آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

نگاه معناشناختی به متن و تحلیل معنایی واژگان آن، یکی از راه های دست یابی به دقایق معنا و پی بردن به مقصود اصلی گوینده است. این نوع نگاه، به طور خاص در یک متن دینی مانند قرآن که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است به دلیل اهمّیّت پیام و نقش آن در تأمین سعادت جاودان بشر اهمّیّتی مضاعف می یابد. یکی از مهم ترین ویژگی های زبان عربی تغییر و تحول ساختاری واژگان در این زبان است که شامل مواردی از قبیل ادغام، ابدال، اشتقاق، و غیره می گردد. محقّقان و مفسّران علوم قرآنی در پژوهش های خود تنها به تبیین و توضیح چگونگی ساختار واژگان بسنده کرده و اشاره ای به ارتباط ساختاری واژه ی مزبور با بافتی که در آن قرار گرفته، ننموده اند. در نوشتار حاضر این موضوع با رویکرد معناشناختی مورد دقّت و تأمّل قرار گرفته است؛ بدین سان، پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل تحولات ساختاری در سوره اعراف، ضمن تبیین کاربرد تحلیل های معناشناختی در شناسایی تغییرات ساختاری واژگان قرآنی روشن می سازد که این تغییرات ساختاری هرگز اتفاقی و تصادفی رخ نداده است، بلکه ارتباط و تناسب عمیق و دقیقی بین سیاق معنایی و تغییرات ساختاری واژگان نهفته است و این پیوند و تناسب معنایی سبب می شود تا واژگان دستخوش تغییراتِ متنوع صرفی قرار گیرند و با تعبیرهای متنوعی استعمال شوند. این نوشتار با روش تحلیلی – توصیفی و با رویکرد معناشناختی به بررسی و تحلیل این اصل در سوره اعراف می پردازد.

تبلیغات