امیررضا کریمی آذری

امیررضا کریمی آذری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

شناسایی مؤلفه های عینی و ذهنی مؤثر در طراحی نما در جهت ارتقاء هویّت منظر ِشهری و افزایش حس تعلق شهروندان

کلید واژه ها: هویت نما منظر شهری حس تعلق شهروندان مؤلفه های عینی و ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 66 تعداد دانلود : 65
بحث نماسازی در ساختمان و ساخت بدنه ِشهری یک بحث هویّتی و فرهنگی است. افزایش ساخت وسازهای شهری، مشخص نبودن محدوده ساخت وساز، گسترش انبوه سازی در سال های اخیر سبب شده است، که نمای بسیاری از شهرها دچار نوعی بی نظمی شود که این بهم ریختگی در منظر ِشهری ما بیشتر ناشی از تقلیدهای کوکورانه از سبک های معماری و نبود متغیرهای دسته بندی شده، جهت به کارگیری در طراحی نماها است. از طرفی وجود نماهای گوناگون در پوسته های شهری باعث بر هم خوردگی زیبایی کلِ شهر گردیده است. لذا شناسایی و تدوین مؤلفه های عینی و ذهنی برای طراحی نمای مطلوب و یکپارچه در شهر ضروری می باشد، چرا که وجود تنوع و ناهمگونی در نماهای شهری نوعی بی هویّتی و عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نما و منظر شهری را به وجود آورده است. بنابراین به نظر می رسد ارتقاء هویّتِ شهر و افزایش حس تعلق و خاطره انگیزی شهروندان به شکل دهی و زیبایی نماها در شهر وابسته است که این امر با شناسایی و بهره مندی از اصول تدوین شده مشخص برای طراحی نما میسر می گردد. لذا با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه منابع کتابخانه ای با هدف بازخوانی هویّت بصری در نماهای شهری در انطباق با مؤلفه های هویّت بخش معماری به اهمیّت و تأثیر نما در هویّت بخشی به محیط و متغیرهای مؤثر در نماسازی که موجب ارتقاء هویّت و افزایش حس تعلق شهروندان می شود، پرداخته شده است. یافته ها نشان داده، شاخص هایی چون تناسبات، هماهنگی، رنگ، مقیاس، خطوط آسمان و ترکیب بندی در بعد عینی و معنی داری و آموزندگی و خاطره انگیزی در بعد ذهنی در طراحی نما تأثیرگذار است.
۲.

Design principles of residential space to enhance children’s (3-7 years old) creativity in iran (Case study:Tehran district 4) (اصول طراحی فضای مسکونی، با رویکرد ارتقاء خلاقیت ؛کودکان 7-3 ساله در ایران (نمونه موردی : شهر تهران- منطقه 4))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت فضای مسکونی ارتقاء خلاقیت کودکان اصول طراحی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی طراحی داخلی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
تعداد بازدید : 518 تعداد دانلود : 342
پرورش، ارتقا و جهت دهی خلاقیت، در کودکان به دلیل قرارگیری در سن رشد، اهمیت دارد. تحقیقات روان شناسی در مورد خلاقیت1 بر تأثیر محیط فیزیکی بر خلاقیت متمرکز بوده است. یکی از روش های ارتقاء خلاقیت، بهره گیری از تأثیر مثبت محیط طبیعی یا مصنوع، در بروز و افزایش خلاقیت در کودکان است. ادبیات موضوع نشان می دهد که فضا و محیط دربروزخلاقیت و کیفیت رشد آن مؤثر است. فضا ممکن است فضای طبیعی یا مصنوع و انسان ساز باشد. اما ساخت و سازهای معماری در جهت تأثیر بر پرورش خلاقیت، بسیار کمرنگ است. سؤال اصلی این پژوهش این است که کدام ویژگی های فضای مسکونی بر ارتقاء خلاقیت تأثیر دارند. پژوهش حاضر، به دنبال دستیابی به اصول طراحی فضای مسکونی است که باعث افزایش خلاقیت کودکان شود. تحقیق حاضر توسعه ای بوده و روش تحقیق انتخابی تحقیق توصیفی-پیمایشی است که در 5 مرحله اصلی انجام شده است. جامعه تحقیق مرحله دوم متخصصین روان شناسی، سوم متخصصین معماری و چهارم کودکان 3-7 ساله از منطقه 4 شهر تهران است. نمونه های مورد مطالعه در مرحله دوم به وسیله تکنیک دلفی شامل 108 متخصص روان شناسی و درمرحله سوم، متخصصین معماری در دو زیر مرحله ابتدایی 50 متخصص معماری، مرحله تکمیلی 120 متخصص معماری و در مرحله چهارم 50 کودک زیر دبستانی 3-7 ساله ساکن منطقه 4 تهران است. جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ و بسته پاسخ و پرسشنامه تصویری برای کودکان، انجام شده و برای بررسی فرضیه ها از آمار توصیفی شامل محاسبه شاخص های آماری و تنظیم جدول توزیع فراوانی و از آمار استنباطی شامل آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون آماری رگرسیون خطی چند متغیره و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شده و با استفاده از آزمون های کروسکال و الیس و من ویتنی اصول معماری رتبه بندی و انتخاب شده اند. مطابق یافته های این تحقیق، محیط کالبدی فضای مسکونی بر روی رشد خلاقیت کودک اثر گذاشته و در فضای مسکونی، با به کارگیری عناصر طبیعی، ایجاد فضای ایمن، فضای پیچیده و فضای انعطاف پذیر از طریق تأثیر مثبت بر انگیزش کودک برای بازی، آرامش روانی، ابتکاروکنجکاوی در کودک می توان خلاقیت کودک را ارتقا بخشید. اصول طراحی منتج از پژوهش به این قرار است : 1. طراحی و ایجاد فضاهای کالبدی مسکونی با استفاده از بدنه های تحریک کننده و بازی ساز. 2. ایجاد آرامش و امنیت روانی با طراحی و ایجاد فضای مسکونی امن (ایمنی کالبدی). 3. طراحی و ایجاد فضاهایی پیچیده و چالش برانگیز. 4. طراحی و ایجاد فضاهای مسکونی تغیر پذیر و منعطف (انعطاف پذیری فضایی و فرمی).
۳.

تحلیل سرزندگی در فضاهای مجموعه های مسکونی (مفهوم، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرزندگی فضای باز و نیمه باز مؤلفه فرمی مؤلفه عملکردی مؤلفه زیست محیطی و مؤلفه اجتماعی و مولفه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 403 تعداد دانلود : 166
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
۴.

ارزیابی سیر تحول ادراک زیبایی شناختی محیطی در گذار از جامعه سنتی به مدرن با تاکید بر مساله بحران هویت در سیمای شهر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناختی محیطی هنر سنتی هنر مدرن بحران هویت سیمای شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 286 تعداد دانلود : 339
تغییر و تحولات ایجاد شده در حوزه هنرها و جابجایی مرزهای تعریف هنر از قرن بیستم به بعد متاثر از تحولات جامعه شناختی این عصر، در نگاه زیبایی شناختی بشر مدرن به محیط نیز تاثیر قابل توجهی داشته است. اما براستی این تغییر معیارها و مولفه های زیبایی شناسی در معماری، ریشه در کدام تحولات بنیادین در نگرش زیبایی شناسانه به هنر، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز دارد؟ در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با روش تحلیلی-تطبیقی مبتنی بر اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای و با رویکردی جامعه شناسانه و با تحلیل فرآیند آفرینش و سیر هنر در گذار از جامعه سنتی پیشین به جامعه مدرن امروز، به شناسایی مهم ترین عوامل نزول ماهیت هنر و کاهش طول عمر تجربه زیبایی شناختی آثار هنری معاصر، به ویژه در عرصه معماری، دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زیبایی شناسی در هنر از جمله هنر معماری ایرانی، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز، بتدریج از آنچه واجد کیفیات زیبایی شناسی نمادین و مفهومی با عمر بلندتر که روح جمعی جامعه در آن جاری است، دور شده و به سمت زیبایی شناسی فرمی، فردگرا و فاقد مفاهیم ارجاعی، که دارای عمق ادراک سطحی تر و در نتیجه عمر کوتاه تری است، گرایش پیدا کرده است.  
۵.

بررسی نقش مؤلفه های کالبدی پیاده مداری و پایداری اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: میدان شهرداری رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری پایداری اجتماعی پیاده مداری تعاملات اجتماعی کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 783 تعداد دانلود : 896
مفهوم پیاده مداری در کنار پایداری اجتماعی به عنوان دو رویکرد احیاکننده روح زندگی مدنی و اجتماعی با هدف بازسازی هدفمند شهرهای تخریب شده یا آسیب دیده به دلایل سیاسی نظیر جنگ یا دلایل اجتماعی نظیر ایجاد پیوند سازنده بین شهروندان با نگاهی به کاهش سلطه خودروها از دهه شصت میلادی کلید خورد. اما علی رغم وجود این دیدگاه در بین تعداد قابل توجهی از جامعه برنامه ریزان و طراحان شهری، در طی قرن اخیر به سبب افزایش وسعت شهرها و همچنین تراکم و کمیت خودروها، انسان ها اولویت خود را در برابر وسایل نقلیه از دست داده و با کمرنگ شدن هویتشان به عنوان عناصر اصلی حیات در شهر، به مرور زمان به حاشیه شهرها رانده شدند؛ رویدادی که به مرور زمان می تواند مفاهیمی مانند "تعاملات" و "پیوند اجتماعی" در فضاها و گره های اصلی شهرها را با چالش جدی مواجه نماید. هدف از این پژوهش ارزیابی پیاده راه فرهنگی میدان شهرداری شهر رشت به منظور تعیین سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و استخراج مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء این دو مبحث در کنار ارائه راهکارهای نظری و عملی برای طراحی فضاهای عمومی شهری با کیفیت است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی و شیوه پیمایشی با بهره گیری از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخت با استناد بر جامعه آماری 384 نمونه و بر اساس فرمول کوکران و جدول مورگان انجام گرفته است. با توجه به نتایج فرضیات بیان شده، مشخص گردید که سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری در محدوده شهرداری رشت با میانگین 11/3 از 5 در وضعیت قابل قبولی قرار دارد؛ اما نکته قابل تامل در خصوص یکی از نتایج این پژوهش، حضور بیش از شصت درصد از شهروندان به منظور رفع نیازهای معیشتی و مرتبط با مشاغل بوده که کارکرد اصلی این محیط کالبدی یعنی افزایش سطح تعاملات را با چالش مواجه می کند. لذا هدف اصلی در چنین فضاهایی از شهر که دارای جنبه های قابل توجه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی می باشند باید معطوف به جلب شهروندان از روی میل شخصی برای مشارکت در فضا، نه از روی اجبار و خصوصا رفع نیازهای اقتصادی و معیشتی، بلکه بصورت خودخواسته و داوطلبانه به منظور شکل گیری سطوح بالایی از تعاملات و پایداری اجتماعی باشد. هدفی که نهایت به نجات روح شهروندی منتج می شود.
۶.

ارزیابی ایجاد مؤلفه های شهر دوستدار کودک در شهر بندرانزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهردوستدارکودک محلات انعطاف پذیری هویت مکان شرکت در تصمیم گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 764 تعداد دانلود : 408
بیان مسئله: افزایشِ شهرنشینی و کمبود فضاهای شهری برای حضور کودکان در محیط های شهری، موجب شده است تا حضور آن ها در این عرصه روزبه روز کاهش یابد. نبود این فضاها، باعث گردیده تا حس تعلقِ کودکان به فضای شهری به گونه ای متفاوت ارزیابی گردد. ازاین رو، می توان این گونه بیان داشت که محیط، نقش بنیادین در شکل گیری شخصیت و رشد کودک داشته که از این طریق می تواند عوامل فرهنگی، اجتماعی و یا بخش عمده ای از دل بستگی های محیطی و مکانی کودک در بستر خانواده و محله شکل بگیرد. هدف: مطالعه ی حاضر در تلاش است تا میزانِ ارتباط مؤلفه هایی همچون انعطاف پذیری محیط، هویتِ مکانِ حضور کودک و قابلیت حضورپذیری محلات، به عنوان مؤلفه های شهرسازی با مؤلفه هایی مانند بازی سازی محیط، هیجان تجربه شده کودک و مشارکت کودکان در تصمیم گیری را موردسنجش قرار دهد. پرسش اساسی این پژوهش، اثر و میزان هر یک از مؤلفه ها بر دیگری می باشد. روش:این کنکاش از لحاظ روش شناسی، کمی و راهبرد آن، توصیفی و از نوع علَی_مقایسه ای است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت است که جامعه ی آماری آن را ۸۰۰۰ دانش آموزانِ مقطع ابتدایی شهر بندرانزلی تشکیل می دهد که از میان آن ها ۳۶۷ نفر به عنوان نمونه، به صورت پرسشنامه بسته_ پاسخ، موردمطالعه و با استفاده از نرم افزارهای 24SPSS و 80/8 LISREL مورد تحلیل قرارگرفته اند. یافته ها: تحلیل یافته ها حاکی از آن است که انعطاف پذیری محیط، بیشترین ضریب اثر را با 95%، در کودکان داشته که باعث ایجاد خلاقیت در ساخت و به وجود آوردن بازی در محیط توسط کودک می شود. نتیجه گیری: حضورپذیری محلات با 94 درصد و هویت مکانِ حضور کودک با 89 درصد در رده های دوم و سوم، بیشترین تأثیرگذاری را به ترتیب بر شرکت در تصمیم گیری و هیجان تجربه شده کودکان در نتایج پرسشنامه کسب کرده است.
۷.

بازآفرینی میادین شهری با تاکید بر تعاملات اجتماعی بر اساس اصول نوشهرگرایی (مطالعه موردی: میدان امام(ره)، بندرانزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میدان شهری نوشهرگرایی تعاملات اجتماعی بازآفرینی فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 927 تعداد دانلود : 75
بعضی از اندام های شهری می تواند نقش کلیدی در ایجاد جاذبه برای افزایش تعاملات اجتماعی داشته باشند، یکی از مهم ترین این نوع اندام ها، میدان ها هستند، باز آفرینی این نوع از اندام های شهری یک رویکرد برای افزایش تعاملات اجتماعی در مرکز شهر است.افزایش تعاملات اجتماعی امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های طراحان شهری برای باز افرینی است. میدان ها آیینه تمام نما از فرهنگ، آداب و رسوم و داشته های فرهنگی یک شهر است، در نتیجه حضور جمعیت در آن میتواند به اشاعه و تقویت این عامل های فرهنگی بی انجامد، در حال حاضر میدان به صورت فلکه معنی گرفته است و فقط نقش ترافیکی دارد و به عنوان  فرصت ارتقا اجتماعی به آن توجه نمی گردد.  در تحقیق پیش رو از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق با استفاده از جدول  SWOTو تحلیل سلسله مراتبی AHP با بهره گیری  از  نرم افزار Expert Choice به وزن دهی عوامل نوشهرگرایی موثر بر تعاملات اجتماعی پرداخته شده است. باز آفرینی میدان امام(ره) بندرانزلی به عنوان یک میدان مرکزی و سنتی که شاهد وقایع تاریخی و فرهنگی بزرگ بوده است سبب افزایش تعاملات اجتماعی گردد. با توجه به فرآیند طی شده در تحقیق ، هفت عامل افزایش تراکم در بافت، پیاده محوری ، حفظ بافت واجد ارزش، حفظ و تقویت فضای سبز، اتصال و پیوستگی، حمل و نقل هوشمند میتواند نقش بسزایی در باز آفرینی میدان شهری داشته باشد که شاخص اتصال و پیوستگی با وزن 0.203 در وضعیت مطلوب، شاخص حس امنیت و امنیت فیزیکی با وزن0.084 در وضعیت نا مطلوب ،  به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را دارند.
۸.

واکاوی اثربخشی پانزده خصلت بنیادی مدنظر الکساندر در طراحی نماهای شهری در جهت ارتقاء حس تعلق (مطالعه موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس تعلق طراحی نمای شهری داده کاوی کریستوفر الکساندر رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 733 تعداد دانلود : 532
هویت کالبدی به معنای صفات و خصوصیاتی است که جسم شهر و بنا را از غیر متمایز کرده و شباهتش را با خودی آشکار می کند. نمای ساختمان نیز بخشی از کالبد هر شهر محسوب و عاملی مؤثر در هویت بخشی به مجموعه شهری است، درحالی که نمای ساختمان امروزه دچار نابسامانی شده و این نابسامانی در منظر شهری بیشتر ناشی از تقلیدهای کورکورانه و اعمال سلیقه شخصی طراحان و همچنین عدم واکاوی تأثیر نظرات متخصصین در مرحله عملیاتی و سنجش تأثیر آن بر شهروندان است؛ لذا این پژوهش باهدف باز شناسایی اثربخشی پانزده خصلت مؤلفه های بنیادی مطرح شده توسط کریستوفر الکساندر در طراحی نماهای شهری ساختمان های گیلانی و تأثیر آن در ایجاد حس تعلق و حیات و سرزندگی شهروندان گیلانی مورد سنجش قرار گرفته است. روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی از طریق ارائه (مصاحبه و پرسش نامه) است و جهت شناسایی اثربخشی مؤلفه ها پاسخ های چهارصدنفره به وسیله تکنیک های داده کاوی و تجزیه وتحلیل اطلاعات و خارج کردن پاسخ های غیرصحیح برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده و نتایج این پژوهش بیان می دارد که از دیدگاه اکثر شهروندان مراکز نیرومند، تضاد، ناهمگونی، فضای خالی، پژواک، سادگی، شکل خوب، مرزبندی، فضای معین، تکرار متناوب، جدایی ناپذیری بالاترین تاثیر را در ایجاد حس تعلق و سرزندگی دارد و همچنین پرسش شوندگان نسبت به معیار تقارن موضعی نظر کاملاً متفاوتی با الکساندر داشته و تقارن محض را ترجیح می دهند.
۹.

تحلیل و ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر سرزندگی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 926 تعداد دانلود : 352
مقدمه : توجه به فضاهای بازونیمه باز درمجتمع های مسکونی ونیازهای روانی ساکنین درمجتمع ها یکی ازمسائل مهم دردنیای امروزمی باشد.سرزندگی و نشاط ازکیفیت های مطلوب زندگی مردم قلمداد می شود که در سلامت جسمی و روانی شهروندان نقش به سزایی دارد. فضاهای باز، بستری برای بیان فرهنگ عمومی و توسعه زندگی اجتماعی بوده و اعتقادات شخصی و ارزش های عمومی کاربران را انعکاس می دهد، به همین جهت مطالعه درخصوص محیط های بیرونی در محیط های مسکونی، برای توسعه کیفیت زندگی اجتماعی در جوامع امروزی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر بررسی و شناخت شاخص های کالبدی موثر بر سرزندگی و میزان اثر هر یک از این شاخص ها در فضاهای باز و نیمه باز و ارائه راهبردهای طراحی بر مبنای شاخص های کالبدی مجتمع های مسکونی شهر رشت می باشد. روش شناسی تحقیق : روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی-کیفی و از نطر روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین جهت با استخراج شاخص ها و مولفه های کالبدی از طریق مطالعات کتابخانه ای و انتخاب مولفه ها با استفاده از روش دلفی از متخصصین معماری و تهیه جدول هدف محتوی(کیفی) و تبدیل داده های کیفی به کمی با استفاده از طیف لیکرت به پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخت، نظرسنجی در میان ساکنین سه مجتمع مسکونی کاکتوس، پردیسان و لاکانشهر رشت انجام شد. قلمروجغرافیایی پژوهش : محدوده مورد مطالعه استان گیلان، شهر رشت می باشد. موضوع مورد مطالعه مجتمع های مسکونی شهر می باشد. یافته ها و بحث : یافته ها حاکی از آن است که عامل«تنوع کالبدی»با بالاترین میانگین 3.5بیشترین تاثیررا در میزان حس سرزندگی ساکنین گذاشته است. نتایج : با توجه به نتایج تحقیق، شش عامل«تنوع کالبدی، جذابیت بصری،بهره گیری از عناصر طبیعی،چشم انداز مطلوب،ایمنی ونورپردازی مناسب»ازمهمترین عوامل کالبدی موثربرسرزندگی هستند که همه دررتبه بالاترازحدمیانگین درمیزان احساس سرزندگی ساکنین تاثیرداشته اند.
۱۰.

اثر سنجی قابلیت های کالبدی-فضایی مکان توانبخشی در تامین نیازهای شهروندان ناتوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قابلیت محیط حس مکان عزت نفس توانبخشی جسمی نیازهای روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 995 تعداد دانلود : 962
مقدمه: از مشکلات موجود در توانبخشی، بی توجهی به نیازهای روحی توانخواهان می باشدکه نقش مهمی در مشارکت افراد در توانبخشی ایفا می نماید. ارتقاء توانبخشی، پیامدهای مهم اجتماعی در پی دارد. قابلیتهای کالبدی مکان، انگیزه و تمایل افراد را برای حضور و مشارکت در فعالیت های محیط تحت تاثیر قرار می دهد. ایجادتجربه  احساسات مطلوب در محیط توانبخشی افراد را به شرکت در فعالیتهای محیط ترغیب می نماید. هدف پژوهش:  هدف بررسی ارتباط بین مولفه های ایجاد کنندهحس مکان در محیط های توانبخشی و مشارکت توانخواهان در توانبخشی، با ایجاد احساس عزت نفس در آنان می باشد. روش شناسی تحقیق:  پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی بوده که به صورت پیمایشی انجام گرفته و با استفاده از همبستگی وروش معادلات ساختاری تحلیل شده است. جامعهآماری پژوهش افراد ناتوان جسمی - حرکتی مراجعه کننده به مراکز کاردرمانی منطقه1شهر رشت می باشند. با روش نمونه گیری در دسترس 46  نفر توانخواه جسمی  به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شد. آلفای کرونباخ متغیرهای تحقیق بالاتر از 7/0 بدست آمد. در تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS22, AMOS22 استفاده گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش:  محدوده جغرافیایی پژوهش شهرستان رشت در استان گیلان می باشد. یافته ها:  ضریب مسیر مولفه های حس مکان به عزت نفس 74/0، ضریب مسیر عزت نفس  به مشارکت توانخواهان 69/0 و اثر غیرمستقیم 51/0 بدست آمده، بنابراین می توان گفت که عزت نفس در ارتباط بین مولفه های حس مکان و مشارکت توانخواهان نقش میانجی دارد. نتایج:  یافته های پژوهش نشان می دهد که مولفه های ایجاد حس مکان از طریق تامین احساس عزت نفس، بر مشارکت توانخواهان در توانبخشی تاثیر گذار می باشد.
۱۱.

تحلیل منطقه ای از انتظام فضایی شهرها در منطقه زاگرس با رویکرد مناطق عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 331 تعداد دانلود : 630
نگاهی به برنامه های منطقه ای در کشور ایران نشان می دهد که نتایج  این برنامه ها در جهت تعادل بخشی به نظام شهری و ایجاد سلسله مراتب سکونتگاهی مفید واقع نشده است. در مطالعات انجام شده مناطق براساس مرزهای سیاسی و اداری تعریف شده است. در نتیجه مدل های کمی مورد استفاده نیز به بهبود مشکلات نظام شهری کمکی نکرده است. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین درست مفهوم منطقه از دو بعد عینی و ذهنی  و کاربرد صحیح مدل های کمی در برنامه های منطقه ای است. در این راستا منطقه زاگرس به عنوان منطقه ذهنی (شامل پنج استان کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام) و استان کرمانشاه به عنوان منطقه عینی انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع مقایسه ای بوده و نتایج استفاده از مدل های کمی (شاخص های کمی تعیین نخست شهر و همچنین شاخص تمرکز هرفیندال، ضریب جینی و ضریب پراکندگی) در دو منطقه مذکور مقایسه شدند. نتایج پژوهش نشان داد نظام شهری در منطقه زاگرس در مقایسه با استان کرمانشاه تعادل نسبی دارد. با تحلیل یافته ها، رهیافت این مقاله این است که در جهت تعادل بخشی به نظام سکونتگاه های شهری و تمرکززدایی از جمعیت، خدمات و امکانات می بایست به مفهوم منطقه در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی توجه داشت و این مفهوم را در مرزهای سیاسی و اداری خلاصه نکنیم.
۱۲.

ارزیابی مؤلفه های نظریه (CPTED) در پیشگیری از جرم (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی ابریشم، پردیسان و کاکتوس شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 100
این مقاله ارزیابی مؤلفه های کالبدی  نظریه ( CPTED ) به منظور پیشگیری از جرم را در مجتمع های مسکونی شهر رشت (ابریشم، پردیسان و کاکتوس) مورد مطالعه قرار می دهد. در این پژوهش از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش کمی به کمک پرسش نامه و شیوه های تحقیقی مرور متون و منابع مورد استفاده قرار گرفته است. انجام تحقیقات میدانی، دیگر شیوه مورد استفاده در این پژوهش است. برای انجام تجزیه و تحلیل های آماری نیز از نرم افزار آماری SPSS  و آزمون فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است. با توجه به نامحدود بودن جامعه، تعداد حجم نمونه نیز براساس فرمول حجم بهینه کوکران، برابر با 384 نفر به دست آمد و در نهایت، پرسش نامه با 36 سؤال اصلی بین 390 نمونه اجرا شد.  یافته های به عمل آمده حاکی از آن است که راهبردهای نگرش پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی ( CPTED ) مانند قلمروبندی، نظارت، کنترل ورودی و دسترسی ها و کیفیت محیطی، به ترتیب با ضرایب 464/0، 533/0، 561/0، 402/0و سطح معناداری کمتر از 05/0 همبستگی مستقیم با پیش گیری از ج ر م دارند. بر اساس  نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که به راهکارهایی از قبیل تفکیک عرصه های عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی؛ طراحی نمای اصلی خانه ها رو به خیابان و عرصه های عمومی؛ تعریف ورودی مشخص و متمایز برای مجتمع مسکونی؛ طراحی منظر مجموعه و استفاده از مبلمان شهری مناسب و زیبا در طراحی معماری توجه ویژه شود تا میزان جرایم در مجتمع های مسکونی کاهش یابند.
۱۳.

استخراج راهبرد های محیطی مؤثر در پیشگیری از جرایم بر اساس نظریه (CPTED) (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرم نظریه (CPTED) راهبردهای محیطی پیشگیری مجتمع های مسکونی در رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 21 تعداد دانلود : 367
تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر استخراج راهبرهای نظریه (CPTED) و تعیین سهم و رتبه هر یک از آن ها در پیشگیری از جرایم در مجتمعهای مسکونی شهر رشت می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات در آن، پیمایشی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق نیز در مرحله اول 10 تن از متخصصین معماری و در مرحله دوم 390 نفر از ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت می باشند که سه مجتمع ابریشم، کاکتوس و پردیسان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. برای انجام تجزیه و تحلیل های آماری نیز از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در قسمت قلمرو بندی متغیر «استفاده از موانع واقعی و نمادین» با بار عاملی 637/0، در قسمت افزایش نظارت متغیر «نظارت بر ورودی ساختمان ها با استفاده از نورپردازی» با بار عاملی 778/0، در قسمت کنترل ورودی ها و دسترسی ها متغیر «اجتناب از طراحی های جزئی و جلو آمدگی ها و عقب نشینی ها» با بار عاملی 574/0 و در قسمت بهبود کیفیت های محیطی نیز متغیر «اختصاص دادن یک فضای تعریف شده مشترک به ساکنین هر یک از بلوکها» با بار عاملی 541/0 بیشترین سهم را در پیشگیری از جرایم در مجتمع های مسکونی به خود اختصاص دادند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان