محمدحسین دیانی

محمدحسین دیانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۴۱.

رفتار علمی: پژوهشی تطبیقی - تحلیلی پیرامون شاخص ها و مصداق ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار دانش فعالیت علمی شخصیت علمی نگرش علمی رفتار علمی دانشمندان فرایند علمی هنجار علمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع یابی
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) اخلاق اطلاعات
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۶۱
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی شاخص ها و مصداق های رفتار علمی دانشمندان است. روش: ابتدا متون مربوط به حوزه های مختلف درباره رفتار علمی و به طور عام ویژگی های دانشمندان و فرایندهای علمی مرور شد و مفاهیم کلیدی به صورت تطبیقی در جدول هایی قرار گرفت. سپس با استفاده از مبانی نظری روان شناسی رفتار، مفاهیم دسته بندی گردید و در نهایت به صورت تحلیلی روابط بین آن ها بیان گردید. یافته ها: این مطالعه نشان داد که مفاهیم مرتبط با ویژگی های فکری و رفتاری دانشمندان به طور پراکنده در متون حوزه های مختلف علمی مانند روان شناسی رفتار، جامعه شناسی علم، و روش شناسی پژوهش قابل تشخیص است و می توان آن ها را در پنج شاخص کلی قرارداد. شاخص های شناسایی شده در این مطالعه منطبق با مبانی نظری روان شناسی رفتار است و دارای یک چرخه مداوم و پایدار در جامعه علمی است که پیوسته در حال رشد است. شناسایی این شاخص ها به سازمان هایی که مسئولیت تربیت پژوهشگر را بر عهده دارند، به ویژه دانشگاه ها، کمک می نماید که معیاری برای تعیین هدف و اندازه گیری تحقق آن در اختیار داشته باشند. شاخص های شناسایی شده در این پژوهش می تواند مبنای برخی پژوهش ها در حوزه علم اطلاعات شود.
۴۲.

توسعه مدل پذیرش فناوری اطلاعات دیویس (TAM) از طریق سنجش تأثیر باورهای خودکارآمد و ناکارآمد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر پذیرش سامانه اطلاعات پژوهشی (پژوهان)، مبتنی بر رویکرد شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعضای هیأت علمی پذیرش فناوری اطلاعات باورهای ناکارآمد نظریه شناختی - اجتماعی باورهای خودکارآمد سامانه اطلاعاتی پژوهان مدل پذیرش فناوری اطلاعات (TAM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۶۶۹
هدف: هدف اصلی این پژوهش توسعه مدل پذیرش فناوری اطلاعات (TAM) از طریق سنجش میزان تأثیر باورهای خودکارآمد و ناکارآمد کاربران اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر پذیرش سامانه اطلاعات پژوهشی (پژوهان)، مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی بود. روش : این پژوهش از نوع توصیفی که با هدف کاربردی به روش پیمایشی در نمونه ای به حجم ۲۴۸ نفر، حاصل از جامعه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی ۹۲ – ۹۳ با سه پرسشنامه انجام شده است. یافته ها: پذیرش سامانه پژوهان با باورهای خودکارآمد کاربران رابطه مثبت و معنی دار و با باورهای ناکارآمد آنان رابطه منفی و معنی داری داشت. رابطه باورهای خودکارآمد و ناکارآمد کاربران با استفاده واقعی از سامانه پژوهان با حذف اثر متغیرهای درونی (شامل سهولت، سودمندی، نگرش و قصد استفاده) معنی دار نبود. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد روابط پیش بینی شده در مدل پیشنهادی و مفهومی پژوهش حاضر مثبت و معنی دار و در نتیجه مدل ارائه شده از برازش کافی برخوردار بود.
۴۴.

باز خوانی زیر بناوملاحظات نظری نمایه استنادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گزارش های استنادی مجلات نمایه استنادی علوم نمایه استنادی علوم ایران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی کتابخانه ها مجموعه های کتابخانه ای و منابع کتابخانه ای و اطلاعاتی انواع منابع اطلاعاتی نشریات
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری نمایه سازی و چکیده نویسی
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۵۲۰
در این نوشته به زیربناهای نتیجه گیری از شمارش استنادها و قضاوت درباره کیفیت و یا نفوذ یک نوشته در نوشت های دیگر پرداخته شده است. توجه دوباره به این زیربناها از آن جهت با اهمیت است که پیامدهای بررسی استنادها در حال راهیافتن به معیارهای ارزش گذاری مقالات و به ویژه مجلات فارسی شده است و بحث عامل تأثیر که در پایگاه گزارشهای استنادی علوم ایران که توسط کتابخانه منطقه ای شیراز محاسبه میشود، میرود که برای مجلات فارسی نیز بکار برده شود. هدف از نگارش این چند صفحه بازخوانی زیربناهایی است که کراراً در نشریات متفاوت درباره گزارشهای استنادی علوم مورد بحث بوده است و مناسبات که در تصمیم گیریهای مربوط به استنادها به آن نیز توجه شود.
۴۷.

آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری (فراشناختی) اطلاعات و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد شناختی پالایش اطلاعات عدم تحمل بلاتکلیفی عدم استفاده از اطلاعات عدم استفاده اجباری موانع شناختی آستانه کمبود دانش کم توجهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۵۴۰
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی و آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری از اطلاعات و مقوله های فرعی آن با عدم تحمل بلاتکلیفی و مقوله های فرعی آن ، با رویکردی شناختی است. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری) است. نوع کار تحقیقاتی، کاربردی است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی (در نمونه ای به حجم ۲۱۴ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد حوزه تحصیلی، مقطع تحصیلی، و جنسیت آزمودنی ها تأثیری بر میزان متغیرها نداشتند. فرضیه پژوهش در مورد ارتباط متغیرها و شاخص های آن ها با هم و نقش عوامل شناختی در عدم استفاده اجباری از اطلاعات، همسو با مبانی و پیشینه نظری، تأیید شد. بر پایه یافته پژوهش میزان عدم تحمل بلاتکلیفی و شاخص های این متغیر نزد آزمودنی ها بیش از حد متوسط بود. همچنین این پژوهش دو دسته کلی «روان شناختی» و «اطلاعاتی و دانشی» را در بین عوامل شناختی عدم استفاده اجباری از اطلاعات (که البته همگی از نوع فراشناخت هستند) قابل تفکیک دانست. در پایان گزارش کاربردهای این مطالعه و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی برشمرده شده است. این مقاله از چند جهت می تواند اصیل و نو باشد. اول موضوع آن که در ایران اولین مطالعه و در سطح بین المللی دومین مطالعه ای است که به عدم استفاده از اطلاعات به عنوان موضوعی مستقل از استفاده از اطلاعات پرداخته است. رویکرد شناختی به این موضوع نیز کاملاً اصیل در سطح ملی و بین المللی است. روش مورد استفاده در تجزیه وتحلیل داده ها (مدل معادلات ساختاری) در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
۴۹.

واکاوی زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای، حضور اعضاء هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و آثار آنها در گوگل، گوگل پژوهشگر و نمایه استنادی علوم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گوگل نمایه استنادی علوم ایران علم اطلاعات و دانش شناسی حضور وبی گوگل پژوهشگر عملکرد علمی و حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶ تعداد دانلود : ۷۸۲
میزان حضور اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و آثار آنان در وب و همچنین مطالعه زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای هدف اصلی است. این پژوهش از نوع کاربردی و به دو روش پیمایشی با رویکرد توصیفی و وب سنجی انجام شد. تمام اعضای هیئت علمی با مرتبه استادیاری و به بالا جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داد. داده ها در بستر پایگاه های گوگل، گوگل پژوهشگر و پایگاه نمایه استنادی علوم ایران استخراج گردید و از سیاهه وارسی و پرسشنامه محقق ساخته به منظور گردآوری داده های استفاده شد. نتایج نشان داد در کنار افراد پرسابقه، اعضای هیئت علمی کم سابقه تر نیز از میزان حضور قابل توجهی برخوردارند. در مورد میزان حضور آثار نیز دانشگاه های چمران اهواز و فردوسی مشهد بالاترین جایگاه را دارند. همچنین زمینه هایی مانند حضور در پایگاه اطلاعات علمی، خوداستنادی و وب سایت های دانشگاهی جایگاه های نخست تا سوم را کسب کرده اند . همچنین، جایگاه نخست در زمینه عملکرد علمی و حرفه ای به انتشار مقاله های فارسی و انگلیسی در مجله های معتبر داخلی و خارجی اختصاص دارد.
۵۰.

ارزیابی تعالی عملکرد کتابخانه های عمومی ایران براساس الگوی مالکوم بالدریج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی عملکرد تعالی سازمانی کتابخانه های عمومی ایران مدل تعالی عملکرد مالکوم بالدریج.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۶ تعداد دانلود : ۵۰۷
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تعالی عملکرد کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از مدل مالکوم بالدریج است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی با رویکرد کمّی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان (کتابداران و مسئولان) کتابخانه های عمومی بزرگ کشور است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی تعداد 210 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش تعالی عملکرد از پرسشنامه استاندارد مدل تعالی عملکرد بالدریج برای کارکنان و مدیران استفاده شد. قبل از گردآوری داده ها، روایی پرسشنامه با استفاده از روایی ترجمه با تعیین روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت. آزمون آلفای کرونباخ پایایی کل پرسشنامه را با 89/0 تأیید کرد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: از دیدگاه کارکنان کتابخانه های عمومی بزرگ کشور، تعالی عملکرد سازمانی در این کتابخانه ها در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشت. زیرمعیار «نتایج نظام های کاری و کارکنان» در معیار فرعی نتایج عملکرد سازمانی دارای بیشترین امتیاز و زیرمعیار «استقرار راهبرد» در معیار فرعی برنامه ریزی راهبردی دارای کمترین امتیاز است. اصالت/ارزش: این پژوهش برای اولین بار با استفاده از مدل جهانی سنجش تعالی عملکرد مالکوم بالدریج، عملکرد کتابخانه های عمومی بزرگ کشور از دیدگاه کارکنان آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
۵۱.

قشربندی اعضا هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر میزان حضور و اثربخشی و عملکرد علمی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حضور اثربخشی نمایه استنادی علوم ایران علم اطلاعات و دانش شناسی گوگل پژوهشگر نظریه قشربندی اجتماعی در علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۵۷۴
هدف: هدف این مقاله شناسایی قشرهای اعضا هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر حضور و اثربخشی و همچنین زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای آنان است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به دو روش پیمایشی با رویکرد توصیفی و وب سنجی انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه اعضا هیأت علمی شاغل در گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی و مرتبه استادیاری به بالا تشکیل داده است. گردآوری داده های وبی در بستر دو پایگاه (گوگل پژوهشگر و پایگاه نمایه استنادی علوم ایران) انجام گرفت. همچنین از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده های جامعه پژوهش به منظور قشربندی آنان از نظر عملکرد علمی و حرفه ای استفاده شد. یافته ها: از نظر عملکرد علمی و حرفه ای جعفر مهراد، محمد حسین دیانی و رحمت الله فتاحی جایگاه های نخست تا سوم را کسب کردند. همچنین بین قشربندی از نظر میزان حضور و اثربخشی عملکرد علمی و حرفه ای رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد. دانش آموختگی از دانشگاه های خارج، تسلط به زبان انگلیسی، نگارش مقاله های گروهی، همکاری علمی با دانشمندان بین المللی، عضویت در گروه های پژوهشی، اشتغال در گروه های آموزشی پر سابقه و دارای تحصیلات تکمیلی از علت های اصلی حضور برخی اعضا جامعه پژوهش در قشرهای مرکزی است.
۵۲.

تحلیل موفقیت کنش اشتیاق کاربر در شبکه اجتماعی اینستاگرام نسبت به محتوا از منظرمشخصه های تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه درگیرکردن کاربر پسند اینستاگرام تحلیل مضمون افزارسنجی رقابتی لایک نظریه تجربه خوشایند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۶۵۸
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجربه کاربر در تعامل با اطلاعات در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. پژوهش با بهره گیری از دو نظریه درگیر کردن (اشتیاق کاربر) و تجربه خوشایند در صدد بود به تحلیل مشخصه های تصویر و مضامین نهفته در پُرپسند ترین پُست های ارائه دهنده محتوای تخصصی و آموزشی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازد و میزان ربط این مضامین را با محتوای اختصاصی این صفحه ها مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با روش کیفی-اکتشافی با بهره گیری از تحلیل مضمون و نمونه هدفمند بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی از راهبردهای پژوهش معماری اطلاعات انجام شد. تحلیل 270 پُست که در ردیف 9 مطلب ارسالی پُرپسند 30 صفحه مورد بررسی در سال 2017 بودند، نشان داد که استفاده از تصویر تصویر انسان، شخصیت های برجسته هنری، علمی و ادبی و طبیعت در بخش مشخصه های تصویر و مضامین خانواده، عشق، و مذهب در این پُست ها وجود داشتند. همچنین، بیش از 80 درصد محتوای پسند شده از سوی کاربران به موضوع اختصاصی صفحه های مورد بررسی اختصاص داشت. نتایج نشان داد که در محتوای موفق در درگیر کردن کاربر و ایجاد تجربه خوشایند در وی، مشخصه های تصویر مشترکی وجود دارد که در هنگام تولید محتوا باید به آن ها توجه کرد و آن ها را به کار گرفت. این مشخصه ها در این پژوهش مشخص شده اند. همچنین، 80 درصد محتوای موفق در کسب اشتیاق کاربر مرتبط با محتوای صفحه است که نشان دهنده توجه کاربران به تخصصی بودن صفحه مورد نظر است.
۵۳.

پدیدارنگاری: روش پژوهش کیفی در مطالعات قلمرو بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قلمرو بازیابی اطلاعات پارادایم تفسیری روش کیفی پدیدارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۵۴۳
هدف: معرفی و ارائه روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به عنوان چهارچوبی مفهومی برای انجام پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات و ارائه بازتاب ویژگی های این روش برای دانشجویان و پژوهشگران علاقه مند به روش های پژوهش کیفی. روش شناسی: این مقاله با رویکردی مروری/ تحلیلی از نوع مفهومی، روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری ذیل پارادایم تفسیری را معرفی کرده است و با بررسی مطالعات پژوهشگرانی چون بروس، لیمبرگ، ادواردز، فورستر، و دیگران تلاش دارد تغییر پارادایمیک روش شناسی پژوهش (از پارادایم اثبات گرایی به پارادایم تفسیری) در قلمرو بازیابی اطلاعات را به تصویر بکشد. یافته ها: توجه به ضرورت تغییر پارادایم در پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات از دهه 1980 در میان پژوهشگران این قلمرو آغاز شد. روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری، روشی است که تنوع در روش های تجربه های افراد از یک پدیده را بررسی می کند. در این روش، افراد از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری می شوند و از طریق کدگذاری نظری تحلیل و نتایح در قالب دسته های توصیفی به شکل فضای نتیجه ارائه خواهند شد. نتیجه گیری: این روش پژوهش می تواند با شمارش و درک پدیده ها ازنظر گروه های خاصی از کاربران، درک روشن تری نسبت به بسیاری از پرسش های مطرح در عرصه پژوهش های رفتار اطلاع یابی ارائه دهد و ضمن توصیف برداشت کاربران از تجربه آنها در جستجو و بازیابی اطلاعات، نگرشی جدید به قلمرو مطالعات کاربران نهایی ایجاد و دست اندرکاران این قلمرو را با رویکردی جدید، نسبت به موضوع آشنا کند و زمینه دقیق تری برای خدمات و عمل آنها به وجود آورد.
۵۴.

بررسی یافت پذیری اطلاعات در اینستاگرام با تحلیل رفتار برچسب گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برچسب گذاری اجتماعی فولکسونومی اینستاگرام هشتگ تحلیل مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۷۴۶
هدف: پژوهش حاضر درصدد بررسی رفتار برچسب گذاری اطلاعات و میزان همخوانی برچسب ها با مضمون محتوا در صفحه های آموزشی و موفق در رؤیت پذیری شبکه اجتماعی اینستاگرام است تا بتوان به الگویی در رابطه با برچسب گذاری اجتماعی برای افزایش یافت پذیری در آن دست یافت. روش پژوهش: رویکرد پژوهش، از نوع کیفی و اکتشافی است و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این رابطه، بیش از 2800 برچسب (هشتگ)، از صفحه های موضوعی و آموزشی اینستاگرام، که بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی به صورت نمونه هدفمند انتخاب شده بودند، تحلیل مضمون شدند و ضمن مقوله بندی هشتگ ها، همخوانی آن ها با مضمون محتوا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان داد برچسب ها و هشتگ های موضوعی، متداول و انحصاری بیشتر به محتوا اختصاص داده شده و کمتر از هشتگ های تأکیدی و انتقادی استفاده شده بود. نوع برچسب های اختصاص داده شده بستگی به بافت صفحه ها نیز داشت. همچنین یافته ها نشان داد 76 درصد از هشتگ های مورد بررسی با مضمون محتوای به اشتراک گذاشته شده همخوانی داشت. نتیجه گیری: رفتار برچسب گذاری می تواند نشان دهنده انگیزه های اشتراک اطلاعات نیز باشد و از هشتگ های صفحه های آموزشی با توجه به ارزیابی همخوانی آن ها با مضمون محتوا می توان به عنوان الگویی برای سازماندهی تصاویر استفاده کرد.
۵۵.

بررسی اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشیِ موفق در رویت پذیری اینستاگرام بر اساس نظریه استفاده و رضامندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزه اشتراک اطلاعات استفاده و رضامندی اینستاگرام رؤیت پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۲۴
مقدمه: شبکه اجتماعی اینستاگرام، به دلیل ماهیت کاربردپذیری، مبتنی بودن بر موبایل، سادگی، و کاربرپسندی بستر مهمی برای اشتراک اطلاعات شده است. افراد به دلایل متعددی مانند ارتباطات، سرگرمی و فعالیت های علمی و حرفه ای؛ حفظ رابطه با دوستان، و اشتراک اطلاعات از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند. همچنین ممکن است اهداف اشتراک اطلاعات افراد در این نوع شبکه های اجتماعی؛ فرار از واقعیات، تعامل اجتماعی، و صرف زمان به صورت عادت نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف کشف انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشی موفق در رویت پذیری در بستر این شبکه، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و بر پایه نظریه استفاده و رضامندی انجام شده است. این نظریه به چگونگی و چرایی استفاده و اشتراک اطلاعات کاربران در رسانه ها می پردازد. روش شناسی: به منظور کشف و بررسی اهداف اشتراک اطلاعات در صفحه هایی که در بافت یادگیری الکترونیکی فعالیت دارند، 30 صفحه آموزشی اینستاگرام به روش پژوهش کیفی و رویکرد اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب اطلاعات موجود در این صفحه ها اعم از قسمت شرح حال، محتوا، رفتار برچسب گذاری اجتماعی، مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. این اطلاعات بر اساس نظریه استفاده و رضامندی کدگذاری شدند و داده های به دست آمده، با نرم افزار مکس کیودا 12.3 که نرم افزاری برای تحلیل داده های کیفی است تحلیل شدند. لازم به ذکر است که صفحه های مورد بررسی، بر اساس افزارسنجی رقابتی و به صورت نمونه هدفمند گزینش شدند. شرط انتخاب نمونه این بود که دنبال کننده های صفحه ها بیش از 20 هزار حساب کاربری (از سنجه های اثربخشی تولید و اشتراک محتوا در این شبکه) باشند و در آن ها به آموزش در موضوع خاصی شامل مهارت، دانش و یا اطلاعات خاصی پرداخته شده باشد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در این صفحه ها، متنوع بوده ولی اهداف اقتصادی، فرصت شغلی، بهره شخصی، بین فردی، منزلت و تعامل اجتماعی در کنار اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از عمده اهداف نسبتاً مشترکی بود که عاملان اشتراک اطلاعات در این صفحه ها دنبال می کردند. به این ترتیب، به نظر می رسد که افراد از اشتراک اطلاعات در بافت آموزشی، اهداف متفاوت و متنوعی را در نظر گرفته اند. این اهداف، علاوه بر هدف اصلی آنها که آموزش از طریق اشتراک اطلاعات بوده است، ناظر بر هدف های با بهره اقتصادی و برند سازی شخصی نیز بوده است. نتیجه گیری: گرچه صفحه های مورد بررسی در بافت یادگیری الکترونیک فعالیت می کردند؛ اما به دلیل ماهیت بستر اشاعه اطلاعات در این پژوهش، یعنی شبکه اجتماعی اینستاگرام، اهداف اقتصادی و بهره شغلی و فردی مورد توجه این صفحه ها نیز قرار گرفته است. به این صورت که عاملان تهیه و اشتراک محتوا و اطلاعات در این شبکه، گرچه هدفی آموزشی را دنبال می کنند، بلکه به مسائل اقتصادی و بهره برداری های شغلی و برند سازی شخصی نیز توجه دارند. پژوهش چنین برداشت می کند که احتمالا دلیل این امر آن باشد که بسیاری از افراد به اشتراک اطلاعات در اینستاگرام به عنوان نوعی کسب و کار نیز می نگرند. این امر، می تواند ناشی از آن باشد که این شبکه، مورد توجه کسب و کارهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است. بنابراین به نظر می رسد اهداف اشتراک اطلاعات می تواند بر اساس شبکه اجتماعی و بستر انتشار و اشتراک اطلاعات نیز متفاوت باشد.
۵۶.

تحلیل پدیدارنگاری برداشت دانشجویان دکترا از اهمیت و ضرورت تجربه جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جست وجو و بازیابی اطلاعات پژوهش طبقه توصیفی رویکرد تفسیری پدیدارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۵۱۷
هدف: فرایند جستجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده بوده که در فرایند پژوهش دارای اهمیت و ضرورت بسیاری است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف کشف الگوهای متنوع تجربه دانشجویان دکتری از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شده است و به شناسایی مفاهیمی که دانشجویان به توصیف پدیده مورد نظر می پردازند در قالب طبقه های توصیفی و همچنین کشف روابط بین طبقه ها پرداخته است. روش پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و معیار بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری یادداشت های تحلیلی ادامه داشت. مصاحبه ابتدا به صورت هدایت شده و سپس نیمه ساختاریافته از 20 دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری در نرم افزار MAXQDA<sub>12 </sub>مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پساز تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، سه طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. طبقه اول جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه گنجینه ای ارزشمند؛ طبقه دوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه جاده ای پر از چراغ؛ و طبقه سوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه کلیدی برای نجات بودند.نتایج نشان داد دانشجویان، پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف می کنند. نتیجه گیری: گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم بخشی یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته های پژوهش حاضر پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش، ضرورت و اهمیت قابل توجهی دارد. بنابراین این مورد باید در برنامه ریزی های آموزشی و پژوهشی دانشگاه مدنظر قرار گیرد و مسیری که دانشجویان  این پدیده را تجربه می کند، هموار شود تا محدودیت ها و مشکلات به حداقل رسانده شود.
۵۷.

بررسی جایگاه موجود و مورد انتظار بخش کودکان و نوجوانان در کتابخانه های خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتابخانه های عمومی خراسان رضوی کتابخانه کودکان و نوجوانان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نهاد کتابخانه های عمومی خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۸۲
هدف : هدف این پژوهش، بررسی وضعیت خدمات کودکان و نوجوانان درکتابخانه های عمومی خراسان رضوی و مقایسه آن با 7 معیار استخراج شده از متون، به منظور ارزیابی این نوع خدمات است. روش پژوهش : پژوهش حاضر در چهار مرحله و با استفاده از رویکرد کمّی و کیفی انجام شد.جامعه هدف شامل 3 گروه کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتابخانه های عمومی دارای بخش کودک و نوجوانان اعم از کتابخانه های زیر پوشش شهرداری، کانون های مساجد، آستان قدس رضوی، نهاد کتابخانه های عمومی و کتابخانه کودک و کتابخانه های عمومی زیر پوشش نهاد کتابخانه های عمومی در استان خراسان رضوی است. از گروه اول و دوم به روش نمونه گیری هدفمند به ترتیب 5 و 10 کتابخانه و از گروه سوم به روش نمونه گیری طبقه ای، 42 کتابخانه به عنوان نمونه انتخاب شد. متناسب با هر مرحله، از ابزارهای پرسشنامه، سیاهه وارسی و یا مصاحبه استفاده شده است. یافته ها و نتایج : یافته ها نشان داد از بین 7 معیار مورد نظر درباره خدمات کودکان و نوجوانان، کتابخانه های کانون در استان خراسان رضوی، در 5 معیار وضعیت مطلوبی دارند و کتابخانه های عمومی برتر استان، تنها در یک مورد مطلوب می باشند. کتابخانه های عمومی زیر پوشش نهاد کتابخانه های عمومی در هیچ کدام از معیارها وضعیت مطلوبی ندارند. دیدگاه کتابداران 42 کتابخانه عمومی که از طریق پرسشنامه استخراج شد، نشان داد وضعیت همه معیارها در کتابخانه های عمومی، در سطحی کمتر از 40% ارزیابی می شود.  
۵۸.

بررسی تأثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش در جامعه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار اشتراک دانش استفاده از دانش اعتماد دیدگاه مشترک قوّت رابطه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۵۴
زمینه و هدف: رفتار اشتراک دانش از عوامل زیادی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل شناختی _  اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد250 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش هر یک از متغیرهای پژوهش چندین پرسش نامه معتبر مبنای کار قرار گرفت که شرح آنها در متن آمده است. روایی صوری _ محتوایی و سازه ای پرسش نامه های طراحی شده بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها نیز پس از انجام پیش آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج نشان داد همه پرسش نامه ها از پایایی بالا و قابل قبولی برخوردارند. برای بررسی روابط بین متغیرها و برازش مدل پژوهش نیز از روش مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین عوامل شناختی _ اجتماعی و همچنین رفتار اشتراک دانش و ابعاد آن در میان جامعه پژوهش کمتر از حد مطلوب است. در میان عوامل شناختی _  اجتماعی، «دیدگاه مشترک» بیشترین و «اعتماد» کمترین میانگین را دارند. در میان ابعاد رفتار اشتراک دانش نیز «تمایل به استفاده از دانش» بیشترین و «تمایل به اشتراک دانش» کمترین میانگین را دارد. بررسی میزان برازش مدل پژوهش حاکی از برازش خیلی خوب مدل است. بر اساس مدل برازش شده، متغیر «اعتماد» 89/0، متغیر «دیدگاه مشترک» 57/0 و متغیر «قوّت رابطه» 73/0 بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری: رفتار اشتراک دانش یک فعالیت و رفتار اجتماعی است که بیش از هر چیز تحت تأثیر عوامل شناختی _  اجتماعی قرار دارد. از این رو، برای بررسی رفتار اشتراک دانش و بهبود وضعیت آن در سازمان ها باید به این عوامل توجه ویژه نمود. اعتماد، قوّت رابطه و دیدگاه مشترک از مهم ترین  این عوامل هستند.
۵۹.

بررسی فرایند قضاوت ربط در گزینش و ارزیابی منابع اطلاعاتی از رویکرد نظریه سبک شناختی کل گرا-تحلیلی رایدینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قضاوت ربط ارزیابی منابع اطلاعاتی نظریه تحلیل سبک شناختی رایدینگ سبک شناختی کل گرا سبک شناختی تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سبکهای شناختی بر قضاوت ربط در فرایند گزینش و ارزیابی منابع اطلاعاتی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در دو حوزه علوم انسانی/ اجتماعی و علوم پایه/ فنّی- مهندسی تشکیل دادند که بر اساس آزمون تحلیل سبک شناختی رایدینگ در یکی از گروه های کل گرا یا تحلیلی جای گرفتند. داده های این پژوهش از طریق وظایف کاری شبیه سازی و برگزاری جلسات قضاوت ربط به صورت انفرادی گردآوری شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد هر چند بین گروه های تحلیلی و کل گرا در قضاوت ربط منابع اطلاعاتی تفاوتهایی مشاهده شد، این تفاوتها از نظری آماری معنادار نبود. سبکهای کل گرا در ارزیابی منابع «تا حدودی مرتبط» ناموفق بوده و نیازمند کمک بیشتری از جانب نظام بازیابی بودند. نکته دیگر اینکه منابع «مرتبط» مورد توافق هر دو گروه کل گرا و تحلیلی بود. از سوی دیگر، کمترین توافق نظر در مورد منابع، تا حدودی مرتبط بود. کاربردها: انتظار می رود نتایج این پژوهش بتواند به طراحان وب و موتورهای جستجو برای ایجاد رابط کاربرهای شخصی سازی شده با هدف حمایت از نظامهای بازیابی اطلاعات تعاملی، کمک کند.
۶۰.

رویکردی شناختی به عدم استفاده اجباری از اطلاعات مفهومی نو در ساختار کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استفاده از اطلاعات استفاده نکردن از اطلاعات استفاده نکردن اجباری شناخت موانع شناختی رویکرد شناختی آستانه کمبود دانش کم توجهی جذب شدگی حواس پرتی احساسات پیش زمینه سازی پالایش اطلاعات کمترین تلاش کمترین تضاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
مقدمه: هرچند در عصر اطلاعات زندگی می کنیم، نمونه های بسیاری از استفاده نکردن از اطلاعات را پیرامون خودمان و حتی در رفتار اطلاعاتی خویش شاهد هستیم. در چنین فضایی، پرداختن به استفاده نکردن از اطلاعات در جایگاهی مستقل از مفهوم استفاده از اطلاعات و نه به معنای معکوس آن، دغدغه ای است که به نظر می رسد از اهمیت بالایی برخوردار باشد. این مفهوم اگرچه خیلی دیر و در زمان حاضر یعنی در ابتدای قرن بیست و یکم، جایگاهی مستقل یافته است، لیکن در سر آغاز راهی است که ادامه آن نیل به نظریه ای منسجم را درباره این رفتار مهم اطلاعاتی نوید می دهد. روش: این مقاله دارای رویکردی مروری- تحلیلی است. یافته ها: این نوشتار با معرفی دسته بندی هیوستن از شرایط منجر به استفاده نکردن اجباری از اطلاعات، با تشریح مفاهیم دسته دوم یعنی موانع شناختی منجر به این رفتار، زمینه را برای شناخت هرچه بهتر حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی از این رفتار مهیا می سازد. نتیجه چنین شناختی، کمک به پیشرفت رشته در عرصه های نظری و عملکردی خواهد بود. نتیجه گیری: شناخت رفتار استفاده نکردن از اطلاعات به عنوان رفتاری مستقل و تمیز دادن انواع و شرایط منجر به این رفتار اطلاعاتی که هدف اصلی این نوشته است، برای همه و بخصوص حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی، ضروری است. شناسایی عوامل مؤثر بر این رفتار به آنان یاری می رساند تا حد امکان این رفتار را از شرایط اجبار و اجتناب ناپذیر خارج و در کاهش آن در خود و کاربران مراکز اطلاع رسانی محل اشتغال خویش، موفق تر عمل کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان