محمدرضا شریف زاده

محمدرضا شریف زاده

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده هنر، دانشگاه آزاداسلامی، واحد تهران مرکز.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۳ مورد.
۴۱.

زیبایی شناسی و خلاقیت در مکتب «پست مدرنیسم» با تأکید بر الگوی مونتاژ در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی مونتاژ تکثرگرایی مکتب پست مدرن زیبایی شناسی پست مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 500
معماری پست مدرن مرز روشنی میان هنر و جامعه شناسی نمی شناسد. بنا بر اندیشه ی «فرهنگ جهانی» که با تولید روزافزون دانش و تکنولوژی همراه است، فاصله ی میان تجدد و سنت در گفتمان های آفرینش هنری دیگر چالشی بر سر راه خلاقیت نیست و بهره گیری از پارادایم تکثرگرایی و عدم قطعیت، اجتماع واژگان غیرهمسان را در فرهنگی مونتاژگونه ممکن می سازد. این پژوهش سعی دارد به درک الگوی مونتاژهای هنری و رابطه انکارناپذیر آن با هویت و سنت در جامعه ایرانی بپردازد. این الگوها، علی رغم اندیشه های نوجویانه، به گفتمان های دیرپای ملی و مذهبی نیز وابسته هستند و مسئله ی جایگاه خلاقیت هنری پست مدرن را با حفظ رهیافت های غرب و هویت ملی در هنر معاصر ایران طرح کرده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی-توصیفی است که داده های آن با شیوه سندکاوی جمع آوری شده و یافته های آن به روش تحلیل مضمون در روابط میان انگاشته ای اصلی، وابسته و واسطه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تغییرات سریع امکانات جدید، فرصت پذیرش آراء متناقض با هویت ملی را برای مخاطبانشان کم می کند. چرا که از نشانه های جهانی جامعه ی پست مدرن، تولید و مصرف بی امان نشانه های فرهنگی است؛ نشانه هایی که روایات چندوجهی را پیش می کشند. در نتیجه بنا نمایشی آن حرکت کنند.حل ساخت آن.بر مسوولیت اخلاقی هنر پست مدرنیستی، با حفظ گفتمان های رایج محلی، می توان مفاهیم هنری معاصر را با الگوی مونتاژ، به شیوه ای خلاقانه بیان کرد تا مانند کالای پست مدرنیستی به اشاعه ی فرهنگ جهانی بپردازد. اهداف پژوهش: بررسی جایگاه خلاقیت پست مدرنیستی در هنر معاصر ایران. درک و تفسیر الگوهای تلفیق و مونتاژ در تصاویر هنری و رابطه انکارناپذیر آن با هویت و سنت در جامعه ایرانی. سؤالات پژوهش: آیا الگوهای واگرایانه مونتاژ قادر به ارائه ی راه حلی برای ورود به بستر خلاقانه ی زیبایی شناسی پست مدرن در هنر معاصر ایران است؟ مضامین کلیدی مشترک میان انگاشت های اصلی (جامعه شناسی پست مدرن)، وابسته (خلاقیت هنری) و واسطه (الگوی مونتاژ در هنر معاصر ایران) کدام است؟         
۴۲.

رمز گشایی معانی عرفانی رنگ در نگاره هایی از هفت گنبد (بر اساس آراء حکیمان اسلامی)

کلید واژه ها: هفت گنبد نظامی نور مجرد رنگ شناسی عرفانی نگارگری ایرانی نجم الدین کبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 851 تعداد دانلود : 359
جهان هستی از دیدگاه هنرمندان مسلمان سرشار از نشانه ها و آیه های خداوندی است. رنگ ها نیز از جمله تجلی های آفریدگار در عالم امکان هستند. در واقع مبحث رمزگشایی معانی رنگ ها، خود مکاشفه ای از صورت های گوناگون وجود در دنیای مثالی قلمداد می شود که موجب اتصال انسان به حقیقتی ماورائی می گردد. بر این اساس به جرأت می توان گفت که نگارگران مسلمان نیز از وجه ی مادی و جسمانی صرف رنگ ها رهایی می یابند و قدم به عرصه ی ارزش های قدسی و روحانی می گذارند. لذا هدف اصلی این تحقیق،  رمزگشایی معانی رنگ ها از منظر عرفان در آراء شیخ نجم الدین کبری ، شیخ نجم الدین رازی و علاءالدوله سمنانی ، در نگاره های « هفت گنبد » با توجه به اشعار نظامی است.همچنین در این وادی این پرسش مطرح می گردد که آیا با بررسی آراء حکیمان اسلامی می توان به رابطه ی رمزی رنگ ها در نگارگری ایران پی برد؟ یا می بایست چنین دیدگاهی را در بستر آثار دیگری جست و جو نمود؟ با توجه به یافته های این تحقیق نتیجه ی حاصل شده چنین است  که؛ نه تنها هنرمند مسلمان از همان نظریه های عرفانی حکیمان اسلامی بهره می گیرد؛ بلکه از رنگ هایی سود می جوید که گویای وصل و اتصال و رهایی از غربت و وصول به قرب در عالم مثال هستند. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی است و گردآوری منابع نیز کتابخانه ای است.
۴۳.

تبیین تأثیرات اجتماعی تکنولوژی بر هنر اسلامی در عصر جدید بر اساس نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکنولوژی مدرن فرهنگ و هنر اسلامی نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 558 تعداد دانلود : 345
در عصر حاضر تکنولوژی بیش از هر زمان دیگری بر ارزش های فرهنگی و هنری در جوامع تأثیرگذار است. گسترش آن نیز بستگی به انطباقش با شرایط فرهنگی و اجتماعی دارد. امکان انتشار آثار فرهنگی و هنری بر روی شبکه های الکترونیکی به صورت بی حد و مرز ضمن ایجاد نگرشِ خاص، هویت اجتماعی انسان ها را تغییر داده و فضای فرهنگی جدیدی به وجود آورده است؛ تا جایی که در تمام جوامع، اعم از اسلامی و غیراسلامی، برقراری پیوند بین فرهنگ، هنر و تکنولوژی مدرن با کمک رسانه های نوین برای مفاهیمی چون آزادی، حقیقت و واقعیت معانی تازه آفریده است. مسئله ای که اینجا مطرح است تبیین تأثیر اجتماعی تکنولوژی بر هنر اسلامی و ماهیت آن در عصر جدید است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیرات اجتماعی تکنولوژی بر فرهنگ و خصوصاً هنر اسلامی را در عصر حاضر از منظر دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از این است گرچه همواره به نظر می رسد که فرهنگ و هنر اسلامی باید از منظر عالم معنوی اسلام مورد توجه قرار گیرد؛ اما در دهکده جهانیِ دوران معاصر که راه یابی تکنولوژی به ساحت تغییرات اجتماعی در همه جوامع به محرکی در نوآوری های فرهنگی بدل شده؛ به نگرش تازه ای در قلمرو هنر اسلامی نیاز است. گرچه اساساً در فرهنگ اسلامی نگاه عارفانه و شهودی هنرمند به پدیده های عالم، باعث شکل گیری هنری شده است که روایتگر زیباییِ نقش بسته از تجلیات ذات اقدس الهی در دنیای زمینی با ماهیتی متفاوت از تعریف هنر در جهان مدرن است. از این رو تکنولوژی به عنوان نیروی اصلی برای ایجاد سازمان اجتماعی در تمامی جوامع و دگرگونی روابط اجتماعی و فرهنگی، یکی از دغدغه های اساسیِ پیروان نظریه انتقادی است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی رویکرد اندیشه انتقادی مکتب فرانکفورت به تعامل تکنولوژی مدرن با فرهنگ و هنر در عصر حاضر. 2.بررسی تأثیر تکنولوژی به عنوان یک پدیده اجتماعی و موضوع فلسفی بر روی هنر اسلامی در جهان مدرن از دیدگاه نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت. سؤالات پژوهش: 1.با توجه به رویکرد مکتب فرانکفورت، چگونه می توان میان هنر اسلامی و تکنولوژی ارتباط برقرار کرد؟ 2. تکنولوژی در عصر جدید چه تأثیری بر هنر اسلامی داشته است؟
۴۴.

تحلیل جامعه شناختی آموزش موسیقی کلاسیک در ایران از نظرگاه بوردیو، مورد مطالعه: ساز پیانو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوردیو موسیقی آموزش فرهنگ جامعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 386 تعداد دانلود : 251
امروزه در ایران یادگیری سازهای کلاسیک غربی از جمله پیانو، رواج قابل توجهی یافته است . می توان گفت یاددهی ساز پیانو علاوه بر بعد تکنیکال، نیازمند بررسی از جنبه های دیگریست که به هنگام آموزش، مدرس باید درنظر داشته باشد. رویکردی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، رویکرد جامعه شناسانه است. از این منظر، پیر بوردیو جامعه شناس قرن بیستم تأثیرات قابل توجهی بر تئوری های اجتماعی و جامعه شناسی تعلیم و تربیت گذاشته و تحولاتی روش شناختی در این حوزه ها ایجاد کرد ه است. این پژوهش سعی دارد با تکیه بر نظریات بوردیو نشان دهد، فراتر از موضوع استعداد و هوش موسیقیایی، مسائل متعددی وجود دارد که باعث می شود یک هنرجو نسبت به دیگری در اجرای قطعات عملکرد بهتری از خود نشان دهد. ضمن این که چگونه می توان به راهکارهایی دست یافت که علاوه بر آن که باعث رشد و بالابردن مهارت های نوازندگی هنرجویان شود؛ مانع از بازتولید تثبیت و هژمونی طبقه مسلط جامعه گردد؟ در این پژوهش از روش تحقیق، تحلیل محتوا استفاده شده است.
۴۵.

سیاست مطبوعات در مواجهه با هنر تجددگرا در دهه های 1330 و 1340 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجلات مدرنیسم هنر ملی هنر نوگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 434 تعداد دانلود : 577
یان مسئله: بررسی متون مطبوعاتی گام مهمی در جهت مستندنگاری و ترسیم تفسیر محتوای داده های متنی است. تحلیل کیفی محتوای موجود در این متون، ضمن آشکارسازی رویکردها و سیاست های فرهنگی، امکان صورت بندی شرایط را نیز فراهم می کند. در خلال سال های دهه های 1330 و 1340 که هنر تجدد گرا در ایران به تثبیت و بازتعریف خود اشتغال داشت، مطبوعات تخصصی فرهنگ و هنر، ضمن پیگری بحث هایی در باب معنای هنر، آموزش شیوه های نگرستین به هنر را نیز آغاز کرده بودند. در بررسی فضای آن دوران عمدتاً دو الگوی ملی گرایی و ترقی خواهی فرض دانسته شده و این دو به عنوان پارادایم در نسبت با دوگانه سنت و تجدد بررسی می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تشریح این دو پارادایم از خلال بررسی بیست سال آرشیو مطبوعات، آشکارترین بروز هریک را شرح داده و در نهایت صورت بندی تازه ای از شرایط آن روزگار پیشنهاد کند.  هدف پژوهش: دسته بندی و در نهایت بازنمایی سیاست مطبوعات، راهبردی ترین هدف مقاله پیش روست. به دنبال این مقصود، نیت ها و سیاست ها مقدمه فهم محتوا و درک آثار و نتایج قرار نگرفته اند. پس نوشتار حاضر می کوشد از طریق تحلیل محتوا به بررسی سیاست ها و در نهایت ارائه تصویری از نتایج عینی اعمال آنها بپردازد.روش پژوهش: شیوه اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری مطالب به کار گرفته شده و روش تحلیل محتوا به مثابه مطالعه ارتباط ثبت شده انسان ها، روش تحقیق پژوهش حاضر است.نتیجه گیری: مطبوعات ایران در دهه های 1330 و 1340ذیل سه پارادایم ترقی خواهی، آموزش محور و هنر ملی، مسائل مهمی همچون ایده آزادی هنر، ارتباط و نسبت هنر ایران با مدرنیسم، خویش کاری هنر و هنرمند و ... را صورت بندی کرده اند.
۴۶.

جایگاه استفاده از خودرو شخصی در سطح ملی با تأکید بر جغرافیای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ مادی هویت ملی فرهنگ خودرو کالای نمادین ارتباطات فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 701 تعداد دانلود : 127
ما با کالاها در فضای جغرافیایی زندگی می کنیم؛ زندگی با اشیاء، مستلزم بومی سازی، مناسب سازی و جای دهی آنهاست. در واقع، ارتباط کالاها و مردم و روش قرار دادن کالاها در محیط های آشنا است، که فرهنگ مادی متمایز را می سازد. از طرفی دیگر، کالاها با حضور فیزیکی خود در زمان ها و فضاهای خاص با تشکیل شبکه ای از عناصر فرهنگی ارتباطی، هویت ملی را پایدار می سازند. شبکه ای از اتصالات که در آن ارتباطات فرهنگی نهادینه شده است و معنای نمادین کالاها را مشخص می کند. برای انجام این پژوهش در زمینه فرهنگ مادی کالاهای نمادین و هویت ملی، ابعاد ملی اتومبیل به عنوان غنی ترین نماد صنعت قرن بیستم روشن شده است. در جامعه شناسی، عبارات کلیدی فوردیسم  و پست فردیسم  اهمیت اتومبیل را نشان می دهد. انواع اتومبیل و هویت هایی که به اتومبیل نسبت داده می شود، در شکل گیری فرهنگ مادی نقش به سزایی دارد و باعث تحت تاثیر قرار گرفتن مفاهیمی چون جنسیت و استقلال می شود. روش شناسی این پژوهش کیفی است، از نظر نتایج، پژوهشی کاربردی است و در زمره تحقیقات بینارشته ای قرار می گیرد.  نتایج نشان می دهد، کالاهای نمادین، نظیر اتومبیل، می توانند در فرهنگ و هویت ملی ادغام شوند؛ به شکل عملی و نمادین، در فضاهای گوناگون ملی سازگار باشند و در ارتباطات عاطفی که عقاید مربوط به فرهنگ های اتومبیل ملی را هماهنگ می کنند،گسترش یابند.
۴۷.

نسبت شورمندی در فلسفه کی یرکگور و زندگی انسان در عصر ترابشریت و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کی یرکگور وجود شورمندی ترابشریت هوش مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 260 تعداد دانلود : 746
یکی از بزرگ ترین مسائل و چالش های وجودی بشر از زمان ظهور و پیشرفت فنّاوری «انسان بودن» است. منظور از «انسان بودن» (در این پژوهش) درمقابل ماشین ها، وجود (اگزیستانس) همراه با شورمندی است؛ شوری که به زعم «سورن کی یرکگور»، فیلسوف دانمارکی، مهم ترین محرک زندگی بشر است. این باور وجود دارد که با پیشرفت فنّاوری، نزدیک شدن انسان به ماشین ها و ورود انسان به عصر هوش مصنوعی و «ترابشریت» که «مکس تگمارک» آن را «حیات ۳» می نامد، نه تنها بقا، بلکه وجود (اگزیستانس) بشر نیز به خطر می افتد. حدود دو قرن پیش، کی یرکگور در یادداشت های روزانه اش و کتاب دو عصر: یک نقد ادبی به دورشدن انسان از شورمندی در عصر مدرن اشاره کرد. پژوهش حاضر به دنبال این است که با بررسی آرای کی یرکگور درباب عصر حاضر و شور انسان، نسبت میان شورمندی به عنوان محرک زندگی بشر و جایگاه انسان در رابطه با ماشین ها و زندگی در عصر ترابشریت و هوش مصنوعی را پیدا کند. در نتیجه نیز با استناد به نظریات کی یرکگور می توان دریافت بهترین راه فرار از انفعال برای انسان در عصر فنّاوری، انتخاب خود واقعی و اثبات وجود غیرجسمانی بشر در مراحل اخلاقی و دینی است؛ به شرط آنکه چنین ایده ای به فعل تبدیل شود.
۴۸.

اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر پست مدرنیسم اخلاق لیوتار امر والا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 705 تعداد دانلود : 982
از نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطه ی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحران هایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده است و در نهایت، آشکار ساختن سرنوشتی است که غیب گویی در آغاز عصر مدرن آن را پیش بینی کرده بود و اکنون در تاریخ تحقق یافته است. خرد ستیزی و عقل ناباوری از بحران های مهم مدرنیته در اخلاق و هنر است. از دید او سرچشمه ی این نارسایی ها در تعریف عقل کلی و استفاده از عقل علمی برای صورت بندی زندگی است. این پژوهش با هدف بررسی اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار انجام شده است و در پی یافتن این سوال هستیم که که اخلاق و هنر در دیدگاه لیوتار چه جایگاهی در پست مدرنیسم دارد؟
۴۹.

نسبت هنر و جاودانگی در هستی نگری ویتگنشتاین و کاربست آن در معناباختگی انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جاودانگی زیبایی شناسی معناباختگی هنر سوژه متافیزیکی ویتگنشتاین متقدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 743 تعداد دانلود : 218
تصور اینکه زندگی عاری از معنی و مرگ پایان همه چیز باشد، موجب می شود هستی دیگر در نظر انسان، چندان زیبا و ارزشمند جلوه نکند. ویرانگری زمان, دشواری های زندگی و هراس از مرگ از جمله عواملی است که باعث ایجاد حس سرخوردگی و رواج اندیشه های معناباخته در دنیای امروز شد. در مقابل عده ای از متفکرین با تاکید بر معناداری و جاودانگی زندگی, درصدد یافتن راه حلی ملموس برای دردهای وجودی آدمی و معنا بخشیدن به هستی او می باشند. در این راستا, نظریات ویتگنشتاین متقدم و شیوه جهان نگری او از منظر جاودانگی مورد تامل واقع شد. با نگاهی به دغدغه های عمیق اگزیستانسی و بررسی پویش های اندیشه ای وی، نقش «زیبایی شناسی» و «اخلاق» در مساوقت با یکدیگر, به عنوان بنیادی ترین مؤلفه های معنابخش به زندگی, در ساختار فلسفی او انکار ناشدنی است. چنانکه در غالب فرازهای اندیشه ای او می توان ردپایی از این دو عامل را با محوریت «نگاه ازلیِ سوژه متافیزیکی» در بنیان نهادن زندگی معنادار و غایتمند مشاهده نمود. مبتنی بر این نظرگاه هنر به عنوان والاترین شیوه نمایاندن ارزش های حقیقی زندگی و راه حلی برای عبور از دشواری های آن مورد توجه قرار می گیرد. زندگی که در نگاه ویتگنشتاین امتدادی ابدی می یابد.
۵۰.

مطالعۀ تطبیقی نقش گریفین در هنر هخامنشیان و هنر سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گریفین شیردال اسطوره موجودات ترکیبی هخامنشی سلجوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 589
بیان مسئله: گریفین از انواع موجودات ترکیبی در اساطیر کهن است که با بدن شیر، گوش اسب، سر و بال عقاب جلوه می کند. این موجود در طی ادوار تاریخی ایران حضور داشته که نمایانگر اهمیت آن در میان ایرانیان است. با این حال، نقاط مبهمی در چگونگی ارتباطِ گریفینِ دوران پیش از اسلام با گریفینِ دوران اسلامی، وجود دارد. بنابراین در این پژوهش، گریفین به عنوان نقشمایه زینتیِ پرکاربرد در دو دوره تاریخی مهم ایران، هخامنشیان در دوران باستان و سلجوقیان در دوران اسلامی مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف از این مقاله مطالعه نحوه تأثیرات، تفاوت ها و شباهت های میان نقش گریفین در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی، با رویکرد تطبیقی است. روش پژوهش: درهمین راستا، با بهره مندی از روش توصیفی-تحلیلی، بیست و یک اثرِ منقوش به گریفین در هر دو دوره تاریخی، در جداولی جداگانه مورد بررسی و قیاس قرار داده شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی نشان می دهد که با وجود تفاوت ها، این نقوش اغلب از لحاظ ساختاری، حالات بدنی و ویژگی های بصری به یکدیگر شباهت داشته اند. از منظر نمادشناسی اغلب دارای مفاهیم مشترکی چون ماهیت پادشاهی، قدرت و ثروت، نگهبانِ گنجینه؛ و همچنین متأثر از باورهای آیینی، نماد خیر، باطل کننده سحر و جادو و محافظ درخت زندگی اند. هرچند در برخی آثار هخامنشی، گریفین با وجه اهریمنی، در تقابل خیر و شر به نمایش درآمده است. درمجموع شباهت ها و تفاوت ها، گویای اثرپذیری گریفین دوره سلجوقی از نقش مشابه خود در دوره هخامنشی است و عواملی چون سیطره سیاسی، اقتدار سلطنت، اعتقادات مذهبی و فرهنگ عامیانه در شکل گیری و کاربرد آنها نقش داشته است.
۵۱.

تحلیل جامعه شناختی پوشش روزمره و آئینی زنان در میان اقلیت های مذهبی (مورد مطالعه: زرتشتیان و مندائیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش قوم مذهب زنان مندائی زنان زرتشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 105
سبک های پوششِ روزمره و آئینی در زمره بارزترین نمودهای هویتی گروه های اجتماعی است و مؤلفه هایی چون باورهای دینی، مناسک آئینی ، آداب و رسوم، اقلیم، آب و هوا و غیره هر یک به نوعی بر شکل گیری و یا تغییرات تدریجی آن تاثیرگذارند. پوشش نقش مهمی در برساخت هویت و هستی اجتماعی گروه ها دارد و این برساخت هویت به میانجی پوشش را می توان به شکلی انضمامی و تجربی در میان اقوام و مذاهب ساکن در ایران ردیابی کرد. این پژوهش تلاش دارد به مطالعه تجربی پوشش زنان در میان دو اقلیت مذهبیِ زرتشتی و مندائی، در جشن ها و مراسم آئینی و کلاً در زندگی روزمره آنان بپردازد تا بدین وسیله سویه های اشتراک و افتراق این دو فرهنگ به لحاظ سبک های پوشش و نیز زمینه ها و شرایط برسازنده این وضعیت واکاوی شود. نتایج نشان می دهد که زرتشتیان و مندائیان، به عنوان دو جامعه قومی-مذهبی، با داشتن پوششی متحدالشکل، که هر یک دارای خصوصیات ویژه ای می باشند و نیز با وجود تمامی تمایزاتی که بین زرتشتیان و مندائیان از لحاظ اعتقادات مذهبی و دینی دیده می شود، نه فقط گرایش بالائی به حفظ هویت قومی از طریق پوشاک دارند، بلکه با وجود تفاوت های دینی، شباهت های بسیاری در زمینه رنگ، اجزا و برخی اعتقادات فرهنگی و دینی در لباس زنان این دو قوم مشاهده می شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که این گرایش به پوشش سنتی، قومی و مذهبی در میان اقلیت های ایرانی غالباً محدود به مراسم و اجتماعات خصوصی آنهاست و آنان در زندگی روزمره پوششی همانند سایر ایرانیان را ترجیح می دهند. 
۵۲.

مطالعه الگو روایتگری در نمایشنامه مستند دهه ی اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت تئاتر مستند نمایشنامه ی مستند ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 961 تعداد دانلود : 556
این پژوهش با مطالعه الگو روایتگری موجود در نمایشنامه هایی که در قالب تئاتر مستند اجرا شده اند به منظور پاسخ دادن به یک پرسش شکل گرفته است که عبارت است از «الگوهای روایت تا چه اندازه به پیشبرد نمایشنامه مستند سهم دارد؟» پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی و ارائه تعریفی روشن و جامع از تئاتر مستند با هدف معرفی و گشودن فصل جدیدی در حوزه ی تئاتر مستند شکل گرفته است. نتیجه ی حاصل از این پژوهش در حوزه ی کیفی به مسائلی همچون الگوهای روایتگری و راوی و انواع آن در روایت شناسی متون مستند تا چه اندازه به پیشبرد آن سهم دارد معطوف است که می توان به فقدان جریان تئاتر مستند و گیشه گرایی اشاره داشت که جریان الگوی تئاتر مستند از سال ۱۳۹۰ به بعد جدی تر شده است و با کارهای مستند بیشتری نسبت به دهه های گذشته در صحنه های تئاتر کشور روبه رو هستیم اگرچه میزان این آثار همچنان به حدی نیست که این جریان را ضعیف به حساب نیاریم. در این باره می توان گفت عدم پرداخت الگوی روایتگری تئاتر مستند در ایران به صورت آکادمیک در دانشگاه های کشور است، ازاین رو دانشجویان و دانشگاهیان نیز در این حوزه ضعیف و کم کار هستند و درک و شناخت از الگو روایتگری تئاتر مستند بین کارگردانان و اهالی تئاتر بسیار کم است و این امر باعث می شود که آن ها به سراغ کار در این حوزه نروند. تماشاچیان تئاتر غالبا داستان پسند هستند و به دلیل کم رنگ بودن الگوی روایتگری قصه در تئاتر مستند به تئاتر مرسوم، این گونه تئاتری با مخاطب کمتری با خود به همراه دارد و می توان گفت در ایران با فقدان جریان الگوی روایت مواجه هستیم و الگوهای روایت به پیشبرد نمایشنامه ی مستند سهم بسزایی دارد.
۵۳.

عناصر غیر روایتی در فیلم روایتی (بررسی موردی فیلم های آخر بهار و چانکینگ اکسپرس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت پارامتری عناصر غیر روایتی پیرنگ شگردهای سبکی سریالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 160 تعداد دانلود : 418
عناصر غیرروایتی، مجموعه وسیعی از شگردهای فرمی، از عناصر بصری گرفته تا فرم های موسیقایی را دربرمی گیرند. شیوه به کارگیری حرکات دوربین، رنگ، نورپردازی، لباس بازیگران، طراحی صحنه و حتی فضا و مکان های انتخاب شده برای صحنه های مختلف فیلم، می توانند نقش عمده ای در خلق عناصر غیرروایتی ایفا کنند. از طرفی به کارگیری پارامترهای خاص و شگردهای سبکی به صورت سازمان یافته، به خلق گونه ای از روایت منجر می شود که آن را روایت پارامتری می نامند. این پژوهش در ابتدا به مشخص کردن نقش و جایگاه عناصر غیر روایتی در روایت کلی یک فیلم می پردازد و سپس تلاش می کند تا تفاوت های عمده میان عناصر غیر روایتی با پارامترهای مشخص در یک روایت پارامتری را بنمایاند. بنابراین برای رسیدن به این هدف سعی شده تا با استفاده از شیوه موردپژوهی و با مدنظر قرار دادن رویکرد نئو فرمالیسم، جنبه های غیر روایتی و وجوه پارامتری دو مورد از فیلم های دو تن از صاحب سبک ترین سینماگران شرق آسیا، مورد بررسی قرار گیرد. حاصل آن که عناصر غیرروایتی به طورکلی دو نقش عمده را در این آثار بازی می کنند. این عناصر زمانی که فرضاً نظامی از تکرارها را می آفرینند، در خدمت بیان روایت پارامتری فیلم هستند، اما آنجا که به صورتی منحصربه فرد معانی عمیق و تلویحی فیلم را بازمی نمایانند، به صورت عناصر غیرروایتی صرف درمی آیند.  
۵۴.

مطالعه تطبیقی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بهرام بیضایی بر مبنای نظریه بیش متنیت ژراژ ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات نمایشی بهرام بیضایی بیش متنیت اساطیر پیکرگردانی ژراژ ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 272 تعداد دانلود : 61
هدف این مقاله خوانش بیش متنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیش متنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین می پردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگی ست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجاب آفرین در ادبیات به شمار می آیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی به صورت دیگر بدل می گردند و در حالت ترکیبی به صورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر می شوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهی ست که می توان از منظر بیش متنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطوره ای، افسانه های عامیانه و منظومه های پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیش متن) به نمایشنامه (بیش متن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیت های نمایشی از آن ها به طور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگی های اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیش متنیت، میزان تأثیرپذیری آن ها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.
۵۵.

بررسی مطابقت و میزان ساختار مواد و فرمول های شیمیایی با نقوش هندسی اسلامی (با تأکید بر هندسه نقوش اسلامی در معماری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش نقوش هندسی اسلامی پیوند شیمیایی فرمول شیمیایی نانوذره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 222 تعداد دانلود : 681
نقوش هندسی، یکی از بارزترین وجوه هنر اسلامی است که شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری آن ها موردتوجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران بوده است. هر یک از آن ها روش ها و رویکردهای مختلفی در بررسی ماهیت وجودی نقوش هندسی برگزیده اند و از دیدگاه خود علتی برای وجود این نقوش هندسی قائل شده اند. این تحقیق با دیدگاهی کاملاً متفاوت، پلی مابین هنر اسلامی و علم را احداث کرده و با دیدگاهی علمی به چیستی وجود هندسه نقوش اسلامی پرداخته است. هدف مقاله پیش رو دستیابی به شناختی کامل تر از نقوش هندسی در هنر اسلامی با رویکردی علمی است. لذا سؤال های اصلی تحقیق این است که 1. آیا ساختار عناصر، مواد و فرمول های شیمیایی با نقوش هندسی مطابقت دارد؟ 2. میزان مطابقت نقوش هندسی با ساختار مواد و فرمول های شیمیایی چه مقدار است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تطبیقی و استنتاج آن بر مبنای قیاس بناشده، شیوه تجزیه وتحلیل اطلاعات کیفی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد نقوش هندسی، با ساختار فرمول های شیمیایی ارتباط مستقیم دارند. شکل این نقوش هندسی ازلحاظ مادی ، با پیوندهایی شیمیایی موجود و همچنین با ساختار فیزیکی مولکول هایی که توسط شیمی دانان تحریک شده اند، به میزان صد در صد قابلیت تطبیق دارد.
۵۶.

بازنگری نقش هوش مصنوعی در خلق آثار هنری اصیل، مطالعه موردی: آثار نقاشی هارولد کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرون خلاقیت هنری آگاهی تجربه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 695 تعداد دانلود : 143
بیان مسئله: کاربرد روزافزون هوش مصنوعی در حوزه هنرهای تجسمی منجر به ایجاد آثار هنری بدیع و متنوعی شده است. با این حال، علارغم اقبال گسترده هنرمندان به استفاده از این فناوری کماکان جایگاه و اهمیت آن در خلق اثر هنری مورد ارزیابی دقیقی قرار نگرفته است. از جمله پرسش های محوری در این خصوص ناظر به نقش هوش مصنوعی در شکل گیری آثار هنری اصیل می باشد. اهداف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی نقش و اهمیت هوش مصنوعی در ایجاد آثار هنری اصیل می باشد. به این منظور مشخصا آثار هارولد کوهن که از پیشگامان به کارگیری هوش مصنوعی در هنر نقاشی است مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. از اینرو در بخش نخست مفهوم هوش مصنوعی به اختصار بیان می گردد. سپس آزمایش فکری اتاق چینی که از برجسته ترین آزمون های مربوط به هوش مصنوعی است به عنوان ابزاری برای بررسی عملکرد ماشین "آرون"، ساخته هارولد کوهن، استفاده خواهد شد. در این آزمون "خلاقیت"، "آگاهی" و "تجربه" به عنوان مولفه های اصلی تولید آثار هنری اصیل مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. در ادامه اشکالاتی در ارتباط با نقش مولفه های نام برده در عملکرد آرون برشمرده خواهد شد. نهایتا سعی می شود با ارئه صورت بندی جدیدی از این مفاهیم بنیادی نشان داده شود علارغم ایراداتی که به آثار تولید شده توسط آرون وارد است، او نقشی انکار ناپذیر در خلق اثر هنری دارد.روش پژوهش: این پژوهش به منظور ارزیابی عملکرد آرون در شکل گیری اثر هنری، رویکرد جان سرل و استدلال اتاق چینی او را مد نظر قرار داده است. نتیجه گیری: هوش مصنوعی نقش حائز اهمیت و غیر قابل انکاری در تولید آثار هنری اصیل، بدیع و خلاقانه دارد.
۵۷.

تأملی بر طلسمات دوره قاجار و اهمیت نقش زنان در شکل گیری و گسترش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره قاجار زنان طلسم باورهای خرافی شرایط اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 762 تعداد دانلود : 792
در جامعه ایرانِ دوره قاجار گرایش به باورهای خرافی و انواع اشیاء اعتقادی ازجمله طلسم ها و تعاویذ، بسیار گسترده و عمومی بوده است. مستندات تاریخی گواه بر این است که زنان جامعه ایرانی گرایش بیشتر و پررنگ تری نسبت به مردان در بهره گیری از طلسم و توسل به انواع افسون ها داشته اند. این نگرش دارای زمینه ها، ریشه ها و در ادامه پیامدهایی بوده است که پژوهش حاضر به دنبال آن است با بررسی ریشه ها و پیامدها، به چگونگی شکل گیری این نگرش بپردازد و ضمن بررسی شرایط اجتماعی و زندگی زنان در عصر قاجار، فعالیت های  ایشان را به ویژه در حوزه  تولید و استفاده طلسمات مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش در نظر دارد با بررسی ریشه های فرهنگی و اعتقادی، علل گرایش به طلسمات و اوج گیری آن ها در عصر قاجار را مورد مطالعه قرار دهد. همچنین با تحلیل عوامل اجتماعی و سیاسی این دوران، به تشریح نقش کلیدی زنان در شکل گیری و توسعه هرچه بیشتر طلسمات در دوران قاجار بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرایش به خرافات، ازجمله بهره گیری از طلسمات، پدیده ای رایج در جامعه سنتی بوده است و تمامی افراد جامعه بنابه شرایط اجتماعی و فرهنگی، به میزانی از آن بهره می گرفتند. اما مستندات تاریخی نشان از تمایز جنسیتی و گرایش بیشتر زنان به این باورها در عصر قاجار دارد. اهداف پژوهش:شناسایی ریشه های فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی مؤثر در رواج طلسمات در عصر قاجار.تشریح نقش کلیدی زنان در گرایش به طلسمات در عصر قاجار.سؤالات پژوهش:عوامل فرهنگی و اعتقادی مؤثر در گرایش زنانِ قاجاری به علوم غریبه کدام اند؟اوج گیری علوم غریبه و بهره گیری از طلسمات چه پیامدهایی در شرایط اجتماعی و سیاسی ایران عصر قاجار داشته است؟
۵۸.

معنای زندگی در ساحت اخلاق؛ پژوهشی در فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق معنای زندگی ابدیت هستی نگری ویتگنشتاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 952 تعداد دانلود : 238
مقوله اخلاق، به عنوان یکی از کلیدی ترین و در عین حال بحث برانگیزترین مسائل در عرصه تعالیم بشری، همواره مورد توجه و بحث قرار گرفته است. بررسی اصول و قواعد اخلاقی و تدوین نظریات متعدد در این حوزه، به منظور یافتن بهترین مدل زندگی، به عنوان یکی از مهمترین کاوش های اندیشه ای بشر به شمار می رود. پژوهش حاضر با واکاوی آراء ویتگنشتاین، در حوزه اخلاق، با نظر به شیوه هستی نگری وی، به ارتباط این مقوله با مبحث زندگی، پرداخته و خوانشی نو از مسیر دست یافتن به زندگی معنادار در ساحت اخلاق ارائه می نماید. بر این اساس با تحلیل مفهوم زیست اخلاقی در فلسفه ویتگنشتاین به طور خاص، استدلال می شود که زندگی اخلاقی-معنادار در نظر وی مبتنی بر به کاربستن اراده اخلاقی خیر و حل معمای زندگی است که هردو نیازمند اتخاذ دیدگاهی ویژه نسبت به جهان هستند. در این نظرگاه، جهان در ساحتی ازلی مشاهده می شود.
۵۹.

نماد عرفانی رنگ و نور در نقاشی و معماری دوره گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور رنگ گوتیک معماری نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 418
عرفان عبارت است از علم به حضرت حق از حیث اسماء و صفات و مظاهرش، همه اسماء الهی به نوعی با هنر و زیبایی همپیوندد مانند جمیل، بدیع، مصور وغیره. نماد تجلی کثرت در وحدت را می توان رنگ دانست از آنجا که نور، که خود نماد کامل وحدت است، ذات مجردش با رنگ تجسم می یابد و رنگ عاملی برای تجلی و ظهور نور می شود. در هنر، رنگ ها جنبه تمثیلی داشته و هر رنگ معنا و مفهومی را در بر می گیرد. به طور مثال: رنگ سبز حالت عرفانی داشته و رنگ سفید نماد وجود مطلق است. معماری گوتیک با هدف ایجاد فضاهای وهم آلود و عجیب و غریب با ترکیبی از نورها و سایه ها و رنگ های درخشان سعی در ایجاد فضاهای مرموز نموده تا گویی حضور عنصر مقدس را در آن مکان بتوان احساس نمود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی و کارکرد بازتاب وجود رنگ و نور در معماری و نقاشی گوتیک است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی بوده و با استدلال استقرایی و روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معماری و نقاشی دوره گوتیک با مفاهیم مذهبی سعی دارد تا حضور خداوند را لابلای فضاهای مرموز با ترکیبی از نورها و رنگ ها در صورت متجلی سازد.
۶۰.

واکاوی حکمت نوریه در فصّ یوسفی در نسبت با مفهوم خیال نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت نوریه حضرت مثال و مفهوم خیال عالم لاهوت و ناسوت وحدت در کثرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 761 تعداد دانلود : 823
در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصه عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبه وجودی اش در جایگاه سایه این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در مرتبه اسماء و صفات تجربه می کند که رمز ادراک آن به واسطه حکمت نوریّه و علم یافتن به صور مرتبه مثال امکان پذیر می شود. سرانجام نتیجه حاصل شده این است؛ همان گونه که خیال انسانی به عنوان برزخ میان عالمِ روح و جسم نیازمند تأویل است؛ خیال منفصل در مرتبه برزخ میان عالمِ لاهوت و ناسوت که محل اجتماع ارواح ملکوتی و اجسام لطیف از عالم ماده است نیز به تأویل احتیاج دارد و در این راستا عرصه هستی در مرتبه خیال مطلق و کثرت سایه های حضرت حقّ، نیازمند تأویل به سوی مرتبه احدیت ذات است و علم یافتن به این شیوه نگریستن به هستی تنها توسط حکمت نوریّه دریافت می گردد که به عقیده ابن عربی، صورت کامل آن نزد حضرت رسول(ص) در مرتبه یوسف محمدی به ودیعه نهاده شده است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان