مسعود زمانی مقدم

مسعود زمانی مقدم

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه یزد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

معرفی و نقد کتابِ «در خانهٔ برادر: پناهندگان افغانستانی در ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتاب در خانه برادر افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
کتاب در خانهٔ برادر: پناهندگان افغانستانی در ایران حاصل رسالهٔ دکتری آرش نصر اصفهانی است. مؤلف در این کتاب چهار دهه حضور افغانستانی ها در ایران و سیاست های مهاجرتی درپیوند با آن را مرور و بررسی می کند و تجربهٔ زندگی در ایران از نگاه افغانستانی ها و مسائل آن ها در جامعهٔ ایرانی را مورد واکاوی قرار می دهد. او در پیِ ارائهٔ بازگفتی از علل عدم پذیرش افغانستانی های مهاجر در جامعهٔ ایرانی و بیگانه تلقی شدن آن ها علی رغم همانندی های فرهنگی و قدمت حضورشان در ایران است. نصر اصفهانی ضرورت بازنگری و تجدیدنظر در رویکردها، سیاست ها و به طورکلی مواجههٔ جامعهٔ ایران با پناهندگان افغانستانی را نشان می دهد. طرد اجتماعی پناهندگان افغانستانی و عدم ادغام آن ها در جامعهٔ ایرانی را می توان از برجسته ترین مسائل موردتوجه در این کتاب دانست.
۲.

بررسی زندگی خانوادگی سالمندان در ایالات متحده آمریکا

کلید واژه ها: خانواده سالمندان ایالات متحده روابط بین نسلی والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
در این مقاله به زندگی خانوادگی سالمندان آمریکایی پرداخته می شود و تعریف سالمندی، زمینه جمعیت شناختی سالمندان، روابط زناشویی در میان سالمندان، پدربزرگ/مادربزرگ بودن، مسئله مراقبت از نوه ها، تبادلات بین نسلی و پیچیدگی خانوارهای سالمند مورد بررسی قرار می گیرند. از آن جا که امید به زندگی نسبت به گذشته بیش تر شده است، تمرکز بر زندگی خانوادگی آمریکایی های سالمند امروزی عمدتاً معطوف به مسئله دگرگونی است و نه مسئله پیوستگی. گرچه برخی از پیوستگی ها آشکار هستند، مانند نقش زنان سالمند به عنوان مراقب و آسیب پذیری سالمندان فقیر، اما دگرگونی های ایجادشده به مراتب مهم تراند. امروزه بیشتر آمریکایی ها در دهه های هفتاد و هشتادسالگی زندگی شان قرار دارند و پیچیدگی های خانوادگی سال های اولیه زندگی و نیز مسائل مربوط به فرزندان و نوه های شان را به همراه دارند. از سوی دیگر، یکی از چالش های ساختار جمعیتی مسن این است که چه کسانی از افراد سالخورده، که تعدادشان رو به افزایش است، مراقبت خواهند کرد. این امر زمانی اهمیت می یابد که فرد در سطح کلان، هزینه های برنامه های دولتی برای حمایت از سالمندان، مانند تأمین اجتماعی، و در سطح خرد، مراقبت های بین فردی را مد نظر قرار دهد. افزون براین، جمعیت سالمند نه تنها به لحاظ نژاد، بلکه از نظر وضعیت ارتباط و نقش های خانوادگی به طور فزاینده ای متنوع است. بیشتر سالمندان به طور موقت، منظم و یا دائم از نوه های شان مراقبت می کنند؛ و رشد مهاجرتْ افزایش دهنده گوناگونی نژادی- قومی جمعیت سالمند است.
۳.

توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران: مروری نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: توانمندسازی زنان سرپرست خانوار مادران مجرد مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۱
مقدمه: تعداد زنان سرپرست خانوار به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده جامعه ایران در سالهای اخیر افزایش یافته است. درعین حال، اکثر این زنان بخشی از اقشار آسیب پذیر جامعه محسوب می شوند و از این رو است که مبحث توانمندسازیِ آنها اهمیت یافته و مطرح می شود. روش: روش مورداستفاده در این پژوهش مرور نظام مند است. جامعه آماری تحقیق شامل مقالات علمی منتشرشده ای بود که به موضوع «توانمندسازی زنان سرپرست خانوار» پرداخته اند. مقاله های مرتبط در پایگاههای علمی ایرانی و به زبان فارسی جستجو شدند. بر اساس معیارهای ورود و خروج، مرتبط ترین مقالات با اهداف مطالعه (32 مقاله) انتخاب شدند. پس از بررسی کیفیت و اعتبار علمی مقالات منتخب، برای دستیابی به داده های مقالات، کاربرگهای استخراج داده ها در قالب 8 شاخص طراحی و تنظیم شد و بر مبنای کدگذاری و حاشیه نویسیهای انجام شده هر یک از کاربرگها توسط دو محقق/کدگذار تکمیل شد. شاخصهای موردبررسی در کاربرگها عبارت بودند از: بازه زمانی، توزیع جغرافیایی، زمینه پژوهشی مقالات، رویکرد نظری، نوع پوشش حمایتی، روش پژوهش، عوامل و راهکارهای توانمندسازی. نهایتاً، پس از بررسی و مقایسه دقیق کاربرگهای مختص به هر یک از مقالات، دادههای به دست آمده تجمیع و توصیف و تحلیل شده و بر مبنای آنها به هدف مطالعه پرداخته شد. یافته ها: در مقالات مرتبط با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار متغیرها و عوامل متفاوتی موردتوجه و بررسی قرار گرفته اند. در مقاله حاضر، علاوه بر عوامل زمینه ای (سن، تحصیلات، بُعد خانوار، مدت سرپرستی، وضعیت تأهل)، عوامل برجسته و مهم بررسی شده در سه گروه (اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فردی-روانشناختی) دسته بندی و خلاصه شده اند. راهکارها و پیشنهاد های مهم مقالات موردمطالعه نیز در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و مشاوره ای تقسیم بندی و ارائه شده اند. بحث: مرور نظام مند مقالات پیشین نشان می دهد که لازمه پژوهش در باب توانمندی و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار توجه به ابعاد مختلف فرآیند توانمندسازی است. می توان مدلی مفهومی را پیشنهاد کرد که در آن فرآیند توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به گونه ای چرخه ای و چندبُعدی و میان رشته ای بررسی و مطالعه شود. پیشنهاد این مدل مفهومی تلاشی است در به کارگیری یک دیدگاه کل نگر و یکپارچه در بررسی توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران.
۴.

سیاست اجتماعی و مسائل رفاهی نهاد خانواده

کلید واژه ها: خانواده سیاست اجتماعی دولت رفاه تأمین اجتماعی نابرابری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۳
خانواده نهادی پویا است؛ زیرا همراه با دگرگونی هایی که در زمینه اجتماعی پیرامون اش در جریان است دگرگون می شود. با وجود این، نوعی پیوستگی تاریخی نیز در نهاد خانواده مشاهده می شود که ریشه در رویه ها و ایدئولوژی های گذشته دارد. به علاوه، امروزه گوناگونی در خانواده ها نیز بیش از گذشته دیده می شود. در این مقاله با تأکید بر وضعیت نهاد خانواده و دولت رفاه و تأمین اجتماعی، پیوند سیاست گذاری اجتماعی با ابعاد مختلف زندگی خانوادگی در ایالات متحده بررسی می شود. در طی دگرگونی های جمعیت شناختی جامعه آمریکایی، کشمکش های خانواده های فرودست، به دلیل عدم وجود سیاست های عمومی و رفاهی برای حمایت از خانواده ها وخیم تر شده اند. از سوی دیگر، بیشتر هزینه های دولت ایالات متحده در برنامه های رفاهی و سیاست گذاری های اجتماعی به تأمین اجتماعی و سلامت سالمندان اختصاص دارد. در واقع، سیاست اجتماعی به منظور بهبود رفاه برخی از خانواده ها مورد استفاده قرار گرفته است و در عین حال، نسبت به رفاه خانواده های دیگر بی اعتنا یا حتی بر ضد آنها بوده است. می توان گفت دولت رفا ه ایالات متحده در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته دولت ضعیفی بوده است. اگرچه زندگی خانوادگی در ایالات متحده دگرگونی های بسیاری داشته است، ولی برخی شرایط از جمله نابرابری های ایجادشده در خانواده ها در پی سلسله مراتب های جنسیتی، نژادی و طبقاتی همچنان ادامه یافته اند.
۵.

در تقلای خوشبختی: پرتره نگاری سه زن سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سرپرست خانوار خوشبختی اصالت پژوهش کیفی روش پرتره نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
زنان سرپرست خانوار فقیر با انواع دشواری ها و مسائل فراوان در مسیر خوشبختی مواجه اند. در این مقاله ما با هدف فهم چگونگی تجربه زنان سرپرست خانوار فقیر از خوشبختی و موانع و چالش های مرتبط با آن با روش کیفی پرتره نگاری به مطالعه میان رشته ای سه زن سرپرست خانوار در یکی از محله های محروم شهر خرم آباد پرداخته ایم. داده ها با استفاده از استراتژی های نمونه گیری هدف مند و نظری و از طریق مصاحبه های عمیق و یادداشت های میدانی در دو مرکز بهداشت گردآوری شد. سپس داده ها را در جهت شناسایی مضمون های اصلی و خلق پرتره های نهایی مشارکت کنندگان تجزیه و تحلیل کردیم. بر اساس یافته ها، انواع منابع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی مشارکت کنندگان زمینه را برای تحقق و یا عدم تحقق دستاوردهایی همچون افزایش رضایت از زندگی، کاهش بار اضافی نقش، و افزایش رضایت مندی فرزندان فراهم می کند و در این زمینه است که چگونگی خوشبختی مشارکت کنندگان برساخته می شود و تعیّن می یابد. در نتیجه، هر یک از مشارکت کنندگان با وجود اشتراکاتی که با هم دارند، تعریف و تجربه متفاوتی از جست وجوی خوشبختی را ابراز می کنند. آن ها در تقلای خوشبختی از استراتژی های گوناگونی استفاده می کنند و برای رسیدن به این هدف دارای سطوح متفاوتی از منابع درونی و بیرونی اند. هر زن به عنوان یک انسان اجتماعی تجربه منحصربه فرد خود را دارد که بر گزینه ها و استراتژی هایش در رفع موانع خوشبختی تأثیر می گذارد.
۶.

معرفی و نقد کتاب «صدایی که شنیده نشد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد کتاب صدایی که شنیده نشد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۲ تعداد دانلود : ۷۳۴
در سال 1353، وقتی که علی اسدی و مجید تهرانیان پیمایشی ملّی را در غالب یک طرح آینده نگری هدایت می کردند، شاید در مخیله کسی نمی گنجید که چهار سال بعد از آن ایران با انقلابی سیاسی و سرنوشت ساز روبه رو شود. امّا امروزه، چهار دهه پس از آن پیمایش و با انتشار گزارشی از یافته های آن در کتاب صدایی که شنیده نشد 1 ، می توان به اهمیت پژوهش اسدی و تهرانیان و همکاران شان پی برد؛ آنها صدای جامعه را شنیده بودند، در حالی که صدای جامعه پژوهی آنها شنیده نشد. پژوهش آنها از نخستین نظرسنجی ها در سطح ملّی بوده و حاوی یافته های تجربی جالبی از نگرش ها و ارزش های مردم در دهه ۵۰ شمسی است. زمانی که این تحقیق انجام می شد جامعه ایرانی با دگرگونی های شتابانی؛ چون رشد شهرنشینی، شکل گیری طبقه متوسط شهری، دگرگونی زندگی روستاییان، گسترش رسانه های ارتباطی، جهش اقتصادی، رشد صنعتی و افزایش قیمت نفت مواجه بود. با وجود این، میزان تغییرات ساختار اجتماعی و فرهنگی با توسعه اقتصادی همراه نبود و انسداد سیاسی و توسعه آمرانه به این تعارض و توسعه نامتوازن دامن زده بود. به نظر می رسید کشور رو به پیشرفت است، اما ظاهراً جامعه از نظر فرهنگی و اجتماعی تاب این تغییرات سریع اقتصادی را نداشت و نتوانست با آن سازگار شود. چنین شد که خوش بینی ها نسبت به تحولات اجتماعی سریعاً جای خود را به میل به سرنگونی نظام سیاسی ای داد که از قضا در داخل و در منطقه دارای قدرت بود و بر اساس آن تصور می شد ایران «جزیره ثبات» است.
۷.

مطالعه ی کیفی خشونت خانگی علیه زنانِ خانه دار در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت خانگی نظریه زمینه ای زنان خرم آباد مردسالاری پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۴۶۶۰
این مقاله با رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی به مطالعه ی همسرآزاری پرداخته و خشونت خانگی علیه زنان را با توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی آن مطالعه کرده است. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبه ی عمیق با پانزده زنِ خانه دار 22 تا 45 ساله که در پاییز و زمستان 1395 به روان شناسِ مرکز بهداشتِ یکی از محله های محروم شهر خرم آباد رجوع کرده بودند، گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نظریه ی زمینه ای استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، پنجاه و هشت مفهوم به دست آمد که پس از تقلیل این مفاهیم به یازده مقوله ی اصلی، آن ها را در قالب مدل پارادایمی قرار داده و تفسیر کردیم. در نهایت، مقوله ی هسته مشخص شد که عبارت است از «ساختن و سوختن زنانِ بی دفاع در برابر خشونت». یافته های پژوهش نشان می دهند که مسائل شوهر، موجب خشونت ورزی علیه زنان می شوند. با وجود این، وضعیت نامناسب اجتماعی این زنان و هم چنین فرهنگ مردسالار حاکم بر این محله، زنان مورد مطالعه را در برابر خشونت شوهران، بی دفاع می کنند. خشونت ورزی علیه زنان پیامدهای اجتماعی و روان شناختی مخربی برای این زنان به دنبال دارد. زنان در چنین وضعیتی چاره ای جز ساختن و سوختن ندارند.
۸.

مطالعه جامعه شناختی نهاد ازدواج موقت در تاریخ اجتماعی ایران (از ایران باستان تا پایان قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج موقت تاریخ اجتماعی کارکردگرایی مطالعه جامعه شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۷۵
نهاد ازدواج موقت در تاریخ اجتماعی ایران، نهادی ریشه دار بوده است. البته این نهاد در دوره های مختلف تاریخی شکل ها و کارکردهای مختلفی داشته است. اگرچه ازدواج موقت در میان مردم ایران هیچ گاه مقبولیت عام پیدا نکرده، اما این نهاد همچنان در جامعه ایران پابرجا مانده است. از این رو، این مسئله مطرح می شود که چرا ازدواج موقت در تاریخ اجتماعی ایران به وجود آمده و تداوم پیدا کرده است. در این مقاله، با استفاده از الگوی کارکردگرایی (که از تلفیق نظریه های کارکردگرایی برانیسلاو مالینوفسکی و رابرت کی مرتون به دست آمده است)، نهاد ازدواج موقت در تاریخ اجتماعی ایران موردبررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق با روش تحلیل تطبیقی- تاریخی بر مبنای نوشته ها و شواهد مکتوب تاریخی به دست آمده اند و در چهار دوره تاریخی دسته بندی و شرح داده شده اند. این دوره ها عبارت اند از: «ایران باستان»؛ «از صدر اسلام تا صفویه»؛ «از صفویه تا قاجاریه»؛ و «قاجاریه». مطابق با یافته های پژوهش، به طور کلی، نهاد ازدواج موقت بر اساس فرهنگ مردسالار جامعه به نیازهای فردی مانند نیاز جنسی، تولید مثل، نیاز به امنیت و معیشت و نیازهای اجتماعی مانند حل مسأله وارث، تحکیم روابط اجتماعی و برقراری پیوند اجتماعی، به گونه ای مشروع پاسخ می داده است. باوجوداین، این نهاد در هر دوره، کژکارکردها و کارکردهای پنهانی نیز داشته است که این مقاله به توصیف و تبیین آن ها به گونه ای تطبیقی می پردازد.
۹.

بررسی مشارکت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
لازمه تحقق توسعه همه جانبه و پایدار، توجه و تأکید بر مشارکت اجتماعی به عنوان ابزار و هدف توسعه است. با این دیدگاه، در این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی در شهرستان خواف، با توجه به شرایط خاص آن، پرداخته شده است. این عوامل عبارت اند از: سن، مذهب، تحصیلات، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، عام گرایی، آینده گرایی، سنت گرایی و احساسِ بی قدرتی. در چهارچوب نظری پژوهش از آرای دورکیم، پارسونز، راجرز، اولسن، دال، اینگلهارت، دوز و لیپست استفاده شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی بوده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری چندمرحله ای به دست آمده اند. جامعه آماری، شامل جمعیت فعال شهرستان خواف، یعنی 55405 نفر است. از این تعداد 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چندمتغیره، مدل تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که میانگین مشارکت اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط است و متغیرهای استفاده شده در این تحقیق توانسته اند 31% از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند. از بین عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و تحصیلات بیشترین تأثیر و مذهب و احساسِ بی قدرتی کم ترین تأثیر را داشته اند. در این تحقیق تأثیر اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، عام گرایی، آینده گرایی و سنت گرایی بر مشارکت اجتماعی، معنادار بوده و تأثیر سن، مذهب و احساسِ بی قدرتی بر مشارکت اجتماعی معنادار نبوده است. همچنین، در مدل تحلیل مسیر که با نرم افزار لیزرل رسم شده است، آثار مستقیم و غیرمستقیم اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، عام گرایی، آینده گرایی، سنت گرایی و تحصیلات توانسته اند40% از تغییرات مشارکت اجتماعی را تبیین کنند.
۱۰.

شکاف های جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۵۴۲
کتاب شکاف های جامعه ایرانی به قلم محمد رضایی استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس نوشته شده است. نخستین چاپ این کتاب در سال 1394 و در 353 صفحه به همت نشر آگاه منتشر شده است. این کتاب، به قول مؤلف آن، «پرده از تناقضاتی برمی دارد که در سه قلمرو مهم اجتماعی (با تمرکز بر مفهوم قانون)، فرهنگ و سیاست (با تمرکز بر مفهوم دموکراسی و توسعه سیاسی) به شکل گران جانی در کشور وجود دارد». درواقع، نویسنده شکاف های جامعه ایرانی را به ویژه در دهه 1380 و اوایل دهه 1390 خورشیدی و حول محور سه قلمرو مزبور بررسی می کند. نویسنده با نقد کوتاهی بر مفهوم ""جامعه کلنگی"" برای توضیح درباره جامعه ایران، بر دگردیسی پیوسته به منزله مفهومی مرکزی برای تحلیل جامعه ایران تأکید کرده و مفهوم “ناجامعه” را مطرح می کند. مفهوم ""ناجامعه"" بر سرشت مجموعه مناسباتی در زیست بوم ایرانی تأکید دارد که، برخلاف مفهوم ""جامعه کلنگی""، از ابتدا وجود نظم و جامعه مطلوب را مفروض نمی گیرد. اجتماعات انسانی، به طور پیوسته، با متغیرهای تازه ای روبه رو هستند که مدار حرکت و تحول آنها را دستخوش تغییرات جدی و بنیادی می سازد. ازنظر نویسنده، مشکل اصلی این ناجامعه ها، ازجمله ناجامعه ایران، اتصال به دنیایی دیگر است که شتاب تحولات آنها، بر منطق درونی اشان اثر می گذارد و درنتیجه، قاعده های خودتنظیمی این جوامع را به هم می زند. افزون براین، ناجامعه به معنای پذیرش سیالیت دائم است. باوجوداین، نمی توان از تناقضاتی که در این ناجامعه وجود دارد غافل ماند. درواقع، منظور از تناقضات، آن دسته از نیروها و مناسباتی است که ازقضا خلاف منطق درونی ناجامعه ها عمل می کند. مهم ترین این ناسازه ها تلاشی است که، بی اعتنا به خصلت همیشه سیال ناجامعه، می کوشد تا منطق همسانی را در آن حاکم کند. این درک یکسان ساز مخل عملکرد ناجامعه هاست. این کتاب نشان می دهد که چگونه این نحوه ادراک از مسائل جامعه امروز و راه حل های برآمده از آن، از درک تفاوت ها و سیالیت ناجامعه ایران دور مانده است. همچنین، اثر حاضر در اساس با شیوه های سیاست گذاری هم دل است. بنابراین، اصرار دارد که پیشنهادهایی برای اداره این سه قلمرو ارائه کند.
۱۱.

عوامل اجتماعی مرتبط با مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان 18-27 ساله دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان 18 تا 27 ساله   می پردازد. پژوهش با استفاده از طرح پیمایشی و با جمعیت نمونه شامل 299 نفر از دانشجویان 18 تا 27 ساله دختر و پسر دانشگاه خوارزمی صورت گرفت. نظریه های پیوند اجتماعی، فرصت افتراقی، پیوند افتراقی، احساس آنومی و ناکامی (شکست عشقی و تحصیلی) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهند بین متغیرهای مستقل پایگاه اجتماعی و اقتصادی، التزام، پیوند افتراقی، احساس آنومی، شکست تحصیلی، شکست عشقی و متغیرهای وابسته مصرف مواد مخدر همبستگی   معنی داری وجود دارد. متغیرهای شکست عشقی، آنومی و پایگاه اجتماعی تأثیر علی مستقیمی بر مصرف مواد مخدر ندارند و از طریق سایر متغیرها بر مصرف مواد تأثیر می گذارند. مشغولیت، تنها متغیری بود که همبستگی و تأثیر علی بر متغیر وابسته ندارد. پیوند افتراقی با همبستگی (446/0) و بتای (379/0) بیشترین همبستگی و تأثیر علی رگرسیونی را بر مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان 18 تا 27 ساله دارد.
۱۲.

نگرش نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگ هراسی بر حسب نوع دین داری ( مطالعه موردی: دانشجویان 19-27 ساله دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
امروزه جوانان  به ویژه دانشجویان ایرانی تحت تأثیر ویژگی ها و عناصر دنیای مدرن قرار گرفته اند. ازاین رو، نگرش آن ها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگ هراسی نیز دستخوش تغییر شده است. این مقاله، نگرش آن ها پیرامون پدیده های مذکور را با توجه به وضعیت دین داری شان مطالعه می کند. مقاله حاضر در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی استفهامی و روش کیفی صورت گرفته است. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبه باز و عمیق با هفده دانشجوی 19-27 ساله در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی گردآوری شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعاتِ به دست آمده، از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. مطابق با یافته های پژوهش، مقولات «دین داری»، «خانواده» و «نگرش به جهان پس از مرگ» به ترتیب به عنوان شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر در مقولات پیامدیِ «خودکشی»، «اوتانازی» و «مرگ هراسی» تأثیرگذارند. برآیند و نتایج تحقیق نشان دهنده محوری بودن نوع دین داری دانشجویان در نگرش آن ها پیرامون مقولات پیامدی مذکور است. ازاین رو، مقوله کانونی، «نگرش دینی/عرفی پیرامون خودکشی، اوتانازی و مرگ هراسی» است. با توجه به تغییر نگرش ها و ارزش های اعتقادی و دینی دانشجویان در سال های اخیر، لازم است که وضعیت نگرش آن ها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگ هراسی با توجه به نوع دین داری آن ها بیشتر مورد مطالعه قرار بگیرد. همچنین، باید در نظر داشت که فهم مسائل مرگ در جامعه ایران با مسائل حوزه دین درآمیخته است که بدون توجه به آن، فهمی کافی و مناسب به دست نمی آید.
۱۳.

نگرش لاهوتی و ناسوتی نسبت به مرگ: مطالعه ی مرگ اندیشی نمونه ای از دانشجویان با روش نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۳۷۰
مرگ، پدیده ای فراگیر است و همواره یکی از دغدغه ها و پرسش های اصلی بشر بوده است. درعین حال اندیشه های مرتبط با مرگ در یک زمینه ی اجتماعی شکل می گیرند؛ و سنت های دینی یکی از منابع اصلی برای پاسخگویی به مسئله ی مرگ و غلبه بر تجربه های ناخوشایند مرتبط با آن بوده اند. درعین حال، با اشاعه ی نظام های معنابخش غیردینی در جامعه ی جدید، این پرسش مطرح می شود که افراد در نظام های معنابخش غیردینی چگونه با مسئله ی مرگ و دغدغه های مرتبط با آن مواجه می شوند. این مقاله، مرگ اندیشی دانشجویان را با توجه به وضعیت دین داری شان مطالعه می کند. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و از طریق مصاحبه باز و عمیق گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده، از روش نظریه ی زمینه ای استفاده شده است. نتایج مطالعه در هشت مقوله ی عمده صورت بندی شده اند. «مرگ اندیشی معطوف به زندگی» به عنوان مقوله ی هسته مطرح شده و مرگ اندیشی دانشجویان در دو نگرش لاهوتی (دینی) و ناسوتی (غیردینی) باهم مقایسه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان