حسن فتحی

حسن فتحی

مدرک تحصیلی: دکترای فلسفه، دانشگاه تبریز، دانشیار، گروه فلسفه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۲۱.

نگاه تطبیقی به مراحل تربیت فلسفی در تمثیل غار افلاطون و اسفار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۲.

ایهام تعارض در تعریف ارسطو از زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت ارسطو زمان مقدار اتصال انفصال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 525 تعداد دانلود : 182
در تبیین و تعریفی که ارسطو از زمان عرضه می کند، دو جنبه را می توان یافت که علی الظاهر متعارض به نظر می رسند. وی، از طرفی، زمان را به «عدد حرکت از حیث پیش و پس» تعریف می کند و «عدد» در هیچ کدام از آثار او متصل دانسته نشده است. از طرف دیگر، به دلیل ارتباط زمان با حرکت، آن را متصل می داند، چون حرکت متصل است. بدین ترتیب، به نظر می آید که او زمان را هم منفصل دانسته است و هم متصل. در نوشتار حاضر سعی شده است که، ضمن بررسی راه حل های پیشنهادی شارحان، با الهام گرفتن از خود ارسطو، راه حل کامل تری برای این تعارض ارائه گردد و از تعریف او رفع ابهام شود. حاصل آنچه از این بررسی به دست می آید این است که اولا، عدد مورد نظر در تعریف ارسطو نه، به اصطلاح، عدد عاد (مثلا 2 و 3) بلکه عدد معدود (مثلا 2 متر، 3 ساعت) است و ثانیا، با دخالت نفس به عنوان فاعل شناسا در تشخیص پیش و پس حرکت است که زمان حالت مقداری و عددی پیدا می کند. تاکید بر نقش عنصر فاعل شناسا را می توان پیام جدید این مقاله در رفع ایهام تعارض در تعریف ارسطو از زمان دانست.
۲۳.

دیالکتیک هگل: سنتزی از دیالکتیک کانت در برابر دیالکتیک افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت افلاطون هگل دیالکتیک سنتز روش فلسفی جدل مطابقت ذهن و عین،تز آنتی تز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 503 تعداد دانلود : 34
دیالکتیک از قدمتی باندازة خود فلسفه برخوردار است. این واژه از طرف فیلسوفان متعددی بکار رفته است و هر کدام از آنها معانی متفاوتی را در نظر گرفته اند. در این نوشتار بعد از بیان اجمالی معنای این واژه در میان فلاسفه، بطور تفصیلی به بیان معنای آن نزد افلاطون، کانت و هگل پرداخته میشود. نزد افلاطون دیالکتیک دارای معنای متکامل بوده است و بعنوان روشی برای رسیدن به ذات لایتغیر موجودات درنظر گرفته شده است. کانت آن را بمعنای جدل یا منطق درنظر گرفته است؛ یعنی بررسی راهی که عقل به قصد رسیدن به معرفت اشیاء فینفسه و حقایق فوق حسی طی میکند. دیالکتیک نزد هگل نیز عبارت است از مطابقت فکر با هستی در زمان و در صیرورتی دائمی. دیالکتیک هگل همیشه در مسیر جمع متضادها در مرتبهیی بالاتر بکار گرفته میشود و در واقع کار فلسفه در نظر او پیمودن همین مسیر است. در مقاله حاضر ضمن بررسی و مقایسه نظریات دیالکتیکی این سه فیلسوف نشان داده ایم که میتوان دیالکتیک هگل را بعنوان سنتزی از دیالکتیک افلاطون و کانت قلمداد کرد.
۲۴.

مقایسه سلامت روانی، کیفیت زندگی و هوش هیجانی معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی کرمانشاه سلامت روانی هوش هیجانی معلم تربیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 817 تعداد دانلود : 736
این تحقیق با هدف مقایسه سلامت روانی، کیفیت زندگی و هوش هیجانی معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی استان کرمانشاه با روش تحقیق علی – مقایسه ای و به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان استان کرمانشاه (972 معلم تربیت بدنی و 2854 معلم غیرتربیت بدنی) بودند. برای نمونه گیری از روش خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. براساس جدول حجم نمونه گیری مورگان 280 معلم تربیت بدنی و 350 معلم غیرتربیت بدنی به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) ، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) و پرسشنامه هوش هیجانی بردبری و گریوز استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی شامل آزمون کالموگروف – اسمیرنوف و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین کیفیت زندگی و ابعاد آن در معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی وجود دارد (05 /0 P<) و تفاوت معنی داری بین سلامت روانی و ابعاد آن در معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی مشاهده شد (05 /0P<). همچنین تفاوت معنی داری بین هوش هیجانی و ابعاد آن در معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی وجود دارد (05 /0P<). در بیشتر متغیرهای تحقیق، میانگین نمره های معلمان تربیت بدنی درمقایسه با غیرتربیت بدنی بیشتر بود. به طور کلی می توان اذعان داشت که درگیری فعال در ورزش و فعالیت های بدنی احتمالاً نقش مهمی در ارتقای عوامل روانی مانند سلامت روانی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی دارد.
۲۵.

پوزیتیویسم منطقی و تجربه گرایی از دید فریدمن

کلید واژه ها: تحلیلی و ترکیبی فریدمن تجربه گرایی پوزیتیویسم منطقی کارناپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 864 تعداد دانلود : 307
پوزیتیویسم منطقی یکی از مکاتب فکری تأثیرگذار در اندیشه های مغرب زمین در قرن بیستم بوده است و عقیده بر این است که ریشه در تجربه گرایی سنتی دارد، اما در سال های اخیر دربارة آرای پوزیتیویست ها آثاری منتشر شده که حاکی از این واقعیت است که پوزیتیویسم منطقی با تجربه گرایی سنتی بسی متفاوت است. تحقیق حاضر به معرفی و بررسی یکی از تفاسیر جدید دربارة پوزیتیویسم منطقی می پردازد. کتاب بازنگری در پوزیتیویسم منطقی اثر مایکل فریدمن، اثری است که نویسنده در آن به معرفی و ارائة تفسیر جدیدی از پوزیتیویسم منطقی می پردازد. پوزیتیویسم منطقی طبق نظر فریدمن، به جای قبول قرائتی تجربی از علم، ضرورت اصول پیشینی غیر تجربی را می پذیرد و آن ها را «اصول نسبی شدة پیشینی» می نامد. او معتقد است برخی از پوزیتیویست های منطقی شیوة خاص خود را برای بیان اصول و مبانی خود داشته اند که بسی متفاوت با تجربه گرایی سنتی بوده است.
۲۶.

آیا نگاه منفی کانت به مابعدالطبیعه به معنای نفی مطلق مابعدالطبیعه است؟

کلید واژه ها: کانت مابعدالطبیعه دیالکتیک استعلایی جزمیت نقادی عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 686
در این مقاله، دیدگاه کانت دربارة مابعدالطبیعه بررسی شده است. پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژة مابعدالطبیعه دراندیشة ارسطو، به نظام های مختلف مابعدالطبیعی از افلاطون تا دکارت و پیروان او اشاره شده است. سپس معانی مابعدالطبیعه در فلسفة کانت بررسی شده و جنبه های مثبت و منفی آن در فلسفة او مورد بحث قرار گرفته است. مقاله به این نتیجه می رسد که کانت مابعدالطبیعه به معنی سنتی کلمه (یعنی علم نظری یقینی به خدا و جهان و نفس) را (تحت تأثیر اندیشة هیوم) نفی می کند؛ اما مابعدالطبیعه به معنای پشتیبان نظری علم تجربی را می پذیرد و برای موضوعات مطرح در مابعدالطبیعه سنتی نیز نقش نظام بخش در نظر می گیرد. او اذعان به وجود عینی موضوعات مطرح در مابعدالطبیعة سنتی را برای عرصة عقل عملی نگه می دارد.
۲۷.

نسبت میان عدالت، دموکراسی و صلح در جمهوری افلاطون

نویسنده:

کلید واژه ها: عدالت صلح افلاطون دموکراسی جمهوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 343
جمهوری افلاطون بی تردید یکی از تأثیرگذارترین نوشته ها در تاریخ فلسفه و مخصوصاً در فلسفه سیاست است. در عین حال که تقریباً همه شاخه های فلسفه از هستی شناسی و معرفت شناسی گرفته تا علم النفس و تعلیم و تربیت در این نوشته افلاطون مورد بحث قرار گرفته اند، موضوع محوری آن را «عدالت» تشکیل می دهد. از سوی دیگر در میان انواع حکومت ها که افلاطون در کتاب هشتم جمهوری بر می شمارد، دموکراسی را یکی از حکومت های بد معرفی می کند به نظر او دموکراسی که از تحول الیگارشی پدید می آید نه تنها از جنگ و نارضایتی زاده می شود، بلکه به واسطه مدیریت نادرستِ دو مقوله آزادی و برابری سرانجام به ضد خودش، یعنی حکومت استبدادی، تبدیل می شود. مخالفت افلاطون با دموکراسی، که در واقع ناظر بر نوع خاصی ازآن می باشد، نشان می دهد که ملازمه ای ضروری میان عدالت و صلح از یک طرف و دموکراسی از طرف دیگر وجود ندارد. در این مقاله، پس از بیان نظر افلاطون درباره عدالت، صلح و دموکراسی، نشان خواهیم داد که او چه چیزهایی را از پیش شرط های رسیدن به عدالت و صلح بر می شمارد.
۲۸.

سه جزء وجود آدمی: تن و جان و خرد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 797 تعداد دانلود : 144
در تاریخ فلسفه، ترکیب انسان از تن و جان به روشنی در تعالیم فیثاغوریان آمده است. سپس در فلسفه افلاطون، علاوه بر این ترکیب ثُنایی، با مسئله ترکیب ثلاثی نفس (از عقل و همت و شهوت) نیز مواجه می شویم. در کتاب نفس ارسطو، انسان را حقیقت واحدی می یابیم که از دو عنصر متحدِ بدن و نفس (به منزله ماده و صورت) تشکیل یافته است، اما در فقره ای مختصر و معروف، عقل نیز به عنوان عنصری مجرد و الهی و جاودان بر این دو افزوده شده است. در قرون وسطای مسیحی این آموزه سه جزئی بودن آدمی، به دلیل تناظر آن با عقیده تثلیث، گاهی با استقبال رو به رو شده و مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه در متون مربوط به علم النفس به وفور می توان یافت، این است که آدمی از دو جوهر نفس و بدن (تن و جان) تشکیل یافته است و از میان این دو، چنان که در مصنّفات خود افضل الدین، فی المثل، صفحه462 تا 465 نیز می بینیم، نفس، امری مجرد، بسیط، زنده، تباهی ناپذیر و اندیشه گر و خردمنداست. از سوی دیگر در برخی از نوشته های افضل الدین محمد مرقی کاشانی آمده است که انسان از سه جزء تشکیل شده است: «تنی که از چند جسم مختلف طرازیده و نگاشته شده، چون استخوان و پی و رگ و گوشت و مانند آن؛ دو دیگر جانی که تنت بدان زنده بود و بی آن مرده؛ سه دیگر خردی که تن را و جان را هر دو می داند و هر یکی را جدا می شناسد... و تن نه جان است و جان نه خرد... و خرد نه تن است و نه جان.» (مصنّفات، ص604 تا 605) در اینمقاله، پس از سیری تاریخی درآرای مربوط به نفس و بدن، به گزارش و مقایسه و ارزیابی دیدگاه های افضل الدین محمد مرقی کاشانی در این خصوص می پردازیم.
۲۹.

بررسی گزارش و نقد ارسطو از نظریه اشتراکی افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده مالکیت جامعه آرمانی نظام اشتراکی کمونیسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
تعداد بازدید : 655 تعداد دانلود : 626
در این مقاله پس از بیان مطالبی مقدماتی درباره «نظام اشتراکی» و رابطه میان ارسطو و افلاطون(دربند)، ابتدا گزارش ارسطو درباب اشتراک خانواده و دارایی در نظرافلاطون (بند2) و نقد او از این نظریه را (در بندهای3و4) به اختصار نقل می کنیم. سپس این نظریه افلاطون را بدانگونه که در محاوره جمهوری او مطرح شده است (در بند5) باز می گوییم. و سرانجام (دربند6) بر پایه آنچه لب پیام افلاطون است به داوری درباره گزارش و نقد ارسطو از او می پردازیم. دراین قسمت درعین حال که صحت سخنان ارسطو را درساحتی خاص می پذیریم، سعی می کنیم افلاطون را نیز از اتهام های ارسطو تبرئه کنیم.
۳۲.

آیا افلاطون مرتبه عالم محسوس را پایین آورده است(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بهره مندی ادراک حسی معرفت یقینی جهان محسوس جهان معقول ( عالم مثل ) درجات وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 458 تعداد دانلود : 707
افلاطون را معمولاً سرسلسله کسانی می شمارند که عالم محسوس و اشیای طبیعی را در برابر عالمی معقول و موجوداتی ماورای طبیعی قربانی کرده اند. این سخن تا اندازه ای درست است. در آثار افلاطون به شواهد فراوانی برمی خوریم که از پایین تر بودن مرتبه عالم محسوس نسبت به مرتبه عالم معقول، و پایین تر بودن مرتبه ادراک حسی نسبت به مرتبه معرفت عقلی، حکایت می کند. اما اولاً، کسانی جلوتر از او بوده اند که حس و محسوسات را بی اعتبار خوانده اند؛ ثانیاً، شکاکیت نظری و آشفتگی عملی ناشی از حس گرایی باعث شده است که افلاطون در عالمی معقول به دنبال یقین نظری و ثبات عملی بگردد؛ و ثالثاً، عالم محسوس در نظر او بهره مند از واقعیت است و همین بهره مندی باعث می شود که نتوانیم آن را توهم محض بشماریم. وجود عالم محسوس و ادارک حسی آن مقدمه ای ضروری برای رسیدن به معرفت عالم معقول است. از منظر هستی شناختی نیز فرض عالم معقول چیزی از واقعیت عالم محسوس نمی کاهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان