بابک عباسی

بابک عباسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۷ مورد.
۱.

ریشه های مسیحی حقوق بشر: یک تبارشناسی نیچه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق حقوق بشر جهان‏شمولی مسیحیت نیچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۹
حقوق بشر بنا به روایت غالب، در درون مدرنیته و بر اساس نظریه های سکولار فیلسوفان عصر روشنگری بنیان نهاده شده است. اما دیدگاه انتقادی اقلیتی وجود دارد که ریشه جنبش های نظری و سیاسی مدرن نظیر اومانیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم که زیربنای فکری حقوق بشر را تشکیل می دهند، در الهیات و اخلاقیات مسیحی دنبال می کند. نیچه یکی از همین دسته فیلسوفان پیشرویی است که اصول اساسی نظام بین المللی حقوق بشر از جمله کرامت ذاتی، آزادی، برابری و جهانشمولی را متأثر از ارزش های اخلاقی مسیحی به شمار می آورد که در اساس بازنمایی اخلاق بردگان در برابر اخلاق سروران است. این نظریه متمایز از غربی دانستن حقوق بشر از جانب نظریه پردازان نسبی گرایی فرهنگی و پست مدرن است، هرچند هر دو نظر به یک نتیجه منجر می شوند؛ به چالش کشیدن جهانشمولی حقوق بشر. مقاله حاضر با روش تحلیلی کتابخانه ای تلاش می کند با تمرکز بر آثار نیچه به بررسی سیر این جریان فکری بپردازد و به این مسئله پاسخی درخور دهد که جهانشمولی حقوق بشر چطور با ریشه های مسیحی خودش در تناقض است.
۲.

بررسی امکانِ فهم حکمتِ افعال الهی با تأکید بر استدلال عبدالجبار معتزلی در مورد وعد و وعید الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت الهی محدودیت عقل عبدالجبار معتزلی وعد و وعید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۴
عبدالجبار معتزلی در استدلال های کلامی خود در موارد متعددی، صفت حکمت الهی را به کار برده است. وی به منظور اثبات ممکن نبودن خلف وعده و وعید از جانب خداوند متعال نیز به صفت حکمت استناد کرده است. او معتقد است که خُلف وعده و وعید از سوی خداوند متعال نمی تواند صورت گیرد؛ چراکه از منظر عقل، کاری غیرحکیمانه شمرده می شود. در این مقاله نحوه استفاده او از این صفت الهی بررسی شده است. با توجه به اینکه علم بشر نسبت به ملاکات افعال الهی بسیار ناقص و محدود است و انسان ها نمی توانند صرفاً با عقل خود، حکمت ها و اسرار نهفته در افعال الهی را کشف کنند، این مسئله مطرح است که آیا بشر  اساساً بدون بیان خود شارع و به صورت پیشینی، توانایی تشخیص اینکه چه فعلی برای خداوند متعال حکیمانه و چه فعلی غیرحکیمانه است را دارد، یا به دلیل این محدودیت ادراکی ، امکان استفاده از حکمت الهی در استدلال های اخلاقی وجود ندارد.
۳.

نسبت «حضور دیگری» و «معناداری زندگی» در اندیشه ی ژان پل سارتر و مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیگری کشف معنا جعل معنا معنای زندگی سارتر بوبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۸
ژان پل سارتر و مارتین بوبر هر دو به انسان، مسائل و اضطراب های وجودی او توجه کرده و درباره آن ها فلسفه ورزی نموده اند. ازجمله ی این مسائل، موضوع «دیگری» و «معنای زندگی» است. هدف پژوهش حاضر بررسی حضور «دیگری» و تأثیر آن در «معناداری» یا «بی معنایی» زندگی ازنظر این دو متفکر است. آراء سارتر در جایگاه یک اندیشمند خداناباور درباره «دیگری» در دو رویکرد ظاهر می شود؛ ابتدا دیدگاه افراطی او نسبت به «دیگری» که به حدی بدبینانه است که او را جهنم می نامد و ارتباط «من» با «دیگری» را مبتنی بر «ستیز» می داند. زندگی در این نگاه پوچ و بی معناست. سارتر در آراء متأخرش رویکردی اعتدالی پیدا می کند و معتقد است که باید به «جعل معنا» برای زندگی پرداخت و «دیگری» می تواند در این معنایابی نقش مؤثری داشته باشد. از طرفی، مارتین بوبر، اگزیستانسیالیستی الهی است که «دیگری» و «معنای زندگی» را در پیوندی عمیق با یکدیگر می بیند. در اندیشه ی او دستیابی به ارتباط اصیل و در پی آن کشف «معنای زندگی» تنها وقتی ممکن است که «تو»یی وجود داشته باشد. البته «تو» مراتبی دارد و بلندمرتبه ترین «تو»، «توی ابدی» است که در سایه ی «فیض» او، «معنای زندگی» کشف می شود.
۴.

بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیدوس افلاطون پروتاگوراس سقراط آریته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می گوید همه را شایسته تربیت نمی داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
۵.

راهبردهای ساخت تمدن سعادتمندانه بر مبنای آراء فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق تمدن سعادت فرهنگ مدینه فاضله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۷
این پژوهش با هدف دستیابی به مولفه های تمدن سعادتمندانه در آراء فارابی و دستیابی به الگویی معادل سازی شده با عصر حاضر انجام گرفته است. چرا که برای ساخت یک تمدن در شرایط گذار امروز، نیازمند دانش و فرهنگ در بستر نگاه واقع بینانه ی فلسفی هستیم و ساخت تمدنی جایگزین بدون اتکا به سنت ممکن نیست. یافتن الگویی منعطف و پایدار برای تعالی انسان در بستر جامعه ای نیکبخت، آمال نهایی این نگاره است. روش پژوهش بر اساس مطالعه کتابخانه ای آثار و آراء فارابی و سپس تحلیل و الگوسازی آن با توجه به مفاهیم و عناصر امروزیست. در نتیجه پژوهش به این مطلب رسیدیم که فارابی به عنوان فیلسوفی تمدن ساز در طرح مدینه ی فاضله خود، برای تمدن و فرهنگ، معیاری مبتنی بر دیدگاه ساخت گرا، مدل نیازها و دیدگاه اصالت فرد در ضمن جمع ارائه می دهد. این شبکه پایدار ساختاری بر اساس سیستم معرفتی، قانونی و فرهنگی خاص اوست که ضمن مرتفع ساختن کلیه نیازهای افراد، به نیاز اساسی او در جهت نیل به سعادت در پرتو کمال اخلاقی پاسخ بنیادین می دهد به گونه ای که اندیشمندان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می توانند با معیار قرار دادن این الگو، راهبردهای علمی و عملی متناسب با شرایط و ویژگی های هر جامعه ای را طراحی کنند. و در نهایت به این نکته رهنمون شوند که با وجود التقاط و درهم تنیدگی فرهنگی در عصر انتقال با الگوی برگرفته از طرح زنده و پویای مدینه فاضله فارابی در ساخت تمدن سعادتمندانه مبتنی بر غایت بشر، می توان طرح تمدن جایگزین را ایجاد کرد.
۶.

فرگشت و طراحی هوشمند؛ بررسی آراء ریچارد داوکینز و آنتونی فلو در برهان نظم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۳
پیشرفت های علمی از طرفی چالش های جدید و انتقادهای فراوانی به برهان نظم وارد کرده است و از سوی دیگر به نقطه عطفی در ارائه خوانش های جدید و تقریرهای نوین برهان نظم تبدیل شده است. ریچارد داوکینز به این جزم رسید که یافته های علمی همواره راه را برای تبیین طبیعت گرایانه نظم گشوده است. از آن سو آنتونی فلو نیز به این باور رسید که پیشرفت های جدید علمی موجب تقویت نتیجه برهان نظم شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اصل«طرحمندی طبیعت» استدلال فلو و داوکینز را با رویکرد کلامی مورد ارزیابی قرار داده است. مسأله اصلی پژوهش این است که بهترین تبیین، برای نظم وارگی هستی، «فرگشت» و «انتخاب طبیعی» است یا «طراح هوشمند»؟. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که تبیینِ منشاءِ نظم بر مدار فرگشت با چالش های علمی و الهیاتی فراوانی روبروست و استدلالِ تجمیعی فلو به یک استنتاج مبتنی بر احتمالات منجر خواهد شد به نحوی که عُقلایی و قابل اعتنا است، اگرچه یک برهان عقلی و قیاسی نیست. و نیز این پژوهش نشان می دهد می توان بدون استفاده از اصول و مفاهیم غامضِ فلسفی، از علوم تجربی، رهیافتی به الهیات داشت.
۷.

تبیین دیگرگرایی از منظر رویکرد عقلانی نیگل و رویکرد تجربی بتسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلتروئیسم انگیزه بتسون خودگرایی نگرانی همدلانه نیگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۲۱
همواره پی بردن به غایت و انگیزه رفتارهای انسان از مسائل قابل توجه روانشناسان و فلاسفه اخلاق بوده است. خودگرایان انگیزه تمامی اقدامات خیرخواهانه انسان را دستیابی به نفع شخصی تلقی می کنند. در مقابل، دیگرگرایان می گویند انسان می تواند صرفاً برای تأمین منافع و رفاه دیگری کار کند و هیچ چشم داشت شخصی نداشته باشد. دنیل بتسون و تامس نیگل روانشناس و فیلسوف معاصرآمریکائی با دو شیوه ی متفاوت از حامیان جدی و سرسخت دیگرگرایی اند. بتسون با رویکردی تجربی و با طرح فرضیه آلتروئیسم همدلی ضمن به چالش کشیدن ادعاهای خودگرایان از نوعی دیگرگرائی روانشناختی دفاع می کند. وی از طریق آزمایشات دقیق تجربی توانست وجود انگیزه دیگرگرایی در ذات انسان را ثابت نماید. بنا به ادعای او احساسِ عاطفی نگرانیِ همدلانه موجب ایجاد انگیزه دگرخواهانه جهت تأمین رفاه مطلوب دیگری می شود. از سوی دیگر نیگل با روش تفسیری خود از امکان نوعی دیگرگرایی با انگیزشِ عقلانی دفاع کرده، معتقد است دیگرگرایی بی طرفانه لازمه عقلانیت و شرط برقراری اخلاق است. این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی به توصیف و ارزیابی آراء بتسون و نیگل پرداخته است. درنهایت نشان می دهد که تلقی آن دو از دیگرگرایی و نسبت دیگرگرایی با اخلاق متفاوت است. اما نکته مهم این است که دو رویکرد متفاوت فوق به دیگرگرایی با هم می توانند پشتوانه محکمی برای رد خودگرایی باشند.
۸.

تحلیل و انتقاد پنج دلیل از ادله بطلان تسلسل بینهایت علل فاعلی در أسفار أربعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت تسلسل بینهایت علل فاعلی برهان طرف و وسط برهان تطبیق برهان اسد اخصر برهان تضایف اسفار اربعه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۰۸
در این نوشتار پنج دلیل از دلایل اصلی و مهم ملاصدرا برای بطلان تسلسل بینهایت علل فاعلی مورد بررسی و نقد قرار میگیرد. نظر به اینکه بسیاری از فلاسفه از این اصل بمنظور اثبات واجب الوجود بهره برده اند، بررسی اشکالات وارد بر دلایل آن، بلحاظ ارتباط با اثبات وجود خدا، از اهمیت بسزایی برخوردار است. به این منظور، چهار دلیل بطور مستقل تقریر و نقد شده و دلیل پنجم، از نظر محتوا و شیوه» نقد، بدلیل چهارم بازگردانده شده است. این دلایل عبارتند از: «برهان طرف و وسط»، «ب ره ان تط بیق»، «ب رهان اس د و اخص ر»، «ب ره ان تضایف»، «برهان تضایف». اشکالات وارد بر ادله بطلان تسلسل و اهمیتی که بطلان تسلسل علل فاعلی در برخی از دلایل اثبات ذات الهی داشته ، فلاسفه اعم از اسلامی و غربی را واداشته تا بدنبال ادله یی دیگر برای اثبات وجود خدا باشند که بر ابطال تسلسل علل متکی نباشد، و در این راه موفقیتهایی بدست آورده اند. در پایان این مقاله، بدون ورود به بحث درباره» آن دلایل، ضمن جمعبندی و نتیجه گیری، به دو دلیل مشهور اشاره شده که عبارتند از: «برهان صدیقین ملاصدرا در فلسفه اسلامی» و «برهان وجودی آنسلم در فلسفه غرب»؛ این دو دلیل، شبه لمی و تحلیلی میباشند و ویژگی ادعا شده درباره دلایل مزبور اینست که متکی بر هیچ مقدمه یی که نیازمند اثبات باشد، نیستند.
۹.

نفس در مابعدالطبیعه مذموم و ممدوح در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس مابعدالطبیعه جوهر معرفت علم فلسفه دکارت کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۳۵۲
یکی از سه رکن تشکیل دهنده تمامی مابعدالطبیعه های کلاسیک، نظریه نفس است. کانت در کنار نفس، جهان و خدا را نیز به عنوان دیگر ارکان مابعدالطبیعه استعلایی معرفی کرده و نسبت سازوار آن ها با یکدیگر را به مثابه رئوس «علم فلسفه» در نقد سوم تبیین کرده است. به عقیده وی برای نیل به چنین مطلوبی، لازم است هر یک از این سه رکن در چارچوب فلسفه نقدی مورد تحلیل قرار گیرند تا بدین طریق گره های تاریخی مابعدالطبیعه سنتی باز شود و فلسفه بتواند همچون دانش های متقنی چون ریاضیات و فیزیک حرکت رو به پیشرفت داشته باشد. وی در بخش دیالکتیک استعلایی نقد عقل محض ، ذیل قیاسی حملی دعاوی متعاطیان مابعدالطبیعه به خصوص صورتبندی هایی که دکارت در آثار خود ارائه کرده را در چهار مغالطه معروف بررسی کرده و چرایی عقیم بودن آن ها را نشان داده است. این نوشتار درصدد است علاوه بر تقریر رویکرد متعاطیان سنتی مابعدالطبیعه در خلال دو بحث جدی کانت در باب نفس- یکی به عنوان شرط شناخت و دیگری به عنوان بخشی از مابعدالطبیعه سنتی و مغالطات مضمر در آن- نشان دهد چگونه نفس به عنوان یکی از ارکان «علم فلسفه» و نظام کامل فلسفی در فلسفه نقادی کانت صورتبندی شده و برای این صورتبندی چگونه باید از نفس شناسی دکارتی رد شد.
۱۰.

مکانیسم ابصار و خطای حسی در نظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۲
چگونگی رؤیت شیء و رخ دادن خطاهای حسی از پرسشهای پیشرو در هر نظام معرفتی ازجمله در  معرفتشناسی طوسی است. اهمیت این مسئله به این دلیل است که حواس و دادههایشان آغازگر فرایند  تحقق یافتن معرفتی یقینی نسبت به اشیاء هستند. در این مقاله سعی میشود در بخش اول، دیدگاه  خواجهنصیرالدین طوسی دربارۀ نحوۀ ابصار بررسی گردد؛ سپس در بخش دوم با تمایز نهادن میان احساس  و ادراک حسی و بررسی قوای ادراکی چگونگی و محل وقوع خطا ازنظر وی تبیین گردد. بنابر یافتههای  تحقیق در بخش اول، طوسی را باید از فیلسوفان معتقد به خروج شعاع دانست اما نه خروج به معنای رایج  آن. بر همین اساس خطای حسی نیز از منظر او معنا ندارد. لکن این به معنی نفی خطاهای ادراکی نیست. در  بخش دوم، این نظر طوسی با لحاظ دو رویکرد سلبی و ایجابی بررسی میشود. او در نگاه سلبی معتقد است  خطا در مرحلۀ احساس بصری، رخ نمیدهد و بنابراین محسوس به معنای دادههای حس که از طریق  اندامهای حسی حاصل میشود عاری از خطا است؛ زیرا ابصار بهواسطۀ خروج شعاع محقق میشود. در  رویکرد ایجابی نظر وی این است خطا به ادراک حسی و داوری عقل بازمیگردد و تحت تأثیر قوۀ خیال  رخ میدهد. به تعبیر دیگر منشأ وقوع خطا، در تطبیق دادن محسوس با واقعیت خارجی است که این امر در  حیطۀ فعل عقل است. بدین ترتیب گرچه عقل در معرض لغزش و خطا است اما این مسئله به معنای بیاعتباری معرفت نخواهد بود.
۱۱.

نقش بازآفرینی شهری در مطلوبیت فضاهای عمومی (مورد مطالعه: فضای عمومی حرم در شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای عمومی مطلوبیت بازآفرینی احساس تعلق شهر ری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۶
ارتقاء مطلوبیت فضاها که به معنای پذیرفته شدن آنها از جانب مردم و تأثیرگذاری بر استفاده کنندگان است، هدف مهمی از بازآفرینی شهری است. هدف این پژوهش بررسی نقش بازآفرینی شهری در مطلوبیت محور حرم در شهرری از منطقه 20 شهرداری تهران، به عنوان یک فضای عمومی کهن است. تحقیق، روشی توصیفی تحلیلی داشته و مبتنی بر داده های پیمایشی گردآوری شده از 240 فرد نمونه از کسبه قدیمی فضای عمومی یادشده می باشد. برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS  و مدل معادلات ساختاری نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی است که مطلوبیت فضا در ابعاد کالبدی و اجتماعی بالاتر از حد متوسط و در ابعاد محیط زیستی و اقتصادی، پایین تر از حد متوسط قرار دارد. قابلیت فضا برای حضور زنان و حضور افرد در سنین مختلف، تسهیلات عبور پیاده، ایمنی فضا، دسترسی مناسب، آسایش استفاده کنندگان، و احساس تعلق به فضا شاخص هایی از 25 شاخص مطلوبیت فضا بوده اند که وضعیت موجود، شرایط مطلوب تری از آنها را ارائه می دهد. از آن جا که طرح های اجرا شده بیشتر ماهیتی کالبدی و فیزیکی داشته و کمتر فرهنگی یا اجتماعی بوده اند، شاخص ها و ابعاد مربوط به این ابعاد نیز دستخوش تغییر و تاثیرپذیری زیادتری گردیده اند. تسهیل حضور زنان، تسهیل عبور پیاده، ایمن سازی فضا، زیباسازی فضا، رفع آلودگی صوتی و توجه به تنظیف فضا سبب شده که شاخص های مربوط تاثیرپذیری و تغییرات مثبت بیشتری را نمایان سازند. طرح های بازآفرینی اجرا شده از ابعاد فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی غفلت نموده و از این رو فضا به لحاظ مطلوبیت، در این ابعاد کاستی و ضعف زیادتری دارد.
۱۲.

قرینه گرایی آنتونی فلو برمبنای برهان نظم؛ رویکردی روش شناختی در مواجهه با الحاد علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتونی فلو برهان نظم طرحمندی طبیعت الحاد علمی فرگشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۲۳۷
الحاد علمی رویکردی است که سعی دارد با تکیه بر گزاره های علمی و اکتفا به علل مادی، پدیده های طبیعی را تبیین کند. از این رو امر فرامادی در این نگره تبیینی امری زائد محسوب می شود. آنتونی فلو در مواجهه با الحاد علمی مدعی است می توان تبیینی ارائه کرد که اشکالات و پیامدهای تبیین علمیِ صرف را نداشته باشد. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا تبیین فلو از نظم وارگی هستی می تواند در تقابل با تبیین های صرفاً علمیِ خداناباوران در مقام «بهترین تبیین»، مقدم شود؟ نویسندگان در این مقاله بر آنند به روش تحلیلی مواجهه آنتونی فلو با الحاد علمی را به صورت منظومه ی دارای انسجام به تصویر بکشند و بخشی از نظرات او را بسط دهند. از تأمل در آخرین اثر فلو و مرور مصاحبه ها و مناظرات و تحلیل نظراتش می توان دریافت او با نشان دادن محدودیت های تبیین علمی در کنار اثبات طرحمندی طبیعت، با ارائه شواهد علمی و بیان ضرورتِ تبیینِ فراپایه به همراه ارائه تقریری نوین از برهان نظم، مواجهه ای روشمند و نسبتاً قابل دفاع با الحاد علمی دارد. از نگاه فلو اگرچه مجموع ادله و قرائن، برهانی قیاسی را شکل نمی دهد اما به یک استقرایِ احتمالاتیِ معتبر منجر خواهد شد که بر اساس آن می توان بهترین تبیینِ محتمل را وجود مبدائی حکیم، هوشمند، خودبنیاد و غیرمادی دانست. شماره ی مقاله: ۵
۱۳.

بررسی تطبیقی– انتقادی آرای ابن سینا و فخر رازی و ملاصدرا درباره حدوث و قدم طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
در این مقاله، بعد از بیان دقیق موضوع و مقصود از حدوث و قِدم، نظریات ابن سینا و فخر رازی و صدرالمتألهین شیرازی درباره حدوث یا قدم زمانی عالم طبیعت مطرح و تحلیل انتقادی شده است. برحسب ترتیب تاریخی ابتدا نظر ابن سینا، مبنی بر قَدم طبیعت، و یک دلیل آن که بر اساس قاعده طبیعیاتی - فلسفی «هر حادثی مسبوق به ماده و مدت است» اقامه شده است. سپس انتقادات غزالی و فخر رازی که مشابه یکدیگرند و پاسخ خواجه طوسی به فخر رازی تقریر شده و، در ادامه، نظر ملاصدرا که موافق ابن سینا است، حکایت شده است. در ادامه اشاره ای هم به نظر خاص ملاصدرا در مورد حدوث زمانی طبیعت بر اساس حرکت جوهری، صورت گرفته و تذکر داده شده که این نظر با هر یک از حدوث یا قدم  طبیعت قابل جمع است. سپس دو مسئله جانبی مربوط به بحث: تسلسل بی نهایت معدات و مسئله محدد الجهات، مطرح شده و حل وفصل شده است. جمع بندی و نتیجه گیری مقاله نیز در پایان آمده و، درنتیجه گیری، نظرمتکلم مبنی بر حدوث زمانی طبیعت مبهم و ناکارآمد خوانده شده و نظر فلاسفه بر قدم طبیعت ترجیح داده شده است.
۱۴.

تحول نفس در مسیر سعادت از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق سعادت فضیلت کمال نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۸
صاحبان اندیشه دیدگاه های مختلفی را در باب کمال نفس ارائه داده اند و سعی در کشف حقیقت آن داشته اند. فارابی تصویر جامعی از تحولات نفس در انسان سعادتمند را در خلال کسب فضائل ترسیم می کند و با استدلالات فلسفی، حقایق دینی پیرامون سعادت را به تحریر در می آورد. او غایت آدمی را در دستیابی به سعادت قصوایی می داند که از رهگذر کسب فضائل در عالم طبیعت محقق می گردد. گرچه نفس به مدد ماده و قوای مادی امکان دستیابی به سعادت را دارد ولی سعادت نهایی او در بی نیازی از همان ماده و عوارض و آن می داند. او گرچه از عقل به عنوان ابزاری برای نفس در جهت دستیابی به سعادت بهره می برد، اما در نهایت سعادت را صرفاً عقلی نمی داند بلکه با بهره گیری از قدرت تفکر در انجام اعمال متناسب اخلاقی و تأمل در افکار و اعمال، حال نفس را در زندگی نخستین و پسین به آگاهی حقیقی او پیوند می زند.
۱۵.

شأن شناختی قصص قرآن در زبانِ دین، از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان دین واقع نمایی معناداری قصص قرآن علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
از منظر ناشناخت گرایان گزاره های دینی توصیف گر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمی شوند. در این نگرش داستان های دینی نیز اشاره ای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شده اند. در این راستا توجه به جنبه های عملی گزاره های دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شأن شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزاره های دینی، معنادار و حقیقی قلمداد می شوند و قصص قرآن نیز از جمله گزاره های تاریخی هستند که به عنوان اِخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شده اند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سؤال اصلی پاسخ می دهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شأنی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سؤال اصلی، پس از بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
۱۶.

بررسی حضور «دیگری» و «معنای زندگی» در آثار و اندیشه های مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۱
جهت گیری هستی شناختی مبنی بر روی آوردن به «دیگری» برای مارتین بوبر، نوعی شیوه زندگی است که آثار و افکار خود را بر آن بنیان نهاده است. وی به عنوان فیلسوف گفتگو با طرح ارتباط «من-آن» و «من-تو» دو رویکرد اساسی خود درباره «دیگری» را به وضوح تصویر و دست یابی به «معنای زندگی» را منوط به قرار گرفتن در ارتباط «من-تو» کرده است. بوبر معتقد است رابطه «من –تو» به عنوان ارتباطی «سوژه-سوژه» قابلیت ادراک عشق را داراست. عشق در این نگاه، اشتیاقی پرشور برای زندگی معنادار است که تنها از مسیر مواجهه و «گفتگو» با «دیگری» رخ می دهد. بنابراین ادراکی فراتر از خود و حاصل مشارکت با «دیگری» است. در نگاه بوبر، روابط واقعی مسیر فرد برای مواجهه ای راستین با «روح» یا «تو ابدی» و کشف معنای زندگی است و برای دستیابی به این معنا و رسیدن به ظرفیت کامل انسانی، حضور «دیگری» و جهان اطراف ضروری است. در نگرش او، بحران «بی معنایی» و «دیگری ستیزی» انسان معاصر تصویر کاملی از شر است؛ آنچه او تجربه آشوب می نامد برخاسته از عاملی است که انسان را به سوی این وضعیت سوق داده، و آن «بحران گفتگو» است. اندیشه بوبر میان «دیگری هراسی» و فقدان معنای زندگی از سویی و «ناگفتگو»، از سوی دیگر، ارتباط برقرار می کند. این مقاله ضمن تبیین «گفتگو» به عنوان رویکرد هستی شناختی بوبر به «دیگری»، در پی بررسی نقش «دیگری» و شرایط تحقق روابط اصیل برای کشف «معنای زندگی» است. نکته حائز اهمیت دیگر، جزئیات خاص آثار بوبر پیرامون ویژگی ها و مهارت روی آوردن به دیگری است که به جهت یابی گفتگو کمک می نماید.
۱۷.

تفسیر و هرمنوتیک؛ مطالعه تطبیقی در مبانی آرای طباطبایی و هرش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مبانی فهم تفسیر هرمنوتیک طباطبایی هرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۱
فهم و تفسیرمحور کانونی مباحث دو دانشِ تفسیر و هرمنوتیک و بر ارکان چهارگانه مؤلّف، متن، مفسّر و زمینه استوار است. هرمنوتیک آوردگاه دیدگاه های جدید در حوزه فهم و تفسیر است. این نظریه ها با مبانی و اصول مفسّران اسلامی گاه بر سازشند و گاه در چالش. تعیین امکان تعامل و هم افزایی یافته های علوم جدید با یکدیگر یا ستیز و تقابل آن ها، مستلزم تطبیق مبانی آن ها و مؤیّد ضرورت تحقیق در این عرصه است.  این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و  با هدف بررسی و تحلیل تطبیقی مبانی آرای مفسّر معاصر اسلامی «طباطبایی» با هرمنوتیست معاصر غربی «هرش» در صدد دست یابی به پاسخ این پرسش اصلی است که مطالعه تطبیقی مبانی آرای طباطبایی با هرش در حوزه فهم و تفسیر به چه نتیجه ای می انجامد؟ نتیجه نهایی نشان داد که مبانی آن ها در چهار محور نقش مؤلّف، متن، مفسّر و زمینه در فرایند فهم و تفسیرِ متن، دارای قرابت نسبی است نه حداکثری. اهمّ وجوه اشتراک مبانی آن ها در روش مندی تفسیر، قصد مؤلّف از تولید متن، دلالت الفاظ و قابلیّت باز آفرینی معنا، فهم پذیری و پیوند های معنایی متن، نقش ابزاری زبان، کاربست دور هرمنوتیکی؛ و اهمّ اختلاف آن ها در ثبات و قطعیّت یا سیالیّت تفسیر متن، حدود تأثیر پیش دانسته ها، علاقه ها و انتظارات مفسّر در فهم و همچنین پذیرش یا ردّ نظریه تاریخ مندی فهم متن است. 
۱۹.

نقد و بررسی دیدگاه فخر رازی پیرامون مسأله رؤیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رؤیت فخر رازی اشعری غزالی رؤیت باطنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
یکی از مباحث کلامی، بحث رؤیتِ خداوند، خاصّه در روز قیامت است که اشاعره و امامیه در آن اختلاف نظر دارند؛ اشاعره جواز رؤیت در روز قیامت، در مقابل امامیه به عدم آن معتقدند؛ هر کدامِ این دو با استدلال بر آیات شریفه: «مرا نخواهى دید لیکن به سوى کوه بنگر که اگر بر جاى خود آرام گرفت مرا خواهى دید» (143/اعراف)، «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَهٌ ...» (23/قیامت) و: «لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار...» (103/انعام)، در صدد اثبات دیدگاه خویش بر آمده اند. در این مقاله دیدگاه کلامی فخر رازی، تحلیل و بررسی شده، و سعی گردیده میزان تأثر و تأثیر از فلاسفه و متکلمان قبل و بعد در نوع نگاه وی و نقد های وارده بر دیدگاه رازی، مشخص و دیدگاه نهایی وی که کشف و رؤیت قلبی است و اختلاف چندانی با امامیه ندارد روشن می شود.
۲۰.

نقدی بر برهان خفای الهی مبتنی بر پدیدارشناسی معنویتِ شیعی از منظر هانری کُربن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختفای الهی پدیدارشناسی کربن تجلی خیال عشق لاادری گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۵۴۵
اختفای الهی از نظر جان شلنبرگ معنای خاصی دارد و ناظر به کمبود شواهدِ تجربی در تأیید وجود خداوند است. از نظر او وجود ناباورانِ منطقی یا لاادری گرایان بهترین شاهد بر این ادعا محسوب می شود. شلنبرگ بر این اساس اختفا را نقیضِ عشقِ مطلق الهی و در نهایت شاهدی بر نبود خداوند می داند. اما مفاهیم لاادری گری و عشق به عنوان دو نقطه ثقل این برهان در نظام الهیاتی هانری کربن دارای معانی متفاوتی است. توجه به این معانی و ارائه یک صورتبندی تحلیلی از آن، شاید سنگ بنایی برای تبیین اختفای الهی از منظری متفاوت و بدیع باشد و نقدی بر برهان اختفای الهی قلمداد شود. از نظر کُربن اِشکال خداباوری عقلی تقلیل قوای ادراکی به دو قوّه حس و عقل، در کنار بی اعتنایی به نقشِ شناختی قوّه خیال و حذف جهان واسطِ مثال از مراتب عالم است که این مسئله سبب شده است که بشر در فهم غیبِ (باطن) عالم - در اینجا خداوند- دچار لاادری گری شود. راه حل بدیع کربن برای غلبه بر این بحران معرفتی، احیای جایگاه شناختی قوّه خیال و عالم متناظر با آن بود. در این نوشتار تلاش می شود که از طریق معرفی اندیشه تجلی عرفای اسلامی در آثار کربن، مسیر بدیعی در شناخت خداوند ترسیم و از این طریق در کفایت تلاش های لاادری گرایان تشکیک شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان