محمدنبی احمدی

محمدنبی احمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۸ مورد.
۱.

تحلیل کاربردهای فعل «کاد» در قرآن کریم با نگاهی به آرای مفسران (مطالعة مورد پژوهانه عبارت «أَکادُ أُخْفیها»)

کلید واژه ها: نحو عربی افعال مقاربه «کاد» در قرآن کریم أَکادُ أُخْفیها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۷ تعداد دانلود : ۶۳۱
مفسّران، عبارت «أَکادُ أُخْفیها » در سورة شریفة «طه» را به معانی مختلف تفسیر نموده اند. برخی فعل «أکاد» در این آیه را به معنای «أرید» گرفته، عبارت را به معنای «می خواهم پنهان کنم» ترجمه نموده اند و حتی گاهی کاربرد فعل «کاد» را بیانگر شدت کتمان شمرده اند. برخی دیگر برای حل مشکل، فعل «أخفیها» را به معنای سلب در باب افعال و به معنای آشکارنمودن گرفته اند. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با تأملی در کاربردهای فعل «کاد» در زبان عربی و در قرآن کریم، این موضوع را بررسی نموده است. در این پژوهش نظر برخی از نحوی ها و بعضی از مفسران دربارة کاربردهای فعل «کاد» و آیة مورد بحث واکاوی شده است و کوشش شده به این پرسش پاسخ داده شود که براساس کاربردهای فعل «کاد»، کدام برداشت از این آیة شریفه، مناسب تر است و با مجموعه آیات دیگر هماهنگی بیشتری دارد؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که فعل «کاد» در این آیة شریفه، همان معنای متداول «کاد» در زبان عربی را دارد که در حالت مثبت، عدم وقوع فعل و در حالت منفی، وقوع آن به سختی را بیان می کند. به نظر می رسد با توجه به کاربردهای این فعل در زبان عربی و در قرآن کریم، در تقدیرگرفتن معانی دور از ذهن برای آن در این آیة شریفه، غیر قابل توجیه است و با زبان قرآن سازگاری ندارد.
۲.

مفهوم شناسی واژه ی رجم در قرآن کریم بر اساس دیدگاه محمد شحرور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن رجم سنگسارکردن راندن محمد شحرور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۹ تعداد دانلود : ۳۴۷
واژه ی رَجم در زبان عربی به معنای سنگسار کردن است. این واژه و مشتقات آن در قرآن کریم چهارده مرتبه به کار رفته است. مفسران و قرآن پژوهان در معنا و مفهوم این لفظ بیشتر جانب معنای حقیقی آن را در نظر گرفته اند و با توجه به همان معنای نخستین، سنگسارکردنِ زناکاران را در اسلام منجّز دانسته اند. در حالیکه با دقت در آیاتی که واژه رجم و مشتقات آن در آنها به کار رفته است، روشن می گردد که اراده معنایی حقیقی از این واژه در آیات نامبرده شده، صحیح و دقیق نمی باشد. بلکه در تمامی این موارد، رجم در معنای مجازی بکار رفته است و دارای معانی ای چون تبعید کردن، طرد کردن و راندن با زور است. جستار پیش رو می کوشد با بررسی و نقد دیدگاه مفسران در این زمینه و با تکیه بر دیدگاه محمد شحرور مفسر معاصر سوری، با روشی توصیفی- تحلیلی، درستیِ دلالت معنای مجازی این واژه را ثابت نماید. و در نهایت به این نتیجه می رسد که جز در سوره ی کهف که در آن رجم به معنای خروج کلام است، در بقیه موارد به معنای راندن و اخراج با زور از دیار خویشتن می باشد.
۳.

نقد لحکم ابن هشام علی أبی حیان فی ضوء آرائه البلاغیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البلاغه النقد ابن هشام أبوحیان النحو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۵۱۴
نحا ابن هشام الأنصاری فی کتابه مغنی اللّبیب منحی لا مثیل له فی ما کتب قبله، کدراسته ونقده لآراء النحاه من جمیع المذاهب النحویّه، ولم یقف عند المسائل النحویه فحسب، بل تناول کثیراً من المسائل البلاغیّه أیضاً. فقد تعرّض لکثیر من النحویین والبلاغیین والمفسرین یؤیّدهم أو یخالفهم فی آرائهم، ولکنّه یخالف آراء أبی حیان النحویّه والبلاغیه مخالفه شدیده وغیر متعارفه، فیحکم علیه حکماً قاسیاً، یتّهمه بأنّه لا یعرف علم البیان، فیقول فی شأنه: ""وَمَن لا یعرفُ هَذا العلمَ کأبِی حیّان"". یبدو أنّ ما جاء فی تفسیر أبی حیان ""البحر المحیط"" من آرائه البلاغیّه الهامّه مثل: ""الاستعاره""، ""المجاز""، ""المبالغه""، و ""الأغراض البلاغیه للاستفهام"" یدلّ دلاله واضحه، خلافاً لحکم ابن هشام علیه، علی أنّه یعرف هذا العلم حق المعرفه. هذه مقاله هی نقد لقول ابن هشام فی ضوء دراسه آراء أبی حیّان البلاغیه
۴.

معانی تقدیم و تأخیر ساختارهای متشابه قرآن با تکیه بر تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه

کلید واژه ها: قرآن کریم تفسیر نمونه تفسیر المیزان تقدیم و تأخیر تشابه لفظی تفسیر مجمع البیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مباحث کلی علوم قرآن
تعداد بازدید : ۱۱۷۰ تعداد دانلود : ۶۶۵
در قرآن کریم آیاتی با ساختار مشابه وجود دارد که در این آیات، گاهی اسلوب تقدیم و تأخیر به کار رفته است و بی شک این اسلوب ها، حامل غرض خاصّی می باشند. با دقّت و بررسی تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه، متوجّه این مهم می شویم که عملکرد آنها در برخورد با این دسته از آیات، متفاوت بوده است. بازتاب تفسیر المیزان در پاسخگویی به تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی، از تفاسیر دیگر بهتر است و پس از آن، عملکرد تفسیر نمونه در مرتبة بعد از المیزان قرار می گیرد. امّا صاحب تفسیر مجمع البیان در این موضوع، رویکرد و تلاش خاصّی انجام نداده است و تنها در مواردی به تشابه میان آیات اشاره کرده است. در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای انجام گرفته، ضمن آنکه نپرداختن تفسیر مجمع البیان به دلایل اسلوب تقدیم و تأخیر در آیات متشابه لفظی را نقص به حساب می آورد، سعی دارد که با بررسی و نقد تفاسیر نامبرده و برخی تفاسیر دیگر در مسئلة تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی اثبات نماید که تک تک آیات متشابه لفظی قرآن کریم، به ویژه آیاتی که تقدیم و تأخیر در آنان به وقوع پیوسته، دلیل و حکمت منحصر به فردی دارند که تفسیر یکسانی ندارند؛ زیرا در قرآن کریم، تکرار عبثی که منتهی به تفنّن و سرگرمی باشد، وجود ندارد.
۶.

جلوه های فراهنجار در سوره ی مبارکه ی مریم (س)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی بلاغت قرآن سوره ی مریم هنجار و فراهنجاری زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۴۳۱
فراهنجار به معنی شکستن شیوه ی متداول زبان با نگرش هنرمندانه که به موجب آن عناصر زیبا شناختی و ادبی کلام مجال ظهور پیدا می کنند. گاهی اوقات زبان به شکلی ماهرانه از فرم معیار و متداول خود خارج شده و وارد عرصه ی جدیدی می شود. این خروج از روند عادی زبان سبب رستاخیز واژگان شده و ترکیبهای زبانی جدید را به وجود می آورد. نمونه والای این هنرمندی در کلام حضرت حق وارد شده است. عادت برای انسان، نابینایی ذهنی به بار می آورد و قرآن حتی در شیوه سخن گفتن نیز سنت عادت را در هم می شکند تا درس حرکت رو به جلو را به انسان بیاموزد. در سوره ی مبارکه ی مریم (س) هم چون دیگر سوره های این کتاب آسمانی جلوه های زیبایی از این هنرمندی حضرت حق وجود دارد که چگونگی اجرا و شیوه پیاده شدن آنها موضوعی است که این پژوهش به دنبال بیان گوشه ای از آن است. از جمله نتایج حاصل از این پژوهش آن است که فهم موضوع فراهنجار و کم و کیف به کار گیری آن در قرآن می تواند حلاّل برخی از مشکلات بشر و جوامع انسانی در حیطه های مختلف باشد.
۷.

بررسی آراء بلاغی احمد هاشمی (مطالعة موردی: قسمت بدیع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدیع علم بدیع علم بلاغت جواهر البلاغة احمد هاشمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب کلیات منابع
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب علوم بلاغه بدیع
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۵۶۷
کتاب جواهر البلاغة اثر احمد هاشمی مصری، از کتاب های برجسته در علوم بلاغت است. حجم مناسب، دسته بندی وعنوان گذاری مباحث، تطبیق ها، تمرین ها وتقریظ های متعدّدی که بر این کتاب نوشته شده است، آن را از بدو نگارش تاکنون، مورد توجّه علاقمندان این علم، وهمچنین کتاب درسی دانشگاهی قرار داده است، این کتاب نیز به فارسی برگردانده شده و شرح ه ا وتوضیح های گوناگونی بر آن نگاشته اند. با همة ای ن تفاصیل، گ اهی در لابه لای این کتاب – و البتّه ترجمه های آن- مطالب سستی ره پیدا کرده که ممکن است موجب اخلال در امر آموزش شود. در این مقاله، به بیان برخی از این امور- در قسمت بدیع- که به نظر صحیح نمی آیند و سپس دلیل خطا بودن و وجه صحیح آن را بیان نیز ذکر کرده ایم.
۸.

إشکالیّه التفاسیر القرآنیّه فی عدم التفات المفسّرین إلی صنعه القلب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: البلاغه القرآن الکریم صنعه القلب إشکالیه التفاسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۳ تعداد دانلود : ۴۱۷
من الواضح أنّ الوقوف على الغوامض البلاغیّه وتبیینَ أسرارها من أهمّ الموضوعات القرآنیّه الّتی اهتمّ بها علماء البلاغه من أقدم العصور الإسلامیّه واعترفوا بأنّ البلاغه هی المدخل والجسر الأساس لفهم معانی الآیات القرآنیّه ودلالاتها وفوائدها الجمّه. والدراسه هذه تهتمّ بهذا الجانب الدلالی للقرآن الکریم من منطلق أحد فنونه البلاغیّه الّذی یسمّی ب ""القلب"". وهو باختصار أن تجعل أحد أجزاء الکلام مکان الآخر لاعتبار لطیف والغرض منه هذا الاعتبار اللّطیف ولولاه لما کان القلب من البلاغه فی شیء. وربّما بهذا السبب ماجعلوه فنّاً مرفوع القواعد منوّع الأنواع کما جُعل فی هذا البحث. ولست فی هذا البحث بصدد تبیین ما جاء فی الکتب البلاغیّه کتعریف صنعه ""القلب"" أو تعیینها فی الآیات القرآنیّه أو توضیح إنکار هذه الصنعه فی بعض الکتب البلاغیّه ک ""منهاج البلغاء"" بل أسعی ببضاعتی المزجاه أن أوضّح شیئاً ممّا لم یُشر إلیه فی هذه الکتب أی دلاله هذه الصنعه وبلاغتها فی بعض الآی الکریمه وإشکالیّه التفاسیر الموجوده للقرآن الکریم وهذا هو المهمّ الّذی یکشف الأستار عمّا اجتمع فیه من دقائق البیان بقدر ما یدرکه الإنسان. وممّا حصلت علیه من خلال بحثی هذا أنّ لصنعه القلب فی الآیات القرآنیّه دلالات بلاغیّه کالمبالغه وإراده سرعه الامتثال وبیان شدّه الکراهیّه، ولکن لم یشر کثیر من المفسّرین إلی حکم هذه الصنعه اللّطیفه فی تفاسیرهم رغم اضطلاعهم فی اللّغه العربیّه. فیبدو أنّهم لم یفسّروا بعض آیات المصحف الشریف صحیحهً لأنّهم ما اعتنوا ب ""المعانی"" العمیقه و""البیان"" الدقیق و""البدیع"" الأنیق اعتناءً کاملاً.
۹.

رباعیات خیام و صلاح جاهین در آیینه ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی شعر عربی و فارسی قالب رباعی خیام صلاح جاهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۴۶۶
رباعیات خیام نیشابوری، یکی از مجموعه های شعری است که در مجامع بین المللی به دلیل روح انتقادی و سنت ستیزی آن، به شهرت فراوانی دست یافته است؛ به گونه ای که کمتر اثر دیگری با این نوع شعری و موضوع آن برابری می کند. صلاح جاهین، شاعر، کاریکاتوریست، هنرمند و روزنامه نگار معاصر مصری، دارای رباعیات در خور توجهی است. در این مقاله برآنیم با بررسی دیوان دو شاعر به اندیشه های مشترک آنها اشاره نماییم. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر ادبیات تطبیقی؛ براساس مکتب فرانسوی و با تکیه بر دیوان دو شاعر است. فرضیه پژوهش بر این نکته استوار است که چون رباعی یک قالب ایرانی است و از آنجا که بیشترین ترجمه رباعیات خیام در کشور مصر صورت گرفته است، احتمال داده می شود که صلاح جاهین از خیام تأثیر پذیرفته است. هرچند نویسندگان این مقاله معتقدند که این مسأله، تأثیرپذیری مطلق نبوده، بلکه در اشعار صلاح، نوعی نوآوری نیز وجود دارد؛ برای نمونه، وی در پایان هر رباعی، واژه «عجبی» را می آورد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مضمون ها و رویکردهایی همچون؛ زندگی، مرگ و نیستی، جوانی، معشوق، شراب، فصل بهار، روش فلسفی و بهره گیری از مفاهیم قرآنی، از اندیشه های مشترک خیام و صلاح به شمار می آیند.
۱۰.

رثای امام حسین (ع) در اشعار محتشم کاشانی و جناح الکاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی اسلامی مرثیه سرایی رثای امام حسین (ع) محتشم کاشانی جناح الکاظمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۳۱۸
یکی از ابعاد نگرشی جناح الکاظمی (متولّد 1949 م.) و محتشم کاشانی (905ه .ق. – 996ه .ق.) به مثابه شاعران اهل بیت، بیان مصیبت های امام حسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا، و به تصویرکشیدن مصیبت های بزرگی است که در صحرای کربلا بر اهل بیت (ع) گذشت. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و براساس نظریه ادبیّات تطبیقی اسلامی به واکاوی مهم ترین شاخصه های سوگ سروده های این دو شاعر در رثای امام حسین (ع) می پردازد که تجلّی شیفتگی این دو شاعر برجسته به اهل بیت و اندوه آنان نسبت به این تراژدی سوزناک است . یافته های پژوهش، بیانگر آن است که دو شاعر در رثای امام حسین (ع) مضامین مشترکی را به کار برده اند که مهم ترین آن ها عبارت اند از: تشنگی، اسارت، شهادت، بیان حزن و اندوه حضرت زینب (س) و... همچنین بررسی اسالیب به کار رفته در شعرهای ایشان نشان می دهد که هردو شاعر در استفاده از انواع صور خیال در راستای به تصویرکشیدن مصیبت کربلاء و لایه های سطحی این حادثه موفّق عمل کرده اند؛ امّا در بیان لایه های زیرین معرفتی و معنایی آن که همان تبیین اهداف بنیادین قیام کربلا است، توفیق چندانی نداشته اند.
۱۱.

نقد ترجمه فارسی داستان «نهرالذهب» براساس نظریه سطح معنایی- لغوی الگوی گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد ترجمه الگوی گارسس نهرالذهب رودخانه طلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۷۹
الگوها و مدل های متفاوتی از سوی نظریه پردازان ترجمه ، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیق تر برای سنجش ترجمه ها به کار می روند. نظریه ارزیابی کیفیّت ترجمه کارمن گارسس (1994) از مهم ترین نظریات حوزه زبان شناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شده ادبی می پردازد. در این نوشتار، برآنیم براساس الگوی پیشنهادی گارسس در سطح معنایی– لغوی، ترجمه داستان «نهرالذهب» یعقوب الشارونی را با عنوان «رودخانه طلایی» از وحید سبزیان پور و حُسیبه وکیلی با در نظر گرفتن متن اصلی داستان بررسی کنیم. مهم ترین یافته های این نوشتار که با روش توصیفی– تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که این ترجمه از لحاظ سطح «معنایی– لغوی» موارد محدودی از داده های قابل تطبیق با نظریه گارسس و زیرگروه های متعدّدآن از قبیل قبض و بسط نحوی، اقتباس، تعریف یا توضیح برحسب اختلافات فرهنگی و ابهام و... را در خود جای داده است. زبان شناسان معتقدند دلالت های مختلف یک صورت واحد، منجر به ابهام می شود. مطابق نظر گارسس، ابهام ممکن است عمدی یا سهوی باشد. ابهام عمدی یا هنری باید منتقل شود و ابهام غیرعمدی باید برطرف شود. طبق بررسی انجام شده در این ترجمه در کتاب نهرالذهب هیچ گونه ابهامی مشاهده نشد. براساس یافته های این مقاله، «اقتباس» یا همان انتخابِ معناییِ نزدیک جمله یا کلمه در ترجمه دارای بیشترین بسامد و «توضیح»؛ یعنی بیان توضیح درباره کلمه در پاورقی یا پرانتز، کمترین مورد را دارا بوده و قبض نحوی یا همان کاهش واژگان در ترجمه که از نکات منفی اشاره شده به آن در نظریه گارسس است، مواردی بیان شده است.
۱۲.

تحلیل زبان بدن در نهج البلاغه بر اساس نظریه «پُل اکمن و والس فریسن» با سه رویکرد «منشأ-رمزگذاری – کاربرد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهج البلاغه زبان بدن والس فریسن و پل اکمن منشأ کاربرد رمزگذاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۸
نشانه های مورد استفاده ارتباطات مطمئناً محدود به زبان (زبان شناسی) نمی شود. بسیاری از مفاهیم به صورت غیرکلامی بیان می شوند. ارتباط غیرکلامی از حوزه های مطالعاتی جدید است که به بررسی و تجزیه و تحلیل پیام هایی می پردازد که افراد با رفتارهای غیرزبانی مانند: حالات چهره، تماس چشمی و ژست ها پیام را منتقل و به درک خواننده از متن کمک می کنند. «پل اکمن» و «والس فریسن» تحقیقاتی گسترده را در زمینه فعالیّت های غیرکلامی انجام داده اند که هدف آنان، شناخت بهتر احساسات و رفتار افراد می باشد. آنان فعالیت های غیرکلامی را به سه طریق تحلیل کرده اند که عبارت اند از: 1. منشأ 2. رمزگذاری 3. کاربرد. منشأ؛ منبع هر عملی است که می تواند (ذاتی، ثابت گونه و آموزش فرهنگی) باشد. رمزگذاری؛ رابطه عمل با معنی آن است که می تواند (قراردادی، تصویری و غریزی) باشد. کاربرد؛ شامل میزان اطلاع رسانی رفتار غیرکلامی است که می تواند (ارتباطی، تعاملی و اطلاعاتی) باشد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی بر اساس رویکردهای ذکر شده از «اکمن» و «فریسن» زبان بدن در نهج البلاغه را، اعم از؛ چهره، چشم، دست و حالت های لامسه ، توصیف و مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصله از تحلیل نمودن نمونه های زبان بدن موجود در نهج البلاغه با نظریه «اکمن» و «فریسن»، نشان می دهد که ظرفیت نهج البلاغه چنان گنجایش دارد که می توان آن را با نظریه های نوین ارتباطات غیرکلامی مورد تحلیل و بررسی قرار داد و منشأ «زبان چهره»، که از بسامدی بالا در نهج البلاغه برخوردار است، ذاتی است و به صورت غریزی رمزگذاری شده و کاربرد آنها اطلاعاتی است.
۱۳.

تأثیر استشهادات ادبی در تفسیر قرآن کریم (مقایسه موردی تفاسیر کشّاف و لاهیجی)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن کریم تفسیر زمخشری لاهیجی استشهادات ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۵۶
مفسّران قرآن در طول تاریخ خدمات فکری و فرهنگی بسیاری به جامعه اسلامی تقدیم داشته اند . برخی از آنها قرآن محور بوده و همواره سعی داشته اند عناصر متنیِ زبان قرآن را حفظ کنند. این سبک تفسیری، هر چند به سبک متن قرآن نزدیک تر است، ولی اغلب فهم متن را برای خوانندگان مشکل می سازد. در مقابل برخی دیگر خواننده محورند و رساندن پیام را اساس کار خود قرار می دهند. فهم چنین تفسیری برای خوانندگان ساده تر است؛ چون هیچ عنصر بیگانه و ناآشنایی در آن نمی یابند . یکی از مواردی که مفسّران گروه دوم برای تفهیم آیات بدان متمسّک شده اند، استشهادات ادبی است. در عصر حاضر از لحاظ فصاحت و بلاغت در اوج شکوفایی بوده است. تفسیر کشّاف زمخشری از جمله تفاسیری است که برای تفهیم معنا، از شواهد ادبی آن روزگار استمداد جسته و به دنبال فهم مراد و حکمت واژگان مستعمل در آیات، به آنها استشهاد کرده است. در مقابل تفسیرهایی همچون تفسیر لاهیجی که از شواهد ادبی بی بهره اند در القای معنا ضعیف هستند . لذا مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، تعدادی از آیات قرآن را در پرتو دو تفسیر مذکور مورد بررسی قرار داده است؛ تا در پرتو این دو تفسیر تأثیر استشهادات ادبی را بنمایاند و در نهایت به این نتیجه رسیده است که زمخشری با تفسیر لغات قرآن بر اساس اشعار جاهلی، دامنه فهم عوام و خواص را به طور همزمان تأمین می کند . حال آنکه لاهیجی نتوانسته است از پیچیدگی های لفظی خود را برهاند و از این رو در انتقال صریح معانی و مفاهیم قرآنی ناتوان مانده است.
۱۴.

المدائح النبویه فی الشعر العربی (دراسه فی تطورها التاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۸۹
إنّ المدائح النبویه تشکل قسماً عظیماً من التراث الإسلامی و العربی، فظهرت آلاف من القصائد ملیئه بالعواطف الدینیه و الإنسانیه فی الشعر القدیم و المعاصر. و قد تطورت هذه المدائح فی المعنی و المبنی طیله قرون، شأنها شأن سائر الألوان الأدبیه الأخری، و إضافه إلی ذلک اصطبغت هذه المدائح فی الشعر العربی المعاصر بصبغه اجتماعیه و سیاسیه. فکانت هذه المدائح فی بدایات هذا العصر تقلیداً للقدیم و محاوله لإحیاء التراث، و لکن بعد مده قلیله من الزمن تغیّر هذا الإتجاه التراثی، فغلبت علیه الهموم الإجتماعیه و السیاسیه، فأصبحت لوناً من الشعر النضالی الملتزم بالأمه الإسلامیه و قضایاها المصیریه. و بناءً علی ما طرأ علی هذه المدائح من التطورات فی الشعر القدیم و المعاصر، یمکن وضعها فی ثلاثه اتجاهات: 1- إتجاه شعری محض (إتجاه البرده الأولی). 2- إتجاه شعری ممزوج بالتصوف و المعارف الدینیه و الفلسفیه (إتجاه البرده الثانیه). 3- إتجاه شعری ممزوج بالقضایا الإجتماعیه و السیاسیه (فی الشعر المعاصر).
۱۵.

بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ ایرانی شعر شاعر عراقی فاضل العزاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۱۷
این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی در پی آن است که به بررسی چگونگی بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی بپردازد. فاضل العزاوی، شاعر نوپرداز، خوش قریحه، گمنام و در قیدحیاتِ عراقی در قسمتی از سروده های خویش به فرهنگ ایرانی اشاره کرده است. از این رو در این مقاله کوشش شده است که علاوه بر معرفی چنین شاعر توانمندی به علاقه مندان در عرصه ادبیات عرب به ذکر شاهد مثال هایی که در آن فرهنگ ایرانی به چشم می خورد، پرداخته شود. از نمونه این شواهد یاد کردن شخصیت های ایرانی همچون خیام نیشابوری، مولانا، حافظ، سعدی و منصور حلاج است. براساس بررسیهای این شاعر علاوه بر ارادت خود به این شخصیت های ایرانی به دلیل بهره گیری از حکمت و مضمون شعری آنان در شعر خود از آنان نام برده است. نتایج پژوهش حاکی است که شاعر عراقی با روایت و وصف کردن اسطوره های ایرانی در داستان های هزارویک شب به صورت رمزی و کنایه ای آنها را تنها محمل و انگیزه ای برای آشکارنمودن انتقادِ سیاسیش می پندارد و آن را راهی برای ابراز نارضایتی های موجود جامعه زمانه خود قرار می دهد تا شاید تغییری در سرزمین خود پدید آورد. هم چنین در این جستار برجسته ترین نشانه های فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی یعنی اشاره کردن به شهرها و مکان های ایران هم چون تهران، اصفهان، شیراز و قم دیده می شود و در نهایت این نتیجه دریافت شد که شاعر با ذکرِ این شهرها میان آنها با اوضاع سرزمین خویش نوعی پیوند و ارتباط برقرار نموده است. در واقع این شهرها را مکان هایی برای همدردی و همنوایی با میهن خود می داند. در پایان پژوهش واژه های معرب فارسی در شعرهای شاعر ارائه و مورد تحلیل قرار گرفته است که بدون تردید می تواند یکی از مصادیق اثربخشی زبان فارسی بر زبان عربی باشد. بر این اساس به جرأت می توان گفت شعر العزاوی آیینه تمام عیار فرهنگ ایرانی است .
۱۶.

نقد و بررسی زبان شناختی و تکنیک های به کار رفته در ترجمه رمان "اللّیل فی نعمائه"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد زبانشناختی تکنیک ترجمه اللیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۵۴
یکی از راه های تبادل فرهنگی در جوامع، عنصر ترجمه است. استفاده از زبان شناختی و تکنیک های ترجمه، باعث به وجود آمدن ترجمه ای روان و قابل فهم و همچنین پیشرفت اهداف علمی، اجتماعی و انسان شناسی می شود. بعضی از تکنیک های ترجمه بر اساس نظریه مونیلا والیبر (2002) عبارتند از: اقتباس، بسط، وام گیری، گرته برداری، توصیف، معادل یابی، جایگزینی، جابجایی، تخصیص و ... . پژوهش حاضر طبق نظریه های زبان شناختی و تکنیک های ترجمه، همانند نظریه رومن یاکوبسن (1959/114:2000) به نقد و بررسی رمان «اللّیل فی نعمائه» تألیف زید الشهید پرداخته است. در ترجمه این رمان، مترجم به خوبی از پس ترجمه های توصیفی- تحلیلی برآمده است؛ امّا بعضی از واژه ها را بر اساس ساخت دستوری یا مشابه بودن در موقعیت ترجمه کرده؛ که باعث پایین آمدن بار ادبی رمان شده است. مترجم در ترجمه این رمان، بیشتر از ترجمه مستقیم بین زبانی یا همان ترجمه واقعی کلمه، از یک زبان ملفوظ به یک زبان ملفوظ دیگر استفاده کرده و برخی از واژه ها را تحت اللّفظی ترجمه کرده است؛ حتّی بعضی از جمله های رمان را خواسته یا ناخواسته حذف کرده که مناسب و همگام با سیاق رمان نیست. همچنین مترجم از روشهای ترجمه غیرمستقیم کمتر استفاده کرده و از تکنیک های ترجمه (معادل یابی، همانندسازی، جایگزینی و...) به درستی و در جای مناسب استفاده نکرده است. این پژوهش طبق نظریه های زبان شناختی و با استفاده از تکنیک های ترجمه، ترجمه مذکور را مورد بررسی قرار داده و بعضی از واژه ها را معادل یابی یا جایگزین کرده و در صدد بیان کاستی های موجود در رمان برآمده است؛ تا رمان را پر محتوا جلوه دهد.
۱۷.

بررسی آگاهش در قصص قرآنی با رویکردی معناشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن داستان معنی شناسی مایکل هلیدی آگاهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۵۳
معنا شناسی دانشی بشری و روشمند است که روش فهم و درک معانی متون بویژه متون ادبی- دینی را نظامند مورد بررسی قرار می دهد. نظریه معاصر آگاهش توسط مایکل هلیدی (1978) در مکتب لندن مطرح شد. اطلاعات کهنه و نو رابط اصلی دو نقش یک جمله در ساخت فرانقش متنی، به شکل نسبی است. ساخت متنی کلام بر چگونگی سازمان بندی اطلاعات، از رهگذرِ شیوه ی آرایش و ترتیب عناصر محتوایی کلام بوده و ساختی مخاطب محور است که بیشتر برمبنای شناختگی یا دانستگی به وجود می آید. بدیهی است که اعجاز قرآن مجید به ویژگی های ترکیبی و بافتی آن برمی گردد. نگاشت های معنایی به کار رفته در بافت خبری کلام الهی، بستر مناسبی برای تحلیل و تبیین اهداف مورد نظر از داستان های قرآنی است. در این جستار سعی بر آن شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا نگاهی گذرا به داستان های قرآنی و چهارچوب نظری آگاهش داشته و سپس به بررسی ساختار رابطه ای بین خبر نو و خبر کهنه در تعدادی از قصص قرآن، با تأکید بر رویکرد معنا شناسی نقش گرا پرداخته شود.
۱۸.

کاربرد تحلیل های معناشناختی در شناسایی تغییرات ساختاری واژگان قرآنی (مطالعه موردی: سوره مبارکه اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن کریم سوره اعراف تحلیل معناشناختی ساختار واژگان قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۴۴
نگاه معناشناختی به متن و تحلیل معنایی واژگان آن، یکی از راه های دست یابی به دقایق معنا و پی بردن به مقصود اصلی گوینده است. این نوع نگاه، به طور خاص در یک متن دینی مانند قرآن که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است به دلیل اهمّیّت پیام و نقش آن در تأمین سعادت جاودان بشر اهمّیّتی مضاعف می یابد. یکی از مهم ترین ویژگی های زبان عربی تغییر و تحول ساختاری واژگان در این زبان است که شامل مواردی از قبیل ادغام، ابدال، اشتقاق، و غیره می گردد. محقّقان و مفسّران علوم قرآنی در پژوهش های خود تنها به تبیین و توضیح چگونگی ساختار واژگان بسنده کرده و اشاره ای به ارتباط ساختاری واژه ی مزبور با بافتی که در آن قرار گرفته، ننموده اند. در نوشتار حاضر این موضوع با رویکرد معناشناختی مورد دقّت و تأمّل قرار گرفته است؛ بدین سان، پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل تحولات ساختاری در سوره اعراف، ضمن تبیین کاربرد تحلیل های معناشناختی در شناسایی تغییرات ساختاری واژگان قرآنی روشن می سازد که این تغییرات ساختاری هرگز اتفاقی و تصادفی رخ نداده است، بلکه ارتباط و تناسب عمیق و دقیقی بین سیاق معنایی و تغییرات ساختاری واژگان نهفته است و این پیوند و تناسب معنایی سبب می شود تا واژگان دستخوش تغییراتِ متنوع صرفی قرار گیرند و با تعبیرهای متنوعی استعمال شوند. این نوشتار با روش تحلیلی – توصیفی و با رویکرد معناشناختی به بررسی و تحلیل این اصل در سوره اعراف می پردازد.
۱۹.

سیمای شهید؛ قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در شعر پایداری (مطالعه موردی: شعرعلی داوودی و حمید حلمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی اسلامی بن مایه های پایداری شهدای مقاومت علی داوودی حمید حلمی قاسم سلیمانی ابو مهدی المهندس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
شهید «حاج قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» دو مجاهد پرآوازه و مظهر اقتدار ملّی دو کشور ایران و عراق هستند که با شهادت خود باعث دمیده شدن روح مقاومت در منطقه غرب آسیا و بلکه در جهان شدند. آن ها ادبیات پایداری را نه در قالب کلمات و جملات بلکه در عمل و کردار خود به منصه ظهور گذاشتند. ادبیات پایداری امروزه در دنیا در حوزه شعر و ادب جهت گیری واحدی را دنبال می کند و به همین دلیل توجّه ادیبان زیادی را به خود معطوف داشته است. شاعران و نویسندگان هم سو با مردم بن مایه های پایداری را در آثار خود منعکس و از این روش مردم را به مبارزه درراه اهداف خود تشویق کرده اند. امروزه بن مایه های پایداری مرزها را درنوردیده و مکاتب مختلفی را برای خود برگزیده است. بررسی این بن مایه ها در دو زبان مختلف و وسعت بخشیدن به دامنه بحث، موجب همدلی و تقویت هرچه بیشتر این مفاهیم در فراسوی مرزها شده و بر میزان تأثیرگذاری آن می افزاید. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و براساس نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی، بر آن است تا به مضامین مشترک پایداری در شعر علی داوودی و حمید حلمی درباره این دو سردار شهید بپردازد. بررسی های به عمل آمده بیانگر آن است که محورهای مبارزه در ایران و عراق به علّت نزدیکی جغرافیایی و اشتراکات دینی کمابیش مشابه هم بوده است. مهم ترین یافته پژوهش حاضر ضمن تعیین ابزارهای ادبی به کاررفته در شعر دو شاعر آن است که حلمی بیشتر برای بازنمایی حادثه شهادت سرداران مقاومت به هجوهای گزنده روی آورده در حالی که بیان داوودی اغلب حماسی و امیدوارانه است.
۲۰.

بررسی تطبیقی کاربرد شناسی طبیعت گیاهی در شعر شوقی بزیع و منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی کاربرد ادبی طبیعت گیاهی شوقی بزیع منوچهر آتشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۲
شوقی بزیع و منوچهر آتشی، دو شاعر نوگرایی هستند که طبیعت در شعرشان بازتاب وسیعی داشته است. آن ها عناصر طبیعت گیاهی را در اشعارشان با اغراض خاص ادبی به کار برده و گامی در جهت نوگرایی لفظی و معنایی در شعر برداشته اند. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس چارچوب های ادبیات تطبیقی به بررسی کاربرد ادبی طبیعت گیاهی و بازتاب اسماء خاص گل ها، گیاهان، درختان و میوه ها در شعر این دو شاعر بپردازد. براساس یافته های پژوهش، بزیع و آتشی از طبیعت زیبای سرزمینشان، به ویژه طبیعت گیاهی، استفاده ادبی کرده و اسم گل ها، گیاهان، درختان و میوه ها را با هدف آشنایی زدایی، برجسته سازی معنا و مضمون شعری، بالا بردن ظرفیت معنایی واژگان شعر، غنا بخشیدن به گستره خیال و عاطفه شعر به کار برده اند. یکی از مهم ترین ویژگی های کاربرد این واژگان طبیعت گیاهی، به کارگیری آن ها در قالب آرایه های ادبی به ویژه استعاره و جان بخشی و تشبیه است که این کار باعث می شود آن ها شکل نمادینی به خود بگیرند. بار معنایی واژگان مربوط به عناصر طبیعت در شعر ایشان، متناسب با مضمون و فضای کلّی شعر به شکل مثبت و منفی تغییر می یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان