علی نجفی ایوکی

علی نجفی ایوکی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان
پست الکترونیکی: Najafi.ivaki@kashanu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۱ مورد.
۲۱.

زیبایی شناسی آیات مشابه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی قرآن کریم تشابه لفظی مقتضای حال بلاغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۸۷
گرچه متن قرآن کریم، متشکل از واژگان به ظاهر ساده است، اما آن سوی این واژگان، معانی ژرف و اهدافی خاص نهفته است. با درنگ و تأمل در آیات کلام وحی، به این رهیافت می رسیم که هریک از آنها به دنبال القای مفهومی خاص به مخاطب است و در پسِ تمامی این آیات اغراضی نهفته است که زیبایی و اعجاز آیات الهی را صدچندان می کند. این اغراض، به اقتضای سیاق و مقامِ سخن باز می گردد و این مهم در آیاتی از قرآن که چه از لحاظ لفظی و چه از لحاظ معنوی مشابه یکدیگر هستند بیشتر جلوه می نماید؛ مقصود از آیات مشابه، آیاتی است که در عین تناسب ظاهری، تناسب معنایی نیز با یکدیگر دارند؛ اما با دقت می توان به وجوه اختلاف آنها پی برد. نگارندگان در این پژوهش برآنند تا با شیوه توصیفی- تحلیلی، اسلوب و ساختار متنوع آیه های با تشابه لفظی و معنایی را از زوایای مختلف مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. چنین برداشت می شود که علت اصلی تفاوت در ساخت کلامی جملات متشابه، تنوع بخشی به سخن، تنوع در گفتار، اهمیت بخشی به موضوع و اثرگذاری آن بر مخاطب بوده است.
۲۲.

نشانه شناسی سروده «قصیده الأرضِ» محمود درویش با تکیه بر نظریه نشانه شناسی گریماس

کلید واژه ها: محمود درویش حادثه درامی درون گرایی تنش تباین منطقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۴۴۳
نشانه شناسی گریماس از انواع نشانه شناسی ادبی محسوب می شود که به تبیین جنبه های بیانی، تأثیری و دلالی اثر ادبی می پردازد. پیکره مورد پژوهش، سروده قصیده الأرض اثر محمود درویش است که بر سیاق سروده های ادب پایداری افزون بر ویژگی های شعری از خصوصیات داستانی نیز بهره برده است؛ به همین دلیل جستار حاضر با هدف نشانه-شناسی جنبه های گوناگون سروده و تعیین مؤلفه های معنایی آن به رشته نگارش درآمده است. همچنین این اثر بر پایه روش تحلیل محتوا بوده که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. در مقاله حاضر، سروده در دو بخش روساخت و ژرف ساخت و در چهار سطح داستانی، زبانی، ادبی و دلالی مورد تحلیل نشانه شناسی قرار گرفته اند. از جمله نتایج مهم این مقاله آن است که «ستایش آزادی وطن» شالوده فکری سروده را می سازد؛ اما «اشغال دراز مدت» به عنوان یک مانع جدی، باعث شده تا انگیزه بازیابی هویت در ذهن «درویش»، جلوه ای رمانتیک یافته و آرمانشهر فلسطین پردازش شود. وجود تنش در بخش ژرف ساخت سبب شکل گیری مفاهیم متناقض شده است. در بخش روساخت نیز شاهد تضاد درامی هستیم. نتایج تحلیل این بخش بر کنشگری شاعر و مفهوم وطن دلالت دارند.
۲۳.

استقصاء الممتنع وفلسفه الامتناع فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهج البلاغة الامتناع الحجّاج الحکمة الانتفاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۳۲۴
استفاد الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام فی نهج البلاغه من الفنون البیانیه المتعدده لتجسید المفاهیم المعنیه حسب مقتضی الظاهر وعقلیه المتلقی؛ فالامتناع من أهمّ التقنیات التی وظّفها الامام (ع) فی نصه الدینی؛ الفن الذی یستفاد منه حینما جزم المتکلم علی أمر وقطعَ بانتفاء الشیء، فالأداه التی یستعین بها المتکلم لإیصال المقصود تتراوح علی العموم بین (إن، لو ولولا جازمتین وغیر جازمتین). وتقصّی خطب نهج البلاغه من هذا المنظور یدعونا إلی الاعتقاد بأنّ الامتناع ببعده الحجاجی الرّصین جاء لتجسید مختلف الموضوعات متراوحاً بین امتناع الله وامتناع الإمام وامتناع الملائکه. علی ضوء حضور مکثّف لأشکال الامتناع فی بنیه نص نهج البلاغه ودور هذا الأسلوب البیانی فی الرساله الّتی یرید صاحب النص إیصالها إلی القارئ وأهمیته فی فهم نهج البلاغه، تتعاطی هذه المقاله بمنهجها الوصفی- التحلیلی موضوع الامتناع فی خطب هذا الکتاب القیّم. من المستنبط أنّ إشاره الإمام علی (ع) إلی عدد لابأس به من الامتناع انتهی إلی تنویر ذهن المتلقی تجاه الموضوعات العدیده دینیه کانت أو غیر دینیه، ثم إنّ ما یمکن أن نستشفّه من دراسه الموضوع هو أنّ الخطبه القاصعه هی أکثر خطبه توظیفاً للامتناع، هذا وإنّ الامتناع الصادر من الله تعالی مرتبط فی الکثیر بالأنبیاء والبیت الحرام.
۲۴.

هم سنجی سروده منطق الورد محمدعلی الرباوی و منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلیدواژه ها: محمدعلی الرباوی عطار منطق الورد منطق الطیر ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۳۹
زبان صوفیانه یکی از مهم ترین ابزارهای کاربست معانی سیروسلوک و مدارج عرفانی به شمار می رود. فریدالدین عطار (540ق)، شاعر پرآوازه ایران زمین، و محمدعلی الرباوی (1949م) شاعر سرشناس کشور مغرب، دو تن از شاعران عارف در ادبیات جهان هستند که در آثارشان طریق سیروسلوک را ترسیم کرده و کوشیدند تا تصویری از انسان کامل فرادید مخاطب قرار دهند و هرکدام به نحوی از سالکی سخن گفته اند که قدم در این راه صعب الوصول گذاشته است. مهم ترین متنی که تبلور رویکرد یادشده است، دو منظومه منطق الورد از محمدعلی الرباوی و منطق الطیر از عطار نیشابوری است. در پرتو اهمیت مسئله، پژوهش حاضر که بر اساس مکتب آمریکایی در حوزه ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام می گیرد، در پی هم سنجی و تحلیل دو منظومه و بررسی نمادهای صوفیانه دو شاعر است و تلاش دارد در خلال آن به ارائه برخی شباهت ها و تفاوت ها بپردازد . یافته های پژوهش نشان می دهد که عمده ترین شباهت این دو اثر، انتخاب هدفمند دالّ منطق در عنوان دو سروده، هدف مشترک سیر سالک، شباهت در کاربست رمز «باز» برای سالک، عذرآوریِ باز در ادامه مسیر و نیز به کارگیری برخی نمادهای عرفانی چون ستر، سلطان، سرّ، ضوء، طریق و... است. از جمله تفاوت ها می توان به اختلاف در انتخاب پیر و راهنما و تفاوت در به کارگیری نماد بلبل و گل اشاره کرد. راز آشکارشده در کل داستان، بیانگر این نکته است که درک حقیقت هستی جز با حقیقت خودِ انسانی امکان پذیر نیست و رسیدن به حقیقت انسان، کاری بس دشوار و طاقت فرساست.
۲۵.

گونه های حس آمیزی در سروده های سعید عقل و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی حس آمیزی آشنایی زدایی برجسته سازی سعید عقل نیمایوشیج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۳ تعداد دانلود : ۵۸۶
حس آمیزی ازمنظر علم زبان شناسی یکی از وجوه «رستاخیز واژگان» است که با شکستن ساختار سطحی واژه ها و نه ساختار عمیق، باعث لذّت ادبی مخاطب می شود. در این شیوه از نگارش، شاعر مرزهای نظام رایج تصوّرها و ذهنیات خواننده یا شنونده خود را درهم می شکند و با آفرینش تصویری پیچیده و ناب، موجب شگفتی مخاطب می شود. در این جستار نگارندگان با الهام گیری از مکتب آمریکایی در ادبیّات تطبیقی، به شیوه توصیفی – تحلیلی، حس آمیزی را در سروده های دو شاعر صاحب نام ادبیّات عربی و فارسی یعنی «سعید عقل» و «نیما یوشیج» نقد و بررسی می کنند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حس آمیزی در سروده های این دو شاعر افزون بر جنبه زیباشناختی و هنری، ابزار انتقال معانی مبهمی است که به آسانی تن به بیان صریح نمی دهند. از شیوه های جالب توجّه در اشعار این دو شاعر تلفیق وکاربست سایر آرایه های ادبی با حس آمیزی است تا بر جنبه هنری ابیّات بیفزایند و بافت بلاغی و هنری بیت را مستحکم تر نمایند. گاه رابطه بین دو طرف حس آمیخته در سروده هایشان آن چنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. سعید عقل با انتخاب شگرد «تزاحم» یا «انباشتِ» حس آمیزی سبب دیریابی معنا شده است که از کارکردهای مهمّ این تکنیک بیانی، برجستگی جنبه زیبایی شناختی بیت است. نیمایوشیج نیز به منظور ارتقابخشیدن به شأن و مرتبه امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حس آمیزی انتزاعی - محسوس توجّه ویژه ای کرده است.
۲۶.

نقد فرمالیستی سروده «أنشوده المطر» بدرشاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد فرمالیستی انسجام متناقض نما بدر شاکر السیاب أنشوده المطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۱ تعداد دانلود : ۷۸۰
   نقد فرمالیستی یکی از رویکردهای نقدی متن محور است که توجّه به شکل و فرمِ اثر ادبی را در دستور کار خود دارد. یک منتقد شکل گرا در پی این نیست که ادیب در آفرینش ادبی خود چه می خواهد بگوید، بلکه می کوشد تا دریابد که شاعر یا نویسنده مقصود خویش را چگونه بیان می کند و تلاش دارد از رهگذر شکلِ متن، به معنا و مفهوم پنهان آن دست یابد. با توجه به این امر که سروده «أنشوده المطرِ» "بدر شاکر سیّاب" به رغم شهرت فراوانش تاکنون از دیدگاه نقد فرمالیستی مورد بررسی قرار نگرفته است، در جستار حاضر، نگارندگان برآنند تا با شیوه تحلیلی– انتقادی این سروده را از نظرگاه مکتب فرمالیسم روسی بررسی نمایند و این فرضیه را مورد تحلیل قرار دهند که شگردهای شکلی به کار رفته در شعر از یک سو به افزایش زیبایی روساخت آن انجامیده و از سوی دیگر مشخص کننده هدف و مقصود شاعر است. نقد شکل گرایانه این سروده گویای آن است که شاعر برای القای حسّ پایداری و ظلم ستیزی، آواها، حروف، واژگان و جملات را به شیوه ای منسجم و هدفمند به کار گرفته تا مخاطب با دیدن شکل زیبای بیرونیِ متن به معنا و شکل درونی آن پی ببرد. در ضمن شاعر کوشیده با کاربرد آشنایی زدایی و استفاده از شگردهایی همچون متناقض نما، کنایه، استعاره و . . .  بر ادبیّت شعر خویش بیفزاید.
۲۷.

بررسی استعاره های ایدئولوژیکی در رمان «مدن الملح» عبدالرحمن منیف، بر اساس نظریه ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره ایدئولوژی ون دایک تحلیل انتقادی گفتمان استعاره ی مفهومی عبدالرحمن منیف رمان مدن الملح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۵۱
استعاره آن گاه که در پیوند با ایدئولوژی، به عنوان یکی از مفاهیم اصلی تحلیل گفتمان انتقادی قرار گیرد، دیگر عنصری تزیینی و خارج از پوسته گفتمان نیست؛ بلکه منافع افراد در گروه خودی را تأمین می کند و در پی ضربه زدن به گروه غیر خودی است. این مسئله در آثار ادبی ای که رنگ ضداستعماری دارند به خوبی آشکار است. رمان «مدن الملح»، نوشته عبدالرحمن منیف، یکی از این آثاری است که ایدئولوژی ضد استعمار امریکایی در آن آشکار است. نگارندگان در این جستار با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان و بر اساس مطالعات کیفی برآنند کارکرد های استعاره را از منظر مربع ایدئولوژیکی ون دایک بررسی و تحلیل کنند. دستاورد تحقیق بیانگر آن است که عبدالرحمن منیف در رمان «مدن الملح» در توصیف گروه خودی (عرب ها) با کاربست استعاره، صفاتی همچون وطن خواهی، داشتن روحیه انقلابی، اتحاد و آزادمنشی را در متن القا می کند و در توصیف گروه غیر خودی (امریکایی ها و حکومت) ویژگی هایی همچون فریبکاری، خوف آفرینی، دخالت گری، تهاجم فرهنگی و دروغ کاری را به مخاطب القا می کند و به خوبی توانسته است تعارض میان عرب ها با حکومت و امریکایی ها را به تصویر بکشد. مهم ترین کارکرد استعاره در این رمان، مشروعیت وجود امریکا در کشور ها ی حوزه خلیج فارس است که به دلیل حمایت سردمداران از آنان و دادن وعده ها ی دروغین مادی، به آسانی محقق شده است. البته، نویسنده با دو ابزار طنز و عاطفه، کارکرد استعاره در رمان یادشده را به حداکثر رسانده است.
۲۸.

ضربان های گفت وگویی در نمایشنامه" مخبأ رقم13 "محمود تیمور (با رویکرد نظریه ی زبان بنیاد پل کاستانیو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات نمایشی ضربان گفت وگویی پل کاستانیو محمود تیمور مخبأ رقم 13

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۳۴
 مقاله حاضر در چارچوب نظریه «پل کاستانیو»، به تبیین نقش زبان و قابلیت های گوناگون آن در آفرینش عناصر ساختاری نمایش نامه «مخبأ رقم 13» محمود تیمور می پردازد. هدف از انجام این مقاله، بررسی گونه های مختلف ضربان های گفت وگویی و کارکردهای گوناگون آن در نمایش نامه یادشده است. یافته های مقاله، بیان گر آن است که ضربان های گفت وگویی، به عنوان بنیادی ترین واحدهای قابلِ تشخیص کنش های فکری و زبانی، بخش عمده ای از متن نمایش نامه را در برگرفته و امکان بازنمایی گسست و تغییرات آنی معنایی را فراهم می آورد. علاوه بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد در گفتمانِ این اثر، به دلالت های زبانی و فرازبانی توجه بسیاری شده و نویسنده، ضربان های گفت وگویی را در سطح های گسترده ای به کار برده است. ترجیع بند پردازی، پربسامدترین شگرد گفتاری است و با تکیه بر آن از دیگر شگردهای زبانی مانند حذف، مکث و قطع، به عنوان عاملی برای شخصیت پردازی، فضاسازی، گره افکنی و کشمکش استفاده شده است.
۲۹.

دراسة المفارقات الزمنیة فی روایه اللص والکلاب لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الروایة المفارقة الزمنیة الاسترجاع الاستباق الصراع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۶۲۵
تسیر الأحداث عادة فی حقل روایة القصة بترتیب زمنی متتابع، لکن قد تحدث فی ترتیب الزمن تداخلات سماها الناقدون ب "المفارقة الزمنیة" التی تنهض بتحطیم خطیة الزمن، فتبرز المفارقة الزمنیة فی النص السردی بشکل الاسترجاع والاستباق. وعلی ضوء أهمیة المسألة ودورها فی فهم النصوص الأدبیة تعتمد هذه الدراسة علی منهج وصفی قائمة علی التحلیل والاستنتاج لروایة "اللص والکلاب" للکاتب العربی نجیب محفوظ من منظور أشکال تقنیة المفارقة الزمنیة. من المستنبط أن المفارقات الزمنیة التی یستخدمها محفوظ فی روایة اللص والکلاب مصدرها الصراع النفسی والسیاسی؛ حیث أدی توظیف هذه التقنیة إلی انسجام الروایة وتوسع الفضاء الزمنی وتشجیع الملتقی لقراءة النص. ثم إن نسبة استخدام الأحداث التی تعود إلی ماضی السرد، أی قبل لحظة الصفر، تتفوق کمیا علی تلک الأحداث التی تضطلع بها مستقبل السرد. غیر أن الروایة تنطوی علی الاسترجاعات الخارجیة الکبری التی تتناول خطوطا رئیسة فی حیاة الشخصیة الأساسیة والسبب راجع إلی أن الروایه تتبنی على وحدة استرجاعیة حاسمة تسهم إسهاما بالغا فی انفکاک العقد للروایة.
۳۰.

تحلیل الفلسفه اللغویه فی شعر ایلیا أبی ماضی (علی ضوء أسلوب تجسید المعنی والمصداق لفریجه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۳۰
إنّ تحلیل النصوص الأدبیه الذی یقوم بدراسه العناصر اللغویه المتافیزیقیه ویرکّز علی التدقیق والبحث عن الطبقات الخفیه من الصور الذهنیه المتافیزیقیه للأدباء ذو أهمیّه بالغه؛ کما أن الغفله منه تؤدّی إلی الاستدلالات السطحیه والظاهریه من النصوص. لذلک یهدف هذا البحث بمنهجه الوصفی- التحلیلی إلی دراسه نظریّه أحد فلاسفه اللغه باسم «فریجه» اللغوی تحت عنوان أسلوب تجسید المعنی والمصداق، ثم أخذ یقوم بتطبیق هذه النظریّه علی شعر ایلیا أبی ماضی الشاعر العربی الحدیث. من المستنبط أنّ إیلیا بوصفه شاعراً طبیعیاً فلسفیاً قد مال فی نقل المفاهیم المعنیّه إلی الاستفاده من المقترحات الطبیعیه المتافیزیقیه کثیرا؛ من ثمّ نحتاج من أجل فهم الفلسفه اللغویه المتافیزیقیه أو فهم علم اللغه الموجود فیها إلی تحلیلها اللغوی. فنتائج البحث تظهر أن استخدام الشاعر لأسلوب التجسید البلاغی والتمثیل البلاغی یذکّرنا بأسلوب تجسید المعنی والمصداق لفریجه فی علم اللغه؛ فإنه فی التجسید البلاغی قد مال إلی مقترحات فلسفیه متافیزیقیه کالأنثولوجیا وعلم المعرفه وعلم الإنسان نتیجه نزعاته الطبیعیه وأما فی التمثیل البلاغی فقد استخدم المفاهیم المرتبطه بعلم الإنسان وحدها نتیجه نزعاته الإنسانیه الرفیعه. إضافه علی ذلک یتبین لنا من خلال هذا التحلیل أن للبلاغه العربیه دورا هاما فی اکتساب المعرفه حول النظریات اللغویه الجدیده کما تمهّد الطریق لفهم العوائق اللغویّه.
۳۱.

بررسی جایگاه فقهی - ادبی حرف «واو» در آیه 121 سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات الاحکام حرف «واو» مجتهدین معناشناسی واژه «فسق»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۹۲
علمای دانش نحو معانی سه گانه حال، استیناف یا عطف را برای حرف «واو» در آیه «لاتَأْکُلُوا مِمّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» (انعام: 121) محتمل دانسته اند که البته ناهمگونی این نظریات، تبیین معنوی آیه شریفه را دچار چالش کرده است. بر این اساس نوشتار حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به معناشناسی حرف «واو» در این آیه شریفه اختصاص یافته است و به این نتیجه رسیده ایم که ضمیر در جمله «وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» به «أکل» مستفاد از فعل «لاتأکُلُوا» یا به «عَدَمُ الذِّکر» که برگرفته از «لَم یُذکَر» است، رجوع می کند. بنابراین آیه شریفه در صدد نهی از خوردن ذبیحه موصوف به فسق نیست، بلکه در مقام تبیین یکی از مصادیق فسق است. واژه «فسق» در آیه مورد بحث نیز به معنای خارج شدن ذبیحه از حلیت است که در حقیقت جمله «وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» دلیل حرام بودن ذبیحه ای را بیان می کند که نام خداوند بر آن برده نشده است؛ زیرا آن فسق و خروج از بندگی خداوند است و این مفهوم تنها با معنای عاطفه یا استیناف همخوانی دارد، نه حالیه بودن.
۳۲.

تحلیل گفتمان در سروده های باییه «مصعب العبدی» و هاییه «ابوفراس الحمدانی» باتکیه بر نظریه کنش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصعب عبدی ابوفراس حمدانی مدح بافت کنش گفتار نقد تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۴۷۰
یکی از اغراض مهم شعر شیعی، مدح است که شاعر آن را در دوره های مختلف با توجه به وجود الگوی یکسان مدحیات کلاسیک شعر شیعی که شامل مقدمه غزلی، ذم معاندان، بیان حقانیت امامت و سرانجام عرض ارادت به ساحت امام (ع) می شود به مخاطب سروده ها ارایه داده است. آنچه بایسته توجه است نوع و نحوه پردازش مواضع یکسان در این دست از اشعار می باشد که بررسی آن در گفتمان شعر آیینی ضروری است. در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ابیاتی از دو شاعر شیعی (مصعب عبدی و ابوفراس حمدانی) انتخاب و بر اساس طبقه بندی پاره گفتارها مبتنی بر نظریه «جان سرل» به تحلیل آن ها پرداخته شده است. از ویژگی های بارز کنش گفتارهای مصعب می توان به جزءنگری و انعکاس انگیزه ها و احساسات متفاوت اشاره کرد و در مقابل، گفتمان ابو فراس دارای صراحت بیان و یکپارچگی بیشتری است.
۳۳.

دراسه توظیف تقنیّه تراسل الحواس فی شعر أمل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الرمزیه تراسل الحواس أمل دنقل الصوره محور المجاوره الإنزیاح الأدبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۹۲
إنّ الشاعر یلعب دوراً بارزاً فی الحیاه الاجتماعیه عامه وفی الحیاه الأدبیه خاصه، کما یؤثر علی الناس بشعره وخیاله الرحب. وبالطبع إنّ ذلک التأثیر من قبل الشاعر لا یتحقق فی عالم الحقیقه فحسب، بل یتحقق فی عالم الخیال؛ حیث ینأی الشاعر عن السیق المألوفه ویتحدث بصوت أعمق وأغرب من العادی، کی یمنح المتلقی صور حسیه ذات فاعلیه وحرکه. ومن الأدوات التی یستخدمها الشاعر کی یصدر إنتاجاً أدبیاً ذات فاعلیه وتأثیر، هی "تراسل الحواس" أو "الاشتباک الحواسی" أو "الحس المتزامن". فیجدر القول بأنّ هذه التقنیّه إحدی التقنیّات المهمّه التی ظهرت کمصطلح نقدی فی الأعوام الأخیره عند نقّاد الأدب. التقنیّه هذه وإن کانت حدیثه الظهور فی النقد الأدب العربی، لکنّ توظیفها فی النصوص الأدبیّه کان موجوداً، بدءً بالعصر الجاهلی و مروراً بالعصر المعاصر. وعلی ضوء أهمیّه المسأله تتعاطی هذه المقاله تراسل الحواسل لغه واصطلاحاً مع الحدیث عن نشأته بین الرمزیین وظهوره فی الأدب العربی، ثم تأخذ تعالج أشکال هذه التقنیّه فی شعر الشاعر المصری أمل دنقل . من المستنبط أنّ الشاعر اهتمّ إلی حد کثیر بهذا الفن اجتناباً عن استعمال القریب المألوف لللفظ وإکثاراً من أدبیّه النص مع میله الشدید فی الإنزیاح تجاه محور المجاوره.
۳۴.

دراسه أشکال التقمّص الشعری عند صلاح عبد الصبور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صلاح عبدالصبور التقمص الشخصیه التراثیه المعادل الوضوعی الرمزیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
تمثّل تقنیه التقمّص أو القناع من أهم التقنیّات الوارده فی الشعر العربی المعاصر حیث یستعین بها الشاعر علی استدعاء الشخصیات التراثیه للتعبیر عن تجربته المعاصره. هذا وإنّ صلاح عبدالصبور (1981-1931م) شاعر متجدّد یقوم التقمص بدورٍ لا یستهان به فی نصوصه الشعریه؛ لذلک تعمد هذه الدراسه إلی معالجه القناع لغه واصطلاحاً وإلی تقصّی أشکال حضوره فی الشعر العربی المعاصر، ثم تتعاطی نصوص عبدالصبور الشعریّه من هذا المنظور و تقوم بتحلیل ثلاث قصائده المتقمّصه. والتحقیق یبّین لنا أن الشاعر لبس فی نصوصه قناع الشخصیات المختلفه کشخصیه محمد(ص) الدینیه، وشخصیه المل ک عجیب بن الخصیب الفولکوریّه وشخصیّه بشر الحافی الصوفیه. من المستنبط أنّ القناع أخرج شعره من الرومانسیه إلی التعبیر عن الواقع الإنسان العربی وأعطی تجربته الخاصه اتّساعاً و شمولیّه مضافاً علیها ملامح جدیده وجعل الشاعر یتأرجح بین الذاتیه والموضوعیه. هذا وإنّ الفقرات الشعریه المدروسه تدعونا إلی أنّ الشاعر حاول عبر التقمص الشعری أن یکون فنّیاً فی تقدیم تجربته الشعریه.
۳۵.

تحلیل المقوّمات الأسلوبیّة لقصیدة «سرحان لا یتسلّم مفاتیح القدس» للشّاعر أمل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الأسلوبیة العناصر أمل دنقل الموسیقی الفکرة

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۰ تعداد دانلود : ۶۴۳
إنّ الأسلوب یحدث للأدیب من خلال ممارسته لمنهج خاصّ حیث یمکن اعتبار ذلک المنهج خاصّاً به یمیّزه عن غیره. والدّراسة الأسلوبیة هی من أهمّ مجالات البحث الأدبی المعاصر الذی استرعی انتباه النّقاد المعاصرین؛ إذ یعتمد هذا المنهج فی دراسته للنصّ على الکشف عن الجمالیّات الکامنة فی الأسالیب من خلال تحلیل الظواهر اللغویة، وتبیان علاقتها بالحالة الشعوریة والتأثیر الفنی الأدبی المفهوم من خلال ذلک. وعلی ضوء أهمّیة المسألة یقوم هذا البحث بدراسة أسلوبیة لقصیدة «سرحان لا یتسلّم مفاتیح القدس» للشاعر المصریّ المعاصر أمل دنقل (1940- 1983م) علی أساس المنهج الوصفی- التحلیلی مع الترکیز علی ثلاثة مستویات أسلوبیّة هی المستوی الفکری،الأدبی-الدلالی واللغوی-الترکیبی. ومن أهم ما وصل إلیه البحث الحالی من النتائج هو أنّ توظیف التقنیّات العدیدة ک التّناصّ والطّعن والانزیاح والحوار والحکایة والرّمز والترّکیز علی الإیقاع والموسیقی جعل من الشاعر صاحب أسلوب مرموق فی عملیّة نقل ما فی باله إلی المتلقّی؛ فأسلوبیّة النّصّ تشهد علی أنّه حضر فی القصیدة کشاعر فنّی ینهال علی الذین باعوا القدس وانصرفوا لملذّاتهم باللّوم والطّعن ویؤکّد رمزیّاً علی خیار المقاومة والنّضال لتعود للوطن العربی کرامته ویستردّ الحقوق الضائعة للمواطنین. وعناصر القصیدة تتساند کی تعبّر عن مدی نجاح الشاعر فی تحقیق آماله وتبدید آلامه؛ من توظیفه لشخصیة سرحان الرمزیة إلی اختیار بحر الرجز الملائم لهذه الغایة واستخدام الکلمات الفخمة وتغلیب الجمل الإخباریة علی الإنشائیة والأفعال المضارعة علی بقیّة أنواعها، بجانب الاستمداد من الأصوات المجهورة الموحیّة. فکل ذلک أعطی شعر الشاعر حیویّاً واستمراریّاً وتعدّدیاً فی المتلقی وجعله کشاعر ذی أسلوب خاصّ خارج نطاق التقلید.
۳۶.

بررسی و تحلیل پدیده دوزبانگی در شعر معاصر عربی (مطالعه موردپژوهانه: دیوان"شوقیات" أحمد شوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی زبان دوزبانگی احمد شوقی تداخل زبانی ضعف بیانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۸
دوزبانگی، شاخه ای از جامعه شناسی زبان است که افراد با رمزبندیهای زبانی مختلف آن را در روابط خویش به کار می گیرند. این اصطلاح نخستین بار توسط زبان شناس آلمانی" کارول کرومباخر" و « ویلیام مارسیه» فرانسوی مطرح شده است. در پرتو تاثیر مستقیم مسئله دوزبانگی بر توان آفرینش یک ادیب و اهمیت آن در انتقال مفهوم به مخاطب، پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات کیفی، این عنصر فراگیر در شعر معاصر عربی را با تکیه بر شعر شاعر معاصر مصر "احمد شوقی" مورد بررسی و واکاوی کنند. دستاوردهای پژوهشگران بیانگر آن است که دو یا چند زبانگی شوقی سبب کاهش اعتماد به نفس فردی و اجتماعی وی شده و وابستگی او را به فرهنگ و هویت عربی کاهش داده است. افزون بر آن، این پدیده، ناکارامدی در واژه سازی، عدم کاربست متجانس ها و مترادف ها، لغزش های زبانی و عروضی را برای وی به دنبال داشته است. دیگر اینکه می توان استباط کرد که دوزبانگی از مانایی و پویایی زبان شوقی کاسته و خلاقیّت ادبی و هنری او را به اندازه چشمگیری کاهش داده است.
۳۷.

دراسة قصیدة «من مذکرات المتنبّی فی مصر» من منظور أسلوبیّ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الأسلوبیة الانزیاح أمل دنقل التقنیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۵۷۱
إن الأسلوبیة منهج نقدی لسانیّ تقوم على دراسة النصّ الأدبی دراسة لغویة وفکریة، لاستخلاص أهم العناصر المکونة لأدبیّة النّصّ؛ إذ تجعل النّصّ الأدبی منطلقها الأصلیّ. ولخطورة هذا النّهج فی استکناه المفاهیم المکنونة وراء الشکل تستهدف هذه الدراسة إلى تطبیق الأسلوبیة بمشوار المنهج الوصفی التحلیلی على قصیدة «من مذکرات المتنبّی فی مصر» للشاعر المصریّ المعاصر أمل دنقل؛ باعتبار الشاعر من أبرز أقطاب الحرکة الأدبیة فی مصر وواحد من الشعراء العرب المعاصرین الّذین اتّجهوا إلى الإبداع فی المعانی واللغة الشعریّة تزامناً مع حرکة الحداثة، حیث نراه یلفت أنظار النقّاد بترکیزه على لغته الشعریّة جنب اهتمامه بالمضمون والمفهوم، غیر أنّه یحرص على إخراج نصّه الشعریّ عن مألوف الکلام وعمّا هو معیار بحیث یؤدّی ما ینبغی له أن یتّصف به من تفرّد وإبداع وقوّة جذب. ومن أهمّ ما ینتج البحث أنّ أمل دنقل حاول أن یجسّد هواجسه السیاسیّة والاجتماعیّة فی خلد المتلقّی عبر التقنیات المختلفة. والقصیدة بمجملها تحتوی على التوازی والتماثل بین ما أراد وما قاله الشاعر. ودنقل یجعل المکافحین والثوریین رموزاً فی قضیة التشبّث بتراب الوطن، فی حین یهجم على الذین یستحوذ علیهم الذّل والخوف. وهکذا أخذ یقدّم تجاربه المعاصرة للمتلقّی بشکل رمزی لیصبح صوتاً صارخاً فی الحثّ على الثورة والمقاومة تجاه جمیع ألوان الظلم والاستبداد.
۳۹.

تحلیل و بررسی خطبه «اشباح» از منظر نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد ادبی فرمالیسم خطبه اشباح آشنایی زدایی انسجام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۵۴۷
گر چه اساس نقد فرمالیستی با محور قرار دادن متن و نادیده گرفتن مسایل بیرونی آن همچون شخصیت مؤلف، مسایل اجتماعی، تاریخی و روانشناسی است و شاید از دیدگاه جامع نگر بر آن عیب باشد، اما از آن جا که در پی واکاوی ارزش ادبی اثر و برجسته سازی شکل و فرم و بررسی میزان انسجام و ادبیت متن است تا حدود زیادی ارزشمند است و می تواند اساس نقد برای تطبیق بر متون دیگر باشد. این نگاشته با الگو گرفتن از اصول نقد فرمالیستی قصد دارد به بررسی و تحلیل بافت اثر ادبی و عناصر تشکیل دهنده آن یعنی صامت و مصوتها، هجاها، صور خیال، صنایع بدیعی، و غیره در خطبه «اشباح» نهج البلاغه بپردازد تا بعد زیباشناسانه آن را با توجه به کارکرد هر جزء در ساختار کل متن به مخاطب نشان دهد. از پژوهش این گونه بر می آید که انسجام حروف، واژگان و جمله های متن یادشده به صورت کامل مشهود و مجموعه آواها و چینش خاص واژگان در پی القای معانی ای فراتر از معنای فرهنگ نامه ای آن است؛ این انسجام و کاربرد خاص واژگان علاوه بر ویژگی های ظاهری کاربست مجازی و صورت های استعاری و کنایی دیگری را برای بیان معانی تازه جلوه گر نموده است که تماماً در راستای هدف خطبه یعنی به تصویر کشیدن خداوند و قدرت بی انتهای او در خلقت به کار برده شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان