلیت های موجود در لایه های مختلف زبان مرسوم در میان توده مردم هستند، بررسی ابعاد شکلی زبان در این جریان شعری در درجه اول اهمیت قرار می گیرد. از آنجا که خودِ این جریان شعری در ادبیات دانشگاهی چندان مورد توجه قرار نگرفته است، معرفی و تبیین ویژگی های شکلی و محتوایی آن گامی مهم در شناخت تحولات ادبی معاصر است. به همین منظور در این مقاله کوشش می شود تا ضمن تعریفی مختصر از شعر گفتار و پیشینه آن، ویژگی های زبانی آن با تمرکز بر آثار شاعران شاخصی از جمله رضا براهنی، علی باباچاهی، مهرداد فلاح، حافظ موسوی و سید علی صالحی تبیین شود. روش تحلیل در مقاله حاضر، مطالعه سبکی- زبان شناختی است و ویژگی های مهم زبان در سه دستگاه آوایی، صرفی و نحوی مطالعه شده است. شعر گفتار بر پایه زبان محاوره شکل می گیرد و با فاصله گرفتن از کاربرد زبان ادبی، از سطوح مختلف آوایی، واژگانی و نحوی زبان عامیانه استفاده می کند. شاعران شعر گفتار علاوه بر واژگان، اصطلاحات و کنایات و ضرب المثل های عامیانه، اصوات محیط پیرامون خود را نیز برای غنا بخشیدن به زبان شعرهایشان به کار می گیرند.
۲۷.

تصحیح چند اشتباه مربوط به منطقه بلخ در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلخ تاریخ بیهقی پیروز نخچیر دستگرد راون رباط کروان منجوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۹۰۰
معمولا در طول تاریخ نام بعضی از شهرها و مکانهای جغرافیایی تغییر می کند و به تدریج از یادها فراموش می شود، به گونه ای که محققان را در تعیین جایگاه اصلی آنها با دشواری مواجه می سازد، و سبب می شود مصححان متون کهن، از جمله متون تاریخ و ادبی، گاهی در تصحیح متون دچار لغزشها و اشتباهاتی بشوند؛ همین سردرگمی ها و اشتباهات نیز، خود خطاهای تحقیقی و تحلیلی دیگری را در پی می آورد که بعضا به استدلالها و استنتاجهای نادرستی می انجامد. در این مقاله به پاره ای از این گونه اشتباهات که در خصوص نامهای تاریخی منطقه بلخ در تاریخ بیهقی روی داده، اشاره شده و با استناد به کتب مهم ادبی و تاریخی، و مشاهدات محلی اصلاحاتی برای آنها پیشنهاد شده است. این اصلاحات مربوط است به پیروز (و) نخجیر، منجوران (میخواران)، دستگرد (دشت کتر - دشت کرد)، راون (پروان) و رباط کرزوان (کروان)
۲۸.

صرف مجدّد تک صیغه های دورة میانه در دورة نو (یک تحوّل تاریخی زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماده فعل قیاس فارسی میانه صیغگان فارسی نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۶۵
در زبان فارسی، فرایندی وجود دارد که درآن تک صیغه های دورة میانه دیگر به عنوان صیغة فعل شناخته نمی شوند، بلکه به عنوان عنصری بسیط، نه مشتق، در دستگاه فعلی پذیرفته و دوباره صرف می شوند. دلیل فرایند مذکور این است که با از بین رفتن برخی امکانات فعلی زبان فارسی، مانند شناسه های فعلی، صیغه های مختلفی که با استفاده از آن امکانات ساخته شده اند و هنوز در زبان باقی مانده اند به صورت لغات بسیط و قالبی درمی آیند. زیرا امکاناتی که آن صیغه ها بر آن اساس ساخته شده اند، ناشناخته اند. از سوی دیگر تحت تأثیر قاعدة قیاس نیز صیغه های بی قاعده، به تدریج به سوی قاعده مند شدن پیش می روند. این فرایند تاریخی را می توان در دو سطح مشاهده کرد: 1/ سطح واژگانی ؛ 2/ سطح ساختی. در سطح واژگانی دو تک صیغة سوم شخص مفرد و فعل امر مفرد از مصدر «بودن» در دورة نو ماده پنداشته و مجدداً صرف شده اند: 1/ هست؛ 2/ باش. در سطح ساختی دو ساختمان فعلی به صورت کلی، نه از مصدری خاص، مجدداً صرف شده اند: 1/ صیغة سوم شخص مفرد فعل التزامی (فعل دعا)؛ 2/ فعل تمنایی.
۲۹.

رمزگان و وجه: دو عامل متمایزکننده در سبک شناسی گفتمانی قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجه رمزگان سبک شناسی گفتمانی سبک شناسی لایه ای قصاید ناصرخسرو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی واژگانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی نحوی
تعداد بازدید : ۱۶۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۸
در سبک شناسی گفتمانی، ادبیات ظرفی است برای بیان اندیشه ها و عقایدی که فقط به پدیدآورندة آن مربوط نیستند؛ بلکه با محیط و بافتی ارتباط دارند که متن مورد نظر در آن تولید شده است. با این وصف، ادبیات محصول گفتمانی است که در آن بالیده است و محیط، بافت، مسائل فرهنگی و ایدئولوژی مسلط بر دورانی که مولد آن متن خاص است، همگی در رشد و پیدایی آن تأثیرگذار هستند. در ادبیات فارسی، سبک خراسانی محصول گفتمانی است که وجه غالب آن وفور اندیشه های فلسفی و به ویژه خردگرایی است. این دوره با نفوذ اندیشه های عقلانی و خردورزی همراه است و اشعار ناصرخسرو به عنوان یکی از شاعران شاخص و تأثیرگذار و یکی از نمایندگان برجستة ادبیات قرن پنجم، نمونة برجسته ای از این شاخصه های فکری محسوب می شود. نکتة قابل توجه در اشعار این شاعر، نفوذ اندیشه های فلسفی و دینی است؛ به طوری که بخش اعظمی از دیوان قصاید او به این مضامین اختصاص داده شده است. در سبک شناسی لایه ای قصاید ناصرخسرو، با توجه به وفور مضامین فلسفی و دینی، می توان سبک خاص این شاعر را تبیین کرد و به این نکته دست یافت که آثار این شاعر نتیجة گفتمان غالب فرهنگی دورة سبک خراسانی بوده که بسامد مفاهیم فلسفی و عقلانی در آن کاملاً چشمگیر است. در این پژوهش، با تکیه بر سبک شناسی لایه ای، دو لایة واژگانی و نحوی در تعدادی از قصاید دیوان وی بررسی می شود تا روشن شود که گفتمان غالب فکری و فرهنگی آن دوره، در نوع سبک واژگانی و نحوی این آثار چه نمودی داشته است. هدف این پژوهش دست یافتن به رمزگان های مسلط قصاید ناصرخسرو به منظور تبیین تأثیر شرایط گفتمانی بر آن ها است؛ بنابراین، با بررسی لایة واژگانی، رمزگان های این قصاید ارائه خواهند شد. این پژوهش در لایة نحوی و بررسی وجوه به کاررفته در قصاید مذکور نیز به دنبال همین تأثیر است و طبق این بررسی روشن می شود که رمزگان های برجستة اشعار ناصرخسرو و همچنین وجوه به کاررفته در آن ها تحت تأثیر گفتمان فرهنگی عقلانی و خردگرایی دوران مؤلف است.
۳۰.

کاربرد برخی از شگردهای زبانی (آشنایی زدایی و برجسته سازی) در آثار فارسی احمد غزالی

۳۱.

مقایسة آیرونی با صناعات بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت ادبیات فارسی آیرونی صناعات ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز طنز و مطایبه
تعداد بازدید : ۱۶۳۴ تعداد دانلود : ۷۴۳
آیرونی یکی از ابزارهای برجسته سازی و آشنایی زدایی در زبان است. آیرونی ساختارهای طبیعی زبان را با تغییر در حوزة دلالت ها غیرطبیعی می سازد. آشنایی زدایی به وسیلة آیرونی از طریق دگرگونی ساختارهای شناخته شده و غافل گیری مخاطب صورت می گیرد. به این ترتیب بخشی از کلام برجسته تر از بخش های دیگر آن می گردد. در بلاغت فارسی واژة آیرونی به کار نرفته است؛ اما آن چه در تعریف آیرونی آمده در زبان فارسی کاربرد فراوان دارد، هرچند این کاربرد گاه شبیه کاربرد برخی صناعات بلاغی فارسی است، در مجموع نوعی مستقل محسوب می شود و با سایر صناعات بلاغی متفاوت است. از آن جا که تاکنون در نوشته های فارسی به طور دقیق به این تفاوت ها و شباهت ها پرداخته نشده است، در این مقاله کوشش شده شباهت ها و تفاوت های آیرونی با سایر صناعات بلاغی فارسی مشخص گردد. آیرونی را با همین عنوان می توان وارد بلاغت فارسی کرد، البته نه به عنوان آرایه ای وارداتی، زیرا شیوه و کلام آیرونیک همواره در ادبیات فارسی وجود داشته است، اما در بیشتر موارد عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب می توان گفت آیرونی دوگانگی لفظ و معنا یا صورت و محتوا است که برپایة تضاد یا تناقض به شکلی غیرمنتظره و گاه خنده آور بنا شده است. تنها متونی را می توان آیرونیک خواند که این ویژگی ها در آن ها به طور همزمان در کنار هم به کار رفته باشند.
۳۲.

سیره پیامبر (ص)، معیار عرفان اسلامی بازتاب یافته در متن های صوفیانه فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۸
"تصوف اسلامی بر مبنای چه محورهایی شکل گرفته است، و بر اساس کدام شاخص ها و معیارها مسیر حرکت خود را تنظیم کرده و خطاهای خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسی ها نشان می دهد منشا عرفان و تصوف اسلامی، منحصرا قرآن و سیرت پیامبر است؛ اما در مسیر حرکت خود، از آداب و رسوم و دیدگاه های سایر ملل نیز متاثر شده است؛ و اینکه بعضی- هر چند با دیدگاه های مختلف- کوشیده اند مسیر عرفان و تصوف اسلامی را به عکس نشان دهند، احتمالا تحت تاثیر برداشت ها و دیدگاه های دینی و سیاسی خود بوده اند، یا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواسته اند با نشان دادن منشا غیراسلامی برای آن، تصوف و عرفان اسلامی را مغایر شریعت اسلامی یا در کنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونه ای آن را معرفی کنند که نشان دهند سلوک عرفانی سنتی ادب فارسی، بی نیاز از عمل به احکام شریعت اسلامی است. حال آنکه مستندات فراوان حاکی از آن است که عرفان اسلامی مستقیما از قرآن و سیره نبوی، و روش و سلوک اهل بیت و صحابه و تابعین و زهاد صدر اسلام نشات گرفته است؛ اما بتدریج دیدگاه های پیروان مکاتب دیگر و آداب اجتماعی اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواسته های نفسانی زاهدان و صوفیان ریایی، بر آن تاثیر گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتی در آن راه یابد، بنابراین مشایخ بزرگ صوفیه کوشیده اند از طریق تالیف کتب متعدد و ارشاد مریدان، مسیر عرفان نظری و عملی را بر مبنای معیار و شاخصه اصلی آن، یعنی قرآن و سیرت پیامبر اکرم اصلاح کنند و آن را به مسیر اصلی خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامی همچنان بتواند در شاهراه اصلی خود به مسیرش ادامه دهد. "
۳۴.

بررسی تأثیر عناصر دستوری و وام واژه های زبان فارسی بر زبان کشمیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی وام واژه زبان کشمیری وام گیری دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۱۸
زبان کشمیری از گروه زبان های «داردی» از خانوادة زبان های هندوایرانی است که در درة کشمیر و نواحی آن رواج دارد.. به دلیل تماس طولانی مدت این زبان با زبان فارسی از سدة چهاردهم تا سدة نوزدهم میلادی، زبان فارسی هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانی تأثیری عمیق بر آن گذاشته است. این تأثیر را می توان در سه بخش وام گیری واژگانی، تغییرات واجیو وام گیری دستوریمورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان نفوذ زبان فارسی از لحاظ عناصر دستوری و وام واژه ها در زبان کشمیری بوده است که با استفاده از منابع موجود و پژوهش های پیشین برای تأیید و آشکار کردن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمان های کهن و در دوره های تاریخی مختلف انجام شده است. نوآوری این پژوهش در این امر نهفته است که نفوذ و تأثیر بنیادین زبان فارسی بر کشمیری را مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند که این تأثیر به دلیل نفوذ اسلام در این سرزمین توسط عارفان و مبلّغان مسلمان صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که نفوذ زبان فارسی علاوه بر وام گیری واژگانی، در ژرف ساخت زبان کشمیری باعث تحولاتی در ساخت های دستوری شده است و اگر این تأثیر با توجه به دلایلی که ذکر شده است، ادامه پیدا می کرد، چه بسا جایگزین زبان کشمیری می گردید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وام واژه های زبان فارسی در زبان کشمیری، تحولات معنایی این واژه ها و همچنین تغییرات واجی وام واژه ها و بررسی میزان نفوذ زبان فارسی در عناصر و ساخت های دستوری این زبان است.
۳۵.

نقد و تحلیل کرامات خواجه عبید اله احرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرامات نقشبندیه خواجه عبید اله احرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۱۴۸۱ تعداد دانلود : ۸۱۲
کرامت عمل خارق عادتی است که از اولیا سر می زند. مباحث مربوط به این اعمال در کتاب های عرفانی از جنبه های مختلفی مطرح شده است. با بررسی علل پیدایش و رواج کرامات می توان کارکردهای گوناگونی برای آنها قایل شد. مشرب و موقعیت اجتماعی صاحب کرامت، اوضاع عصر او و چگونگی ارتباط وی با اقشار گوناگون اجتماع، از نوع کرامت و درون مایه آن قابل استنباط است. در این مقاله کرامات خواجه عبیداله احرار بررسی شده است. بیشتر کرامات او حاوی کنش و واکنش است. نقد و بررسی این اعمال نشان می دهد که احرار بر اساس ویژگی های شخصیتی، اصول طریقت نقشبندیه و اوضاع عصر، در امور سیاسی اجتماعی و اقتصادی فعالیت گسترده داشته و از این راه موقعیت ویژه ای به دست آورده است. بنابراین، حفظ موقعیتِ یادشده، از راه تنبیه و مجازات متجاوزان، کارکرد عمده کرامات اوست.
۳۶.

تحلیل مفهوم «ترس» در رسالة قشیریه بر اساس ملاحظات کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرکگور خوف رساله قشیریه ترس آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۵ تعداد دانلود : ۸۲۱
از عناصر ویژة اندیشة کرکگور، یکی از پایه گذاران فلسفة اگزیستانسیالیست، مسئلة ترس آگاهی است که جایگاه ویژه ای را، در مفهوم ایمان، به خود اختصاص داده است. او ترس آگاهی را مهم ترین شیوة دریافت نتیجة ایمان میداند و حتی این مفهوم را، از حیث درجة اهمیت، همتای ایمان قرار می دهد. از سوی دیگر، در ملاحظات عرفان اسلامی، از جمله در کتاب رسالة قشیریه، همچنین میتوان، در قرائت مفهوم خوف رویکرد مشابهی با نظریة کرکگور مشاهده کرد. کرکگور با تأکید بر مفهوم ترس آگاهی، به مثابة امری ذاتی، آن را در سه ساحتِ وابسته به هم آزادی، امکان، و تناقص بررسی می کند. او این سه ساحت را بن مایه های ترس آگاهی معرفی میکند و با خوانشی تطبیقی، بین این مطلب و آرای ابوالقاسم قشیری، در رسالة قشیریه، میتوان همسانی های ساختاری بسیاری یافت. قشیری نیز، در نظام عرفانی، به ارتباط و وابستگی مفهوم خوف با مقولات امکان، آزادی، و جاودانگی تأکید میکند و این پژوهش سعی در اثبات این فرضیه دارد.
۳۷.

مقایسة بازتاب جهان بینی هندواروپایی در شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی شاهنامة فردوسی جهان بینی هندواروپایی نظریة سه کنش دومزیل ماناس قرقیزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۹۲۴
«جهان­بینی هندواروپایی» به ­دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبه­های مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ به­گونه­ای­ که آثار برجسته­ای چون شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس از کهن­الگوهای آن بهره برده­اند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به­ این منظور، براساس ­نظریة «سه­ کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان می­دهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار می­گیرد، در تمام سطوح داستان­های این دو حماسه به ­کار رفته است؛ بنیاد نظریة «سه ­کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایة اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزة خیر و شر قرار گرفته است که جلوه­های آن را در قهرمانانی ­چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) به­خوبی می­توان دید. قهرمان اول، نمونه­ ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که به­صورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر می­شود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم می­کند و با نیروی جسمانی و روانی خود به­زندگی مردم صلح و سامان می­بخشد.
۳۸.

تحلیل کارکرد ""ذهن"" در صورت بندی ""تجربه های عرفانی"" روزبهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختگرایی ذهن تجربه عرفانی روزبهان کشف الاسرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۰ تعداد دانلود : ۷۵۰۸
در مواجهه با مسئله نسبت ""ذهن"" عارف و ""تجربه های عرفانی"" او، دو دیدگاه عمده وجود دارد. دیدگاهی که با نام ""ذاتگرایی"" شناخته می شود بر این باور است که تجربه های عرفانی، دارای ذات مستقل از ذهنِ عارفِ تجربه گر هستند و در مقابل دیدگاهی که به ""ساختگرایی"" معروف است می پندارد که تجربه های عرفانی مانند دیگر وجوه شخصیتِ عارف از جهانِ ذهنی او متاثر است. این تحقیق در پی آن است که با ارائه نشانه های فراوان از تجربه های عرفانی روزبهان -که وی آنها را در کتاب کشف الاسرار خود گزارش کرده است- صحت دیدگاه ساختگرایان را در مورد متاثر بودن تجربه های عرفانی عارف از جهانِ ذهنی را نشان دهد. برای این منظور کارکرد ""گرایش به امر محسوس و انسانی"" بعنوان یکی از بنیادی ترین مولفه های سازنده جهانِ ذهنی روزبهان در صورت بندی تجربه های عرفانی و کیفیت رویت های وی مورد تحلیل قرار گرفته است.
۳۹.

اصلاح چند خطا در متون ادبی ، جغرافیایی و تاریخی مربوط به منطقه بلخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادر طالقان کلان سدره سه دره سمنگان طایقان مدر سیاهگرد شاوگرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۱
در کتابهای تاریخی و جغرافیایی و ادبی، به فراوانی از نام مکانهای قدیمی و تاریخی یاد می شود، ولی به دلیل از بین رفتن آن آبادیها و مکانها و به دلیل تحول و تغییرنامها،گاهی مؤلفان، مصححان و مترجمان این آثار، دچار لغزشهایی می شوند. در این مقاله برای چند نمونه از این نوع خطاها که مربوط به نامهای جغرافیایی آبادیهای ولایت بلخ قدیم است و در کتابهای سفرنامه ناصرخسرو، تاریخ بیهقی، نزهت القلوب، مسالک و ممالک اصطخری، تذکره جغرافیای تاریخی ایران، احسن التقاسیم و قانون مسعودی راه یافته، توضیحاتی آمده و اصلاحاتی پیشنهاد شده است. این نامها عبارت است از سدره/ سه دره، کلان/ سمنگان، طالقان / طایقان، مَدر/ مادر، سیاهگرد / شاوکرد، رباط میله / مثله.
۴۰.

استعاره مفهومی: نقطه تلاقی تفکر و بلاغت در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره استعاره مفهومی یا شناختی نگاشت قصاید ناصرخسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۲۵۱
استعاره مفهومی یا شناختی بر پیوند میان زبان و تفکر تأکید دارد و استعاره را بیش از آنکه مربوط به زبان بداند، به اندیشه مرتبط می داند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکر ذهنی ساخته می شود. این رویکرد جدید توجه منتقدان را به زیرس یی ذهنی جلب می کند که در فرایند ساختن استعاره نقش مهمی دارند. ناصرخسرو، یکی از شاعران اندیشمند و فیلسوف سبک خراسانی، در بسیاری از قصاید خود، از استعاره بهره گرفته است. استعاره هایی که وی به کار می برد همه در قلمرو نظام عقیدتی و دینی او می گنجند و شاعر بسیاری از مفاهیم فکری مورد نظر خود را به صورت استعاره های مفهومی بیان می کند. از آنجایی که قصاید ناصر خسرو بیشتر در حیطه ادبیات تعلیمی جای می گیرند و در نگاه اول، چندان از شگردهای ادبی سود نمی جویند، این پژوهش بر آن است با بررسی پنجاه صفحه از دیوان قصاید ناصرخسرو بر اساس رویکرد استعاره مفهومی نشان دهد که شاعر بسیاری از مفاهیم و عقاید را در قالب استعاره های شناختی بیان کرده و این امر در بالا بردن درجه ادبیت کلام وی مؤثر بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان