محمداسماعیل ابراهیمی

محمداسماعیل ابراهیمی

مدرک تحصیلی: استادیار وعضو هیئت علمی گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی هیجان محور مبتنی بر مدل آسیب دلبستگی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس مثبت به همسر و انصراف از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی هیجان محور درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد احساس مثبت به همسر انصراف از طلاق خیانت زناشویی زنان شاغل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۸
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی هیجان محور مبتنی بر مدل آسیب دلبستگی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر احساس مثبت به همسر و انصراف از طلاق در زنان شاغل در کادر درمان آسیب دیده از خیانت زناشویی در استان لرستان در زمان شیوع کرونا انجام شد.   مواد و روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های کنترل و آزمایش انجام شد. جامعه آماری شامل زنان شاغل در کادر درمان استان لرستان بود که به دلیل خیانت زناشویی همسر در دوران کرونا به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند. 30 نفر از این زنان به صورت تصادفی در سه گروه زوج درمانی هیجان محور، ACT و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه احساس مثبت به همسر و پرسشنامه میل به طلاق روزلت بود. مداخلات درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طول دو ماه برگزار شد.   یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد زوج درمانی هیجان محور و ACT به طور معناداری موجب افزایش احساس مثبت به همسر و کاهش تمایل به طلاق در مقایسه با گروه کنترل شدند. زوج درمانی هیجان محور به طور نسبی اثربخشی بیشتری در افزایش احساس مثبت به همسر داشت. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده تفاوت های معنادار بین گروه ها و اثرات تعاملی زمان و گروه بود.   نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که هر دو رویکرد درمانی زوج درمانی هیجان محور و ACT می توانند در بهبود احساس مثبت به همسر و کاهش تمایل به طلاق در زنان شاغل در کادر درمان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر باشند. این نتایج می تواند به مشاوران و درمانگران در ارائه مداخلات موثرتر کمک کند و بهبود کیفیت زندگی و روابط زناشویی را تسهیل نماید.
۲.

مقایسه تطبیقی مؤلفه های عشق در اندیشه مولانا جلال الدّین بلخی و اروین یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی عشق عرفان اسلامی مثنوی مولانا یالوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
عشق از مهم ترین و اساسی ترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشه مولانا به طور بارز، مطرح گردیده است؛ به نحوی که در مثنوی، عشق، یکی از راه های رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشه عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، وحدت عاشق و معشوق است؛ ولی در نظر یالوم، عشق یکی از مؤلفه های معنابخش زندگی است. او به قدرت عشق در تحوّل فرد و معنابخشی به زندگی اذعان دارد. اگرچه او عشق را به خلسه های مذهبی تشبیه کرده است؛ اما به دلیل عدم باور به ماوراءالطبیعه و عدم توجّه به امور معنوی در میان اقسام عشق، تنها به عشق زمینی توجّه کرده است. در میان اقسام عشق زمینی، توجّه او بیشتر معطوف به عشق نفسانی و به نوعی اخلاقی است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تطبیقی به بررسی مؤلفه های عشق در اندیشه مولانا و یالوم بپردازد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که یالوم برآن است که عشق باید بالغانه و رشد یافته باشد و معتقد است، عشق با خود مسئولیّت به دنبال می آورد و فرد عاشق باید در برابر نیازهای جسمانی و روانی معشوق، پاسخگو باشد و برای منحصر به فرد بودن او، ارزش قائل شود. مولانا نیز همانند یالوم معتقد است که عشق به زندگی، معنا و گرمی می بخشد و همچنین عشق با خود مسئولیت را به دنبال می آورد؛ به نحوی که همسو بودن او در این نظریّه با یالوم به وضوح در اشعارش نمایان است.
۳.

بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه شده حیطه های نگرانی در دانشجویان

کلید واژه ها: حیطه های نگرانی اضطراب باورهای فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۴
هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس کوتاه شده حیطه های نگرانی در دانشجویان ایرانی بود. در این تحقیق توصیفی-پیمایشی 250 نفر دانشجو با دامنه سنی(19 تا47)و میانگین 30/4±16/25 با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی همدان انتخاب شدند و به پرسشنامه های حیطه های نگرانی، باورهای فراشناختی، اضطراب فراگیر و نگرانی پن استیت پاسخ دادند. ضرایب آلفای کرونباخ (78/0)، اعتبار همزمان (باورهای فراشناختی،28/0)، اعتبار ملاکی (نگرانی پن استیت، 19/0) به دست آمد که همگی در سطح 01/0p< معنی دار بودند. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 10 سؤالی حیطه های نگرانی در نمونه ایرانی برخلاف نمونه خارجی به جای پنج عامل از چهار عامل اشباع شده است که روی هم قادرند 76 درصد از واریانس مقیاس را تبیین کنند. بنابراین پرسشنامه حیطه های نگرانی ابزاری معتبر و پایا برای سنجش نگرانی است.
۴.

مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد واقعیت درمانی مسئولیت پذیری خودکارآمدی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: پدیده طلاق یکی از پیچیده ترین مشکلات زندگی زناشویی در تمام جوامع به شمار می رود و این پیچیدگی به دلیل نقش عوامل گوناگون در بروز این پدیده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی در زنان مطلقه انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری سه ماه، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر همدان که بین سال های 1401-1398 به دادگاه خانواده شهرستان همدان مراجعه کرده بودند که از میان آنها 60 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و سپس با جایگزینی تصادفی در 3 گروه واقعیت درمانی ، پذیرش و تعهد و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 20 نفر). ابزار پژوهش شامل پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Twohig (200۶)، پروتکل واقعیت درمانی (2013) که هفته ای یکبار به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد و دو پرسشنامه مسئولیت پذیری Gough (1982) و خودکارآمدی عمومی Sherer و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارSPSS-25 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که هر دو روش درمانی باعث افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی این زنان شده اند. (0/001=P) به علاوه یافته ها نشان می دهند که درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودکارآمدی موثرتر بوده است و واقعیت درمانی در افزایش مسئولیت پذیری موثرتر بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی را برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه استفاده نمود. البته برای افزایش خودکارآمدی بهتر است درمان پذیرش و تعهد خط نخست درمان باشد. و برای مسئولیت پذیری واقعیت درمانی. بنابراین درمانگران و مشاوران می توانند برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی از این دو شیوه استفاده نمایند.
۵.

تاثیر آموزش تئوری انتخاب بر ارضای نیازهای اساسی و سطح پرخاشگری دختران دوره دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری انتخاب ارضای نیازهای اساسی ابعاد پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۲۵۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر ارضای نیازهای اساسی و سطح پرخاشگری دختران مقطع متوسطه دوم شهر همدان بود. روش پژوهش آزمایشی و در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه موردنظر در این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1396-97مشغول به تحصیل بودند، نمونه موردنظر شامل 30 دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. و در پایان با روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری بأس و پری(1992)(BPQA) پرسشنامه 70 سؤالی نیازهای اساسی گلاسر(NDI) استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با نرم افزار 25SPSS_ استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تئوری انتخاب بر کاهش پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت و خلأ ارضای نیاز به بقا،قدرت،عشق،تفریح ،آزادی دانش آموزان مؤثر است (05/0>p). در این پژوهش بیشترین میزان اثربخشی برای خلأ ارضا نیاز به آزادی و کمترین اثربخشی برا خلأ ارضا نیاز به عشق و تعلق بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش تئوری انتخاب به دانش آموزان دختر می تواند روش مفید و کارآمدی در جهت کاهش ابعاد پرخاشگری و خلأ ارضای نیازها در آن ها باشد. از این اطلاعات می توان در راستای برنامه ریزی درمانی و مداخلات بالینی به منظور کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه استفاده کرد.
۶.

رابطه ارضای نیازهای اساسی روان شناختی با بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان دختر: نقش میانجی خودکارآمدپنداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی نیازهای اساسی روان شناختی خودکارآمدپنداری دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۲۰۹
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی دانش آموزان و بررسی متغیرهای مؤثر بر آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر میانجی خودکارآمدپنداری در رابطه ارضای نیازهای اساسی روان شناختی با بهزیستی روانی دانش آموزان انجام شده است. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره یکم متوسطه ناحیه دو شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند (تعداد: 1200). نمونه این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دومرحله ای و به تعداد 302 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ارﺿﺎی ﻧﯿﺎزﻫﺎی اساسی روان شناختی هفت لنگ و همکاران (1394)، بهزیستی روان شناختی ریف و کیس (1995)، و خودکارآمدپنداری عمومی شرر و مادوکس (1982) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و خودکارآمدپنداری 63 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی را تبیین می کنند. ارضای نیازهای اساسی روان شناختی 39 درصد واریانس خودکارآمدپنداری را تبیین می کند و علاوه بر این، خودکارآمدپنداری بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان تأثیر مثبت و معناداری دارد (0/001 > p). همچنین نتایج حاکی از آن بود که ارضای نیازهای اساسی روان شناختی از طریق خودکارآمدپنداری بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تأثیر غیرمستقیم دارد (0/001 > p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که مدل بهزیستی روان شناختی نوجوانان بر اساس ارضای نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری خودکارآمدپنداری از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که خودکارآمدپنداری در رابطه ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان، نقش مهمی دارد؛ بنابراین ارضای نیازهای اساسی دانش آموزان به افزایش خودکارآمدپنداری آنها منجر شده و در نتیجه می تواند در افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بسیار مؤثر باشد.
۷.

تحلیل مضمون مثنوی معنوی بر اساس تمثیل ها و بیانات استعاری در درمان های موج سوم رفتاری؛ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT

کلید واژه ها: اکت مولاناجلال الدین محمد بلخی استعاره تمثیل تحلیل مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور استخراج تمثیلها و بیانات استعاری مرتبط با درمانهای موج سوم رفتاری و به صورت اختصاصی اکت از آثار مولانا جلال الدین محمد بلخی ارائه شده است. روش: پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون به شیوه ریشهیابی مفاهیم در متن با استفاده از دستورالعمل بران و کلارک (2006) میباشد، طی این تحلیل، متخصصین طی مصاحبه، مضمونهای مکنون موجود در آثار مولانا را با مضمونهای مشهود موجود در پذیرش و تعهد درمانی را شناسایی کردند. جامعه مورد پژوهش شرح جامع شش دفتر مثنوی معنوی زمانی (1373) میباشد. ابزار پژوهش فیشبرداری و مصاحبه میباشد. جامعه آماری، حکایات و تمثیل های، دفترهای اول تا ششم مولانا جلال الدین محمد بلخی میباشد. حکایات و تمثیلهای مرتبط فهرستبندی شده است. یافته ها: برای تعیین روایی و پایایی، پژوهشگر بعد از تعیین مضمون و طبقهبندی حکایات آن ها را به روئیت شش نفر از اساتید و صاحب نظران حوزه روانشناسی و ادبیات رسانید. هدف کلی از این پژوهش یافتن مضمونهای مکنون در شش دفتر مثنوی معنوی و ارتباط آن با مؤلفههای درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میباشد. نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد در مضامین این دفترها نیز اشاره به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شده است.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش مربیگری گشتالتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر هوش هیجانی و خودکارآمدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مربیگری گشتالتی پذیرش و تعهد هوش هیجانی خودکارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۷۳
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف درمانی در روان شناسی می تواند به درمانگران برای تشخیص صرفه جویی در زمان، هزینه و میزان اثربخشی آن ها کمک کننده باشد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مربیگری گشتالتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر هوش هیجانی و خودکارآمدی کارکنان شرکت مخابرات تهران انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پرسو الکترونیک مخابرات تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها بر اساس جدول کوهن، 45 نفر با نمونه گیری تصادفی نسبی انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های هوش هیجانی بار- ان (1980) و خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) بود. گروه های آزمایش تحت آموزش مربیگری گشتالتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مربیگری گشتالتی بر افزایش هوش هیجانی کارکنان، در سه مرحله آزمون اثر معنی داری وجود دارد (001/0 ≥ P ) . درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش هوش هیجانی کارکنان بین پیش آمون و پس آزمون اثر معنی داری داشته (001/0 ≥ P ) . ولی بین پس آزمون با پیگیری اثر معنی داری وجود ندارد (001/0 ≤ P ). همچنین آموزش مربیگری گشتالتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش خودکارآمدی کارکنان، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اثر معنی داری وجود دارد (001/0 ≥ P ) . ولی آموزش مربیگری گشتالتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش خودکارآمدی کارکنان، در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر معنی داری وجود ندارد (001/0 ≤ P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت، آموزش مربیگری گشتالتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند راهکار مناسبی برای افزایش هوش هیجانی و خودکارآمدی کارکنان باشد.
۹.

بررسی رابطه شدت نیازهای اساسی در نظریه گلاسر با رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیازهای اساسی در نظریه گلاسر رضایت از زوجیت سلامت روان بهزیستی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۴ تعداد دانلود : ۵۷۵
در این پژوهش با هدف بررسی رابطه شدت نیازهای اساسی در نظریه گلاسر با رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمام دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. تعداد کل دانشجویان حدود 14500 نفر هستند. حجم نمونه 250 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی بود. در این پژوهش برای سنجش نیازهای اساسی از پرسشنامه 28 سؤالی گلاسر، رضایت از زوجیت از پرسشنامه 110 سؤالی افروز، سلامت روان از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی گلدبرگ و بهزیستی روانی از پرسشنامه 84 سؤالی ریف، استفاده، و نتایج با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی است که بین شدت نیازهای اساسی در نظریه گلاسر با رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین رابطه معنی داری بین نیازهای اساسی در نظریه گلاسر با ابعاد رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی وجود دارد. مشخص شد که ابعاد نیازهای اساسی گلاسر با رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی دارای رابطه معنی داری است که تنها نیاز به آزادی قابلیت پیشگویی در متغیرهای رضایت از زوجیت و سلامت روان را داشت در حالی که ابعاد نیاز به آزادی و نیاز به بقا، توان پیش بینی بهزیستی روانی را دارد. از طرفی هیچ گونه ارتباطی بین مشخصات فردی با متغیرهای نیازهای اساسی گلاسر، رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی وجود ندارد.
۱۰.

تأثیر آموزش تئوری انتخاب به والدین بر پرخاشگری فرزندان دانش آموز آنها در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری آموزش تئوری انتخاب دانش آموزان مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۰ تعداد دانلود : ۵۱۱
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین مشکلات کودکان دوره دبستان، پرخاشگری است که با نگرش ها و سبک های والدگری والدین رابطه مستقیم دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش تئوری انتخاب به مادران بر پرخاشگری فرزندان دانش آموز آنها در دوره ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در پژوهش، پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان پسر ابتدایی مشغول به تحصیل در دبستان شاهد پسرانه ناحیه یک همدان در سال تحصیلی 96-95 بودند. پس از سه ماه مشاهده رفتاری دانش آموزان، بررسی پرونده های آنها، و مصاحبه با معلمان، نمونه ای به تعداد 30 نفر از مادران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار به کار برده شده در این پژوهش، فرم والد پرسشنامه پرخاشگری واحدی، فتحی آذر، حسینی نسبت و مقدم (1396) بود. سپس داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار 23 SPSS و آزمون آماری کووارایانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که روش آموزش تئوری انتخاب به مادران بر میزان پرخاشگری کودکان آنان تأثیر دارد ( P<0/01 )، به طوری که میزان پرخاشگری کلامی، فیزیکی، و رابطه ای در گروه آزمایش به طور معناداری تحت تأثیر آموزش تئوری انتخاب به مادران، کاهش یافته است، ولی تغییرات معنی داری در گروه گواه مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش تئوری انتخاب به دلیل ماهیت انگیزشی، تغییر باورها، افکار، و نگرش والدین، به کاهش پرخاشگری در فرزندان منجر شده است.
۱۱.

تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مسولیت پذیری و امیدواری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری انتخاب مسئولیت پذیری امیدواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۹ تعداد دانلود : ۶۲۶
مقدمه: این پژوهش با هدف، بررسی تعیین تاثیر آموزش تئوری انتخاب بر میزان مسئولیت پذیری و سطح امیدواری در دانشجویان دختر انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشجویی دانشگاه که در سال  1396 1395در دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان مشغول به تحصیل تشکیل دادند، که تعداد جامعه آماری که مجموعاً 529 نفر بودند و نمونه آماری30 نفر بودند که  به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب ومطالعه گردید. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه های امیدواری و پرسشنامه مسئولیت پذیری استفاده شد، ابزار اندازه گیری میزان مسئولیت پذیری پرسشنامه 42سوالی گاف بود، و برای سنجش میزان امیدواری از پرسشنامه 12 ماده ای اشنایدر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یکراهه (انکوا) وچند متغیره (مانکوا) استفاده شد و داده ها با نرم افزار spss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از کواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری( 01/0P <  ) وجود دارد، و  آموزش تئوری انتخاب  موجب افزایش مسئولیت پذیری و امیدواری در دانشجویان دختر شده است ( 01/0P <  ). نتیجه گیری: بنابراین میتوان گفت، آموزش نظریه انتخاب با افزایش روابط مثبت، افزایش مسولیت پذیری و شیوه های صحیح ارضاء نیازهای اساسی انسان منجر به امید و مسولیت پذیری بیشتر می شود.
۱۲.

بررسی تأثیر درمان مثبت گرایی گروهی بر افسردگی و گرایش به خودکشی (مطالعه موردی نمونه ای از آموزشگاه سربازی در همدان)

کلید واژه ها: مثبت گرایی خودکشی افسردگی سربازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۶۳۸
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مثبت گرایی گروهی بر روی افسردگی و افکار خودکشی سربازان بدو خدمت یکی از آموزشگاه های سربازی شهر همدان بود. تحقیق حاضر از نوع مطالعات مداخله ای و روش تحقیق نیمه آزمایشی یا طرح پیش آزمون و پس آزمون و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه سربازان پایه خدمتی اسفند 95 تا شهریور 96 شهر همدان مشغول آموزش بودند (به صورت انتخاب رندومی) که از تعداد کل آنها، تعداد 40 نفر (20 نفر در گروه کنترل و 20 نفر در گروه مداخله) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . به پرسشنامه های افسردگی و افکار خودکشی بک پاسخ دادند و نتایج داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس یک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد، میانگین نمرات افسردگی در پس-آزمون گروه های آزمایش 68/4 ± 96/21 نسبت به پیش آزمون این گروه 65/6 ± 19/44، کاهش پیدا کرده است. در بین مؤلفه های خودکشی، در گروه آزمایش کتمان خودکشی با میانگین وزنی(میانگین تقسیم بر تعداد سؤالات) 58/1 قوی ترین و تمایل به مرگ با میانگین وزنی21/1 ضعیف ترین مؤلفه های خودکشی در بین افراد مورد بررسی گروه آزمایش بوده است. در گروه کنترل نیز کتمان خودکشی با میانگین وزنی52/1 قوی ترین و آمادگی برای خودکشی با میانگین وزنی 23/1 ضعیف ترین مؤلفه های خودکشی در بین افراد مورد بررسی گروه آزمایش بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان